۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
گورباچف در سال ۱۹۶۹م/ ۱۳۴۷ش نماینده پارلمان اتحاد جماهیر شوروی شد<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۱۹.</ref> و در سال ۱۹۷۱م/ ۱۳۴۹ش به عضویت کامل کمیته مرکزی حزب کمونیست درآمد<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۲۴.</ref> و بهسرعت پلههای ترقی را طی کرد و نامزد عضویت در مجمع قانونگذاری شوروی گردید.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۳۹.</ref> وی در زمان یوری آندروپوف (دبیرکل حزب کمونیسم شوروی)، عضویت دفتر سیاسی و وزارت ایدئولوژی را بر عهده داشت و دومین مقام سیاسی کشور به شمار میرفت.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۴۰.</ref> او در سال ۱۹۸۴م/ ۱۳۶۲ش به ریاست کمیسیون امور خارجه شورای عالی شوروی منصوب گردید.<ref>یکمن، زندگی گورباچف، ۱۵۵.</ref>و در مارس ۱۹۸۵م/ ۱۳۶۳ش در جایگاه دبیرکل حزب کمونیست به ریاست [[شوروی|اتحاد جماهیر شوروی]] دست یافت.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۱۰۰۵.</ref> | گورباچف در سال ۱۹۶۹م/ ۱۳۴۷ش نماینده پارلمان اتحاد جماهیر شوروی شد<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۱۹.</ref> و در سال ۱۹۷۱م/ ۱۳۴۹ش به عضویت کامل کمیته مرکزی حزب کمونیست درآمد<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۲۴.</ref> و بهسرعت پلههای ترقی را طی کرد و نامزد عضویت در مجمع قانونگذاری شوروی گردید.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۳۹.</ref> وی در زمان یوری آندروپوف (دبیرکل حزب کمونیسم شوروی)، عضویت دفتر سیاسی و وزارت ایدئولوژی را بر عهده داشت و دومین مقام سیاسی کشور به شمار میرفت.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۴۰.</ref> او در سال ۱۹۸۴م/ ۱۳۶۲ش به ریاست کمیسیون امور خارجه شورای عالی شوروی منصوب گردید.<ref>یکمن، زندگی گورباچف، ۱۵۵.</ref>و در مارس ۱۹۸۵م/ ۱۳۶۳ش در جایگاه دبیرکل حزب کمونیست به ریاست [[شوروی|اتحاد جماهیر شوروی]] دست یافت.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۱۰۰۵.</ref> | ||
شوروی با اینکه ثروتهای طبیعی و نیروی انسانی بسیاری داشت، از رشد لازم بهره نداشت<ref>اسلوند، چرا اصلاحات بازار موفق شد و دموکراسی شکست خورد، ۳۱؛ کندی، پیدایش و فروپاشی قدرتهای بزرگ، ۶۸۰.</ref> و چنانکه [[امامخمینی]] خاطرنشان کرده از پاسخگویی به نیازهای مردم این کشور بازماند.<ref> | شوروی با اینکه ثروتهای طبیعی و نیروی انسانی بسیاری داشت، از رشد لازم بهره نداشت<ref>اسلوند، چرا اصلاحات بازار موفق شد و دموکراسی شکست خورد، ۳۱؛ کندی، پیدایش و فروپاشی قدرتهای بزرگ، ۶۸۰.</ref> و چنانکه [[امامخمینی]] خاطرنشان کرده از پاسخگویی به نیازهای مردم این کشور بازماند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۱.</ref> این کشور پهناور از نظر جایگاه اجتماعی و اقتصادی نیز در مقام هفدهم جهان جای داشت.<ref>ابراهیمی، اتحاد جماهیر شوروی آنگونه که هست، ۱۴.</ref> | ||
گورباچف ایدئولوژی و نظام حاکم بر شوروی را در اداره کشور ناتوان یافت و برای برونرفت از تنگنا به راهکارهایی موسوم به پروستیکا، بازسازی و اصلاحات اقتصادی و گلاسنوست، اصلاحات مدنی و اجتماعی دست زد.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۷۲ ـ ۱۷۳.</ref> پاکسازی حزبی و دولتی از عناصر بوروکرات،<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۶۶ ـ ۱۶۸.</ref> کنترل و کاهش تسلیحات هستهای، اجرای فضای باز سیاسی، اصلاح قوانین مدنی درباره زندانیان سیاسی و مسافرت به خارج از کشور، بازنگری در سیاست خارجی شوروی، آزادی صدها تن از زندانیان سیاسی و محدودشدن دایره سانسور<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۷۲ ـ ۱۷۳ و ۱۸۰ ـ ۱۸۱.