confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۵۵۴
ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح نویسههای عربی) |
(اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح نویسههای عربی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | '''نامه به میخائیل گورباچف''' پیام هدایتگرانه [[امامخمینی]] به رهبر [[اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی]] در دعوت به مطالعه [[اسلام]]. | ||
== | ==گزارش اجمالی== | ||
پس از سقوط نیکلای دوم آخرین امپراتور روسیه در سال ۱۹۱۷م/ ۱۲۹۵ش کشور اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به جای آن تأسیس شد (رحمتالهی، ۵۰ ـ ۵۱؛ ایکمن، ۳۱۲). شوروی متشکل بود از روسیه و پانزده جمهوری دیگر که از زمان تأسیس تا زمان انحلال در سال ۱۹۹۱م/ ۱۳۷۰ش بخش بزرگی از شرق اروپا و شمال آسیا را دربر میگرفت و پهناورترین کشور جهان شناخته میشد (رامین و دیگران، ۱/۸۰۵). حکومت شوروی بر اساس اندیشه سوسیالیسم با گرایش کمونیستی، لنینیستی، پس از استقرار پایههای شوروی، مبارزه با دین و مذهب را در صدر برنامههای خود قرار دارد. در این کشور، دین افیون و موجب عقبماندگی انسانها معرفی شد و تمام تشکیلات از سازمان جوانان حزب و اتحادیههای کارگری و آموزشگاهها، از مهد کودک تا دانشگاهها علیه مذهب به فعالیت پرداختند (الکساندر و براکس، ۸۴ ـ ۸۵؛ مطهری، ۳/۵۸۲ و ۱۵/۶۴۲) و مراکز دینی بسته و علمای بسیاری کشته شدند (الکساندر و براکس، ۱۵۵ ـ ۱۵۹)؛ ولی کمونیستها با وجود تبلیغات الحادی و مراقبت بر تربیت کمونیستی در مدارس نتوانستند مذهب را ریشهکن کنند و آن را واقعیتی قابل انطباق با جامعه شوروی دانستند و پذیرفتند (دانکاس، ۴۳ ـ ۴۵). کمونیستها برای ادغام قومیتها و ملیتهای گوناگون در جامعه شوروی به روشهای خشونتباری دست زدند، به گونهای که هزاران تن بهویژه مسلمانان «تاتار» جان خود را از دست دادند (گورباچف، ۵۰۲؛ کلاته عربی، ۱۶۰). | |||
به تصریح قانون اساسیِ اتحاد جماهیر شوروی قدرت عالیِ حکومت در دست شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی بود که دولت را انتخاب و همه قوانین اصلی را تصویب میکرد و اعضای شورای عالی را نیز کنگره خلق اتحاد جماهیر شوروی برمیگزید (گورباچف، ۳۶)؛ ولی در واقع حاکمیت کشور در همه عرصهها در دست حزب کمونیست بود و تصمیمگیری درباره سیاست اقتصادی و اجتماعی تنها در دست دفتر سیاسی حزب بود (همان، ۷، ۲۷ و ۳۰) (← مقاله شوروی). دفتر سیاسی حزب کمونیست نهاد عالی تصمیمگیری سیاسی و نخستوزیر همیشه عضو آن بود و دبیرکل حزب از نخستوزیر در جایگاه برتری قرار داشت (همان، ۳۵ ـ ۳۶؛ ایکمن، ۳۱۲، جام جم، ۱۰). اعضای دفتر سیاسی از میان اعضای کمیته مرکزی حزب کمونیست انتخاب میشدند و مسئولان کلیدی و بلندپایه شوروی از میان اعضای دفتر سیاسی برگزیده میشدند (کولایی، ۳۲). صدر هیئترئیسه شورای عالی اتحاد شوروی رئیس کشور بود و گاهی او را رئیسجمهور میخواندند (گورباچف، ۳۷). شوروی از زمان تأسیس تا انحلال، هفت صدر هیئترئیسه به خود دید که آخرینِ آنان میخائیل سرگئویچ گورباچف بود (جام جم، ۱۰؛ ایکمن، ۳۱۲ ـ ۳۱۷) (← مقاله شوروی). | |||
گورباچف در مارس ۱۹۳۱م/ ۱۳۰۹ش در دهکدهای در منطقه استاوروپل (قفقاز روسیه) متولد شد (ایکمن، ۳۹ ـ ۴۰). در چهاردهسالگی به عضویت کومسومول (سازمان جوانان حزب کمونیست) درآمد. وی جوانی اجتماعی، سخنور و مدیر بود و در سال ۱۹۴۹م/ ۱۳۲۷ش جایزه پرچم سرخ را از آن خود کرد (همان ۶۳ ـ ۶۶). گورباچف در سال ۱۹۵۲م/۱۳۳۰ش به عضویت کامل حزب کمونیست درآمد و وارد دانشکده حقوق دولتی مسکو شد و در سال ۱۹۵۵م/ ۱۳۳۳ش از آن فارغالتحصیل شد و در سال بعد به سمت دبیر اولی کمیته کومسومول شهر استاوروپل انتخاب شد (گورباچف، ۱۰۰۱ ـ ۱۰۰۲). وی در این کمیته مراحل ترقی را پیمود تا به دبیر دومی حزب کمونیست منطقه و سپس در سال ۱۹۶۶م/ ۱۳۴۴ش به دبیر اولی آن دست یافت (ایکمن، ۱۰۵ ـ ۱۰۶، ۱۱۰، ۱۱۵ و ۱۱۹). وی سپس به مطالعات کشاورزی رغبت نشان داد و در سال ۱۹۶۷م/ ۱۳۴۵ش متخصص در اقتصاد کشاورزی و فارغالتحصیل شد (همان، ۱۱۷). همین امر موجب شد وی در سال ۱۹۷۸م/ ۱۳۵۶ش دبیر کمیته کشاورزی حزب کمونیست شود و خانوادهاش به مسکو منتقل شوند (گورباچف، ۱۰۰۴). | |||
