کلام الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''کلام الهی'''، ایجاد الفاظ یا اظهار آنچه در غیب است از ناحیه [[حق‌تعالی]].
'''کلام الهی'''، ایجاد الفاظ یا اظهار آنچه در غیب است از ناحیه [[حق‌تعالی]].


در بیان حقیقت کلام الهی، آرای مختلفی اظهار شده است؛ گروهی کلام [[خداشناسی|خدا]] را همان اصوات و حروف می‌دانند که قائم به ذات و قدیم است. گروهی دیگر مانند معتزله آن را اصوات و حروفی می‌دانند که حادث‌اند و به وسیله ایجاد اصوات و حروف در محلی از قبیل لوح محفوظ یا قلب [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر]] ایجاد می‌شود. اشاعره با ایجاد تلفیق میان دیدگاه حنبلی و معتزلی، حقیقت کلام را معنای قائم به ذات می‌دانند که نه حرف و نه صوت‌ است، بلکه حقیقتی غیبی در نفس متکلم است.
در بیان حقیقت کلام الهی، آرای مختلفی اظهار شده است؛ گروهی کلام [[خداشناسی|خدا]] را همان اصوات و حروف می‌دانند که قائم به ذات و قدیم است. گروهی دیگر مانند معتزله آن را اصوات و حروفی می‌دانند که حادث‌اند و به وسیله ایجاد اصوات و حروف در محلی از قبیل لوح محفوظ یا قلب [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر]] ایجاد می‌شود. اشاعره با ایجاد تلفیق میان دیدگاه حنبلی و معتزلی، حقیقت کلام را معنای قائم به ذات می‌دانند که نه حرف و نه صوت‌ است، بلکه حقیقتی غیبی در نفس متکلم است.


امام‌خمینی نظر متکلمان معتزلی و اشعری را درباره حقیقت کلام الهی نمی‌پذیرد و معتقد است لازمه سخن معتزله، تجدد و تغیّر در ذات الهی و لازمه گفته اشاعره، راه‌یافتن نقص و ترکیب و قوه در آن است. ایشان در آثار خود به بحث از اثبات، مراتب و اقسام کلام الهی پرداخته است.
[[امام‌خمینی]] نظر متکلمان معتزلی و اشعری را درباره حقیقت کلام الهی نمی‌پذیرد و معتقد است لازمه سخن معتزله، تجدد و تغیّر در ذات الهی و لازمه گفته اشاعره، راه‌یافتن نقص و ترکیب و قوه در آن است. ایشان در آثار خود به بحث از اثبات، مراتب و اقسام کلام الهی پرداخته است.
 
امام‌خمینی با الهام‌گرفتن از [[حکما]] و [[عرفا]]<nowiki/>ی الهی معتقد است کلام ذاتی خداوند، در حقیقت به صفت [[قدرت الهی|قدرت]] باز می‌گردد و کلام فعلی حق‌تعالی نیز همان ایجاد و اظهار عالم است. این کلام نه یک موجود اعتباری بلکه امری حقیقی و تکوینی است. ایشان در تبیین کلام تکوینی خداوند از سخنان عرفا بسیار بهره برده و همه ممکنات را از تعینات [[نفس رحمانی]] دانسته است؛ صورت حق‌تعالی یک تجلی دارد و آن نفس رحمانی است که به صورت کلمات وجودیِ متعدد در می‌آید
----[1] ـ ← کلام الهی.


