۲۱٬۱۴۹
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
در سال ۱۳۵۵ پیروزی حزب دموکرات در [[آمریکا]]، موجب تغییر سیاست این کشور در کشورهای تحت سلطه مانند [[ایران | در سال ۱۳۵۵ پیروزی حزب دموکرات در [[آمریکا]]، موجب تغییر سیاست این کشور در کشورهای تحت سلطه مانند [[ایران]] و اجرای سیاست فضای باز سیاسی شد؛ بر همین اساس وزرای خارجه آمریکا و [[انگلیس]]، در کنفرانس سالانه شورای وزیران سنتو در اردیبهشت ۱۳۵۶، [[محمدرضا پهلوی]] را به تعدیل [[دیکتاتوری]] دعوت کردند و در جهت همین تغییر سیاست کلی غرب دربارهٔ ایران، [[جمشید آموزگار]] در ۱۵/۵/۱۳۵۶ به جای [[امیرعباس هویدا]] به نخستوزیری منصوب شد.<ref>مؤسسه تنظیم، کوثر، ۱/۲۷۳–۲۷۴؛ قرهباغی، اعترافات ژنرال، ۱۰</ref> در این دوره گسترش اعتراضهای گروههای مختلف علیه [[رژیم پهلوی]] که به دنبال درگذشت [[سیدمصطفی خمینی]] و اهانت [[روزنامه اطلاعات]] به [[امامخمینی]] آغاز شده بود، شامل عموم [[مردم]]، [[مطبوعات]]، سازمانها، دستجات سیاسی، [[دانشگاه|دانشگاهها]]، [[مساجد]] و [[تظاهرات]] و درگیری با نیروهای نظامی و انتظامی، موجب بروز رویدادهای مهمی در کشور شد. ازجمله این رویدادها [[نوزده دی|کشتار مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶]]، [[بیست و نه بهمن ۱۳۵۶|کشتار مردم تبریز]]، کشتار مردم مشهد در ۳۱/۴/۱۳۵۷ و کشتار مردم اصفهان در مرداد ۱۳۵۷ بود که [[حکومتنظامی]] یکماهه در این شهر را در پی داشت.<ref>قرهباغی، اعترافات ژنرال، ۱۲–۱۳؛ ملایی توانی، بررسی تحلیلی، ۲۷۲</ref> | ||
امامخمینی در آغاز [[ماه رمضان]] ۱۳۹۸ق/ ۱۵/۵/۱۳۵۷، در پیامی به مناسبت کشتار مردم اصفهان، ضمن ابراز امیدواری بر ادامه نهضت تا سرنگونی رژیم پهلوی، از مردم خواست تا از هر فرصتی برای گسترش اجتماعات و افشای بیشتر جنایات محمدرضا پهلوی استفاده کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/۴۳۶–۴۳۷</ref> بر همین اساس سخنرانیها و جلسههای ماه رمضان و افشاگری علیه رژیم، زمینه تظاهرات گسترده در روزهای بعد را فراهم کرد.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۸۲–۸۳</ref> از آن تاریخ به بعد، بهویژه پس از فاجعه | [[امامخمینی]] در آغاز [[ماه رمضان]] ۱۳۹۸ق/ ۱۵/۵/۱۳۵۷، در پیامی به مناسبت کشتار مردم اصفهان، ضمن ابراز امیدواری بر ادامه [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت]] تا سرنگونی رژیم پهلوی، از مردم خواست تا از هر فرصتی برای گسترش اجتماعات و افشای بیشتر جنایات محمدرضا پهلوی استفاده کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/۴۳۶–۴۳۷</ref> بر همین اساس سخنرانیها و جلسههای ماه رمضان و افشاگری علیه رژیم، زمینه تظاهرات گسترده در روزهای بعد را فراهم کرد.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۸۲–۸۳</ref> از آن تاریخ به بعد، بهویژه پس از [[فاجعه سینما رکس آبادان|فاجعه آتشسوزی در سینما رکس آبادان]] موج جدیدی از ناآرامیهای اجتماعی به وقوع پیوست،<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۸۶–۸۷؛ قرهباغی، اعترافات ژنرال، ۱۳</ref> به گونهای که در بیشتر روزها، تظاهرات گسترده در سراسر کشور ادامه داشت.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۸–۷/۲۹۰–۲۹۲</ref> | ||
گسترش بحران داخلی، موجب شد محمدرضا پهلوی که تا آن روز دولت و اعضای آن را از دخالت در امور نظامی و امنیتی ممنوع کرده بود، به این نتیجه برسد که تنها اقدام چشمگیر در مهار بحران و سازش با [[روحانیت]]، تغییر دولت و دادن برخی اختیارات خود به نخستوزیر است<ref>آموزگار، فراز و فرود دودمان پهلوی، ۴۵۵</ref>؛ بر همین اساس آموزگار پس از یک سال نخستوزیری، در چهارم شهریور ۱۳۵۷ استعفا کرد<ref>اطلاعات، روزنامه، ۵/۶/۱۳۵۷، ۱</ref> و [[جعفر شریفامامی]] که روحانیزاده، سیاستمداری باتجربه و مورد اعتماد پهلوی بود<ref>آموزگار، فراز و فرود دودمان پهلوی، ۴۵۵</ref> و گفته شده با بسیاری از روحانیان میانهرو روابط دوستانه داشت<ref>ملایی توانی، بررسی تحلیلی، ۲۷۴</ref> و برنامه دولت خود را بر اساس تعالیم عالی [[اسلام]] و احترام به روحانیت اعلام کرده بود،<ref>کیهان، روزنامه، ۵/۶/۱۳۵۷، ۱</ref> با شعار «دولت آشتی ملی»، از طرف پهلوی مأمور تشکیل دولت شد.<ref>کیهان، روزنامه، ۶/۶/۱۳۵۷، ۱</ref> وی پیش از معرفی اعضای دولت خود به [[مجلس شورای ملی]]، با صدور بخشنامه بر آزادی فعالیت سیاسی احزاب قانونی و بازگرداندن تاریخ رسمی کشور به تاریخ هجری {{ببینید|تغییر تاریخ هجری}} تأکید کرد،<ref>اطلاعات، روزنامه، ۵/۶/۱۳۵۷، ۱ و ۴</ref> همچنین مراکز مشروب و قمار در سراسر کشور را تعطیل<ref>اطلاعات، روزنامه، ۶/۶/۱۳۵۷، ۱ و ۲۱</ref> و اعلام کرد، مذاکرات خود با روحانیان و گروههای مخالف را آغاز کرده است و بازگشت امامخمینی به [[ایران]] نیز مانعی ندارد {{ببینید|جعفر شریفامامی}}. در همین زمان [[روزنامه کیهان]]، با انتشار تصویر بزرگی از امامخمینی در صفحه اول، که در پانزده سال گذشته بیسابقه بود، از گزارشهای غیررسمی دربارهٔ اعزام هیئتی به [[نجف]] و مذاکره برای بازگشت ایشان به ایران خبر داد.