گورباچف در سال ۱۹۶۹م/ ۱۳۴۷ش نماینده پارلمان اتحاد جماهیر شوروی شد (ایکمن، ۱۱۹) و در سال ۱۹۷۱م/ ۱۳۴۹ش به عضویت کامل کمیته مرکزی حزب کمونیست درآمد (همان، ۱۲۴) و بهسرعت پلههای ترقی را طی کرد و نامزد عضویت در مجمع قانونگذاری شوروی گردید (همان، ۱۳۹). وی در زمان یوری آندروپوف (دبیرکل حزب کمونیسم شوروی)، عضویت دفتر سیاسی و وزارت ایدئولوژی را بر عهده داشت و دومین مقام سیاسی کشور به شمار میرفت (همان، ۱۴۰). او در سال ۱۹۸۴م/ ۱۳۶۲ش به ریاست کمیسیون امور خارجه شورای عالی شوروی منصوب گردید (همان، ۱۵۵) و در مارس ۱۹۸۵م/ ۱۳۶۳ش در جایگاه دبیرکل حزب کمونیست به ریاست اتحاد جماهیر شوروی دست یافت (گورباچف، ۱۰۰۵). | |||
شوروی با اینکه ثروتهای طبیعی و نیروی انسانی بسیاری داشت، از رشد لازم بهره نداشت (اسلوند، ۳۱؛ کندی، ۶۸۰) و چنانکه امامخمینی خاطرنشان کرده از پاسخگویی به نیازهای مردم این کشور بازماند (۲۱/۲۲۱). این کشور پهناور از نظر جایگاه اجتماعی و اقتصادی نیز در مقام هفدهم جهان جای داشت (ابراهیمی، ۱۴). گورباچف ایدئولوژی و نظام حاکم بر شوروی را در اداره کشور ناتوان یافت و برای برونرفت از تنگنا به راهکارهایی موسوم به پروستیکا، بازسازی و اصلاحات اقتصادی و گلاسنوست، اصلاحات مدنی و اجتماعی دست زد (ایکمن، ۱۷۲ ـ ۱۷۳). پاکسازی حزبی و دولتی از عناصر بوروکرات (همان، ۱۶۶ ـ ۱۶۸)، کنترل و کاهش تسلیحات هستهای، اجرای فضای باز سیاسی، اصلاح قوانین مدنی درباره زندانیان سیاسی و مسافرت به خارج از کشور، بازنگری در سیاست خارجی شوروی، آزادی صدها تن از زندانیان سیاسی و محدودشدن دایره سانسور (همان، ۱۷۲ ـ ۱۷۳ و ۱۸۰ ـ ۱۸۱) از برنامههای گورباچف بود. از تأسیس شوروی تا روی کارآمدن گورباچف، رهبر شوروی را شورای عالی حزب تعیین میکرد و بیش از یک نامزد در آن شرکت نمیکرد و مدت آن نیز نامحدود بود (گورباچف، ۳۵ ـ ۳۷). در سال ۱۹۹۰م/ ۱۳۶۸ش گورباچف به عنوان نخستین رئیسجمهور اتحاد جماهیر شوروی انتخاب شد (همان، ۱۰۰۸). | |||
سیر نگارش نامه: پیشوایان دینی برای هدایت و دعوت مردم به دین، گاه از نامه و پیام استفاده میکردند. سلیمانبنداوود پیامبر خدا(ع) با نامه، ملکه سبأ را به سوی خداوند دعوت کرد (نمل، ۲۸ ـ ۳۰) و پیامبر اکرم(ص) پس از صلح حدیبیه با قریش در سال ششم هجری سفیرانی را به همراه نامه برای پادشاهان و قدرتهای بزرگ مجاور خود روانه کرد و آنان را به اسلام دعوت کرد؛ ازجمله دحیه کلبی را به سوی قیصر روم و عبداللهبنحذافه سهمی را به سوی خسروپرویز پادشاه ایران و عمروبنامیه ضمیری را به سوی نجاشی پادشاه حبشه فرستاد (مجلسی، ۲۰/۳۷۷ و ۳۸۲). با توجه به زمینههای موجود در اتحاد جماهیر شوروی (← ادامه مقاله) امامخمینی به تأسی از شیوه یادشده در ۱۱ دی ۱۳۶۷ نامهای به میخائیل گورباچف نوشت (۲۱/۲۲۰). در این تاریخ اتحاد جماهیر شوروی هنوز در اوج قدرت بود، جنگ سرد میان شرق و غرب پایان نیافته بود و کمونیسم بر مقدرات جمهوریهای شوروی، حاکم بود؛ ولی نشانههای زوال و گسست درونی در این مجموعه نمایان بود (درویشی، ۲۸ ـ ۲۹). | |||
