سیدجلال‌الدین آشتیانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
| عنوان            =
| عنوان            =سیدجلال‌الدین آشتیانی
| تصویر            =
| تصویر            =سید جلال الدین آشتیانی.jpg
| توضیح تصویر      =
| توضیح تصویر      =
| اندازه تصویر      =
| اندازه تصویر      =
خط ۸: خط ۸:
| لقب              =
| لقب              =
| نسب              =
| نسب              =
| تاریخ تولد        =
| تاریخ تولد        =۱۳۰۴ش
| زادگاه            =
| زادگاه            =آشتیان
| تاریخ وفات        =
| تاریخ وفات        =
| شهر وفات          =
| شهر وفات          =
خط ۲۹: خط ۲۹:
| امضا              =
| امضا              =
| وبگاه رسمی        =
| وبگاه رسمی        =
}}'''سیدجلال‌الدین آشتیانی'''، از شاگردان درس فلسفه (اسفار) امام‌خمینی.  
}}'''سیدجلال‌الدین آشتیانی'''، از شاگردان [[درس فلسفه امام‌خمینی]].  


== تحصیل ==
== تحصیل ==
سیدجلال‌الدین آشتیانی در سال ۱۳۰۴ش در شهر آشتیان به دنیا آمد. او خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه قدیم فراگرفت و کتاب‌هایی چون گلستان سعدی، نصاب الصبیان، تاریخ معجم، جامع‌المقدمات، قسمتی از دُرّه نادری و نیز قسمتی از کتاب شرح سیوطی را در آنجا خواند. دوره ابتدایی را هم در دبستان خاقانی آنجا به پایان رساند.<ref>آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۱۹-۲۰؛ «مصاحبه با محقق و فیلسوف عالی‌قدر سیدجلال‌الدین آشتیانی»، ص۱۶-۱۷.</ref> سپس برای تحصیل در مقطع دبیرستان راهی تهران شد، ولی با تشویق [[میرزااحمد آشتیانی|آیت‌الله میرزا احمد آشتیانی]] و [[میرزا ابوالقاسم آشتیانی]]، در سال ۱۳۲۳ ش راهی [[قم]] شد.<ref>ملکی، ص۱۳.</ref> و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آن شهر]] کتاب مغنی و مطول و قسمت زیادی از شرح لمعه را پیش [[محمد صدوقی|شیخ محمد صدوقی یزدی]] خواند. مدتی هم در درس مطول [[مرتضی مطهری]] حاضر شد. علاوه بر آن، استصحاب رسایل را نزد ایشان خواند. جلد اول کفایه الاصول و شرح شمسیه را هم پیش [[عبدالجواد جبل‌عاملی|میرزا عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی]] فراگرفت و سپس با معرفی آقا میرزا مهدی آشتیانی، شرح منظومه حکیم سبزواری (تا اواخر الهیات منظومه) را نزد [[مهدی مازندرانی|شیخ مهدی مازندرانی]] فراگرفت. هم‌زمان مکاسب شیخ مرتضی انصاری را هم پیش وی خواند. آشتیانی سپس قسمت زیادی از کتاب شوارق و قسمتی از امور عامه اسفار را نزد شیخ مهدی مازندرانی آموخت .<ref>آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۲۰-۲۱؛ «مصاحبه با استاد محقق و فیلسوف عالی‌قدر سیدجلال‌الدین آشتیانی»، ص۱۶-۱۸.</ref> آنگاه هشت سال در درس فقه و اصول [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] شرکت و درس خارج اصول ایشان را تقریر کرد .<ref>صدرای زمان، ص۵۷.</ref> آشتیانی سخت مورد توجه آیت‌الله بروجردی بود؛ به‌گونه‌ای که برخی از معاصران به سبب حسادت، از وی نزد آیت‌الله بروجردی سعایت می‌کردند .<ref>صدرای زمان، ص۷-۸.</ref> وی یکسال هم در درس خارج فقه و اصول [[سیدمحمدتقی خوانساری|آیت‌الله سیدمحمدتقی موسوی خوانساری]] حاضر شد. علاوه بر آن، مدتی از درس‌های خارج آیات [[سیدمحمد حجت کوه‌کمری]] و [[میرزا رضی تبریزی]] نیز بهره برد.
سیدجلال‌الدین آشتیانی در سال ۱۳۰۴ش در شهر آشتیان به دنیا آمد. او خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه قدیم فراگرفت و کتاب‌هایی چون گلستان سعدی، نصاب الصبیان، تاریخ معجم، جامع‌المقدمات، قسمتی از دُرّه نادری و نیز قسمتی از کتاب شرح سیوطی را در آنجا خواند. دوره ابتدایی را هم در دبستان خاقانی آنجا به پایان رساند.<ref>آشتیانی، «سرگذشت‌نامه خودنوشت»، ص۱۹-۲۰؛ «مصاحبه با محقق و فیلسوف عالی‌قدر سیدجلال‌الدین آشتیانی»، ص۱۶-۱۷.</ref> سپس برای تحصیل در مقطع دبیرستان راهی تهران شد، ولی با تشویق [[میرزااحمد آشتیانی|آیت‌الله میرزا احمد آشتیانی]] و [[میرزا ابوالقاسم آشتیانی]]، در سال ۱۳۲۳ ش راهی [[قم]] شد.<ref>ملکی، «یادگارنامه استاد علامه سیدجلال آشتیانی، ص۱۳.</ref> و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آن شهر]] کتاب مغنی و مطول و قسمت زیادی از شرح لمعه را پیش [[محمد صدوقی|شیخ محمد صدوقی یزدی]] خواند. مدتی هم در درس مطول [[مرتضی مطهری]] حاضر شد. علاوه بر آن، استصحاب رسایل را نزد ایشان خواند. جلد اول کفایه الاصول و شرح شمسیه را هم پیش [[عبدالجواد جبل‌عاملی|میرزا عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی]] فراگرفت و سپس با معرفی آقا میرزا مهدی آشتیانی، شرح منظومه حکیم سبزواری (تا اواخر الهیات منظومه) را نزد [[مهدی مازندرانی|شیخ مهدی مازندرانی]] فراگرفت. هم‌زمان مکاسب شیخ مرتضی انصاری را هم پیش وی خواند. آشتیانی سپس قسمت زیادی از کتاب شوارق و قسمتی از امور عامه اسفار را نزد شیخ مهدی مازندرانی آموخت .<ref>آشتیانی، «سرگذشت‌نامه خودنوشت»، ص۲۰-۲۱؛ «مصاحبه با استاد محقق و فیلسوف عالی‌قدر سیدجلال‌الدین آشتیانی»، ص۱۶-۱۸.</ref> آنگاه هشت سال در درس فقه و اصول [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] شرکت و درس خارج اصول ایشان را تقریر کرد .<ref>صدرای زمان، ص۵۷.</ref> آشتیانی سخت مورد توجه آیت‌الله بروجردی بود؛ به‌گونه‌ای که برخی از معاصران به سبب حسادت، از وی نزد آیت‌الله بروجردی سعایت می‌کردند .<ref>صدرای زمان، ص۷-۸.</ref> وی یکسال هم در درس خارج فقه و اصول [[سیدمحمدتقی خوانساری|آیت‌الله سیدمحمدتقی موسوی خوانساری]] حاضر شد. علاوه بر آن، مدتی از درس‌های خارج آیات [[سیدمحمد حجت کوه‌کمری]] و [[میرزا رضی تبریزی]] نیز بهره برد.


آشتیانی هم‌زمان و به مدت هشت سال در درس حکمت و فلسفه [[سیدمحمدحسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی]] حاضر شد .<ref>آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۲۰-۲۱؛ «مصاحبه با استاد محقق و فیلسوف عالی‌قدر سیدجلال‌الدین آشتیانی»، ص۱۷-۱۸.</ref> و چند سال هم از درس تفسیر و همچنین اصول فقه آن مرحوم استفاده کرد و علامه طباطبایی کفایه الاصول را به انضمام حواشی استاد خود (حاج شیخ محمدحسین اصفهانی) برای او و جمعی از دوستان تدریس می‌کرد.<ref>آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۲۱).</ref>
آشتیانی هم‌زمان و به مدت هشت سال در درس حکمت و فلسفه [[سیدمحمدحسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی]] حاضر شد .<ref>آشتیانی، «سرگذشت‌نامه خودنوشت»، ص۲۰-۲۱؛ «مصاحبه با استاد محقق و فیلسوف عالی‌قدر سیدجلال‌الدین آشتیانی»، ص۱۷-۱۸.</ref> و چند سال هم از درس تفسیر و همچنین اصول فقه آن مرحوم استفاده کرد و علامه طباطبایی کفایه الاصول را به انضمام حواشی استاد خود (حاج شیخ محمدحسین اصفهانی) برای او و جمعی از دوستان تدریس می‌کرد.<ref>آشتیانی، «سرگذشت‌نامه خودنوشت»، ص۲۱.</ref>


