کاربر:Salehi/صفحه تمرین۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
(اصلاح ارقام)
برچسب: برگردانده‌شده
(صفحه را خالی کرد)
برچسب‌ها: خالی کردن واگردانی دستی
 
(۲۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''لیلةالقدر'''، شب نزول قرآن و فرشتگان و تعیین مقدرات.


==مفهوم‌شناسی==
«لیل» به شب گفته می‌شود (دهخدا، ۱۲/۱۷۵۴۲) که زمان بین غروب آفتاب تا طلوع فجر است (ازدی، ۳/۱۱۶۶؛ فیومی، ۵۶۱؛ زبیدی، ۱۵/۶۷۷) و «قَدْر» به معنای حکم و قضای الهی، آنچه خداوند مقدر می‌کند (ابن‌فارس، ۵/۶۲؛ ابن‌منظور، ۵/۷۴؛ فیومی، ۴۹۲) و منزلت و شرف (طریحی، ۳/۴۴۸) است. همچنین به معنای اندازه و تنگی نیز به ‌کار می‌رود (ابن‌منظور، ۵/۷۶ ـ ۷۷؛ فیومی، ۴۹۲). برخی دلیل نام‌گذاری شب قدر را به اعتبار معانی گوناگون قدر دانسته‌اند (← ادامه مقاله). شب قدر در اسلام بافضیلت‌ترین شب‌های ماه رمضان است که قرآن در آن نازل شده، فرشتگان و روح در آن شب فرود می‌آیند و امور بندگان در آن شب برای یک سال مقدر می‌شود (فیض کاشانی، ۱/۶۴ و ۴/۴۰۳؛ قرشی، ۵/۲۵۱ ـ ۲۵۴). امام‌خمینی نیز شب قدر را شب تنزل فرشتگان، نزول وحی و وصال نبی ختمی(ص)، می‌داند (آداب الصلاة، ۳۲۶) که دارای صورت و ملکوت غیبی است (همان، ۳۲۸) (← ادامه مقاله).
==پیشینه==
یکی از مباحث مهم در معارف اسلامی، شب قدر است که در قرآن کریم درباره آن سخن به میان آمده (دخان، ۳) و سوره قدر نیز دراین‌باره نازل شده است. در برخی روایات بر اهمیت شب قدر و لزوم شب‌زنده‌داری در آن تأکیده شده و برای این شب، اعمال گوناگونی ذکر شده است (صدوق، من‌ لایحضر، ۲/۱۵۵؛ حر عاملی، ۸/۲۱). برخی روایات، این شب را از شب‌هایی می‌شمارند که روزی و اجل افراد در آن نوشته می‌شود (صدوق، علل الشرائع، ۱/۲۷۰). مفسران و ‌اندیشمندان اسلامی بر اهمیت شب قدر و شب‌زنده‌داری در آن تأکید دارند (← ادامه مقاله). این شب نزد عموم مسلمانان از اهمیّت خاصی برخوردار است و در شریعت نیز بر عبادت در این شب و احیای آن تأکید شده است (حر عاملی، ۱۰/۳۰۳ و ۳۵۴). بسیاری از مفسران در ضمن تفسیر سوره قدر به اهمیت آن نیز پرداخته و این سوره را به همراه تفسیر آیات دیگر یا به صورت مستقل تفسیر کرده‌اند (← آقابزرگ، ۴/۳۴۲). عرفا در آثار خود به تفسیر عرفانی از شب قدر پرداخته و اسرار و حقایقی از آن را بیان کرده‌اند (ابن‌عربی، تفسیر، ۲/۴۴۷؛ آملی، تفسیر المحیط، ۵/۵۴؛ گنابادی، ۴/۲۶۷). ابن‌عربی از نخستین کسانی است که به تفسیر این سوره بر اساس مبانی عرفانی پرداخته است (تفسیر، ۲/۴۴۷).
