کاربر:Salehi/صفحه تمرین۶: تفاوت میان نسخهها
(خالی کردن صفحه تمرین) برچسبها: خالی کردن واگردانی دستی |
(اصلاح ارقام) برچسب: برگرداندهشده |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''کمیته استقبال'''، تشکیلاتی برای سازماندهی و برگزاری مراسم استقبال از امامخمینی هنگام بازگشت از تبعید به کشور، بهمن ۱۳۵۷. | |||
در پی اوجگیری مبارزات مردم ایران علیه رژیم پهلوی بهویژه تظاهرات بزرگ تاسوعا و عاشورا که امامخمینی آن را رفراندوم بزرگ علیه محمدرضا پهلوی خواند (۵/۲۲۱ ـ ۲۲۲) (← مقاله تاسوعا و عاشورا) و فرار او از ایران (← مقاله فرار شاه) و راهپیمایی میلیونی مردم در اربعین حسینی (۲۹ دی ۱۳۵۷)، امامخمینی در پیامی اعلام کرد بهزودی به ایران باز خواهد گشت (۵/۵۰۲). امریکا و شاپور بختیار آخرین نخستوزیر رژیم پهلوی با بازگشت امامخمینی در این مقطع مخالف بودند (همان، ۶/۲۳۰ و ۲۸۲؛ سولیوان، ۴۵۸ ـ ۴۵۹). برخی از انقلابیون داخل ایران نیز به دلیل نامعلومبودن واکنش رژیم، با بازگشت فوری ایشان مخالف بودند؛ ولی ایشان هیچ توصیهای را دراینباره نپذیرفت (کیهان، ۵/۱۱/۱۳۵۷، ۴؛ صدر حاجسیدجوادی، ۸۴؛ موسوی تبریزی، ۴۸۷). ایشان از خطرهایی که یارانش را نگران کرده بود آگاه بود و در پیام اعلامِ بازگشتِ خود تصریح کرده بود بهزودی به ایران خواهد آمد تا در کنار مردم مبارزه کند. یا شهادت نصیبش خواهد شد و یا اینکه پیروز خواهند شد و با هم راهشان را ادامه خواهند داد» (۵/۵۰۲). آنچه بیشتر امامخمینی را مصمم کرد هرچه زودتر به ایران بیاید، گسترش تهدید و ایجاد موانع از سوی رژیم با حمایت امریکا برای بازگشت بود (همان، ۶/۲۸۲ ـ ۲۸۳) (← مقاله بازگشت امامخمینی). | |||
==چگونگی شکلگیری کمیته استقبال== | |||
با قطعیشدن بازگشت امامخمینی به ایران، یاران ایشان و در صدر آنان اعضای شورای انقلاب اسلامی در صدد تدارک برگزاری هرچه باشکوهترِ مراسم استقبال از ایشان برآمدند. ایجاد مرکزی جهت هماهنگی و جلوگیری از بینظمی در این زمینه ضروری بود؛ بنابراین کمیته استقبال از امامخمینی در ۳۰/۱۰/۱۳۵۷ تشکیل شد (بادامچیان، ۳ ـ ۴) و نخستین اطلاعیه خود را درباره چگونگی مراسم در سوم بهمن انتشار داد (اطلاعات، ۳/۱۱/۱۳۵۷، ۲). عدهای ابتکار تشکیل کمیته را به شورای انقلاب (قاسملو و آقاجانپور، ۳۶) و عدهای به روحانیانی چون مرتضی مطهری و سیدمحمد حسینی بهشتی (محلاتی، ۱۰۶) نسبت دادهاند. مرتضی مطهری که به نوعی رهبریِ شورای انقلاب را بر عهده داشت، سران انقلاب را به جلسهای جهت هماهنگی در این زمینه به خانه خود فراخواند. همزمان با ایشان، سیدمحمد حسینی بهشتی نیز با دعوت از عدهای از انقلابیون در صدد تشکیل ستادی به این منظور بود. لزوم هماهنگی میان نیروهای انقلاب در این زمینه باعث شد تا جلسهای مشترک در خانه بهشتی برگزار و پس از ارائه نظرها، نهادی به نام کمیته استقبال از امامخمینی تشکیل شود (همان). همزمان با تهران، در قم نیز کمیتهای به این منظور با دعوت محمد یزدی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، از عدهای از روحانیان تشکیل شده بود؛ زیرا گمان میرفت امامخمینی نخست به قم برود؛ اما با اطلاع از استقرار ایشان در تهران، اعضای کمیته قم به تهران رفتند (یزدی، ۲۷۱ ـ ۲۷۲؛ مسعودی خمینی، ۴۰۶). | |||
==اعضای کمیته استقبال== | |||
در جلسه خانه بهشتی تصمیم گرفته شد همه گروههای سیاسی مبارز در آن کمیته عضویت داشته و در تدارک استقبال از امامخمینی فعال باشند. برخی معتقدند اعضای اصلی کمیته، مرتضی مطهری، فضلالله محلاتی، محمد مفتح و اسدالله بادامچیان بودند؛ ولی مشورت با بهشتی سبب شد از سایر گروههای سیاسی نیز افرادی دعوت شوند، تا همه خود را در استقبال از امامخمینی سهیم بدانند (بادامچیان، ۳ ـ ۴). برخی دیگر حضور افراد و گروههای مختلف در کمیته استقبال را نظر خود امامخمینی میدانند (فرخ، ۲۳۳؛ قاسملو و آقاجانپور، ۳۹). گروههای سیاسی نمایندگان خود را جهت عضویت در شورای مرکزی کمیته به این شرح معرفی کردند: مطهری از شورای انقلاب اسلامی، مفتح و محلاتی از جامعه روحانیت مبارز، هاشم صباغیان از نهضت آزادی ایران، بادامچیان از هیئتهای مؤتلفه اسلامی، کاظم سامی از جنبش انقلابی مردم ایران (جاما)، حسین شاهحسینی از جبهه ملی، علیاصغر تهرانچی از بازار و علی دانشمنفرد از انجمن اسلامی معلمان (دانشمنفرد، خاطرات، ۶۷ ـ ۶۹). درباره ترکیب و اعضای کمیته استقبال نظرهای مختلفی ارائه شده که با ترکیب اصلی کمیته سازگاری ندارد. این امر گویا بیشتر ناشی از عدم تفکیک میان اعضای اصلی و فرعی است (قاسملو و آقاجانپور، ۴۱ ـ ۴۳). | |||
==ساختار و وظایف== | |||
پس از معرفی اعضای کمیته، جلسهای رسمی در ۱/۱۱/۱۳۵۷ در مدرسه رفاه تشکیل شد و مطهری، صباغیان و مفتح، بهترتیب، رئیس، معاون و سخنگوی کمیته شدند (قاسملو و آقاجانپور، ۴۵؛ قاسمپور، کمیته استقبال، ۲۵۴)؛ اما به سبب مشغله زیاد مطهری در شورای انقلاب، به پیشنهاد خود وی، صباغیان ریاست کمیته را با نظارت ایشان بر عهده گرفت (قاسملو و آقاجانپور، ۴۵). سپس کمیته بهسرعت گروههای کاری خود را بدین شرح تشکیل داد: تبلیغات، انتظامات، تدارکات و مالی، برنامهریزی و تشریفات، برنامهریزی داخلی و پذیرایی، روابط عمومی، اطلاعات و دو واحد به صورت واحد شهرستانها و واحد خبرنگاران داخلی و خارجی (دانشمنفرد، ۷۳ ـ ۷۴؛ قاسمپور، کمیته استقبال، ۲۵۴). هر یک از این شاخهها دارای چندین زیرشاخه میشدند که از آن جمله میتوان به گروههای تبلیغات داخلی، شعار، تأسیسات، مطبوعات، تلویزیون، انتشارات، پزشکان، صوت و تصویر اشاره کرد (قاسمپور، کمیته استقبال، ۲۵۴). | |||
مسئولیت و محدوده کاری این گروهها عبارت بود از: | |||
# شاخه تبلیغات: انجام همه امور تبلیغات شامل تکثیر اعلامیهها، حضور در راهپیماییها، ابلاغ لحظهبهلحظه نظرهای امامخمینی و کمیته استقبال به مردم و تهیه شعارها (دانشمنفرد، ۷۴). مسئولیت این بخش که فعالیتهای آن گسترده و اعضای آن نیز زیاد بودند بر عهده سیدعلی خامنهای بود (مرتضاییفر، ۸؛ قاسملو و آقاجانپور، ۶۳). | |||
# شاخه انتظامات: این شاخه مراقبت و حفظ امنیتِ همهجانبه کمیته استقبال و اطراف آن (مدرسه رفاه)، حفاظت از جان امامخمینی و نظمبخشی به انتظامات راهپیماییها و انتظامات مسیر ورود امامخمینی از فرودگاه تا بهشت زهرا(س) با کمک امامان جماعت و نیروهای مؤمن مساجد را بر عهده داشت (دانشمنفرد، ۷۴؛ قاسملو و آقاجانپور، ۷۹ ـ ۸۰). محسن رفیقدوست مسئول حفاظت از امامخمینی و مدرسه رفاه بود (رفیقدوست، ۱۳۳؛ قاسملو و آقاجانپور، ۷۹). | |||
# شاخه تدارکات: فراهمکردن همه نیازهای تدارکاتیِ کمیته استقبال شامل تأمین مواد غذایی، تأمین امکانات مالی، تهیه بلندگو و غیره برای همه واحدهای فعال، آمادهسازی فرودگاه و بهشت زهرا(س)، تهیه هواپیما و بالگرد و اسکان کاروانهای اعزامی از شهرستانها بر عهده این شاخه بود. اعضای فعال این گروه رفیقدوست، سیدرضا نیّری، مرتضی الویری و