یهود: تفاوت میان نسخهها
(←یهود) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
یهود: یکی از ادیان ابراهیمی و پیروان موسی(ع) | |||
یهود به پیروان موسی(ع)، گفته میشود. آنان به نامهای دیگری چون [[بنیاسرائیل]] و قوم عبرانی نیز خوانده میشوند. در کاربردهای قرآنی غالباً هرگاه به گذشته و وضعیت این قوم در زمان موسی(ع)، پرداخته شده، از آنان به بنیاسرائیل تعبیر شده است<ref>← بقره، ۸۳ و ۲۴۶؛ آل عمران، ۴۹ و ۹۳؛ مائده، ۳۲ و ۷۰.</ref> و وقتی به وضعیت آنان در زمان [[پیامبر اکرم(ص)]]، اشاره شده، بیشتر با عنوان یهود از آنها نام برده شده است.<ref>← بقره، ۱۱۳؛ مائده، ۱۸، ۵۱، ۶۴ و ۸۲؛ توبه، ۳۰.</ref> | یهود به پیروان موسی(ع)، گفته میشود. آنان به نامهای دیگری چون [[بنیاسرائیل]] و قوم عبرانی نیز خوانده میشوند. در کاربردهای قرآنی غالباً هرگاه به گذشته و وضعیت این قوم در زمان موسی(ع)، پرداخته شده، از آنان به بنیاسرائیل تعبیر شده است<ref>← بقره، ۸۳ و ۲۴۶؛ آل عمران، ۴۹ و ۹۳؛ مائده، ۳۲ و ۷۰.</ref> و وقتی به وضعیت آنان در زمان [[پیامبر اکرم(ص)]]، اشاره شده، بیشتر با عنوان یهود از آنها نام برده شده است.<ref>← بقره، ۱۱۳؛ مائده، ۱۸، ۵۱، ۶۴ و ۸۲؛ توبه، ۳۰.</ref> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۵ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۱۵
یهود: یکی از ادیان ابراهیمی و پیروان موسی(ع)
یهود به پیروان موسی(ع)، گفته میشود. آنان به نامهای دیگری چون بنیاسرائیل و قوم عبرانی نیز خوانده میشوند. در کاربردهای قرآنی غالباً هرگاه به گذشته و وضعیت این قوم در زمان موسی(ع)، پرداخته شده، از آنان به بنیاسرائیل تعبیر شده است[۱] و وقتی به وضعیت آنان در زمان پیامبر اکرم(ص)، اشاره شده، بیشتر با عنوان یهود از آنها نام برده شده است.[۲]
یهودیانِ نخستین، مانند عربها و آشوریان از نژاد سامیاند.[۳] قبایل عبری یهود و اسرائیل، میان دوازده تا پانزده قرن پیش از میلاد، بهصورت قبایل خانهبهدوش، در سرزمینهای مجاور فلسطین، ساکن بودند[۴] و اقامت آنان در شهرها، در زمان یوسف(ع)، بوده است.[۵] قوم یهود در قرن دهم پیش از میلاد، به بنیانگذاری دولتی تحت رهبری داوود(ع)، و پس از او سلیمان(ع)، دست یافتند.[۶]
کتاب مقدس یهودیان تورات است و تقریباً همه یهودیان معتقدند که موسی(ع)، تورات را تألیف کرده است، تا جایی که فرقه فریسیان از یهود در تأکید این عقیده مخالف آن را مرتد دانستهاند،[۷] اما امروزه منبع نخستینِ دین یهود، کتاب مقدس عبرانی یا همان عهد عتیق است که مشتمل بر ۲۴ کتاب است و به سه فصل تقسیم شده است: تورات (اسفار پنجگانه)، نِویم (پیامبران) و کتوویم (صحیفهها).[۸] عهد عتیق نامی است که مسیحیان در برابر عهد جدید خود به کتاب یهودیان دادهاند.[۹] پس از کتاب مقدس عبرانی، مهمترین کتاب دین یهود، تلمود بابلی است که مجموعهای از سنن خاخامها یا علمای ربانی است و دربردارنده تعالیم اصلی تورات شفاهی است.