هدف امامخمینی از فرستادن نامه، دعوت رهبر شوروی به توحید و رهاشدن کشور شوروی از قید مادیگرایی بود (۲۱/۲۲۱؛ جوادی آملی، ۱۰). تأثیر بیشتر ایران بر روابط منطقهای بویژه شوروی، حمایت از مسلمانان روسیه و جمهوریهای آسیای میانه را میتوان از دیگر انگیزههای ایشان برشمرد (۲۱/۲۲۵) و مشاهده زمینههای مثبت در رهبر شوروی برای تغییرات بنیادین و جلوگیری از فروافتادن این کشور به دامن غرب بر عزم امامخمینی افزود (مانیان، ۵ ـ ۶). ایشان به واسطه سیداحمد خمینی، محمدجواد لاریجانی معاون وقت وزیر امور خارجه را در جریان نامه قرار داد تا بدون در میانگذاشتن آن با دیگری، آن را خوانده و نظرش را اعلام کند. همچنین به او گفته شد رئیسجمهور، سیدعلی خامنهای، در جریان نامه است و میتواند با وی مشورت کند (کلاته عربی، ۳۲۹ ـ ۳۳۰). اکبر هاشمی رفسنجانی نیز در ۲۶ آذر ۱۳۶۷ به واسطه سیداحمد در جریان اصل نامه قرار گرفت (هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۴۴۰ ـ ۴۴۱). | |||
ترکیب و وظایف هیئت اعزامی: هیئتی مرکب از عبدالله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و مرضیه حدیدچی (دباغ) حامل نامه امامخمینی به گورباچف بودند (همان، ۴۶۴؛ جوادی آملی، ۲۴). جوادی آملی شخصیت برجسته حوزوی و مسلط بر فلسفه و عرفان بود (← مقاله جوادی آملی، عبدالله)، لاریجانی شخصیتی دانشگاهی و نماینده وزارت امور خارجه و دباغ، از زنان مبارز و نماینده مجلس شورای اسلامی، نماد جایگاه زن در اسلام و جمهوری اسلامی بود (← مقاله دباغ، مرضیه). امامخمینی بر آن بود با انتخاب دبّاغ، به تبلیغات غرب و شرق بر محدودیت زن در جامعه اسلامی پایان دهد (حدیدچی، ۲۵۸ ـ ۲۵۹؛ درویشی، ۳۷ ـ ۳۸). وظایف هیئت اعزامی، کتمان پیام تا وقت ابلاغ، مرعوبنشدن هیئت اعزامی با دیدن کاخ کرملین و دیدار با رهبر اتحاد جماهیر شوروی، خواندهشدن جمله جمله پیام و ترجمه آن پیش از تسلیم متن آن به گورباچف بود (جمهوری اسلامی، ۱۵/۱۰/۱۳۹۳، ۱۲؛ جوادی آملی، ۲۶). | |||
هیئت اعزامی در چهاردهم دی ۱۳۶۷ وارد مسکو شد. در فرودگاه مسکو نماینده ویژه صدر هیئترئیسه شوروی، برخی مسئولان بلندپایه سیاسی، امامجمعه مسکو و علیرضا نوبری، سفیر وقت ایران در شوروی از هیئت ایرانی استقبال کردند (جوادی آملی، ۲۴). امامجمعه مسکو ضمن خوشآمدگویی به هیئت اعزامی بر خلاف عرف دیپلماتیک، دسته گل را به دباغ که حضورش با چادر برای آنان تازگی داشت، تقدیم کرد (حدیدچی، ۲۴۵). حضور مشاور ویژه گورباچف که تنها در استقبال از سران کشورها حاضر میشد، حکایت از جایگاه ویژه امامخمینی نزد گورباچف داشت (همان). هیئت اعزامی در ساعت یازده صبح چهاردهم دی (جوادی آملی، ۲۵) به ساختمان ویژه گورباچف در کاخ کرملین وارد شدند (حدیدچی، ۲۵۱)، در برابر چهار تن هیئت ایرانی چهار تن از آنان حاضر شدند؛ گورباچف، رئیس و رابط حزب کمونیست، معاون وزیر خارجه، مترجم و خبرنگاری نیز دور از جلسه برای حزب گزارش تهیه میکرد (جمهوری اسلامی، ۱۵/۱۰/۱۳۹۳، ۱۲). این خبر بازتاب گستردهای در جهان داشت (هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۳۲ و ۴۶۸). | |||
جوادی آملی، رئیس هیئت ایرانی پس از تبریک سال نو یادآور شد به این مناسبت پیام یکی از رهبران الهی را برای آنان قرائت کند (جمهوری اسلامی، ۱۵/۱۰/۱۳۹۳، ۱۲) و سپس نامه امامخمینی را برای گورباچف قرائت کرد و مترجم ویژه کرملین آن را ترجمه کرد. گورباچف در کمال ادب به نامه گوش میداد و نکات مهم آن را یادداشت میکرد و هر جا مطلبی برای مترجم قابل درک نبود میپرسید (جوادی آملی، ۲۵ ـ ۲۶). از آنجاکه مخاطبان در جریان محتوای پیام نبودند و این نامه پس از حمله عراق به ایران صادر شده بود، هیئترئیسه حزب کمونیست شوروی هر نوع احتمالی جز دعوت به توحید میدادند؛ از اینرو با شنیدن نامه همه پیشداوریهای آنان باطل شد (همان، ۲۷). گورباچف پس از شنیدن پیام، سؤالهایی از هیئت ایرانی کرد و جوادی آملی با متانت به پرسشهای وی پاسخ داد. گورباچف در ادامه با تشکر از نامه امامخمینی گفت محتوای آن را به اطلاع علمای شوروی خواهد رساند و افزود آنان قانون آزادی را در دست تصویب دارند. وی این دعوتِ به اسلام را دخالت در شئون کشور شوروی به حساب آورد و یادآور شد امامخمینی آنان را به اسلام دعوت کردهاست، آیا میشود آنان نیز ایشان را به مکتب خودمان دعوت کنند! سپس با لبخند دو بار گفت این یک شوخی است (همان، ۲۷؛ حدیدچی، ۲۵۲ ـ ۲۵۳) و پاسخ اصلی را به وقت دیگر موکول کرد. | |||