دیگران بودند (قاسملو و آقاجانپور، ۸۰ ـ ۹۳). | |||
# شاخه برنامهریزی تشریفات: تهیه و تنظیم برنامهها برای ورود امامخمینی به کشور تا استقرار در مدرسه رفاه، برنامهریزی چگونگی استقبال از امامخمینی در فرودگاه و برنامههای داخل سالن فرودگاه، تنظیم و استقرار نیروهای داخل سالن و غیر آن بر عهده این شاخه بود. | |||
# شاخه برنامهریزی داخلی: تعیین و برنامهریزی تیمهای انتظامات داخل، تهیه کارت برای افراد و مانند آن بر عهده شاخه برنامهریزی داخلی بود. | |||
# شاخه واحد شهرستانها: ارتباط منظم با شهرستانها و فرستادن اعلامیهها و اخبار به شهرستانها و گرفتن اخبار و اطلاعات و نیازهای شهرستانها بر عهده این شاخه بود. | |||
# شاخه خبرنگاران: آمادهکردن زمینه مناسب برای پوشش اخبار نهضت اسلامی توسط خبرنگاران داخلی و خارجی در داخل و خارج از کشور را این شاخه بر عهده گرفته بود (دانشمنفرد، ۷۳ ـ ۷۵). | |||
این شاخهها برای سهولت اقدامات خود، گروههای کاری را تشکیل دادند که از آن جمله میتوان به گروههای تبلیغات داخلی با عضویت افرادی چون مهدی سعیدمحمدی، محمود مرتضاییفر، عباس عطری، مرتضی لاجوردی، محمد واحدی، مهدی غیوران، عباس یزدانپناه و گروه شعار با عضویت مرتضی بهرامی، حسن راستگو، کاظم نیکنام و دیگران اشاره کرد. گروه تأسیسات، صوت و تصویر، مطبوعات، تلویزیون، پزشکان و گروه تلکس هر یک دارای چند عضو و به یکی از شاخههای اصلی هفتگانه مربوط بودند (قاسمپور، دهه سرنوشتساز، ۹۴؛ قاسملو و آقاجانپور، ۶۰ ـ ۶۴). | |||
==عملکرد کمیته استقبال== | |||
کمیته استقبال کارهای زیادی انجام داد، ازجمله: | |||
# انتخاب مکان اقامت امامخمینی: امامخمینی از پاریس پیغام داده بود برای ایشان در پایین شهر تهران و در مکانی که متعلق به شخص خاصی نباشد، محلی تهیه کنند. هیئتی از سوی کمیته استقبال، بیشتر مساجد بزرگ تهران و چندین باغ را بازدید کرد. سرانجام در جلسهای با حضور بهشتی، اکبر هاشمی رفسنجانی و چند تن دیگر، مدرسه رفاه (← مقاله مدرسه رفاه ـ مدرسه علوی) واقع در خیابان ایران از آن جهت که پس از تبعید امامخمینی در همان سالهای تبعید، با اجازه ایشان از محل وجوهات شرعی ساخته شده بود، تأیید شد و شورای انقلاب نیز آن را تصویب کرد و به امامخمینی اطلاع داده شد و ایشان نیز آن را پسندید. این مدرسه به محل ستاد کمیته استقبال تبدیل شد (رسالت). | |||
# حفاظت امامخمینی: گروههای زیادی از سازمان مجاهدین خلق ایران تا گروههایی چون صف و موحدین همه خواهان بر عهده گرفتن مسئولیت حفاظت از امامخمینی بودند. این موضوع در کمیته استقبال بررسی شد و حفاظت از جان ایشان به شاخه تدارکات و انتظامات کمیته استقبال (قاسمپور، دهه سرنوشتساز ۹۷ ـ ۹۸) به ریاست رفیقدوست واگذار شد. رفیقدوست نیز پس از برنامهریزی از محمد بروجردی مسئول گروه توحیدی صف (← مقاله سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی)، برای پذیرش این مسئولیت دعوت کرد؛ ولی از پاریس به پیشنهاد ابراهیم یزدی و تأیید سیداحمد خمینی اعلام شد مسئولیت این کار به مجاهدین خلق سپرده شود که سبب اختلاف شد؛ اما پس از برخورد شدید مطهری با سپردن کار به این سازمان و جلسه شورای انقلاب که آن روزها در مقر کمیته استقبال مستقر شده بود، واگذاری حفاظت به گروه توحیدی صف تأیید شد (رفیقدوست، ۱۳۵؛ قاسملو و آقاجانپور، ۶۵ ـ ۶۸). | |||
# سازماندهی انتظامات: کمیته استقبال نیرویی با عنوان انتظامات برای برقراری امنیت و نظم در زمان ورود امامخمینی تشکیل داد و قرار شد روحانیان مورد اعتماد، در مساجد افراد را برای انتظامات شناسایی و جذب کنند. از میان داوطلبان ۷۵ هزار نفر سازماندهی شدند. برخی از آنان نیز آموزش نظامی دیدند. مسئولیت آموزش بر عهده علیاکبر براتی و محمد بروجردی بود و حسینیه انصار در تهران مرکز آموزش شد. نیروها پس از آموزش در قالب گروههای منظم، سازماندهی و در مکانهای حساس مستقر شدند. برای نیروهای انتظامات بازوبندی برای معرفی تهیه شده بود. گفته شده رژیم پهلوی برای ایجاد اخلال و برهمزدن آرامش و امنیت در زمان ورود امامخمینی اقدام به جعل شماری بازوبند کرده بود که با آگاهیِ بهموقع مسئولان مربوطه چند ساعت پیش از ورود امامخمینی آرم بازوبندها تغییر پیدا کرد و نقشه رژیم خنثی شد (رسالت؛ قاسملو و آقاجانپور، ۷۰ ـ ۷۲). | |||
# ایجاد شبکه اطلاعرسانی: در این زمینه شاخه انتظامات، تهران را به بیست منطقه تقسیم کرد و در هر منطقه یک نفر رابط با شاخه انتظامات تعیین شد. هر یک از رابطها، پانزده نفر از معتمدان آن منطقه را به عنوان معتمدان خود معین کردند. هر تصمیمی را که در شورای مرکزی کمیته استقبال گرفته میشد، رابطها به منطقه و از طریق معتمدان به محلهها ابلاغ میکردند و به این ترتیب در زمان کوتاهی کل تهران از آن تصمیم مطلع میشد (اطلاعات، ۱۲/۱۱/۱۳۵۹، ۸؛ قاسمپور، کمیته استقبال، ۲۵۴ ـ ۲۵۵). | |||
# تشریفات مراسم: کمیته استقبال تصمیم گرفته بود خیابانها را چراغانی کند و امامخمینی را با بالگردی که با نیروهای انقلابیِ نیروی هوایی هماهنگ شده بود، از فرودگاه به بهشت زهرا(س) منتقل کند؛ ولی ایشان بر آن بود مراسم ساده برگزار شود و صرفاً استقبال در حد کنترل مسیرها و نظمبخشی امور باشد (قاسمپور، دهه سرنوشتساز، ۹۹ ـ ۱۰۰؛ قاسملو و آقاجانپور، ۸۵ ـ ۸۶). به پیروی از تصمیم ایشان کمیته استقبال نیز در اطلاعیههای خود بر نظم و سادگی و حتی خودداری از ذبح گوسفند در همه طول مسیر تأکید کرد (اطلاعات، ۳/۱۱/۱۳۵۷، ۲ و ۴/۱۱/۱۳۵۷، ۱ ـ ۲). | |||
# سازماندهی تحصن و تظاهرات: از دیگر کارهای کمیته استقبال تحصن و تظاهرات برای بازگشت امامخمینی بود. بختیار در واکنش به خبر بازگشت امامخمینی در ۲/۱۱/۱۳۵۷ فرودگاه را بست (همان، ۵/۱۱/۱۳۵۷، ۱؛ قاسملو و آقاجانپور، ۱۰۶). با بستهشدن فرودگاه کمیته استقبال در صدد چارهجویی برآمد و با تشکیل جلسهای تصمیم به تحصن گرفت (خامنهای، ۶۵۰؛ مشکینی، ۲۷۸) (← مقاله بازگشت به ایران). | |||
از سوی دیگر، مردم تهران (کیهان، ۴/۱۱/۱۳۵۷ و ۵/۱۱/۱۳۵۷، ۴) و افرادی که از شهرستانها برای استقبال از امامخمینی به تهران آمده بودند، علیرغم کشتار و تهدید رژیم پهلوی، به سوی فرودگاه و دانشگاه تهران و بهشت زهرا(س) راهپیمایی کردند و خواستار بازگشت امامخمینی شدند (همان، ۸/۱۱/۱۳۵۷، ۳؛ ۹/۱۱/۱۳۵۷، ۴؛ ۱۰/۱۱/۱۳۵۷، ۲ و ۱۱/۱۱/۱۳۵۷، ۱؛ قاسملو و آقاجانپور، ۱۱۸ ـ ۱۱۹). کمیته استقبال در برگزاری این تظاهرات نیز نقش داشت و برای جلوگیری از درگیری گسترده با نظامیان، بهشتی با چند نفر به بهشت زهرا(س) و محمدرضا مهدوی کنی و تعدادی دیگر برای مدیریت اوضاع به فرودگاه رفتند. مهدوی کنی در میدان آزادی مأموریتی را که کمیته استقبال به او داده بود به مردم اعلام کرد و یادآور شد برای جلوگیری از تخریب فرودگاه و سوء استفاده برخی از افراد، به فرودگاه حمله نکنند (مهدوی کنی، ۱۹۲ ـ ۱۹۴). این اقدام کمیته استقبال در جلوگیری از قتل عام مردم در چندین تظاهرات دیگر هم تکرار شد (ناطق نوری، ۱/۱۴۶ ـ ۱۴۷؛ قاسملو و آقاجانپور، ۱۲۳ ـ ۱۲۴). کمیته نیز در برخی روزها اعلام راهپیمایی سراسری میکرد (طاهری خرمآبادی، ۲/۲۸۲ ـ ۲۸۳). به دعوت روحانیت مبارز و کمیته استقبال، در دهم بهمن اعلام راهپیمایی شد که زیادی جمعیت، میدان آزادی را به میدان امامحسین(ع) متصل کرد. پیشاپیشِ جمعیت علما و روحانیان از مناطق مختلف تهران و شهرستانها حرکت میکردند (منصوری، ۲۷۵). این تظاهرات و تظاهرات دیگری که با هماهنگی کمیته استقبال صورت میگرفت، دولت بختیار را ناگزیر به بازکردن فرودگاه کرد و در نتیجه راه بازگشت امامخمینی هموار شد (خامنهای، ۶۵۲؛ قاسملو و آقاجانپور، ۱۲۵). | |||