امام‌خمینی به نخستین حضور خود در مجلس درس استاد خود محمدعلی شاه‌آبادی اشاره کرده که ایشان حقیقت لیلةالقدر را توضیح می‌داد (مصباح الهدایه، ۲۷). ایشان در کتاب‌های خود مانند شرح حدیث جنود عقل و جهل (۲۷۵)، شرح چهل حدیث (۶۵۸)، مصباح الهدایه (۲۷) و تعلیقات علی شرح فصوص الحکم، (۶۱ ـ ۶۲) به مباحث عرفانی لیلةالقدر پرداخته است. ایشان در کتاب آداب الصلاة، پس از تفسیر سوره توحید، به طور مفصل، سوره قدر را تفسیر کرده و در ضمن بحث از حقیقت شب قدر به مباحث دیگری چون اقسام فرشتگان، روح اعظم، قوس صعود و نزول عالم و حقیقت قیامت نیز اشاره کرده است (۳۱۸ ـ ۳۳۳). ایشان در این کتاب با اینکه به بیان آداب قلبی نماز اهتمام داشته، بر تفسیر عرفانی سوره قدر تأکید کرده و به بحث‌های لغوی و روایی نیز اشاره کرده است (۳۱۸ ـ ۳۴۶). ایشان مانند استاد خود، شاه‌آبادی (۶۸ ـ ۷۶) به تفسیر سوره قدر توجه ویژه‌ای داشته و اهمیت خاصی برای شب قدر قائل بوده و همگان را به استفاده از برکات آن برای تربیت نفس دعوت می‌کرد (صحیفه، ۱۲/۵۰۰ ـ ۵۰۱).
==وجه نام‌گذاری==
مفسران وجوهی را در نامیده‌شدن این شب به شب قدر ذکر کرده‌اند. گروهی بر این باورند که قدر به معنای شرف و فضیلت است و شب قدر، شبی‌ با فضیلت و منزلت است که در آن، قرآنِ صاحب‌منزلت توسط فرشته صاحب‌منزلت بر رسول صاحب قدر و منزلت نازل می‌شود (← فخر رازی، ۳۲/۲۲۹؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۲۴). برخی این نام‌گذاری را به سبب تقدیر امور یک‌ساله بندگان در آن شب (طوسی، ۱۰/۳۸۵؛ فیض کاشانی، ۵/۳۵۱) و یا به جهت شرافت و قدر و منزلت نزد خداوند (ابوالفتوح رازی، ۲۰/۳۴۳) دانسته‌اند؛ همچنین گفته شده است از آنجاکه زمین در این شب، از حضور و فراوانی فرشتگان تنگ می‌شود، آن را شب قدر نامیده‌اند (← فخر رازی، ۳۲/۲۲۹). امام‌خمینی به این وجوه اشاره کرده و دلیل ترجیح هر یک از آنان را بیان می‌کند. ایشان قدر به معنای شرف و منزلت را به سبب وقوع وصال پیامبر(ص) به محبوب خود و فنا و قرب حقیقی ایشان در این شب می‌داند (آداب الصلاة، ۳۲۶).
==حقیقت شب قدر==
گروهی از اهل معرفت، حقیقت شب قدر را حقیقت انسان کامل ختمی مرتبت می‌دانند که برتر از همه موجودات است و از آن به «أَلفِ شَهر» تعبیر شده است (ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۴/۴۴). بعضی نیز شب قدر را وجود اول به معنای وجود علمی در صقع ربوبی در برابر وجود عینی خارجی دانسته‌اند (آملی، جامع الاسرار، ۲۶۳).