<ref>کیهان، روزنامه، ۷/۶/۱۳۵۷، ۱</ref> این در حالی بود که امامخمینی در ۶/۶/۱۳۵۷ در پیامی خطاب به مردم ایران، ضمن هشدار به مردم، دربارهٔ فریبکاری جدید [[رژیم پهلوی]]، اعلام کرده بود آشتی ملی در این شرایط هدردادن خون شهدای اسلام و زحمات چندینساله ملت است. ایشان همچنین با تأکید بر ادامه نهضت، خواستِ ملت را که از شعارهای آنان پیدا بود، سرنگونی رژیم شاهنشاهی دانست، نه وعده پوچ احترام به علما و بستن قمارخانهها.<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/۴۴۹–۴۵۱</ref> | گسترش بحران داخلی، موجب شد محمدرضا پهلوی که تا آن روز دولت و اعضای آن را از دخالت در امور نظامی و امنیتی ممنوع کرده بود، به این نتیجه برسد که تنها اقدام چشمگیر در مهار بحران و سازش با [[روحانیت]]، تغییر دولت و دادن برخی اختیارات خود به نخستوزیر است<ref>آموزگار، فراز و فرود دودمان پهلوی، ۴۵۵</ref>؛ بر همین اساس آموزگار پس از یک سال نخستوزیری، در چهارم شهریور ۱۳۵۷ استعفا کرد<ref>اطلاعات، روزنامه، ۵/۶/۱۳۵۷، ۱</ref> و [[جعفر شریفامامی]] که روحانیزاده، سیاستمداری باتجربه و مورد اعتماد پهلوی بود<ref>آموزگار، فراز و فرود دودمان پهلوی، ۴۵۵</ref> و گفته شده با بسیاری از روحانیان میانهرو روابط دوستانه داشت<ref>ملایی توانی، بررسی تحلیلی، ۲۷۴</ref> و برنامه دولت خود را بر اساس تعالیم عالی [[اسلام]] و احترام به روحانیت اعلام کرده بود،<ref>کیهان، روزنامه، ۵/۶/۱۳۵۷، ۱</ref> با شعار «دولت آشتی ملی»، از طرف پهلوی مأمور تشکیل دولت شد.<ref>کیهان، روزنامه، ۶/۶/۱۳۵۷، ۱</ref> وی پیش از معرفی اعضای دولت خود به [[مجلس شورای ملی]]، با صدور بخشنامه بر آزادی فعالیت سیاسی احزاب قانونی و بازگرداندن تاریخ رسمی کشور به تاریخ هجری {{ببینید|تغییر تاریخ هجری}} تأکید کرد،<ref>اطلاعات، روزنامه، ۵/۶/۱۳۵۷، ۱ و ۴</ref> همچنین مراکز مشروب و قمار در سراسر کشور را تعطیل<ref>اطلاعات، روزنامه، ۶/۶/۱۳۵۷، ۱ و ۲۱</ref> و اعلام کرد، مذاکرات خود با روحانیان و گروههای مخالف را آغاز کرده است و بازگشت امامخمینی به [[ایران]] نیز مانعی ندارد {{ببینید|جعفر شریفامامی}}. در همین زمان [[روزنامه کیهان]]، با انتشار تصویر بزرگی از امامخمینی در صفحه اول، که در پانزده سال گذشته بیسابقه بود، از گزارشهای غیررسمی دربارهٔ اعزام هیئتی به [[نجف]] و مذاکره برای بازگشت ایشان به ایران خبر داد.<ref>کیهان، روزنامه، ۷/۶/۱۳۵۷، ۱</ref> این در حالی بود که امامخمینی در ۶/۶/۱۳۵۷ در پیامی خطاب به مردم ایران، ضمن هشدار به مردم، دربارهٔ فریبکاری جدید [[رژیم پهلوی]]، اعلام کرده بود آشتی ملی در این شرایط هدردادن خون شهدای اسلام و زحمات چندینساله ملت است. ایشان همچنین با تأکید بر ادامه نهضت، خواستِ ملت را که از شعارهای آنان پیدا بود، سرنگونی رژیم شاهنشاهی دانست، نه وعده پوچ احترام به علما و بستن قمارخانهها.<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/۴۴۹–۴۵۱</ref> | ||
بدین ترتیب شریفامامی با سابقه حضور طولانی در رأس [[مجلس سنا]]، [[بنیاد پهلوی]] و مؤسسات بازرگانی وابسته به رژیم و نیز شهرت به گرایشهای | بدین ترتیب شریفامامی با سابقه حضور طولانی در رأس [[مجلس سنا]]، [[بنیاد پهلوی]] و مؤسسات بازرگانی وابسته به رژیم و نیز شهرت به گرایشهای فراماسونری، علیرغم تلاشهایش نتوانست در مهار بحران موفقیتی کسب کند {{ببینید|جعفر شریفامامی}}. مردم نیز در ادامه تظاهرات خود، به نشانه اعتراض به نخستوزیری وی، تظاهرات وسیعی در ۵ و ۱۱ شهریور، در شهرهای بزرگ ازجمله آبادان، اراک، کرمانشاه، [[قم]]، همدان، [[تبریز]]، مشهد، تهران، شوشتر، قزوین و اردبیل برگزار کردند و دهها تن نیز در این دو روز به [[شهادت]] رسیدند.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۵/۶/۱۳۵۷، ۱؛ کیهان، روزنامه، ۱۱/۶/۱۳۵۷، ۱؛ مرکز اسناد، تصمیم شوم، ۹</ref> | ||
== زمینههای شکلگیری == | == زمینههای شکلگیری == | ||