==برنامههای روز ورود امامخمینی== | |||
روز دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ روز سرنوشتسازی برای ملت ایران بود. هواپیمای حامل امامخمینی پس از آمادگی برای فرود، به درخواست کمیته استقبال اوج گرفت و سپس با درخواست کمیته در ساعت ۴۵: ۸ در فرودگاه مهرآباد به زمین نشست. در ساعت ۳۰: ۹ گروهی از منتخبان کمیته استقبال وارد هواپیما شدند و امامخمینی در حلقه این گروه از هواپیما خارج شد (ناطق نوری، ۱/۱۵۳؛ فردوسیپور، ۵۰۸). در سالن فرودگاه مهرآباد برخی از برنامههایی که کمیته استقبال تدارک دیده بود اجرا شد (خامنهای، ۶۵۳). سپس امامخمینی در سخنان کوتاهی ضمن تشکر از طبقات مردم، مطالبی بیان کرد (۶/۸ ـ ۹) (← مقاله بازگشت امامخمینی). پس از سخنان ایشان طبق برنامه کمیته استقبال قرار بود استقبالکنندگان به ایشان معرفی شوند و گزارشی از کمیته نفت و کمیته اعتصابات ارائه شود؛ ولی بیقراری و انتظار مردم و هجوم به سالن فرودگاه برنامهها را به هم ریخت و کمیته ناگزیر شد امامخمینی را هرچه زودتر از فرودگاه به بیرون منتقل کند (قاسملو و آقاجانپور، ۱۴۰). | |||
امامخمینی با اتومبیل بلیزری که کمیته آن را تهیه و رفیقدوست ضدگلولهاش کرده بود، از فرودگاه خارج شد. طبق برنامه قرار بود مطهری و سیداحمد خمینی و صباغیان پشت سر امامخمینی بنشینند و با بیسیم اوضاع را کنترل کنند. مطهری از همان آغاز، خود به بهشت زهرا(س) رفت. امامخمینی نیز به کسی جز فرزند خود اجازه همراهی نداد (همان، ۱۴۳). با وجود برنامهریزی دقیقِ کمیته استقبال، جمعیتِ غیر قابل پیشبینی برای استقبال، برنامهها را به هم ریخت (همان، ۱۴۵ ـ ۱۴۸)؛ ازجمله بر اساس برنامه کمیته قرار بود امامخمینی پس از برنامه فرودگاه، در دانشگاه نیز سخنرانی کند و سپس به بهشت زهرا(س) حرکت کند که با توجه به ازدحام جمعیت این کار میسر نشد (همان، ۱۴۲ و ۱۴۹). ناگزیر ایشان با بالگردی که کمیته با هماهنگی انقلابیانِ نیروی هوایی تهیه کرده بود، به خلبانی مجید دشتیان به قطعه ۱۷ شهدا منتقل شد (همان، ۱۵۰؛ قاسمپور، دهه سرنوشتساز، ۱۴۴ ـ ۱۴۶). | |||
==سخنرانی در بهشت زهرا(س)== | |||
بخش تدارکات کمیته استقبال که یکی از بخشهای فعال آن بود، در ضلع شمالی قطعه ۱۷ شهدا جایگاهی را برای سخنرانی امامخمینی ساخته بود و در اطراف آن، جایگاه ویژهای برای ۱۵۰ خبرنگار خارجی و خانوادههای شهدا در نظر گرفته بود. بهشت زهرا(س) با تصاویری از امامخمینی و شعارهای پرشماری تزیین شده بود. برای مراقبتهای پزشکی چند آمبولانس و پزشک در اطراف مستقر شده بودند. مراقبت از جایگاه اصلی بر عهده عزتالله شاهی (مطهری) بود (قاسملو و آقاجانپور، ۱۵۲). در داخل محوطه بهشت زهرا(س) نیز مأموران انتظاماتِ مردمی وسایل نقلیه و افراد را بازرسی میکردند. این تمهیدات امنیتی کارساز شد؛ زیرا دقایقی پیش از سخنرانی امامخمینی سه مرد مسلح در نزدیکی جایگاه ایشان دستگیر شدند (همان، ۱۵۲ ـ ۱۵۳). طبق برنامه، مطهری سخنرانی کوتاهی کرد. پس از آن قرار بود علیاکبر ناطق نوری خیر مقدم بگوید و بعد مفتح صحبت کند که این برنامهها اجرا نشد. تنها قاسم امانی پسر شهید صادق امانی برنامهای اجرا کرد و سپس عدهای از نوجوانان سرود کوتاهی خواندند (همان، ۱۵۳ ـ ۱۵۵؛ حسینی صالحی، ۱۶۲) و پس از آن امامخمینی سخنان مشهور خود را ایراد کرد (۶/۱۰) (← مقاله بازگشت امامخمینی). | |||
==انتقال به مدرسه رفاه و علوی== | |||
بر اساس برنامهریزیهای انجامشده بنا بود امامخمینی پس از سخنرانی به مدرسه رفاه برود؛ ولی با توجه به ازدحام جمعیت، برنامهها به هم ریخت و ایشان با آمبولانس به خارج بهشت زهرا(س) و پس از آن با بالگرد به بیمارستان هزار تختخوابی (امامخمینی) منتقل شد و از آنجاکه به دلیل فشار جمعیت، حال ایشان مساعد نبود، برای استراحت به خانه کشاورز، داماد سیدمرتضی پسندیده رفت (ناطق نوری، ۱/۱۵۹؛ قاسمپور، دهه سرنوشتساز، ۱۵۶؛ خامنهای، ۶۵۵). در مدتی که امامخمینی استراحت میکرد، اعضای کمیته بیخبر از سلامتی ایشان احتمال میدادند رژیم پهلوی ایشان را ربوده است (هاشمی رفسنجانی، ۱۶۵؛ ناطق نوری، ۱/۱۶۰)؛ اما سیداحمد خمینی آنان را از محل استقرار و سلامتی ایشان آگاه کرد (قاسملو و آقاجانپور، ۱۵۹). شب بهشتی و مهدی عراقی و شماری دیگر به خانه کشاورز رفتند و امامخمینی را به مدرسه رفاه آوردند. ایشان حدود ساعت ۲۲:۳۰ وارد مدرسه رفاه شد و با ورود ایشان حاضران در مدرسه شعارهایی همچون درود بر خمینی سر دادند (همان، ۱۶۱). امامخمینی طی سخنانی کوتاه رمز پیروزی ملت ایران را وحدت کلمه دانست و وحدت حوزههای علمیه و دانشگاههای کشور را بزرگترین پیروزی خواند و هشدار داد برخی با نام ملیت در صدد حفظ منافع بیگانگاناند (۶/۲۱ ـ ۲۲). ایشان صبح روزِ بعد به مدرسه علوی منتقل شد. برنامهریزی دیدارها و ملاقاتها و نیز حفاظت از امامخمینی در مدرسه رفاه و پس از آن در مدرسه علوی بر عهده کمیته استقبال بود (← مقاله مدرسه رفاه ـ مدرسه علوی). | |||
==سرانجام کمیته استقبال== | |||
کمیته استقبال در آغاز تنها با هدف برگزاری مراسم استقبال از امامخمینی تشکیل شد و برنامهها و تشکیلات آن نیز بر همین اساس پایهریزی شد (قاسملو و آقاجانپور، ۶۰)؛ بنابراین برخی برآناند با ورود امامخمینی به ایران کار کمیته استقبال به پایان رسید و امور انقلاب پس از دوازدهم بهمن به دست شورای انقلاب انجام میگرفت (همان، ۱۹۹)؛ اما واقعیتهای تاریخی بیانگر آن است که پس از ورود ایشان، کمیته استقبال تغییر کاربری داد و در پیشبرد اهداف انقلاب تا پیروزی انقلاب و پس از آن نیز فعالیت کرد (قاسملو و آقاجانپور، ۶۰). کمیته استقبال در ۱۶/۱۱/۱۳۵۷ آمفیتئاتر مدرسه علوی را برای انجام مراسمِ اعلام حکمِ نخستوزیری بازرگان و اتاقهایی را برای دفتر نخستوزیر و هیئت وزیران آماده کرد و حفاظت از نخستوزیر را نیز بر عهده گرفت (رفیقدوست، ۱۵۲، دانشمنفرد، ۸۱). هنگامی که امامخمینی در ۲۱ بهمن لغو حکومتنظامی را اعلام کرد، این خبر با تلفن به مساجد و با نصب بلندگوها در مینیبوسهایی که با آرم مدرسه رفاه و علوی در اختیار بود به مردم رسانده شد. دکتر حسین عالی از کمیته پزشکی استقبال امامخمینی نیز به وسیله شبکه بیسیمِ اورژانس تهران، موضوع را پخش کرد (فرخ، ۲۳۸ ـ ۲۳۹؛ قاسملو و آقاجانپور، ۱۹۰ ـ ۱۹۱). شب ۲۱ بهمن چون احتمال حمله به مدرسه رفاه و علوی بود، کمیته استقبال در جلسهای تصمیم گرفت امامخمینی را از مقر کمیته منتقل کند؛ اما ایشان مخالفت کرد (قاسملو و آقاجانپور، ۱۹۱ ـ ۱۹۲؛ خلخالی، ۲۷۹). کمیته استقبال امنیت منطقه را تقویت کرد و افراد مسلح بسیاری تا صبح نگهبانی میدادند (قاسملو و آقاجانپور، ۱۹۲) (← مقاله دهه فجر انقلاب اسلامی). | |||