امام‌خمینی معتقد است برای هر شیء و صورتی در این عالم، حقیقت و باطنی ملکوتی و غیبی است. ایشان همسو با برخی دیگر از اهل معرفت (شاه‌آبادی، ۶۹ ـ ۷۲) از مراتب قوس نزول عالم ـ به اعتبار پنهان‌شدن خورشید حقیقت (حق‌تعالی) در افق تعینات خلقی ـ به «لیل» و از مراتب قوس صعود ـ به اعتبار طلوع آن از آن افق ـ به «یوم» تعبیر می‌کند (آداب الصلاة، ۳۲۸ ـ ۳۲۹ و ۳۴۴ ـ ۳۴۵). ایشان قوس نزول را «لیلةالقدر محمدی(ص)» و قوس صعود را «یوم‌القیامه احمدی(ص)» می‌نامد؛ زیرا این دو قوس عالم امتداد نور فیض منبسط و حقیقت محمدیه است که نخستین تعین اسم اعظم الله می‌باشد و همه تعینات ظهور این حقیقت می‌باشند و در نظر وحدت، عالم بیش از یک شب و یک روز نیست و آن لیلةالقدر محمدی(ص) و روز قیامت احمدی(ص) است و کسی که این حقیقت در او پیاده شود، همیشه شب قدر و روز قیامت برای او محقق است (همان، ۳۲۸ ـ ۳۲۹). بر این اساس شب قدر، شبی است که خورشید حقیقت (حق‌تعالی) با همه اسما و صفات خود در بنیه و تعیّن انسان کامل غروب می‌کند و پنهان می‌شود (همان، ۳۴۴ ـ ۳۴۵)؛ از این‌رو انسان کامل، منطبق بر شب قدر است و فجر لیلةالقدر، وقتی است که شمس حقیقت در روز قیامت از پس پرده تعینات خارج شود (همان، ۳۴۴ ـ ۳۴۵). ریشه تحلیل عرفانی ایشان از شب قدر را می‌توان در کلام استاد امام‌خمینی، محمدعلی شاه‌آبادی دانست (← مصباح الهدایه، ۲۷) که انطباق شب قدر بر تعین محمدی(ص) را به سبب فنای آن حضرت در احدیت، و «طلوع فجر» شب قدر را بقای پس از فنای آن حضرت و «طلوع شمس» را طلوع حقیقت حق‌تعالی از افق انسان کامل می‌شمارد (شاه‌آبادی، ۷۱).
امام‌خمینی در تفسیر دیگری از شب قدر، آن را شب جمع میان قرآن مکتوب و قرآن حقیقی می‌داند که همان حقیقت محمدیه است و این دو قرآن در عالم طبیعت که عالم فرق است، در این شب به هم پیوسته‌اند (آداب الصلاة، ۳۳۳). ایشان با استناد به برخی روایات که شب قدر را در زمان رسول خدا(ص) بر آن حضرت و پس از ایشان بر امامان معصوم(ع) و حضرت فاطمه(س) منطبق می‌کند (بحرانی، ۵/۷۱۴)، این احتمال را تقویت می‌کند که مراد از شب قدر، تمام دوره محمدیه(ص) است (آداب الصلاة، ۳۲۹ ـ ۳۳۰). همچنین در برخی روایات، لیلةالقدر به فاطمه(س) تفسیر شده است (کوفی، ۵۸۱). به اعتقاد امام‌خمینی آن حضرت دارای مقامات معنوی امامان معصوم(ع) است (ولایت فقیه، ۵۴). بنابراین شب قدر، شب توجه کامل ولیّ و امام هر عصر و ظهور سلطنت ملکوتی او است. ایشان این شب را در عصر غیبت منطبق بر امام زمان(ع) می‌داند که تغییر و تبدیل در جزئیات عالم طبیعت و تقدیر امور آن به دست اوست و هر رزقی را بخواهد توسعه دهد و یا تنگ کند؛ زیرا اراده او، همان اراده حق است (آداب الصلاة، ۳۲۷).
==فضیلت و ویژگی‌ها==
قرآن کریم شب قدر را برتر از هزار ماه می‌شمارد (قدر، ۳). در برخی روایات نیز عمل در شب قدر برتر از هزار ماه شمرده شده است (حر عاملی، ۱۰/۳۵۱). امام‌خمینی همانند دیگر مفسران (ابوحیان، ۱۰/۵۱۴ ـ ۵۱۵؛ آلوسی، ۱۵/۴۱۳ ـ ۴۱۸؛ گنابادی، ۴/۲۶۷)، در تفسیر برتری شب قدر از هزار ماه، به برخی روایات در این زمینه مانند روایاتی که هزار ماه را با مدت سلطنت بنی‌امیه تطبیق کرده (کلینی، ۴/۱۵۹)، اشاره می‌کند (آداب الصلاة، ۳۳۷) و از آنجاکه اهتمام ایشان در تفسیر، بیشتر متوجه معانی باطنی آیات است، تفسیر تأویلی برخی اهل معرفت (ابن‌عربی، تفسیر، ۲/۴۴۷) را مبنی بر اینکه مراد از شب قدر، انسان کامل و مراد از هزار ماه، انواع موجودات است، بیان کرده و خود، تأویل دیگری از آیه ارائه می‌کند. ایشان شب قدر را مظهر اسم اعظم (تعیّن محمدیه) می‌داند و معتقد است مراد از هزار ماه، مظهر اسمای دیگر الهی است؛ زیرا اسم اعظم مشتمل بر همه اسمای الهی است؛ از این‌رو لیلة‌القدر نیز برتر از هزار ماه شمرده شده و این بدان سبب است که خداوند هزار و‌ یک اسم دارد که یکی از آنها اسم مستأثر در علم غیب شمرده می‌شود و شب قدر محمدی(ص) نیز همان اسم مستأثر و پنهان است؛ از این‌رو آگاهی بر اسم مستأثر، تنها برای خداوند و خاتم پیامبران(ص) امکان‌پذیر است (آداب الصلاة، ۳۳۷). امام‌خمینی ماه رمضان را جلوه شب قدر می‌داند که تمام حقایق و معانی در آن جمع است (صحیفه، ۲۰/۲۴۸) و تمام سعادت عالم در آن شب نازل شده است (همان، ۱۳/۳۶).
