ملائکه: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
'''ملائکه''' موجوداتی [[مجرد]] و مطیع [[اوامر الهی]].
'''ملائکه''' موجوداتی [[مجرد]] و مطیع [[اوامر الهی]].
==مفهوم‌شناسی==
ملائکه جمع مَلَک است که در اصل مألک، از ریشه «ألوکة»، به معنای رسالت و پیام‌رسانی می‌باشد؛<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۵/۳۸۰؛ طریحی، مجمع البحرین، ۵/۲۹۲.</ref> بنابراین ملائکه به معنای پیام‌رسانان است، و در فارسی، به ملک، فرشته گفته می‌شود.<ref>دهخدا، فرهنگ‌لغت دهخدا، ۱۳/۱۸۹۲۲.</ref> در اصطلاحِ متکلمان، ملائکه اجسامی لطیف و نورانی‌اند که به صورت‌های مختلف، جز سگ و خوک درمی‌آیند.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱/۷۹ و ۲/۳۸۴؛ لاهیجی، گوهر مراد، ۳۳۶.</ref> در اصطلاح [[فلاسفه]]، موجوداتی هستند که مجرد از مادّه و خواصّ آن هستند.<ref>ابن‌سینا، النجاة، ۶۹۸ ـ ۷۰۰؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۳۵۸.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز مانند دیگر [[حکما]]، ملائکه را مجرد از ماده و عوارض آن می‌داند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۲۸؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۱۴.</ref>
==پیشینه==
ملائکه در [[ادیان الهی]] واسطه خدا و انسان معرفی شده‌اند.<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ب۲۸، ۱۲؛ لوقا، ب۱، ۱۹؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱/۷۹ ـ ۸۳.</ref> [[یهودیان]]، وجود موجوداتی که در [[علم]] و [[قدرت]]، برتر از انسان‌اند را تأیید می‌کنند و آنان را به منزله بندگانی دانسته‌اند که [[اوامر خدا]] را در [[زمین]] اجرا می‌کنند.<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ب۱۸، ۱۶؛ مزامیر، ب۱۰۴، ۴.</ref> در نزد [[مسیحیان]] نیز ملائکه از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند و آنان به ملائکه متعدد و مختلفی معتقدند.<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ب۱۸، ۱۶؛ مزامیر، ب۱۰۴، ۴، رساله یهودا، ۹؛ لوقا، ب۱، ۱۹.</ref> در [[دین زرتشت]] نیز دو واژه «امشاسپندان» و «ایزدان» مترادف ملائکه به‌کار رفته‌است و زرتشتیان به آن معتقدند.<ref>نصر، مقدمه جلد چهارم مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۴/۷.</ref>


در [[اسلام]]، با توجه به آیات<ref>نجم، ۲۶؛ اسراء، ۹۵؛ نحل، ۴۹.</ref> و روایات پرشمار<ref>نهج البلاغه، خ۹۰، ۱۱۶ ـ ۱۲۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۶/۱۴۴ ـ ۳۲۷.</ref> بر وجود ملائکه تأکید شده، [[قرآن کریم]]، [[ایمان]] به ملائکه را در کنار ایمان به خدا و رسول ذکر کرده‌است<ref>بقره، ۱۷۷ و ۲۸۵.</ref> و انکار آنان را در ردیف انکار [[وحی]] و [[نبوت]] و گمراهی آشکار معرفی نموده‌است.<ref>نساء، ۱۳۶.</ref>
== مفهوم‌شناسی ==
ملائکه جمع مَلَک است که در اصل مألک، از ریشه «ألوکة»، به معنای رسالت و پیام‌رسانی می‌باشد؛<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۵/۳۸۰؛ طریحی، مجمع البحرین، ۵/۲۹۲.</ref> بنابراین ملائکه به معنای پیام‌رسانان است، و در فارسی، به ملک، فرشته گفته می‌شود.<ref>دهخدا، فرهنگ‌لغت دهخدا، ۱۳/۱۸۹۲۲.</ref> در اصطلاحِ متکلمان، ملائکه اجسامی لطیف و نورانی‌اند که به صورت‌های مختلف، جز سگ و خوک درمی‌آیند.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱/۷۹ و ۲/۳۸۴؛ لاهیجی، گوهر مراد، ۳۳۶.</ref> در اصطلاح [[فلاسفه]]، موجوداتی هستند که مجرد از مادّه و خواصّ آن هستند.<ref>ابن‌سینا، النجاة، ۶۹۸–۷۰۰؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۳۵۸.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز مانند دیگر [[حکما]]، ملائکه را مجرد از ماده و عوارض آن می‌داند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۲۸؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۱۴.</ref>


پیرو سخنانی که در آیات و [[روایات]] درباره فرشتگان بیان شده‌است، بحث از ویژگی‌ها و ماهیت ملائکه در کتاب‌های کلامی و فلسفی طرح شده‌است که می‌توان از آن میان به الاعتقادات [[شیخ صدوق]]<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ۴۵ و ۸۹.</ref> و تصحیح اعتقادات الامامیه [[شیخ مفید]]<ref>شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات، ۷۵.</ref> اشاره کرد که از نخستین کتاب‌های کلامی‌اند که به این بحث پرداخته‌اند. در میان کتب فلسفی نیز [[الاشارات و التنبیهات]] ابن‌سینا<ref>ابن سینا، الاشارات و تنبیهات، ۱۲۳ ـ ۱۲۵.</ref> از نخستین کتاب‌های فلسفی در این زمینه است. پس از آن [[شیخ اشراق]]<ref>شیخ اشراق، مصنفات، ۲/۲۳۵، ۲۴۳ و ۲۴۵.</ref> و [[ملاصدرا]] مباحث مبسوطی در حقیقت ملائکه مطرح کرده‌اند.<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۴۵ ـ ۳۶۰؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۲۱۷.</ref> [[عرفا]] نیز به بحث از ملائکه، ازجمله حقیقت و تمثلات آنها پرداخته‌اند.<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۱/۱۳۱، ۱۴۸ و ۲۶۸؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۸۷۹ ـ ۸۸۰.</ref> امام‌خمینی نیز در آثار خود به بحث ملائکه پرداخته، مباحثی چون تجرد ملائکه، چگونگی تنزل ملائکه، بیان مراتب ملائکه و ماهیت و ویژگی‌های آنها را مورد توجه قرار داده، کلام برخی [[متکلمان]] و محدثان را دراین‌باره بررسی و نقد کرده‌است؛<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۳۸ و ۳۴۲؛ امام خمینی، مصباح الهدایه، ۷۶ ـ ۸۰؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۱۴ ـ ۴۱۵؛ امام خمینی، دعاء السحر، ۷۴، ۸۳ ـ ۸۴، ۱۰۶ و ۱۴۹؛ امام خمینی، تقریرات، ۲/۴۰۸، ۴۸۲ و ۳/۴۴ ـ ۴۸؛ ادامه مقاله.</ref> چنان‌که درباره نزول ملائکه سخن گفته‌است.
== پیشینه ==
ملائکه در [[ادیان الهی]] واسطه خدا و انسان معرفی شده‌اند.<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ب۲۸، ۱۲؛ لوقا، ب۱، ۱۹؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱/۷۹–۸۳.</ref> [[یهودیان]]، وجود موجوداتی که در [[علم]] و [[قدرت]]، برتر از انسان‌اند را تأیید می‌کنند و آنان را به منزله بندگانی دانسته‌اند که [[اوامر خدا]] را در [[زمین]] اجرا می‌کنند.<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ب۱۸، ۱۶؛ مزامیر، ب۱۰۴، ۴.</ref> در نزد [[مسیحیان]] نیز ملائکه از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند و آنان به ملائکه متعدد و مختلفی معتقدند.<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ب۱۸، ۱۶؛ مزامیر، ب۱۰۴، ۴، رساله یهودا، ۹؛ لوقا، ب۱، ۱۹.</ref> در [[دین زرتشت]] نیز دو واژه «امشاسپندان» و «ایزدان» مترادف ملائکه به‌کار رفته است و زرتشتیان به آن معتقدند.<ref>نصر، مقدمه جلد چهارم مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۴/۷.</ref>
 