[۱۰] در شریعت موجود یهود، فهرست اوامر و احکام الهی در متون مقدس بنیاسرائیل که به «ده فرمان» معروف شدهاند، وجود دارد. فهرست دیگری نیز از این اوامر و احکام در سِفر خروج آمده است که برای مناجات و عبادت تحریر شده است و در آن به اموری دستور داده شده است، ازجمله نگاهداشتن عید نو، عید جمع و عید فطیر[۱۱] در تدوین متن تلمود به دست یهودا هناسی، در ضمن ۶۳ رساله در ۵۲۳ فصل، دستورهای تورات شفاهی تحریر شد که به احکام محصولات و نتایج حیوانات، احکام زناشویی، احکام اموال و ضرر به نفوس و احکام پاکی و ناپاکی پرداخته است.[۱۲] شریعت موسی(ع)، در طول تاریخ در منابع دین یهود دچار تغییراتی شد[۱۳] و با ظهور عیسی(ع)، شریعت جدیدی پدید آمد و برخی احکام گذشته نسخ شد؛ چنانکه حرمت برخی طیبات اختصاص به قوم موسی(ع)، داشته است.[۱۴]
یهود پس از آزادی از اسارت بابلی به فرقههایی تقسیم شد[۱۵] که مهمترین آنها عبارتاند از فریسیان و صدوقیان[۱۶] به جز این دو فرقه، فرقههای دیگری نیز در دین یهود پدید آمدند همانند سامریان، إسِنیان، قانَویان، قارئون و دونمه[۱۷] گروهی از یهودیان روسیه در قرن نوزدهم میلادی پس از اخراج از روسیه در مکانی نزدیک دریای مدیترانه ساکن شدند و نام صهیون را برای آنجا (تپهای در قدس) برگزیدند و با اشغال سرزمین فلسطین جریان صهیونیسم را به وجود آوردند.[۱۸]
امامخمینی دین یهود را دین الهی میداند که موسی(ع)، آن را ابلاغ کرد و دستور یافت بر ضد فرعون و دستگاه طاغوت قیام کند.[۱۹] ایشان دین فعلی یهود را دینی تحریفشده میداند و در آثار خود بر وجود تحریف در تورات تأکید دارد؛ بلکه معتقد است از متن تورات و احکام رایج آن بر میآید که کلام یک فرد معمولی هم نیست و با اوهام و خیالات اهل شهوت و هوای نفس آمیخته شده است و علم تورات صحیح نزد اهل بیت(ع)، است.[۲۰] ایشان دین موجود یهود را بیشتر متوجه مادیات و امور سیاسی شمرده است.[۲۱] البته ایشان میان دو گروه «یهود» و «صهیونیسم» جدایی قائل شده و صهیونیسم را از یهود ندانسته[۲۲] بلکه معتقد است صهیونیسم یک گروه سیاسی است که با همه ادیان مخالف است و یهودیان نیز آن را نمیپذیرند.[۲۳] (ببینید: رژیم اشغالگر قدس)
اعتقادات یهود
دین یهود بر پایه اصول و اعتقاداتی بنا شده است که مهمترین آنها اصول سیزدهگانه است که طبیب و فیلسوف یهودی، ابنمیمون (م۶۰۳ ق) آنها را جمعآوری کرده است. پنج اعتقاد اصلی اولیه راجع به خداوند است که عبارتاند از:
- خداوند خالق همه موجودات است؛
- خداوند یکتا است؛
- خداوند غیر جسمانی است؛
- خداوند ازلی است؛
- تنها خداوند را باید پرستید.
چهار اعتقاد بنیادین دیگر دربارهٔ وحی میباشند که عبارتنداند از:
- خداوند از طریق نبوتِ پیامبران با انسانها ارتباط برقرار میکند؛
- موسی(ع)، بزرگترین پیامبر بود که خداوند به مستقیمترین صورت با وی ارتباط برقرار کرد؛
- تمام تورات از سوی خداوند به موسی(ع)، وحی شد؛
- تورات از ناحیه پیام وحیانی دیگری از جانب خداوند جایگزین نخواهد شد.
و چهار اعتقاد دیگر این است که:
- خداوند به اعمال بندگان علم دارد و دربارهٔ این اعمال نگران است؛
- خداوند مردم را بر پایه اعمال خوب یا بد آنها جزا میدهد؛
- مسیحای دیگری از نسل داوود(ع)، ظهور خواهد کرد؛
- رستاخیز اخروی مردگان اتفاق میافتد.
