کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''خیر و شر'''، حقیقت کلامی و فلسفی خیرات و شرور در عالم.  
'''خیر و شر'''، حقیقت کلامی و فلسفی خیرات و شرور در عالم.  
==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
خیر به معنای چیزی است که همه میل و گرایش به سوی او دارند (زبیدی، ۶/۳۷۷) و ضد شر است (ابن‌منظور، ۴/۲۶۴؛ زبیدی، ۶/۳۷۷). شر نیز چیزی است که همه از آن نفرت دارند (راغب، ۴۴۸). اصطلاح خیر و شر در سخن متکلمان و فیلسوفان غالباً در یک معنا به کار می‌رود؛ اگرچه تعریف‌های مختلفی از آن دو ارائه شده‌است. در اصطلاح متکلمان، خیر به معنای هر امر مطلوب و خواستنی و شر به معنای هر امر مکروه و ناپسند (فخر رازی، ۳/۲۲) و نیز به معنای سازگاری نداشتن با طبع آمده‌است (جرجانی، التعریفات، ۵۵). در اصطلاح فیلسوفان، خیر به امری می‌گویند که همه به آن اشتیاق دارند و خواهان آن‌اند (ابن‌سینا، الالهیات، ۳۵۵؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۷/۵۸) و شر نبود ذات یا کمالی است که به آن شیء اختصاص دارد (ابن‌سینا، الالهیات، ۴۱۹؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۷/۵۸).
خیر به معنای چیزی است که همه میل و گرایش به سوی او دارند<ref>زبیدی، تاج العروس، ۳۷۷/۶.</ref> و ضد شر است.<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۳۷۷/۴؛ زبیدی، تاج العروس، ۳۷۷/۶.</ref> شر نیز چیزی است که همه از آن نفرت دارند.<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۴۴۸.</ref> اصطلاح خیر و شر در سخن متکلمان و فیلسوفان غالباً در یک معنا به کار می‌رود؛ اگرچه تعریف‌های مختلفی از آن دو ارائه شده‌است. در اصطلاح متکلمان، خیر به معنای هر امر مطلوب و خواستنی و شر به معنای هر امر مکروه و ناپسند<ref>فخر رازی، المطالب العالیة من العلم الالهی، ۲۲/۳.</ref> و نیز به معنای سازگاری نداشتن با طبع آمده‌است.<ref>جرجانی، التعریفات، ۵۵.</ref> در اصطلاح فیلسوفان، خیر به امری می‌گویند که همه به آن اشتیاق دارند و خواهان آن‌اند<ref>ابن‌سینا، الالهیات، ۳۵۵؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۵۸/۷.</ref> و شر نبود ذات یا کمالی است که به آن شیء اختصاص دارد.<ref>ابن‌سینا، الالهیات، ۴۱۹؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۵۸/۷.</ref>
امام‌خمینی خیر و شر را کمال و نقص در ذات یا صفات و در وجود و کمالات وجود می‌داند (چهل حدیث، ۶۴۰ ـ ۶۴۱). ایشان با وجود این معتقد است خیر و شر تعریف حقیقی ندارند و تعریف‌هایی که از خیر و شر در کتاب‌های فلسفی ارائه شده‌است، غالباً تعریف به لوازم و عوارض است (حدیث جنود، ۷۵ ـ ۷۶زیرا حقیقت خیر و شر از واضحات و فطریات است و واگذارکردن فهم آن به وجدان و فطرت به صواب نزدیک‌تر است (همان).
 
امام‌خمینی خیر و شر را کمال و نقص در ذات یا صفات و در وجود و کمالات وجود می‌داند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۴۰ ـ ۶۴۱.</ref> ایشان با وجود این معتقد است خیر و شر تعریف حقیقی ندارند و تعریف‌هایی که از خیر و شر در کتاب‌های فلسفی ارائه شده‌است، غالباً تعریف به لوازم و عوارض است؛<ref>امام‌خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۷۵ ـ ۷۶.</ref> زیرا حقیقت خیر و شر از واضحات و فطریات است و واگذارکردن فهم آن به وجدان و فطرت به صواب نزدیک‌تر است.<ref>امام‌خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۷۵ ـ ۷۶.</ref>
==پیشینه==
==پیشینه==
بشر از دیرباز حوادثی از قبیل مرگ، سیل و غیره را دیده‌است؛ اما چگونگی وجود این نقص‌ها و آفت‌ها و حل مسئله شرور برای خداباوران دشوار است و همواره ذهن آنان را به خود مشغول کرده‌است؛ زیرا از خداوند قادر و حکیم که خیر مطلق است، آفرینش چنین شروری در عالم، دور از انتظار است (همو، تقریرات، ۲/۹۰؛ مطهری، ۱/۱۱۲ ـ ۱۱۳از این‌رو برخی برای توجیه این نوع امور، به ثنویت یا تعدد خدایان رقیب روی آورده‌اند و برخی خدایان را خدایان خوب و برخی را بد دانسته‌اند (دورانت، ۹/۱۷۰؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۹۰ ـ ۹۱). در این میان از نخستین نظریاتی که در برابر شبهه ثنویین درباره شرور ارائه شده، نظریه افلاطون و ارسطو است (← فلوطین، ۱/۱۳۳ ـ ۱۴۹؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۹۲). افزون بر این، بحث از خیر و شر در مباحث چیستی سعادت و شقاوت انسان ادامه یافت و افرادی چون افلاطون و ارسطو تا رواقیان در تبیین آن، آرای مختلفی ارائه کردند (کاپلستون، ۱/۲۵۰ ـ ۲۵۶).