در [[اسلام]]، با توجه به آیات<ref>نجم، ۲۶؛ اسراء، ۹۵؛ نحل، ۴۹.</ref> و روایات پرشمار<ref>نهج البلاغه، خ۹۰، ۱۱۶–۱۲۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۶/۱۴۴–۳۲۷.</ref> بر وجود ملائکه تأکید شده، [[قرآن کریم]]، [[ایمان]] به ملائکه را در کنار ایمان به خدا و رسول ذکر کرده است<ref>بقره، ۱۷۷ و ۲۸۵.</ref> و انکار آنان را در ردیف انکار [[وحی]] و [[نبوت]] و گمراهی آشکار معرفی نموده است.<ref>نساء، ۱۳۶.</ref>
 
پیرو سخنانی که در آیات و [[روایات]] دربارهٔ فرشتگان بیان شده است، بحث از ویژگی‌ها و ماهیت ملائکه در کتاب‌های کلامی و فلسفی طرح شده است که می‌توان از آن میان به الاعتقادات [[شیخ صدوق]]<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ۴۵ و ۸۹.</ref> و تصحیح اعتقادات الامامیه [[شیخ مفید]]<ref>شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات، ۷۵.</ref> اشاره کرد که از نخستین کتاب‌های کلامی‌اند که به این بحث پرداخته‌اند. در میان کتب فلسفی نیز [[الاشارات و التنبیهات]] ابن‌سینا<ref>ابن سینا، الاشارات و تنبیهات، ۱۲۳–۱۲۵.</ref> از نخستین کتاب‌های فلسفی در این زمینه است. پس از آن [[شیخ اشراق]]<ref>شیخ اشراق، مصنفات، ۲/۲۳۵، ۲۴۳ و ۲۴۵.</ref> و [[ملاصدرا]] مباحث مبسوطی در حقیقت ملائکه مطرح کرده‌اند.<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۴۵–۳۶۰؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۲۱۷.</ref> [[عرفا]] نیز به بحث از ملائکه، ازجمله حقیقت و تمثلات آنها پرداخته‌اند.<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۱/۱۳۱، ۱۴۸ و ۲۶۸؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۸۷۹–۸۸۰.</ref> امام‌خمینی نیز در آثار خود به بحث ملائکه پرداخته، مباحثی چون تجرد ملائکه، چگونگی تنزل ملائکه، بیان مراتب ملائکه و ماهیت و ویژگی‌های آنها را مورد توجه قرار داده، کلام برخی [[متکلمان]] و محدثان را دراین‌باره بررسی و نقد کرده است؛<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۳۸ و ۳۴۲؛ امام خمینی، مصباح الهدایه، ۷۶–۸۰؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۱۴–۴۱۵؛ امام خمینی، دعاء السحر، ۷۴، ۸۳–۸۴، ۱۰۶ و ۱۴۹؛ امام خمینی، تقریرات، ۲/۴۰۸، ۴۸۲ و ۳/۴۴–۴۸؛ ادامه مقاله.</ref> چنان‌که دربارهٔ نزول ملائکه سخن گفته است.


{{ببینید|لیلةالقدر}}
{{ببینید|لیلةالقدر}}
==حقیقت و ماهیت==
بیشتر اندیشمندان [[مسلمان]]، ملائکه را موجوداتی مجرد و نورانی می‌دانند که مطیع اوامر الهی‌اند.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱/۲۹۴ و ۷/۷؛ ابن‌کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۳/۳۵۳؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۷/۱۳۰ ـ ۱۳۱؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۴۱ ـ ۳۴۵.</ref> برخی از متکلمان مسلمان، ملائکه را اجسام لطیفی دانسته‌اند که با [[جن]] و شیاطین در نوع، متحد و در افعال، مختلف‌اند.<ref>فخر رازی، المحصل، ۳۲۵؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۵/۶۲ ـ ۶۳؛ لاهیجی، گوهر مراد، ۳۳۶؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۶/۲۰۳.</ref> برخی از [[بت‌پرستان]] نیز قائل‌اند ملائکه همان ستارگان‌اند که برخی نحس (ملائکه عذاب) و برخی سعید (ملائکه رحمت) هستند.<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۴۲.</ref>


از دیدگاه [[فلاسفه]]، ملائکه جبروتی؛ موجوداتی مجردند که از خواص [[جسم]] و جسمانی منزه‌اند.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۷/۱۳۰؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۵۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۷/۱۳.</ref> و علمای مشاء از آن به «عقول» و اشراقیان به «انوار قاهره» یاد می‌کنند و عالم آنها را نیز حکمای مشائی [[عالم مجردات]] و حکمای اشراق، [[عالم انوار]] می‌نامند.<ref>ابن‌سینا، النجاة، ۶۹۸ ـ ۶۹۹؛ شیخ اشراق، مصنفات، ۲/۱۴۰ ـ ۱۴۵.</ref>
== حقیقت و ماهیت ==
بیشتر اندیشمندان [[مسلمان]]، ملائکه را موجوداتی مجرد و نورانی می‌دانند که مطیع اوامر الهی‌اند.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱/۲۹۴ و ۷/۷؛ ابن‌کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۳/۳۵۳؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۷/۱۳۰–۱۳۱؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۴۱–۳۴۵.</ref> برخی از متکلمان مسلمان، ملائکه را اجسام لطیفی دانسته‌اند که با [[جن]] و شیاطین در نوع، متحد و در افعال، مختلف‌اند.<ref>فخر رازی، المحصل، ۳۲۵؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۵/۶۲–۶۳؛ لاهیجی، گوهر مراد، ۳۳۶؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۶/۲۰۳.</ref> برخی از [[بت‌پرستان]] نیز قائل‌اند ملائکه همان ستارگان‌اند که برخی نحس (ملائکه عذاب) و برخی سعید (ملائکه رحمت) هستند.<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۴۲.</ref>


