کمیته انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:کمیته انقلاب ج8 ص528.jpg|بندانگشتی]]
[[پرونده:کمیته انقلاب ج8 ص528.jpg|بندانگشتی]]
'''کمیته انقلاب اسلامی'''، نخستین نهاد [[انتظامی]] برای تأمین [[امنیت]] داخلی و [[پاسداری]] از [[انقلاب اسلامی]].
'''کمیته انقلاب اسلامی'''، نخستین نهاد انتظامی برای تأمین [[امنیت]] داخلی و پاسداری از [[انقلاب اسلامی]].


== معرفی ==
== معرفی ==
«کمیته» واژه‌ای فرانسوی به معنای گروهی که مأمور رسیدگی، پژوهش، اقدام یا تهیه گزارش در مورد موضوعی است.<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۱/۱۶۳۹۷؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۶/۵۹۴۲.</ref> در ایران کمیته انقلاب اسلامی به نهادی گفته می‌شد که برای مبارزه با ضدانقلاب و مفاسد اجتماعی تشکیل شده بود.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۶/۵۹۴۲.</ref>
«کمیته» واژه‌ای فرانسوی به معنای گروهی که مأمور رسیدگی، پژوهش، اقدام یا تهیه گزارش در مورد موضوعی است.<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۱/۱۶۳۹۷؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۶/۵۹۴۲.</ref> در ایران کمیته انقلاب اسلامی به نهادی گفته می‌شد که برای مبارزه با [[ضد انقلاب|ضدانقلاب]] و [[مفاسد اجتماعی]] تشکیل شده بود.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۶/۵۹۴۲.</ref>


همه انقلاب‌ها پس از پیروزی، برای حراست از خود، نهادی نظامی یا شبه‌نظامی تشکیل داده‌اند؛ مانند کمیته‌های مردمی و انقلابی که پس از انقلاب‌های فرانسه، روسیه، چین و کوبا تشکیل شد.<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۱۷.</ref> ضرورت تشکیل چنین نهادهایی ناشی از فروپاشیدن بیشتر ساختارهای امنیتی و حکومتی رژیم سابق و اقدامات براندازانه مخالفان انقلاب نوپاست. انقلاب اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نبود. کمیته‌های انقلاب اسلامی بر اساس این ضرورت تشکیل شد.<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۱۷؛ هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۳.</ref>
همه انقلاب‌ها پس از پیروزی، برای حراست از خود، نهادی نظامی یا شبه‌نظامی تشکیل داده‌اند؛ مانند کمیته‌های مردمی و انقلابی که پس از انقلاب‌های فرانسه، روسیه، چین و کوبا تشکیل شد.<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۱۷.</ref> ضرورت تشکیل چنین نهادهایی ناشی از فروپاشیدن بیشتر ساختارهای امنیتی و حکومتی رژیم سابق و اقدامات براندازانه مخالفان انقلاب نوپاست. انقلاب اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نبود. کمیته‌های انقلاب اسلامی بر اساس این ضرورت تشکیل شد.<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۱۷؛ هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۳.</ref>


هسته‌های اولیه کمیته‌های انقلاب اسلامی، پیش از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]<ref>عمید زنجانی، روایتی از انقلاب اسلامی ایران، ۲۷۰؛ امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۵۸.</ref> طبیعی و خودجوش از متن توده‌های مردم [[مسلمان]] و از درون [[مساجد]] سراسر کشور در قالب کمیته انتظامات [[تظاهرات]]، کمک‌رسانی به منازل شهدای انقلاب اسلامی و زندانیان سیاسی و [[کمیته استقبال از امام‌خمینی]] با نظارت روحانیت تکوین یافت.<ref>مهدوی کنی، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ۲۵۷؛ ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۱۹؛ فارسی، فرهنگ واژه‌های انقلاب اسلامی، ۶۸۲.</ref> در اوج اعتراضات مردمی نیز امام‌خمینی، [[کمیته اعتصابات صنعت نفت]] را تشکیل داد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵/۳۰۲–۳۰۳.</ref> و با گسترش [[اعتصابات]] در جهت تأمین بخشی از نیازمندی‌های مردم، ازجمله سوخت زمستانی، آب آشامیدنی، حمل و نقل شهری و برخی خدمات دیگر دستور داد کمیته تنظیم اعتصابات انقلاب اسلامی تشکیل شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵/۴۹۴–۴۹۵؛ علی‌اکبری، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی از مهاجرت امام‌خمینی به پاریس تا پیروزی، ۴۳؛ هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۲۱–۲۲.</ref> در مدرسه علوی نیز پیش از ورود امام‌خمینی به ایران کمیته‌های متعددی، ازجمله کمیته انتظامات با شرح وظایف گوناگون تشکیل شد.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۲۵.</ref>
هسته‌های اولیه کمیته‌های انقلاب اسلامی، پیش از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]<ref>عمید زنجانی، روایتی از انقلاب اسلامی ایران، ۲۷۰؛ امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۵۸.</ref> طبیعی و خودجوش از متن توده‌های مردم مسلمان و از درون [[مساجد]] سراسر کشور در قالب کمیته انتظامات [[تظاهرات]]، کمک‌رسانی به منازل شهدای انقلاب اسلامی و زندانیان سیاسی و [[کمیته استقبال از امام‌خمینی]] با نظارت [[روحانیت]] تکوین یافت.<ref>مهدوی کنی، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ۲۵۷؛ ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۱۹؛ فارسی، فرهنگ واژه‌های انقلاب اسلامی، ۶۸۲.</ref> در اوج اعتراضات مردمی نیز [[امام‌خمینی]]، کمیته [[اعتصاب کارکنان صنعت نفت|اعتصابات صنعت نفت]] را تشکیل داد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵/۳۰۲–۳۰۳.</ref> و با گسترش [[اعتصاب|اعتصابات]] در جهت تأمین بخشی از نیازمندی‌های مردم، ازجمله سوخت زمستانی، آب آشامیدنی، حمل و نقل شهری و برخی خدمات دیگر دستور داد کمیته تنظیم اعتصابات انقلاب اسلامی تشکیل شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵/۴۹۴–۴۹۵؛ علی‌اکبری، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی از مهاجرت امام‌خمینی به پاریس تا پیروزی، ۴۳؛ هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۲۱–۲۲.</ref> در [[مدرسه رفاه و مدرسه علوی|مدرسه علوی]] نیز پیش از ورود امام‌خمینی به ایران کمیته‌های متعددی، ازجمله کمیته انتظامات با شرح وظایف گوناگون تشکیل شد.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۲۵.</ref>{{ببینید|کمیته استقبال}}
:{{ببینید|کمیته استقبال}}
 
== روند شکل‌گیری ==
== روند شکل‌گیری ==
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و تسخیر پادگان‌ها، سلاح‌های بسیاری به دست مردم و گروه‌های سیاسی افتاد و بیم آن می‌رفت در نبود نیروی نظامی و انتظامی متمرکز، امنیت جامعه به خطر افتد و تهدیدی از این ناحیه متوجه انقلاب اسلامی شود. افزون بر این تحرک برخی گروه‌های ضدانقلاب و وفادار به [[رژیم پهلوی]] و برخی گروه‌های سیاسی سبب شد که نیروی مردمی شبه‌نظامی متعلق به انقلاب ایجاد شود.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۲۸–۳۱.</ref> امام‌خمینی با درک این ضرورت حیاتی، یک روز پس از انقلاب اسلامی در ۲۳/۱۱/۱۳۵۷ در پیامی ضمن تذکراتی به مردم، ازجمله ضرورت جلوگیری از هرج و مرج، خرابکاری و آتش‌سوزی، محافظت از مراکز عمومی و همکاری با مأموران دولت موقت از آنان خواست به مساجد و دیگر مراکز بروند و با راهنمایی روحانیت از انقلاب پاسداری کنند و از [[روحانیت]] نیز خواست مردم را از اعمال خلاف شرع و خلاف نهضت اسلامی بازدارند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۱۲۸–۱۲۹.</ref> ایشان در پیامی دیگر در همان روز از مردم خواست که در هر شهر و محله کمیته‌هایی تشکیل شود و محافظت از شهرها را به عهده گیرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۱۳۲.</ref>
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و تسخیر پادگان‌ها، سلاح‌های بسیاری به دست مردم و گروه‌های سیاسی افتاد و بیم آن می‌رفت در نبود نیروی نظامی و انتظامی متمرکز، [[امنیت]] جامعه به خطر افتد و تهدیدی از این ناحیه متوجه انقلاب اسلامی شود. افزون بر این تحرک برخی گروه‌های [[ضدانقلاب]] و وفادار به [[رژیم پهلوی]] و برخی گروه‌های سیاسی سبب شد که نیروی مردمی شبه‌نظامی متعلق به انقلاب ایجاد شود.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۲۸–۳۱.</ref> امام‌خمینی با درک این ضرورت حیاتی، یک روز پس از انقلاب اسلامی در ۲۳/۱۱/۱۳۵۷ در پیامی ضمن تذکراتی به مردم، ازجمله ضرورت جلوگیری از هرج و مرج، خرابکاری و آتش‌سوزی، محافظت از مراکز عمومی و همکاری با مأموران [[دولت موقت]] از آنان خواست به [[مساجد]] و دیگر مراکز بروند و با راهنمایی [[روحانیت]] از انقلاب پاسداری کنند و از روحانیت نیز خواست مردم را از اعمال خلاف شرع و خلاف نهضت اسلامی بازدارند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۱۲۸–۱۲۹.</ref> ایشان در پیامی دیگر در همان روز از مردم خواست که در هر شهر و محله کمیته‌هایی تشکیل شود و محافظت از شهرها را به عهده گیرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۱۳۲.</ref>


پس از صدور دو پیام یادشده امام‌خمینی، کمیته‌های انقلاب اسلامی به عنوان نخستین نهاد انقلابی<ref>رزمگیر، نهادها و ارگان‌هایی که به حکم امام‌خمینی تأسیس شده‌اند، ۳۳۴.</ref> در مساجد و محله‌های سراسر کشور تشکیل شد که پاسداری از امنیت و آسایش عمومی شهروندان و مقابله با عناصر مخل امنیت و ضدانقلاب را در سراسر کشور به عهده گرفت.<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۱۸–۱۱۹؛ مهدوی کنی، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ۲۲۴.</ref> بزرگ‌ترین مشکل کمیته‌ها در آغاز، آشنانبودن با فنون نظامی، به‌ویژه درگیری‌های خیابانی با ضدانقلاب بود. این کاستی با برنامه‌های فشرده و با کمک برخی نیروهای انقلابی [[ارتش]] برطرف شد؛ به گونه‌ای‌که پیش از عید ۱۳۵۸ ده هزار نیروی آموزش‌دیده آماده شده بودند که با هر گونه اقدام ضدانقلابی به‌سرعت برخورد کنند.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۲۰۸؛ عمید زنجانی، روایتی از انقلاب اسلامی ایران، ۲۷۱.</ref>
پس از صدور دو پیام یادشده امام‌خمینی، کمیته‌های انقلاب اسلامی به عنوان نخستین نهاد انقلابی<ref>رزمگیر، نهادها و ارگان‌هایی که به حکم امام‌خمینی تأسیس شده‌اند، ۳۳۴.</ref> در مساجد و محله‌های سراسر کشور تشکیل شد که پاسداری از امنیت و آسایش عمومی شهروندان و مقابله با عناصر مخل امنیت و ضدانقلاب را در سراسر کشور به عهده گرفت.<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۱۸–۱۱۹؛ مهدوی کنی، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ۲۲۴.</ref> بزرگ‌ترین مشکل کمیته‌ها در آغاز، آشنانبودن با فنون نظامی، به‌ویژه درگیری‌های خیابانی با ضدانقلاب بود. این کاستی با برنامه‌های فشرده و با کمک برخی نیروهای انقلابی ارتش برطرف شد؛ به گونه‌ای‌که پیش از عید ۱۳۵۸ ده هزار نیروی آموزش‌دیده آماده شده بودند که با هر گونه اقدام ضدانقلابی به‌سرعت برخورد کنند.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۲۰۸؛ عمید زنجانی، روایتی از انقلاب اسلامی ایران، ۲۷۱.</ref>