[[سیدحمید روحانی]] در تحلیلی بر نهضت امام‌خمینی از او با عنوان یکی از [[شاگردان امام‌خمینی]] نام برده است؛.<ref>روحانی، ج ۱، ص۴۹.</ref> فهرستی که به تأیید امام‌خمینی نیز رسیده است. باوجوداین، آشتیانی در زندگینامه خودنوشت اشاره‌ای به حضور در درس امام‌خمینی نکرده و او را در فهرست استادان فلسفه خود ذکر نکرده است.<ref>آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۱۹-۲۳.</ref> البته او درباره استادان درس اخلاق خود نیز سکوت کرده و به نظر می‌رسد حضور او در [[درس اخلاق امام‌خمینی]] قطعی است: <blockquote>«... در مدرسه فیضیه، حضرت امام سقی اللّه تربته را در مدرس زیر کتابخانه، درحالی‌که مشغول تدریس بودند زیارت کردم و تمام مطالبی را که آن روز در یک ساعت تقریباً افاضت فرمودند به حافظه سپردم، یعنی عباراتی را که با کمال طلاقت زبان و عذوبت بیان تقریر می‌فرمودند، از جاذبه‌ای حیرت‌آور برخوردار بود که در بیان و تقریر و تحریر و عبارات نگنجد. آن روزگار آقا جوان و فوق‌العاده بانشاط بود و سعی داشت معضلات تفهیم شود و الحق در صاحب ذوق یک نوع اهتزاز روحانی و طرب قدسی و ملکوتی در مستمع ایجاد می‌نمود. لسان موعظه امام دومی نداشت یا ما ندیدیم. صحبت در خداشناسی و مراتب و درجات آن بود و تقریر این مهم که احوال همه طوائف از سعدا و اشقیا و متوسطان در قرآن مذکور است، یک درجه از معرفت، تحصیل علم به خداوند است از طریق موجودات محسوسه‌ای که جزء عجائب خلقت هستند و شتر از عجائب خلقت است، ولی اگر کسی حق را از طریق معرفت به حالات و اطوار و ظواهر و بواطن شتر بشناسد، این خود یکی از طرق خداشناسی است و اگر معرفت انسان مادام‌العمر منحصر شود به معرفت به حق از طریق این حیوان عجیب‌الخلقه و از طور محسوس به اطوار معقولات تجاوز ننماید و از عقال عقل خلاص نشود و مخاطب به این خطاب مبرم نگردد که ‏«اولم یکف بربک انه علی کل شئ شهید» او شترشناس است نه خداشناس» .<ref>آشتیانی، ۱۳۶۸، ص۳-۴).</ref></blockquote>نگاهی به محتوای درسی آشتیانی (که بیشتر جنبه اخلاقی دارد) و همچنین مکان حضور در آن درس ([[مدرسه فیضیه]]، محل تدریس درس اخلاق) و همچنین سال حضور در آن درس (۱۳۲۳ش)، احتمال حضور او را در درس اخلاق امام‌خمینی تقویت می‌کند. آشتیانی همواره از امام‌خمینی با عظمت یاد می‌کرد و ازجمله ایشان را با عنوان «استاد نامدار و وحید ما در علوم نقلیه و عقلیه و مآرب ذوقیه، امام عارف حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی» یاد کرده است. آشتیانی همچنین نگاه امام‌خمینی را در خصوص بزرگان [[فلسفه]] به تصویر می‌کشید؛ وی در خصوص نگاه امام‌خمینی به ابن‌سینا می‌گوید: «ایرادات مختلفی به شیخ در حکمت الهیه وارد است، ولی با این حال در بین ارباب نظر و تحقیق «لم یکن له کفواً احد»». وی همچنین ملاصدرا را از نگاه امام‌خمینی چنین به تصویر می‌کشد: «دوره نضج حکمت متعالیه، دوران صدرالحکماء صاحب اسفار و اتباع مکتب او می‌باشد، لذا خاتم الحکماء و العرفان، امام‌خمینی تصریح کرده‌اند که حکمت متعالیه ملاصدرا و افکار تلامیذ و پیروان او را، حکمت یونانی دانستن ناشی از جهل محض است».
[[سیدحمید روحانی]] در تحلیلی بر نهضت امام‌خمینی از او با عنوان یکی از [[شاگردان امام‌خمینی]] نام برده است؛.<ref>روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امام‌خمینی در ایران، ج۱، ص۴۹.</ref> فهرستی که به تأیید امام‌خمینی نیز رسیده است. باوجوداین، آشتیانی در زندگینامه خودنوشت اشاره‌ای به حضور در درس امام‌خمینی نکرده و او را در فهرست استادان فلسفه خود ذکر نکرده است.<ref>آشتیانی، «سرگذشت‌نامه خودنوشت»، ص۱۹-۲۳.