با شکست حکومتنظامی و تصرف کلانتریها و پادگانها، کمیته استقبال با صدور اطلاعیهای از مردم خواست سلاح را تحویل مدرسه رفاه یا مساجد محل بدهند (همان، ۱۹۳؛ منصوری، ۲۸۲). کمیته از صبح روز ۲۲ بهمن در مدرسه رفاه سلاح را تحویل میگرفت و افرادی نیز با کارت کمیته به میدانهای شهر و مساجد میرفتند و سلاحها را جمعآوری میکردند (ناطق نوری، ۱/۱۷۴). در حقیقت با استقرار رهبری انقلاب در مدرسه رفاه و علوی، برخی وظایف ستاد رهبری انقلاب بر عهده کمیته استقبال و ستاد اجرایی آن قرار گرفت (دانشمنفرد، ۸۰). ایجاد دفتر نخستوزیری، تبدیل مدرسه رفاه به زندان سران رژیم پهلوی و محاکمه و اعدام برخی از آنان و مهمتر از همه استقرار رهبر انقلاب در رفاه و علوی و دیگر کارها سبب شده بود کمیته استقبال مانند یک دولت کوچک عمل کند. حتی کمیته استقبال به اعضای خود مأموریت میداد برخی اماکن وابسته به رژیم پهلوی را به تصرف خود درآورند (رفیقدوست، ۱۶۰) یا احکامی را جهت امنیت مناطق تهران و شهرستانها صادر میکرد (قاسملو و آقاجانپور، ۲۰۱؛ توکلی، ۱۶۰). برخی معتقدند با ایجاد نظمی نسبی در کشور، کمیته استقبال به کمیته انقلاب تبدیل و تغییر نام داد (قاسملو و آقاجانپور، ۲۰۲ ـ ۲۰۳). اعضای کمیته استقبال در شکلگیری نهادهایی چون کمیتههای انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز نقش زیادی داشتند و بیشتر اعضای آن از بنیانگذاران نهادهای انقلابی شدند و به فعالیت در نظام اسلامی پرداختند. تشکیل کمیته استقبال نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی بود که چه بسا فقدان آن باعث خسارات جبرانناپذیری برای انقلاب و امامخمینی میشد (قاسمپور، کمیته استقبال، ۲۵۵ ـ ۲۵۶). | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس}} | |||
==منابع== | |||
{{منابع}} | |||
* اطلاعات، روزنامه، ۳/۱۱/۱۳۵۷. | |||
* ۴/۱۱/۱۳۵۷. | |||
* ۵/۱۱/۱۳۵۷ و ۱۲/۱۱/۱۳۵۹ش. | |||
* امامخمینی، سیدروح الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | |||
* بادامچیان، اسدالله، کمیته استقبال چگونه شکل گرفت، مجله شما، شماره ۱، ۱/۱۱/۱۳۵۷ش. | |||
* توکلی، احمد، خاطرات سیاسی احمد توکلی، تدوین عبدالرحمن حسنیفر، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | |||
* حسینی صالحی، اکبر، امامخمینی و هیئتهای دینی مبارز، تدوین محمدجواد مرادینیا، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. | |||
* خامنهای، سیدعلی، شرح اسم (زندگینامه آیتالله سیدعلی حسینی خامنهای، ۱۳۱۸ ـ ۱۳۵۷)، تدوین هدایتالله بهبودی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ دوم، ۱۳۹۲ش. | |||
* خلخالی، صادق، خاطرات آیتالله خلخالی، تهران، سایه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | |||
* دانشمنفرد، علی، خاطرات علی دانشمنفرد، تدوین رضا بسطامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | |||
* رسالت، روزنامه، ۱۲/۱۱/۱۳۸۷ش. | |||
* رفیقدوست، محسن، خاطرات محسن رفیقدوست، تدوین داود قاسمپور، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش. | |||
* سولیوان، ویلیام و آنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ترجمه محمود طلوعی، تهران، علم، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش. | |||
* صدر حاجسیدجوادی، احمد، خاطرات صدر انقلاب، تدوین مسعود رضوی، تهران، شهید سعید محبی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. | |||
* طاهری خرمآبادی، سیدحسن، خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، تدوین محمدرضا احمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | |||
* فرخ، فضلالله، امامخمینی و هیئتهای دینی مبارز، تدوین محمدجواد مرادینیا، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. | |||
* فردوسیپور، اسماعیل، همگام با خورشید از ایران تا ایران، خاطرات اسماعیل فردوسیپور، قم، مجتمع فرهنگی اجتماعی امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش. | |||
* قاسمپور، داوود، دهه سرنوشتساز، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. | |||
* قاسمپور، داوود، کمیته استقبال از امامخمینی، چاپشده در فرهنگنامه نهادهای انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. | |||
* قاسملو، اکبر و معصومه آقاجانپور، تاریخ شفاهی کمیته استقبال از امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۳ش. | |||
* کیهان، روزنامه، ۴/۱۱/۱۳۵۷. | |||
* ۵/۱۱/۱۳۵۷. | |||
* ۸/۱۱/۱۳۵۷. | |||
* ۹/۱۱/۱۳۵۷. | |||
* ۱۰/۱۱/۱۳۵۷و ۱۱/۱۱/۱۳۵۷ش. | |||
* محلاتی، فضلالله، خاطرات و مبارزات شهید فضلالله محلاتی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش. | |||
* مرتضاییفر، محمود، مصاحبه با محمود مرتضاییفر، آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، جلسه اول، شماره بازیابی، ۱۱۹۶۱. | |||
* مسعودی خمینی، علیاکبر، خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، تدوین جواد امامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. | |||
* مشکینی، علی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، تدوین علی درازی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۱ش. | |||
* منصوری، جواد، خاطرات جواد منصوری، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | |||
* موسوی تبریزی، سیدحسین، خاطرات حجتالاسلام موسوی تبریزی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | |||
* مهدوی کنی، محمدرضا، خاطرات آیتالله مهدوی کنی، تدوین غلامرضا خواجهسروی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش. | |||
* ناطق نوری، علیاکبر، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین علیاکبر ناطق نوری، تدوین مرتضی میردار، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش. | |||
* هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سالهای ۱۳۵۷ ـ ۱۳۵۸، انقلاب و پیروزی، به کوشش عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش. | |||
* یزدی، محمد، خاطرات آیتالله محمد یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | |||
{{پایان}} | |||
محمدصادق مزینانی |
نسخهٔ ۱۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۵۹
کمیته استقبال، تشکیلاتی برای سازماندهی و برگزاری مراسم استقبال از امامخمینی هنگام بازگشت از تبعید به کشور، بهمن ۱۳۵۷.