از آنجاکه جوادی آملی احساس کرد با مهمترین بند پیام امامخمینی به جای برخورد فرهنگی، برخورد سیاسی شدهاست، نخست از حوصله آنان در شنیدن پیام و آمادگی کشور شوروی برای تحول و همزیستی مسالمتآمیز تشکر و سپس در پاسخ اشاره کرد آنان از عمق خاک روسیه تا اوج فضای آسمان آزادند و هیچکس حق دخالت در امور داخلی کشور دیگر را ندارد؛ ولی محتوای این پیام، همانند پیامهای رهبران الهی دیگر با روح و روان آنان مرتبط است و جان آدمی پس از مرگ بسان مرغ رهاشده از قفس به جهان جاوید پر خواهد گشود. مضمون نامه امامخمینی دعوت به توحید و پرهیز از الحاد و مرتبط با جان آنان و نه کشور آنان است و وقتی روح آدمی موحد گردید، راه صحیح کشورداری را شناخته و آن را بهخوبی اداره خواهد کرد (جوادی آملی، ۲۶ ـ ۲۸). | |||
در پایانِ دیدار، گورباچف به سوی همه دست دراز کرد که دباغ با دست پوشیده به وی دست داد. گورباچف دباغ را مادر انقلاب خواند و افزود به سوی مادر انقلاب دست دراز کرد تا نشان دهد آنان همسایههای خوبی بوده و دست بیاسلحه را به سوی ایران دراز میکنند تا اینان نیز مردان خود را تشویق کنند بدون سلاح دست به سوی آنان دراز کنند. جوادی آملی در پاسخ، ایرانیان را دوستدار صلح و آرامش برشمرد. پس از دیدار، گورباچف هیئت ایرانی را تا پای پلههای کاخ کرملین بدرقه کرد (حدیدچی، ۲۵۴). از آنجاکه وظیفه هیئت تنها رساندن پیام بود، بدون بازدید از مکانهای تاریخی مسکو به ایران بازگشت و نتیجه کار خود را به امامخمینی گزارش داد و ایشان از نتیجه کار ابراز رضایت کرد (همان، ۲۵۴ ـ ۲۵۶؛ جوادی آملی، ۲۴ ـ ۲۵). | |||
محتوای نامه: نامه امامخمینی حدود ۱۶۶۰ کلمه و در پنج صفحه با خط خود ایشان نوشته شده بود (گورباچف، ۱۷ ـ ۲۱؛ امامخمینی، ۲۱/۲۲۰ ـ ۲۲۶). درخواست بازنگری و دقت گورباچف در تحلیل حوادث سیاسی جهان و مسائل شوروی نخستین نکته نامه بود. امامخمینی پیشبینی کرد جسارت گورباچف در برخورد با واقعیات جهان چه بسا منشأ تحول گردد و معادلات فعلی حاکم بر جهان را برهم زند (۲۱/۲۲۰). ایشان از بازنگری گورباچف درباره مکتبی که سالیان دراز فرزندان انقلابی جهان را در حصارهای آهنین زندانی کرده بود و نیز آزادیهای بهوجودآمده در پرتو رهبری وی، ازجمله پخش اذان از گلدستههای مسجدهای بعضی از جمهوریهای شوروی، پس از هفتاد سال، ستایش کرد و به وی چند نکته اساسی را یادآور شد. | |||
به نظر امامخمینی مشکل اصلی شوروی بیاعتقادی به خدا و مبارزه بیهوده با خدا و مبدأ هستی است، نه اقتصاد و آزادی؛ مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بنبست کشیده یا خواهد کشاند (۲۱/۲۲۰ ـ ۲۲۱). ایشان با نقل آیاتی از قرآن کریم در نقد تفکر مادی به گورباچف گوشزد کرد بار دیگر به دو جهانبینی مادی و الهی بیندیشد که برخلاف جهانبینیِ مادی، معیار شناخت در جهانبینی الهی اعم از حس و عقل است و معقولات در قلمرو علم داخلاند. ایشان از راه فطرت و وجدان خدا را برای گورباچف اثبات کرد و از وی خواست افزون بر کتابهای فلاسفه یونانی به کتابهای فیلسوفان اسلامی مانند ابونصر محمدبنمحمد فارابی، حسینبنعبدالله بوعلی سینا، محمدبنابراهیم شیرازی معروف به ملاصدرا، محیالدینابنعربی و شهابالدین سهروردی رجوع کند و به صورت جدی درباره اسلام که پرچمدار عدالت است تحقیق کند (۲۱/۲۲۲ ـ ۲۲۵). | |||
اشاره به شکست مارکسیسم و کمونیسم بخش دیگری از پیام امامخمینی بود. ایشان بهصراحت اعلام کرد از این پس کمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد و این مکتب مادی جوابگوی نیازهای واقعی انسان نیست و با مادیت نمیتوان بشر را از بحران دوری از معنویت که اساسیترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به درآورد (۲۱/۲۲۱). هشدار به گورباچف از پناهبردن به غرب نکته دیگر این پیام بود. به نظر امامخمینی دنیای غرب نیز به شکل دیگری گرفتار مشکل اقتصاد و دیگر مسائل است (همان). | |||