ازجمله معارفی که از برخی روایات درباره سوره قدر به دست می‌آید، نسبتی است که میان این شب با اهل‌بیت(ع) برقرار است (صفار، ۲۲۰ ـ ۲۲۵؛ کلینی، ۱/۲۴۷ ـ ۲۵۳ و ۵۳۲ ـ ۵۳۳)؛ زیرا نزول فرشتگان به امر الهی و تقدیر امور در شب قدر ـ به اتفاق مسلمانان ـ در هر سال استمرار دارد و این نزول، بر شخصی است که شایستگی این را دارد که محل نزول فرشتگان قرار گیرد. این شخص نمی‌تواند کسی جز ولیّ امر معصوم(ع) در هر دوره‌ای باشد (امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۴۳).
امام‌خمینی تفسیر آیه «سَلاَمٌ هِی حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» (قدر، ۵) را نیز سلامت اولیای کامل از تصرفات شیاطین در این شب می‌داند که آغاز آن، از ابتدای عالم طبیعت تا مطلع‌الفجر روز قیامت است و این مطلب، بیان و تقریر دیگری از عصمت امامان(ع) است (حدیث جنود، ۴۷). ایشان در بیان دیگری از این آیه، سلامت را سلامت انسان کامل از آغاز ورود در حجاب‌های خلقی می‌داند که برای ولی مطلق لیلةالقدر است تا زمان طلوع فجر مطلق، یعنی زمان کناررفتن این حجاب‌ها و رسیدن او به مقام قاب قوسین است (همان، ۲۷۵).
==نزول قرآن==
برخی از ‌اندیشمندان، نزول قرآن بر پیامبر(ص) را به دو گونه دفعی و تدریجی می‌دانند (طباطبایی، ۲/۱۵ ـ ۱۹). از ویژگی‌های شب قدر، نزول دفعی قرآن بر پیامبر اکرم(ص) در آن است؛ چنان‌که در مدت ۲۳ سال به صورت تدریجی بر پیامبر(ص) نازل شده است (سیوطی، ۱/۱۵۶؛ طباطبایی، ۲/۱۵ ـ ۱۹) (← مقاله قرآن).
به اعتقاد امام‌خمینی چگونگی نزول قرآن و حقیقت آن، یکی از اسرار معارف الهی است که جز پیامبر اسلام(ص) و اولیایی که به کمک ایشان به این حقایق دست می‌یابند، کسی توانایی درک آن را ندارد و این از اموری نیست که با ریاضت و شهود بتوان به آن دست یافت (آداب الصلاة، ۳۲۱ ـ ۳۲۲؛ الطلب و الاراده، ۴۴). ایشان با استناد به برخی روایات (کلینی، ۲/۶۲۹) نزول قرآن بر پیامبر(ص) را به صورت دفعی در بیت معمور و به صورت تدریجی در طول ۲۳ سال دعوت ایشان در مکه و مدینه می‌داند (آداب الصلاة، ۳۴۳ ـ ۳۴۴) و معتقد است خداوند در شب قدر، درِ رحمت خویش را به روی موجودات گشود، و با نزول قرآن، تمام اسما و صفات را به صورت جمعی و یکباره از طریق انسان کامل در دسترس بشر گذاشته است (تقریرات، ۳/۵۶؛ آداب الصلاة، ۳۲۲ ـ ۳۲۳). ایشان با بیان شاهدی از کلام ملاصدرا (الحکمة المتعالیه، ۷/۳۰ ـ ۳۱) بر این نکته تأکید دارد که حقیقت قرآن با هفتاد هزار حجاب از عالم غیب نازل شده و به صورت الفاظ درآمده تا قلوب انسانی تاب تحمل آن را داشته باشد (دعاء السحر، ۵۷ ـ ۵۸).
امام‌خمینی همانند استاد خود شاه‌آبادی (۶۸ ـ ۷۲) با تحلیلی عرفانی، مراتب نزول قرآن را هفت مرتبه می‌شمارد و آن را منطبق بر مراتب هفت‌گانه عالم می‌داند و معتقد است برای قرآن، حقیقتی است که از شئون و حقایق علمی در حضرت واحدیت شمرده می‌شود؛ این حقیقت غیبی در هر نشئه از نشئاتِ هفت‌گانه عالم، ظهور و بروزی دارد و رسول خدا(ص) در هر نشئه‌ای از این نشئات ـ به گونه‌ای مناسب آن نشئه ـ آن را ادراک می‌کند و ممکن است مفاد برخی روایات را که قرآن بر هفت حرف نازل شده است (مجلسی، ۸۹/۸۳)، بر همین معنا حمل کرد (آداب الصلاة، ۳۲۳). ایشان در تعیین این منازل هفت‌گانه، بیانی متفاوت با استاد خود دارد. شاه‌آبادی این منازل را مرتبه هویت غیبی حق، مرتبه فنای حضرت، مرتبه بقای بعد از فنا، مرتبه عقل بسیط، مرتبه عقل تفصیلی و مرتبه وهم، مرتبه خیال آن حضرت و در نهایت مرتبه الفاظ و صوت می‌داند (۷۱ ـ ۷۲)؛ ولی امام‌خمینی این منازل را حضرت علمیه، حضرت اعیان ثابته، حضرت اقلام، حضرت الواح، حضرت مثال، حس مشترک و شهادت مطلقه معرفی می‌کند (آداب الصلاة، ۳۲۲ ـ ۳۲۳).
امام‌خمینی نزول قرآن را از امور مهمی می‌داند که غایت و هدف بعثت را تشکیل می‌دهد و انگیزه این نزول، در دسترس قرارگرفتن حقایق آن برای مردم است که هر کس به اندازه وسعت وجودی خویش از آن بهره می‌برد (صحیفه، ۱۴/۳۸۷ ـ ۳۸۸) (← مقاله‌های قرآن؛ وحی). به باور ایشان پیامبران الهی(ع)، وحی را پیش از نزول آن توسط جبرئیل(ع)، شهود می‌کنند و در مراحل بعد، با تنزل به مراحل پایین‌تر، حقایق وحی را در عوالم پایین‌تر مشاهده می‌کنند. ایشان مشاهده و شهود پیامبران(ع) را از قسم سفر سوم و چهارم از اسفار اربعه در منازل سالکان می‌داند که سالک در سیر الی‌الله و فی‌الله به مقام فنا رسیده و با رجوع به خلق، وظیفه تکمیل بندگان و سعادت آنها را بر عهده می‌گیرد. در این مرحله است که به مقام نبوت می‌رسد. اگرچه به اعتقاد ایشان، شهود انبیا(ع) در شرایع گوناگون، متفاوت است و به مظهریت آنها از اسمای الهی و غلبه آن اسم بر آنها بر می‌گردد (آداب الصلاة، ۳۲۱ ـ ۳۲۲؛ مصباح الهدایه، ۸۸ ـ ۸۹) (← مقاله اسفار اربعه).