در پی اوجگیری مبارزات مردم ایران علیه رژیم پهلوی بهویژه تظاهرات بزرگ تاسوعا و عاشورا که امامخمینی آن را رفراندوم بزرگ علیه محمدرضا پهلوی خواند (۵/۲۲۱ ـ ۲۲۲) (← مقاله تاسوعا و عاشورا) و فرار او از ایران (← مقاله فرار شاه) و راهپیمایی میلیونی مردم در اربعین حسینی (۲۹ دی ۱۳۵۷)، امامخمینی در پیامی اعلام کرد بهزودی به ایران باز خواهد گشت (۵/۵۰۲). امریکا و شاپور بختیار آخرین نخستوزیر رژیم پهلوی با بازگشت امامخمینی در این مقطع مخالف بودند (همان، ۶/۲۳۰ و ۲۸۲؛ سولیوان، ۴۵۸ ـ ۴۵۹). برخی از انقلابیون داخل ایران نیز به دلیل نامعلومبودن واکنش رژیم، با بازگشت فوری ایشان مخالف بودند؛ ولی ایشان هیچ توصیهای را دراینباره نپذیرفت (کیهان، ۵/۱۱/۱۳۵۷، ۴؛ صدر حاجسیدجوادی، ۸۴؛ موسوی تبریزی، ۴۸۷). ایشان از خطرهایی که یارانش را نگران کرده بود آگاه بود و در پیام اعلامِ بازگشتِ خود تصریح کرده بود بهزودی به ایران خواهد آمد تا در کنار مردم مبارزه کند. یا شهادت نصیبش خواهد شد و یا اینکه پیروز خواهند شد و با هم راهشان را ادامه خواهند داد» (۵/۵۰۲). آنچه بیشتر امامخمینی را مصمم کرد هرچه زودتر به ایران بیاید، گسترش تهدید و ایجاد موانع از سوی رژیم با حمایت امریکا برای بازگشت بود (همان، ۶/۲۸۲ ـ ۲۸۳) (← مقاله بازگشت امامخمینی).
چگونگی شکلگیری کمیته استقبال
با قطعیشدن بازگشت امامخمینی به ایران، یاران ایشان و در صدر آنان اعضای شورای انقلاب اسلامی در صدد تدارک برگزاری هرچه باشکوهترِ مراسم استقبال از ایشان برآمدند. ایجاد مرکزی جهت هماهنگی و جلوگیری از بینظمی در این زمینه ضروری بود؛ بنابراین کمیته استقبال از امامخمینی در ۳۰/۱۰/۱۳۵۷ تشکیل شد (بادامچیان، ۳ ـ ۴) و نخستین اطلاعیه خود را درباره چگونگی مراسم در سوم بهمن انتشار داد (اطلاعات، ۳/۱۱/۱۳۵۷، ۲). عدهای ابتکار تشکیل کمیته را به شورای انقلاب (قاسملو و آقاجانپور، ۳۶) و عدهای به روحانیانی چون مرتضی مطهری و سیدمحمد حسینی بهشتی (محلاتی، ۱۰۶) نسبت دادهاند. مرتضی مطهری که به نوعی رهبریِ شورای انقلاب را بر عهده داشت، سران انقلاب را به جلسهای جهت هماهنگی در این زمینه به خانه خود فراخواند. همزمان با ایشان، سیدمحمد حسینی بهشتی نیز با دعوت از عدهای از انقلابیون در صدد تشکیل ستادی به این منظور بود. لزوم هماهنگی میان نیروهای انقلاب در این زمینه باعث شد تا جلسهای مشترک در خانه بهشتی برگزار و پس از ارائه نظرها، نهادی به نام کمیته استقبال از امامخمینی تشکیل شود (همان). همزمان با تهران، در قم نیز کمیتهای به این منظور با دعوت محمد یزدی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، از عدهای از روحانیان تشکیل شده بود؛ زیرا گمان میرفت امامخمینی نخست به قم برود؛ اما با اطلاع از استقرار ایشان در تهران، اعضای کمیته قم به تهران رفتند (یزدی، ۲۷۱ ـ ۲۷۲؛ مسعودی خمینی، ۴۰۶).
اعضای کمیته استقبال
در جلسه خانه بهشتی تصمیم گرفته شد همه گروههای سیاسی مبارز در آن کمیته عضویت داشته و در تدارک استقبال از امامخمینی فعال باشند. برخی معتقدند اعضای اصلی کمیته، مرتضی مطهری، فضلالله محلاتی، محمد مفتح و اسدالله بادامچیان بودند؛ ولی مشورت با بهشتی سبب شد از سایر گروههای سیاسی نیز افرادی دعوت شوند، تا همه خود را در استقبال از امامخمینی سهیم بدانند (بادامچیان، ۳ ـ ۴). برخی دیگر حضور افراد و گروههای مختلف در کمیته استقبال را نظر خود امامخمینی میدانند (فرخ، ۲۳۳؛ قاسملو و آقاجانپور، ۳۹). گروههای سیاسی نمایندگان خود را جهت عضویت در شورای مرکزی کمیته به این شرح معرفی کردند: مطهری از شورای انقلاب اسلامی، مفتح و محلاتی از جامعه روحانیت مبارز، هاشم صباغیان از نهضت آزادی ایران، بادامچیان از هیئتهای مؤتلفه اسلامی، کاظم سامی از جنبش انقلابی مردم ایران (جاما)، حسین شاهحسینی از جبهه ملی، علیاصغر تهرانچی از بازار و علی دانشمنفرد از انجمن اسلامی معلمان (دانشمنفرد، خاطرات، ۶۷ ـ ۶۹). درباره ترکیب و اعضای کمیته استقبال نظرهای مختلفی ارائه شده که با ترکیب اصلی کمیته سازگاری ندارد. این امر گویا بیشتر ناشی از عدم تفکیک میان اعضای اصلی و فرعی است (قاسملو و آقاجانپور، ۴۱ ـ ۴۳).
ساختار و وظایف
پس از معرفی اعضای کمیته، جلسهای رسمی در ۱/۱۱/۱۳۵۷ در مدرسه رفاه تشکیل شد و مطهری، صباغیان و مفتح، بهترتیب، رئیس، معاون و سخنگوی کمیته شدند (قاسملو و آقاجانپور، ۴۵؛ قاسمپور، کمیته استقبال، ۲۵۴)؛ اما به سبب مشغله زیاد مطهری در شورای انقلاب، به پیشنهاد خود وی، صباغیان ریاست کمیته را با نظارت ایشان بر عهده گرفت (قاسملو و آقاجانپور، ۴۵). سپس کمیته بهسرعت گروههای کاری خود را بدین شرح تشکیل داد: تبلیغات، انتظامات، تدارکات و مالی، برنامهریزی و تشریفات، برنامهریزی داخلی و پذیرایی، روابط عمومی، اطلاعات و دو واحد به صورت واحد شهرستانها و واحد خبرنگاران داخلی و خارجی (دانشمنفرد، ۷۳ ـ ۷۴؛ قاسمپور، کمیته استقبال، ۲۵۴). هر یک از این شاخهها دارای چندین زیرشاخه میشدند که از آن جمله میتوان به گروههای تبلیغات داخلی، شعار، تأسیسات، مطبوعات، تلویزیون، انتشارات، پزشکان، صوت و تصویر اشاره کرد (قاسمپور، کمیته استقبال، ۲۵۴). مسئولیت و محدوده کاری این گروهها عبارت بود از:
- شاخه تبلیغات: انجام همه امور تبلیغات شامل تکثیر اعلامیهها، حضور در راهپیماییها، ابلاغ لحظهبهلحظه نظرهای امامخمینی و کمیته استقبال به مردم و تهیه شعارها (دانشمنفرد، ۷۴). مسئولیت این بخش که فعالیتهای آن گسترده و اعضای آن نیز زیاد بودند بر عهده سیدعلی خامنهای بود (مرتضاییفر، ۸؛ قاسملو و آقاجانپور، ۶۳).
