confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''خوف و رجا'''، ترس از عقاب یا هیبت خداوند و امید به رحمت او. | '''خوف و رجا'''، ترس از عقاب یا هیبت [[خدا|خداوند]] و امید به رحمت او. | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
خوف به معنای ترس و واهمه<ref>جوهری، الصحاح، ۱۳۵۹/۴؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۹۹/۹.</ref> و در برابر رجا به معنای امید و آرزو<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۳۰۹/۱۴؛ زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ۴۴۷/۱۹.</ref> است. در اصطلاح اخلاق، خوف به معنای ترس از عقابی است که انسان به سبب ارتکاب محرمات، انتظار آن را دارد<ref>خواجهنصیر، اوصاف الاشراف، ۵۱؛ نراقی، معراج السعاده، ۱۷۰.</ref> و در اصطلاح | خوف به معنای ترس و واهمه<ref>جوهری، الصحاح، ۱۳۵۹/۴؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۹۹/۹.</ref> و در برابر رجا به معنای امید و آرزو<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۳۰۹/۱۴؛ زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ۴۴۷/۱۹.</ref> است. در اصطلاح اخلاق، خوف به معنای ترس از عقابی است که انسان به سبب ارتکاب محرمات، انتظار آن را دارد<ref>خواجهنصیر، اوصاف الاشراف، ۵۱؛ نراقی، معراج السعاده، ۱۷۰.</ref> و در اصطلاح [[عرفان]]، اضطراب ناشی از اطلاع بر اخبار و انذار [[پیامبران|رسولان الهی]] است.<ref>انصاری، مجموعه رسائل فارسی، منازل السائرین، ۵۰.</ref> | ||
رجا در اصطلاح اخلاق و عرفان به معنای امید به امری محبوب از ناحیه حقتعالی است.<ref>قشیری، رساله قشیریه، ۲۵۹؛ نراقی، جامع السعادات، ۱/۲۸۰؛ نراقی، معراج السعاده، ۲۰۲.</ref> امامخمینی نیز خوف را ترس از حقتعالی میداند که از تجلّی جلال و کبریای حق یا تفکّر در حساب و عذاب الهی یا نقصان فرد در انجام امر الهی ناشی میشود<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۷ ـ ۱۳۸.</ref> و رجا را امید به رحمت حق میداند که از ادراک رحمت مطلقه حق به دست میآید.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۲۹.</ref> | رجا در اصطلاح [[اخلاق]] و عرفان به معنای امید به امری محبوب از ناحیه حقتعالی است.<ref>قشیری، رساله قشیریه، ۲۵۹؛ نراقی، جامع السعادات، ۱/۲۸۰؛ نراقی، معراج السعاده، ۲۰۲.</ref> [[امامخمینی]] نیز خوف را ترس از حقتعالی میداند که از تجلّی جلال و کبریای حق یا تفکّر در حساب و عذاب الهی یا نقصان فرد در انجام امر الهی ناشی میشود<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۷ ـ ۱۳۸.</ref> و رجا را امید به رحمت حق میداند که از ادراک رحمت مطلقه حق به دست میآید.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۲۹.</ref> | ||
واژگانی چون خشیت، حزن با خوف و طمع، با رجا مرتبطاند. خشیت حالتی است که در برابر عظمت خالق به دست میآید.<ref>خواجهنصیر، اوصاف الاشراف، ۵۲ ـ ۵۵.</ref> فرق خوف و خشیت در این است که خشیت به منزله علت است و خوف به منزله معلول؛<ref>گیلانی، ترجمه و شرح مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقه، ۴۰.</ref> حزن حالتی است که از واردشدن مکروه یا ازدستدادن محبوبی بهوجود میآید<ref>جرجانی، کتاب التعریفات، ۳۸.</ref> و نسبت به گذشتهاست؛ در حالیکه خوف نسبت به آینده است.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۵۷/۵.</ref> طمع نیز غیر از رجاست؛ زیرا در رجا امید به رحمت، همراه عمل است؛ در حالیکه طمع همراه عمل نیست و یا ملاحظه نمیگردد.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۹۳.</ref> | واژگانی چون خشیت، حزن با خوف و طمع، با رجا مرتبطاند. خشیت حالتی است که در برابر عظمت خالق به دست میآید.<ref>خواجهنصیر، اوصاف الاشراف، ۵۲ ـ ۵۵.</ref> فرق خوف و خشیت در این است که خشیت به منزله علت است و خوف به منزله معلول؛<ref>گیلانی، ترجمه و شرح مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقه، ۴۰.</ref> حزن حالتی است که از واردشدن مکروه یا ازدستدادن محبوبی بهوجود میآید<ref>جرجانی، کتاب التعریفات، ۳۸.</ref> و نسبت به گذشتهاست؛ در حالیکه خوف نسبت به آینده است.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۵۷/۵.</ref> طمع نیز غیر از رجاست؛ زیرا در رجا امید به رحمت، همراه عمل است؛ در حالیکه طمع همراه عمل نیست و یا ملاحظه نمیگردد.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۹۳.</ref> | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
