عماء: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۶۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ دی ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''عماء'''، مرتبه تعین ثانی پیش از خلق موجودات در دانش عرفان.
'''عماء'''، مرتبه تعین ثانی پیش از خلق موجودات در [[عرفان|دانش عرفان]].
==معنی==
==معنی==
عماء به معنای ابر انبوه، متراکم، پرباران و مرتفع است <ref>ابن‌فارس، مقاییس اللغه، ۴/۱۳۵؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۵/۹۹.</ref> یا ابری است که آب و باران خود را فرو ریخته، ولی پراکنده و منقطع نشده باشد <ref>فراهیدی، کتاب العین، ۲/۲۶۶.</ref>. عما (بدون همزه) به معنای پوشیده‌بودن از شناخت مردم <ref>ابن‌اثیر، النهایة، ۳/۳۰۴.</ref> و از همین جهت به معنای نابینایی و نیز به معنای حیرت و عدم تعلق معرفت است <ref>قاضی‌سعید، شرح توحید الصدوق، ۳/۴۰.</ref>. در عرفان تعریف‌های مختلفی از عماء کرده‌اند؛ ازجمله اینکه عماء نفس رحمانی <ref>قونوی، اعجاز البیان، ۱۲۰.</ref> یا مرتبه واحدیت و تعین ثانی <ref>کاشانی، لطائف‌الاعلام، ۴۲۵.</ref> است. امام‌خمینی نیز عماء را فیض اقدس و تجلی اول غیبی احدی می‌داند که از وجهه غیبی، باطن اسم اعظم «الله» است و از جهت ظاهری، اسم «الله» و جامع اسمای الهی است <ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۱؛ امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۲۹.</ref>.
عماء به معنای ابر انبوه، متراکم، پرباران و مرتفع است <ref>ابن‌فارس، مقاییس اللغه، ۴/۱۳۵؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۵/۹۹.</ref> یا ابری است که آب و باران خود را فرو ریخته، ولی پراکنده و منقطع نشده باشد <ref>فراهیدی، کتاب العین، ۲/۲۶۶.</ref>. عما (بدون همزه) به معنای پوشیده‌بودن از شناخت مردم <ref>ابن‌اثیر، النهایة، ۳/۳۰۴.</ref> و از همین جهت به معنای نابینایی و نیز به معنای حیرت و عدم تعلق [[معرفت]] است <ref>قاضی‌سعید، شرح توحید الصدوق، ۳/۴۰.</ref>. در [[عرفان]] تعریف‌های مختلفی از عماء کرده‌اند؛ ازجمله اینکه عماء [[نفس رحمانی]] <ref>قونوی، اعجاز البیان، ۱۲۰.</ref> یا [[احدیت و واحدیت|مرتبه واحدیت]] و تعین ثانی <ref>کاشانی، لطائف‌الاعلام، ۴۲۵.</ref> است. [[امام‌خمینی]] نیز عماء را [[فیض اقدس]] و [[تجلی]] اول غیبی احدی می‌داند که از وجهه غیبی، باطن [[اسم اعظم]] «الله» است و از جهت ظاهری، اسم «الله» و جامع [[اسمای الهی]] است <ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۱؛ امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۲۹.</ref>.


از واژه‌های مرتبط با عماء، غماء است. عماء به نهفتگی رب در حضرت احدیت و در مقام غیب و کمون اشاره دارد؛ در حالی‌که غماء به مربوب باز می‌گردد و اشاره به نشر تعینات خلقی و ظهور تعینات اسمائی دارد که گاه از آن به رقّ منشور یاد می‌کنند <ref>جندی، شرح فصوص‌ الحکم، ۷۲؛ فناری، مصباح الانس، ۳۳۰.</ref>.
از واژه‌های مرتبط با عماء، غماء است. عماء به نهفتگی رب در حضرت احدیت و در مقام [[غیب]] و کمون اشاره دارد؛ در حالی‌که غماء به مربوب باز می‌گردد و اشاره به نشر تعینات خلقی و [[ظهور]] تعینات اسمائی دارد که گاه از آن به رقّ منشور یاد می‌کنند <ref>جندی، شرح فصوص‌ الحکم، ۷۲؛ فناری، مصباح الانس، ۳۳۰.</ref>.