</ref> البته او درباره استادان درس اخلاق خود نیز سکوت کرده و به نظر می‌رسد حضور او در [[درس اخلاق امام‌خمینی]] قطعی است: <blockquote>«... در مدرسه فیضیه، حضرت امام سقی اللّه تربته را در مدرس زیر کتابخانه، درحالی‌که مشغول تدریس بودند زیارت کردم و تمام مطالبی را که آن روز در یک ساعت تقریباً افاضت فرمودند به حافظه سپردم، یعنی عباراتی را که با کمال طلاقت زبان و عذوبت بیان تقریر می‌فرمودند، از جاذبه‌ای حیرت‌آور برخوردار بود که در بیان و تقریر و تحریر و عبارات نگنجد. آن روزگار آقا جوان و فوق‌العاده بانشاط بود و سعی داشت معضلات تفهیم شود و الحق در صاحب ذوق یک نوع اهتزاز روحانی و طرب قدسی و ملکوتی در مستمع ایجاد می‌نمود. لسان موعظه امام دومی نداشت یا ما ندیدیم. صحبت در خداشناسی و مراتب و درجات آن بود و تقریر این مهم که احوال همه طوائف از سعدا و اشقیا و متوسطان در قرآن مذکور است، یک درجه از معرفت، تحصیل علم به خداوند است از طریق موجودات محسوسه‌ای که جزء عجائب خلقت هستند و شتر از عجائب خلقت است، ولی اگر کسی حق را از طریق معرفت به حالات و اطوار و ظواهر و بواطن شتر بشناسد، این خود یکی از طرق خداشناسی است و اگر معرفت انسان مادام‌العمر منحصر شود به معرفت به حق از طریق این حیوان عجیب‌الخلقه و از طور محسوس به اطوار معقولات تجاوز ننماید و از عقال عقل خلاص نشود و مخاطب به این خطاب مبرم نگردد که ‏«اولم یکف بربک انه علی کل شئ شهید» او شترشناس است نه خداشناس» .<ref>آشتیانی، «در رثای امام عارفان»، ص۳-۴.</ref></blockquote>نگاهی به محتوای درسی آشتیانی (که بیشتر جنبه اخلاقی دارد) و همچنین مکان حضور در آن درس ([[مدرسه فیضیه]]، محل تدریس درس اخلاق) و همچنین سال حضور در آن درس (۱۳۲۳ش)، احتمال حضور او را در درس اخلاق امام‌خمینی تقویت می‌کند. آشتیانی همواره از امام‌خمینی با عظمت یاد می‌کرد و ازجمله ایشان را با عنوان «استاد نامدار و وحید ما در علوم نقلیه و عقلیه و مآرب ذوقیه، امام عارف حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی» یاد کرده است. آشتیانی همچنین نگاه امام‌خمینی را در خصوص بزرگان [[فلسفه]] به تصویر می‌کشید؛ وی در خصوص نگاه امام‌خمینی به ابن‌سینا می‌گوید: «ایرادات مختلفی به شیخ در حکمت الهیه وارد است، ولی با این حال در بین ارباب نظر و تحقیق «لم یکن له کفواً احد»». وی همچنین ملاصدرا را از نگاه امام‌خمینی چنین به تصویر می‌کشد: «دوره نضج حکمت متعالیه، دوران صدرالحکماء صاحب اسفار و اتباع مکتب او می‌باشد، لذا خاتم الحکماء و العرفان، امام‌خمینی تصریح کرده‌اند که حکمت متعالیه ملاصدرا و افکار تلامیذ و پیروان او را، حکمت یونانی دانستن ناشی از جهل محض است».


او در مقاله‌ای که پس از [[ارتحال امام‌خمینی|رحلت امام‌خمینی]] در مجله کیهان اندیشه نوشت، از امام‌خمینی تجلیل و اظهار کرد: «بعد از شهریور بیست، زمانی که نگارنده به قصد تحصیل به شهر قم مشرف شدم، آن مرد بزرگ استاد مسلم در حکمت متعالیه و از اساتید مسلم در کتب عالیه سطوح در علوم منقول بودند. متجاوز از بیست سال شرح منظومه و اسفار تدریس کردند و یگانه مشعل فروزان علم توحید و معرفت ربوبی و استاد وحید در علم عرفان یعنی معرفت اسماءالله و نفیس‌ترین دانش بشری موروث از اولیا: علم توحید و ولایت و نبوت و شئون آن محسوب می‌شدند و مدتی برای برخی از ارباب معرفت شرح قیصری بر فصوص را تدریس کردند، ولی محیط لیاقت آموزش اشرف علوم و فنون را نداشت».<ref>آشتیانی، ۱۳۶۸، ص۳-۴.</ref> او درباره ویژگی‌های درس امام‌خمینی می‌گوید: <blockquote>«امام (اعلی‌الله مقامه) خود بنیان‌گذار مرجعیت خویش بود، به این معنی که توفیق او در تدریس فقه و اصول فقه خارج حیرت‌آور است. آن مرحوم در مدتی نسبتاً کم از نواحی هوش سرشار و ذوق کم‌مانند و دقت نظر و حسن سلیقه در تدریس، به انضمام طلاقت زبان و قدرت بیان و قوه فوق‌العاده در تفهیم مطالب و احتراز از نقل اقوال علما و فقها در حد خارج از اعتدال و لزوم، طلاب مستعد و باهوش را به درس خود متوجه نمود و بسیار زودتر از آنچه محتمل بود، بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین حوزه فقاهت و اجتهاد را از آن خود نمود. با آنکه استاد مسلم معقول و حکمت بود، از آمیختن مسائل حکمی با علم اصول و فقه سخت خودداری می‌فرمود و معتقد بود که هر علمی جا و مقام خاص دارد».