[[امام‌خمینی]] علت روی‌آوردن [[اهل حدیث]] و برخی متکلمان به جسمانی بودن ملائکه را ناسازگاری قول به تجردّ فرشتگان با [[حدوث زمانی عالم]] می‌داند؛ زیرا به اعتقاد آنها مجردبودن موجودی جز حق‌تعالی با حدوث زمانی عالم منافی است و علت دیگر منافات آن با [[فاعل مختار]] بودن خداوند است که گمان کرده‌اند با تجرد [[عالم عقل]] و ملائکه مخالف است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۳۸.</ref> به باور ایشان قول به جسمانی و مادی بودن ملائکه، منافی بسیاری از معارف و عقایدِ صحیح است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۳۸-۳۳۹.</ref> ایشان با نقد کلام برخی بزرگان حدیث<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۱/۲۷ و ۶۶؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۶۰/۱۴۱ ـ ۱۶۶.</ref> انکار [[عقول]] و ملائکه جبروتی را مستلزم انکار بسیاری از ضروریات [[عقل]] و [[دین]] می‌داند که ازجمله آن، تصور اشرف از [[واجب‌تعالی]] در نظام [[وجود]] و تحدید و جسمیت برای حق‌تعالی و راه‌یافتن [[جهل]] و عجز در ذات حق‌تعالی است.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۲.</ref> ایشان معتقد است ملائکه اصناف فراوانی دارند که برخی از آنها مجرد و برخی دیگر جسمانی برزخی هستند و این امر موافق ادله عقلی و نقلی است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۳۹ ـ ۳۴۱.</ref>
از دیدگاه [[فلاسفه]]، ملائکه جبروتی؛ موجوداتی مجردند که از خواص [[جسم]] و جسمانی منزه‌اند.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۷/۱۳۰؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۵۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۷/۱۳.</ref> و علمای مشاء از آن به «عقول» و اشراقیان به «انوار قاهره» یاد می‌کنند و عالم آنها را نیز حکمای مشائی [[عالم مجردات]] و حکمای اشراق، [[عالم انوار]] می‌نامند.<ref>ابن‌سینا، النجاة، ۶۹۸–۶۹۹؛ شیخ اشراق، مصنفات، ۲/۱۴۰–۱۴۵.</ref>


==ویژگی‌های ملائکه==
[[امام‌خمینی]] علت روی‌آوردن [[اهل حدیث]] و برخی متکلمان به جسمانی بودن ملائکه را ناسازگاری قول به تجردّ فرشتگان با [[حدوث زمانی عالم]] می‌داند؛ زیرا به اعتقاد آنها مجردبودن موجودی جز حق‌تعالی با حدوث زمانی عالم منافی است و علت دیگر منافات آن با [[فاعل مختار]] بودن خداوند است که گمان کرده‌اند با تجرد [[عالم عقل]] و ملائکه مخالف است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۳۸.</ref> به باور ایشان قول به جسمانی و مادی بودن ملائکه، منافی بسیاری از معارف و عقایدِ صحیح است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۳۸–۳۳۹.</ref> ایشان با نقد کلام برخی بزرگان حدیث<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۱/۲۷ و ۶۶؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۶۰/۱۴۱–۱۶۶.</ref> انکار [[عقول]] و ملائکه جبروتی را مستلزم انکار بسیاری از ضروریات [[عقل]] و [[دین]] می‌داند که ازجمله آن، تصور اشرف از [[واجب‌تعالی]] در نظام [[وجود]] و تحدید و جسمیت برای حق‌تعالی و راه‌یافتن [[جهل]] و عجز در ذات حق‌تعالی است.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۲.</ref> ایشان معتقد است ملائکه اصناف فراوانی دارند که برخی از آنها مجرد و برخی دیگر جسمانی برزخی هستند و این امر موافق ادله عقلی و نقلی است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۳۹–۳۴۱.</ref>
در برخی آیات به بعضی ویژگی‌های ملائکه، مانند [[عبادت]]، تسبیح دایم، منزه‌بودن از خوردن و آشامیدن و [[عصمت]] از ارتکاب [[گناه]]<ref>تحریم، ۶؛ شوری، ۵؛ نحل، ۴۹.</ref> اشاره شده‌است. حکما و اندیشمندان برای ملائکه ویژگی‌های پرشماری ذکر کرده‌اند؛ ازجمله اینکه آنها را وسایط [[فیض]]، [[مدبر عالم]] و منزه از گناه و معصیت دانسته‌اند.<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۴۶ ـ ۳۵۱.</ref> برخی نیز بر این عقیده‌اند که سرشت فرشتگان اقتضای اطاعت الهی دارد.<ref>ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۲۱۷.</ref> به اعتقاد امام‌خمینی ملائکه، مطیع اوامر الهی بوده، از هر گونه معصیت به دورند؛ اراده آنها در طول [[اراده الهی]] قرار دارد و به اذن پروردگار، هرچه او اراده کند، انجام می‌دهند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۲.</ref>


از دیگر ویژگی‌های ملائکه، قابل رؤیت نبودن آنها با حواس ظاهری است که از آثار تجرد آنهاست و تنها در صورت تمثل است که قابل رؤیت می‌شوند؛<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۲۱۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۲/۱۰۰.</ref> چنان‌که در [[قرآن]]<ref>فاطر، ۱ و مریم، ۱۷.</ref> و [[روایات]]،<ref>کلینی، الکافی، ۲/۵۸۷.</ref> به تمثل برخی از ملائکه اشاره شده‌است. به باور امام‌خمینی از آنجاکه تمثل ملائکه جهت ملکوتی دارد، مشاهده آنها منوط به توجه و انصراف [[نفس]] انسانی از [[عالم طبیعت]] است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۴۲؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۱۵.</ref> در برخی از آیات، برای بعضی از ملائکه بال و پر ذکر شده‌است.<ref>فاطر، ۱.</ref> حکما و مفسران تفاسیر مختلفی از این امر کرده‌اند. بعضی آن را به معنای وسیله‌ای که بتوانند با آن مانند پرندگان بالا و پایین بروند، ندانسته‌اند و تنها آن را به معنای نوعی تعلق و ارتباط با عالم طبیعت بیان کرده‌اند.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۲۶/۲۲۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۷/۷.</ref> بعضی نیز آن را به معنای قوای متعدد برای ملائکه شمرده‌اند.<ref>فناری، مصباح الانس، ۴۰۴.</ref>
== ویژگی‌های ملائکه ==
در برخی آیات به بعضی ویژگی‌های ملائکه، مانند [[عبادت]]، تسبیح دایم، منزه‌بودن از خوردن و آشامیدن و [[عصمت]] از ارتکاب [[گناه]]<ref>تحریم، ۶؛ شوری، ۵؛ نحل، ۴۹.</ref> اشاره شده است. حکما و اندیشمندان برای ملائکه ویژگی‌های پرشماری ذکر کرده‌اند؛ ازجمله اینکه آنها را وسایط [[فیض]]، [[مدبر عالم]] و منزه از گناه و معصیت دانسته‌اند.<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۴۶–۳۵۱.</ref> برخی نیز بر این عقیده‌اند که سرشت فرشتگان اقتضای اطاعت الهی دارد.<ref>ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۲۱۷.</ref> به اعتقاد امام‌خمینی ملائکه، مطیع اوامر الهی بوده، از هر گونه معصیت به دورند؛ اراده آنها در طول [[اراده الهی]] قرار دارد و به اذن پروردگار، هرچه او اراده کند، انجام می‌دهند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۲.</ref>