حمایت از مسلمانان منطقه زیر نفوذ شوروی و نیز حمایت از مردم افغانستان که در آن روز در اشغال شوروی بود از دیگر پیامهای این نامه بود (همان، ۲۱/۲۲۵). امامخمینی با تأکید بر نقش مذهب در پیروزی بر امپریالیسم و قدرت آن به گورباچف اعلام کرد ایران میتواند خلأ اعتقادی کشور شوروی را برطرف سازد. ایشان در پایان بر حُسن همجواری و روابط متقابل ایران و شوروی تأکید کرد (همان، ۲۱/۲۲۶). | |||
پاسخ گورباچف: در هفتم اسفند ۱۳۶۷ ادوارد شوارد نادزه وزیر امور خارجه شوروی با حضور علیاکبر ولایتی وزیر امور خارجه ایران، محمدجواد لاریجانی و سفیر جمهوری اسلامی ایران در شوروی، در جماران ضمن تسلیم پاسخ کتبی گورباچف، محتوای آن را به اطلاع امامخمینی رساند (← امامخمینی، ۲۱/۲۹۸). شوارد نادزه با تشکر از این فرصت، پدیده تبادل پیام میان رهبران دو کشور را حادثهای منحصر به فرد در روابط طرفین خواند و یادآور شد، گورباچف نامه امامخمینی را آکنده از مفاهیم فراوان و حامل نکتههایی عمیق درباره سرنوشت بشریت یافتهاست و در پاسخ تأکید کرده انسانها باید به همدیگر کمک کنند و برای رسیدن به دنیای عاری از سلاح هستهای و به دور از ستم تلاش کنند. هدف سیاست خارجی شوروی گسترش ارزشهای مشترک جهانی است و پیام ایشان درباره حُسن همجواری با واکنش مثبت رهبران شوروی مواجه شدهاست. آنان نیز به اصل آزادی انتخاب برای انسانها و ملتها احترام میگذارند و چنانکه از ملت ایران برای سرنگونی محمدرضا پهلوی حمایت کردند، ملت آنان نیز در سال ۱۹۱۷م راه خود را انتخاب کرد. وی افزود که آنان در آستانه یک نظام جدید قرار دارند و دورنمای خوبی درباره نابودی سلاحهای هستهای و شیمیایی فراروی آنان قرار دارد و از بهپایانرسیدن جنگ میان ایران و عراق نیز استقبال کرده و برای همکاری با ایران در جهت صلح پایدار در خاورمیانه و تمامی جهان آمادگی دارند و میخواهند در امر عادلانه مناقشه افغانستان نیز با ایران همکاری کنند و برای برقراری و ادامه تماس میان نمایندگان محافل اجتماعی و روحانیان نیز آمادهاند و دعوت ایران از آنان برای سفر به قم نیز به آگاهی علمای اسلام کشورشان رسید (← همان، ۲۱/۲۹۸ ـ ۳۰۱). | |||
امامخمینی در پاسخ به نامه گورباچف، با آرزوی سلامتی برای وی، از شوارد نادزه خواست به وی بگوید خواسته ایشان، گشودن افق جدید و فضای بزرگتر از این جهان یعنی دنیای پس از مرگ فراروی او بودهاست و امیدوار است بار دیگر ایشان در این زمینه تلاش کند. امامخمینی از خروج نیروهای شوروی از افغانستان استقبال کرد و با تأکید بر حُسن همجواری و توسعه مناسبات بهتر با شوروی در مقابله با شیطنتهای غرب و خروج نیروهای بیگانه از خلیج فارس، آرزو کرد مردم شوروی و ایران در صلح و آرامش زندگی کنند (همان، ۲۱/۳۰۱). گرچه اشاره امامخمینی به محتوای نامه گورباچف و اینکه «نظر من اینها نبوده و میخواستم جهانی دیگر را به روی آقای گورباچف باز کنم»، شوارد نادزه را ناراحت کرد، اما تحت تأثیر ملاقات با امامخمینی از آن دلگیر نشد (جوادی آملی، ۲۶ ـ ۲۷؛ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۵۳۵). | |||
بازتاب نامه: نامه امامخمینی از رسانههای شوروی پخش نشد؛ از اینرو محتوای آن در میان مردم شوروی بازتاب چندانی نداشت (قولف، ۱/۳۲)؛ اما چنانکه شوارد نادزه اشاره کرده، همه سران شوروی نامه امامخمینی را مطالعه کردند (← امامخمینی، ۲۱/۲۹۸) و در میان نخبگان جهان و شوروی بازتاب داشت (عثمانف، ۱/۶۰) و تنها آلکساندر پروخانوف جرئت کرد نامه را در روزنامه «دن» متعلق به ارگان اپوزیسیون معنوی منتشر کند (میشین، ۲۰۶). | |||