<ref>آشتیانی، ۱۳۶۸، ص۳-۴؛ پابه‌پای آفتاب، ج ۳، ص۱۹۵-۱۹۶).</ref></blockquote>سیدجلال‌الدین آشتیانی پس از فراگیری الهیات و امور عامه اسفار و الهیات شفا، تابستان به قزوین مسافرت کرد و مدتی در درس فلسفه [[سیدابوالحسن رفیعی قزوینی|آیت‌الله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]] حاضر شد. سپس آیت‌الله رفیعی قزوینی به درخواست آشتیانی به قم رفت و تدریس درس اسفار ملاصدرا را در آن شهر شروع کرد و آشتیانی و همچنین [[سیدمصطفی خمینی]] همراه با جمعی معدود، در درس اسفار او شرکت می‌کردند. آیت‌الله رفیعی قزوینی همچنین تدریس در درس خارج اصول را آغاز کرد و آشتیانی از آن درس هم بهره برد. حضور آیت‌الله رفیعی قزوینی در قم یک ماه به درازا نکشید و وی به قزوین بازگشت و آشتیانی هم برای استفاده از درس او، راهی قزوین شد. آشتیانی سپس راهی عراق شد و در حوزه علمیه آن شهر دو سال از دروس خارج فقه و اصول آیات [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، [[حسین حلی|شیخ حسین حلی]] و [[سیدعبدالهادی حسینی شیرازی]] استفاده کرد و در کنار آن مرتب و بدون وقفه در درس [[میرزا حسن موسوی بجنوردی|آیت‌الله میرزا حسن موسوی بجنوردی خراسانی]] حاضر می‌شد. پس از بازگشت به کشور به تهران رفت و همان زمان علی‌رغم آنکه از درس [[میرزا مهدی آشتیانی]] محروم بود، ولی برخی از مشکلات فلسفی و عرفانی خود را به ایشان می‌نوشت و پاسخ خود را دریافت می‌کرد. همچنین حدود یکسال در درس اسفار [[میرزااحمد آشتیانی|آیت‌الله میرزا احمد آشتیانی]] حاضر شد.<ref>آشتیانی، ۱۳۷۷، ۲۲-۲۵).</ref>
او در مقاله‌ای که پس از [[ارتحال امام‌خمینی|رحلت امام‌خمینی]] در مجله کیهان اندیشه نوشت، از امام‌خمینی تجلیل و اظهار کرد: «بعد از شهریور بیست، زمانی که نگارنده به قصد تحصیل به شهر قم مشرف شدم، آن مرد بزرگ استاد مسلم در حکمت متعالیه و از اساتید مسلم در کتب عالیه سطوح در علوم منقول بودند. متجاوز از بیست سال شرح منظومه و اسفار تدریس کردند و یگانه مشعل فروزان علم توحید و معرفت ربوبی و استاد وحید در علم عرفان یعنی معرفت اسماءالله و نفیس‌ترین دانش بشری موروث از اولیا: علم توحید و ولایت و نبوت و شئون آن محسوب می‌شدند و مدتی برای برخی از ارباب معرفت شرح قیصری بر فصوص را تدریس کردند، ولی محیط لیاقت آموزش اشرف علوم و فنون را نداشت».<ref>آشتیانی، «در رثای امام عارفان»، ص۳-۴.</ref> او درباره ویژگی‌های درس امام‌خمینی می‌گوید: <blockquote>«امام (اعلی‌الله مقامه) خود بنیان‌گذار مرجعیت خویش بود، به این معنی که توفیق او در تدریس فقه و اصول فقه خارج حیرت‌آور است. آن مرحوم در مدتی نسبتاً کم از نواحی هوش سرشار و ذوق کم‌مانند و دقت نظر و حسن سلیقه در تدریس، به انضمام طلاقت زبان و قدرت بیان و قوه فوق‌العاده در تفهیم مطالب و احتراز از نقل اقوال علما و فقها در حد خارج از اعتدال و لزوم، طلاب مستعد و باهوش را به درس خود متوجه نمود و بسیار زودتر از آنچه محتمل بود، بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین حوزه فقاهت و اجتهاد را از آن خود نمود. با آنکه استاد مسلم معقول و حکمت بود، از آمیختن مسائل حکمی با علم اصول و فقه سخت خودداری می‌فرمود و معتقد بود که هر علمی جا و مقام خاص دارد».<ref>آشتیانی، «در رثای امام عارفان»، ص۳-۴؛ پابه‌پای آفتاب، ج۳، ص۱۹۵-۱۹۶.