کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۵: خط ۲۵:


==مرتبه عالم دنیا و طبیعت==
==مرتبه عالم دنیا و طبیعت==
حکمای الهی برای عالم هستی مراتبی برشمرده‌اند و عالم طبیعت را پایین‌ترین مرتبه عالم می‌دانند که دنیا جهت نازله عالم طبیعت است (شیخ اشراق، ۲/۲۳۰ ـ ۲۳۵؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۴۹۵). حکمای مشاء، عالم را به سه عالم طبیعی، سماوی و روحانی (فارابی، ۷۸) و یا عالم طبیعت، عالم نفس و خیال و عالم عقل (ابن‌سینا، رسائل، ۱۰۴؛ همو، تسع رسائل، ۱۳۱) تقسیم کرده‌اند. برخی مانند افلوطین، دو مرتبه برای عالم ذکر کرده‌اند: عالم طبیعت و عالم عقل که نفس متوسط بین عالم طبیعت و عالم عقل است (۲۳۸). در حکمت اشراق، عالم به چهار قسم؛ ۱. عالم عقول یا انوار قاهره؛ ۲.عالم نفوس یا انوار مدبّره؛ ۳. عالم مثال منفصل یا صور معلقه و ۴. برزخ یا عالم اجسام تقسیم شده‌است (شیخ اشراق، ۲/۲۳۲). برخی دلیل انحصار عوالم به سه قسم را انقسام موجود به محسوس، متخیل و معقول می‌دانند (ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ۳۲۰).
حکمای الهی برای عالم هستی مراتبی برشمرده‌اند و عالم طبیعت را پایین‌ترین مرتبه عالم می‌دانند که دنیا جهت نازله عالم طبیعت است.<ref>شیخ اشراق، شهاب‌الدین مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۲۳۰/۲ ـ ۲۳۵؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۴۹۵).</ref> حکمای مشاء، عالم را به سه عالم طبیعی، سماوی و روحانی<ref> (فارابی، فصول منتزعه، ۷۸).</ref> و یا عالم طبیعت، عالم نفس و خیال و عالم عقل<ref> (ابن‌سینا، رسائل، ۱۰۴؛ همو، تسع رسائل، ۱۳۱).</ref> تقسیم کرده‌اند. برخی مانند افلوطین، دو مرتبه برای عالم ذکر کرده‌اند: عالم طبیعت و عالم عقل که نفس متوسط بین عالم طبیعت و عالم عقل است.<ref> (افلوطین، تحقیق عبدالرحمن بدوی، ۲۳۸).</ref> در حکمت اشراق، عالم به چهار قسم؛ ۱. عالم عقول یا انوار قاهره؛ ۲.عالم نفوس یا انوار مدبّره؛ ۳. عالم مثال منفصل یا صور معلقه و ۴. برزخ یا عالم اجسام تقسیم شده‌است.<ref> (شیخ اشراق، شهاب‌الدین مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۲۳۲/۲).</ref> برخی دلیل انحصار عوالم به سه قسم را انقسام موجود به محسوس، متخیل و معقول می‌دانند.<ref> (ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ۳۲۰).</ref>
 
عارفان نیز از عوالم هستی به «حضرات خمس» تعبیر می‌کنند که عبارتند از: حضرت غیب مطلق، غیب مضاف، شهادت مطلق، شهادت مضاف و کون جامع؛ اگرچه عارفان در تعیین این حضرات اختلاف دارند. آنان عالم طبیعت را عالم شهادت مطلقه و عالم ملک می‌دانند.<ref> (قونوی، النفحات الالهیه، ۱۸؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۹۰).</ref> {{ببینید|حضرات خمس}} امام‌خمینی نیز عالم طبیعت را پایین‌ترین مرتبه از مراتب هستی می‌داند<ref> (امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۰).</ref> و عوالم هستی را به اعتبارات مختلف تقسیم می‌کند؛ چنان‌که ۱. به اعتبار تجرد و عدم تجرد، به سه عالم طبیعت، برزخ و عقل (تجرد محض)؛<ref> (امام‌خمینی، تقریرات، ۴۰۶/۳ ـ ۴۰۷؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۹۰).</ref> ۲. به اعتبار حضرات عالم و حضور آنها نزد حق‌تعالی، به پنج مرتبه عوالم و حضرات خمس<ref>امام‌خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ۳۲).</ref> و ۳. به اعتبار مراتب هستی، به هفت مرتبه مقام احدیت، حضرت واحدیت، مقام مشیت (فیض منبسط)، عالم عقل، عالم نفوس کلیه، عالم مثال مطلق و عالم طبیعت<ref>امام‌خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ۲۱۴).</ref> تقسیم می‌کند. {{ببینید|عوالم هستی}}