رهبران بسیاری از جمهوریهای اتحادیه شوروی به شخصیت معنوی امامخمینی پی بردند و این نامه را رساترین صدای انقلاب ایران در میان ملت شوروی شمردند (عثمانف، ۱/۶۰). در سالهای بعد الکساندر روتسکوی، معاون سابق بوریس یلتسین، نخستین رئیسجمهور روسیه یادآور شد این پیام، انسانها را به عدالت اجتماعی و صلح دعوت میکند (امیدوار و یکتا، ۹۸)؛ چنانکه سرگئی بابورین معاون وقت دومای روسیه، نامه را مهمترین دستاورد انقلاب ایران برای شوروی و هشدار به گرفتارنشدن در باتلاق غرب در روند پروستریکا (اصطلاحات اقتصادی روسیه) شمرد و افزود در صورت پیروی گورباچف از دستورعملهای ایشان، روسیه امروز در دامن امریکا گرفتار نمیشد (همان، ۱۰۰). یوری ایوذنف متفکر و نویسنده روسی یادآور شد امامخمینی دورنمای جریان پرسترویکای اتحاد جماهیر شوروی سابق را که گورباچف آغاز کرده بود، بهدرستی ارزیابی کرد و در پیام اول ژانویه ۱۹۸۹م خود به رهبر شوروی هشدار داد اشتباههای رهبران پیشین موجب گرایش به غرب شدهاست (ایوذنف، ۱۱۰ ـ ۱۱۱). | |||
نامه امامخمینی در جهان بهویژه در کشورهای تابع شوروی بازتاب گستردهای داشت (جمهوری اسلامی، ۱۴/۱۰/۱۳۹۴، ۱۲). خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از سیداحمد خمینی گزارش داد که نامه درباره انتقاد از کمونیسم و نقش مذهب در جامعه شوروی است (هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۴۶۴). پاولوا ای. ک. یکی از شخصیتهای روسی نامه امامخمینی را سزاوار بررسی و مطالعه دقیق شمرد و یادآور شد بخش مهم این پیام تأکید بر نقش وراثت معنوی ملتها در جهان کنونی است و در باور ایشان گورباچف انسانی است که میتواند اصلاحات بنیادی در شوروی را آغاز کند و اتحاد جماهیر میتواند ارزشهای معنوی را در کنار رفاه مادی با هم پیش برد (جمهوری اسلامی، ۱۴/۱۰/۱۳۹۴، ۱۲). | |||
بسیاری از شخصیتها ازجمله علیاف حسین معاون رئیسجمهور کشور آذربایجان در امور حقوق بشر، مهرالنساء ادیب تاجیکستانی، بیک عثمانف امیر معاون رادیو و تلویزیون جمهوری قرقیزستان به تحلیل و ستایش از این نامه پرداختند (همان). عبدالوحید نیازاف رئیس وقت مرکز فرهنگ اسلامی روسیه، بر این عقیده بود که امامخمینی، نه تنها مسلمانان را از خواب غفلت بیدار کرد، بلکه جهان را به لرزه درآورد و مسلمانان جهان را به دانش قرآن و بینش پیامبر اکرم(ص) مسلح ساخت (نیازاف، ۱۰۹). برخی از دیگر شخصیتها ازجمله بیوض التمیمی، شیخ اسعد رهبر سیاسی ـ مذهبی سازمان جهاد اسلامی فلسطین، نامه امامخمینی به گورباچف و دعوت او را به اسلام مشابه نامههای پیامبر اکرم(ص) به کسری و قیصر روم و پادشاهان دیگر و حیاتبخش اسلام در جهان معاصر خواندهاند (جمهوری اسلامی، ۱۴/۱۰/۱۳۹۴، ۱۲). عینالدین راویل رئیس شورای مفتیان روسیه امامخمینی را شخصیتی برای همه تاریخ و پیام ایشان به گورباچف را برای سیاستمداران و شخصیتهای علمی و فرهنگی پیامی ماندگار شمرد. عرالییف ضمیر از شخصیتهای قرقیزستانی با اشاره به ساختهشدن مساجد و زندهشدن اسلام در میان افراد بیدین پیشبینی امامخمینی درباره آینده شوروی را مطابق با واقع شمرد و تصریح کرد تاریخ ثابت کرد که حق با دیانت و امامخمینی بوده نه با گورباچف (همان). به گفته مولانا وحیدالدینخان رئیس وقت مرکز اسلامی هند، امامخمینی کوشید امت اسلامی را برای دعوت دیگران به اسلام آماده سازد (امیدوار و یکتا، ۱۰۷). | |||
در ایران نیز اندیشمندان این پیام را تجزیه و تحلیل و ابعاد دینی، علمی و سیاسی آن را تبیین کردند. این پیام در خطبههای نماز جمعه بازتاب یافت. اکبر هاشمی رفسنجانی در خطبه نماز جمعه ۲۳ دی ۱۳۶۷ یادآور شد امامخمینی در جایگاه یک رهبر الهی نمیتوانست به فردی که در زادگاه مارکسیسم، با شجاعت، دوران طولانی حاکمیت مارکسیسم را نادیده گرفته و به اشتباههای این جریان عظیم تاریخی اعتراف کرده، بیاعتنا باشد و در این مقطع تاریخی بهترین کار این بود که باب سخن با چنین فردی گشوده شود و رهبری انقلاب اسلامی با رهبری این جریان حرف بزند (پایان دفاع، ۴۷۳). | |||