خوف و رجا از مباحث مهم در اخلاق و عرفان است و اهل معرفت آن دو را دو بال برای سیر سالک معرفی میکنند؛<ref>مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ۳۸۱/۱؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۴۸/۷.</ref> زیرا پیشرفت و سعادت آدمی در گرو اعتدال روحی و قوای نفسانی است. در قرآن | خوف و رجا از مباحث مهم در اخلاق و عرفان است و اهل معرفت آن دو را دو بال برای سیر سالک معرفی میکنند؛<ref>مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ۳۸۱/۱؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۴۸/۷.</ref> زیرا پیشرفت و سعادت آدمی در گرو اعتدال روحی و قوای نفسانی است. در [[قرآن|قرآن کریم]]، آیات پرشماری با انذارهای خود، [[اسلام|مسلمانان]] را خائف<ref>هود(ع)، ۱۱۹؛ نبأ، ۲۱ ـ ۲۶؛ حاقه، ۲۶ ـ ۳۷.</ref> و با بشارتهای خود، آنان را به لطف و کرم خداوند امیدوار<ref>نحل، ۱۱۹؛ زمر، ۱۵۳.</ref> کردهاست و در برخی منابع روایی بابی به آن اختصاص یافتهاست.<ref>کلینی، الکافی، ۶۷/۲؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۲۱۶/۱۵.</ref> | ||
بحث از خوف و رجا، پیشینهای دراز در کتابهای اخلاقی و عرفانی دارد. کتابهای التعرف کلاباذی (م۳۸۰)<ref>کلاباذی، التعرف، ۹۷ ـ ۹۸.</ref> و اللمع سرّاج (م۳۷۸)،<ref>سرّاج طوسی، اللمع فی التصوف، ۱۱۱ ـ ۱۱۴.</ref> از نخستین کتابهای عرفان عملی دراینباره است. علمای اخلاق در کتابهای اخلاقی به خوف ناپسند، مانند خوف از مرگ یا مردم نیز اشاره کردهاند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۷۳/۷ ـ ۲۷۵؛ نراقی، جامع السعادات، ۱/۲۴۶.</ref> امامخمینی در آثار اخلاقی و عرفانی خود چون شرح چهل حدیث<ref>امامخمینی، شرح چهل حدیث، ۲۲۱.</ref> به تبیین روایتی درباره خوف و رجا پرداخته، در کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل<ref>امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۱۲۹، ۱۳۷ و ۳۲۵.</ref> به تکمیل آن مباحث پرداختهاست. ایشان با بررسی مبادی و آثار خوف و رجا و با تقسیم خوف به خوف اخص خواص و خوف اولیا، خوف عوام و خوف خواص، به تحلیل آنها پرداختهاست.<ref>امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۳۲۷ ـ ۳۲۸.</ref> | بحث از خوف و رجا، پیشینهای دراز در کتابهای اخلاقی و عرفانی دارد. کتابهای التعرف کلاباذی (م۳۸۰)<ref>کلاباذی، التعرف، ۹۷ ـ ۹۸.</ref> و اللمع سرّاج (م۳۷۸)،<ref>سرّاج طوسی، اللمع فی التصوف، ۱۱۱ ـ ۱۱۴.</ref> از نخستین کتابهای عرفان عملی دراینباره است. علمای اخلاق در کتابهای اخلاقی به خوف ناپسند، مانند خوف از مرگ یا مردم نیز اشاره کردهاند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۷۳/۷ ـ ۲۷۵؛ نراقی، جامع السعادات، ۱/۲۴۶.</ref> امامخمینی در آثار اخلاقی و عرفانی خود چون شرح چهل حدیث<ref>امامخمینی، شرح چهل حدیث، ۲۲۱.</ref> به تبیین روایتی درباره خوف و رجا پرداخته، در کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل<ref>امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۱۲۹، ۱۳۷ و ۳۲۵.</ref> به تکمیل آن مباحث پرداختهاست. ایشان با بررسی مبادی و آثار خوف و رجا و با تقسیم خوف به خوف اخص خواص و خوف اولیا، خوف عوام و خوف خواص، به تحلیل آنها پرداختهاست.<ref>امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۳۲۷ ـ ۳۲۸.</ref> | ||
== حقیقت خوف و رجا == | == حقیقت خوف و رجا == | ||
خوف و رجا دو حالت نفسانی است که اهل معرفت آنها را ازجمله مقامات سالکان شمردهاند.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۴۹.</ref> علمای اخلاق نیز این دو را صفتی نفسانی میدانند که اگر شخص انتظار پیشامد امر مکروهی را در آینده داشته باشد، در قلب دردی به وجود میآید که خوف نامیده میشود و اگر توقع محبوبی داشته باشد، در قلب لذت و راحتیای احساس میشود که همان رجا است.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۷۳/۱۲؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۴۹/۷.</ref> | خوف و رجا دو حالت [[نفس|نفسانی]] است که اهل معرفت آنها را ازجمله مقامات سالکان شمردهاند.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۴۹.</ref> [[اخلاق|علمای اخلاق]] نیز این دو را صفتی نفسانی میدانند که اگر شخص انتظار پیشامد امر [[مکروه|مکروهی]] را در آینده داشته باشد، در قلب دردی به وجود میآید که خوف نامیده میشود و اگر توقع محبوبی داشته باشد، در قلب لذت و راحتیای احساس میشود که همان رجا است.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۷۳/۱۲؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۴۹/۷.</ref> | ||