اعتراضات مردمی که در ماه رمضان به اوج رسیده بود، موجب برگزاری بزرگترین راهپیمایی مردم در تهران و شهرهای مختلف ایران تا آن روز یعنی روز ۱۳ شهریور (عید فطر)، شد {{ببینید|عید فطر | اعتراضات مردمی که در ماه رمضان به اوج رسیده بود، موجب برگزاری بزرگترین راهپیمایی مردم در تهران و شهرهای مختلف ایران تا آن روز یعنی روز ۱۳ شهریور (عید فطر)، شد {{ببینید|تظاهرات عید فطر}}. این راهپیمایی زمینه تظاهرات ۱۵ و ۱۶ شهریور در سراسر کشور را نیز فراهم کرد. شعارهای مردم در تظاهرات این دو روز، بهخصوص در روز ۱۶ شهریور که عبارت بودند از «مرگ بر شاه»، «حسین سرور ماست، خمینی رهبر ماست» و «[[استقلال]]، [[آزادی]]، [[جمهوری اسلامی]]» (که برای نخستین بار در این روز مطرح شد)، ضمن به نقد کشیدن بنیاد سلطنت پهلوی و تأکید بر رهبری امامخمینی، اهداف و نظام مطلوب تظاهرکنندگان را نیز ترسیم کرد.<ref>ملایی توانی، بررسی تحلیلی، ۲۷۶؛ مرکز اسناد، تصمیم شوم، ۹ و ۲۰</ref> پس از پایان راهپیمایی ۱۶ شهریور، اگرچه به دلیل احتمال واکنش خشن رژیم، [[سیدمحمد حسینی بهشتی]] اعلام کرد فردا از طرف جامعه روحانیت تظاهراتی نخواهد بود،<ref>ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۳۲؛ عمید زنجانی، روایتی از انقلاب اسلامی ایران، ۱۸۳–۱۸۴</ref> اما در میان جمعیت، خبر تجمع دوباره در روز جمعه ۱۷ شهریور در میدان ژاله،<ref>میدان شهدا</ref> بارها اعلام و در میان مردم پخش شد.<ref>نوری، علل و انگیزههای، ۲۰۴؛ مرکز بررسی اسناد، ۱۱/۷ و ۹</ref> | ||
اعلام آمادگی مردم برای تظاهرات روزهای بعد و نگرانی رژیم از ادامه تظاهرات که ممکن بود به تعطیلی روزهای آینده نیز ختم شود،<ref>مرکز اسناد، تصمیم شوم، ۲۶–۲۷</ref> موجب تشکیل جلسه شورای امنیت ملی به دعوت ناصر مقدم، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور ( | اعلام آمادگی مردم برای تظاهرات روزهای بعد و نگرانی رژیم از ادامه تظاهرات که ممکن بود به تعطیلی روزهای آینده نیز ختم شود،<ref>مرکز اسناد، تصمیم شوم، ۲۶–۲۷</ref> موجب تشکیل جلسه شورای امنیت ملی به دعوت ناصر مقدم، رئیس [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) و اطلاع [[محمدرضا پهلوی]] شد. این جلسه در ۱۶ شهریور، ساعت بیست، با حضور اعضا برگزار و رأی به اعلان حکومتنظامی در تهران داده شد که با موافقت پهلوی نیز همراه شد.<ref>قرهباغی، اعترافات ژنرال، ۲۰–۲۱؛ سولیوان و پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۱۴۹</ref> شریفامامی، ضمن تشکیل جلسه هیئت دولت در همان شب برقراری حکومتنظامی در تهران و یازده شهر (قم، تبریز، مشهد، اصفهان، شیراز، کازرون، آبادان، اهواز، کرج، قزوین و جهرم) را برای مدت ۶ ماه<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۷–۸/۲۹۴</ref> در ساعت ۲۴، تصویب و اجتماع بیش از دو تن را ممنوع اعلام کرد. نتیجه این جلسه تلفنی به اطلاع پهلوی رسید<ref>قرهباغی، اعترافات ژنرال، ۲۱–۲۲؛ اطلاعات، روزنامه، ۱۸/۶/۱۳۵۷، ۱</ref> و او غلامعلی اویسی فرمانده نیروی زمینی ارتش را که به تندروی شهرت داشت، با حفظ سمت، به فرمانداری نظامی تهران و حومه منصوب کرد.<ref>قرهباغی، اعترافات ژنرال، ۲۱–۲۳</ref> [[حکومتنظامی]] ساعت ۶ صبح روز جمعه ۱۷ شهریور اعلام شد،<ref>ثابتی، در دامگه حادثه، ۴۵۲</ref> ولی مردم تهران بدون اطلاع از آن، برای چهارمین روز متوالی، صبح زود از خانهها بیرون آمده بودند<ref>ثابتی، در دامگه حادثه، ۴۵۲؛ ملایی توانی، بررسی تحلیلی، ۲۷۸</ref> و در دستههای بزرگ و با سردادن شعارهای انقلابی، خیابانهای فرحآباد،<ref>پیروزی</ref> شهباز (۱۷ شهریور) و میدان خراسان را به سمت میدان ژاله طی کردند و تانکها، زرهپوشهای نظامی و مأموران مسلسل به دست، مردم را غافلگیر کردند.<ref>قرهباغی، اعترافات ژنرال، ۲۲–۲۳؛ خلیلی، ۱/۱۰</ref> ساعت ۷:۳۰ صبح، میدان شهدا پر از جمعیتی بود که مأموران محاصرهشان کرده و از حرکت بازمانده بودند.<ref>نوری، علل و انگیزههای، ۲۰۵</ref> یحیی نوری از علمای آن منطقه پس از اطلاع از تجمع مردم به میان آنان آمد و ضمن دعوت مردم به آرامش و خالیکردن میدان، از سربازان خواست تا برادرکشی نکنند و سلاح خود را به سمت دشمن اصلی بگیرند و به دلیل زیادی جمعیت، خالیکردن سریع میدان ممکن نبود.<ref>نوری، علل و انگیزههای، ۲۰۶–۲۰۸</ref> مأموران که از شب پیش در میدانهای مهم شهر ازجمله میدان ژاله مستقر شده بودند، پس از چند بار اخطار و موفقنشدن در پراکندن جمعیت، مردم را از زمین و هوا به رگبار گلوله بستند. در این درگیری انواع سلاحهای آتشین به کار گرفته شد.<ref>ملایی توانی، بررسی تحلیلی، ۲۷۸؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۸–۷/۲۹۴</ref> در شهرهای دیگر هم مشابه تهران وقایعی روی داد که صدها شهید و مجروح برجا گذاشت.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۸–۷/۲۹۴</ref> | ||
از سوی دیگر، از شامگاه ۱۶ شهریور، همزمان با جلسه شورای امنیت ملی، | از سوی دیگر، از شامگاه ۱۶ شهریور، همزمان با جلسه شورای امنیت ملی، غلامعلی اویسی دستور بازداشت محرکان اصلی تظاهراتها را صادر کرد؛ بنابراین از شب ۱۷ شهریور تا دو روز پس از آن، بهتدریج بسیاری از انقلابیان و گردانندگان اصلی بازداشت شدند. در میان بازداشتشدگان، کسانی مانند [[مهدی بازرگان]]، [[محمد مفتح]]، [[یحیی نوری]]، [[محمدتقی فلسفی]]، [[سیدمحمدصادق روحانی]]، [[سیدعبدالحسین دستغیب|سیدعبدالحسین دستغیب شیرازی]]، [[سیدجلالالدین طاهری]]، [[سیدمحمدکاظم اخوان مرعشی]]، [[سیدعبدالکریم هاشمینژاد]]، [[ابوالحسن شیرازی]] و [[مهدی نوغانی]] و نیز چند تن از نویسندگان مطبوعات حضور داشتند.<ref>ثابتی، در دامگه حادثه، ۴۵۱–۴۵۴؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۳۶۴–۳۶۵؛ مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۹/۱۲۵</ref> | ||