- شاخه انتظامات: این شاخه مراقبت و حفظ امنیتِ همهجانبه کمیته استقبال و اطراف آن (مدرسه رفاه)، حفاظت از جان امامخمینی و نظمبخشی به انتظامات راهپیماییها و انتظامات مسیر ورود امامخمینی از فرودگاه تا بهشت زهرا(س) با کمک امامان جماعت و نیروهای مؤمن مساجد را بر عهده داشت (دانشمنفرد، ۷۴؛ قاسملو و آقاجانپور، ۷۹ ـ ۸۰). محسن رفیقدوست مسئول حفاظت از امامخمینی و مدرسه رفاه بود (رفیقدوست، ۱۳۳؛ قاسملو و آقاجانپور، ۷۹).
- شاخه تدارکات: فراهمکردن همه نیازهای تدارکاتیِ کمیته استقبال شامل تأمین مواد غذایی، تأمین امکانات مالی، تهیه بلندگو و غیره برای همه واحدهای فعال، آمادهسازی فرودگاه و بهشت زهرا(س)، تهیه هواپیما و بالگرد و اسکان کاروانهای اعزامی از شهرستانها بر عهده این شاخه بود. اعضای فعال این گروه رفیقدوست، سیدرضا نیّری، مرتضی الویری و دیگران بودند (قاسملو و آقاجانپور، ۸۰ ـ ۹۳).
- شاخه برنامهریزی تشریفات: تهیه و تنظیم برنامهها برای ورود امامخمینی به کشور تا استقرار در مدرسه رفاه، برنامهریزی چگونگی استقبال از امامخمینی در فرودگاه و برنامههای داخل سالن فرودگاه، تنظیم و استقرار نیروهای داخل سالن و غیر آن بر عهده این شاخه بود.
- شاخه برنامهریزی داخلی: تعیین و برنامهریزی تیمهای انتظامات داخل، تهیه کارت برای افراد و مانند آن بر عهده شاخه برنامهریزی داخلی بود.
- شاخه واحد شهرستانها: ارتباط منظم با شهرستانها و فرستادن اعلامیهها و اخبار به شهرستانها و گرفتن اخبار و اطلاعات و نیازهای شهرستانها بر عهده این شاخه بود.
- شاخه خبرنگاران: آمادهکردن زمینه مناسب برای پوشش اخبار نهضت اسلامی توسط خبرنگاران داخلی و خارجی در داخل و خارج از کشور را این شاخه بر عهده گرفته بود (دانشمنفرد، ۷۳ ـ ۷۵).
این شاخهها برای سهولت اقدامات خود، گروههای کاری را تشکیل دادند که از آن جمله میتوان به گروههای تبلیغات داخلی با عضویت افرادی چون مهدی سعیدمحمدی، محمود مرتضاییفر، عباس عطری، مرتضی لاجوردی، محمد واحدی، مهدی غیوران، عباس یزدانپناه و گروه شعار با عضویت مرتضی بهرامی، حسن راستگو، کاظم نیکنام و دیگران اشاره کرد. گروه تأسیسات، صوت و تصویر، مطبوعات، تلویزیون، پزشکان و گروه تلکس هر یک دارای چند عضو و به یکی از شاخههای اصلی هفتگانه مربوط بودند (قاسمپور، دهه سرنوشتساز، ۹۴؛ قاسملو و آقاجانپور، ۶۰ ـ ۶۴).
عملکرد کمیته استقبال
کمیته استقبال کارهای زیادی انجام داد، ازجمله:
- انتخاب مکان اقامت امامخمینی: امامخمینی از پاریس پیغام داده بود برای ایشان در پایین شهر تهران و در مکانی که متعلق به شخص خاصی نباشد، محلی تهیه کنند. هیئتی از سوی کمیته استقبال، بیشتر مساجد بزرگ تهران و چندین باغ را بازدید کرد. سرانجام در جلسهای با حضور بهشتی، اکبر هاشمی رفسنجانی و چند تن دیگر، مدرسه رفاه (← مقاله مدرسه رفاه ـ مدرسه علوی) واقع در خیابان ایران از آن جهت که پس از تبعید امامخمینی در همان سالهای تبعید، با اجازه ایشان از محل وجوهات شرعی ساخته شده بود، تأیید شد و شورای انقلاب نیز آن را تصویب کرد و به امامخمینی اطلاع داده شد و ایشان نیز آن را پسندید. این مدرسه به محل ستاد کمیته استقبال تبدیل شد (رسالت).
- حفاظت امامخمینی: گروههای زیادی از سازمان مجاهدین خلق ایران تا گروههایی چون صف و موحدین همه خواهان بر عهده گرفتن مسئولیت حفاظت از امامخمینی بودند. این موضوع در کمیته استقبال بررسی شد و حفاظت از جان ایشان به شاخه تدارکات و انتظامات کمیته استقبال (قاسمپور، دهه سرنوشتساز ۹۷ ـ ۹۸) به ریاست رفیقدوست واگذار شد. رفیقدوست نیز پس از برنامهریزی از محمد بروجردی مسئول گروه توحیدی صف (← مقاله سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی)، برای پذیرش این مسئولیت دعوت کرد؛ ولی از پاریس به پیشنهاد ابراهیم یزدی و تأیید سیداحمد خمینی اعلام شد مسئولیت این کار به مجاهدین خلق سپرده شود که سبب اختلاف شد؛ اما پس از برخورد شدید مطهری با سپردن کار به این سازمان و جلسه شورای انقلاب که آن روزها در مقر کمیته استقبال مستقر شده بود، واگذاری حفاظت به گروه توحیدی صف تأیید شد (رفیقدوست، ۱۳۵؛ قاسملو و آقاجانپور، ۶۵ ـ ۶۸).
- سازماندهی انتظامات: کمیته استقبال نیرویی با عنوان انتظامات برای برقراری امنیت و نظم در زمان ورود امامخمینی تشکیل داد و قرار شد روحانیان مورد اعتماد، در مساجد افراد را برای انتظامات شناسایی و جذب کنند. از میان داوطلبان ۷۵ هزار نفر سازماندهی شدند. برخی از آنان نیز آموزش نظامی دیدند. مسئولیت آموزش بر عهده علیاکبر براتی و محمد بروجردی بود و حسینیه انصار در تهران مرکز آموزش شد. نیروها پس از آموزش در قالب گروههای منظم، سازماندهی و در مکانهای حساس مستقر شدند. برای نیروهای انتظامات بازوبندی برای معرفی تهیه شده بود. گفته شده رژیم پهلوی برای ایجاد اخلال و برهمزدن آرامش و امنیت در زمان ورود امامخمینی اقدام به جعل شماری بازوبند کرده بود که با آگاهیِ بهموقع مسئولان مربوطه چند ساعت پیش از ورود امامخمینی آرم بازوبندها تغییر پیدا کرد و نقشه رژیم خنثی شد (رسالت؛ قاسملو و آقاجانپور، ۷۰ ـ ۷۲).
- ایجاد شبکه اطلاعرسانی: در این زمینه شاخه انتظامات، تهران را به بیست منطقه تقسیم کرد و در هر منطقه یک نفر رابط با شاخه انتظامات تعیین شد. هر یک از رابطها، پانزده نفر از معتمدان آن منطقه را به عنوان معتمدان خود معین کردند. هر تصمیمی را که در شورای مرکزی کمیته استقبال گرفته میشد، رابطها به منطقه و از طریق معتمدان به محلهها ابلاغ میکردند و به این ترتیب در زمان کوتاهی کل تهران از آن تصمیم مطلع میشد (اطلاعات، ۱۲/۱۱/۱۳۵۹، ۸؛ قاسمپور، کمیته استقبال، ۲۵۴ ـ ۲۵۵).
- تشریفات مراسم: کمیته استقبال تصمیم گرفته بود خیابانها را چراغانی کند و امامخمینی را با بالگردی که با نیروهای انقلابیِ نیروی هوایی هماهنگ شده بود، از فرودگاه به بهشت زهرا(س) منتقل کند؛ ولی ایشان بر آن بود مراسم ساده برگزار شود و صرفاً استقبال در حد کنترل مسیرها و نظمبخشی امور باشد (قاسمپور، دهه سرنوشتساز، ۹۹ ـ ۱۰۰؛ قاسملو و آقاجانپور، ۸۵ ـ ۸۶). به پیروی از تصمیم ایشان کمیته استقبال نیز در اطلاعیههای خود بر نظم و سادگی و حتی خودداری از ذبح گوسفند در همه طول مسیر تأکید کرد (اطلاعات، ۳/۱۱/۱۳۵۷، ۲ و ۴/۱۱/۱۳۵۷، ۱ ـ ۲).
- سازماندهی تحصن و تظاهرات: از دیگر کارهای کمیته استقبال تحصن و تظاهرات برای بازگشت امامخمینی بود. بختیار در واکنش به خبر بازگشت امامخمینی در ۲/۱۱/۱۳۵۷ فرودگاه را بست (همان، ۵/۱۱/۱۳۵۷، ۱؛ قاسملو و آقاجانپور، ۱۰۶). با بستهشدن فرودگاه کمیته استقبال در صدد چارهجویی برآمد و با تشکیل جلسهای تصمیم به تحصن گرفت (خامنهای، ۶۵۰؛ مشکینی، ۲۷۸) (← مقاله بازگشت به ایران).
