صابئیان: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «صابئیان: یکی از ادیان اهل کتاب قرآن کریم در بعضی آیات صابئیان را در کنار اهل کتاب یاد کرده است.<ref>بقره، ۶۲؛ حج، ۱۷.</ref> صابئی از ریشه «صبوه» و معنایی مقابل حنیفیه دارد و صابئه به سبب دورشدن از سنتهای حق و گمراهی از روش انبیا، صابئه گفته شدهان...» ایجاد کرد) |
جز (added Category:مقاله های نیازمند ارزیابی using HotCat) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
[[امامخمینی]] خاطرنشان کرده است که حقیقت دین صابئیان تاکنون روشن نشده و ممکن است در حکم مسیحیان باشند که در این صورت احکام آنان را دارند.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۲۷۱.</ref> | [[امامخمینی]] خاطرنشان کرده است که حقیقت دین صابئیان تاکنون روشن نشده و ممکن است در حکم مسیحیان باشند که در این صورت احکام آنان را دارند.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۲۷۱.</ref> | ||
[[رده:مقاله های نیازمند ارزیابی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۲۹
صابئیان: یکی از ادیان اهل کتاب
قرآن کریم در بعضی آیات صابئیان را در کنار اهل کتاب یاد کرده است.[۱] صابئی از ریشه «صبوه» و معنایی مقابل حنیفیه دارد و صابئه به سبب دورشدن از سنتهای حق و گمراهی از روش انبیا، صابئه گفته شدهاند. این طایفه معتقدند انسان در شناخت خداوند و اوامر و نواهی او نیازمند واسطههایی است که باید از جنس روحانیون و مجردات باشند، نه از جنس بشر[۲] همچنین قائلاند سیارات علویه بهمنزله بدن برای روحانیوناند که مبدأ موجودات و معاد آنها بهشمار میروند.[۳] برخی از این طایفه از انبیا تنها شیث و ادریس را پذیرفتهاند.[۴] از نگاه فقهی در اینکه صابئیان ملحق به مسیحیان یا یهود یا مجوس باشند یا گروهی باشند که ستارگان را میپرستند، اختلاف است.[۵] برخی صابئه را دینی آمیخته از مذهب مجوس میدانند[۶] برخی نیز معتقدند صابئیان دو گروهاند: گروهی موافق مسیحیان در اصول دین و گروهی مخالف آنان که ستارگان هفتگانه را میپرستند که به مجوس نزدیکترند.[۷]
امامخمینی خاطرنشان کرده است که حقیقت دین صابئیان تاکنون روشن نشده و ممکن است در حکم مسیحیان باشند که در این صورت احکام آنان را دارند.[۸]
- ↑ بقره، ۶۲؛ حج، ۱۷.
- ↑ شهرستانی، الملل و النحل، ۲/۳۰۷–۳۰۸.
- ↑ شهرستانی، الملل و النحل، ۲/۳۳۴–۳۳۵.
- ↑ شهرستانی، الملل و النحل، ۲/۳۰۶؛ جرجانی، ۸/۲۳۵.
- ↑ علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۹/۲۸۲–۲۸۳؛ کرکی، جامع المقاصد فی شرح القواعد، ۳/۴۴۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۱۹۶.
- ↑ کرکی، جامع المقاصد فی شرح القواعد، ۱۲/۳۸۵.
- ↑ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۲۷۱.