امامخمینی خوف و رجا را از فطریات مخموره انسان و از جنود عقل میداندکه خوف از ادراک عظمت و هیبت<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۳۲۹.</ref> و رجا از امید به رحمت همراه با عمل به دست میآید؛<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۹۳.</ref> زیرا انسان با توجه به معرفت فطریای که به حق دارد، رحمت او را ادراک میکند و این سبب امید به رحمت حق و توجه به قصور ذاتی خود میشود.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۶ ـ ۱۳۷.</ref> در برابر اگر این فطرت محجوب شود، از رحمت حق مأیوس گشته، به قنوط و ناامیدی مبتلا میگردد و لازمه آن محدود دانستن رحمت و اسما و صفات حق است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۸.</ref> | [[امامخمینی]] خوف و رجا را از فطریات مخموره انسان و از جنود عقل میداندکه خوف از ادراک عظمت و هیبت<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۳۲۹.</ref> و رجا از [[امید]] به رحمت همراه با عمل به دست میآید؛<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۹۳.</ref> زیرا [[انسان]] با توجه به معرفت فطریای که به حق دارد، رحمت او را ادراک میکند و این سبب امید به رحمت حق و توجه به قصور ذاتی خود میشود.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۶ ـ ۱۳۷.</ref> در برابر اگر این [[فطرت]] محجوب شود، از رحمت حق مأیوس گشته، به قنوط و ناامیدی مبتلا میگردد و لازمه آن محدود دانستن رحمت و اسما و صفات حق است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۸.</ref> | ||
امامخمینی رجای حقیقی را رجایی میداند که موجب سستی در انجام وظیفه و عبادت نشود، در عین حال شخص بر اعمال خود اعتماد نداشته و به رحمت حق امیدوار باشد و آنچه موجب سستی شود را غرور میشمارد و بر اجتناب از آن تأکید میکند.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۱ ـ ۱۳۳؛ امامخمینی، ۲۲۷ ـ ۲۲۸.</ref> ایشان با استناد به روایتی از امامصادق(ع) که رجای افراد مبتلا به گناه را دروغ شمردهاست،<ref>کلینی، الکافی، ۶۸/۲.</ref> معتقد است رجای صحیح آن است که شخص از تمام اسباب و نعمتهایی که به او عنایت شده، استفاده کند و پس از آن به انتظار و امید آن باشد که حقتعالی با عنایات سابقه خود اسبابی که تحت اختیار او نیست، فراهم سازد و موانع و مفسدات را رفع کند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۲۷ ـ ۲۲۹؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۱ ـ ۱۳۷</ref> به اعتقاد ایشان غرور از بزرگترین جنود ابلیس است، بر خلاف رجا که از جنود رحمان است؛ مغرور هم به حسب مبادی و هم به حسب آثار با رجا اختلاف دارد؛ زیرا مبدأ رجا علم به سعه رحمت است و مبدأ غرور تعاون به امر الهی است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۱ ـ ۱۳۲.</ref> | امامخمینی رجای حقیقی را رجایی میداند که موجب سستی در انجام وظیفه و عبادت نشود، در عین حال شخص بر اعمال خود اعتماد نداشته و به رحمت حق امیدوار باشد و آنچه موجب سستی شود را غرور میشمارد و بر اجتناب از آن تأکید میکند.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۱ ـ ۱۳۳؛ امامخمینی، ۲۲۷ ـ ۲۲۸.</ref> ایشان با استناد به روایتی از [[امامصادق(ع)]] که رجای افراد مبتلا به گناه را دروغ شمردهاست،<ref>کلینی، الکافی، ۶۸/۲.</ref> معتقد است رجای صحیح آن است که شخص از تمام اسباب و نعمتهایی که به او عنایت شده، استفاده کند و پس از آن به انتظار و امید آن باشد که حقتعالی با عنایات سابقه خود اسبابی که تحت اختیار او نیست، فراهم سازد و موانع و مفسدات را رفع کند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۲۷ ـ ۲۲۹؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۱ ـ ۱۳۷</ref> به اعتقاد ایشان غرور از بزرگترین جنود ابلیس است، بر خلاف رجا که از جنود رحمان است؛ مغرور هم به حسب مبادی و هم به حسب آثار با رجا اختلاف دارد؛ زیرا مبدأ رجا علم به سعه رحمت است و مبدأ غرور تعاون به امر الهی است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۱ ـ ۱۳۲.</ref> | ||
== اقسام و مراتب == | == اقسام و مراتب == |