کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''محمدحسن رحیمیان'''، [[روحانیت|روحانی]] مبارز، [[شاگردان امام‌خمینی|شاگرد]] و عضو [[دفتر امام‌خمینی]].
'''محمدحسن رحیمیان'''، [[روحانیت|روحانی]] مبارز، [[شاگردان امام‌خمینی|شاگرد]] و عضو [[دفتر امام‌خمینی]].
==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
محمدحسن رحیمیان، در سال ۱۳۲۷ در بخش دستگرد واقع در جنوب غربی اصفهان متولد شد؛ اما در شناسنامه سال ۱۳۲۹ ثبت شده‌است.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۱.</ref> پدر وی یدالله رحیمیان، از شاگردان سیدحسین بروجردی، امام‌خمینی و سیدمحمدحسین طباطبایی در قم و از علما و مدرسان حوزه علمیه اصفهان بود<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۷.</ref> و در اصفهان، در مدرسه ترک‌ها، حجره داشت و در سال ۱۳۴۱ پس از درگذشت بروجردی، از نخستین افرادی بود که امام‌خمینی را به عنوان فقیه اعلم و مرجع تقلید معرفی کرد<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۳، ۲۷ ـ ۲۸ و ۳۵.</ref> و در زمان انتشار نشریه «مکتب تشیع»، که از سوی روحانیان مبارزی مانند اکبر هاشمی رفسنجانی و محمدجواد باهنر تهیه و منتشر می‌شد، نمایندگی پخش آن در اصفهان را به عهده داشت.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۳۵.</ref> امام‌خمینی در ۲۳ آذر ۱۳۴۱،<ref>صحیفه،  (۱/۱۲۵.</ref> ۲ مرداد ۱۳۴۳ و ۲۱ تیر ۱۳۶۲<ref>صحیفه، ۱۷/۵۲۲.</ref> به یدالله رحیمیان، اجازه‌نامه در امور حسبیه داده و در مرداد ۱۳۴۳ نیز در نامه‌ای به وی، ضمن اعلام وصول نامه و مبلغ وجوهات از طریق فرزند وی محمدحسن، بر رعایت احتیاط و دقت در أخذ اجازه در پرداخت سهم امام، تأکید کرده‌است.<ref>صحیفه، ۱/۳۵۹.</ref>
محمدحسن رحیمیان، در سال ۱۳۲۷ در بخش دستگرد واقع در جنوب غربی اصفهان متولد شد؛ اما در شناسنامه سال ۱۳۲۹ ثبت شده‌است.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۱.</ref> پدر وی [[یدالله رحیمیان]]، از شاگردان [[سیدحسین بروجردی]]، [[امام‌خمینی]] و [[سید محمدحسین طباطبائی|سیدمحمدحسین طباطبایی]] در [[قم]] و از علما و مدرسان حوزه علمیه اصفهان بود<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۷.</ref> و در اصفهان، در مدرسه ترک‌ها، حجره داشت و در سال ۱۳۴۱ پس از درگذشت بروجردی، از نخستین افرادی بود که امام‌خمینی را به عنوان فقیه اعلم و [[مرجعیت امام‌خمینی|مرجع تقلید]] معرفی کرد<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۳، ۲۷ ـ ۲۸ و ۳۵.</ref> و در زمان انتشار نشریه «مکتب تشیع»، که از سوی روحانیان مبارزی مانند اکبر هاشمی رفسنجانی و محمدجواد باهنر تهیه و منتشر می‌شد، نمایندگی پخش آن در اصفهان را به عهده داشت.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۳۵.</ref> امام‌خمینی در ۲۳ آذر ۱۳۴۱،<ref>صحیفه،  (۱/۱۲۵.</ref> ۲ مرداد ۱۳۴۳ و ۲۱ تیر ۱۳۶۲<ref>صحیفه، ۱۷/۵۲۲.</ref> به یدالله رحیمیان، [[اجازات امام‌خمینی|اجازه‌نامه]] در امور حسبیه داده و در مرداد ۱۳۴۳ نیز در نامه‌ای به وی، ضمن اعلام وصول نامه و مبلغ وجوهات از طریق فرزند وی محمدحسن، بر رعایت احتیاط و دقت در أخذ اجازه در پرداخت سهم امام، تأکید کرده‌است.<ref>صحیفه، ۱/۳۵۹.</ref>
==تحصیلات==
==تحصیلات==