بشر از دیرباز حوادثی از قبیل مرگ، سیل و غیره را دیده‌است؛ اما چگونگی وجود این نقص‌ها و آفت‌ها و حل مسئله شرور برای خداباوران دشوار است و همواره ذهن آنان را به خود مشغول کرده‌است؛ زیرا از خداوند قادر و حکیم که خیر مطلق است، آفرینش چنین شروری در عالم، دور از انتظار است؛<ref>امام‌خمینی، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، ۹۰/۲؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۱۲/۱ ـ ۱۱۳.</ref> از این‌رو برخی برای توجیه این نوع امور، به ثنویت یا تعدد خدایان رقیب روی آورده‌اند و برخی خدایان را خدایان خوب و برخی را بد دانسته‌اند.<ref>دورانت، تاریخ تمدن، ۱۷۰/۹؛ امام‌خمینی، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، ۹۰/۲ ـ ۹۱</ref> در این میان از نخستین نظریاتی که در برابر شبهه ثنویین درباره شرور ارائه شده، نظریه افلاطون و ارسطو است.{{ببینید|فلوطین، ۱/۱۳۳ ـ ۱۴۹|امام‌خمینی، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، ۹۲/۲}} افزون بر این، بحث از خیر و شر در مباحث چیستی سعادت و شقاوت انسان ادامه یافت و افرادی چون افلاطون و ارسطو تا رواقیان در تبیین آن، آرای مختلفی ارائه کردند.<ref>کاپلستون، تاریخ فلسفه، یونان و روم، ۲۵۰/۱ ـ ۲۵۶.</ref>
در میان فیلسوفان اسلامی، ابونصر فارابی از نخستین کسانی است که از خیر و شر بحث کرده‌است (فارابی، ۸۰). پس از وی، ابن‌سینا به معرفی جایگاه شرور که عالم طبیعت است و بیان خصوصیات شرور پرداخته‌است (ابن‌سینا، الاشارات، ۱۳۳ ـ ۱۳۴). شیخ اشراق با بیان نظریه «لولا التضاد ما صحّ دوام الفیض» راه را برای حکمای بعدی هموار ساخت (شیخ اشراق، ۱/۴۶۶ ـ ۴۶۷). بعدها میرداماد با ارائه تحلیل جدید درباره چگونگی دخول شرور در قضای الهی، سهم مهمی در حل این مسئله داشت (میرداماد، ۴۳۴ ـ ۴۳۵). ملاصدرا مسئله شرور را در بحث صفات الهی با تفصیل مطرح کرده‌است (الحکمة المتعالیه، ۷/۵۸). امام‌خمینی نیز به تحلیل نظریه افلاطون که بر مبنای برهان است و نظریه اعتباری ارسطو که مشتمل بر احتمالات پنج‌گانه است، پرداخته (تقریرات، ۲/۹۲ ـ ۹۸) و در کتاب‌هایی چون شرح چهل حدیث (۶۴۰ ـ ۶۴۵) الطلب و الاراده (۸۰ ـ ۸۹) و شرح حدیث جنود عقل و جهل (۸۰) به مباحث مربوط به حقیقت خیر و شر، راه حل مسئله شرور و فوائد شرور در عالم اشاره کرده‌است. ایشان در بعضی آثار خود خیر و شر را بر فطرت منطبق کرده‌است (حدیث جنود، ۷۶).