از سوی دیگر، مردم تهران (کیهان، ۴/۱۱/۱۳۵۷ و ۵/۱۱/۱۳۵۷، ۴) و افرادی که از شهرستانها برای استقبال از امامخمینی به تهران آمده بودند، علیرغم کشتار و تهدید رژیم پهلوی، به سوی فرودگاه و دانشگاه تهران و بهشت زهرا(س) راهپیمایی کردند و خواستار بازگشت امامخمینی شدند (همان، ۸/۱۱/۱۳۵۷، ۳؛ ۹/۱۱/۱۳۵۷، ۴؛ ۱۰/۱۱/۱۳۵۷، ۲ و ۱۱/۱۱/۱۳۵۷، ۱؛ قاسملو و آقاجانپور، ۱۱۸ ـ ۱۱۹). کمیته استقبال در برگزاری این تظاهرات نیز نقش داشت و برای جلوگیری از درگیری گسترده با نظامیان، بهشتی با چند نفر به بهشت زهرا(س) و محمدرضا مهدوی کنی و تعدادی دیگر برای مدیریت اوضاع به فرودگاه رفتند. مهدوی کنی در میدان آزادی مأموریتی را که کمیته استقبال به او داده بود به مردم اعلام کرد و یادآور شد برای جلوگیری از تخریب فرودگاه و سوء استفاده برخی از افراد، به فرودگاه حمله نکنند (مهدوی کنی، ۱۹۲ ـ ۱۹۴). این اقدام کمیته استقبال در جلوگیری از قتل عام مردم در چندین تظاهرات دیگر هم تکرار شد (ناطق نوری، ۱/۱۴۶ ـ ۱۴۷؛ قاسملو و آقاجانپور، ۱۲۳ ـ ۱۲۴). کمیته نیز در برخی روزها اعلام راهپیمایی سراسری میکرد (طاهری خرمآبادی، ۲/۲۸۲ ـ ۲۸۳). به دعوت روحانیت مبارز و کمیته استقبال، در دهم بهمن اعلام راهپیمایی شد که زیادی جمعیت، میدان آزادی را به میدان امامحسین(ع) متصل کرد. پیشاپیشِ جمعیت علما و روحانیان از مناطق مختلف تهران و شهرستانها حرکت میکردند (منصوری، ۲۷۵). این تظاهرات و تظاهرات دیگری که با هماهنگی کمیته استقبال صورت میگرفت، دولت بختیار را ناگزیر به بازکردن فرودگاه کرد و در نتیجه راه بازگشت امامخمینی هموار شد (خامنهای، ۶۵۲؛ قاسملو و آقاجانپور، ۱۲۵).
برنامههای روز ورود امامخمینی
روز دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ روز سرنوشتسازی برای ملت ایران بود. هواپیمای حامل امامخمینی پس از آمادگی برای فرود، به درخواست کمیته استقبال اوج گرفت و سپس با درخواست کمیته در ساعت ۴۵: ۸ در فرودگاه مهرآباد به زمین نشست. در ساعت ۳۰: ۹ گروهی از منتخبان کمیته استقبال وارد هواپیما شدند و امامخمینی در حلقه این گروه از هواپیما خارج شد (ناطق نوری، ۱/۱۵۳؛ فردوسیپور، ۵۰۸). در سالن فرودگاه مهرآباد برخی از برنامههایی که کمیته استقبال تدارک دیده بود اجرا شد (خامنهای، ۶۵۳). سپس امامخمینی در سخنان کوتاهی ضمن تشکر از طبقات مردم، مطالبی بیان کرد (۶/۸ ـ ۹) (← مقاله بازگشت امامخمینی). پس از سخنان ایشان طبق برنامه کمیته استقبال قرار بود استقبالکنندگان به ایشان معرفی شوند و گزارشی از کمیته نفت و کمیته اعتصابات ارائه شود؛ ولی بیقراری و انتظار مردم و هجوم به سالن فرودگاه برنامهها را به هم ریخت و کمیته ناگزیر شد امامخمینی را هرچه زودتر از فرودگاه به بیرون منتقل کند (قاسملو و آقاجانپور، ۱۴۰).
امامخمینی با اتومبیل بلیزری که کمیته آن را تهیه و رفیقدوست ضدگلولهاش کرده بود، از فرودگاه خارج شد. طبق برنامه قرار بود مطهری و سیداحمد خمینی و صباغیان پشت سر امامخمینی بنشینند و با بیسیم اوضاع را کنترل کنند. مطهری از همان آغاز، خود به بهشت زهرا(س) رفت. امامخمینی نیز به کسی جز فرزند خود اجازه همراهی نداد (همان، ۱۴۳). با وجود برنامهریزی دقیقِ کمیته استقبال، جمعیتِ غیر قابل پیشبینی برای استقبال، برنامهها را به هم ریخت (همان، ۱۴۵ ـ ۱۴۸)؛ ازجمله بر اساس برنامه کمیته قرار بود امامخمینی پس از برنامه فرودگاه، در دانشگاه نیز سخنرانی کند و سپس به بهشت زهرا(س) حرکت کند که با توجه به ازدحام جمعیت این کار میسر نشد (همان، ۱۴۲ و ۱۴۹). ناگزیر ایشان با بالگردی که کمیته با هماهنگی انقلابیانِ نیروی هوایی تهیه کرده بود، به خلبانی مجید دشتیان به قطعه ۱۷ شهدا منتقل شد (همان، ۱۵۰؛ قاسمپور، دهه سرنوشتساز، ۱۴۴ ـ ۱۴۶).
سخنرانی در بهشت زهرا(س)
بخش تدارکات کمیته استقبال که یکی از بخشهای فعال آن بود، در ضلع شمالی قطعه ۱۷ شهدا جایگاهی را برای سخنرانی امامخمینی ساخته بود و در اطراف آن، جایگاه ویژهای برای ۱۵۰ خبرنگار خارجی و خانوادههای شهدا در نظر گرفته بود. بهشت زهرا(س) با تصاویری از امامخمینی و شعارهای پرشماری تزیین شده بود. برای مراقبتهای پزشکی چند آمبولانس و پزشک در اطراف مستقر شده بودند. مراقبت از جایگاه اصلی بر عهده عزتالله شاهی (مطهری) بود (قاسملو و آقاجانپور، ۱۵۲). در داخل محوطه بهشت زهرا(س) نیز مأموران انتظاماتِ مردمی وسایل نقلیه و افراد را بازرسی میکردند. این تمهیدات امنیتی کارساز شد؛ زیرا دقایقی پیش از سخنرانی امامخمینی سه مرد مسلح در نزدیکی جایگاه ایشان دستگیر شدند (همان، ۱۵۲ ـ ۱۵۳). طبق برنامه، مطهری سخنرانی کوتاهی کرد. پس از آن قرار بود علیاکبر ناطق نوری خیر مقدم بگوید و بعد مفتح صحبت کند که این برنامهها اجرا نشد. تنها قاسم امانی پسر شهید صادق امانی برنامهای اجرا کرد و سپس عدهای از نوجوانان سرود کوتاهی خواندند (همان، ۱۵۳ ـ ۱۵۵؛ حسینی صالحی، ۱۶۲) و پس از آن امامخمینی سخنان مشهور خود را ایراد کرد (۶/۱۰) (← مقاله بازگشت امامخمینی).
انتقال به مدرسه رفاه و علوی
بر اساس برنامهریزیهای انجامشده بنا بود امامخمینی پس از سخنرانی به مدرسه رفاه برود؛ ولی با توجه به ازدحام جمعیت، برنامهها به هم ریخت و ایشان با آمبولانس به خارج بهشت زهرا(س) و پس از آن با بالگرد به بیمارستان هزار تختخوابی (امامخمینی) منتقل شد و از آنجاکه به دلیل فشار جمعیت، حال ایشان مساعد نبود، برای استراحت به خانه کشاورز، داماد سیدمرتضی پسندیده رفت (ناطق نوری، ۱/۱۵۹؛ قاسمپور، دهه سرنوشتساز، ۱۵۶؛ خامنهای، ۶۵۵). در مدتی که امامخمینی استراحت میکرد، اعضای کمیته بیخبر از سلامتی ایشان احتمال میدادند رژیم پهلوی ایشان را ربوده است (هاشمی رفسنجانی، ۱۶۵؛ ناطق نوری، ۱/۱۶۰)؛ اما سیداحمد خمینی آنان را از محل استقرار و سلامتی ایشان آگاه کرد (قاسملو و آقاجانپور، ۱۵۹). شب بهشتی و مهدی عراقی و شماری دیگر به خانه کشاورز رفتند و امامخمینی را به مدرسه رفاه آوردند. ایشان حدود ساعت ۲۲:۳۰ وارد مدرسه رفاه شد و با ورود ایشان حاضران در مدرسه شعارهایی همچون درود بر خمینی سر دادند (همان، ۱۶۱). امامخمینی طی سخنانی کوتاه رمز پیروزی ملت ایران را وحدت کلمه دانست و وحدت حوزههای علمیه و دانشگاههای کشور را بزرگترین پیروزی خواند و هشدار داد برخی با نام ملیت در صدد حفظ منافع بیگانگاناند (۶/۲۱ ـ ۲۲). ایشان صبح روزِ بعد به مدرسه علوی منتقل شد. برنامهریزی دیدارها و ملاقاتها و نیز حفاظت از امامخمینی در مدرسه رفاه و پس از آن در مدرسه علوی بر عهده کمیته استقبال بود (← مقاله مدرسه رفاه ـ مدرسه علوی).