== ساماندهی کمیته‌ها ==
== ساماندهی کمیته‌ها ==
ضرورت سازماندهی نیروهای کمیته سبب شد به پیشنهاد [[مرتضی مطهری]]، [[محمدرضا مهدوی کنی]] طی حکمی با دست‌خط مطهری و امضای امام‌خمینی، در دهم یا یازدهم اسفند ۱۳۵۷ به ریاست کمیته‌ها منصوب شود.<ref>مهدوی کنی، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ۲۲۷–۲۲۸.</ref> وی، پس از حکم امام‌خمینی، مقر مرکزی کمیته‌ها را در بخشی از ساختمان [[مجلس شورای ملی]] در میدان بهارستان تهران قرار داد.<ref>مهدوی کنی، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ۲۳۰؛ هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۱۲.</ref> مهدوی کنی شورای مرکزی و فرماندهی کمیته انقلاب اسلامی را با عضویت [[حبیب‌الله عسکراولادی]]، [[بهزاد نبوی]]، [[مرتضی الویری]]، [[یوسف فروتن]] و یکی ـ دو نفر دیگر ـ که نام آنها را نیاورده است ـ تشکیل داد و به ساماندهی کمیته‌ها پرداخت.<ref>مهدوی کنی، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ۲۳۰–۲۳۱.</ref> الویری، [[محمد مفتح]] و [[محمدصادق اسلامی]] و [[اصغر نوروزی]] را نیز از اعضای شورای مرکزی و فرماندهی کمیته‌ها شمرده است.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۳۷–۳۸.</ref> پس از آن، کمیته‌های انقلاب اسلامی در سراسر کشور تشکیل شدند و زیر نظر فرمانده کمیته مرکزی در [[تهران]] به فعالیت پرداختند.<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۱۹.</ref>
ضرورت سازماندهی نیروهای کمیته سبب شد به پیشنهاد [[مرتضی مطهری]]، [[محمدرضا مهدوی کنی]] طی حکمی با دست‌خط مطهری و امضای [[امام‌خمینی]]، در دهم یا یازدهم اسفند ۱۳۵۷ به ریاست کمیته‌ها منصوب شود.<ref>مهدوی کنی، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ۲۲۷–۲۲۸.</ref> وی، پس از حکم امام‌خمینی، مقر مرکزی کمیته‌ها را در بخشی از ساختمان [[مجلس شورای ملی]] در میدان بهارستان تهران قرار داد.<ref>مهدوی کنی، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ۲۳۰؛ هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۱۲.</ref> مهدوی کنی شورای مرکزی و فرماندهی کمیته انقلاب اسلامی را با عضویت [[حبیب‌الله عسکراولادی]]، [[بهزاد نبوی]]، [[مرتضی الویری]]، [[یوسف فروتن]] و یکی ـ دو نفر دیگر ـ که نام آنها را نیاورده است ـ تشکیل داد و به ساماندهی کمیته‌ها پرداخت.<ref>مهدوی کنی، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ۲۳۰–۲۳۱.</ref> الویری، [[محمد مفتح]] و [[محمدصادق اسلامی]] و [[اصغر نوروزی]] را نیز از اعضای شورای مرکزی و فرماندهی کمیته‌ها شمرده است.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۳۷–۳۸.</ref> پس از آن، کمیته‌های انقلاب اسلامی در سراسر کشور تشکیل شدند و زیر نظر فرمانده کمیته مرکزی در [[تهران]] به فعالیت پرداختند.<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۱۹.</ref>


کمیته‌ها یک نهاد خودجوش مردمی بودند. در هر گوشه‌ای از [[تهران]] و شهرهای دیگر کمیته‌هایی تشکیل شده بود. بسیاری از آنها ضابطه خاصی برای گزینش، آموزش، تعداد نیرو و مانند آن نداشتند. در تهران ۱۵۰۰ کمیته وجود داشت که سازماندهی آنها ضروری بود. بدین‌منظور کمیته‌ها تصفیه و جذب نیرو و ایجاد پایگاه محدود شد. تهران به چهارده منطقه مجزا تقسیم شد و برای هر منطقه یک کمیته اصلی در نظر گرفته شد و بقیه کمیته‌های موجود در آن مناطق مرتبط با آن کمیته شد و در رأس هر منطقه، فرمانده کمیته آن منطقه که همه آنها از روحانیان بودند، قرار داده شد.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۳۶–۳۷؛ مهدوی کنی، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ۲۳۱–۲۳۳.</ref> مهدوی کنی ۱۶/۲/۱۳۵۸ طی دستورعملی تصفیه کمیته‌ها را از افراد فاقد صلاحیت ضروری شمرد.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱۷/۲/۱۳۵۸، ۱.</ref>
کمیته‌ها یک نهاد خودجوش مردمی بودند. در هر گوشه‌ای از [[تهران]] و شهرهای دیگر کمیته‌هایی تشکیل شده بود. بسیاری از آنها ضابطه خاصی برای گزینش، آموزش، تعداد نیرو و مانند آن نداشتند. در تهران ۱۵۰۰ کمیته وجود داشت که سازماندهی آنها ضروری بود. بدین‌منظور کمیته‌ها تصفیه و جذب نیرو و ایجاد پایگاه محدود شد. تهران به چهارده منطقه مجزا تقسیم شد و برای هر منطقه یک کمیته اصلی در نظر گرفته شد و بقیه کمیته‌های موجود در آن مناطق مرتبط با آن کمیته شد و در رأس هر منطقه، فرمانده کمیته آن منطقه که همه آنها از روحانیان بودند، قرار داده شد.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۳۶–۳۷؛ مهدوی کنی، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ۲۳۱–۲۳۳.</ref> مهدوی کنی ۱۶/۲/۱۳۵۸ طی دستورعملی تصفیه کمیته‌ها را از افراد فاقد صلاحیت ضروری شمرد.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱۷/۲/۱۳۵۸، ۱.</ref>


== ترکیب نیروها ==
== ترکیب نیروها ==
کمیته انقلاب اسلامی از قشرهای مختلف مردم تشکیل شد. کسانی که می‌خواستند در حفظ دستاوردها و پیشبرد آرمان‌های انقلاب اسلامی سهمی داشته باشند، جذب کمیته‌های انقلاب اسلامی شدند. روحانیان متعهد، زندانیان سیاسی آزادشده، استادان دانشگاه و [[دانشجویان]] و [[دانش‌آموزان]]، [[کارگران]] و [[کارمندان]]، [[ارتش|ارتشی‌ها]] و دهقانان و [[کشاورزان]] در شمار اعضای کمیته‌ها دیده می‌شدند. در این میان حضور علمای برجسته و نخبگان علمی، سیاسی و انقلابی از امتیازات کمیته‌ها به‌شمار می‌رفت<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۱۹.</ref> و عامل مؤثری در سلامت آن‌ها بود. برخی آثار حضور علما عبارت بود از: پیشگیری نسبی از افراط و تندروی‌های طبیعی عناصر جوان و پرتحرک و بی‌تجربه، در دوران اول انقلاب، تلاش برای رعایت حدود و مقررات و قوانین و [[احکام شرع]] با توجه به اطلاعات اندک عناصر جوان از مبانی اسلامی، رعایت [[اخلاق]] و ادب در مأموریت‌های محول‌شده، توسعه و گسترش فرهنگ [[ایثار]] و [[فداکاری]] در اجتماع، گسترش فرهنگ و ارزش‌های انقلاب اسلامی در میان نیروهای انسانی، ارتقای سطح همبستگی ملی و تقویت روزافزون پایگاه مردمی و اجتماعی کمیته‌های انقلاب اسلامی، تربیت کارکنان و نیروهای متدین و کارآمد برای دیگر نهادها و سازمان‌های کشوری.<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۱۹–۱۲۰.</ref>
کمیته انقلاب اسلامی از قشرهای مختلف مردم تشکیل شد. کسانی که می‌خواستند در حفظ دستاوردها و پیشبرد آرمان‌های انقلاب اسلامی سهمی داشته باشند، جذب کمیته‌های انقلاب اسلامی شدند. روحانیان متعهد، زندانیان سیاسی آزادشده، استادان دانشگاه و [[دانشجویان]] و دانش‌آموزان، [[کارگران]] و کارمندان، ارتشی‌ها و دهقانان و [[کشاورزان]] در شمار اعضای کمیته‌ها دیده می‌شدند. در این میان حضور علمای برجسته و نخبگان علمی، سیاسی و انقلابی از امتیازات کمیته‌ها به‌شمار می‌رفت<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۱۹.</ref> و عامل مؤثری در سلامت آن‌ها بود. برخی آثار حضور علما عبارت بود از: پیشگیری نسبی از افراط و تندروی‌های طبیعی عناصر جوان و پرتحرک و بی‌تجربه، در دوران اول انقلاب، تلاش برای رعایت حدود و مقررات و قوانین و [[احکام شرع]] با توجه به اطلاعات اندک عناصر [[جوان]] از مبانی اسلامی، رعایت [[اخلاق]] و ادب در مأموریت‌های محول‌شده، توسعه و گسترش فرهنگ [[ایثار]] و فداکاری در اجتماع، گسترش فرهنگ و ارزش‌های انقلاب اسلامی در میان نیروهای انسانی، ارتقای سطح همبستگی ملی و تقویت روزافزون پایگاه مردمی و اجتماعی کمیته‌های انقلاب اسلامی، تربیت کارکنان و نیروهای متدین و کارآمد برای دیگر نهادها و سازمان‌های کشوری.<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۱۹–۱۲۰.</ref>


مهدوی کنی در مقام رئیس کمیته و نماینده امام‌خمینی و برادر وی مهدی باقری کنی به عنوان قائم‌مقام از بهمن ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۱ [[هدایت]] و فرماندهی کمیته را بر عهده داشتند.<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۲۰.</ref> رؤسای کمیته‌های چهارده‌گانه تهران به این شرح بودند: مصطفی ملکی مسئول کمیته منطقه یک، علی‌اصغر مروارید و جواد الهی منطقه دو، سیدرضی شیرازی و سیدعلی گلپایگانی منطقه سه، [[محمد مفتح]] و غلامرضا شافعی منطقه چهار، [[حیدرعلی جلالی خمینی]] منطقه پنج، مهدی باقری کنی و جواد الهی منطقه شش، محمدعلی حقی منطقه هفت، سیدیونس عرفانی منطقه هشت، سیدهادی خسروشاهی منطقه نه، [[عباسعلی عمید زنجانی]] و سیداحمد علم‌الهدی منطقه ده، محمدمهدی موحدی کرمانی منطقه یازده، عبدالمجید ایروانی منطقه دوازده، محمدباقر دشتیانی، منطقه سیزده و سیدعلی غیوری و محمود محمدی اراکی منطقه چهارده.<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۲۰–۱۲۲؛ مهدوی کنی، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ۲۵۷.</ref>
مهدوی کنی در مقام رئیس کمیته و نماینده امام‌خمینی و برادر وی [[مهدی باقری کنی]] به عنوان قائم‌مقام از بهمن ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۱ [[هدایت]] و فرماندهی کمیته را بر عهده داشتند.<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۲۰.</ref> رؤسای کمیته‌های چهارده‌گانه تهران به این شرح بودند: مصطفی ملکی مسئول کمیته منطقه یک، [[علی‌اصغر مروارید]] و جواد الهی منطقه دو، [[سیدرضی شیرازی]] و سیدعلی گلپایگانی منطقه سه، [[محمد مفتح]] و غلامرضا شافعی منطقه چهار، [[حیدرعلی جلالی خمینی]] منطقه پنج، مهدی باقری کنی و جواد الهی منطقه شش، محمدعلی حقی منطقه هفت، سیدیونس عرفانی منطقه هشت، [[سیدهادی خسروشاهی]] منطقه نه، [[عباسعلی عمید زنجانی]] و [[سیداحمد علم‌الهدی]] منطقه ده، [[محمدمهدی موحدی کرمانی]] منطقه یازده، عبدالمجید ایروانی منطقه دوازده، محمدباقر دشتیانی، منطقه سیزده و [[سیدعلی غیوری]] و محمود محمدی اراکی منطقه چهارده.<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۲۰–۱۲۲؛ مهدوی کنی، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ۲۵۷.</ref>
 
از رؤسای کمیته‌های یادشده سیدرضی شیرازی فرزند [[میرزامحمدحسین شیرازی]] و نواده [[میرزامحمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]]، صاحب حکم معروف تحریم تنباکو و از عالمان معاصر [[تهران]] بود که در ۲۴/۴/۱۳۵۸ به او سوء قصد نافرجام شد. [[امام‌خمینی]] در نامه‌ای به وی، پس از ابراز نگرانی و تأثر، هدف بدخواهان را ایجاد وحشت در میان مردم مسلمان از راه این اقدام‌های مذبوحانه شمرد و بر نهراسیدن ملتی که جوانان آن به استقبال [[شهادت]] می‌روند، تأکید کرد. ایشان سوء قصد به کسانی که در طول عمر خود در خدمت «خالق» و «خلق» بوده‌اند را مایه تقویت [[اراده]] آنان و روشن‌ترشدن حقانیت مکتب دانست و خاطرنشان ساخت می‌توان گروهی را که به نام [[اسلام]]، فرزندان اسلام را ترور می‌کنند و به نام خلق، زندگی خلق را به تباهی می‌کشند، در شمار هواخواهان بیگانه و خیانتکاران به اسلام و خلق مسلمان شمرد. ایشان در پایان سلامتی و بهبودی وی را از [[خداوند]] خواستار شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۸۶.</ref>{{ببینید|نهضت تحریم تنباکو|میرزامحمدحسن شیرازی}}


از رؤسای کمیته‌های یادشده [[سیدرضی شیرازی]] فرزند [[میرزامحمدحسین شیرازی]] و نواده میرزای شیرازی، صاحب حکم معروف تحریم تنباکو و از عالمان معاصر [[تهران]] بود که در ۲۴/۴/۱۳۵۸ به او سوء قصد نافرجام شد. امام‌خمینی در نامه‌ای به وی، پس از ابراز نگرانی و تأثر، هدف بدخواهان را ایجاد وحشت در میان مردم [[مسلمان]] از راه این اقدام‌های مذبوحانه شمرد و بر نهراسیدن ملتی که جوانان آن به استقبال [[شهادت]] می‌روند، تأکید کرد. ایشان سوء قصد به کسانی که در طول عمر خود در خدمت «خالق» و «خلق» بوده‌اند را مایه تقویت [[اراده]] آنان و روشن‌ترشدن حقانیت مکتب دانست و خاطرنشان ساخت می‌توان گروهی را که به نام [[اسلام]]، فرزندان اسلام را ترور می‌کنند و به نام خلق، زندگی خلق را به تباهی می‌کشند، در شمار هواخواهان بیگانه و خیانتکاران به اسلام و خلق مسلمان شمرد. ایشان در پایان سلامتی و بهبودی وی را از [[خداوند]] خواستار شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۸۶.</ref>
:{{ببینید|تحریم تنباکو|میرزامحمدحسن شیرازی}}
در نقاط دیگر کشور نیز علمای مبارز هر منطقه محور فعالیت کمیته انقلاب اسلامی بودند؛ ازجمله در گیلان [[صادق احسان‌بخش]]، در مشهد [[عباس واعظ طبسی]]، در خوزستان [[سیدمحمدعلی موسوی جزائری]]، در آذربایجان غربی [[غلامرضا حسنی]]، در آذربایجان شرقی [[سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی]] و در شیراز [[سیدعبدالحسین دستغیب]] و [[محی‌الدین حائری شیرازی]] به هدایت و جهت‌دهی کمیته‌های انقلاب اسلامی مشغول بودند.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۵۴–۵۵.</ref>
در نقاط دیگر کشور نیز علمای مبارز هر منطقه محور فعالیت کمیته انقلاب اسلامی بودند؛ ازجمله در گیلان [[صادق احسان‌بخش]]، در مشهد [[عباس واعظ طبسی]]، در خوزستان [[سیدمحمدعلی موسوی جزائری]]، در آذربایجان غربی [[غلامرضا حسنی]]، در آذربایجان شرقی [[سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی]] و در شیراز [[سیدعبدالحسین دستغیب]] و [[محی‌الدین حائری شیرازی]] به هدایت و جهت‌دهی کمیته‌های انقلاب اسلامی مشغول بودند.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۵۴–۵۵.</ref>