محمدحسن رحیمیان از شش‌سالگی، تحصیلات دوره ابتدایی را بدون ثبت نام در مدرسه و به صورت مستمع آزاد، در دبستان کمال‌الدین دستگرد گذراند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۱.</ref> پس از پایان دوره ابتدایی، با وجود علاقه بسیار، موفق به ادامه تحصیل در دبیرستان نشد و به حوزه علمیه اصفهان، نزد پدرش رفت و تا سال ۱۳۴۰، بخشی از مقدمات را در این حوزه خواند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۳.</ref> وی در سیزده‌سالگی (۱۳۴۱)، به حوزه علمیه قم رفت و در مدرسه فیضیه اقامت گزید.<ref>رحیمیان، در سایه آفتاب، ۱۷.</ref> از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۴، ادامه مقدمات و مقداری از دوره سطح را نزد استادانی چون رحمت‌الله فشارکی، محسن دوزدوزانی، مصطفی اعتمادی، سیدابوالفضل موسوی تبریزی، غلامرضا صلواتی و نیز نزد پدر در سفرهایی که به اصفهان می‌رفت، فراگرفت.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۴.</ref>
محمدحسن رحیمیان از شش‌سالگی، تحصیلات دوره ابتدایی را بدون ثبت نام در مدرسه و به صورت مستمع آزاد، در دبستان کمال‌الدین دستگرد گذراند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۱.</ref> پس از پایان دوره ابتدایی، با وجود علاقه بسیار، موفق به ادامه تحصیل در دبیرستان نشد و به حوزه علمیه اصفهان، نزد پدرش رفت و تا سال ۱۳۴۰، بخشی از مقدمات را در این حوزه خواند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۳.</ref> وی در سیزده‌سالگی (۱۳۴۱)، به [[حوزه علمیه قم]] رفت و در [[مدرسه فیضیه]] اقامت گزید.<ref>رحیمیان، در سایه آفتاب، ۱۷.</ref> از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۴، ادامه مقدمات و مقداری از دوره سطح را نزد استادانی چون رحمت‌الله فشارکی، [[محسن دوزدوزانی]]، مصطفی اعتمادی، سیدابوالفضل موسوی تبریزی، غلامرضا صلواتی و نیز نزد پدر در سفرهایی که به اصفهان می‌رفت، فراگرفت.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۴.</ref>


رحیمیان در سال ۱۳۴۵ به نجف رفت و ادامه درس‌های دوره سطح را نزد حسین راستی کاشانی، مجتبی لنکرانی، مجتبی شریعت، سیدعباس خاتم یزدی، علی‌اکبر مشکینی، مجتبی تهرانی، شیخ صدرا بادکوبه‌ای و محمدحسن قدیری خواند<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۴ ـ ۲۵.</ref> و شرح منظومه سبزواری را از غلامرضا رضوانی فراگرفت. وی پنج یا شش سال در درس خارج فقه امام‌خمینی شرکت کرد؛ همچنین از درس خارج اصول سیدمحمدباقر صدر، سیدعلی فانی اصفهانی و سیدابوالقاسم خویی بهره برد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۵ ـ ۲۶.</ref> وی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۵۳، در حوزه اصفهان، در درس خارج فقه سیدحسین خادمی {{ببینید|سیدحسین خادمی}} شرکت کرد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۶۱.</ref> او همزمان تحصیلات خود را تا مقطه دیپلم ادامه داد و پس از پیروزی انقلاب با توانست مدرک کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت دولتی به دست آورد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۵۹؛ سلیمی بنی و مظفری، ۳۰۷.</ref>
رحیمیان در سال ۱۳۴۵ به [[نجف]] رفت و ادامه درس‌های دوره سطح را نزد [[حسین راستی‌کاشانی|حسین راستی کاشانی]]، [[مجتبی لنکرانی]]، مجتبی شریعت، [[سیدعباس خاتم یزدی]]، [[علی‌اکبر مشکینی]]، [[مجتبی تهرانی]]، شیخ صدرا بادکوبه‌ای و محمدحسن قدیری خواند<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۴ ـ ۲۵.</ref> و شرح منظومه سبزواری را از [[غلامرضا رضوانی]] فراگرفت. وی پنج یا شش سال در درس خارج فقه [[امام‌خمینی]] شرکت کرد؛ همچنین از درس خارج اصول [[سیدمحمدباقر صدر]]، سیدعلی فانی اصفهانی و [[سیدابوالقاسم خویی]] بهره برد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۵ ـ ۲۶.</ref>  
 