امام‌خمینی معتقد است بال، پر و اعضا، در همه ملائکه وجود ندارد. ایشان با استناد به برخی آیات،<ref>صافات، ۱؛ فاطر، ۱.</ref> داشتن بال و پر را تنها در ملائکه [[عالم مثال]] و [[موجودات ملکوتی]] برزخی ممکن دانسته‌است و تأکید می‌کند ملائکه مهیمه و مقرب، از این امر منزه و مبرا هستند و به‌واسطه احاطه تام و قیومیه‌ای که دارند، می‌توانند در هر یک از عوالم به هیئت و صورت آن عالم متمثل شوند؛ مانند [[جبرئیل]] که به‌صورت‌های مختلف، ازجمله «دحیه کلبی» در برابر پیامبر(ص) متمثل می‌شد <ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۱۴.</ref> به اعتقاد ایشان، نزول و صعود جبرئیل و ملائکه نیز به دلیل منزه‌بودن از خواص جسم و ماده، به معنایی که در اجسام به کار می‌رود، نبوده، برای آنان تجافی از مقام‌شان معنا ندارد؛ بلکه تنزل آنها چه در قلب و صدر ولی خدا و یا در کعبه و اطراف قبر [[رسول خدا(ص)]] و چه در بیت‌المعمور، به طریق تمثل است؛ چنان‌که تنزل جبرئیل بر [[حضرت مریم(ع)]] هم از باب تمثل بوده‌است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۴۲.</ref>
از دیگر ویژگی‌های ملائکه، قابل رؤیت نبودن آنها با حواس ظاهری است که از آثار تجرد آنهاست و تنها در صورت تمثل است که قابل رؤیت می‌شوند؛<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۲۱۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۲/۱۰۰.</ref> چنان‌که در [[قرآن]]<ref>فاطر، ۱ و مریم، ۱۷.</ref> و [[روایات]]،<ref>کلینی، الکافی، ۲/۵۸۷.</ref> به تمثل برخی از ملائکه اشاره شده است. به باور امام‌خمینی از آنجاکه تمثل ملائکه جهت ملکوتی دارد، مشاهده آنها منوط به توجه و انصراف [[نفس]] انسانی از [[عالم طبیعت]] است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۴۲؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۱۵.</ref> در برخی از آیات، برای بعضی از ملائکه بال و پر ذکر شده است.<ref>فاطر، ۱.</ref> حکما و مفسران تفاسیر مختلفی از این امر کرده‌اند. بعضی آن را به معنای وسیله‌ای که بتوانند با آن مانند پرندگان بالا و پایین بروند، ندانسته‌اند و تنها آن را به معنای نوعی تعلق و ارتباط با عالم طبیعت بیان کرده‌اند.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۲۶/۲۲۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۷/۷.</ref> بعضی نیز آن را به معنای قوای متعدد برای ملائکه شمرده‌اند.<ref>فناری، مصباح الانس، ۴۰۴.</ref>
==اقسام و وظایف==
 
در [[تورات]]، فرشتگان نام‌های مخصوصی دارند؛ ازجمله جبرائیل،<ref>کتاب مقدس، دانیال، ب۸، ۱۶.</ref> میخائیل <ref>کتاب مقدس، دانیال، ب۱۰، ۱۳، ۲۱.</ref> و سرافین.<ref>کتاب مقدس، اشعیاء، ب۶، ۲ و ۶.</ref> در آیات قرآن و روایات به اصناف متعددی از ملائکه اشاره شده‌است که عبارت‌اند از: ملائکه عرش،<ref>حاقه، ۱۷.</ref> ملائکه آسمان،<ref>فرقان، ۲۵؛ نهج البلاغه، خ۹۰، ۱۱۶ ـ ۱۱۷.</ref> ملائکه شب و روز،<ref>کلینی، الکافی، ۳/۲۸۳.</ref> ملائکه [[بهشت]]،<ref>زمر، ۷۳.</ref> و [[جهنم]]،<ref>تحریم، ۶؛ زمر، ۷۱.</ref> ملائکه رقیب و عتید و ملائکه سائق و شهید<ref>ق، ۱۷ ـ ۲۱.</ref> و از برخی از آنها نیز نام برده شده‌است؛ مانند جبرئیل و میکائیل<ref>بقره، ۹۸.</ref> همچنین در روایات به موضوع ملائکه پرداخته شده‌است؛ همانند روایاتی که کارهای ملائکه را بر اساس مسئولیت‌شان تقسیم کرده<ref>صحیفه سجادیه، ۳۷ ـ ۴۰.</ref> و یا روایاتی که درباره [[علم]] یا نوع [[عبادت]] ملائکه سخن گفته‌اند؛<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۳۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۵/۸.</ref> چنان‌که بعضی از ملائکه تنها به [[سجود]] و بعضی تنها به [[رکوع]] مشغول‌اند.<ref>نهج البلاغه، خ۱، ۱۲.</ref>
امام‌خمینی معتقد است بال، پر و اعضا، در همه ملائکه وجود ندارد. ایشان با استناد به برخی آیات،<ref>صافات، ۱؛ فاطر، ۱.</ref> داشتن بال و پر را تنها در ملائکه [[عالم مثال]] و [[موجودات ملکوتی]] برزخی ممکن دانسته است و تأکید می‌کند ملائکه مهیمه و مقرب، از این امر منزه و مبری هستند و به‌واسطه احاطه تام و قیومیه‌ای که دارند، می‌توانند در هر یک از عوالم به هیئت و صورت آن عالم متمثل شوند؛ مانند [[جبرئیل]] که به‌صورت‌های مختلف، ازجمله «دحیه کلبی» در برابر پیامبر(ص) متمثل می‌شد<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۱۴.</ref> به اعتقاد ایشان، نزول و صعود جبرئیل و ملائکه نیز به دلیل منزه‌بودن از خواص جسم و ماده، به معنایی که در اجسام به کار می‌رود، نبوده، برای آنان تجافی از مقام‌شان معنا ندارد؛ بلکه تنزل آنها چه در قلب و صدر ولی خدا یا در کعبه و اطراف قبر [[رسول خدا(ص)]] و چه در بیت‌المعمور، به طریق تمثل است؛ چنان‌که تنزل جبرئیل بر [[حضرت مریم(ع)]] هم از باب تمثل بوده است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۴۲.</ref>
 
