کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
(←خودباوری در انقلاب اسلامی ایران: اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام) |
|||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==خودباوری در انقلاب اسلامی ایران== | ==خودباوری در انقلاب اسلامی ایران== | ||
در تبیین بعد روانی و ذهنی پیروزی انقلاب اسلامی، میتوان به شخصیت امامخمینی به عنوان الگوی خودباوری برای انقلابیان و پس از آن در اداره نظام جمهوری اسلامی ایران، و تأکیدهای ایشان به توانمندیهای فردی و جمعی در کنار اعتقاد به یاری الهی (همان، ۱۴/۱۱۳)، اشاره کرد. مرتضی مطهری پس از دیداری که با امامخمینی در پاریس داشت، تأکید کرد که در شخصیت ایشان چهار نوع «آمَنَ» (ایمان) «آمَنَ بِهَدَفِهِ»، «آمَنَ بِسَبیلِهِ»، «آمَنَ بِقَوْلِهِ» و «آمَنَ بِرَبِّهِ»، یعنی ایمان به هدف، راه، قول و پروردگار خویش وجود دارد (۲۴/۱۳۳ ـ ۱۳۴)؛ از اینرو همواره خودباوری و اعتماد به وعده و نصرت الهی در رفتار و گفتار ایشان در میان مبارزه علیه رژیم پهلوی بهخوبی دیده میشد. شجاعت، نترسیدن از شکست و اعتقاد راسخ به هدف (امامجمعهزاده و مهرابی، ۸۶) باعث شد ایشان خودباوری و خداباوری را به صحنه مبارزه بیاورد؛ به گونهای که اعلام کند با توجه به مصلحت اسلام سخن میگوید و آن را دنبال خواهد کرد و در این راه از هیچ چیز هراس و ترس نخواهد داشت (صحیفه، ۱/۲۹۳). این قضاوتی است که جلال آلاحمد نیز پس از دیداری که در سال ۱۳۴۱ با امامخمینی در قم داشت، درباره ایشان داشته باشد (← دانایی، ۱۳۲) (← مقاله آلاحمد، جلال). این نگرش در پیروزی انقلاب اسلامی، موجب نیرویی معجزهآسا در اقشار مختلف ملت شد که با دستان خالی و فارغ از داراییهای مادی و نظامی توانستند رژیم سلطنتی ۲۵۰۰ساله را سرنگون سازند و بر اسطورههای تاریخسازان و بتتراشان خط بطلان بکشند (صحیفه، ۱۸/۹۳). همچنین باور و اعتماد امامخمینی به اراده و نیروی انقلابیِ مردم باعث شد ایشان بدون تکیه و حمایت قدرتهای جهانی (همان، ۷/۱۵۹)، مبارزه فکری و فرهنگیِ خود را تا سرنگونی رژیم پهلوی هدایت کند (امامجمعهزاده و مهرابی، ۸۵). | |||
نگاه و باور یادشده همچنین در مراحل سخت تثبیت و تداوم نظام جمهوری اسلامی ایران همواره در اندیشه امامخمینی جریان داشت. مطرحکردن شعارهایی نظیر «استقلال و آزادی» و «نه شرقی و نه غربی، جمهوری اسلامی» مؤید اعتماد به قابلیتهای فکری و مادی ملت ایران و رد هر گونه یأس و ناامیدی در اداره و مدیریت کشور در عرصههای گوناگون و غلبه بر نیروهای استکباری و ظالمانه است (← صحیفه، ۱۵/۱۰۹، ۲۴۰ و ۱۶/۳۸۹). به اعتقاد امامخمینی این خودباوری در مسائلی ازجمله اداره کشور در آغاز انقلاب، با توجه به نبود تجربه در میان مدیرانِ جوانِ انقلابی قابل ردیابی است (همان، ۱۹/۳۱۹ ـ ۳۲۰). اوج این خودباوری را میتوان در روحیه ایثار، شهادت، فداکاری و اخلاص مردم و نهادهای مردمی در دوران جنگ تحمیلی بهخوبی مشاهده کرد (عیوضی و فراتی، ۱۶۷). به اعتقاد ایشان ملت میتواند با تکیه برداشتههای خویش حمله دشمنِ تا بندندان مسلح را دفع کند و با غلبه بر تجهیزات پیشرفته، دشمنان انقلاب را به انزوا بکشاند (صحیفه، ۱۶/۱۴۹ ـ ۱۵۰). در نگاه ایشان، ملتی که آموزههای دینی و بومی خود را ارج مینهد و به داراییها و منابع مادی خود باور و اعتماد دارد، از تهدید و حمله نظامی و محاصره اقتصادی نمیهراسد و تا پای جان مقاومت خواهد کرد (همان، ۱۱/۴۸۰ و ۱۲/۳۷۹). از سوی دیگر، ساخت و توسعه کشور پس از پیروزی انقلاب و رفع نیازهای علمی کشور و ساخت ایرانِ پیشرفته، امامخمینی را بر آن میداشت تا بیشتر نسل جوان و دانشگاهی را که آیندهسازان ایراناند، مخاطبِ اندیشه خودباوری و شناخت خویشتن قرار دهد و در مقاطع مختلف از آنان بخواهد با تکیه و اعتماد به اندوختههای علمی خویش (همان، ۲/۸۷) و در سایه کوشش و بهکارانداختن افکار بلندبالای خود و اعتماد به نفس (همان، ۱۸/۳۳۹)، نیازهای علمی کشور را برآورده کنند (← مقالههای عقبماندگی؛ تولید و صنعت). ایشان خودباوری همراه با خداباوری را بار دیگر در وصیتنامه خویش شرط استقلال و رهایی از وابستگی برشمرد و به ملتهای مسلمان یادآوری کرد، مسلمانان از غربیها چیزی کم ندارند و با یافتن خویشتنِ خود و دورکردن یأس و ناامیدی و تحمل سختیها و کمبودها میتوانند در درازمدت، زندگی شرافتمندانهای برای خود بسازند (همان، ۲۱/۴۱۸ ـ ۴۱۹). | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |