کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۲: خط ۶۲:
ب) '''اعتقادداشتن به معاد''': اعتقاد به جهان پس از مرگ و حسابرسی مردگان در همه ادیان الهی وجود داشته‌است؛<ref>همو، تقریرات، ۳/۵۴ و ۱۹۵.</ref> بلکه بسیاری از ادیان غیر الهی نیز به جهان پس از مرگ معتقدند.<ref>← ناس، ۲۳ و ۲۳۶.</ref> برخی مانند بوداییان باور دارند انسان پس از مرگ بر اساس اعمالی که انجام داده‌است به کالبدی نوین بازمی‌گردد و با مرگ، جسم مادی از میان نمی‌رود و روح او در درون جسم دیگری حلول می‌کند.<ref>همان، ۱۹۰.</ref> {{ببینید|تناسخ}}
ب) '''اعتقادداشتن به معاد''': اعتقاد به جهان پس از مرگ و حسابرسی مردگان در همه ادیان الهی وجود داشته‌است؛<ref>همو، تقریرات، ۳/۵۴ و ۱۹۵.</ref> بلکه بسیاری از ادیان غیر الهی نیز به جهان پس از مرگ معتقدند.<ref>← ناس، ۲۳ و ۲۳۶.</ref> برخی مانند بوداییان باور دارند انسان پس از مرگ بر اساس اعمالی که انجام داده‌است به کالبدی نوین بازمی‌گردد و با مرگ، جسم مادی از میان نمی‌رود و روح او در درون جسم دیگری حلول می‌کند.<ref>همان، ۱۹۰.</ref> {{ببینید|تناسخ}}


ج) '''هماهنگ‌بودن دین با فطرت''': اندیشمندان اسلامی با استناد به قرآن کریم (روم، ۳۰) و روایات،<ref>کلینی، ۲/۱۲.</ref> احکام دین حنیف را که دربردارنده معارف، اخلاق و اعمال است، منطبق بر فطرت می‌دانند<ref>طبرسی، ۳/۲۶۶؛ طباطبایی، ۷/۲۴۸.</ref> که تبدیل و تغییر در آن راه ندارد و به حسب حالات و زمان‌ها تغییر نمی‌کند.<ref>طباطبایی، ۷/۲۴۸.</ref> امام‌خمینی نیز توحید بلکه تمام معارف حقه را امری فطری می‌داند<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، چهل حدیث، ۱۸۰.</ref> و فطرةاللّه را در قرآن کریم<ref>روم، ۳۰.</ref> حالت و هیئتی می‌داند که خداوند، خلق را بر آن قرار داده‌است و از لوازم وجود آنها و از چیزهایی است که در اصل خلقت انسان وجود دارد و همه مردم در آن مشترک‌اند؛ بنابراین اعتقاد به معاد، نبوت، وجود ملائکه، فرستادن کتاب‌های آسمانی و ارائه طریق هدایت همه از اموری‌اند که منطبق بر فطرت‌اند (امام‌خمینی، صحیفه امام، چهل حدیث، ۱۸۰همچنان‌که سرچشمه تمام خیرات و فضایل در نور فطرت و منطبق بر آن است.<ref>حدیث جنود، ۸۳.</ref> {{ببینید|فطرت}}  
ج) '''هماهنگ‌بودن دین با فطرت''': اندیشمندان اسلامی با استناد به قرآن کریم (روم، ۳۰) و روایات،<ref>کلینی، ۲/۱۲.</ref> احکام دین حنیف را که دربردارنده معارف، اخلاق و اعمال است، منطبق بر فطرت می‌دانند<ref>طبرسی، ۳/۲۶۶؛ طباطبایی، ۷/۲۴۸.</ref> که تبدیل و تغییر در آن راه ندارد و به حسب حالات و زمان‌ها تغییر نمی‌کند.<ref>طباطبایی، ۷/۲۴۸.</ref> امام‌خمینی نیز توحید بلکه تمام معارف حقه را امری فطری می‌داند<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، چهل حدیث، ۱۸۰.</ref> و فطرةاللّه را در قرآن کریم<ref>روم، ۳۰.</ref> حالت و هیئتی می‌داند که خداوند، خلق را بر آن قرار داده‌است و از لوازم وجود آنها و از چیزهایی است که در اصل خلقت انسان وجود دارد و همه مردم در آن مشترک‌اند؛ بنابراین اعتقاد به معاد، نبوت، وجود ملائکه، فرستادن کتاب‌های آسمانی و ارائه طریق هدایت همه از اموری‌اند که منطبق بر فطرت‌اند؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، چهل حدیث، ۱۸۰.</ref> همچنان‌که سرچشمه تمام خیرات و فضایل در نور فطرت و منطبق بر آن است.<ref>حدیث جنود، ۸۳.</ref> {{ببینید|فطرت}}  