== اقسام و وظایف ==
در [[تورات]]، فرشتگان نام‌های مخصوصی دارند؛ ازجمله جبرائیل،<ref>کتاب مقدس، دانیال، ب۸، ۱۶.</ref> میخائیل<ref>کتاب مقدس، دانیال، ب۱۰، ۱۳، ۲۱.</ref> و سرافین.<ref>کتاب مقدس، اشعیاء، ب۶، ۲ و ۶.</ref> در آیات قرآن و روایات به اصناف متعددی از ملائکه اشاره شده است که عبارت‌اند از: ملائکه عرش،<ref>حاقه، ۱۷.</ref> ملائکه آسمان،<ref>فرقان، ۲۵؛ نهج البلاغه، خ۹۰، ۱۱۶–۱۱۷.</ref> ملائکه شب و روز،<ref>کلینی، الکافی، ۳/۲۸۳.</ref> ملائکه [[بهشت]]،<ref>زمر، ۷۳.</ref> و [[جهنم]]،<ref>تحریم، ۶؛ زمر، ۷۱.</ref> ملائکه رقیب و عتید و ملائکه سائق و شهید<ref>ق، ۱۷–۲۱.</ref> و از برخی از آنها نیز نام برده شده است؛ مانند جبرئیل و میکائیل<ref>بقره، ۹۸.</ref> همچنین در روایات به موضوع ملائکه پرداخته شده است؛ همانند روایاتی که کارهای ملائکه را بر اساس مسئولیت‌شان تقسیم کرده<ref>صحیفه سجادیه، ۳۷–۴۰.</ref> یا روایاتی که دربارهٔ [[علم]] یا نوع [[عبادت]] ملائکه سخن گفته‌اند؛<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۳۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۵/۸.</ref> چنان‌که بعضی از ملائکه تنها به [[سجود]] و بعضی تنها به [[رکوع]] مشغول‌اند.<ref>نهج البلاغه، خ۱، ۱۲.</ref>


بعضی اندیشمندان اسلامی، به وظایفی برای برخی ملائکه اشاره کرده‌اند؛ ازجمله:
بعضی اندیشمندان اسلامی، به وظایفی برای برخی ملائکه اشاره کرده‌اند؛ ازجمله:
#'''جبرائیل:''' فرشته ارسال [[وحی]] که روح‌القدس و روح‌الامین نیز نامیده می‌شود و اولیای خدا را یاری می‌دهد و دشمنان آنها را سرکوب می‌کند.<ref>فیض کاشانی، علم الیقین، ۱/۴۱۴.</ref>
# '''جبرائیل:''' فرشته ارسال [[وحی]] که روح‌القدس و روح‌الامین نیز نامیده می‌شود و اولیای خدا را یاری می‌دهد و دشمنان آنها را سرکوب می‌کند.<ref>فیض کاشانی، علم الیقین، ۱/۴۱۴.</ref>
#'''میکائیل:''' فرشته‌ای که مأمور روزی و رشددادن جسم به اندازه لایق و میزان مشخص است.<ref>فیض کاشانی، علم الیقین، ۱/۴۱۵.</ref>
# '''میکائیل:''' فرشته‌ای که مأمور روزی و رشددادن جسم به اندازه لایق و میزان مشخص است.<ref>فیض کاشانی، علم الیقین، ۱/۴۱۵.</ref>
#'''اسرافیل:''' فرشته صاحب صور که کار خاص او دمیدن روح به بدن‌ها و افاضه حیات و نیروی حس و حرکت برای برانگیختن شوق و طلب است.<ref>فیض کاشانی، علم الیقین، ۱/۴۱۵.</ref>  
# '''اسرافیل:''' فرشته صاحب صور که کار خاص او دمیدن روح به بدن‌ها و افاضه حیات و نیروی حس و حرکت برای برانگیختن شوق و طلب است.<ref>فیض کاشانی، علم الیقین، ۱/۴۱۵.</ref>
#'''عزرائیل:''' فرشته مأمور مرگ که کار خاص او جداکردن صور از مواد و بیرون‌آوردن جان‌ها از اجساد و بدن‌ها و انتقال آنها از دنیا به آخرت است.<ref>فیض کاشانی، علم الیقین، ۱/۴۱۶.</ref>
# '''عزرائیل:''' فرشته مأمور مرگ که کار خاص او جداکردن صور از مواد و بیرون‌آوردن جان‌ها از اجساد و بدن‌ها و انتقال آنها از دنیا به آخرت است.<ref>فیض کاشانی، علم الیقین، ۱/۴۱۶.</ref>