در نگاه محمد واعظزاده خراسانی از شخصیتهای حوزوی، نظر امامخمینی متوجه یکی از بزرگترین پایگاههای استکبار جهانی و قبله آمال بیشتر مارکسیستهای جهان و نقطه امید کشورهای سوسیالیستی بود. امامخمینی با دلیل و برهان فلسفی و عرفانی، نظام مارکسیسم را ورشکسته خواند و درد اصلی اتحاد جماهیر شوروی را انکار خدا و الحاد معرفی کرد (واعظزاده، ۱۳). جوادی آملی، مفسر قرآن و حامل نامه، در درس تفسیر قرآن در مسجد اعظم قم گزارشی از نامه و سفر خود را مطرح کرد (حوزه) و شرح مفصلی به نام «آوای توحید» بر نامه نوشت. این نامه به زبانهای دیگر ازجمله به زبان روسی ترجمه شد (بیگدلی). | |||
فروپاشی شوروی: گورباچف پس از به قدرت رسیدن از حزب کمونیست استعفا و مرکزیت آن را منحل کرد و اموال آن را به شوراها تحویل داد (هاشمی رفسنجانی، سازندگی و شکوفایی، ۲۸۶). وی امید داشت با حفظ اقتدار شوروی بتواند نابسامانیها را اصلاح کند (همان، ۳۱۹)؛ ولی ضعفهای سیاسی و اقتصادی دورههای پیشین پیش از پیش خود را نشان داد (درویشی، ۳۰ ـ ۳۱). فشارهای غرب از یکسو و فشارهای بوریس یلتسین معاون وی زمینه را برای فروپاشی آماده میکرد، تا آنکه بر اثر نابسامانیهای مزمن گذشته و فشار سیاسی و اقتصادی غرب بهویژه امریکا در سال ۱۹۹۱م جمهوریهای لتونی، استونی، لیتوانی و اوکراین از حوزه اتحاد شوروی جدا شدند و پس از آن جمهوریهای آسیای میانه و قفقاز نیز اعلان جدایی کردند (گورباچف، ۱۰۱۲). سرانجام گورباچف ضعیف و بیقدرت شد و مدیریت بحران به دست معاون وی یلتسین افتاد (هاشمی رفسنجانی، سازندگی و شکوفایی، ۴۴۸؛ خامنهای، ۱۳۷۹، ۶۷ ـ ۶۸) و اصلاحات لیبرالی گورباچف شکست خورد (درویشی، ۳۳). در پایانِ سال ۱۹۹۱م گورباچف استعفا کرد و یلتسین دفتر وی را در کرملین اشغال کرد و اتحاد جماهیر شوروی منحل شد (گورباچف، ۱۰۱۵). | |||
گروهی هنگام فرستادن نامه، این جمله امامخمینی را که «از این پس باید کمونیسم را در موزههای دنیا جستجو کرد» به مسخره میگرفتند؛ ولی پس از گذشت یک سال از درگذشت ایشان همه چیز در شوروی دگرگون شد و آن پیشگویی تحقق پیدا کرد (خامنهای، ۱۳۷۰، ۱۳۴). سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی در خطبه نماز جمعه تهران در ششم بهمن ۱۳۶۸ نیز فروپاشی شوروی را پیشبینی امامخمینی و معجزه قرن خواند و یکی از علل آن را انقلاب اسلامی عنوان کرد (۵۱۲ ـ ۵۱۸). به تعبیر شوارد نادزه تحولات درونی شوروی، آن قلعهای که محکم به نظر میرسید فرو پاشاند و پیشبینیهای رهبری ایران در خصوص مارکسیسم عملی شد (۲). | |||
امامخمینی | |||
از | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع|۲}} | {{منابع|۲}} | ||
* | |||
* | * قرآن کریم. | ||
* | * ابراهیمی، محمدرضا، اتحاد جماهیر شوروی آنگونه که هست، تهران، رواق، چاپ اول، ۱۳۶۳ش. | ||
* | * اسلوند، آندره، چرا اصلاحات بازار موفق شد و دموکراسی شکست خورد، ترجمه جعفر خیرخواهان، روزنامه دنیای اقتصاد، ۳۱/۶/۱۳۸۷ش. | ||
* | * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | ||
*مؤسسه تنظیم و | * امیدوار، احمد، حسین یکتا، حضرت امامخمینی و انقلاب اسلامی روایتی جهانی، تهران، سازمان عقیدتی سیاسی ناجا، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
* | * ایکمن، دیوید و همکاران، زندگی گورباچف، ترجمه حمید جرایدی، تهران، شرکت توسعه کتابخانههای ایران، چاپ اول، ۱۳۷۰ش. | ||
* | * ایوذنف، یوری، یادداشت، چاپشده در امامخمینی در حدیث دیگران، به کوشش علیاکبر مرتضایی، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | ||
* | * بیگدلی، غلامحسین، پایگاه اطلاعرسانی فرهیختگان، ۱۹/۱۱/۱۳۸۸ش. | ||
* جام جم، روزنامه، ۱۴/۵/۱۳۹۱ش. | |||
* جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۵/۱۰/۱۳۹۳. | |||