خط ۳۳: خط ۳۱:


== اهداف و وظایف ==
== اهداف و وظایف ==
در حکم امام‌خمینی به مهدوی کنی، مأموریتی کلی با عنوان سازماندهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، به منظور مراقبت و پاسداری از [[انقلاب اسلامی]] و [[جمهوری اسلامی|نظام جمهوری اسلامی]] آمده بود و کمیته می‌بایست در آن مقطع خلأ وجودی دیگر نهادهای انتظامی و خدماتی را پر می‌کرد.<ref>اداره کل، مجموعه قوانین، ۲/۲۸۱–۲۸۲.</ref> کمیته‌های انقلاب اسلامی در اوایل انقلاب و در خلأ نهادهای حکومتی، همه کارها را خود به‌تنهایی انجام می‌دادند؛ از مبارزه با مجرمان و گروه‌های مسلح و تروریست‌های ضدانقلاب گرفته تا حل‌وفصل اختلافات خانوادگی. این امر به سبب قرارگرفتن روحانیت در رأس کمیته‌های انقلاب نمود خاصی یافته بود.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۴؛ خامنه‌ای، نیروی انتظامی، ۲۷.</ref>
در حکم امام‌خمینی به [[محمدرضا مهدوی کنی|مهدوی کنی]]، مأموریتی کلی با عنوان سازماندهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، به منظور مراقبت و پاسداری از [[انقلاب اسلامی]] و [[جمهوری اسلامی|نظام جمهوری اسلامی]] آمده بود و کمیته می‌بایست در آن مقطع خلأ وجودی دیگر نهادهای انتظامی و خدماتی را پر می‌کرد.<ref>اداره کل، مجموعه قوانین، ۲/۲۸۱–۲۸۲.</ref> کمیته‌های انقلاب اسلامی در اوایل انقلاب و در خلأ نهادهای حکومتی، همه کارها را خود به‌تنهایی انجام می‌دادند؛ از مبارزه با مجرمان و گروه‌های مسلح و تروریست‌های [[ضدانقلاب]] گرفته تا حل‌وفصل اختلافات خانوادگی. این امر به سبب قرارگرفتن روحانیت در رأس کمیته‌های انقلاب نمود خاصی یافته بود.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۴؛ خامنه‌ای، نیروی انتظامی، ۲۷.</ref>


مهم‌ترین وظایف و اقدامات کمیته‌های انقلاب اسلامی در آن مقطع عبارت بود از: ۱. مقابله با توطئه‌های ضدانقلاب؛ ۲. دستگیری عوامل رژیم گذشته و تحویل آنها به مراجع قضایی؛ ۳. جمع‌آوری سلاح‌های سنگین و سبک؛ ۴. جلوگیری از قاچاق اسلحه؛ ۵. توقیف اموال عوامل رژیم گذشته و تحویل آن به مراجع ذی‌صلاح؛ ۶. انتظامات و حفظ امنیت شهرها و روستاها؛ ۷. کشف جرایم و پیگرد متهمان؛ ۸. مراقبت و پاسداری از وزارتخانه‌ها و مؤسسات اداری؛ ۹. مبارزه با [[احتکار]] و [[گرانفروشی]]؛ ۱۰. مبارزه با [[زمین‌خواری]] و [[رباخواری]] و [[ارتشا]]؛ ۱۱. انتظامات انتخابات ازجمله انتخابات [[همه‌پرسی جمهوری اسلامی]] و [[مجلس خبرگان قانون اساسی]]؛ ۱۲. پاسداری از تمامیت ارضی در برابر گروه‌های تجزیه‌طلب در مناطق مرزی کشور؛ ۱۳. همکاری با ارگان‌ها و نهادهای دیگر در ایفای وظایف محول‌شده؛ ۱۴. کمک به بازسازی [[ارتش]] و دیگر نیروهای نظامی.<ref>قاسم‌پور، کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۲۵۷–۲۵۸؛ هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۱۵–۱۱۷.</ref> وظایف یادشده با توجه به اطلاعیه‌ها و آئین‌نامه‌های ستاد مرکزی کمیته‌ها تعیین شده است.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱/۲/۱۳۵۸، ۴؛ هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۱۲–۱۱۷ و ۲۰۳–۲۰۶.</ref>
مهم‌ترین وظایف و اقدامات کمیته‌های انقلاب اسلامی در آن مقطع عبارت بود از: ۱. مقابله با توطئه‌های ضدانقلاب؛ ۲. دستگیری عوامل رژیم گذشته و تحویل آنها به مراجع قضایی؛ ۳. جمع‌آوری سلاح‌های سنگین و سبک؛ ۴. جلوگیری از قاچاق اسلحه؛ ۵. توقیف اموال عوامل رژیم گذشته و تحویل آن به مراجع ذی‌صلاح؛ ۶. انتظامات و حفظ امنیت شهرها و روستاها؛ ۷. کشف جرایم و پیگرد متهمان؛ ۸. مراقبت و پاسداری از وزارتخانه‌ها و مؤسسات اداری؛ ۹. مبارزه با [[احتکار]] و [[گرانفروشی]]؛ ۱۰. مبارزه با [[زمین‌خواری]] و [[رباخواری]] و [[ارتشا]]؛ ۱۱. انتظامات انتخابات ازجمله انتخابات همه‌پرسی جمهوری اسلامی و [[مجلس خبرگان قانون اساسی]]؛ ۱۲. پاسداری از تمامیت ارضی در برابر گروه‌های تجزیه‌طلب در مناطق مرزی کشور؛ ۱۳. همکاری با ارگان‌ها و نهادهای دیگر در ایفای وظایف محول‌شده؛ ۱۴. کمک به بازسازی ارتش و دیگر نیروهای نظامی.<ref>قاسم‌پور، کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۲۵۷–۲۵۸؛ هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۱۵–۱۱۷.</ref> وظایف یادشده با توجه به اطلاعیه‌ها و آئین‌نامه‌های ستاد مرکزی کمیته‌ها تعیین شده است.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱/۲/۱۳۵۸، ۴؛ هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۱۲–۱۱۷ و ۲۰۳–۲۰۶.</ref>


طبق ماده ۱ اساسنامه، مصوب ۴/۳/۱۳۶۵، هدف از تأسیس کمیته‌های انقلاب اسلامی، استقرار [[امنیت]] و حفظ انتظامات کشور در جهت پاسداری از انقلاب اسلامی ایران و دستاوردهای آن ذکر شده است.<ref>اداره کل، مجموعه قوانین، ۲/۲۸۱.</ref> نیز طبق ماده ۲، وظایف ده‌گانه‌ای برای آن تعریف شد که بسیاری از آنها باید با هماهنگی و همکاری با دیگر نهادها، ازجمله [[وزارت اطلاعات]] و [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]] انجام می‌شد.<ref>اداره کل، مجموعه قوانین، ۲/۲۸۱–۲۸۲.</ref>
طبق ماده ۱ اساسنامه، مصوب ۴/۳/۱۳۶۵، هدف از تأسیس کمیته‌های انقلاب اسلامی، استقرار [[امنیت]] و حفظ انتظامات کشور در جهت پاسداری از [[انقلاب اسلامی ایران]] و دستاوردهای آن ذکر شده است.<ref>اداره کل، مجموعه قوانین، ۲/۲۸۱.</ref> نیز طبق ماده ۲، وظایف ده‌گانه‌ای برای آن تعریف شد که بسیاری از آنها باید با هماهنگی و همکاری با دیگر نهادها، ازجمله وزارت اطلاعات و [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]] انجام می‌شد.<ref>اداره کل، مجموعه قوانین، ۲/۲۸۱–۲۸۲.</ref>


== فرماندهان و نمایندگان منصوب امام‌خمینی ==
== فرماندهان و نمایندگان منصوب امام‌خمینی ==
نخستین فرمانده منصوب امام‌خمینی در کمیته‌های انقلاب اسلامی [[محمدرضا مهدوی کنی]] بود.<ref>مهدوی کنی، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ۲۲۸.</ref> او در مدتی که از سوی [[شورای انقلاب]] و دولت‌های [[محمدعلی رجایی]] و [[محمدجواد باهنر]] به عنوان وزیر کشور و پس از شهادت رجایی و باهنر از سوی شورای موقت ریاست جمهوری در ۱۰ شهریور ۱۳۶۰ به عنوان نخست‌وزیر فعالیت می‌کرد،<ref>راعی گلوجه، دولت‌های شهید رجایی، ۳۱۳–۳۱۴.</ref> فرماندهی کمیته‌ها را نیز به عهده داشت و پس از کناره‌گیری از وزارت کشور و نخست‌وزیری نیز همچنان فرماندهی کمیته‌های انقلاب اسلامی را تا مرداد ۱۳۶۱ عهده‌دار بود.<ref>قاسم‌پور، کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۲۵۸.</ref> پس از اختلاف مهدوی کنی و [[علی‌اکبر ناطق نوری]]، وزیر کشور وقت، دربارهٔ [[استقلال]] کمیته‌ها یا وابستگی آن به وزارت کشور و استعفای مهدوی کنی،<ref>ناطق نوری، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین علی‌اکبر ناطق نوری، ۲/۲۷–۲۸.</ref> امام‌خمینی در ۱۷/۵/۱۳۶۱ ناطق نوری وزیر کشور وقت را به سمت فرماندهی کمیته‌های انقلاب اسلامی منصوب کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۰۸.</ref> نیز وزیر کشور فرماندهی کمیته‌ها را از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳ به [[علی فلاحیان]] و از سال ۱۳۶۳ تا تیرماه ۱۳۶۵ به [[احمد سالک]] واگذار کرد.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۰۹–۱۱۰.</ref> در ۱۱/۴/۱۳۶۵ [[سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور]]، وزیر کشور وقت، [[سیدسراج‌الدین موسوی]] را برای فرماندهی کمیته معرفی و امام‌خمینی نیز با نصب وی موافقت کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۷۰.</ref> پس از انتصاب [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] به سمت جانشینی فرماندهی کل قوا در تاریخ ۱۲/۳/۱۳۶۷،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۵۶–۵۷.</ref> تغییراتی به دست ایشان در نیروی انتظامی داده شد که مورد تأیید محتشمی‌پور، وزیر کشور وقت، نبود. وزیر کشور از امام‌خمینی دربارهٔ اختیارات وزارت کشور دربارهٔ [[نیروی انتظامی]] استفسار کرد. ایشان در پاسخ، مسائل مربوط به نیروی انتظامی را در چارچوب [[قانون]] با وزارت کشور و در زمینه‌های [[دفاع مقدس]] را با جانشینی فرماندهی کل قوا دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۱۰–۱۱۱.</ref>
نخستین فرمانده منصوب امام‌خمینی در کمیته‌های انقلاب اسلامی [[محمدرضا مهدوی کنی]] بود.<ref>مهدوی کنی، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ۲۲۸.</ref> او در مدتی که از سوی [[شورای انقلاب]] و دولت‌های [[محمدعلی رجایی]] و [[محمدجواد باهنر]] به عنوان وزیر کشور و پس از شهادت رجایی و باهنر از سوی شورای موقت ریاست جمهوری در ۱۰ شهریور ۱۳۶۰ به عنوان نخست‌وزیر فعالیت می‌کرد،<ref>راعی گلوجه، دولت‌های شهید رجایی، ۳۱۳–۳۱۴.</ref> فرماندهی کمیته‌ها را نیز به عهده داشت و پس از کناره‌گیری از وزارت کشور و نخست‌وزیری نیز همچنان فرماندهی کمیته‌های انقلاب اسلامی را تا مرداد ۱۳۶۱ عهده‌دار بود.<ref>قاسم‌پور، کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۲۵۸.</ref> پس از اختلاف مهدوی کنی و [[علی‌اکبر ناطق نوری]]، وزیر کشور وقت، دربارهٔ استقلال کمیته‌ها یا وابستگی آن به وزارت کشور و استعفای مهدوی کنی،<ref>ناطق نوری، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین علی‌اکبر ناطق نوری، ۲/۲۷–۲۸.</ref> امام‌خمینی در ۱۷/۵/۱۳۶۱ ناطق نوری وزیر کشور وقت را به سمت فرماندهی کمیته‌های انقلاب اسلامی منصوب کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۰۸.</ref> نیز وزیر کشور فرماندهی کمیته‌ها را از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳ به [[علی فلاحیان]] و از سال ۱۳۶۳ تا تیرماه ۱۳۶۵ به [[احمد سالک]] واگذار کرد.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۰۹–۱۱۰.</ref> در ۱۱/۴/۱۳۶۵ [[سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور]]، وزیر کشور وقت، [[سیدسراج‌الدین موسوی]] را برای فرماندهی کمیته معرفی و امام‌خمینی نیز با نصب وی موافقت کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۷۰.</ref> پس از انتصاب [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] به سمت جانشینی [[فرماندهی کل نیروهای مسلح|فرماندهی کل قوا]] در تاریخ ۱۲/۳/۱۳۶۷،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۵۶–۵۷.</ref> تغییراتی به دست ایشان در نیروی انتظامی داده شد که مورد تأیید محتشمی‌پور، وزیر کشور وقت، نبود. وزیر کشور از امام‌خمینی دربارهٔ اختیارات وزارت کشور دربارهٔ [[نیروی انتظامی]] استفسار کرد. ایشان در پاسخ، مسائل مربوط به نیروی انتظامی را در چارچوب [[قانون]] با وزارت کشور و در زمینه‌های [[جنگ عراق علیه ایران|دفاع مقدس]] را با جانشینی فرماندهی کل قوا دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۱۰–۱۱۱.</ref>{{ببینید|محمدرضا مهدوی کنی}}
:{{ببینید|محمدرضا مهدوی کنی}}
در سال ۱۳۶۶ گروهی از فرماندهان و اعضای کمیته انقلاب اسلامی از امام‌خمینی خواستند نماینده‌ای مستقل در آن نهاد انقلابی منصوب کند.<ref>قاسم‌پور، کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۲۵۹.</ref> ایشان نیز پس از تشکر از کمیته‌ها به عنوان حافظان اسلام و انقلاب، در ۲۲/۵/۱۳۶۷ سیدسراج‌الدین موسوی را که فرماندهی کل کمیته‌های انقلاب را بر عهده داشت، به نمایندگی از خود در آن نهاد منصوب کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۵۸.</ref> اموال مجهول‌المالک توقیفی بسیاری در اختیار کمیته بود که تکلیف آنها روشن نبود. موسوی در ۸/۸/۱۳۶۷ طی نامه‌ای از امام‌خمینی درخواست کرد این اموال برای رفع نیاز نیازمندان در کمیته‌ها صرف شود. امام‌خمینی در پاسخ با تأکید بر لزوم حفظ جهات شرعیه زیر نظر ایشان موافقت کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۷۵.</ref> املاک و مستغلاتی از [[بنیاد مستضعفان]] نیز در اختیار کمیته‌های انقلاب اسلامی بود که با تقاضای موسوی و موافقت امام‌خمینی به تملک آن نهاد درآمد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۷۴.</ref>