==پیشینه==
==پیشینه==
موضوع عماء ریشه در روایات دارد و از حدیث پیامبر(ص) گرفته شده است. آن حضرت در جواب این پرسش که پروردگار پیش از آفرینشِ خلق کجا بوده است، فرمود: «در عماء که بالا و پایین آن هوا نبوده است». این روایت در بعضی منابع اهل سنت <ref>احمدابن‌حنبل، مسند الامام، ۴/۱۱؛ ابن‌ماجه، سنن، ۱/۶۵؛ ترمذی، سنن، ۴/۳۵۱.</ref> و برخی منابع شیعی <ref>احسائی، عوالی اللئالی العزیزیة، ۱/۵۴.</ref> نقل شده است. برخی متکلمان این حدیث را بر جهت مادی و تشبیهی حمل کرده‌اند <ref>بیهقی، الاسماء و الصفات، ۵۳۴، صرصری، الانتصارات الاسلامیۀ، ۱/۱۳۲.</ref>. عارفان در آثار خود به بررسی و تحلیل عمیق آن پرداخته‌اند <ref>ابن‌عربی، الفتوحات، ۱/۱۴۸ و ۲۱۳ ـ ۲۱۶؛ کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ۱۰۴؛ فناری، مصباح الانس، ۷۴ ـ ۷۵ و ۲۰۰ ـ ۲۰۸.</ref>؛ چنان‌که موضوع عماء به مسائلی چون حقیقت وجود پیش از ظهور و تعین، نخستین تجلی و تعین وجود، مراتب وجود و امثال آن مرتبط است که از مهم‌ترین مباحث عرفان در حوزه عرفان نظری‌اند <ref>مبلغ، امام‌خمینی و مسأله عماء، ۱۲۶.</ref>. این بحث، از مسائل پیچیده‌ای است زیرا از یک سو به مقام و جایگاهی مربوط می‌شود که منشأ خلقت و فرایندهای غیبی آن است و از سوی دیگر، به گستره شهود و معرفت عارف <ref>مبلغ، امام‌خمینی و مسأله عماء، ۱۲۶.</ref>. برخی از عارفان «خلق» در روایت یادشده را به معنای تجلی در عالم شهادت و اعیان خارجی دانسته‌اند <ref>ابن‌عربی، الفتوحات، ۴/۲۳۲.</ref>.
موضوع عماء ریشه در روایات دارد و از حدیث [[پیامبر(ص)]] گرفته شده است. آن حضرت در جواب این پرسش که پروردگار پیش از آفرینشِ خلق کجا بوده است، فرمود: «در عماء که بالا و پایین آن هوا نبوده است». این روایت در بعضی منابع [[اهل سنت]] <ref>احمدابن‌حنبل، مسند الامام، ۴/۱۱؛ ابن‌ماجه، سنن، ۱/۶۵؛ ترمذی، سنن، ۴/۳۵۱.</ref> و برخی منابع شیعی <ref>احسائی، عوالی اللئالی العزیزیة، ۱/۵۴.</ref> نقل شده است. برخی متکلمان این حدیث را بر جهت مادی و تشبیهی حمل کرده‌اند <ref>بیهقی، الاسماء و الصفات، ۵۳۴، صرصری، الانتصارات الاسلامیۀ، ۱/۱۳۲.</ref>. [[عارفان]] در آثار خود به بررسی و تحلیل عمیق آن پرداخته‌اند <ref>ابن‌عربی، الفتوحات، ۱/۱۴۸ و ۲۱۳ ـ ۲۱۶؛ کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ۱۰۴؛ فناری، مصباح الانس، ۷۴ ـ ۷۵ و ۲۰۰ ـ ۲۰۸.</ref>؛ چنان‌که موضوع عماء به مسائلی چون حقیقت وجود پیش از [[ظهور و بطون|ظهور]] و تعین، نخستین [[تجلی]] و تعین [[وجود]]، مراتب وجود و امثال آن مرتبط است که از مهم‌ترین مباحث عرفان در حوزه عرفان نظری‌اند <ref>مبلغ، امام‌خمینی و مسأله عماء، ۱۲۶.</ref>. این بحث، از مسائل پیچیده‌ای است زیرا از یک سو به مقام و جایگاهی مربوط می‌شود که منشأ خلقت و فرایندهای غیبی آن است و از سوی دیگر، به گستره شهود و [[معرفت]] عارف <ref>مبلغ، امام‌خمینی و مسأله عماء، ۱۲۶.</ref>. برخی از عارفان «خلق» در روایت یادشده را به معنای تجلی در [[عالم شهادت]] و اعیان خارجی دانسته‌اند <ref>ابن‌عربی، الفتوحات، ۴/۲۳۲.</ref>.