پس از کشتار ۱۷ شهریور، رژیم پهلوی تجمع عظیم مردمی را توطئه گروههای خارجی و تعداد کل شهدا و مجروحان این روز را، ۵۸ کشته و ۲۰۵ مجروح اعلام کرد.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱۸/۶/۱۳۵۷، ۱؛ کیهان، روزنامه، ۱۸/۶/۱۳۵۷، ۲</ref> به گفته | پس از کشتار ۱۷ شهریور، رژیم پهلوی تجمع عظیم مردمی را توطئه گروههای خارجی و تعداد کل [[شهدا]] و مجروحان این روز را، ۵۸ کشته و ۲۰۵ مجروح اعلام کرد.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱۸/۶/۱۳۵۷، ۱؛ کیهان، روزنامه، ۱۸/۶/۱۳۵۷، ۲</ref> به گفته قرهباغی وزیر کشور وقت، فرمانداری نظامی شمار قربانیان میدان ژاله و خیابانهای اطراف را ۸۶ کشته و ۲۰۵ زخمی اعلام کرد؛ ولی گفته شده برای دولت وقت، تعداد دقیق مشخص نشد.<ref>قرهباغی، اعترافات ژنرال، ۲۲</ref> از نظر شاهدان عینی، این رقم بسیار بیشتر بود<ref>مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۹/۱۲۵</ref>؛ شریفامامی نیز در مصاحبه خود، تعداد کشتهشدگان این روز را ۱۲۳ تن اعلام کرد<ref>مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۹/۱۶۳</ref>؛ اما پس از پیروزی انقلاب، [[بنیاد شهید انقلاب اسلامی]] به اسامی ۹۳ تن از شهدای ۱۷ شهریور دست یافته است.<ref>اداره کل، یادنامه، ۱/۱۱۷</ref> خبرنگاران خارجی این روز را «جمعه سیاه» خواندند<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۸–۷/۲۹۵</ref> و میدان ژاله نیز همان زمان از سوی مردم به میدان شهدا تغییر نام یافت.<ref>نوری، علل و انگیزههای، ۲۰۲؛ کرباسچی، هفت هزار روز، ۲/۹۰۸</ref> | ||
== واکنش امامخمینی == | == واکنش امامخمینی == | ||
[[امامخمینی]] یک روز پس از ۱۷ شهریور، در پیامی از [[نجف اشرف]]، ضمن ابراز همدردی با مردم مسلمان ایران، این کشتار را صحنهسازی مبتذل رژیم پهلوی برای انتقام از ملت بیدفاع ایران شمرد و از مردم خواست تا از هیچ کمکی به مجروحان و بازماندگان این حادثه دریغ نکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/۴۵۹–۴۶۰</ref> ایشان در این پیام، چهره ایران را گلگون خواند و آرزو کرد ای کاش در کنار مردم میبود و در راه خدا کشته میشد. ایشان همچنین با برشمردن تظاهرات ۱۵ و ۱۶ شهریور به عنوان رفراندوم مردم علیه رژیم پهلوی، شخص پهلوی را در این کشتار مسئول دانست و از ارتش خواست به ملت بپیوندد و شریک قتل برادران و خواهران خود نباشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/۴۶۰–۴۶۱</ref> | [[امامخمینی]] یک روز پس از ۱۷ شهریور، در پیامی از [[نجف اشرف]]، ضمن ابراز همدردی با مردم مسلمان ایران، این کشتار را صحنهسازی مبتذل رژیم پهلوی برای انتقام از ملت بیدفاع ایران شمرد و از مردم خواست تا از هیچ کمکی به مجروحان و بازماندگان این حادثه دریغ نکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/۴۵۹–۴۶۰</ref> ایشان در این پیام، چهره ایران را گلگون خواند و آرزو کرد ای کاش در کنار مردم میبود و در راه خدا کشته میشد. ایشان همچنین با برشمردن تظاهرات ۱۵ و ۱۶ شهریور به عنوان رفراندوم مردم علیه رژیم پهلوی، شخص پهلوی را در این کشتار مسئول دانست و از ارتش خواست به ملت بپیوندد و شریک قتل برادران و خواهران خود نباشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/۴۶۰–۴۶۱</ref> | ||
امامخمینی در ۲۱ شهریور نیز در پیامی همراه با عرض تبریک و تسلیت به همه مسلمانان جهان و خانوادههای داغدار ۱۷ شهریور، همه کشتههای جمعه خونین را فرزندان خود خواند و با وعده نزدیکدانستن پیروزی، خواستار ادامه تعطیلیها و اعتصابها شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/۴۶۲–۴۶۳</ref> ایشان همچنین در هفتمینروز شهادت شهدای ۱۷ شهریور، در پیامی با آرزوی اینکه ملت خیلی زود شاهد شادی استقلال و آزادی خواهد بود، روز پنجشنبه یازدهم شوال (۲۳ شهریور) را [[عزای عمومی]] اعلام کرد و با تأکید بر ادامه اعتصابها، از مردم خواست فریب خیمهشببازیهای رژیم را نخورند.<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/۴۶۴–۴۶۵</ref> ایشان در این روز در مصاحبه با خبرنگاران فرانسوی که در روزنامه فیگارو چاپ شد، نیز کشتار هفدهم شهریور را «جمعه سیاه» خواند.