</ref></blockquote>سیدجلال‌الدین آشتیانی پس از فراگیری الهیات و امور عامه اسفار و الهیات شفا، تابستان به قزوین مسافرت کرد و مدتی در درس فلسفه [[سیدابوالحسن رفیعی قزوینی|آیت‌الله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]] حاضر شد. سپس آیت‌الله رفیعی قزوینی به درخواست آشتیانی به قم رفت و تدریس درس اسفار ملاصدرا را در آن شهر شروع کرد و آشتیانی و همچنین [[سیدمصطفی خمینی]] همراه با جمعی معدود، در درس اسفار او شرکت می‌کردند. آیت‌الله رفیعی قزوینی همچنین تدریس در درس خارج اصول را آغاز کرد و آشتیانی از آن درس هم بهره برد. حضور آیت‌الله رفیعی قزوینی در قم یک ماه به درازا نکشید و وی به قزوین بازگشت و آشتیانی هم برای استفاده از درس او، راهی قزوین شد. آشتیانی سپس راهی عراق شد و در حوزه علمیه آن شهر دو سال از دروس خارج فقه و اصول آیات [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، [[حسین حلی|شیخ حسین حلی]] و [[سیدعبدالهادی حسینی شیرازی]] استفاده کرد و در کنار آن مرتب و بدون وقفه در درس [[میرزا حسن موسوی بجنوردی|آیت‌الله میرزا حسن موسوی بجنوردی خراسانی]] حاضر می‌شد. پس از بازگشت به کشور به تهران رفت و همان زمان علی‌رغم آنکه از درس [[میرزا مهدی آشتیانی]] محروم بود، ولی برخی از مشکلات فلسفی و عرفانی خود را به ایشان می‌نوشت و پاسخ خود را دریافت می‌کرد. همچنین حدود یکسال در درس اسفار [[میرزااحمد آشتیانی|آیت‌الله میرزا احمد آشتیانی]] حاضر شد.<ref>آشتیانی، «سرگذشت‌نامه خودنوشت»، ۲۲-۲۵.</ref>


== فعالیت علمی در دانشگاه ==
== فعالیت علمی در دانشگاه ==
خط ۵۳: خط ۵۳:
ج) مصاحبه‌ها: مصاحبه‌های سیدجلال‌الدین آشتیانی هم در شناخت آرای او اهمیت زیادی دارد و به همین علت آوردن آنها ضروری است: استاد سیدجلال‌الدین آشتیانی شارح و مورخ حکمت و عرفان: مصاحبه با کیهان فرهنگی؛ پیرامون تفکر عقلی و فلسفی در اسلام: مصاحبه با کیهان اندیشه؛ شخصیت حکیم عارف «اسرار»: مصاحبه با کیهان فرهنگی؛ عرفان و فلسفه در آفاق تشیع: مصاحبه با روزنامه همشهری؛ مصاحبه با مجله حوزه درباره آیت‌الله سیدمصطفی خمینی.
ج) مصاحبه‌ها: مصاحبه‌های سیدجلال‌الدین آشتیانی هم در شناخت آرای او اهمیت زیادی دارد و به همین علت آوردن آنها ضروری است: استاد سیدجلال‌الدین آشتیانی شارح و مورخ حکمت و عرفان: مصاحبه با کیهان فرهنگی؛ پیرامون تفکر عقلی و فلسفی در اسلام: مصاحبه با کیهان اندیشه؛ شخصیت حکیم عارف «اسرار»: مصاحبه با کیهان فرهنگی؛ عرفان و فلسفه در آفاق تشیع: مصاحبه با روزنامه همشهری؛ مصاحبه با مجله حوزه درباره آیت‌الله سیدمصطفی خمینی.


د) تعلیقات، تصحیحات و مقدمات آثار عرفانی و فلسفی سیدجلال‌الدین آشتیانی هم عبارت است از: اثولوجیا: با تعلیقات قاضی سعید قمی، اصول المعارف: فیض کاشانی، انوار جلیه: ملا عبدالله زنوزی، تصحیح و مقدمه سیدجلال‌الدین آشتیانی، تحفه در مباحث علم: ملا نظر علی گیلانی، تحفة المراد (شرح قصیده میرفندرسکی): عباس شریف دارابی با شرح خلخالی و گیلانی، تفسیر فاتحه‌الکتاب: تصحیح و مقدمه سیدجلال‌الدین آشتیانی، تمهید القواعد: صائن الدین علی بن محمد الترکه، المشاعر: صدرالدین شیرازی، رساله النصوص: صدرالدین قونوی با تعلیقات میرزا هاشم اشکوری، رساله نوریه در عالم مثال: حکیم بهایی لاهیجی، رسایل فلسفی (متشابهات قرآن، المسائل القدسیه، اجوبة المسائل): صدرالدین شیرازی، رسایل فلسفی: شامل رساله تحفه (ملا نظر علی گیلانی)، رساله وحدت وجود (ملاعلی نوری)، رساله بسیط الحقیقة کل الاشیاء (ملاعلی نوری)، رسایل وحدت وجود و بداء: سیدمحمدکاظم عصار، رسایل قیصری: داودبن محمود قیصری، شرح فصوص الحکم: مؤیدالدین جندی (با همکاری دکتر ابراهیمی دینانی)، شرح دعاء المعرفة: ملا محمدعلی فاضل خراسانی، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة: صدرالدین