عارفان نیز از عوالم هستی به «حضرات خمس» تعبیر می‌کنند که عبارتند از: حضرت غیب مطلق، غیب مضاف، شهادت مطلق، شهادت مضاف و کون جامع؛ اگرچه عارفان در تعیین این حضرات اختلاف دارند. آنان عالم طبیعت را عالم شهادت مطلقه و عالم ملک می‌دانند (قونوی، ۱۸؛ قیصری، ۹۰) (← مقاله حضرات خمس).
امام‌خمینی نیز عالم طبیعت را پایین‌ترین مرتبه از مراتب هستی می‌داند (چهل حدیث، ۱۲۰) و عوالم هستی را به اعتبارات مختلف تقسیم می‌کند؛ چنان‌که ۱. به اعتبار تجرد و عدم تجرد، به سه عالم طبیعت، برزخ و عقل (تجرد محض) (تقریرات، ۳/۴۰۶ ـ ۴۰۷؛ چهل حدیث، ۵۹۰)؛ ۲. به اعتبار حضرات عالم و حضور آنها نزد حق‌تعالی، به پنج مرتبه عوالم و حضرات خمس (تعلیقات فصوص، ۳۲) و ۳. به اعتبار مراتب هستی، به هفت مرتبه مقام احدیت، حضرت واحدیت، مقام مشیت (فیض منبسط)، عالم عقل، عالم نفوس کلیه، عالم مثال مطلق و عالم طبیعت (همان، ۲۱۴) تقسیم می‌کند(← مقاله عوالم هستی).
==رابطه دنیا و آخرت==
==رابطه دنیا و آخرت==
امام‌خمینی مانند برخی حکما و اندیشمندان (ابن‌عربی، ۱/۱۲۳؛ ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۱۲ ـ ۱۱۷؛ فیض کاشانی، اصول المعارف، ۱۹۶ ـ ۲۰۲) بر این نکته تأکید دارد که دنیا و آخرت از یکدیگر جدا نیستند و میان آن دو، رابطه‌ای تنگاتنگ برقرار است؛ اما این امر به این معنا نیست که آخرت همین عالم دنیاست که به صورت بهشت در می‌آید (تقریرات، ۳/۲۱۴ ـ ۲۱۵)؛ بلکه رابطه این دو، رابطه ظاهر و باطن و ملک و ملکوت است (چهل حدیث، ۱۲۰ ـ ۱۲۱)؛ از این‌روست که اعمال و نیاتی که انسان در دنیا دارد، در آخرت صورت می‌یابد و به شکل نعمت یا عذاب مجسم می‌شود (صحیفه، ۴/۲۹ و ۱۲/۴۳۴) (← مقاله تجسم اعمال)؛ همچنین دنیا مزرعه آخرت معرفی شده‌است (چهل حدیث، ۱۲۶) که استعدادهای انسان در آن تکمیل شده، پرورش می‌یابد. گاهی انسان استعداد و قوه‌ای ملکوتی دارد که او را به سوی ملکوت می‌کشاند و گاهی استعداد شیطانی که او را به امور شر می‌خواند و با اختیار خود، هر یک از آنها را انتخاب می‌کند؛ بنابراین تا زمانی که انسان در دار دنیا و در این مزرعه است، در حال تکمیل و به‌فعلیت‌رساندن استعدادهای خود است. وقتی این بذر از این مزرعه بیرون آمد، تکمیل استعداد تمام شده، راه ترقی به روی او بسته می‌شود (تقریرات، ۱/۲۳۲).
امام‌خمینی مانند برخی حکما و اندیشمندان (ابن‌عربی، ۱/۱۲۳؛ ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۱۲ ـ ۱۱۷؛ فیض کاشانی، اصول المعارف، ۱۹۶ ـ ۲۰۲) بر این نکته تأکید دارد که دنیا و آخرت از یکدیگر جدا نیستند و میان آن دو، رابطه‌ای تنگاتنگ برقرار است؛ اما این امر به این معنا نیست که آخرت همین عالم دنیاست که به صورت بهشت در می‌آید (تقریرات، ۳/۲۱۴ ـ ۲۱۵)؛ بلکه رابطه این دو، رابطه ظاهر و باطن و ملک و ملکوت است (چهل حدیث، ۱۲۰ ـ ۱۲۱)؛ از این‌روست که اعمال و نیاتی که انسان در دنیا دارد، در آخرت صورت می‌یابد و به شکل نعمت یا عذاب مجسم می‌شود (صحیفه، ۴/۲۹ و ۱۲/۴۳۴) (← مقاله تجسم اعمال)؛ همچنین دنیا مزرعه آخرت معرفی شده‌است (چهل حدیث، ۱۲۶) که استعدادهای انسان در آن تکمیل شده، پرورش می‌یابد. گاهی انسان استعداد و قوه‌ای ملکوتی دارد که او را به سوی ملکوت می‌کشاند و گاهی استعداد شیطانی که او را به امور شر می‌خواند و با اختیار خود، هر یک از آنها را انتخاب می‌کند؛ بنابراین تا زمانی که انسان در دار دنیا و در این مزرعه است، در حال تکمیل و به‌فعلیت‌رساندن استعدادهای خود است. وقتی این بذر از این مزرعه بیرون آمد، تکمیل استعداد تمام شده، راه ترقی به روی او بسته می‌شود (تقریرات، ۱/۲۳۲).