امام‌خمینی در آثار خود به این بحث پرداخته و مرتبه عماء را به گونه‌ای گسترش داده که علاوه بر اعیان خارجی و علمی، شامل اسمای الهی نیز می‌شود <ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۷.</ref>. ایشان به موضوعاتی چون حقیقت عماء <ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۲؛ امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۲۹.</ref> و احکام و ویژگی‌های آن پرداخته و در شرح دعای سحر دیدگاه خود را به صورت اجمالی مطرح کرده است <ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۷، ۷۲ و ۱۲۰.</ref>؛ اما در اثر دیگر خود با گستردگی به این بحث پرداخته <ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷ ـ ۱۹، ۱۱۷ و ۲۳۴.</ref> و در مصباح الهدایه دیدگاه نهایی خود را بیان کرده و احتمالات گوناگون درباره‌ عماء را بررسی و تحلیل کرده، در این خصوص نظریه بدیع خود را بیان نموده است <ref>امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۲۸ ـ ۲۹.</ref>.
امام‌خمینی در آثار خود به این بحث پرداخته و مرتبه عماء را به گونه‌ای گسترش داده که علاوه بر اعیان خارجی و علمی، شامل اسمای الهی نیز می‌شود <ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۷.</ref>. ایشان به موضوعاتی چون حقیقت عماء <ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۲؛ امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۲۹.</ref> و احکام و ویژگی‌های آن پرداخته و در [[شرح دعاءالسحر (کتاب)|شرح دعای سحر]] دیدگاه خود را به صورت اجمالی مطرح کرده است <ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۷، ۷۲ و ۱۲۰.</ref>؛ اما در اثر دیگر خود با گستردگی به این بحث پرداخته <ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷ ـ ۱۹، ۱۱۷ و ۲۳۴.</ref> و در [[مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة (کتاب)|مصباح الهدایه]] دیدگاه نهایی خود را بیان کرده و احتمالات گوناگون درباره‌ عماء را بررسی و تحلیل کرده، در این خصوص نظریه بدیع خود را بیان نموده است <ref>امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۲۸ ـ ۲۹.</ref>.
==حقیقت عماء و گفته‌ها در آن==
==حقیقت عماء و گفته‌ها در آن==
اهل معرفت با توجه به اینکه عماء به معنای ابر انبوه و بخار متراکم و دارنده قطرات فشرده باران و منشأ ریزش باران است، «عماء» در روایت را اصل و ریشه همه اعیان خارجی، مظاهر عینی و چشمه تمامی تجلیات وجودی می‌شمارند و معتقدند ماده امکانی تمام تعینات حقایق، نخستین مرتبه از مراتب تجلی و نقطه آغاز تنزل حضرت حق سبحانه است <ref>قونوی، مفاتیح الغیب، ۴۵.</ref>. همچنین عماء طبق روایت، هویتی برزخی دارد که در مراتب خلقی نیست؛ زیرا در روایت، عماء جایگاه حق سبحانه پیش از آفرینش خلق است <ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۴۳.</ref>؛ بنابراین عماء در صقع ربوبی و در میان تعینات حقی است که یکی از این تعینات، تعین اول و دیگری تعین ثانی است <ref>قونوی، اعجاز البیان، ۲۵۸؛ جامی، نقد النصوص، ۳۶ ـ ۳۸.</ref> و اگر عماء این خصایص را به گونه اجمالی دارا باشد، در تعین اول و اگر به گونه تفصیلی داشته باشد، در تعین ثانی قرار می‌گیرد <ref>قونوی، مفتاح الغیب، ۵۶؛ قونوی، اعجاز البیان، ۴۸.</ref>.