شیرازی، قرة العیون: ملامهدی نراقی، اللمعات الالهیة والکلمات الوجیزة: ملا احمد نراقی، لمعات الالهیه: ملا عبدالله زنوزی، المبدأ والمعاد: صدرالدین شیرازی، مجموعه رسایل سبزواری، المسائل القدسیة: صدرالدین شیرازی، مشارق الدراری: سعیدالدین سعید فرغانی، مصباح الهدایة: امام‌خمینی، المظاهر الالهیة فی اسرار العلوم الکمالیة: صدرالدین شیرازی، مکاتبات عرفانی: سیداحمد حائری و شیخ محمدحسین غروی، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران: تصحیح و گردآوری، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص: عبدالرحمن بن احمد جامی، تصحیح ویلیام چیتیک، مقدمه سیدجلال‌الدین آشتیانی، هدایة الطالبین: حکیم سبزواری، پیشگفتار بر شرح مثنوی معنوی: رینولد نیکلسون، پیشگفتار بر شکوه شمس: آنه ماری شیمل.<ref>صدرای زمان، ۱۹۹-۲۳۳؛ ملکی، ص۲۴-۱۱۳، حقدار، ۱۳۷۷، ص۲۸-۴۳).</ref>
د) تعلیقات، تصحیحات و مقدمات آثار عرفانی و فلسفی سیدجلال‌الدین آشتیانی هم عبارت است از: اثولوجیا: با تعلیقات قاضی سعید قمی، اصول المعارف: فیض کاشانی، انوار جلیه: ملا عبدالله زنوزی، تصحیح و مقدمه سیدجلال‌الدین آشتیانی، تحفه در مباحث علم: ملا نظر علی گیلانی، تحفة المراد (شرح قصیده میرفندرسکی): عباس شریف دارابی با شرح خلخالی و گیلانی، تفسیر فاتحه‌الکتاب: تصحیح و مقدمه سیدجلال‌الدین آشتیانی، تمهید القواعد: صائن الدین علی بن محمد الترکه، المشاعر: صدرالدین شیرازی، رساله النصوص: صدرالدین قونوی با تعلیقات میرزا هاشم اشکوری، رساله نوریه در عالم مثال: حکیم بهایی لاهیجی، رسایل فلسفی (متشابهات قرآن، المسائل القدسیه، اجوبة المسائل): صدرالدین شیرازی، رسایل فلسفی: شامل رساله تحفه (ملا نظر علی گیلانی)، رساله وحدت وجود (ملاعلی نوری)، رساله بسیط الحقیقة کل الاشیاء (ملاعلی نوری)، رسایل وحدت وجود و بداء: سیدمحمدکاظم عصار، رسایل قیصری: داودبن محمود قیصری، شرح فصوص الحکم: مؤیدالدین جندی (با همکاری دکتر ابراهیمی دینانی)، شرح دعاء المعرفة: ملا محمدعلی فاضل خراسانی، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة: صدرالدین شیرازی، قرة العیون: ملامهدی نراقی، اللمعات الالهیة والکلمات الوجیزة: ملا احمد نراقی، لمعات الالهیه: ملا عبدالله زنوزی، المبدأ والمعاد: صدرالدین شیرازی، مجموعه رسایل سبزواری، المسائل القدسیة: صدرالدین شیرازی، مشارق الدراری: سعیدالدین سعید فرغانی، مصباح الهدایة: امام‌خمینی، المظاهر الالهیة فی اسرار العلوم الکمالیة: صدرالدین شیرازی، مکاتبات عرفانی: سیداحمد حائری و شیخ محمدحسین غروی، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران: تصحیح و گردآوری، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص: عبدالرحمن بن احمد جامی، تصحیح ویلیام چیتیک، مقدمه سیدجلال‌الدین آشتیانی، هدایة الطالبین: حکیم سبزواری، پیشگفتار بر شرح مثنوی معنوی: رینولد نیکلسون، پیشگفتار بر شکوه شمس: آنه ماری شیمل.<ref>صدرای زمان، ص۱۹۹-۲۳۳؛ ملکی، «یادگارنامه استاد علامه سیدجلال آشتیانی، ص۲۴-۱۱۳، حقدار، «کتابشناسی توصیفی استاد سیدجلال‌الدین آشتیانی»، ص۲۸-۴۳.</ref>


سیدجلال‌الدین آشتیانی در سوم فروردین ۱۳۸۴ در [[مشهد]] از دنیا رفت و پیکرش در صحن آزادی [[حرم امام رضا(ع)]] به خاک سپرده شد.<ref>صاحبی، ص۲۴).</ref>
سیدجلال‌الدین آشتیانی در سوم فروردین ۱۳۸۴ در [[مشهد]] از دنیا رفت و پیکرش در صحن آزادی [[حرم امام رضا(ع)]] به خاک سپرده شد.<ref>صاحبی، «جلال فلسفه و عرفان»، ص۲۴.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۶۲: خط ۶۲:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* آشتیانی، جلال‌الدین (۱۳۶۸)، «در رثای امام عارفان»، دوماهنامه کیهان فرهنگی، شماره ۲۴، خرداد ـ تیر.