==زمان شب قدر==
زمان شب قدر در روایات به صورت صریح تعیین نشده است؛ برخی روایات، آن را شب نوزدهم، بیست ‌و یکم یا بیست ‌و سوم ماه رمضان دانسته‌اند و معین‌نکردن آن را برای تشویق بر انجام اعمال در هر سه شب بیان کرده‌اند (کلینی، ۴/۱۵۶؛ ابن‌طاووس، ۱/۱۴۸). اندیشمندان اسلامی نیز در تعیین شب قدر اختلاف داشته و برخی نُه نظر در این زمینه ذکر کرده‌اند (ابن‌العربی، ۴/۱۹۶۵). ازجمله این نظرها عبارت‌اند از: ۱. شب قدر، تنها شب نزول قرآن بر پیامبر(ص) است که تکرار نشده است. ۲. شب قدر در سال‌های زندگی پیامبر(ص) بوده است. ۳. شب قدر هر سال تکرار می‌شود؛ ولی ممکن است در ماه‌های گوناگون واقع شود. ۴. شب قدر، تنها در ماه رمضان واقع می‌شود و یک شب است (طباطبایی، ۲۰/۳۳۰ ـ ۳۳۱).
امام‌خمینی با بیان برخی روایات در این زمینه، به روایتی از اقبال سیدبن‌طاووس اشاره می‌کند که شب قدر را خصوص شب بیست‌ و سوم ماه رمضان می‌شمارد و نشانه تمایل وی به پذیرش این قول است. ایشان در جمع میان اقوال و اخباری که در تعیین شب قدر وارد شده، به نکته‌ای عرفانی اشاره می‌کند که ممکن است اختلاف روایات در تعیین این شب به اختلاف این شب‌ها در مظهریت آنها از حقیقت شب قدر و کمال و نقص آنها برگردد؛ بدین معنا که همه این شب‌ها، شب قدر هستند؛ ولی برخی شریف‌تر و کامل‌تر هستند (آداب الصلاة، ۳۳۱ ـ ۳۳۲).
نزول فرشتگان و روح: برخی متکلمان نزول فرشتگان را نزولی جسمانی دانسته‌اند که سبب تنگی زمین می‌گردد (فخر رازی، ۲۴/۴۵۳). از دیدگاه حکما فرشتگان مجرد بوده و نزول آنها نزول جسمانی نیست و آنان فوق زمان و مکان می‌باشند (اخوان‌الصفاء، ۴/۲۱۵ ـ ۲۱۶؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۴۶۳). برخی معتقدند نزول فرشتگان به امر الهی به عالم خلق، در حقیقت تنزل حقایقی است که در عالم بالا وجود دارند و آنچه نازل می‌شود، رقیقه آن حقیقت بالا است (ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۸/۱۲۷ ـ ۱۲۸). مراد از روح در سوره قدر از دیدگاه بسیاری از مفسران جبرئیل(ع) است (شوکانی، ۵/۵۷۶) و طبق بعضی روایات روح(ع) از فرشتگان بوده و برتر از جبرئیل(ع) است (فیض کاشانی، ۵/۳۵۳).
امام‌خمینی مانند بسیاری از اندیشمندان اسلامی (میرداماد، ۴۰۱؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۴۶۳) معتقد به تجرد فرشتگان بوده و اینکه تجرد آنان از بسیاری از آیات و روایات اثبات می‌شود و گفته برخی محدثین (مجلسی، ۵۶/۲۰۲ ـ ۲۰۳ و ۵۸/۱۰۴ ـ ۱۰۵) در مجردنبودن آنان را بسیار ضعیف شمرده است (آداب الصلاة، ۳۳۸ ـ ۳۳۹). به این جهت ایشان چگونگی تنزّل فرشتگان را بر ولی امر به صورت نقل و انتقال مکانی و تجافی از محل خود نمی‌داند؛ زیرا آنان از لوازم جسم و ماده منزه هستند و تنزّل آنان در شب قدر یا غیر آن در مرتبه قلب یا صدر یا حس مشترک ولی به صورت تمثل ملکوتی است، چنان‌که تنزّل جبرئیل(ع) بر حضرت مریم(س) در آیه کریمه (مریم، ۱۷) به تمثل تعبیر شده است و این تنزّل بر ولی ممکن نیست مگر با خروج از قیود طبیعت و تناسب آنها با عوالم بالا و مادامی که نفس مشغول تدبیر این عالم است، این تمثلات برای او رخ نمی‌دهد (آداب الصلاة، ۳۴۲ ـ ۳۴۳). به اعتقاد ایشان گاهی اولیای کامل الهی(ع) با انسلاخ از عوالم، فرشتگان و روح اعظم را مشاهده می‌کنند و گاهی به قدرت خود ولیّ کامل، تنزّل فرشتگان حاصل می‌شود (همان، ۳۴۲؛ صحیفه، ۱۹/۲۸۵).