امام‌خمینی به صورت موردی نیز به برخی از افراد مأموریت داد تا در تشکیل و رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی شهرستان‌ها اقدام کنند. این افراد عبارت‌اند از: [[محمدطاهر آل‌شبیر خاقانی]]، تشکیل کمیته انقلاب اسلامی در مناطق خوزستان و رسیدگی به اوضاع منطقه، در ۱/۱۲/۱۳۵۷؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۱۰.</ref> [[محمدعلی رضایی]]، تشکیل کمیته انقلاب اسلامی زیر نظر علمای شهر در تربت حیدریه، در ۴/۱۲/۱۳۵۷؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۱۴.</ref> [[سیداصغر ناظم‌زاده قمی]]، تشکیل کمیته‌های قزوین، رشت، بندر انزلی، آستارا و مانند آن و رفع کمبودهای مالی و نیروی انسانی آن کمیته‌ها با نظر علمای محل، در ۶/۱۲/۱۳۵۷؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۲۲.</ref> [[قدرت‌الله علیخانی]] به همراه [[ابراهیم امیری]]، رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی تاکستان، آبگرم، آوج، بویین زهرا و حومه، در ۱۲/۱۲/۱۳۵۷؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۹۸.</ref> [[بهاءالدین علم‌الهدی]]، رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی اردبیل، کشت و صنعت دشت مغان و توابع و منطقه پارس‌آباد و مشکین شهر، در ۱۳/۱۲/۱۳۵۷؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۰۳.</ref> [[سیدحسین مطهری یزدی]]، تأسیس کمیته انقلاب اسلامی در فشم و اطراف آن و ضبط و نگهداری اموال خاندان پهلوی در آن منطقه، در ۱۶/۱۲/۱۳۵۷؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۳۵.</ref> [[محمد فقیهی مرندی]]، رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی مرند و ماکو، در ۲۰/۱۲/۱۳۵۷؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۶۸.</ref> [[محمد فیض]]، اعزام به مراغه، میاندوآب، بناب و ملک‌کندی برای رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی، سامان‌دادن به اوضاع محلی و آشناکردن اهالی با وظایف دینی و اجتماعی‏، در ۲۱/۱۲/۱۳۵۷؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۶۹.</ref> [[ابراهیم امینی]] همراه با [[علی‌اکبر مسعودی]]، ‏سرکشی به امور کمیته‌های انقلاب اسلامی استان ساحلی و بنادر جنوب (هرمزگان)، در ۲۳/۱۲/۱۳۵۷؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۷۳.</ref> [[صادق احسان‌بخش]] با همکاری [[سیدعبدالله ضیایی]]‏، رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی رشت و حومه‏، در ۱/۲/۱۳۵۸؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۷۳.</ref> [[مصطفی صدوقی‏]]، نظارت بر کمیته‌های انقلاب اسلامی ساری، در ۷/۲/۱۳۵۸؛<ref>‏امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۱۴۲.</ref> [[مرتضی بنی‌فضل]] رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی شهر خوی و حومه، در ۷/۴/۱۳۵۸،<ref>‏امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۶۵۱.</ref> نیز سفر به آذربایجان شرقی و غربی و رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی این مناطق، در ۱۲/۴/۱۳۵۸<ref>‏امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۶۵۴.</ref> و [[محمدحسین کاشانی]]، رسیدگی به وضع کمیته‌های انقلاب اسلامی لرستان، در ۸/۶/۱۳۵۸<ref>‏امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۶۸.</ref>
در سال ۱۳۶۶ گروهی از فرماندهان و اعضای کمیته انقلاب اسلامی از امام‌خمینی خواستند نماینده‌ای مستقل در آن نهاد انقلابی منصوب کند.<ref>قاسم‌پور، کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۲۵۹.</ref> ایشان نیز پس از تشکر از کمیته‌ها به عنوان حافظان اسلام و انقلاب، در ۲۲/۵/۱۳۶۷ سیدسراج‌الدین موسوی را که فرماندهی کل کمیته‌های انقلاب را بر عهده داشت، به نمایندگی از خود در آن نهاد منصوب کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۵۸.</ref> [[اموال مجهول‌المالک]] توقیفی بسیاری در اختیار کمیته بود که تکلیف آنها روشن نبود. موسوی در ۸/۸/۱۳۶۷ طی نامه‌ای از امام‌خمینی درخواست کرد این اموال برای رفع نیاز نیازمندان در کمیته‌ها صرف شود. امام‌خمینی در پاسخ با تأکید بر لزوم حفظ جهات شرعیه زیر نظر ایشان موافقت کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۷۵.</ref> املاک و مستغلاتی از [[بنیاد مستضعفان]] نیز در اختیار کمیته‌های انقلاب اسلامی بود که با تقاضای موسوی و موافقت امام‌خمینی به تملک آن نهاد درآمد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۷۴.</ref>
:{{ببینید|منصوبان امام‌خمینی}}


امام‌خمینی به صورت موردی نیز به برخی از افراد مأموریت داد تا در تشکیل و رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی شهرستان‌ها اقدام کنند. این افراد عبارت‌اند از: [[محمدطاهر آل‌شبیر خاقانی]]، تشکیل کمیته انقلاب اسلامی در مناطق خوزستان و رسیدگی به اوضاع منطقه، در ۱/۱۲/۱۳۵۷؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۱۰.</ref> [[محمدعلی رضایی]]، تشکیل کمیته انقلاب اسلامی زیر نظر علمای شهر در تربت حیدریه، در ۴/۱۲/۱۳۵۷؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۱۴.</ref> [[سیداصغر ناظم‌زاده قمی]]، تشکیل کمیته‌های قزوین، رشت، بندر انزلی، آستارا و مانند آن و رفع کمبودهای مالی و نیروی انسانی آن کمیته‌ها با نظر علمای محل، در ۶/۱۲/۱۳۵۷؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۲۲.</ref> [[قدرت‌الله علیخانی]] به همراه [[ابراهیم امیری]]، رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی تاکستان، آبگرم، آوج، بویین زهرا و حومه، در ۱۲/۱۲/۱۳۵۷؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۹۸.</ref> [[بهاءالدین علم‌الهدی]]، رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی اردبیل، کشت و صنعت دشت مغان و توابع و منطقه پارس‌آباد و مشکین شهر، در ۱۳/۱۲/۱۳۵۷؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۰۳.</ref> [[سیدحسین مطهری یزدی]]، تأسیس کمیته انقلاب اسلامی در فشم و اطراف آن و ضبط و نگهداری اموال خاندان پهلوی در آن منطقه، در ۱۶/۱۲/۱۳۵۷؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۳۵.</ref> [[محمد فقیهی مرندی]]، رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی مرند و ماکو، در ۲۰/۱۲/۱۳۵۷؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۶۸.</ref> [[محمد فیض]]، اعزام به مراغه، میاندوآب، بناب و ملک‌کندی برای رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی، سامان‌دادن به اوضاع محلی و آشناکردن اهالی با وظایف دینی و اجتماعی‏، در ۲۱/۱۲/۱۳۵۷؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۶۹.</ref> [[ابراهیم امینی]] همراه با [[علی‌اکبر مسعودی]]، ‏سرکشی به امور کمیته‌های انقلاب اسلامی استان ساحلی و بنادر جنوب (هرمزگان)، در ۲۳/۱۲/۱۳۵۷؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۷۳.</ref> [[صادق احسان‌بخش]] با همکاری [[سیدعبدالله ضیایی]]‏، رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی رشت و حومه‏، در ۱/۲/۱۳۵۸؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۷۳.</ref> [[مصطفی صدوقی‏]]، نظارت بر کمیته‌های انقلاب اسلامی ساری، در ۷/۲/۱۳۵۸؛<ref>‏امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۱۴۲.</ref> [[مرتضی بنی‌فضل]] رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی شهر خوی و حومه، در ۷/۴/۱۳۵۸،<ref>‏امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۶۵۱.</ref> نیز سفر به آذربایجان شرقی و غربی و رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی این مناطق، در ۱۲/۴/۱۳۵۸<ref>‏امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۶۵۴.</ref> و [[محمدحسین کاشانی]]، رسیدگی به وضع کمیته‌های انقلاب اسلامی لرستان، در ۸/۶/۱۳۵۸<ref>‏امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۶۸.</ref>{{ببینید|منصوبان امام‌خمینی}}
== جایگاه کمیته انقلاب اسلامی ==
== جایگاه کمیته انقلاب اسلامی ==
[[امام‌خمینی]] و نیز بسیاری از مسئولان نظام با کمیته‌ها و فعالیت‌های آنان موافق و برای آن جایگاه خاصی قائل بودند. امام‌خمینی بارها از کمیته‌ها ستایش و قدردانی کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۱۸۸ و ۸/۳۷۸.</ref> و در موردی از کمیته‌ها به عنوان حافظان اسلام و انقلاب و عزت و شادی مسلمانان و ذلت دشمنان یاد کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۵۸.</ref> ایشان از مخالفان کمیته‌ها سخت انتقاد کرد و به نقش بی‌بدیل کمیته‌ها در روزهای اولیه پیروزی انقلاب و اداره کشور به دست آنها اشاره کرد و بر ضرورت وجودی آنان در اداره و حفظ کشور تأکید ورزید و از نظام اداری کشور، ازجمله دادگستری خواست مانع کار کمیته‌ها نباشد و خود را اصلاح کنند و از کمیته‌ها خواست با [[قدرت]] و قوت عمل کنند و به سخنان مخالفان اعتنا نکنند؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۰/۴۶۲–۴۶۳.</ref> همچنین در دیدار با مهدوی کنی و فرماندهان کمیته انقلاب اسلامی، کمیته را زنده‌کننده اسلام و بیمه‌کننده ایران خواند و افزود امیدوار است این نقش را نیز به فرزندان خود بیاموزند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۷۴.</ref> ایشان بر نقش تأثیرگذار جوانان کمیته‌ای در پیروزی انقلاب و ادامه آن تأکید کرد و ارزش کار و خدمات آنان را بسیار و الفاظ و گفتار را برای تبیین خدمات آنان ناتوان دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷/۱۰۸.</ref>
[[امام‌خمینی]] و نیز بسیاری از مسئولان نظام با کمیته‌ها و فعالیت‌های آنان موافق و برای آن جایگاه خاصی قائل بودند. امام‌خمینی بارها از کمیته‌ها ستایش و قدردانی کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۱۸۸ و ۸/۳۷۸.</ref> و در موردی از کمیته‌ها به عنوان حافظان اسلام و انقلاب و عزت و شادی مسلمانان و ذلت دشمنان یاد کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۵۸.</ref> ایشان از مخالفان کمیته‌ها سخت [[انتقاد]] کرد و به نقش بی‌بدیل کمیته‌ها در روزهای اولیه پیروزی انقلاب و اداره کشور به دست آنها اشاره کرد و بر ضرورت وجودی آنان در اداره و حفظ کشور تأکید ورزید و از نظام اداری کشور، ازجمله دادگستری خواست مانع کار کمیته‌ها نباشد و خود را اصلاح کنند و از کمیته‌ها خواست با قدرت و قوت عمل کنند و به سخنان مخالفان اعتنا نکنند؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۰/۴۶۲–۴۶۳.</ref> همچنین در دیدار با مهدوی کنی و فرماندهان کمیته انقلاب اسلامی، کمیته را زنده‌کننده اسلام و بیمه‌کننده ایران خواند و افزود امیدوار است این نقش را نیز به فرزندان خود بیاموزند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۷۴.</ref> ایشان بر نقش تأثیرگذار جوانان کمیته‌ای در پیروزی انقلاب و ادامه آن تأکید کرد و ارزش کار و خدمات آنان را بسیار و الفاظ و گفتار را برای تبیین خدمات آنان ناتوان دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷/۱۰۸.</ref>