* آشتیانی، جلال‌الدین (۱۳۶۸)، «در رثای امام عارفان»، دوماهنامه کیهان فرهنگی، شماره ۲۴، خرداد ـ تیر.
* آشتیانی، سیدجلال (۱۳۷۷)، «سرگذشت‌نامه خودنوشت»، به کوشش حسن لاهوتی، فصلنامه دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد، شماره ۴۱ و ۴۲، پاییز و زمستان؛ اصغری‌نژاد، محمد، «سیدجلال آشتیانی، همای حکمت»، گلشن ابرار، ج۷، قم، پژوهشکده علمی و کاربردی باقرالعلوم (علیه‌السلام).
* آشتیانی، سیدجلال (۱۳۷۷)، «سرگذشت‌نامه خودنوشت»، به کوشش حسن لاهوتی، فصلنامه دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد، شماره ۴۱ و ۴۲، پاییز و زمستان.
* پابه‌پای آفتاب (۱۳۹۱)، تدوین و گردآوردی: امیررضا ستوده، ج۴، تهران، پنجره؛ حقدار، علی‌اصغر (۱۳۷۷)، «کتابشناسی توصیفی استاد سیدجلال‌الدین آشتیانی»، فصلنامه دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد، شماره ۴۱ و ۴۲، پاییز و زمستان.
*اصغری‌نژاد، محمد، «سیدجلال آشتیانی، همای حکمت»، گلشن ابرار، ج۷، قم، پژوهشکده علمی و کاربردی باقرالعلوم (علیه‌السلام).
* پابه‌پای آفتاب (۱۳۹۱)، تدوین و گردآوردی: امیررضا ستوده، ج۴، تهران، پنجره.
* حقدار، علی‌اصغر (۱۳۷۷)، «کتابشناسی توصیفی استاد سیدجلال‌الدین آشتیانی»، فصلنامه دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد، شماره ۴۱ و ۴۲، پاییز و زمستان.
* «سال‌شمار زندگی استاد سیدجلال‌الدین آشتیانی» (۱۳۷۷)، فصلنامه دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد، شماره ۴۱ و ۴۲، پاییز و زمستان.
* «سال‌شمار زندگی استاد سیدجلال‌الدین آشتیانی» (۱۳۷۷)، فصلنامه دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد، شماره ۴۱ و ۴۲، پاییز و زمستان.
* روحانی، سیدحمید (۱۳۵۸)، بررسی و تحلیلی از نهضت امام‌خمینی در ایران، ج۱، بی‌جا، دارالفکر ـ دارالعلم.
* روحانی، سیدحمید (۱۳۵۸)، بررسی و تحلیلی از نهضت امام‌خمینی در ایران، ج۱، بی‌جا، دارالفکر ـ دارالعلم.
خط ۷۱: خط ۷۲:
* صدرای زمان: یادنامه حکیم متأله سیدجلال‌الدین آشتیانی (۱۳۸۴)، مشهد، معاونت پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان.
* صدرای زمان: یادنامه حکیم متأله سیدجلال‌الدین آشتیانی (۱۳۸۴)، مشهد، معاونت پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان.
* «گزارش نکوداشت استاد سیدجلال‌الدین آشتیانی»(۱۳۷۸)، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، شماره ۲۰، خرداد.
* «گزارش نکوداشت استاد سیدجلال‌الدین آشتیانی»(۱۳۷۸)، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، شماره ۲۰، خرداد.
* «مصاحبه با استاد محقق و فیلسوف عالی‌قدر سیدجلال‌الدین آشتیانی» (۱۳۷۶)، دوماهنامه حوزه، شماره‌های ۸۱ و ۸۲، مرداد ـ آبان؛ ملکی، محمد (۱۳۸۳)، «یادگارنامه استاد علامه سیدجلال آشتیانی: در امتداد فلسفه و عرفان»، فصلنامه کتاب‌های اسلامی، شماره ۱۰، زمستان.
* «مصاحبه با استاد محقق و فیلسوف عالی‌قدر سیدجلال‌الدین آشتیانی» (۱۳۷۶)، دوماهنامه حوزه، شماره‌های ۸۱ و ۸۲، مرداد ـ آبان.
* ملکی، محمد (۱۳۸۳)، «یادگارنامه استاد علامه سیدجلال آشتیانی: در امتداد فلسفه و عرفان»، فصلنامه کتاب‌های اسلامی، شماره ۱۰، زمستان.
{{پایان}}
{{پایان}}
[[رده:پروژه شاگردان]]
[[رده:پروژه شاگردان]]
۱۶٬۴۶۳

ویرایش