د) '''عقلانی‌بودن دین''': قرآن کریم به التزام انسان به تعقل و اندیشه‌ورزی و تدبر و تفکر در آیات الهی در همه عرصه‌ها تأکید کرده‌است.<ref>بقره، ۲۱۹؛ رعد، ۳؛ ← ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ۲/۵۲۵.</ref> در روایات نیز به ارزش و اهمیت عقل توجه شده و حکمت الهی را تنها با عقل قابل دسترسی دانسته‌است؛<ref>کلینی، ۱/۲۸.</ref> {{ببینید|عقل(۱) | عقل(۲)}} همچنان‌که یکی از منابع و مدارک احکام در شرع به همراه کتاب، سنت و اجماع، عقل است<ref>مطهری، ۳/۱۹۰.</ref> و فقها نیز به تلازم و تطابق میان حکم عقل (بدیهی) و شرع تأکید کرده‌اند.<ref>خویی، ۳/۱۱.</ref> احکام و قوانین دین بر اساس مصالح و مفاسد واقعی و بر پایه حکمت است؛<ref>نایینی، ۱/۲۸۷؛ سبحانی، ۸/۲۰۷.</ref> ولی از آنجا که عقل به‌تنهایی برای دستیابی به احکام الهی کافی نیست، این دستورها از ناحیه شرع و به واسطه پیامبر اکرم(ص) به مردم ابلاغ شده‌است.<ref>حر عاملی، ۳۶۸.</ref> امام‌خمینی نیز تأکید دارد که انبیای الهی مردم را به قانون عقل و پیروی از آن دعوت کرده‌اند<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، چهل حدیث، ۶ و۱۷.</ref> و در صورتی که دین و عقل در مرحله عمل در کنار یکدیگر قرار گیرند، جهان یک‌پارچه نورانیت و عدالت می‌شود.<ref>حدیث جنود، ۲۴۶.</ref> {{ببینید|عقل(۳)}}
د) '''عقلانی‌بودن دین''': قرآن کریم به التزام انسان به تعقل و اندیشه‌ورزی و تدبر و تفکر در آیات الهی در همه عرصه‌ها تأکید کرده‌است.<ref>بقره، ۲۱۹؛ رعد، ۳؛ ← ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ۲/۵۲۵.</ref> در روایات نیز به ارزش و اهمیت عقل توجه شده و حکمت الهی را تنها با عقل قابل دسترسی دانسته‌است؛<ref>کلینی، ۱/۲۸.</ref> {{ببینید|عقل(۱) | عقل(۲)}} همچنان‌که یکی از منابع و مدارک احکام در شرع به همراه کتاب، سنت و اجماع، عقل است<ref>مطهری، ۳/۱۹۰.</ref> و فقها نیز به تلازم و تطابق میان حکم عقل (بدیهی) و شرع تأکید کرده‌اند.<ref>خویی، ۳/۱۱.</ref> احکام و قوانین دین بر اساس مصالح و مفاسد واقعی و بر پایه حکمت است؛<ref>نایینی، ۱/۲۸۷؛ سبحانی، ۸/۲۰۷.</ref> ولی از آنجا که عقل به‌تنهایی برای دستیابی به احکام الهی کافی نیست، این دستورها از ناحیه شرع و به واسطه پیامبر اکرم(ص) به مردم ابلاغ شده‌است.<ref>حر عاملی، ۳۶۸.</ref> امام‌خمینی نیز تأکید دارد که انبیای الهی مردم را به قانون عقل و پیروی از آن دعوت کرده‌اند<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، چهل حدیث، ۶ و۱۷.</ref> و در صورتی که دین و عقل در مرحله عمل در کنار یکدیگر قرار گیرند، جهان یک‌پارچه نورانیت و عدالت می‌شود.<ref>حدیث جنود، ۲۴۶.</ref> {{ببینید|عقل(۳)}}
confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸

ویرایش