<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/۴۷۲</ref> | امامخمینی در ۲۱ شهریور نیز در پیامی همراه با عرض تبریک و تسلیت به همه مسلمانان جهان و خانوادههای داغدار ۱۷ شهریور، همه کشتههای جمعه خونین را فرزندان خود خواند و با وعده نزدیکدانستن پیروزی، خواستار ادامه تعطیلیها و [[اعتصاب|اعتصابها]] شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/۴۶۲–۴۶۳</ref> ایشان همچنین در هفتمینروز شهادت شهدای ۱۷ شهریور، در پیامی با آرزوی اینکه ملت خیلی زود شاهد شادی استقلال و آزادی خواهد بود، روز پنجشنبه یازدهم شوال (۲۳ شهریور) را [[عزای عمومی]] اعلام کرد و با تأکید بر ادامه اعتصابها، از مردم خواست فریب خیمهشببازیهای رژیم را نخورند.<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/۴۶۴–۴۶۵</ref> ایشان در این روز در مصاحبه با خبرنگاران فرانسوی که در روزنامه فیگارو چاپ شد، نیز کشتار هفدهم شهریور را «جمعه سیاه» خواند.<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/۴۷۲</ref> | ||
امامخمینی که در این فاصله در ۱۴/۷/۱۳۵۷ به [[پاریس]] هجرت کرده بود {{ببینید|هجرت امامخمینی}} در چهلم شهدای هفده شهریور در پیامی از پاریس، ضمن اعلام عزای عمومی و محکومکردن سایه شوم حکومتنظامی که موجب رخنمودن دروازههای تمدن بزرگ بر روی نعش جوانان ایران شد، از ملت خواست با پرهیز از اختلاف و حفظ وحدت با همه گروههای مسلمان بهخصوص ارتشیان، نهضت را ادامه دهند.<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/۵۱۱–۵۱۳</ref> ایشان پس از پیروزی انقلاب نیز در بزرگداشت سالگرد ۱۷ شهریور پیامهایی صادر کرد و دربارهٔ آن سخن گفت. | امامخمینی که در این فاصله در ۱۴/۷/۱۳۵۷ به [[پاریس]] هجرت کرده بود {{ببینید|هجرت امامخمینی}} در چهلم شهدای هفده شهریور در پیامی از پاریس، ضمن اعلام عزای عمومی و محکومکردن سایه شوم [[حکومتنظامی]] که موجب رخنمودن دروازههای تمدن بزرگ بر روی نعش جوانان ایران شد، از ملت خواست با پرهیز از اختلاف و حفظ [[وحدت]] با همه گروههای مسلمان بهخصوص ارتشیان، نهضت را ادامه دهند.<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/۵۱۱–۵۱۳</ref> ایشان پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب]] نیز در بزرگداشت سالگرد ۱۷ شهریور پیامهایی صادر کرد و دربارهٔ آن سخن گفت. | ||
== واکنشهای داخلی و خارجی == | == واکنشهای داخلی و خارجی == | ||
کشتار روز ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ که تنها با گذشت پانزده روز از تشکیل دولتی که خود را دولت آشتی ملی میخواند اتفاق افتاد، چنان فجیع و گسترده بود که در سطح شهر شایعه شد کماندوهای اسرائیلی و آمریکایی در لباس سربازان ایرانی، این فاجعه را آفریدند؛ در حالیکه نه در آن زمان و نه پس از آن، هیچ مدرکی بر صحیحبودن این مطلب یافت نشد.<ref>ملایی توانی، بررسی تحلیلی، ۲۷۹؛ مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۹/۱۲۴–۱۲۵</ref> این فاجعه واکنشهای داخلی و خارجی زیادی به همراه داشت که مهمترین آنها عبارت بودند از: | کشتار روز ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ که تنها با گذشت پانزده روز از تشکیل دولتی که خود را دولت آشتی ملی میخواند اتفاق افتاد، چنان فجیع و گسترده بود که در سطح شهر شایعه شد کماندوهای اسرائیلی و آمریکایی در لباس سربازان ایرانی، این فاجعه را آفریدند؛ در حالیکه نه در آن زمان و نه پس از آن، هیچ مدرکی بر صحیحبودن این مطلب یافت نشد.<ref>ملایی توانی، بررسی تحلیلی، ۲۷۹؛ مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۹/۱۲۴–۱۲۵</ref> این فاجعه واکنشهای داخلی و خارجی زیادی به همراه داشت که مهمترین آنها عبارت بودند از: | ||
# مراجع تقلید سیدعبدالله | # مراجع تقلید [[سیدعبدالله شیرازی]]، [[سید محمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]] و نیز علمای شهرهای مختلف همچون [[محمد صدوقی]]، [[بهاءالدین محلاتی]] و [[سیدمهدی یثربی]] حکومتنظامی را محکوم کردند و فاجعه هفدهم شهریور را برخلاف تمام قواعد بینالمللی و ابتداییترین حقوق بشری دانستند و ضمن اعتراض شدید به این کشتار وحشیانه و اعلام عزای عمومی، با بازماندگان فاجعه ابراز همدردی کردند و [[حوزههای علمیه]] و [[نماز جماعت|نمازهای جماعت]] تعطیل شد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۵۰۸–۵۱۴؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۸–۷/۳۱۸–۳۱۹</ref> افزون بر آن گلپایگانی با فرستادن تلگرام به [[جعفر شریفامامی|شریفامامی]]، ضمن تأکید بر تظاهرات آرام مردم، به وی اخطار داد اینگونه مقابلهکردن با احساسات مردم ناراضی، موجب مصیبتهای بزرگتری برای کشور خواهد بود.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۸–۷/۳۱۹؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۵۰۷</ref> | ||
# یکی از بازتابهای کشتار ۱۷ شهریور موضعگیری جریانهای سیاسی و احزاب داخلی و خارجی بود. | # یکی از بازتابهای کشتار ۱۷ شهریور موضعگیری جریانهای سیاسی و احزاب داخلی و خارجی بود. جنبش مسلمانان مبارز و [[حزب توده]]، در محکومیت کشتار مردم، بیانیه صادر کردند.