امام‌خمینی در ۲۹/۴/۱۳۵۹ به مناسبت آغاز به کار [[مجلس شورای اسلامی]] و معرفی دولت جدید، پس از اشاره به اینکه در دولت گذشته انقلابی عمل نشد و کشور با مشکلات زیادی روبه‌رو شد، یادآوری کرد که همه نهادهای انقلابی، ازجمله کمیته‌ها در سرتاسر کشور باید به قوت خود، همان‌گونه که هستند، باقی بمانند و با قدرت و قاطعیت عمل کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۵۲.</ref> ایشان در ۱۴/۸/۱۳۶۲ نیز در کسب تکلیف اعضای کمیسیون‌های داخلی و خارجی مجلس دربارهٔ کمیته یادآور شد که کمیته‌ها همین‌گونه که هستند، باقی باشند و هیچ تحولی در آن صورت نگیرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۸/۲۰۳.</ref> ایشان در برابر کسانی که عملکرد کمیته‌ها را غیر مثبت، بلکه مضر ارزیابی می‌کردند<ref>بازرگان، سخنرانی، ۷.</ref> عملکرد کمیته را مثبت ارزیابی کرد و برقراری امنیت به دست کمیته‌ها را در همه شهرهای [[ایران]] در آغاز انقلاب ـ که هرج و مرج همه‌جا را فرا گرفته بود ـ ستود و آن را عملی مثبت پیش [[خدا]] دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷/۴۰۰.</ref>
امام‌خمینی در ۲۹/۴/۱۳۵۹ به مناسبت آغاز به کار [[مجلس شورای اسلامی]] و معرفی دولت جدید، پس از اشاره به اینکه در دولت گذشته انقلابی عمل نشد و کشور با مشکلات زیادی روبه‌رو شد، یادآوری کرد که همه نهادهای انقلابی، ازجمله کمیته‌ها در سرتاسر کشور باید به قوت خود، همان‌گونه که هستند، باقی بمانند و با قدرت و قاطعیت عمل کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۵۲.</ref> ایشان در ۱۴/۸/۱۳۶۲ نیز در کسب تکلیف اعضای کمیسیون‌های داخلی و خارجی مجلس دربارهٔ کمیته یادآور شد که کمیته‌ها همین‌گونه که هستند، باقی باشند و هیچ تحولی در آن صورت نگیرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۸/۲۰۳.</ref> ایشان در برابر کسانی که عملکرد کمیته‌ها را غیر مثبت، بلکه مضر ارزیابی می‌کردند<ref>بازرگان، سخنرانی، ۷.</ref> عملکرد کمیته را مثبت ارزیابی کرد و برقراری [[امنیت]] به دست کمیته‌ها را در همه شهرهای [[ایران]] در آغاز انقلاب ـ که هرج و مرج همه‌جا را فرا گرفته بود ـ ستود و آن را عملی مثبت پیش [[خدا]] دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷/۴۰۰.</ref>


== واکنش امام‌خمینی و مسئولان در برابر مخالفان ==
== واکنش امام‌خمینی و مسئولان در برابر مخالفان ==
چند دسته با اصل کمیته‌ها مخالف بودند، ازجمله گروه‌های سیاسی، مانند [[سازمان مجاهدین خلق]] و [[فداییان خلق]]، سلطنت‌طلب‌ها و عوامل باقی‌مانده [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور رژیم پهلوی]] ([[ساواک]])؛ چون کمیته‌ها را مانع [[آزادی]] عمل خود می‌دانستند.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۲۰۸–۲۰۹؛ کمیته، مجله، ۴/۱.</ref> [[جبهه ملی]] نیز وجود نهادهایی، چون کمیته و دادگاه انقلاب را ابزاری در دست روحانیت انقلابی دانست و با آن مخالف بود.<ref>رسالت، روزنامه، ۲۰/۴/۱۳۸۹، ۳.</ref> گروه‌های مخالف کمیته با پخش شایعات و بدگویی از کمیته بر آن بودند مردم را در برابر آن نهاد قرار دهند؛ ولی حمایت‌های امام‌خمینی، روحانیت و مردم از این نهاد سبب شد کمیته بتواند قدرتمندانه در همه صحنه‌های انقلاب حضوری فعال داشته باشد.<ref>رسالت، روزنامه، ۲۰/۴/۱۳۸۹، ۳.</ref>
چند دسته با اصل کمیته‌ها مخالف بودند، ازجمله گروه‌های سیاسی، مانند [[سازمان مجاهدین خلق]] و [[فداییان خلق]]، سلطنت‌طلب‌ها و عوامل باقی‌مانده [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور رژیم پهلوی]] (ساواک)؛ چون کمیته‌ها را مانع [[آزادی]] عمل خود می‌دانستند.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۲۰۸–۲۰۹؛ کمیته، مجله، ۴/۱.</ref> [[جبهه ملی]] نیز وجود نهادهایی، چون کمیته و دادگاه انقلاب را ابزاری در دست [[روحانیت]] انقلابی دانست و با آن مخالف بود.<ref>رسالت، روزنامه، ۲۰/۴/۱۳۸۹، ۳.</ref> گروه‌های مخالف کمیته با پخش [[شایعات]] و بدگویی از کمیته بر آن بودند مردم را در برابر آن نهاد قرار دهند؛ ولی حمایت‌های امام‌خمینی، روحانیت و مردم از این نهاد سبب شد کمیته بتواند قدرتمندانه در همه صحنه‌های انقلاب حضوری فعال داشته باشد.<ref>رسالت، روزنامه، ۲۰/۴/۱۳۸۹، ۳.</ref>


برخی اعضای دولت موقت در آغاز، کمیته را به عنوان بازوی خود پذیرفته بودند و کارهای خود را به آن ارجاع می‌دادند؛<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۰۰–۱۰۱.</ref> اما بسیاری از اعضای دولت موقت، به‌ویژه [[بازرگان]] نخست‌وزیر دولت موقت و [[سیداحمد صدر حاج‌سیدجوادی]] وزیر کشور او در صدر مخالفان کمیته‌ها بودند و بی‌نظمی و تداخل فعالیت‌های آنها با دیگر نهادها و وزارتخانه‌ها و نفوذ افراد ناباب را در کمیته‌ها دلیل مخالفت خود می‌شمردند.<ref>حیات نو، روزنامه، ۲/۴/۱۳۸۹، ۳.</ref> بازرگان از همان روزهای تشکیل این نهاد وعده انحلال آن را می‌داد و از آن‌ها به عنوان نهادی مزاحم،<ref>بازرگان، سخنرانی، ۷؛ هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۰۲.</ref> بی‌قانون و هرج و مرج‌طلب،<ref>رسالت، روزنامه، ۲/۴/۱۳۸۹، ۳.</ref> تند و افراطی و بی‌حساب‌وکتاب<ref>بازرگان، مسائل، ۹۰–۹۱.</ref> یاد می‌کرد و همچنین از آنان به عنوان نیروهای خودسر و یاغی و دولت در دولت<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۰۰–۱۰۱.</ref> نام می‌برد. [[داریوش فروهر]]، وزیر کار دولت موقت، منشأ ضعف حاکم بر دولت موقت را کمیته‌ها، دادگاه‌های انقلاب و دیگر نهادهای انقلابی می‌دانست و می‌گفت از کمیته‌ها جز کارشکنی در کار دولت، کار دیگری ساخته نیست.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۰۰–۱۰۱.</ref> دولت موقت در انحلال کمیته‌ها بسیار جدی بود و خواستار آن بود به جای کمیته، ارتش عهده‌دار تأمین [[امنیت]] مردم شود و از [[امام‌خمینی]] نیز می‌خواست کمیته‌ها را منحل کند؛<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۰۴–۱۰۵.</ref> ولی امام‌خمینی در پاسخ به دولت یادآور می‌شد کمیته‌ها باید بمانند.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۰۶.</ref> ایشان به [[قضاوت]] نامنصفانه برخی مخالفان کمیته‌ها اشاره کرده و یادآور شده است اگر فردی ناصالح در نهادی پیدا شد، نباید همه آن نهاد را زیر سؤال برد و خدمات آنها را نادیده گرفت. افزون بر این نباید هیچ مطلبی را بدون دلیل پذیرفت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۵۳۹ و ۱۴/۵۸.</ref> دولت موقت از [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] از مراجع تقلید قم نیز خواست از امام‌خمینی بخواهد کمیته‌ها را منحل کند که در پاسخ، ایشان نیز با انحلال کمیته‌ها مخالفت و بر ضرورت ادامه کار آنها تأکید کرد؛<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۰۶.</ref> حتی فیدل کاسترو توسط [[ابراهیم یزدی]]، وزیر خارجه دولت موقت، به مهدوی کنی پیغام داده بود که کمیته‌ها را منحل نکنند؛ زیرا با انحلال آن انقلاب از میان می‌رود.<ref>بداشتی، نگاهی به پیام امام مبنی بر تشکیل کمیته‌ها، ۱–۳.</ref>
برخی اعضای دولت موقت در آغاز، کمیته را به عنوان بازوی خود پذیرفته بودند و کارهای خود را به آن ارجاع می‌دادند؛<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۰۰–۱۰۱.</ref> اما بسیاری از اعضای دولت موقت، به‌ویژه [[بازرگان]] نخست‌وزیر دولت موقت و [[سیداحمد صدر حاج‌سیدجوادی]] وزیر کشور او در صدر مخالفان کمیته‌ها بودند و بی‌نظمی و تداخل فعالیت‌های آنها با دیگر نهادها و وزارتخانه‌ها و نفوذ افراد ناباب را در کمیته‌ها دلیل مخالفت خود می‌شمردند.<ref>حیات نو، روزنامه، ۲/۴/۱۳۸۹، ۳.</ref> بازرگان از همان روزهای تشکیل این نهاد وعده انحلال آن را می‌داد و از آن‌ها به عنوان نهادی مزاحم،<ref>بازرگان، سخنرانی، ۷؛ هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۰۲.</ref> بی‌قانون و هرج و مرج‌طلب،<ref>رسالت، روزنامه، ۲/۴/۱۳۸۹، ۳.</ref> تند و افراطی و بی‌حساب‌وکتاب<ref>بازرگان، مسائل، ۹۰–۹۱.</ref> یاد می‌کرد و همچنین از آنان به عنوان نیروهای خودسر و یاغی و دولت در دولت<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۰۰–۱۰۱.</ref> نام می‌برد. داریوش فروهر، وزیر کار [[دولت موقت]]، منشأ ضعف حاکم بر دولت موقت را کمیته‌ها، [[دادگاه‌های انقلاب اسلامی|دادگاه‌های انقلاب]] و دیگر نهادهای انقلابی می‌دانست و می‌گفت از کمیته‌ها جز کارشکنی در کار دولت، کار دیگری ساخته نیست.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۰۰–۱۰۱.</ref> دولت موقت در انحلال کمیته‌ها بسیار جدی بود و خواستار آن بود به جای کمیته، ارتش عهده‌دار تأمین [[امنیت]] مردم شود و از [[امام‌خمینی]] نیز می‌خواست کمیته‌ها را منحل کند؛<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۰۴–۱۰۵.</ref> ولی [[امام‌خمینی]] در پاسخ به دولت یادآور می‌شد کمیته‌ها باید بمانند.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۰۶.</ref> ایشان به [[قضاوت]] نامنصفانه برخی مخالفان کمیته‌ها اشاره کرده و یادآور شده است اگر فردی ناصالح در نهادی پیدا شد، نباید همه آن نهاد را زیر سؤال برد و خدمات آنها را نادیده گرفت. افزون بر این نباید هیچ مطلبی را بدون دلیل پذیرفت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۵۳۹ و ۱۴/۵۸.</ref> دولت موقت از [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] از مراجع تقلید قم نیز خواست از امام‌خمینی بخواهد کمیته‌ها را منحل کند که در پاسخ، ایشان نیز با انحلال کمیته‌ها مخالفت و بر ضرورت ادامه کار آنها تأکید کرد؛<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۰۶.</ref> حتی فیدل کاسترو توسط [[ابراهیم یزدی]]، وزیر خارجه دولت موقت، به مهدوی کنی پیغام داده بود که کمیته‌ها را منحل نکنند؛ زیرا با انحلال آن انقلاب از میان می‌رود.<ref>بداشتی، نگاهی به پیام امام مبنی بر تشکیل کمیته‌ها، ۱–۳.</ref>