وی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۵۳، در حوزه اصفهان، در درس خارج فقه سیدحسین خادمی {{ببینید|سیدحسین خادمی}} شرکت کرد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۶۱.</ref> او همزمان تحصیلات خود را تا مقطه دیپلم ادامه داد و پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] توانست مدرک کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت دولتی به دست آورد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۵۹؛ سلیمی بنی و مظفری، ۳۰۷.</ref>
==دوران مبارزه==
==دوران مبارزه==
آشنایی رحیمیان با بسیاری از شخصیت‌های نهضت اسلامی مانند مرتضی مطهری، حسینعلی منتظری، سیدمحمد حسینی بهشتی، اکبر هاشمی رفسنجانی، محمدجواد باهنر به رفت‌وآمد این شخصیت‌ها در جلسات خانه پدرش در دستگرد اصفهان بازمی‌گردد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۹ ـ ۳۲.</ref> او از آغاز نهضت امام‌خمینی، از علاقه‌مندان ایشان و از همراهان نهضت بود و به دلیل بهره‌بردن از هنر خوشنویسی، در چاپ و تکثیر اعلامیه‌ها و سخنرانی‌های ایشان، نیز ساخت مهر و کلیشه‌های مربوط به عکس‌های امام‌خمینی و مانند آن در قم و اصفهان مشارکت می‌کرد<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۳۳، ۶۹ ـ ۷۱ و ۱۲۳ ـ ۱۲۶.</ref> و به همین دلیل چند بار بازداشت شد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۸۲ ـ ۲۸۳.</ref> در اسناد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) به تاریخ اردیبهشت ۱۳۴۳، به چاپ و تکثیر تعدادی کارت تبریک با عکس و نام امام‌خمینی، اشاره شده‌است که یک نمونه آن به خط محمدحسن رحیمیان است. این سندها محل نشر را نامعلوم و به صورت احتمال، قم ذکر کرده‌است.<ref>مؤسسه تنظیم، ۱۳/۱۹۶ ـ ۱۹۷ و ۱۶/۱۹۱ ـ ۱۹۲.</ref> رحیمیان در سال ۱۳۴۴ عکسی از امام‌خمینی با زیرنویس عربی و انگلیسی برای تکثیر در مراسم حج طراحی کرد که متن آن را عبدالرحیم ربانی شیرازی نوشته بود. پخش این عکس از نخستین اقدامات تبلیغی نهضت در مراسم حج بود؛<ref>رحیمیان، در سایه آفتاب، ۳۱.</ref> چنان‌که در سال‌های بعد از آنجا که انتشار دست‌نوشته به خط نستعلیق شکسته برای حروف‌چین‌ها در نجف، ممکن نبود، رحیمیان برخی دست‌نوشته‌های امام‌خمینی را که قرار بر چاپ‌شان بود، به خط نسخ بازنویسی می‌کرد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۰.</ref> پس از انتقال امام‌خمینی از تبعیدگاه ترکیه به نجف اشرف در سال ۱۳۴۴، رحیمیان با همراهی گروهی از روحانیان حوزه علمیه قم، در نامه‌ای سرگشاده، با ابراز خرسندی از این انتقال و نگرانی از ادامه تبعید امام‌خمینی، بازگشت هرچه سریع‌تر ایشان را به کشور آرزو کردند.<ref>مؤسسه تنظیم، ۵/۳۶۹ ـ ۳۷۲.</ref>
آشنایی رحیمیان با بسیاری از شخصیت‌های نهضت اسلامی مانند [[مرتضی مطهری]]، [[حسینعلی منتظری]]، [[سیدمحمد بهشتی|سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[محمدجواد باهنر]] به رفت‌وآمد این شخصیت‌ها در جلسات خانه پدرش در دستگرد اصفهان بازمی‌گردد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۹ ـ ۳۲.</ref> او از آغاز نهضت امام‌خمینی، از علاقه‌مندان ایشان و از همراهان نهضت بود و به دلیل بهره‌بردن از هنر خوشنویسی، در چاپ و تکثیر اعلامیه‌ها و سخنرانی‌های ایشان، نیز ساخت مهر و کلیشه‌های مربوط به عکس‌های امام‌خمینی و مانند آن در قم و اصفهان مشارکت می‌کرد<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۳۳، ۶۹ ـ ۷۱ و ۱۲۳ ـ ۱۲۶.</ref> و به همین دلیل چند بار بازداشت شد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۸۲ ـ ۲۸۳.