تجزیه و تحلیل ابنمیمون از سیزده اصل بنیادین یهود هرچند بعدها به قلم و سخن علمای یهود نقد شدید شدند، ولی بهتدریج به عنوان اعتقادنامه یهود پذیرفته شدند.[۲۴]
از مهمترین این اعتقادات توحید و نبوت هستند:
- توحید: دین یهودیت در اصل بر توحید استوار است. نام خاص خدا در دین یهود، یهوَه به معنای باشنده (موجود) است و گاه از خدا به إهیه و أَشیر اهیه (هستم آنچه هستم) نام برده شده است[۲۵] با این حال، در کتاب مقدس خداوند دارای جسم معرفی شده است[۲۶] و دارای فرزندانی (پسرانی) است.[۲۷] به باور یهودیان قوم اسرائیل تنها برگزیده خداوند است.[۲۸] قرآن کریم بعضی از سخنان یهود را مانند اینکه دست خداوند بسته است[۲۹] یا اینکه آنان فرزندان و دوستان خدا هستند[۳۰] نکوهش کرده و دشمنی یهود را با مؤمنان شدیدتر دانسته است.[۳۱]
- امامخمینی با مقایسه توحید در اسلام و ادیان دیگر، معتقد است حقیقت توحید در اسلام نسبت به ادیان دیگر مشتمل بر دقتها و لطایفی است که در ادیان دیگر یافت نمیشود و کسی که به عرفان اسلام و قرآن آشنا باشد و میان معارف آن با آثار علمای دیگر ادیان مقایسه کند، درمییابد که معارف قرآن کریم اساس دیانت و نهایت بعثت پیامبران است.[۳۲] ایشان سخن یهود را در انقطاع فیض و بستهبودن دست خداوند رد کرده و آن را موجب قول به حدوث خداوند و راهیافتن جهات امکانی در او میداند.[۳۳]
- نبوت: به باور یهود، خداوند از طریق نبوت پیامبران(ع)، با بندگان ارتباط برقرار میکند و موسی(ع)، بزرگترین پیامبر بود که خداوند به صورت مستقیم با او سخن گفت و تمام تورات (اسفار پنجگانه) از سوی خداوند به موسی(ع)، وحی شد و این وحی نسخ و جایگزین نخواهد شد.[۳۴] در عهد عتیق از ظهور عیسی(ع)، و محل ظهور و وقت ظهور آن حضرت سخن گفته شده است، اما یهودیان هنگام ظهور عیسی(ع)، از پذیرش او اجتناب کردند.[۳۵]
به باور امامخمینی در آیین یهود مبارزه با ظلم فرعون و توجه به مصالح مستضعفان در مقابل مستکبران وجود داشته است، چنانکه موسی(ع)، مردم بنیاسرائیل را علیه فرعون تجهیز کرد و حکومت او را ساقط ساخت در حالیکه مدعیان یهودیت و صهیونیسم بر خلاف تعالیم موسی(ع)، عمل میکنند.[۳۶]
- ↑ ← بقره، ۸۳ و ۲۴۶؛ آل عمران، ۴۹ و ۹۳؛ مائده، ۳۲ و ۷۰.
- ↑ ← بقره، ۱۱۳؛ مائده، ۱۸، ۵۱، ۶۴ و ۸۲؛ توبه، ۳۰.
- ↑ ناس، تاریخ جامع ادیان، ۴۸۵؛ توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۷۲.
- ↑ هیوم، ادیان زنده جهان، ۲۷۶.
- ↑ توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۷۶.
- ↑ هیوم، ادیان زنده جهان، ۲۸۲.
- ↑ ← توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۸۲.
- ↑ هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۶۵.
- ↑ توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۸۳.
- ↑ هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۶۵.
- ↑ ناس، تاریخ جامع ادیان، ۴۹۵–۴۹۶.
- ↑ توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۰۵.
- ↑ آریا، آشنایی با تاریخ ادیان، ۱۴۲–۱۴۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۵/۱۳۷.
- ↑ ناس، تاریخ جامع ادیان، ۵۴۹.
- ↑ توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۹۵–۹۶.
- ↑ توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۹۷–۱۰۰.
- ↑ ← توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۰۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۹۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۹۱؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۲۸۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۲۶ و ۴/۱۹۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۸۹ و ۱۱/۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۹۰.
- ↑ هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۸۳–۸۷.
- ↑ کتاب مقدس، خروج، ب۳، ۱۴–۱۵؛ ابنمیمون، دلالة الحائرین، ۱۵۶–۱۵۷؛ هندی، إظهار الحق، ۴۱۶.
- ↑ پیدایش، ب۳۲، ۲۴ و ۳۲.
- ↑ تثنیه، ب۱۴، ۱.
- ↑ تثنیه، ب۱۴، ۱–۲ و ب۲۶، ۱۸.
- ↑ مائده، ۶۴.
- ↑ مائده، ۱۸.
- ↑ مائده، ۸۲.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۶۴.
- ↑ امامخمینی، تقریرات، ۱/۱۰۷.
- ↑ هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۸۴.
- ↑ پطرس، قاموس الکتاب المقدس، ۸۶۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۸۹–۲۹۰ و ۸/۴۵۶–۴۵۷.