سیداحمد صدر حاج‌سیدجوادی وزیر کشور و استانداران در دیدار با امام‌خمینی از کمیته‌ها انتقادهای تندی کردند و خواستار انحلال کمیته‌ها شدند. امام‌خمینی در پاسخ به آنها در همین جلسه چهار مرتبه بر ضرورت وجود کمیته‌ها تأکید کرد؛ ولی تصفیه آنها را نیز لازم دانست و یادآور شد به سبب برخی مسائلی که در کمیته‌ها هست، نباید با اصل آن مخالفت کرد؛ باید آن مسائل و مشکلات را برطرف کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۳۷۲ و ۳۷۸–۳۷۹.</ref> ایشان در جایی دیگر به برخی نابسامانی‌ها در ارتش و کمیته‌ها اشاره کرد و رفع آن را نیازمند زمان دانست؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۴۳۴.</ref> چنان‌که پس از بروز این اختلافات دربارهٔ کمیته‌های انقلاب اسلامی، چهارده نفر از علما که مسئولیت کمیته‌ها را بر عهده داشتند، به دیدار امام‌خمینی رفتند و با اشاره به پاره‌ای نابسامانی‌ها در روند کار کمیته‌ها بر اصل وجود آنها تأکید کردند. ایشان نیز دوباره بر ضرورت وجود کمیته‌ها تأکید کرد؛ ولی تصفیه آن را نیز لازم دانست.<ref>بداشتی، نگاهی به پیام امام مبنی بر تشکیل کمیته‌ها، ۳.</ref>
سیداحمد صدر حاج‌سیدجوادی وزیر کشور و استانداران در دیدار با امام‌خمینی از کمیته‌ها انتقادهای تندی کردند و خواستار انحلال کمیته‌ها شدند. امام‌خمینی در پاسخ به آنها در همین جلسه چهار مرتبه بر ضرورت وجود کمیته‌ها تأکید کرد؛ ولی تصفیه آنها را نیز لازم دانست و یادآور شد به سبب برخی مسائلی که در کمیته‌ها هست، نباید با اصل آن مخالفت کرد؛ باید آن مسائل و مشکلات را برطرف کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۳۷۲ و ۳۷۸–۳۷۹.</ref> ایشان در جایی دیگر به برخی نابسامانی‌ها در ارتش و کمیته‌ها اشاره کرد و رفع آن را نیازمند زمان دانست؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۴۳۴.</ref> چنان‌که پس از بروز این اختلافات دربارهٔ کمیته‌های انقلاب اسلامی، چهارده نفر از علما که مسئولیت کمیته‌ها را بر عهده داشتند، به دیدار امام‌خمینی رفتند و با اشاره به پاره‌ای نابسامانی‌ها در روند کار کمیته‌ها بر اصل وجود آنها تأکید کردند. ایشان نیز دوباره بر ضرورت وجود کمیته‌ها تأکید کرد؛ ولی تصفیه آن را نیز لازم دانست.<ref>بداشتی، نگاهی به پیام امام مبنی بر تشکیل کمیته‌ها، ۳.</ref>


بسیاری از شخصیت‌ها و کارگزاران نظام اسلامی از عملکرد مثبت کمیته‌های انقلاب اسلامی سخن گفته‌اند؛ ازجمله [[سیدمحمود طالقانی]]، امام‌جمعه تهران، با تأکید بر نقش مثبت سپاه و کمیته‌های انقلاب اسلامی، تضعیف این دو نهاد را محکوم کرد.<ref>خلیلی، گام‌به‌گام با انقلاب، ۲/۸۷.</ref> همچنین [[سیدعلی خامنه‌ای]]، رئیس‌جمهور وقت، کمیته انقلاب اسلامی را در شمار اصیل‌ترین و منطقی‌ترین نهادهای انقلاب می‌دانست و معتقد بود کمیته حق حیات بر گردن این انقلاب دارد؛ چون اگر کمیته نبود، امنیت در [[تهران]] و دیگر شهرها هم نبود.<ref>خامنه‌ای، بیانات، ۲۵/۱۱/۱۳۶۰.</ref> به گفته وی کمیته‌ها در روزگاری خلأ موجود در کشور را پر ساختند و از انقلاب محافظت کردند که هیچ‌چیز و هیچ ارگان دیگری قادر به آن نبود.<ref>خامنه‌ای، بیانات، ۲۳/۱۱/۱۳۶۴.</ref> [[هاشمی رفسنجانی]] نیز پس از اشاره به چگونگی شکل‌گیری کمیته‌ها در آغاز [[پیروزی انقلاب اسلامی|پیروزی انقلاب]]، به نقش مهم آن نهاد در جلوگیری از آشفتگی‌ها اشاره کرد و سپس یادآور شد که آنان در شورای انقلاب کوشیده‌اند با شکل‌دادن منطقی به این کمیته‌ها، با سرعت به امور جاری کشور سروسامان بدهند.<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۹۸.</ref> وی پس از اشاره به وظایف و عملکرد این نهاد یادآور شده است در [[شورای انقلاب]]، برخی از اعضای دولت موقت با کمیته‌ها ـ با این ادعا که فاقد انضباط سازمانی هستند ـ از همان آغاز مسئله داشتند؛ به همین سبب تصمیم گرفته شد به سازماندهی رسمی کمیته‌ها سریع‌تر اقدام شود؛ به همین منظور مهدوی کنی از سوی امام‌خمینی به سرپرستی کمیته‌ها منصوب شد.<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۰۰.</ref> بسیاری از دیگر شخصیت‌ها و کارگزاران نظام اسلامی عملکرد کمیته‌های انقلاب اسلامی را تأیید کرده‌اند.<ref>جنتی، خاطرات علی جنتی، ۱۶۶–۱۶۷؛ ناطق نوری، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین علی‌اکبر ناطق نوری، ۲/۲۸–۲۹؛ روحانی، خاطرات دکترحسن روحانی، ۱/۵۷۷.</ref>
بسیاری از شخصیت‌ها و کارگزاران نظام اسلامی از عملکرد مثبت کمیته‌های انقلاب اسلامی سخن گفته‌اند؛ ازجمله [[سیدمحمود طالقانی]]، امام‌جمعه تهران، با تأکید بر نقش مثبت [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه]] و کمیته‌های انقلاب اسلامی، تضعیف این دو نهاد را محکوم کرد.<ref>خلیلی، گام‌به‌گام با انقلاب، ۲/۸۷.</ref> همچنین [[سیدعلی خامنه‌ای]]، رئیس‌جمهور وقت، کمیته انقلاب اسلامی را در شمار اصیل‌ترین و منطقی‌ترین نهادهای انقلاب می‌دانست و معتقد بود کمیته حق حیات بر گردن این انقلاب دارد؛ چون اگر کمیته نبود، امنیت در [[تهران]] و دیگر شهرها هم نبود.<ref>خامنه‌ای، بیانات، ۲۵/۱۱/۱۳۶۰.</ref> به گفته وی کمیته‌ها در روزگاری خلأ موجود در کشور را پر ساختند و از انقلاب محافظت کردند که هیچ‌چیز و هیچ ارگان دیگری قادر به آن نبود.<ref>خامنه‌ای، بیانات، ۲۳/۱۱/۱۳۶۴.</ref> [[هاشمی رفسنجانی]] نیز پس از اشاره به چگونگی شکل‌گیری کمیته‌ها در آغاز [[پیروزی انقلاب اسلامی|پیروزی انقلاب]]، به نقش مهم آن نهاد در جلوگیری از آشفتگی‌ها اشاره کرد و سپس یادآور شد که آنان در شورای انقلاب کوشیده‌اند با شکل‌دادن منطقی به این کمیته‌ها، با سرعت به امور جاری کشور سروسامان بدهند.<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۹۸.</ref> وی پس از اشاره به وظایف و عملکرد این نهاد یادآور شده است در [[شورای انقلاب]]، برخی از اعضای [[دولت موقت]] با کمیته‌ها ـ با این ادعا که فاقد انضباط سازمانی هستند ـ از همان آغاز مسئله داشتند؛ به همین سبب تصمیم گرفته شد به سازماندهی رسمی کمیته‌ها سریع‌تر اقدام شود؛ به همین منظور [[محمدرضا مهدوی کنی|مهدوی کنی]] از سوی امام‌خمینی به سرپرستی کمیته‌ها منصوب شد.<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۰۰.</ref> بسیاری از دیگر شخصیت‌ها و کارگزاران نظام اسلامی عملکرد کمیته‌های انقلاب اسلامی را تأیید کرده‌اند.<ref>جنتی، خاطرات علی جنتی، ۱۶۶–۱۶۷؛ ناطق نوری، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین علی‌اکبر ناطق نوری، ۲/۲۸–۲۹؛ روحانی، خاطرات دکترحسن روحانی، ۱/۵۷۷.</ref>


== توصیه‌ها و هشدارها ==
== توصیه‌ها و هشدارها ==
[[امام‌خمینی]] به دلیل نفوذ برخی افراد ناشایست و عملکرد افراطی برخی از اعضای کمیته بارها از کمیته‌ها و روحانیت شاغل در آن نهاد خواست که بر اساس موازین اسلامی و مقررات عمل کنند و خاطرنشان کرد مردم، خلاف و لغزش افراد کمیته را به حساب [[اسلام]] و روحانیت می‌گذارند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۵۰۸–۵۰۹ و ۱۲/۳۰۹.</ref> ایشان ضمن تأیید خدمت کمیته‌ها به مردم از آنان خواست آبروی اسلام و انقلاب را حفظ کنند و بهانه به دست غرب‌زده‌ها ندهند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۳۱۰.</ref> ایشان همچنین از کمیته‌ها خواست مانع افراد شروری شوند که به اسم نهادهای انقلابی هرج و مرج می‌کنند، به خانه‌های مردم می‌ریزند و اموال و زمین‌های مردم را تصرف می‌کنند؛ سپس یادآور شد هیئتی به سرتاسر کشور اعزام خواهد کرد تا دربارهٔ این نوع کارها تحقیق کنند و افراد خاطی را به مجازات برسانند؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۲۰۸.</ref> همچنین تعرض به زنان بی‌حجاب را در کوچه و خیابان‌ها حرام اعلام کرد و از کمیته‌ها خواست از این‌گونه کارها جلوگیری کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۵۰۲.</ref> ایشان تذکر داد که [[شعار]]، دعا و تکبیر در نیمه‌های شب، به گونه‌ای‌که سبب ناراحتی همسایه‌ها شود، نه‌تنها [[عبادت]] و خدمت نیست که بر خلاف موازین و [[معصیت کبیره]] است و باید از آن پرهیز کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۱۱.</ref>
[[امام‌خمینی]] به دلیل نفوذ برخی افراد ناشایست و عملکرد افراطی برخی از اعضای کمیته بارها از کمیته‌ها و روحانیت شاغل در آن نهاد خواست که بر اساس موازین اسلامی و مقررات عمل کنند و خاطرنشان کرد مردم، خلاف و لغزش افراد کمیته را به حساب [[اسلام]] و روحانیت می‌گذارند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۵۰۸–۵۰۹ و ۱۲/۳۰۹.</ref> ایشان ضمن تأیید خدمت کمیته‌ها به مردم از آنان خواست آبروی اسلام و انقلاب را حفظ کنند و بهانه به دست [[غرب‌زدگی|غرب‌زده‌ها]] ندهند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۳۱۰.</ref> ایشان همچنین از کمیته‌ها خواست مانع افراد شروری شوند که به اسم نهادهای انقلابی هرج و مرج می‌کنند، به خانه‌های مردم می‌ریزند و اموال و زمین‌های مردم را تصرف می‌کنند؛ سپس یادآور شد هیئتی به سرتاسر کشور اعزام خواهد کرد تا دربارهٔ این نوع کارها تحقیق کنند و افراد خاطی را به مجازات برسانند؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۲۰۸.</ref> همچنین تعرض به زنان بی‌حجاب را در کوچه و خیابان‌ها حرام اعلام کرد و از کمیته‌ها خواست از این‌گونه کارها جلوگیری کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۵۰۲.</ref> ایشان تذکر داد که [[شعار]]، دعا و تکبیر در نیمه‌های شب، به گونه‌ای‌که سبب ناراحتی همسایه‌ها شود، نه‌تنها [[عبادت]] و خدمت نیست که بر خلاف موازین و [[گناه|معصیت کبیره]] است و باید از آن پرهیز کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۱۱.</ref>


از سوی دیگر، امام‌خمینی از روحانیانی که در نهادهای انقلابی، ازجمله کمیته‌ها بودند، خواست در کارهایی که در صلاحیت آنها نیست، مانند عزل و نصب‌ها دخالت نکنند؛ زیرا این کارها نامشروع و موجب اختلال در امور کشور و سبب بدبینی مردم به روحانیت است و بدبینی به روحانیت لطمه‌ای بزرگ به اسلام و کشور اسلامی و از گناهان بزرگ و نابخشودنی است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۷۵.</ref> ایشان همچنین از آنان خواست به [[هدایت]] و راهنمایی افراد مشغول در آن نهاد بپردازند<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۷۷.</ref> و خودشان و کمیته‌ها و افراد زیر نظرشان را به رنگ اسلامی درآورند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۵۱۱.</ref> ایشان از فرماندهان و اعضای کمیته‌ها نیز خواست ضمن پاسداری از مردم، با قدرت‌های شیطانی و هواهای نفسانی خویش مبارزه کنند تا مردم از آنان آزار نبینند و کارهای خلاف دیگری از آنها دیده نشود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۱۸۸.</ref> سفارش یکدیگر به [[حق]]، یکی دیگر از توصیه‌های امام‌خمینی به نهادهای انقلابی، ازجمله کمیته بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۴۶۹.</ref>
از سوی دیگر، امام‌خمینی از روحانیانی که در نهادهای انقلابی، ازجمله کمیته‌ها بودند، خواست در کارهایی که در صلاحیت آنها نیست، مانند عزل و نصب‌ها دخالت نکنند؛ زیرا این کارها نامشروع و موجب اختلال در امور کشور و سبب بدبینی مردم به روحانیت است و بدبینی به [[روحانیت]] لطمه‌ای بزرگ به اسلام و کشور اسلامی و از گناهان بزرگ و نابخشودنی است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۷۵.</ref> ایشان همچنین از آنان خواست به [[هدایت]] و راهنمایی افراد مشغول در آن نهاد بپردازند<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۷۷.</ref> و خودشان و کمیته‌ها و افراد زیر نظرشان را به رنگ اسلامی درآورند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۵۱۱.</ref> ایشان از فرماندهان و اعضای کمیته‌ها نیز خواست ضمن پاسداری از مردم، با قدرت‌های شیطانی و هواهای نفسانی خویش مبارزه کنند تا مردم از آنان آزار نبینند و کارهای خلاف دیگری از آنها دیده نشود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۱۸۸.</ref> سفارش یکدیگر به [[حق]]، یکی دیگر از توصیه‌های امام‌خمینی به نهادهای انقلابی، ازجمله کمیته بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۴۶۹.</ref>