</ref> در اسناد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) به تاریخ اردیبهشت ۱۳۴۳، به چاپ و تکثیر تعدادی کارت تبریک با عکس و نام امام‌خمینی، اشاره شده‌است که یک نمونه آن به خط محمدحسن رحیمیان است. این سندها محل نشر را نامعلوم و به صورت احتمال، قم ذکر کرده‌است.<ref>مؤسسه تنظیم، ۱۳/۱۹۶ ـ ۱۹۷ و ۱۶/۱۹۱ ـ ۱۹۲.</ref> رحیمیان در سال ۱۳۴۴ عکسی از امام‌خمینی با زیرنویس عربی و انگلیسی برای تکثیر در مراسم حج طراحی کرد که متن آن را عبدالرحیم ربانی شیرازی نوشته بود. پخش این عکس از نخستین اقدامات تبلیغی نهضت در مراسم حج بود؛<ref>رحیمیان، در سایه آفتاب، ۳۱.</ref> چنان‌که در سال‌های بعد از آنجا که انتشار دست‌نوشته به خط نستعلیق شکسته برای حروف‌چین‌ها در نجف، ممکن نبود، رحیمیان برخی دست‌نوشته‌های امام‌خمینی را که قرار بر چاپ‌شان بود، به خط نسخ بازنویسی می‌کرد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۰.</ref> پس از انتقال امام‌خمینی از تبعیدگاه ترکیه به نجف اشرف در سال ۱۳۴۴، رحیمیان با همراهی گروهی از روحانیان حوزه علمیه قم، در نامه‌ای سرگشاده، با ابراز خرسندی از این انتقال و نگرانی از ادامه تبعید امام‌خمینی، بازگشت هرچه سریع‌تر ایشان را به کشور آرزو کردند.<ref>مؤسسه تنظیم، ۵/۳۶۹ ـ ۳۷۲.</ref>


رحیمیان پس از چندبار دستگیری کوتاه‌مدت، در ۱۳۴۵ به دلیل تعقیب جدی ساواک، پنهانی از ایران خارج و وارد نجف اشرف شد.<ref>رحیمیان، در سایه آفتاب، ۳۲؛ رحیمیان، حدیث رویش، ۱۳۳ و ۱۳۶.</ref> تا سال ۱۳۴۸ طلبه‌هایی که پنهانی از ایران به عراق رفته بودند، امکان گرفتن گذرنامه و سفر به کشورهای دیگر را نداشتند؛ اما از این سال با تلاش سیداسدلله مدنی و همراهی سیدمحسن حکیم، این امکان فراهم شد و رحیمیان از این سال به بعد توانست در ایام تبلیغی محرم و صفر و ماه مبارک رمضان، به کشورهایی مانند کویت، قطر، امارات، لبنان، سوریه، عربستان و نیز ایران سفر کند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۴۲ ـ ۱۴۳.</ref> او در سفرهای متعدد به کویت، با روحانیان مبارزی مانند محمد منتظری، اسماعیل فردوسی‌پور، سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور و سیدهادی موسوی همراه بود.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۵۴ ـ ۲۵۵.</ref> وی در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۵۱<ref>صحیفه، ۲/۴۷۵.</ref> و نیز ۱۷ مرداد ۱۳۶۳ <ref>صحیفه،۱۹/۵.</ref> از امام‌خمینی اجازه‌نامه در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده‌است.
رحیمیان پس از چندبار دستگیری کوتاه‌مدت، در ۱۳۴۵ به دلیل تعقیب جدی ساواک، پنهانی از ایران خارج و وارد نجف اشرف شد.<ref>رحیمیان، در سایه آفتاب، ۳۲؛ رحیمیان، حدیث رویش، ۱۳۳ و ۱۳۶.</ref> تا سال ۱۳۴۸ طلبه‌هایی که پنهانی از ایران به عراق رفته بودند، امکان گرفتن گذرنامه و سفر به کشورهای دیگر را نداشتند؛ اما از این سال با تلاش سیداسدلله مدنی و همراهی سیدمحسن حکیم، این امکان فراهم شد و رحیمیان از این سال به بعد توانست در ایام تبلیغی محرم و صفر و ماه مبارک رمضان، به کشورهایی مانند کویت، قطر، امارات، لبنان، سوریه، عربستان و نیز ایران سفر کند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۴۲ ـ ۱۴۳.</ref> او در سفرهای متعدد به کویت، با روحانیان مبارزی مانند محمد منتظری، اسماعیل فردوسی‌پور، سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور و سیدهادی موسوی همراه بود.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۵۴ ـ ۲۵۵.</ref> وی در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۵۱<ref>صحیفه، ۲/۴۷۵.</ref> و نیز ۱۷ مرداد ۱۳۶۳ <ref>صحیفه،۱۹/۵.</ref> از امام‌خمینی اجازه‌نامه در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده‌است.