[[امام‌خمینی]] مانند دیگر حکما،<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۴۶ ـ ۳۵۱.</ref> ملائکه را دارای اقسامی می‌داند؛<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۳۹، امام خمینی، چهل حدیث، ۴۱۴.</ref> ازجمله: ملائکه مهیمه و مقرّب، ملائکه ملکوت اعلا، ملائکه ملکوت اسفل و عوالم برزخ، و ملائکه موکل بر عالم طبیعت.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۱۴.</ref> ملائکه مهیمه، بنابر بعضی روایات به فرشتگانی گفته می‌شود که محو جمال حق و از دیگر خلایق غافل‌اند.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۵.</ref> ملائکه مقرب و ساکنان جبروت اعلی، فرشتگانی هستند که هر یک وظیفه و تدبیر عوالم را بر عهده دارند و خود دارای انواع متعددی هستند. ملائکه عوالم ملکوت اعلی و جنات عالیه، قسم دیگری از فرشتگانند که خود انواع و اصناف مختلفی دارند و ملائکه عوالم برزخ و مثال، فرشتگانی هستند که در آن موطن ساکن‌اند و با ملائکه‌ای که موکل عالم طبیعت هستند، تفاوت دارند. ملائکه عالم طبیعت وظیفه تدبیر این عالم را بر عهده دارند.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۱۴.</ref> به باور ایشان، ملائکه مهیمه و ملائکه مقرب که به آنها اهل جبروت گفته می‌شود، هیچ‌گونه تعلقی به [[عالم ماده]] ندارند؛ اما باقی ملائکه به نحوی به عالم ماده تعلق دارند و با آن مرتبط‌اند. ملائکه مقرب، واسطه وصول رحمت حق به مخلوقات هستند. ازجمله ملائکه مقرب، [[روح اعظم]] است که به اعتباری به آن [[قلم اعلی]] و [[عقل اول]] گفته می‌شود.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۳۹ ـ ۲۴۰.</ref> این گروه از ملائکه، طبق نظر امام‌خمینی مجرد تام هستند و تعلقی به ماده ندارند؛ اما ملائکه عوالم [[ملکوت اعلی]] و ملکوت اسفل که همان عالم مثال و [[برزخ]] است و ملائکه موکل بر عالم طبیعت، متعلق به عالم ماده‌اند و در مواردی تدبیر این عالم را بر عهده دارند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۳۹ ـ ۳۴۱؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۱۴ ـ ۴۱۵.</ref>
[[امام‌خمینی]] مانند دیگر حکما،<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۴۶–۳۵۱.</ref> ملائکه را دارای اقسامی می‌داند؛<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۳۹، امام خمینی، چهل حدیث، ۴۱۴.</ref> ازجمله: ملائکه مهیمه و مقرّب، ملائکه ملکوت اعلا، ملائکه ملکوت اسفل و عوالم برزخ، و ملائکه موکل بر عالم طبیعت.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۱۴.</ref> ملائکه مهیمه، بنابر بعضی روایات به فرشتگانی گفته می‌شود که محو جمال حق و از دیگر خلایق غافل‌اند.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۵.</ref> ملائکه مقرب و ساکنان جبروت اعلی، فرشتگانی هستند که هر یک وظیفه و تدبیر عوالم را بر عهده دارند و خود دارای انواع متعددی هستند. ملائکه عوالم ملکوت اعلی و جنات عالیه، قسم دیگری از فرشتگانند که خود انواع و اصناف مختلفی دارند و ملائکه عوالم برزخ و مثال، فرشتگانی هستند که در آن موطن ساکن‌اند و با ملائکه‌ای که موکل عالم طبیعت هستند، تفاوت دارند. ملائکه عالم طبیعت وظیفه تدبیر این عالم را بر عهده دارند.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۱۴.</ref> به باور ایشان، ملائکه مهیمه و ملائکه مقرب که به آنها اهل جبروت گفته می‌شود، هیچ‌گونه تعلقی به [[عالم ماده]] ندارند؛ اما باقی ملائکه به نحوی به عالم ماده تعلق دارند و با آن مرتبط‌اند. ملائکه مقرب، واسطه وصول رحمت حق به مخلوقات هستند. ازجمله ملائکه مقرب، [[روح اعظم]] است که به اعتباری به آن [[قلم اعلی]] و [[عقل اول]] گفته می‌شود.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۳۹–۲۴۰.</ref> این گروه از ملائکه، طبق نظر امام‌خمینی مجرد تام هستند و تعلقی به ماده ندارند؛ اما ملائکه عوالم [[ملکوت اعلی]] و ملکوت اسفل که همان عالم مثال و [[برزخ]] است و ملائکه موکل بر عالم طبیعت، متعلق به عالم ماده‌اند و در مواردی تدبیر این عالم را بر عهده دارند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۳۹–۳۴۱؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۱۴–۴۱۵.</ref>


یکی از اقسام ملائکه، روح است و مفسران و اندیشمندان در حقیقتِ روح اختلاف دارند. بعضی روح را جبرئیل<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۵۲۹.</ref> و بعضی آن را از ملائکه کروبین می‌دانند و جبرئیل را که آخرین ملائکه کروبین است، روح‌القدس می‌شمارند.<ref>میرداماد، القبسات، ۴۱۴؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۴۰.</ref> در برخی روایات، روح برتر از جبرئیل و میکائیل شمرده شده‌است.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۲۷۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۲۵/۶۴.</ref> به نظر امام‌خمینی شاید [[روح]] در [[قرآن کریم]] و روایات دو کاربرد داشته باشد: یکی روح که از ملائکه است و دیگری روحِ اولیا که در مرتبه کمال از جبرئیل و دیگر ملائکه برتر است؛ چنان‌که مراد از روح در سوره قدر، به دلیل تنزل در شب قدر «جبرئیل و روح‌الامین» بوده، علت ذکر روح در کنار ملائکه،<ref>قدر، ۴.</ref> عظمت و مقام والای آن است. اما روح در سوره اسرا،<ref>اسرا، ۸۵.</ref> روحِ اولیا است که در مرتبه کمال از جبرئیل و دیگر ملائکه بزرگ‌تر و از عالم امر است و گاهی متحد با مشیت مطلقه الهی است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۴۰ ـ ۳۴۱.</ref>
یکی از اقسام ملائکه، روح است و مفسران و اندیشمندان در حقیقتِ روح اختلاف دارند. بعضی روح را جبرئیل<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۵۲۹.</ref> و بعضی آن را از ملائکه کروبین می‌دانند و جبرئیل را که آخرین ملائکه کروبین است، روح‌القدس می‌شمارند.<ref>میرداماد، القبسات، ۴۱۴؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۴۰.</ref> در برخی روایات، روح برتر از جبرئیل و میکائیل شمرده شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۲۷۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۲۵/۶۴.</ref> به نظر امام‌خمینی شاید [[روح]] در [[قرآن کریم]] و روایات دو کاربرد داشته باشد: یکی روح که از ملائکه است و دیگری روحِ اولیا که در مرتبه کمال از جبرئیل و دیگر ملائکه برتر است؛ چنان‌که مراد از روح در سوره قدر، به دلیل تنزل در شب قدر «جبرئیل و روح‌الامین» بوده، علت ذکر روح در کنار ملائکه،<ref>قدر، ۴.</ref> عظمت و مقام والای آن است. اما روح در سوره اسرا،<ref>اسرا، ۸۵.</ref> روحِ اولیا است که در مرتبه کمال از جبرئیل و دیگر ملائکه بزرگ‌تر و از عالم امر است و گاهی متحد با مشیت مطلقه الهی است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۴۰–۳۴۱.</ref>