===دیدگاه فیلسوفان اسلامی===
در میان فیلسوفان اسلامی، ابونصر فارابی از نخستین کسانی است که از خیر و شر بحث کرده‌است.<ref>فارابی، فصول منتزعه، ۸۰).</ref> پس از وی، ابن‌سینا به معرفی جایگاه شرور که عالم طبیعت است و بیان خصوصیات شرور پرداخته‌است.<ref>ابن‌سینا، الاشارات، ۱۳۳ ـ ۱۳۴.</ref> شیخ اشراق با بیان نظریه «لولا التضاد ما صحّ دوام الفیض» راه را برای حکمای بعدی هموار ساخت.<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۴۶۶/۱ ـ ۴۶۷.</ref> بعدها میرداماد با ارائه تحلیل جدید درباره چگونگی دخول شرور در قضای الهی، سهم مهمی در حل این مسئله داشت.<ref>میرداماد، القبسات، ۴۳۴ ـ ۴۳۵.</ref> ملاصدرا مسئله شرور را در بحث صفات الهی با تفصیل مطرح کرده‌است.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۵۸/۷.</ref> امام‌خمینی نیز به تحلیل نظریه افلاطون که بر مبنای برهان است و نظریه اعتباری ارسطو که مشتمل بر احتمالات پنج‌گانه است، پرداخته<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۹۲/۲ ـ ۹۸.</ref> و در کتاب‌هایی چون شرح چهل حدیث<ref>امام‌خمینی، شرح چهل حدیث، ۶۴۰ ـ ۶۴۵.</ref>  الطلب و الاراده<ref>امام‌خمینی، الطلب و الاراده، ۸۰ ـ ۸۹.</ref> و شرح حدیث جنود عقل و جهل<ref>امام‌خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۸۰.</ref> به مباحث مربوط به حقیقت خیر و شر، راه حل مسئله شرور و فوائد شرور در عالم اشاره کرده‌است. ایشان در بعضی آثار خود خیر و شر را بر فطرت منطبق کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۷۶.</ref>
==اقسام شرور==
==اقسام شرور==
از نگاه متکلمان شرور یا طبیعی هستند مانند سیل، زلزله و انواع بیماری‌ها یا ارادی، مانند کفر، شرک و انواع معاصی و فحشا (قاضی‌­عبدالجبار، ۳۴۴ ـ ۳۵۴) و شرور طبیعی نیز یا ابتدایی هستند یا استحقاقی (جرجانی، شرح المواقف، ۸/۱۹۸). در آثار فلاسفه، شر از جهات مختلفی تقسیم شده‌است، ازجمله: بالذات و بالعرض (ابن‌سینا، الالهیات، ۴۵۱) و وجودی و عدمی (همان، ۴۵۰) و طبیعی و غیر طبیعی (فارابی، ۸۰ ـ ۸۱). شرور طبیعی مانند سیل، زلزله، صدمه ناشی از حیوانات موذی، شیطان، جهنم و عوامل ناخوشایند، و شرور اخلاقی مانند حسد، حرص، جُبن و بخل می‌باشند. این امور ذاتاً شر نیستند، بلکه شر بودن آنها بستگی به این دارد که انسان از آنها چگونه استفاده کند؛ از این‌رو خداوند راه‌هایی را برای استفاده از آنها تعیین کرده‌است که اگر انسان آنها را در راه‌های مشروع به کار ببرد، فضیلت و اگر در مسیر نامشروع به کار ببرد، رذیلت و شر به شمار می‌آید (امینی، ۱۵۵). فلاسفه میان شرور طبیعی و غیر طبیعی (اخلاقی)، فرق نگذاشته‌اند. آنان همان توجیهاتی را که برای حلِ اشکالات شرور طبیعی ذکر کرده‌اند، برای شرور اخلاقی نیز ذکر کرده‌اند (همان، ۱۳۳).
از نگاه متکلمان شرور یا طبیعی هستند مانند سیل، زلزله و انواع بیماری‌ها یا ارادی، مانند کفر، شرک و انواع معاصی و فحشا (قاضی‌­عبدالجبار، ۳۴۴ ـ ۳۵۴) و شرور طبیعی نیز یا ابتدایی هستند یا استحقاقی (جرجانی، شرح المواقف، ۸/۱۹۸). در آثار فلاسفه، شر از جهات مختلفی تقسیم شده‌است، ازجمله: بالذات و بالعرض (ابن‌سینا، الالهیات، ۴۵۱) و وجودی و عدمی (همان، ۴۵۰) و طبیعی و غیر طبیعی (فارابی، ۸۰ ـ ۸۱). شرور طبیعی مانند سیل، زلزله، صدمه ناشی از حیوانات موذی، شیطان، جهنم و عوامل ناخوشایند، و شرور اخلاقی مانند حسد، حرص، جُبن و بخل می‌باشند. این امور ذاتاً شر نیستند، بلکه شر بودن آنها بستگی به این دارد که انسان از آنها چگونه استفاده کند؛ از این‌رو خداوند راه‌هایی را برای استفاده از آنها تعیین کرده‌است که اگر انسان آنها را در راه‌های مشروع به کار ببرد، فضیلت و اگر در مسیر نامشروع به کار ببرد، رذیلت و شر به شمار می‌آید (امینی، ۱۵۵). فلاسفه میان شرور طبیعی و غیر طبیعی (اخلاقی)، فرق نگذاشته‌اند. آنان همان توجیهاتی را که برای حلِ اشکالات شرور طبیعی ذکر کرده‌اند، برای شرور اخلاقی نیز ذکر کرده‌اند (همان، ۱۳۳).
confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸

ویرایش