[[اهل معرفت]] با توجه به اینکه عماء به معنای ابر انبوه و بخار متراکم و دارنده قطرات فشرده باران و منشأ ریزش باران است، «عماء» در روایت را اصل و ریشه همه اعیان خارجی، مظاهر عینی و چشمه تمامی تجلیات وجودی می‌شمارند و معتقدند ماده امکانی تمام تعینات حقایق، نخستین مرتبه از مراتب تجلی و نقطه آغاز تنزل حضرت حق سبحانه است <ref>قونوی، مفاتیح الغیب، ۴۵.</ref>. همچنین عماء طبق روایت، هویتی برزخی دارد که در مراتب خلقی نیست؛ زیرا در روایت، عماء جایگاه حق سبحانه پیش از آفرینش خلق است <ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۴۳.</ref>؛ بنابراین عماء در صقع ربوبی و در میان تعینات حقی است که یکی از این تعینات، تعین اول و دیگری تعین ثانی است <ref>قونوی، اعجاز البیان، ۲۵۸؛ جامی، نقد النصوص، ۳۶ ـ ۳۸.</ref> و اگر عماء این خصایص را به گونه اجمالی دارا باشد، در تعین اول و اگر به گونه تفصیلی داشته باشد، در تعین ثانی قرار می‌گیرد <ref>قونوی، مفتاح الغیب، ۵۶؛ قونوی، اعجاز البیان، ۴۸.</ref>.


امام‌خمینی معنای خلق را در روایت به گونه‌ای گسترش داده است که شامل تعینات اسمائی نیز می‌شود. ایشان در بیان جایگاه عماء به مراتب طی‌شده وجود از عوالم غیب و شهود اشاره می‌کند و قائل است کلام الهی در آغاز به واسطه هوا که مرتبه عمائیه است، از مرتبه هویت غیبیه (مقام غیب احدیت) خارج می‌شود و سپس از آسمان الوهیت (در مقام واحدیت) نازل شده و متجلی به اسما و صفات می‌گردد <ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۷.</ref>؛ از این‌رو ایشان مرتبه عمائیه را که واسطه میان مقام احدیت و واحدیت است، همان فیض اقدس <ref>امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۲۹.</ref> و تجلی اول غیبی احدی می‌داند که از حیث وجهه غیبیه، باطن اسم اعظم «الله» است و از جهت ظاهرش حضرت اسم «الله» است که جامع اسمای الهی است <ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۱.</ref>.
امام‌خمینی معنای خلق را در روایت به گونه‌ای گسترش داده است که شامل تعینات اسمائی نیز می‌شود. ایشان در بیان جایگاه عماء به مراتب طی‌شده وجود از عوالم غیب و شهود اشاره می‌کند و قائل است کلام الهی در آغاز به واسطه هوا که مرتبه عمائیه است، از مرتبه هویت غیبیه (مقام غیب احدیت) خارج می‌شود و سپس از آسمان الوهیت (در مقام واحدیت) نازل شده و متجلی به اسما و صفات می‌گردد <ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۷.</ref>؛ از این‌رو ایشان مرتبه عمائیه را که واسطه میان مقام احدیت و واحدیت است، همان فیض اقدس <ref>امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۲۹.</ref> و تجلی اول غیبی احدی می‌داند که از حیث وجهه غیبیه، باطن اسم اعظم «الله» است و از جهت ظاهرش حضرت اسم «الله» است که جامع اسمای الهی است <ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۱.</ref>.
emailconfirmed
۲٬۵۷۶

ویرایش