خط ۱۳: خط ۱۵:
از سوی دیگر، در اثنای دستگیری و بیرون راندن روحانیان ایرانی به دست دولت بعث عراق در زمستان ۱۳۵۰،<ref>فلاحی، ۲۹۹.</ref> رحیمیان نیز تحت تعقیب قرار گرفت. او سه روز در خانه امام‌خمینی پنهان شد ولی سرانجام، با استدلال محمد منتظری، مبنی بر ترجیح تسلیم داوطلبانه به سازمان امنیت عراق، در کوفه خود را معرفی کرد. او از کوفه، به زندان کربلا، بغداد و خانقین منتقل شد و درحالی‌که آماده بازگشت به ایران بود، با میانجیگری غیرمستقیم سیدمصطفی خمینی، فرزند امام‌خمینی و از طریق مسئول کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در منطقه، آزاد شد و به نجف بازگشت.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۱۳ ـ ۲۱۶.</ref> وی در سال ۱۳۵۳ به اصفهان بازگشت و هم‌زمان با تحصیل، در کنار پدر خود، به امامت جماعت و سخنرانی در مناسبت‌های مختلف و فعالیت‌های مبارزاتی اشتغال داشت؛<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۶۱ ـ ۲۶۲.</ref> به همین دلیل او و پدرش از سوی ساواک، مورد تعقیب و آزار بودند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۸۲ ـ ۲۸۴ و ۲۸۷.</ref> وی در بهمن ۱۳۵۷، در تحصن بزرگ علمای اصفهان در مسجد سید، هم‌زمان با تحصن علما و روحانیان در دانشگاه تهران که در اعتراض به ممانعت از بازگشت امام‌خمینی به ایران برگزار شد، {{ببینید|بازگشت امام‌خمینی}} شرکت داشت.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۹۳ ـ ۲۹۴.</ref>
از سوی دیگر، در اثنای دستگیری و بیرون راندن روحانیان ایرانی به دست دولت بعث عراق در زمستان ۱۳۵۰،<ref>فلاحی، ۲۹۹.</ref> رحیمیان نیز تحت تعقیب قرار گرفت. او سه روز در خانه امام‌خمینی پنهان شد ولی سرانجام، با استدلال محمد منتظری، مبنی بر ترجیح تسلیم داوطلبانه به سازمان امنیت عراق، در کوفه خود را معرفی کرد. او از کوفه، به زندان کربلا، بغداد و خانقین منتقل شد و درحالی‌که آماده بازگشت به ایران بود، با میانجیگری غیرمستقیم سیدمصطفی خمینی، فرزند امام‌خمینی و از طریق مسئول کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در منطقه، آزاد شد و به نجف بازگشت.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۱۳ ـ ۲۱۶.</ref> وی در سال ۱۳۵۳ به اصفهان بازگشت و هم‌زمان با تحصیل، در کنار پدر خود، به امامت جماعت و سخنرانی در مناسبت‌های مختلف و فعالیت‌های مبارزاتی اشتغال داشت؛<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۶۱ ـ ۲۶۲.</ref> به همین دلیل او و پدرش از سوی ساواک، مورد تعقیب و آزار بودند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۸۲ ـ ۲۸۴ و ۲۸۷.</ref> وی در بهمن ۱۳۵۷، در تحصن بزرگ علمای اصفهان در مسجد سید، هم‌زمان با تحصن علما و روحانیان در دانشگاه تهران که در اعتراض به ممانعت از بازگشت امام‌خمینی به ایران برگزار شد، {{ببینید|بازگشت امام‌خمینی}} شرکت داشت.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۲۹۳ ـ ۲۹۴.</ref>


== فعالیت‌ها و مسئولیت‌های بعد از انقلاب اسلامی ==
رحیمیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با دفتر امام‌خمینی در تهران همکاری می‌کرد و عضو آن بود<ref>سلیمی بنی و مظفری، ۳۰۷.</ref> و در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، گاه به نمایندگی از امام‌خمینی در جبهه حضور می‌یافت.<ref>رحیمیان، پابه‌پای آفتاب، ۲/۲۶۴.</ref> وی در اواسط سال ۱۳۶۱، همراه سیدهاشم رسولی محلاتی و حسن صانعی، از سوی امام‌خمینی، مسئول وجوه شرعیه و تمام مسائل مربوط به حفظ و حسابرسی این وجوه شدند و به همین منظور حساب بانکی مشترک به نام این سه نفر، در بانک صادرات جماران گشوده شد<ref>رحیمیان، پابه‌پای آفتاب، ۲/۲۶۹.</ref> و امام‌خمینی در نامه‌ای که در تاریخ ۹/۱۰/۱۳۶۱ خطاب به بانک صادرات نوشته شده‌است، تأیید کرد که همه وجوه این حساب، وجوه شرعی است و دیناری متعلق به ایشان یا ورثه نیست؛<ref>صحیفه، ۱۷/۲۰۰.</ref> از همین‌رو پس از درگذشت ایشان، موجودی حساب برای پرداخت شهریه به طلاب به شورای مدیریت حوزه علمیه قم تحویل داده شد.<ref>رحیمیان، پابه‌پای آفتاب، ۲/۲۶۹ ـ ۲۷۰.</ref> در سال‌های آخر حیات امام‌خمینی به دستور ایشان، حساب ارزی به نام رحیمیان و یک نفر دیگر در بانک گشوده شد که موجودی این حساب نیز پس از درگذشت ایشان برای شهریه به شورای مدیریت تحویل شد.<ref>رحیمیان، پابه‌پای آفتاب، ۲/۲۷۰.</ref> رحیمیان در سال ۱۳۶۲، تعلیقات امام‌خمینی بر شرح فصوص الحکم قیصری و مصباح الانس فناری را به درخواست سیداحمد خمینی بازنویسی کرد؛ حاشیه‌های امام‌خمینی بر این دو کتاب، در غارت کتاب‌های ایشان به دست ساواک در سال ۱۳۴۷ ناپدید شده بود که به‌طور اتفاقی در سال ۱۳۶۲ توسط طلبه‌ای در همدان، نزد دستفروش دوره‌گردی پیدا شد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۷ ـ ۱۷۹.</ref>
رحیمیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با دفتر امام‌خمینی در تهران همکاری می‌کرد و عضو آن بود<ref>سلیمی بنی و مظفری، ۳۰۷.</ref> و در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، گاه به نمایندگی از امام‌خمینی در جبهه حضور می‌یافت.<ref>رحیمیان، پابه‌پای آفتاب، ۲/۲۶۴.</ref> وی در اواسط سال ۱۳۶۱، همراه سیدهاشم رسولی محلاتی و حسن صانعی، از سوی امام‌خمینی، مسئول وجوه شرعیه و تمام مسائل مربوط به حفظ و حسابرسی این وجوه شدند و به همین منظور حساب بانکی مشترک به نام این سه نفر، در بانک صادرات جماران گشوده شد<ref>رحیمیان، پابه‌پای آفتاب، ۲/۲۶۹.</ref> و امام‌خمینی در نامه‌ای که در تاریخ ۹/۱۰/۱۳۶۱ خطاب به بانک صادرات نوشته شده‌است، تأیید کرد که همه وجوه این حساب، وجوه شرعی است و دیناری متعلق به ایشان یا ورثه نیست؛<ref>صحیفه، ۱۷/۲۰۰.</ref> از همین‌رو پس از درگذشت ایشان، موجودی حساب برای پرداخت شهریه به طلاب به شورای مدیریت حوزه علمیه قم تحویل داده شد.<ref>رحیمیان، پابه‌پای آفتاب، ۲/۲۶۹ ـ ۲۷۰.</ref> در سال‌های آخر حیات امام‌خمینی به دستور ایشان، حساب ارزی به نام رحیمیان و یک نفر دیگر در بانک گشوده شد که موجودی این حساب نیز پس از درگذشت ایشان برای شهریه به شورای مدیریت تحویل شد.<ref>رحیمیان، پابه‌پای آفتاب، ۲/۲۷۰.</ref> رحیمیان در سال ۱۳۶۲، تعلیقات امام‌خمینی بر شرح فصوص الحکم قیصری و مصباح الانس فناری را به درخواست سیداحمد خمینی بازنویسی کرد؛ حاشیه‌های امام‌خمینی بر این دو کتاب، در غارت کتاب‌های ایشان به دست ساواک در سال ۱۳۴۷ ناپدید شده بود که به‌طور اتفاقی در سال ۱۳۶۲ توسط طلبه‌ای در همدان، نزد دستفروش دوره‌گردی پیدا شد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۷ ـ ۱۷۹.</ref>