<ref>کرباسچی، هفت هزار روز، ۲/۹۰۹؛ حزب توده ایران، ۲۵</ref> همچنین [[شاپور بختیار]] از افراد [[جبهه ملی]]، هر گونه آشتی و نزدیکی با دولت وقت را غیرممکن دانست.<ref>طحان، تاریخ شفاهی، ۱۵۰</ref> برخی گروههای خارجی مانند احزاب [[کمونیسم|کمونیست]] کشورهای اروپایی ازجمله فرانسه و اسپانیا نیز انزجار خود را از دولت پهلوی اعلام و فاجعه ۱۷ شهریور را نقض [[حقوق بشر]] و ضد انسانی خواندند. ژرژ ماشه دبیرکل حزب کمونیست فرانسه از نخستوزیر آن کشور خواست بدون اتلاف وقت جنایت دولت ایران را محکوم کند.<ref>کیهان، روزنامه، ۲۲/۶/۱۳۵۷، ۲۰</ref> در [[اروپا]] و [[آمریکا]]، دانشجویان علیه [[رژیم پهلوی]] دست به تظاهرات زدند.<ref>کرباسچی، هفت هزار روز، ۲/۹۱۱</ref> در [[ترکیه]] نیز دانشجویان، به نشانه اعتراض به حادثه ۱۷ شهریور، یک دسته گل سیاه جلوی سفارت ایران قرار دادند.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۲۳/۶/۱۳۵۷، ۴</ref> | ||
# دولت آمریکا با حمایت از اقدام ارتش، ضمن اینکه بحران [[ایران]] را شورش رهبران افراطی خواند که خیلی زود مهار خواهد شد، فاجعه ۱۷ شهریور را نیز مشکل داخلی ایران دانست و تأکید کرد دولت ایران قدرت مهار اوضاع را دارد.<ref>کیهان، روزنامه، ۲۰/۶/۱۳۵۷، ۱؛ اطلاعات، روزنامه، ۱۹/۶/۱۳۵۷، ۴</ref> همچنین [[جیمی کارتر]] رئیسجمهور دموکرات آمریکا، در تماس تلفنی با محمدرضا | # دولت آمریکا با حمایت از اقدام ارتش، ضمن اینکه بحران [[ایران]] را شورش رهبران افراطی خواند که خیلی زود مهار خواهد شد، فاجعه ۱۷ شهریور را نیز مشکل داخلی ایران دانست و تأکید کرد دولت ایران قدرت مهار اوضاع را دارد.<ref>کیهان، روزنامه، ۲۰/۶/۱۳۵۷، ۱؛ اطلاعات، روزنامه، ۱۹/۶/۱۳۵۷، ۴</ref> همچنین [[جیمی کارتر]] رئیسجمهور دموکرات آمریکا، در تماس تلفنی با [[محمدرضا پهلوی]]، پشتیبانی خود از وی را اعلام کرد.<ref>سولیوان و پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۱۵۰–۱۵۱</ref> این در حالی بود که تعبیر «جمعه سیاه» برای واقعه ۱۷ شهریور، نخستین بار در یکی از نشریات آمریکایی به کار گرفته شد<ref>نوری، علل و انگیزههای، ۲۱۵</ref> و سولیوان سفیر آمریکا، کشتار جمعه میدان ژاله را یک نمایش نامیمون از قدرت [[حکومتنظامی]] شمرد.<ref>مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۹/۱۴۰</ref> | ||
# عظمت فاجعه چنان بود که حتی دولت [[شریفامامی]] با حملات برخی نمایندگان [[مجلس شورای ملی]] روبهرو شد.<ref>خوشزاد، مجلس شورای اسلامی، ۱۹۹</ref> این نمایندگان در حالیکه مجرم اصلی محمدرضا پهلوی بود، با حمله شدید به شریفامامی در جلسه معرفی اعضای هیئت دولت و تقدیم برنامه دولت در ۱۹/۶/۱۳۵۷، مجلس را به نشانه اعتراض ترک کردند<ref>مشروح مذاکرات مجلس، دوره بیست و چهارم، ۱۹/۶/۱۳۵۷، ۱–۲؛ خوشزاد، مجلس شورای اسلامی، ۲۰۲–۲۰۳</ref> و برخی دیگر از نمایندگان این واکنش را عوامفریبی، تظاهر و تحریک مردم خواندند<ref>مشروح مذاکرات مجلس، دوره بیست و چهارم، ۱۹/۶/۱۳۵۷، ۲</ref>؛ همچنین برخی نمایندگان در جلسه ۲۱/۶/۱۳۵۷ با اعتراض به برقراری حکومتنظامی و کشتار دستهجمعی مردم، این عمل را مغایر قانون اساسی و متمم آن دانستند و دستوردهندگان و مجریان آن را مجرم خواندند<ref>مشروح مذاکرات مجلس، دوره بیست و چهارم، ۲۱/۶/۱۳۵۷، ۲۷–۲۹؛ خوشزاد، مجلس شورای اسلامی، ۱۹۹–۲۰۰</ref>؛ اما شریفامامی، در توجیه اقدام دولت، ضمن نسبتدادن ریشه حوادث به گروههای کمونیستی، مدعی شد تظاهرات مردم از روز ۱۵ شهریور به بعد، از حالت اعتراض مسالمتآمیز خارج شد و مدّعی شد افزون بر وجود اطلاعات موثق از برنامهریزی گروههای کمونیستی برای اقدامات مسلحانه و آتشسوزیهای وسیع، شعارهای روز ۱۶ شهریور مستقیم علیه نظام سلطنتی و موجودیت کشور بود و کمکاری در پیشگیری از آن، عواقب وخیمی برای کشور خواهد داشت.<ref>خوشزاد، مجلس شورای اسلامی، ۲۰۱–۲۰۲</ref> | # عظمت فاجعه چنان بود که حتی دولت [[شریفامامی]] با حملات برخی نمایندگان [[مجلس شورای ملی]] روبهرو شد.<ref>خوشزاد، مجلس شورای اسلامی، ۱۹۹</ref> این نمایندگان در حالیکه مجرم اصلی محمدرضا پهلوی بود، با حمله شدید به شریفامامی در جلسه معرفی اعضای هیئت دولت و تقدیم برنامه دولت در ۱۹/۶/۱۳۵۷، مجلس را به نشانه اعتراض ترک کردند<ref>مشروح مذاکرات مجلس، دوره بیست و چهارم، ۱۹/۶/۱۳۵۷، ۱–۲؛ خوشزاد، مجلس شورای اسلامی، ۲۰۲–۲۰۳</ref> و برخی دیگر از نمایندگان این واکنش را عوامفریبی، تظاهر و تحریک مردم خواندند<ref>مشروح مذاکرات مجلس، دوره بیست و چهارم، ۱۹/۶/۱۳۵۷، ۲</ref>؛ همچنین برخی نمایندگان در جلسه ۲۱/۶/۱۳۵۷ با اعتراض به برقراری حکومتنظامی و کشتار دستهجمعی مردم، این عمل را مغایر قانون اساسی و متمم آن دانستند و دستوردهندگان و مجریان آن را مجرم خواندند<ref>مشروح مذاکرات مجلس، دوره بیست و چهارم، ۲۱/۶/۱۳۵۷، ۲۷–۲۹؛ خوشزاد، مجلس شورای اسلامی، ۱۹۹–۲۰۰</ref>؛ اما شریفامامی، در توجیه اقدام دولت، ضمن نسبتدادن ریشه حوادث به گروههای کمونیستی، مدعی شد تظاهرات مردم از روز ۱۵ شهریور به بعد، از حالت اعتراض مسالمتآمیز خارج شد و مدّعی شد افزون بر وجود اطلاعات موثق از برنامهریزی گروههای کمونیستی برای اقدامات مسلحانه و آتشسوزیهای وسیع، شعارهای روز ۱۶ شهریور مستقیم علیه [[نظام سلطنتی]] و موجودیت کشور بود و کمکاری در پیشگیری از آن، عواقب وخیمی برای کشور خواهد داشت.