فلاسفه، روح(ع) را نخستین طبقه و جبرئیل(ع) را آخرین طبقه فرشتگان کروبیین می‌دانند و جبرئیل(ع) را روح‌القدس می‌نامند (ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۴۰؛ ← امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۴۰). امام‌خمینی در سوره قدر دو احتمال برای روح ذکر می‌کند: مراد از روح، روح‌الامین و جبرئیل(ع) است و اینکه مراد روح اعظم است که طبق برخی روایات اعظم از فرشتگان و جبرئیل(ع) است (کلینی، ۱/۲۷۳). این روح را به اعتبار اینکه قلم تدوین در عالم وجود است، قلم اعلی و به اعتبار اینکه همه حقایق در آن جمع است، عقل اول می‌نامند. طبق برخی روایات روح اعظم با رسول خدا(ص) بود و با ائمه(ع) هست و از ملکوت است (کلینی، ۱/۲۷۳). روح در قرآن کاربرد دیگری نیز دارد و آن روح انسانی یا روح اولیا(ع) است که اعظم از فرشتگان است (آداب الصلاة، ۳۴۰ ـ ۳۴۱).
==پانویس==
{{پانویس|۲}}
==منابع==
{{منابع}}
* قرآن کریم.
* آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق.
* آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن‌ العظیم و السبع‌ المثانی، تصحیح علی عبدالباری عطیه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* آملی، سیدحیدر، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم، تصحیح سیدمحسن موسوی تبریزی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۲۲ق.
* آملی، سیدحیدر، جامع ‌الاسرار و منبع الانوار، تحقیق هانری کربن و عثمان یحیی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
* ابن‌العربی، محمدبن‌عبدالله، احکام القرآن، تحقیق علی محمد الجاوی، بیروت، دارالجیل، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
* ابن‌طاووس، سیدعلی‌بن‌موسی، الاقبال بالاعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنه، تحقیق جواد قیومی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
* ابن‌عربی، محی‌الدین، تفسیر ابن‌عربی، تحقیق سمیر مصطفی رباب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
* ابن‌عربی، محی‌الدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
* ابن‌فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، تصحیح عبدالسلام محمد هارون، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
* ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
* ابوالفتوح رازی، حسین‌بن‌علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، تحقیق محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
* ابوحیان اندلسی، محمدبن‌یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، تحقیق صدقی محمد جمیل، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
* اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، بیروت، دارالاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
* ازدی، عبدالله‌بن‌محمد، کتاب الماء، تهران، دانشگاه علوم پزشکی ایران ـ مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی طب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الطلب و الاراده، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
* بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، مؤسسه بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* حر عاملی، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* زبیدی، سیدمحمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، تصحیح علی هلالی و علی شیری، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
* سیوطی، جلال‌الدین، الإتقان فی علوم القرآن، تحقیق فواز احمد زمرلی، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۲۱ق.
* شاه‌آبادی، محمدعلی، رشحات البحار، تحقیق زاهد ویسی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و‌ اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
* شوکانی، محمد‌بن‌علی، فتح القدیر، بیروت ـ دمشق، دار ابن‌کثیر ـ دارالکلم الطیب، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
* صدوق، محمد‌بن‌علی، علل الشرائع، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* صدوق، محمد‌بن‌علی، من‌ لایحضره الفقیه، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
* صفار، محمدبن‌حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد علیهم السلام، تصحیح میرزامحسن کوچه‌باغی، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
*  طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
* طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
* طوسی، محمدبن‌حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
* فخر رازی، محمدبن‌عمر، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
* فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق حسین اعلمی، تهران، صدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
* فیومی، احمدبن‌محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
* قرشی، سیدعلی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
* کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* کوفی، فرات‌بن‌ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، تحقیق محمدکاظم محمودی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
* گنابادی، سلطان‌محمد، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العباده، بیروت، اعلمی، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
* ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۹۸۱م.
* ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، مفاتیح الغیب، تصحیح محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
* میرداماد، محمدباقر، القبسات، به اهتمام مهدی محقق و دیگران، تهران، دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۷ش.
{{پایان}}
سیدعلی احمدی امیری

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۰۳