امام‌خمینی با الهام‌گرفتن از [[حکما]] و عرفای الهی معتقد است کلام ذاتی خداوند، در حقیقت به صفت [[قدرت الهی|قدرت]] باز می‌گردد و کلام فعلی حق‌تعالی نیز همان ایجاد و اظهار عالم است. این کلام نه یک موجود اعتباری بلکه امری حقیقی و تکوینی است. ایشان در تبیین کلام تکوینی خداوند از سخنان عرفا بسیار بهره برده و همه ممکنات را از تعینات [[نفس رحمانی]] دانسته است؛ صورت حق‌تعالی یک تجلی دارد و آن نفس رحمانی است که به صورت کلمات وجودیِ متعدد در می‌آید.
==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
کلام به نطق قابل فهم<ref>ابن‌‏فارس، معجم مقاییس اللغه، ۵/۱۳۱.</ref> و پی‌درپی و انتقال‌دهنده معنا<ref>فیومى، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۵۳۹.</ref> گفته می‌شود. کلام الهی در اصطلاح [[کلام|علم کلام]] به معنای قائم به ذات<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۱/۲۱۴.</ref> یا ایجاد الفاظ یا اصوات در خارج از ناحیه حق‌تعالی است<ref>قاضی‌عبدالجبار، المغنی، ۷/۱۲؛ حلی، کشف المراد، ۲۸۹.</ref> و در اصطلاح [[فلسفه|فلسفی]] و [[عرفان|عرفانی]] به معنای اظهار کلمات وجودی مکنون در ذات حق، به واسطه [[نفس رحمانی]]<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۲/۱۸۱؛ سبزواری، شرح مثنوی، ۱/۱۴۰؛ فاضل تونی، مجموعه رسائل عرفانی و فلسفی، ۲۲۰.</ref> یا [[تجلی]] حاصل از تعلق صفت [[اراده]] و [[قدرت]]، برای اظهار و ایجاد آنچه در مرتبه غیب است<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۴۵.</ref> و یا اظهار معانی است که بندگان خاص او از طریق [[وحی]] و مکالمه یا مانند آن درک می‌کنند.<ref>جیلی، الانسان الکامل، ۸۸.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز کلام الهی را تجلی و اظهار کلمات وجود به [[فیض اقدس]]، در مرتبه [[احدیت و واحدیت|احدیت]] و همچنین تجلی به [[فیض مقدس]]، در مقام [[احدیت و واحدیت|واحدیت]] که حاصل تعلق [[اراده]] و [[قدرت الهی|قدرت]] او بر ایجاد و اظهار آنچه در غیب است، می‌داند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۱۸؛ امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۷.</ref>
کلام به نطق قابل فهم<ref>ابن‌‏فارس، معجم مقاییس اللغه، ۵/۱۳۱.</ref> و پی‌درپی و انتقال‌دهنده معنا<ref>فیومى، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۵۳۹.</ref> گفته می‌شود. کلام الهی در اصطلاح [[کلام|علم کلام]] به معنای قائم به ذات<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۱/۲۱۴.</ref> یا ایجاد الفاظ یا اصوات در خارج از ناحیه حق‌تعالی است<ref>قاضی‌عبدالجبار، المغنی، ۷/۱۲؛ حلی، کشف المراد، ۲۸۹.</ref> و در اصطلاح [[فلسفه|فلسفی]] و [[عرفان|عرفانی]] به معنای اظهار کلمات وجودی مکنون در ذات حق، به واسطه [[نفس رحمانی]]<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۲/۱۸۱؛ سبزواری، شرح مثنوی، ۱/۱۴۰؛ فاضل تونی، مجموعه رسائل عرفانی و فلسفی، ۲۲۰.</ref> یا [[تجلی]] حاصل از تعلق صفت [[اراده]] و [[قدرت]]، برای اظهار و ایجاد آنچه در مرتبه غیب است<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۴۵.</ref> و یا اظهار معانی است که بندگان خاص او از طریق [[وحی]] و مکالمه یا مانند آن درک می‌کنند.<ref>جیلی، الانسان الکامل، ۸۸.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز کلام الهی را تجلی و اظهار کلمات وجود به [[فیض اقدس]]، در مرتبه [[احدیت و واحدیت|احدیت]] و همچنین تجلی به [[فیض مقدس]]، در مقام [[احدیت و واحدیت|واحدیت]] که حاصل تعلق [[اراده]] و [[قدرت الهی|قدرت]] او بر ایجاد و اظهار آنچه در غیب است، می‌داند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۱۸؛ امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۷.</ref>