<ref>خوشزاد، مجلس شورای اسلامی، ۲۰۱–۲۰۲</ref> | ||
پس از رأی اعتماد مجلس به دولت شریفامامی، محمد صدوقی از علمای بزرگ | پس از رأی اعتماد مجلس به دولت شریفامامی، [[محمد صدوقی]] از علمای بزرگ یزد، اعتراضهای نمایندگان مجلس را به خیمهشب بازی رژیم و مانورهای نیمبند دموکراسی دولتی ایران تشبیه کرد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۳۶۳–۳۶۶</ref> سولیوان سفیر آمریکا در ایران پخش زنده مذاکرات مجلس از [[رادیو]] و [[تلویزیون]] (که از آغاز دولت شریفامامی شروع شده بود)، در کنار محدودیتهای بهوجودآمده بر اساس قانون حکومتنظامی<ref>خوشزاد، مجلس شورای اسلامی، ۱۹۶</ref> را دوگانگی حکومت و در عین حال سوپاپ اطمینان مفید، اما کوتاهمدت برای از میانبردن یأس و نومیدی مردم شمرده است.<ref>خوشزاد، مجلس شورای اسلامی، ۱۹۶–۱۹۷؛ مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۹/۱۴۲</ref> | ||
== پیامدهای فاجعه == | == پیامدهای فاجعه == | ||
محمدرضا پهلوی که از پیامدهای ۱۷ شهریور نگران بود، به دولت چهار دستور داد: ریشهکنی | [[محمدرضا پهلوی]] که از پیامدهای ۱۷ شهریور نگران بود، به دولت چهار دستور داد: ریشهکنی فساد، مذاکره با روحانیان معتدل، اولویتهای بودجه با نیازهای فوری طبقات پایین مردم، و آمادگی برای انجام [[انتخابات]] آزاد.<ref>سولیوان و پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۳۵۲</ref> او همچنین چهار روز پس از اعلام حکومتنظامی دستور داد برای مقابله با مردم در [[تظاهرات]]، روشهای دیگری غیر از تیراندازی در نظر بگیرند. به همین منظور به کمک دولت [[انگلستان]]، خرید وسایل جدید ضد شورش و آموزش روشهای مبارزه با شورش انجام شد.<ref>ثابتی، در دامگه حادثه، ۴۵۶؛ سولیوان و پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۱۵۶</ref> | ||
از سوی دیگر، دولت شریفامامی برای فرونشاندن خشم جامعه و دورماندن از پیامدهای این فاجعه و حفظ رژیم پس از اظهار تأسف و تأثر از کشتهشدن عدهای از مردم،<ref>مشروح مذاکرات مجلس، دوره بیست و چهارم، ۱۹/۶/۱۳۵۷، ۱۸؛ ثابتی، در دامگه حادثه، ۴۵۶–۴۵۷</ref> تعداد زیادی از بازداشتشدگان در وضعیت حکومتنظامی، ازجمله مهدی بازرگان را آزاد کرد و در صدد برآمد تا ضمن آزادی بسیاری از زندانیان سیاسی، قدرت ساواک را نیز محدود کند.<ref>ثابتی، در دامگه حادثه، ۴۵۷–۴۵۹؛ اطلاعات، روزنامه، ۲۰ و ۲۹/۶/۱۳۵۷، ۱، ۲۷ و ۳۰/۷/۱۲۳۵۷، ۱</ref> همچنین رژیم برای ایجاد باور به جدیت دولت در مبارزه با فساد، ضمن ممنوعالخروج کردن بسیاری از مقامات عالی متهم به سوء استفاده، دستور بازداشت برخی از این مقامات را نیز صادر کرد. نخستین کسانی که بازداشت شدند، عبارت بودند از: منصور روحانی (وزیر آب و برق و کشاورزی)، فریدون مهدوی (وزیر سابق بازرگانی)، شجاعالدین شیخالاسلامزاده (وزیر سابق بهداری)، اسدالله نیلی آرام، محمدرضا نقابت (معاونان وزارت بهداری)، رسول رحیمی (رئیس اتاق اصناف) و چند نفر دیگر از بخش خصوصی.<ref>ثابتی، در دامگه حادثه، ۴۶۳–۴۶۴؛ اطلاعات، روزنامه، ۲۰/۶/۱۳۵۷، ۱، ۴ و ۲۳/۶/۱۳۵۷، ۱</ref> همچنین وی رؤسای مجالس ملی و سنا را به اتهام فساد مالی برکنار کرد.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱۵/۷/۱۳۵۷، ۱ و ۷</ref> علاوه بر این اقدامات، برای جلب رضایت مردم، قیمت آب، برق، حق بیمه کارگران و مالیات حقوقبگیران و اصناف را کاهش داد<ref>کیهان، روزنامه، ۳۰/۶/۱۳۵۷، ۲؛ اطلاعات، روزنامه، ۱، ۲ و ۱۰/۷/۱۳۵۷، ۱</ref>؛ چنانکه پس از وقوع زلزله طبس در ۲۵ شهریور ۱۳۵۷ [[رژیم پهلوی]] تلاش کرد با پوشش خبری وسیع از این حادثه و بازدید پهلوی و همسرش از زلزلهزدگان،<ref>کیهان، روزنامه، ۲۷ و ۲۹/۶/۱۳۵۷، ۱</ref> ذهن مردم را از کشتار جمعه سیاه منصرف کند {{ببینید|زلزله طبس}}؛ اما امامخمینی در پیامی خطاب به ملت، اعلام [[عزای عمومی]] از سوی رژیم پهلوی را دسیسهای برای انحراف اذهان مردم از کشتار ۱۷ شهریور دانست و از مردم خواست [[نهضت اسلامی]] خود را تا رسیدن به پیروزی ادامه دهند.