امام‌خمینی نفوذ مخالفان انقلاب را در نهادهای انقلابی امری دانست که در صدر اسلام نیز سابقه داشته است و هشدار داد در این زمان نیز ممکن است افراد نابابی در کمیته‌ها نفوذ<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۵۰۰.</ref> و با این کار چهره [[جمهوری اسلامی]] را تخریب کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۵۸.</ref> ایشان متذکر شد در میان روحانیت و کمیته‌ها افراد نفوذی را شناسایی و به مردم معرفی شوند تا مردم بدانند آنها که به نام روحانیت و کمیته‌ها خرابکاری می‌کنند، ربطی به آنها ندارند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۴۶۸ و ۱۳/۵۰۰.</ref>
امام‌خمینی نفوذ مخالفان انقلاب را در نهادهای انقلابی امری دانست که در صدر اسلام نیز سابقه داشته است و هشدار داد در این زمان نیز ممکن است افراد نابابی در کمیته‌ها نفوذ<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۵۰۰.</ref> و با این کار چهره [[جمهوری اسلامی]] را تخریب کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۵۸.</ref> ایشان متذکر شد در میان روحانیت و کمیته‌ها افراد نفوذی را شناسایی و به مردم معرفی شوند تا مردم بدانند آنها که به نام روحانیت و کمیته‌ها خرابکاری می‌کنند، ربطی به آنها ندارند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۴۶۸ و ۱۳/۵۰۰.</ref>


== عملکرد کمیته انقلاب اسلامی ==
== عملکرد کمیته انقلاب اسلامی ==
کمیته انقلاب اسلامی در ایجاد [[نظم]] و [[امنیت]]، مقابله با عناصر ضد انقلاب و دستگیری عناصر اصلی [[رژیم پهلوی]] نقش مهمی داشت؛ ازجمله: ۱. محافظت و مراقب از امنیت انتخابات در کشور در سال ۱۳۵۸ مانند [[رفراندوم جمهوری اسلامی ایران]] در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸؛<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۲۴–۱۲۶.</ref> ۲. کشف و دستگیری اعضای [[گروه فرقان]] ۱۳۵۸؛ ۳. شرکت در خنثی‌سازی [[کودتای نوژه]] در تیر ۱۳۵۹ و بازداشت ۳۵۰ نفر از عوامل آن طی یک شب؛<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۲۴–۱۲۵.</ref> ۴. مقابله با غائله ۱۴ اسفند سال ۱۳۵۹ در [[دانشگاه تهران]]؛<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۲۴–۱۲۵.</ref> ۵. شناسایی و تصرف خانه‌های تیمی [[سازمان مجاهدین خلق]] در سال ۱۳۶۰ و ۱۳۶۱؛<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۲۴–۱۲۵؛ هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۶۶.</ref> ۶. تجهیز دویست گلوگاه و پاسگاه در نقاط مختلف کشور که سبب ارتقای سطح امنیت و مانع بزرگی بر سر جابجایی و نقل و انتقال اعضای گروه‌های معاند، جاسوس‌ها و متخلفان بود؛<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۴۴–۱۴۵.</ref> ۷. محافظت از شخصیت‌ها: از سال ۱۳۶۰ که ترورهای کور سیاسی آغاز شد و شماری از مردم عادی و مسئولان نظام ترور شدند، مسئولیت محافظت از شخصیت‌ها به عهده کمیته انقلاب اسلامی گذاشته شد. این امر بعدها در قالب واحد یگان حفاظت، توطئه ترور بسیاری از شخصیت‌ها را خنثی کرد.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۴۳.</ref> در ۲۳/۱۱/۱۳۶۵ شورای امنیت، محافظت از شخصیت‌ها را هم‌زمان به کمیته و [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]] واگذار کرد؛<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۴۳–۱۴۴.</ref> ۸. محافظت از شهرها در دوره جنگ به عهده نیروهای بسیج با همکاری سپاه پاسداران و کمیته‌های انقلاب اسلامی بود<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۲۵۶.</ref> ۹. یگان هوایی کمیته با گشت دایم بر فراز گلوگاه‌های مهم استان [[تهران]] و استان‌های شرقی و ساحلی و شرکت در عملیات مبارزه با قاچاق مواد مخدر در امنیت داخلی نقشی مهم داشت.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۵۴–۱۵۵.</ref>
کمیته انقلاب اسلامی در ایجاد نظم و [[امنیت]]، مقابله با عناصر [[ضد انقلاب]] و دستگیری عناصر اصلی [[رژیم پهلوی]] نقش مهمی داشت؛ ازجمله: ۱. محافظت و مراقب از امنیت [[انتخابات]] در کشور در سال ۱۳۵۸ مانند رفراندوم جمهوری اسلامی ایران در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸؛<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۲۴–۱۲۶.</ref> ۲. کشف و دستگیری اعضای [[گروه فرقان]] ۱۳۵۸؛ ۳. شرکت در خنثی‌سازی [[کودتای نوژه]] در تیر ۱۳۵۹ و بازداشت ۳۵۰ نفر از عوامل آن طی یک شب؛<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۲۴–۱۲۵.</ref> ۴. مقابله با غائله ۱۴ اسفند سال ۱۳۵۹ در دانشگاه تهران؛<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۲۴–۱۲۵.</ref> ۵. شناسایی و تصرف خانه‌های تیمی [[سازمان مجاهدین خلق]] در سال ۱۳۶۰ و ۱۳۶۱؛<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۲۴–۱۲۵؛ هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۶۶.</ref> ۶. تجهیز دویست گلوگاه و پاسگاه در نقاط مختلف کشور که سبب ارتقای سطح امنیت و مانع بزرگی بر سر جابجایی و نقل و انتقال اعضای گروه‌های معاند، جاسوس‌ها و متخلفان بود؛<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۴۴–۱۴۵.</ref> ۷. محافظت از شخصیت‌ها: از سال ۱۳۶۰ که ترورهای کور سیاسی آغاز شد و شماری از مردم عادی و مسئولان نظام ترور شدند، مسئولیت محافظت از شخصیت‌ها به عهده کمیته انقلاب اسلامی گذاشته شد. این امر بعدها در قالب واحد یگان حفاظت، توطئه ترور بسیاری از شخصیت‌ها را خنثی کرد.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۴۳.</ref> در ۲۳/۱۱/۱۳۶۵ شورای امنیت، محافظت از شخصیت‌ها را هم‌زمان به کمیته و [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]] واگذار کرد؛<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۴۳–۱۴۴.</ref> ۸. محافظت از شهرها در دوره [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ]] به عهده نیروهای [[بسیج مستضعفین|بسیج]] با همکاری [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]] و کمیته‌های انقلاب اسلامی بود<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۲۵۶.</ref> ۹. یگان هوایی کمیته با گشت دایم بر فراز گلوگاه‌های مهم استان [[تهران]] و استان‌های شرقی و ساحلی و شرکت در عملیات مبارزه با قاچاق [[مواد مخدر]] در امنیت داخلی نقشی مهم داشت.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۵۴–۱۵۵.</ref>{{ببینید|کودتای نوژه|چهارده اسفند}}
:{{ببینید|کودتای نوژه|چهارده اسفند}}
 
== شرکت در جبهه‌های جنگ ==
== شرکت در جبهه‌های جنگ ==
کمیته‌ها افزون بر تأمین امنیت داخلی کشور، در جبهه‌های جنگ نیز حضور فعالی داشتند؛ چنان‌که نخست در قالب دسته‌های چریکی و سپس در قالب تیپ موسی‌بن‌جعفر(ع) و تیپ قوامین و سپس لشکر حضرت روح‌الله در مقابله با [[رژیم بعثی عراق]] فداکاری‌های درخشانی نشان دادند و [[شهدا|شهدای]] فراوانی تقدیم [[انقلاب اسلامی]] کردند و شماری از آنها نیز [[جانباز]] و [[اسرا|اسیر]] شدند.<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۲۴–۱۲۶.</ref> با اعلام نیاز فوری به نیرو در خرمشهر و به درخواست [[سیدعلی خامنه‌ای]]، نماینده امام‌خمینی در ستاد مشترک ارتش در امور جبهه، کمیته با عنوان اعزام بزرگ، هشت هزار نیرو به جبهه فرستاد.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۴۸.</ref> کمیته در بسیج مردم و ارسال کمک‌های مردمی و برخی سلاح‌های مورد نیاز به جبهه نقشی مؤثر داشت. فرماندهی بسیاری از گردان‌های سپاه در جبهه و عمده نیروهای [[مصطفی چمران]] در جنگ‌های نامنظم از کمیته بود.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۴۹–۱۵۰.</ref> لشکر حضرت روح‌الله کمیته انقلاب اسلامی در عملیات مرصاد نقش مؤثری داشت.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۵۲–۱۵۳.</ref> یگان هوایی کمیته نیز افزون بر امنیت داخلی در جبهه و جنگ نیز نقش مهمی ایفا می‌کرد.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۵۵.</ref>
کمیته‌ها افزون بر تأمین امنیت داخلی کشور، در جبهه‌های جنگ نیز حضور فعالی داشتند؛ چنان‌که نخست در قالب دسته‌های چریکی و سپس در قالب تیپ موسی‌بن‌جعفر(ع) و تیپ قوامین و سپس لشکر حضرت روح‌الله در مقابله با [[رژیم بعثی عراق]] فداکاری‌های درخشانی نشان دادند و [[شهدا|شهدای]] فراوانی تقدیم [[انقلاب اسلامی]] کردند و شماری از آنها نیز [[جانباز]] و [[اسرا|اسیر]] شدند.<ref>ترابی و رحمانی، کمیته انقلاب اسلامی تجربه‌ای مهم در سپهر پلیس جامعه‌گرا، ۱۲۴–۱۲۶.</ref> با اعلام نیاز فوری به نیرو در خرمشهر و به درخواست [[سیدعلی خامنه‌ای]]، نماینده امام‌خمینی در ستاد مشترک ارتش در امور جبهه، کمیته با عنوان اعزام بزرگ، هشت هزار نیرو به جبهه فرستاد.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۴۸.</ref> کمیته در بسیج مردم و ارسال کمک‌های مردمی و برخی سلاح‌های مورد نیاز به جبهه نقشی مؤثر داشت. فرماندهی بسیاری از گردان‌های سپاه در جبهه و عمده نیروهای [[مصطفی چمران]] در جنگ‌های نامنظم از کمیته بود.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۴۹–۱۵۰.</ref> لشکر حضرت روح‌الله کمیته انقلاب اسلامی در [[عملیات مرصاد]] نقش مؤثری داشت.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۵۲–۱۵۳.</ref> یگان هوایی کمیته نیز افزون بر امنیت داخلی در جبهه و جنگ نیز نقش مهمی ایفا می‌کرد.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۵۵.</ref>


== ادغام کمیته انقلاب اسلامی ==
== ادغام کمیته انقلاب اسلامی ==
پس از تثبیت انقلاب و ساماندهی نهادهای انتظامی و نظامی و برخی هم‌پوشانی‌هایی که در عملکرد این نهادها با کمیته انقلاب اسلامی وجود داشت، برخی مسئولان به این نتیجه رسیدند که کمیته و دیگر نهادهای انتظامی باید در هم ادغام شوند. ادغام و [[استقلال]] کمیته موافقان و مخالفانی داشت و هر یک دلایلی داشتند و با رایزنی‌های فراوان در صدد تثبیت نظر خود بودند.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۷۵–۱۸۶.</ref> سرانجام با پیگیری وزارت کشور وقت، در تیر ۱۳۶۹ در مجلس شورای اسلامی قانونی به تصویب رسید که وزارت کشور مکلف شد نیروی‌های انتظامی موجود (شهربانی، کمیته و ژاندارمری) را حداکثر ظرف مدت یک سال ادغام کند و سازمانی با عنوان [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران]] تشکیل دهد<ref>اداره کل، مجموعه قوانین، ۳/۴۰۰.</ref> و در چارچوب این قانون این نیرو شکل گرفت.
پس از تثبیت انقلاب و ساماندهی نهادهای انتظامی و نظامی و برخی هم‌پوشانی‌هایی که در عملکرد این نهادها با کمیته انقلاب اسلامی وجود داشت، برخی مسئولان به این نتیجه رسیدند که کمیته و دیگر نهادهای انتظامی باید در هم ادغام شوند. ادغام و استقلال کمیته موافقان و مخالفانی داشت و هر یک دلایلی داشتند و با رایزنی‌های فراوان در صدد تثبیت نظر خود بودند.<ref>هاشمی و رنجبر، تاریخ شفاهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۷۵–۱۸۶.</ref> سرانجام با پیگیری وزارت کشور وقت، در تیر ۱۳۶۹ در [[مجلس شورای اسلامی]] قانونی به تصویب رسید که وزارت کشور مکلف شد نیروی‌های انتظامی موجود (شهربانی، کمیته و ژاندارمری) را حداکثر ظرف مدت یک سال ادغام کند و سازمانی با عنوان [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران]] تشکیل دهد<ref>اداره کل، مجموعه قوانین، ۳/۴۰۰.</ref> و در چارچوب این قانون این نیرو شکل گرفت.