سرانجام کمیته استقبال
کمیته استقبال در آغاز تنها با هدف برگزاری مراسم استقبال از امامخمینی تشکیل شد و برنامهها و تشکیلات آن نیز بر همین اساس پایهریزی شد (قاسملو و آقاجانپور، ۶۰)؛ بنابراین برخی برآناند با ورود امامخمینی به ایران کار کمیته استقبال به پایان رسید و امور انقلاب پس از دوازدهم بهمن به دست شورای انقلاب انجام میگرفت (همان، ۱۹۹)؛ اما واقعیتهای تاریخی بیانگر آن است که پس از ورود ایشان، کمیته استقبال تغییر کاربری داد و در پیشبرد اهداف انقلاب تا پیروزی انقلاب و پس از آن نیز فعالیت کرد (قاسملو و آقاجانپور، ۶۰). کمیته استقبال در ۱۶/۱۱/۱۳۵۷ آمفیتئاتر مدرسه علوی را برای انجام مراسمِ اعلام حکمِ نخستوزیری بازرگان و اتاقهایی را برای دفتر نخستوزیر و هیئت وزیران آماده کرد و حفاظت از نخستوزیر را نیز بر عهده گرفت (رفیقدوست، ۱۵۲، دانشمنفرد، ۸۱). هنگامی که امامخمینی در ۲۱ بهمن لغو حکومتنظامی را اعلام کرد، این خبر با تلفن به مساجد و با نصب بلندگوها در مینیبوسهایی که با آرم مدرسه رفاه و علوی در اختیار بود به مردم رسانده شد. دکتر حسین عالی از کمیته پزشکی استقبال امامخمینی نیز به وسیله شبکه بیسیمِ اورژانس تهران، موضوع را پخش کرد (فرخ، ۲۳۸ ـ ۲۳۹؛ قاسملو و آقاجانپور، ۱۹۰ ـ ۱۹۱). شب ۲۱ بهمن چون احتمال حمله به مدرسه رفاه و علوی بود، کمیته استقبال در جلسهای تصمیم گرفت امامخمینی را از مقر کمیته منتقل کند؛ اما ایشان مخالفت کرد (قاسملو و آقاجانپور، ۱۹۱ ـ ۱۹۲؛ خلخالی، ۲۷۹). کمیته استقبال امنیت منطقه را تقویت کرد و افراد مسلح بسیاری تا صبح نگهبانی میدادند (قاسملو و آقاجانپور، ۱۹۲) (← مقاله دهه فجر انقلاب اسلامی).
با شکست حکومتنظامی و تصرف کلانتریها و پادگانها، کمیته استقبال با صدور اطلاعیهای از مردم خواست سلاح را تحویل مدرسه رفاه یا مساجد محل بدهند (همان، ۱۹۳؛ منصوری، ۲۸۲). کمیته از صبح روز ۲۲ بهمن در مدرسه رفاه سلاح را تحویل میگرفت و افرادی نیز با کارت کمیته به میدانهای شهر و مساجد میرفتند و سلاحها را جمعآوری میکردند (ناطق نوری، ۱/۱۷۴). در حقیقت با استقرار رهبری انقلاب در مدرسه رفاه و علوی، برخی وظایف ستاد رهبری انقلاب بر عهده کمیته استقبال و ستاد اجرایی آن قرار گرفت (دانشمنفرد، ۸۰). ایجاد دفتر نخستوزیری، تبدیل مدرسه رفاه به زندان سران رژیم پهلوی و محاکمه و اعدام برخی از آنان و مهمتر از همه استقرار رهبر انقلاب در رفاه و علوی و دیگر کارها سبب شده بود کمیته استقبال مانند یک دولت کوچک عمل کند. حتی کمیته استقبال به اعضای خود مأموریت میداد برخی اماکن وابسته به رژیم پهلوی را به تصرف خود درآورند (رفیقدوست، ۱۶۰) یا احکامی را جهت امنیت مناطق تهران و شهرستانها صادر میکرد (قاسملو و آقاجانپور، ۲۰۱؛ توکلی، ۱۶۰). برخی معتقدند با ایجاد نظمی نسبی در کشور، کمیته استقبال به کمیته انقلاب تبدیل و تغییر نام داد (قاسملو و آقاجانپور، ۲۰۲ ـ ۲۰۳). اعضای کمیته استقبال در شکلگیری نهادهایی چون کمیتههای انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز نقش زیادی داشتند و بیشتر اعضای آن از بنیانگذاران نهادهای انقلابی شدند و به فعالیت در نظام اسلامی پرداختند. تشکیل کمیته استقبال نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی بود که چه بسا فقدان آن باعث خسارات جبرانناپذیری برای انقلاب و امامخمینی میشد (قاسمپور، کمیته استقبال، ۲۵۵ ـ ۲۵۶).
پانویس
منابع
- اطلاعات، روزنامه، ۳/۱۱/۱۳۵۷.
- ۴/۱۱/۱۳۵۷.
- ۵/۱۱/۱۳۵۷ و ۱۲/۱۱/۱۳۵۹ش.
- امامخمینی، سیدروح الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- بادامچیان، اسدالله، کمیته استقبال چگونه شکل گرفت، مجله شما، شماره ۱، ۱/۱۱/۱۳۵۷ش.
- توکلی، احمد، خاطرات سیاسی احمد توکلی، تدوین عبدالرحمن حسنیفر، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- حسینی صالحی، اکبر، امامخمینی و هیئتهای دینی مبارز، تدوین محمدجواد مرادینیا، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- خامنهای، سیدعلی، شرح اسم (زندگینامه آیتالله سیدعلی حسینی خامنهای، ۱۳۱۸ ـ ۱۳۵۷)، تدوین هدایتالله بهبودی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ دوم، ۱۳۹۲ش.
- خلخالی، صادق، خاطرات آیتالله خلخالی، تهران، سایه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- دانشمنفرد، علی، خاطرات علی دانشمنفرد، تدوین رضا بسطامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- رسالت، روزنامه، ۱۲/۱۱/۱۳۸۷ش.
- رفیقدوست، محسن، خاطرات محسن رفیقدوست، تدوین داود قاسمپور، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- سولیوان، ویلیام و آنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ترجمه محمود طلوعی، تهران، علم، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
- صدر حاجسیدجوادی، احمد، خاطرات صدر انقلاب، تدوین مسعود رضوی، تهران، شهید سعید محبی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- طاهری خرمآبادی، سیدحسن، خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، تدوین محمدرضا احمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- فرخ، فضلالله، امامخمینی و هیئتهای دینی مبارز، تدوین محمدجواد مرادینیا، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- فردوسیپور، اسماعیل، همگام با خورشید از ایران تا ایران، خاطرات اسماعیل فردوسیپور، قم، مجتمع فرهنگی اجتماعی امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
- قاسمپور، داوود، دهه سرنوشتساز، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- قاسمپور، داوود، کمیته استقبال از امامخمینی، چاپشده در فرهنگنامه نهادهای انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- قاسملو، اکبر و معصومه آقاجانپور، تاریخ شفاهی کمیته استقبال از امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
- کیهان، روزنامه، ۴/۱۱/۱۳۵۷.
- ۵/۱۱/۱۳۵۷.
- ۸/۱۱/۱۳۵۷.
- ۹/۱۱/۱۳۵۷.
- ۱۰/۱۱/۱۳۵۷و ۱۱/۱۱/۱۳۵۷ش.
- محلاتی، فضلالله، خاطرات و مبارزات شهید فضلالله محلاتی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
- مرتضاییفر، محمود، مصاحبه با محمود مرتضاییفر، آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، جلسه اول، شماره بازیابی، ۱۱۹۶۱.
- مسعودی خمینی، علیاکبر، خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، تدوین جواد امامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- مشکینی، علی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، تدوین علی درازی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
- منصوری، جواد، خاطرات جواد منصوری، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- موسوی تبریزی، سیدحسین، خاطرات حجتالاسلام موسوی تبریزی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- مهدوی کنی، محمدرضا، خاطرات آیتالله مهدوی کنی، تدوین غلامرضا خواجهسروی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
- ناطق نوری، علیاکبر، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین علیاکبر ناطق نوری، تدوین مرتضی میردار، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سالهای ۱۳۵۷ ـ ۱۳۵۸، انقلاب و پیروزی، به کوشش عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- یزدی، محمد، خاطرات آیتالله محمد یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
محمدصادق مزینانی