</ref> از برنامههای گورباچف بود. از تأسیس شوروی تا روی کارآمدن گورباچف، رهبر شوروی را شورای عالی حزب تعیین میکرد و بیش از یک نامزد در آن شرکت نمیکرد و مدت آن نیز نامحدود بود.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۳۵ ـ ۳۷.</ref> در سال ۱۹۹۰م/ ۱۳۶۸ش گورباچف به عنوان نخستین رئیسجمهور اتحاد جماهیر شوروی انتخاب شد.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۱۰۰۸.</ref> | گورباچف ایدئولوژی و نظام حاکم بر شوروی را در اداره کشور ناتوان یافت و برای برونرفت از تنگنا به راهکارهایی موسوم به پروستیکا، بازسازی و اصلاحات اقتصادی و گلاسنوست، اصلاحات مدنی و اجتماعی دست زد.<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۷۲ ـ ۱۷۳.</ref> پاکسازی حزبی و دولتی از عناصر بوروکرات،<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۶۶ ـ ۱۶۸.</ref> کنترل و کاهش تسلیحات هستهای، اجرای فضای باز سیاسی، اصلاح قوانین مدنی درباره زندانیان سیاسی و مسافرت به خارج از کشور، بازنگری در سیاست خارجی شوروی، آزادی صدها تن از زندانیان سیاسی و محدودشدن دایره سانسور<ref>ایکمن، زندگی گورباچف، ۱۷۲ ـ ۱۷۳ و ۱۸۰ ـ ۱۸۱.</ref> از برنامههای گورباچف بود. از تأسیس شوروی تا روی کارآمدن گورباچف، رهبر شوروی را شورای عالی حزب تعیین میکرد و بیش از یک نامزد در آن شرکت نمیکرد و مدت آن نیز نامحدود بود.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۳۵ ـ ۳۷.</ref> در سال ۱۹۹۰م/ ۱۳۶۸ش گورباچف به عنوان نخستین رئیسجمهور اتحاد جماهیر شوروی انتخاب شد.<ref>گورباچف، خاطرات میخائیل گورباچف، ۱۰۰۸.</ref> | ||
==سیر نگارش نامه== | ==سیر نگارش نامه== | ||
[[پرونده:نامه به گورباچف 2.jpg|بندانگشتی|سمت راست تصویر: میخائیل گورباچف و سمت راست تصویر: [[عبدالله جوادی آملی]] حامل نامه [[ | [[پرونده:نامه به گورباچف 2.jpg|بندانگشتی|سمت راست تصویر: میخائیل گورباچف و سمت راست تصویر: [[عبدالله جوادی آملی]] حامل نامه [[امامخمینی]]]] | ||
پیشوایان دینی برای [[هدایت]] و دعوت مردم به [[دین]]، گاه از نامه و پیام استفاده میکردند. سلیمانبنداوود پیامبر خدا(ع) با نامه، ملکه سبأ را به سوی خداوند دعوت کرد<ref>نمل، ۲۸ ـ ۳۰.</ref> و [[پیامبر اکرم(ص)]] پس از [[صلح حدیبیه]] با [[قریش]] در سال ششم هجری سفیرانی را به همراه نامه برای پادشاهان و قدرتهای بزرگ مجاور خود روانه کرد و آنان را به [[اسلام]] دعوت کرد؛ ازجمله دحیه کلبی را به سوی قیصر روم و عبداللهبنحذافه سهمی را به سوی خسروپرویز پادشاه [[ایران]] و عمروبنامیه ضمیری را به سوی نجاشی پادشاه حبشه فرستاد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۲۰/۳۷۷ و ۳۸۲.</ref> با توجه به زمینههای موجود در اتحاد جماهیر شوروی<ref>ادامه مقاله.</ref> امامخمینی به تأسی از شیوه یادشده در ۱۱ دی ۱۳۶۷ نامهای به میخائیل گورباچف نوشت.<ref> | پیشوایان دینی برای [[هدایت]] و دعوت مردم به [[دین]]، گاه از نامه و پیام استفاده میکردند. سلیمانبنداوود پیامبر خدا(ع) با نامه، ملکه سبأ را به سوی خداوند دعوت کرد<ref>نمل، ۲۸ ـ ۳۰.</ref> و [[پیامبر اکرم(ص)]] پس از [[صلح حدیبیه]] با [[قریش]] در سال ششم هجری سفیرانی را به همراه نامه برای پادشاهان و قدرتهای بزرگ مجاور خود روانه کرد و آنان را به [[اسلام]] دعوت کرد؛ ازجمله دحیه کلبی را به سوی قیصر روم و عبداللهبنحذافه سهمی را به سوی خسروپرویز پادشاه [[ایران]] و عمروبنامیه ضمیری را به سوی نجاشی پادشاه حبشه فرستاد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۲۰/۳۷۷ و ۳۸۲.</ref> با توجه به زمینههای موجود در اتحاد جماهیر شوروی<ref>ادامه مقاله.</ref> امامخمینی به تأسی از شیوه یادشده در ۱۱ دی ۱۳۶۷ نامهای به میخائیل گورباچف نوشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۰.</ref> در این تاریخ اتحاد جماهیر شوروی هنوز در اوج قدرت بود، جنگ سرد میان شرق و غرب پایان نیافته بود و [[کمونیسم]] بر مقدرات جمهوریهای شوروی، حاکم بود؛ ولی نشانههای زوال و گسست درونی در این مجموعه نمایان بود.<ref>درویشی، نامه امامخمینی به گورباچف، ۲۸ ـ ۲۹.</ref> | ||