== سیدسراج‌الدین موسوی ==
== سیدسراج‌الدین موسوی ==
سیدسراج‌الدین موسوی، متولد ۱۳۳۷، از مبارزان فعال در خارج از کشور بود که از ۱۵سالگی، به پاکستان رفت‌وآمد داشت و به دلیل آشنایی با زبان‌های اردو و عربی، نقش رابط را میان [[سیداحمد خمینی]] و [[محمد منتظری]]، با انقلابیان خارج از کشور به عهده گرفت.<ref>جنتی، خاطرات علی جنتی، ۹۹ و ۱۲۲؛ موسوی، گنجینه راز، ۴۶۸.</ref> وی عضو روحانیون مبارز خارج از کشور<ref>← حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، پاورقی، ۱۳۱.</ref> و یکی از اعضای گروه محمد منتظری در [[سوریه]] و [[لبنان]] بود. او در سوریه به همراه [[سیدمحمد غرضی]]، [[ناصر آلادپوش]]، [[علی جنتی]] و [[مرضیه حدیدچی]]، برنامه‌هایی مانند سفر [[حج]] و [[تبلیغ]] اندیشه امام‌خمینی در [[عربستان]] را اجرا کردند.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۱۴–۱۱۵ و ۱۶۲.</ref>
سیدسراج‌الدین موسوی، متولد ۱۳۳۷، از مبارزان فعال در خارج از کشور بود که از ۱۵سالگی، به پاکستان رفت‌وآمد داشت و به دلیل آشنایی با زبان‌های اردو و عربی، نقش رابط را میان [[سیداحمد خمینی]] و [[محمد منتظری]]، با انقلابیان خارج از کشور به عهده گرفت.<ref>جنتی، خاطرات علی جنتی، ۹۹ و ۱۲۲؛ موسوی، گنجینه راز، ۴۶۸.</ref> وی عضو روحانیون مبارز خارج از کشور<ref>← حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، پاورقی، ۱۳۱.</ref> و یکی از اعضای گروه محمد منتظری در [[سوریه]] و [[لبنان]] بود. او در سوریه به همراه [[سیدمحمد غرضی]]، [[ناصر آلادپوش]]، [[علی جنتی]] و [[مرضیه حدیدچی]]، برنامه‌هایی مانند سفر [[حج]] و [[تبلیغ]] اندیشه امام‌خمینی در [[عربستان]] را اجرا کردند.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۱۴–۱۱۵ و ۱۶۲.</ref>{{ببینید|محمد منتظری|مرضیه دباغ}}
:{{ببینید|محمد منتظری|مرضیه حدیدچی (دباغ)}}
 
موسوی در سال ۱۳۵۷ در عراق، هنگام عبور از مرز کویت، دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان بصره و سپس بغداد زندانی بود.<ref>موسوی، گنجینه دل، ۴۶۸.</ref> وی دلیل [[آزادی]] خود از زندان بغداد را دیدار زهیر، معاون سازمان امنیت عراق با امام‌خمینی و گلهٔ ایشان از زندانی‌بودن یاران خود در زندان بغداد شمرده است.<ref>موسوی، گنجینه دل، ۴۶۸–۴۶۹.</ref> پس از هجرت امام‌خمینی به [[اقامتگاه‌های امام‌خمینی|فرانسه]]، موسوی که در آن زمان در سوریه بود، به همراه منتظری، غرضی و آلادپوش عازم فرانسه شد و مسئول حفاظت بیت امام‌خمینی در نوفل لوشاتو گشت.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۵۰ و ۱۶۱–۱۶۲.</ref>
موسوی در سال ۱۳۵۷ در عراق، هنگام عبور از مرز کویت، دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان بصره و سپس بغداد زندانی بود.<ref>موسوی، گنجینه دل، ۴۶۸.</ref> وی دلیل [[آزادی]] خود از زندان بغداد را دیدار زهیر، معاون سازمان امنیت عراق با امام‌خمینی و گلهٔ ایشان از زندانی‌بودن یاران خود در زندان بغداد شمرده است.<ref>موسوی، گنجینه دل، ۴۶۸–۴۶۹.</ref> پس از هجرت امام‌خمینی به [[اقامتگاه‌های امام‌خمینی|فرانسه]]، موسوی که در آن زمان در سوریه بود، به همراه منتظری، غرضی و آلادپوش عازم فرانسه شد و مسئول حفاظت بیت امام‌خمینی در نوفل لوشاتو گشت.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۵۰ و ۱۶۱–۱۶۲.</ref>{{ببینید|هجرت امام‌خمینی}}
:{{ببینید|هجرت امام‌خمینی}}
 
پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، موسوی عضو دفتر امام‌خمینی بود<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۰۰.</ref> و در سال ۱۳۶۰ پس از انفجار دفتر [[حزب جمهوری اسلامی]] و دفتر نخست‌وزیری که موجب کشته‌شدن بسیاری از مسئولان بالای کشور شد، به درخواست سیداحمد خمینی، وظیفه حفاظت از امام‌خمینی و بیت ایشان را به عهده گرفت و برای این کار به‌طور موقت، لباس روحانیت را کنار گذاشت.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، پاورقی، ۱۳۱؛ موسوی، گنجینه دل، ۴۶۹.</ref>
پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، موسوی عضو [[دفتر امام‌خمینی]] بود<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۰۰.</ref> و در سال ۱۳۶۰ پس از انفجار دفتر [[حزب جمهوری اسلامی]] و دفتر نخست‌وزیری که موجب کشته‌شدن بسیاری از مسئولان بالای کشور شد، به درخواست سیداحمد خمینی، وظیفه [[حفاظت از امام‌خمینی]] و بیت ایشان را به عهده گرفت و برای این کار به‌طور موقت، لباس روحانیت را کنار گذاشت.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، پاورقی، ۱۳۱؛ موسوی، گنجینه دل، ۴۶۹.</ref>{{ببینید|هفت تیر|هشت شهریور}}
:{{ببینید|هفت تیر|هشت شهریور}}
موسوی از سال ۱۳۶۴، رئیس کمیته انقلاب اسلامی بود.<ref>هاشمی رفسنجانی، امید و دلواپسی، ۳۶۶.</ref> با تصویب اساسنامه کمیته در [[مجلس شورای اسلامی]] که مطابق آن، فرمانده کمیته، پس از تأیید [[رهبری]]، توسط وزیرکشور منصوب می‌شد، امام‌خمینی در ۱۱/۴/۱۳۶۵ در پاسخ نامه معرفی [[سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور]]، وزیر کشور، موسوی را به عنوان فرمانده کمیته انقلاب اسلامی، تأیید و وی را به این سمت منصوب کرد و برای موفقیت او دعا کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۷۰.</ref> ایشان همچینین در ۲۲ مرداد ۱۳۶۶ موسوی را به عنوان نماینده خود نیز در کمیته منصوب کرد و در این حکم، وی را از افراد باسابقه و سختی‌کشیده قبل و بعد از انقلاب دانست و برای موفقیت او دعا کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۵۸.</ref> او در زمان [[جنگ تحمیلی]]، همراه سیداحمد خمینی، در آبادان به دیدار [[غلامحسین جمی]]، امام‌جمعه آبادان رفت.<ref>موسوی، گنجینه دل، ۴۷۶.</ref>


موسوی در سمت فرماندهی کمیته، در ۸ آبان ۱۳۶۷ در نامه‌ای به امام‌خمینی، برای ثبت رسمی املاک متعلق به [[بنیاد مستضعفان]] که در اختیار کمیته بود، درخواست نامه کرد. امام‌خمینی در نامه به [[میرحسین موسوی]]، نخست‌وزیر، با پیشنهاد وی به شرط حفظ جهات شرعی، موافقت کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۷۴.</ref> او همچنین در همین تاریخ در نامه‌ای جداگانه از امام‌خمینی دربارهٔ امکان فروش اموال مجهول‌المالک توقیفی از مجرمان، که به دلیل پیدانشدن صاحبان آنها، نابود می‌شوند و مصرف آن در کمک به پاسداران نیازمند، سؤال کرد. وی در این نامه تأکید کرد که از این اموال دقیقاً فهرست‌برداری شده و مشخصات آن ثبت و ضبط می‌گردد و در صورت پیداشدن صاحب آن، عین یا وجه عادلانه آن به او برمی‌گردد. امام‌خمینی در پاسخ، با حفظ جهات شرعی و زیر نظر شخص موسوی موافقت کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۷۵.</ref>
موسوی از سال ۱۳۶۴، رئیس کمیته انقلاب اسلامی بود.<ref>هاشمی رفسنجانی، امید و دلواپسی، ۳۶۶.</ref> با تصویب اساسنامه کمیته در [[مجلس شورای اسلامی]] که مطابق آن، فرمانده کمیته، پس از تأیید رهبری، توسط وزیرکشور منصوب می‌شد، امام‌خمینی در ۱۱/۴/۱۳۶۵ در پاسخ نامه معرفی [[سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور]]، وزیر کشور، موسوی را به عنوان فرمانده کمیته انقلاب اسلامی، تأیید و وی را به این سمت منصوب کرد و برای موفقیت او دعا کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۷۰.</ref> ایشان همچینین در ۲۲ مرداد ۱۳۶۶ موسوی را به عنوان نماینده خود نیز در کمیته منصوب کرد و در این حکم، وی را از افراد باسابقه و سختی‌کشیده قبل و بعد از انقلاب دانست و برای موفقیت او دعا کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۵۸.</ref> او در زمان [[جنگ تحمیلی]]، همراه سیداحمد خمینی، در آبادان به دیدار [[غلامحسین جمی]]، امام‌جمعه آبادان رفت.<ref>موسوی، گنجینه دل، ۴۷۶.</ref>


موسوی از امضاکنندگان نامه انشعاب [[مجمع روحانیون مبارز تهران]] در اسفند ۱۳۶۶<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۸.</ref> و از اعضای شورای مرکزی مجمع است.<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۲، ۵۴ و ۳۱۳.</ref> او در بسیاری از سفرهای داخلی سیداحمد خمینی به شهرهای مختلف ایران، نیز سفر وی به پاکستان و سفر حج همراه با او بوده است.<ref>موسوی، گنجینه دل، ۴۷۳–۴۷۵.</ref> وی همچنین در دولت هفتم و هشتم [[سیدمحمد خاتمی]]، سفیر جمهوری اسلامی در پاکستان بود.<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۰۰.</ref> وی مؤسس دانشگاه امام‌خمینی در کراچی است<ref>← حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، پاورقی، ۱۳۱.</ref> و ساخت بیمارستان و کتابخانه در این شهر از دیگر فعالیت‌های او در پاکستان است.<ref>موسوی، گنجینه دل، ۴۷۳.</ref>
موسوی در سمت فرماندهی کمیته، در ۸ آبان ۱۳۶۷ در نامه‌ای به امام‌خمینی، برای ثبت رسمی املاک متعلق به [[بنیاد مستضعفان]] که در اختیار کمیته بود، درخواست نامه کرد. امام‌خمینی در نامه به [[میرحسین موسوی]]، نخست‌وزیر، با پیشنهاد وی به شرط حفظ جهات شرعی، موافقت کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۷۴.</ref> او همچنین در همین تاریخ در نامه‌ای جداگانه از امام‌خمینی دربارهٔ امکان فروش [[اموال مجهول‌المالک]] توقیفی از مجرمان، که به دلیل پیدانشدن صاحبان آنها، نابود می‌شوند و مصرف آن در کمک به پاسداران نیازمند، سؤال کرد. وی در این نامه تأکید کرد که از این اموال دقیقاً فهرست‌برداری شده و مشخصات آن ثبت و ضبط می‌گردد و در صورت پیداشدن صاحب آن، عین یا وجه عادلانه آن به او برمی‌گردد. امام‌خمینی در پاسخ، با حفظ جهات شرعی و زیر نظر شخص موسوی موافقت کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۷۵.</ref>
:{{ببینید|مجمع روحانیون مبارز تهران}}


موسوی از امضاکنندگان نامه انشعاب [[مجمع روحانیون مبارز تهران]] در اسفند ۱۳۶۶<ref>← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۸.</ref> و از اعضای شورای مرکزی مجمع است.<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۲، ۵۴ و ۳۱۳.</ref> او در بسیاری از سفرهای داخلی سیداحمد خمینی به شهرهای مختلف ایران، نیز سفر وی به [[پاکستان]] و سفر حج همراه با او بوده است.<ref>موسوی، گنجینه دل، ۴۷۳–۴۷۵.</ref> وی همچنین در دولت هفتم و هشتم [[سیدمحمد خاتمی]]، سفیر جمهوری اسلامی در پاکستان بود.<ref>سلیمی بنی و مظفری، مجمع روحانیون مبارز، ۳۰۰.</ref> وی مؤسس دانشگاه امام‌خمینی در کراچی است<ref>← حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، پاورقی، ۱۳۱.</ref> و ساخت بیمارستان و کتابخانه در این شهر از دیگر فعالیت‌های او در پاکستان است.<ref>موسوی، گنجینه دل، ۴۷۳.</ref>{{ببینید|مجمع روحانیون مبارز تهران}}
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
۲۱٬۱۴۹

ویرایش