* ۱۴/۱۰/۱۳۹۴ش. | |||
* جوادی آملی، عبدالله، آوای توحید، قم، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۷۳ش. | |||
* حدیدچی (دباغ)، مرضیه، خاطرات مرضیه حدیدچی، به کوشش محسن کاظمی، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. | |||
* حوزه، پایگاه اطلاعرسانی حوزه، ۲۷/۲/۱۳۹۱ش. | |||
* خامنهای، سیدعلی، بیانات، نرمافزار حدیث ولایت. | |||
* دانکاس، کارر، اسلام و مسلمانان در روسیه، ترجمه حسن حبیبی، تهران، حسینیه ارشاد، چاپ اول، ۱۳۵۷ش. | |||
* درویشی سهتلانی، فرهاد، نامه امامخمینی به گورباچف، مجله مطالعات انقلاب اسلامی، شماره ۱۳، ۱۳۸۷ش. | |||
* رامین، علی و دیگران، دانشنامه دانشگستر، تهران، مؤسسه دانشگستر، چاپ اول، ۱۳۸۹ش. | |||
* رحمتالهی، حسین، بررسی سیاسی ـ حقوقی تشکیل و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی (فدرالیسم در شوروی)، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۱ش. | |||
* شوارد نادزه، ادوارد، مصاحبه، روزنامه جمهوری اسلامی، ۳/۱۱/۱۳۷۱ش. | |||
* عثمانف، امیربیک، مصاحبه، چاپشده در امامخمینی و جهان معاصر، گفتگوها توسط سهراب هادی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | |||
* قولف، قریب، مصاحبه، چاپشده در امامخمینی و جهان معاصر، گفتگوها توسط سهراب هادی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | |||
* الکساندر، بنیکس و براکس آپ مری، مسلمانان شوروی گذشته، حال و آینده، ترجمه کاوه بیات، تهران دفتر نشرفرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۱ش. | |||
* کلاته عربی، جواد، امامخمینی و رسالت جهانی هدایت تحلیل و بررسی پیام امامخمینی به گورباچف، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۹۲ش. | |||
* کندی، پل، پیدایش و فروپاشی قدرتهای بزرگ، ترجمه عبدالرضا غفرانی، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۰ش. | |||
* کولایی، الهه، اتحاد شوروی و انقلاب اسلامی ایران، تهران، علم، چاپ اول، ۱۳۹۰ش. | |||
* گورباچف، میخائیل، خاطرات میخائیل گورباچف، ترجمه فریدون دولتشاهی، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | |||
* مانیان، عبدالحسین، تحلیل نامه امامخمینی به گورباچف، تهران، اداره کل پژوهشهای سیما، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | |||
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | |||
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۵، تهران، صدرا، چاپ سوم، ۱۳۸۶ش. | |||
* همو، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۳، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۲ش. | |||
* موسوی اردبیلی، سیدعبدالکریم، همپای انقلاب، (خطبههای نمازجمعه موسوی اردبیلی)، تدوین سیدمحمدباقر نجفی کازرونی، قم، دانشگاه مفید، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. | |||
* میشین، نیکولای، گزارش، چاپشده در پنجاه تصویر از امام و ایران پس از انقلاب، به کوشش محمدرضا نادرپور، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | |||
* نیازاف، عبدالوحید، یادداشت، چاپشده در امامخمینی در حدیث دیگران، به کوشش علیاکبر مرتضایی، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | |||
* واعظزاده خراسانی، محمد، رهنمودهای امام امت در سالی که گذشت، مجله مشکوة، شماره ۲۱، ۱۳۶۷ش. | |||
* هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۷، پایان دفاع، آغاز بازسازی، به کوشش علیرضا هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش. | |||
* همو، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۷۰، سازندگی و شکوفایی، به کوشش عماد هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۹۳ش. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} |