هدف امامخمینی از فرستادن نامه، دعوت رهبر شوروی به [[توحید]] و رهاشدن کشور شوروی از قید مادیگرایی بود.<ref> | هدف امامخمینی از فرستادن نامه، دعوت رهبر شوروی به [[توحید]] و رهاشدن کشور شوروی از قید مادیگرایی بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۱؛ جوادی آملی، آوای توحید، ۱۰.</ref> تأثیر بیشتر ایران بر روابط منطقهای بویژه شوروی، حمایت از مسلمانان روسیه و جمهوریهای آسیای میانه را میتوان از دیگر انگیزههای ایشان برشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۵.</ref> و مشاهده زمینههای مثبت در رهبر شوروی برای تغییرات بنیادین و جلوگیری از فروافتادن این کشور به دامن غرب بر عزم امامخمینی افزود.<ref>مانیان، تحلیل نامه امامخمینی به گورباچف، ۵ ـ ۶.</ref> ایشان به واسطه [[سیداحمد خمینی]]، [[محمدجواد لاریجانی]] معاون وقت وزیر امور خارجه را در جریان نامه قرار داد تا بدون در میانگذاشتن آن با دیگری، آن را خوانده و نظرش را اعلام کند. همچنین به او گفته شد رئیسجمهور، [[سیدعلی خامنهای]]، در جریان نامه است و میتواند با وی [[مشورت]] کند<ref>کلاته عربی، امامخمینی و رسالت جهانی هدایت تحلیل و بررسی پیام امامخمینی به گورباچف، ۳۲۹ ـ ۳۳۰.</ref> [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] نیز در ۲۶ آذر ۱۳۶۷ به واسطه سیداحمد در جریان اصل نامه قرار گرفت.<ref>هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۴۴۰ ـ ۴۴۱.</ref> | ||
==ترکیب و وظایف هیئت اعزامی== | ==ترکیب و وظایف هیئت اعزامی== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
حمایت از مسلمانان منطقه زیر نفوذ شوروی و نیز حمایت از مردم [[افغانستان]] که در آن روز در اشغال شوروی بود از دیگر پیامهای این نامه بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۵</ref> امامخمینی با تأکید بر نقش مذهب در پیروزی بر [[امپریالیسم]] و قدرت آن به گورباچف اعلام کرد ایران میتواند خلأ اعتقادی کشور شوروی را برطرف سازد. ایشان در پایان بر حُسن همجواری و روابط متقابل ایران و شوروی تأکید کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۶.</ref> | حمایت از مسلمانان منطقه زیر نفوذ شوروی و نیز حمایت از مردم [[افغانستان]] که در آن روز در اشغال شوروی بود از دیگر پیامهای این نامه بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۵</ref> امامخمینی با تأکید بر نقش مذهب در پیروزی بر [[امپریالیسم]] و قدرت آن به گورباچف اعلام کرد ایران میتواند خلأ اعتقادی کشور شوروی را برطرف سازد. ایشان در پایان بر حُسن همجواری و روابط متقابل ایران و شوروی تأکید کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۶.</ref> | ||
==پاسخ گورباچف== | ==پاسخ گورباچف== | ||
در هفتم اسفند ۱۳۶۷ ادوارد شوارد نادزه وزیر امور خارجه شوروی با حضور [[علیاکبر ولایتی]] وزیر امور خارجه ایران، محمدجواد لاریجانی و سفیر جمهوری اسلامی ایران در شوروی، در [[جماران]] ضمن تسلیم پاسخ کتبی گورباچف، محتوای آن را به اطلاع [[امامخمینی]] رساند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۹۸.</ref> شوارد نادزه با تشکر از این فرصت، پدیده تبادل پیام میان رهبران دو کشور را حادثهای منحصر به فرد در روابط طرفین خواند و یادآور شد، گورباچف نامه امامخمینی را آکنده از مفاهیم فراوان و حامل نکتههایی عمیق درباره سرنوشت بشریت یافته است و در پاسخ تأکید کرده انسانها باید به همدیگر کمک کنند و برای رسیدن به دنیای عاری از سلاح هستهای و به دور از ستم تلاش کنند. هدف سیاست خارجی شوروی گسترش ارزشهای مشترک جهانی است و پیام ایشان درباره حُسن همجواری با واکنش مثبت رهبران شوروی مواجه | در هفتم اسفند ۱۳۶۷ ادوارد شوارد نادزه وزیر امور خارجه شوروی با حضور [[علیاکبر ولایتی]] وزیر امور خارجه ایران، محمدجواد لاریجانی و سفیر جمهوری اسلامی ایران در شوروی، در [[جماران]] ضمن تسلیم پاسخ کتبی گورباچف، محتوای آن را به اطلاع [[امامخمینی]] رساند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۹۸.