{{ببینید|لیلةالقدر}}
{{ببینید|لیلةالقدر}}
==مراتب و درجات==
 
در قرآن کریم آمده‌است که هر یک از ملائکه، دارای مقام و درجه معینی می‌باشند<ref>صافات، ۱۶۴.</ref> و هر یک به اعتبار [[معرفت]] و [[عبادت]]،<ref>فیض کاشانی، الأصفی، ۲/۱۰۵۹.</ref> درجاتی دارند که از آن تجاوز نمی‌کنند و مطیع اوامر الهی هستند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۷/۱۷۶.</ref> همچنین مرتبه ملائکه، پایین‌تر از [[آدم(ع)]] بیان شده‌است؛ زیرا همه [[اسمای الهی]] به او آموخته شده و ملائکه مأمور سجده او شدند.<ref>بقره، ۳۱، ۳۴؛ آملی، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم، ۳/۱۶۶؛ ملاصدرا، تفسیر القرآن، ۳/۵۰؛ آلوسی، تفسیر روح المعانی، ۱۲/۲۱۶.</ref> به اعتقاد امام‌خمینی این دو حقیقت، به فضیلت علم حقیقی که همان علم به اسمای الهی است، بر می‌گردد و این قاعده‌ای کلی برای همه بنی‌آدم است؛ زیرا هر کس خود را به مقام آدمیت که مقام تعلم اسماست برساند، از این شرافت برخوردار می‌شود.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۶۳.</ref> در برخی روایات، علت سجده ملائکه، ظهور نور [[پیامبر اسلام(ص)]] از صلب آدم(ع) بیان شده‌است.<ref>قاضی‌سعید، شرح توحید الصدوق، ۲/۵۵۵.</ref>
== مراتب و درجات ==
در قرآن کریم آمده است که هر یک از ملائکه، دارای مقام و درجه معینی می‌باشند<ref>صافات، ۱۶۴.</ref> و هر یک به اعتبار [[معرفت]] و [[عبادت]]،<ref>فیض کاشانی، الأصفی، ۲/۱۰۵۹.</ref> درجاتی دارند که از آن تجاوز نمی‌کنند و مطیع اوامر الهی هستند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۷/۱۷۶.</ref> همچنین مرتبه ملائکه، پایین‌تر از [[آدم(ع)]] بیان شده است؛ زیرا همه [[اسمای الهی]] به او آموخته شده و ملائکه مأمور سجده او شدند.<ref>بقره، ۳۱، ۳۴؛ آملی، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم، ۳/۱۶۶؛ ملاصدرا، تفسیر القرآن، ۳/۵۰؛ آلوسی، تفسیر روح المعانی، ۱۲/۲۱۶.</ref> به اعتقاد امام‌خمینی این دو حقیقت، به فضیلت علم حقیقی که همان علم به اسمای الهی است، بر می‌گردد و این قاعده‌ای کلی برای همه بنی‌آدم است؛ زیرا هر کس خود را به مقام آدمیت که مقام تعلم اسماست برساند، از این شرافت برخوردار می‌شود.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۶۳.</ref> در برخی روایات، علت سجده ملائکه، ظهور نور [[پیامبر اسلام(ص)]] از صلب آدم(ع) بیان شده است.<ref>قاضی‌سعید، شرح توحید الصدوق، ۲/۵۵۵.</ref>


امام‌خمینی معتقد است سرّ سجده ملائکه بر آدم(ع)، [[تجلی]] خداوند به [[اسم جامع «الله»]] در آدم است<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۷۴.</ref> که اگر این تجلی نبود، آدم این توانایی را نداشت که همه اسما را فرا گیرد.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۷۴.</ref> به اعتقاد ایشان، مراد از آدم در اینجا، همان نور پیامبر اکرم(ص) است که مظهر [[اسم اعظم الهی]] است.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۴۸.</ref>
امام‌خمینی معتقد است سرّ سجده ملائکه بر آدم(ع)، [[تجلی]] خداوند به [[اسم جامع «الله»]] در آدم است<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۷۴.</ref> که اگر این تجلی نبود، آدم این توانایی را نداشت که همه اسما را فرا گیرد.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۷۴.</ref> به اعتقاد ایشان، مراد از آدم در اینجا، همان نور پیامبر اکرم(ص) است که مظهر [[اسم اعظم الهی]] است.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۴۸.</ref>
==امداد ملائکه==
در قرآن کریم امداد و یاری رساندن ملائکه به مسلمانان در سختی‌ها و جنگ‌ها بیان شده‌است.<ref>آل عمران، ۱۲۴ و ۱۲۵؛ انفال، ۹؛ فصلت، ۳۰.</ref> به اعتقاد امام‌خمینی انسان‌های مؤمن و هدایت‌شدگان مسیر حق، از امدادهای غیبی ملائکه بهره‌مندند و چیرگی مسلمانان با تعدادی اندک بر قدرت‌های بزرگ آن زمان، یعنی ایران و روم، ازجمله امدادهای غیبی است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۲۲۵، ۵۰۵ و ۱۵/۴۰۳.</ref> ایشان، قدرت ایمان مسلمانان را در طول تاریخ، سبب پیروزی آنها می‌داند؛ به طوری که مسلمانان به پشتوانه قدرت‌های معنوی و ملائکه توانستند در کمتر از نیم‌قرن تقریباً بر تمام دنیا سلطه پیدا کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۶۷.</ref> انقلاب اسلامی ایران نیز در طول حیات خود از این امدادهای غیبی بی‌بهره نبوده‌است که ناکامی [[امریکا]] در [[صحرای طبس]] را می‌توان از نمونه‌های بارز آن دانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۱ ـ ۴۲ و ۱۲/۳۸۰.</ref>


امام‌خمینی پیروزی‌های دوران [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] را نیز از [[امدادهای غیبی]] می‌شمرد و معتقد بود رزمندگان با وحدت کلمه در سایه اسلام به این فتح‌ها رسیدند و همان تأییدات غیبی که در صدر اسلام پشتیبان لشکر اسلام بود، پشتیبان رزمندگان و ملت ایران بود؛ به گونه‌ای که با وجود کمک‌های جهانی و همه‌جانبه به رژیم عراق در مبارزه و براندازی جمهوری اسلامی، [[توکل]] و اتکا به خدا و کمک‌های غیبی و امدادهای ملائکه، باعث پیروزی و نصرت رزمندگان شد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۰۳.</ref>  
== امداد ملائکه ==
==پانویس==
در قرآن کریم امداد و یاری رساندن ملائکه به مسلمانان در سختی‌ها و جنگ‌ها بیان شده است.<ref>آل عمران، ۱۲۴ و ۱۲۵؛ انفال، ۹؛ فصلت، ۳۰.</ref> به اعتقاد امام‌خمینی انسان‌های مؤمن و هدایت‌شدگان مسیر حق، از امدادهای غیبی ملائکه بهره‌مندند و چیرگی مسلمانان با تعدادی اندک بر قدرت‌های بزرگ آن زمان، یعنی ایران و روم، ازجمله امدادهای غیبی است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۲۲۵، ۵۰۵ و ۱۵/۴۰۳.</ref> ایشان، قدرت ایمان مسلمانان را در طول تاریخ، سبب پیروزی آنها می‌داند؛ به طوری که مسلمانان به پشتوانه قدرت‌های معنوی و ملائکه توانستند در کمتر از نیم‌قرن تقریباً بر تمام دنیا سلطه پیدا کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۶۷.</ref> انقلاب اسلامی ایران نیز در طول حیات خود از این امدادهای غیبی بی‌بهره نبوده است که ناکامی [[آمریکا]] در [[صحرای طبس]] را می‌توان از نمونه‌های بارز آن دانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۱–۴۲ و ۱۲/۳۸۰.</ref>
 
امام‌خمینی پیروزی‌های دوران [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] را نیز از [[امدادهای غیبی]] می‌شمرد و معتقد بود رزمندگان با وحدت کلمه در سایه اسلام به این فتح‌ها رسیدند و همان تأییدات غیبی که در صدر اسلام پشتیبان لشکر اسلام بود، پشتیبان رزمندگان و ملت ایران بود؛ به گونه‌ای که با وجود کمک‌های جهانی و همه‌جانبه به رژیم عراق در مبارزه و براندازی جمهوری اسلامی، [[توکل]] و اتکا به خدا و کمک‌های غیبی و امدادهای ملائکه، باعث پیروزی و نصرت رزمندگان شد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۰۳.</ref>
 
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
==منابع==
 
{{منابع|۲}}  
== منابع ==
{{منابع|۲}}
* قرآن کریم.
* قرآن کریم.
* آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، تصحیح علی عبدالباری عطیه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، تصحیح علی عبدالباری عطیه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* آملی، سیدحیدر، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم، تصحیح سیدمحسن موسوی تبریزی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۲۲ق.
* آملی، سیدحیدر، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم، تصحیح سیدمحسن موسوی تبریزی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۲۲ق.
* ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، الاشارات و التنبیهات، قم، بلاغت، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
* ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، الاشارات و التنبیهات، قم، بلاغت، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
* ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، النجاة من الغرق فی بحر الضلالات، تصحیح محمدتقی دانش‌پژوه، تهران، دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
* ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، النجاة من الغرق فی بحر الضلالات، تصحیح محمدتقی دانش‌پژوه، تهران، دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
* ابن‌عربی، محی‌الدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
* ابن‌عربی، محی‌الدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
* ابن‌کثیر، اسماعیل‌بن‌عمر، تفسیر القرآن العظیم، تصحیح محمد حسین شمس‌الدین، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
* ابن‌کثیر، اسماعیل‌بن‌عمر، تفسیر القرآن العظیم، تصحیح محمد حسین شمس‌الدین، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
* تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، تصحیح عبدالرحمن عمیره، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
* تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، تصحیح عبدالرحمن عمیره، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* شیخ اشراق، سهروردی، شهاب‌الدین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن و دیگران، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
* شیخ اشراق، سهروردی، شهاب‌الدین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن و دیگران، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
* صحیفه سجادیه، امام‌علی‌بن‌الحسین(ع)، قم، نشر الهادی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
* صحیفه سجادیه، امام‌علی‌بن‌الحسین(ع)، قم، نشر الهادی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
* صدوق، محمدبن‌علی، الاعتقادات، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
* صدوق، محمدبن‌علی، الاعتقادات، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
* طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
* طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
* طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
* طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
* فخر رازی، محمدبن‌عمر، المحصل، تصحیح اتای، عمان، دارالرازی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
* فخر رازی، محمدبن‌عمر، المحصل، تصحیح اتای، عمان، دارالرازی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
* فخر رازی، محمدبن‌عمر، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
* فخر رازی، محمدبن‌عمر، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
* فراهیدی، خلیل‌بن‌احمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
* فراهیدی، خلیل‌بن‌احمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
* فناری، محمدبن‌حمزه، مصباح الانس بین المعقول و المشهود، تصحیح محمد خواجوی، تهران، مولی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
* فناری، محمدبن‌حمزه، مصباح الانس بین المعقول و المشهود، تصحیح محمد خواجوی، تهران، مولی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
* فیض کاشانی، ملامحسن، الاصفی فی تفسیر القرآن، تصحیح محمدحسین درایتی و محمدرضا نعمتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
* فیض کاشانی، ملامحسن، الاصفی فی تفسیر القرآن، تصحیح محمدحسین درایتی و محمدرضا نعمتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
* فیض کاشانی، ملامحسن، علم الیقین فی اصول الدین، تحقیق محسن بیدارفر، قم، بیدار، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
* فیض کاشانی، ملامحسن، علم الیقین فی اصول الدین، تحقیق محسن بیدارفر، قم، بیدار، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
* قاضی‌سعید قمی، محمدبن‌محمد، شرح توحید الصدوق، تصحیح نجفقلی حبیبی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* قاضی‌سعید قمی، محمدبن‌محمد، شرح توحید الصدوق، تصحیح نجفقلی حبیبی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* قرطبی، محمدبن‌احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، ناصرخسرو، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
* قرطبی، محمدبن‌احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، ناصرخسرو، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
* قیصری، داوودبن‌محمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
* قیصری، داوودبن‌محمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
* کتاب مقدس، بی‌جا، دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م.
* کتاب مقدس، بی‌جا، دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م.
* کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، تهران، نشر سایه، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
* لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، تهران، نشر سایه، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول(ص)، تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
* مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول(ص)، تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
* مفید، محمدبن‌محمد، تصحیح اعتقادات الامامیه، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
* مفید، محمدبن‌محمد، تصحیح اعتقادات الامامیه، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
* ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، تصحیح محمد خواجوی، قم، بیدار، چاپ دوم، ۱۳۶۶ش.
* ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، تصحیح محمد خواجوی، قم، بیدار، چاپ دوم، ۱۳۶۶ش.
* ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۹۸۱م.
* ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۹۸۱م.
* ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، المبدأ و المعاد، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۵۴ش.
* ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، المبدأ و المعاد، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۵۴ش.
* ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، مفاتیح الغیب، تصحیح محمد خواجوی، تهران، مؤسسه تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
* ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، مفاتیح الغیب، تصحیح محمد خواجوی، تهران، مؤسسه تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
* میرداماد، محمدباقر، القبسات، به اهتمام مهدی محقق و دیگران، تهران، دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۷ش.
* میرداماد، محمدباقر، القبسات، به اهتمام مهدی محقق و دیگران، تهران، دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۷ش.
* نصر، سیدحسین، مقدمه جلد چهارم مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
* نصر، سیدحسین، مقدمه جلد چهارم مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
* نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
*احمد فکور افشاگر، [https://books.khomeini.ir/books/10009/478/ ملائکه]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۹، ص۴۷۸-۴۸۳.
* احمد فکور افشاگر، [https://books.khomeini.ir/books/10009/478/ ملائکه]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۹، ص۴۷۸–۴۸۳.


[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های جلد نهم دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های جلد نهم دانشنامه]]