</ref> شوارد نادزه با تشکر از این فرصت، پدیده تبادل پیام میان رهبران دو کشور را حادثهای منحصر به فرد در روابط طرفین خواند و یادآور شد، گورباچف نامه امامخمینی را آکنده از مفاهیم فراوان و حامل نکتههایی عمیق درباره سرنوشت بشریت یافته است و در پاسخ تأکید کرده انسانها باید به همدیگر کمک کنند و برای رسیدن به دنیای عاری از سلاح هستهای و به دور از ستم تلاش کنند. هدف سیاست خارجی شوروی گسترش ارزشهای مشترک جهانی است و پیام ایشان درباره حُسن همجواری با واکنش مثبت رهبران شوروی مواجه شده است. آنان نیز به اصل آزادی انتخاب برای انسانها و ملتها احترام میگذارند و چنانکه از ملت ایران برای سرنگونی [[محمدرضا پهلوی]] حمایت کردند، ملت آنان نیز در سال ۱۹۱۷م راه خود را انتخاب کرد. وی افزود که آنان در آستانه یک نظام جدید قرار دارند و دورنمای خوبی درباره نابودی سلاحهای هستهای و شیمیایی فراروی آنان قرار دارد و از بهپایانرسیدن [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ میان ایران و عراق]] نیز استقبال کرده و برای همکاری با ایران در جهت صلح پایدار در خاورمیانه و تمامی جهان آمادگی دارند و میخواهند در امر عادلانه مناقشه [[افغانستان]] نیز با ایران همکاری کنند و برای برقراری و ادامه تماس میان نمایندگان محافل اجتماعی و [[روحانیان]] نیز آمادهاند و دعوت ایران از آنان برای سفر به [[قم]] نیز به آگاهی علمای اسلام کشورشان رسید.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۹۸ ـ ۳۰۱.</ref> | ||
امامخمینی در پاسخ به نامه گورباچف، با آرزوی سلامتی برای وی، از شوارد نادزه خواست به وی بگوید خواسته ایشان، گشودن افق جدید و فضای بزرگتر از این جهان یعنی دنیای پس از مرگ فراروی او بوده است و امیدوار است بار دیگر ایشان در این زمینه تلاش کند. امامخمینی از خروج نیروهای شوروی از افغانستان استقبال کرد و با تأکید بر حُسن همجواری و توسعه مناسبات بهتر با شوروی در مقابله با شیطنتهای غرب و خروج نیروهای [[بیگانه]] از [[خلیج فارس]]، آرزو کرد مردم شوروی و ایران در صلح و آرامش زندگی کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۰۱.</ref> گرچه اشاره امامخمینی به محتوای نامه گورباچف و اینکه «نظر من اینها نبوده و میخواستم جهانی دیگر را به روی آقای گورباچف باز کنم»، شوارد نادزه را ناراحت کرد، اما تحت تأثیر ملاقات با امامخمینی از آن دلگیر نشد.<ref>جوادی آملی، آوای توحید، ۲۶ ـ ۲۷؛ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۵۳۵.</ref> | امامخمینی در پاسخ به نامه گورباچف، با آرزوی سلامتی برای وی، از شوارد نادزه خواست به وی بگوید خواسته ایشان، گشودن افق جدید و فضای بزرگتر از این جهان یعنی دنیای پس از مرگ فراروی او بوده است و امیدوار است بار دیگر ایشان در این زمینه تلاش کند. امامخمینی از خروج نیروهای شوروی از افغانستان استقبال کرد و با تأکید بر حُسن همجواری و توسعه مناسبات بهتر با شوروی در مقابله با شیطنتهای غرب و خروج نیروهای [[بیگانه]] از [[خلیج فارس]]، آرزو کرد مردم شوروی و ایران در صلح و آرامش زندگی کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۰۱.</ref> گرچه اشاره امامخمینی به محتوای نامه گورباچف و اینکه «نظر من اینها نبوده و میخواستم جهانی دیگر را به روی آقای گورباچف باز کنم»، شوارد نادزه را ناراحت کرد، اما تحت تأثیر ملاقات با امامخمینی از آن دلگیر نشد.<ref>جوادی آملی، آوای توحید، ۲۶ ـ ۲۷؛ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۵۳۵.</ref> |