<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/۴۷۴–۴۷۵</ref> | از سوی دیگر، دولت شریفامامی برای فرونشاندن خشم جامعه و دورماندن از پیامدهای این فاجعه و حفظ رژیم پس از اظهار تأسف و تأثر از کشتهشدن عدهای از مردم،<ref>مشروح مذاکرات مجلس، دوره بیست و چهارم، ۱۹/۶/۱۳۵۷، ۱۸؛ ثابتی، در دامگه حادثه، ۴۵۶–۴۵۷</ref> تعداد زیادی از بازداشتشدگان در وضعیت حکومتنظامی، ازجمله [[مهدی بازرگان]] را آزاد کرد و در صدد برآمد تا ضمن آزادی بسیاری از زندانیان سیاسی، قدرت [[ساواک]] را نیز محدود کند.<ref>ثابتی، در دامگه حادثه، ۴۵۷–۴۵۹؛ اطلاعات، روزنامه، ۲۰ و ۲۹/۶/۱۳۵۷، ۱، ۲۷ و ۳۰/۷/۱۲۳۵۷، ۱</ref> همچنین رژیم برای ایجاد باور به جدیت دولت در مبارزه با فساد، ضمن ممنوعالخروج کردن بسیاری از مقامات عالی متهم به سوء استفاده، دستور بازداشت برخی از این مقامات را نیز صادر کرد. نخستین کسانی که بازداشت شدند، عبارت بودند از: منصور روحانی (وزیر آب و برق و کشاورزی)، فریدون مهدوی (وزیر سابق بازرگانی)، شجاعالدین شیخالاسلامزاده (وزیر سابق بهداری)، اسدالله نیلی آرام، محمدرضا نقابت (معاونان وزارت بهداری)، رسول رحیمی (رئیس اتاق اصناف) و چند نفر دیگر از بخش خصوصی.<ref>ثابتی، در دامگه حادثه، ۴۶۳–۴۶۴؛ اطلاعات، روزنامه، ۲۰/۶/۱۳۵۷، ۱، ۴ و ۲۳/۶/۱۳۵۷، ۱</ref> همچنین وی رؤسای [[مجلس شورای ملی|مجالس ملی]] و [[مجلس سنا|سنا]] را به اتهام فساد مالی برکنار کرد.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱۵/۷/۱۳۵۷، ۱ و ۷</ref> علاوه بر این اقدامات، برای جلب رضایت مردم، قیمت آب، برق، حق بیمه کارگران و مالیات حقوقبگیران و اصناف را کاهش داد<ref>کیهان، روزنامه، ۳۰/۶/۱۳۵۷، ۲؛ اطلاعات، روزنامه، ۱، ۲ و ۱۰/۷/۱۳۵۷، ۱</ref>؛ چنانکه پس از وقوع [[زلزله طبس]] در ۲۵ شهریور ۱۳۵۷ [[رژیم پهلوی]] تلاش کرد با پوشش خبری وسیع از این حادثه و بازدید پهلوی و همسرش از زلزلهزدگان،<ref>کیهان، روزنامه، ۲۷ و ۲۹/۶/۱۳۵۷، ۱</ref> ذهن مردم را از کشتار جمعه سیاه منصرف کند {{ببینید|زلزله طبس}}؛ اما امامخمینی در پیامی خطاب به ملت، اعلام [[عزای عمومی]] از سوی [[رژیم پهلوی]] را دسیسهای برای [[انحراف]] اذهان مردم از کشتار ۱۷ شهریور دانست و از مردم خواست [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] خود را تا رسیدن به [[پیروزی]] ادامه دهند.<ref>امامخمینی، صحیفه، 3/۴۷۴–۴۷۵</ref> | ||
خشم روبهفزونیِ مردم، سرانجام به اعتصابهای گسترده در نقاط حساس، بهخصوص شرکت نفت، برق، کارخانه سیمان، سازمان آب و مخابرات انجامید و پس از آن به راهآهن، پست، بندرها، بیمارستانها، | خشم روبهفزونیِ مردم، سرانجام به اعتصابهای گسترده در نقاط حساس، بهخصوص شرکت نفت، برق، کارخانه سیمان، سازمان آب و مخابرات انجامید و پس از آن به راهآهن، پست، بندرها، بیمارستانها، [[ادارات|ادارهها]]، مدرسهها، [[دانشگاه|دانشگاهها]]، [[بازار]] و [[مطبوعات]] راه یافت<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۱۶، ۲۹ و ۳۰/۷/۱۳۵۷، ۱</ref>{{ببینید|اعتصاب|اعتصاب کارکنان صنعت نفت}} ناتوانی شریفامامی از مهار بحران و استعفای وی، همچنین حوادثی مانند تیراندازی به بالگرد حامل درجهداران، خرابکاری در تجهیزات نظامی و فرار سربازان از پادگانها که نشانه گسست در بدنه ارتش بود، اضمحلال و پایان حکومت پهلوی را روشن ساخت<ref>سولیوان و پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۳۸۹؛ نجاتی، ۱/۹۷–۹۸؛ آموزگار، فراز و فرود دودمان پهلوی، ۴۵۶</ref> و کسانی که پیش از واقعه ۱۷ شهریور در مبارزه با رژیم پهلوی تردید داشتند پس از آن به نهضت پیوستند.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۶/۷/۱۳۵۷، ۱</ref> همچنین [[هجرت امامخمینی به پاریس|هجرت امامخمینی به فرانسه]] که موجب سرعتبخشیدن به معرفی اعمال و رفتار رژیم به دنیا شد، به نهضت اسلامی ابعاد جهانی داد<ref>ملایی توانی، بررسی تحلیلی، ۲۸۶–۲۸۷</ref> {{ببینید|هجرت امامخمینی}}. | ||
پیامهای پیدرپی امامخمینی برای تشدید مبارزه و خودداری از هر گونه همکاری با رژیم، به همراه این شعار ساده که «شاه باید برود» و [[جمهوری اسلامی]] جایگزین آن بشود، چنان گسترش پیدا کرد که هیچ تدبیری برای مقابله با آن فایدهای نداشت.<ref>سولیوان و پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۳۶۵ و ۳۸۸–۳۸۹</ref> به باور برخی ناظران خارجی، بحران ایران تا پیش از شهریور ۱۳۵۷ قابل مهار بود و پهلوی در معرض خطر جدی قرار نداشت؛ اما گسترش تظاهرات در این ماه، بهخصوص کشتار ۱۷ شهریور، موجب بروز سیل تظاهرات و اغتشاشهای تازه شد.<ref>سولیوان و پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۴۷۸–۴۷۹</ref> | پیامهای پیدرپی امامخمینی برای تشدید مبارزه و خودداری از هر گونه همکاری با رژیم، به همراه این شعار ساده که «شاه باید برود» و [[جمهوری اسلامی]] جایگزین آن بشود، چنان گسترش پیدا کرد که هیچ تدبیری برای مقابله با آن فایدهای نداشت.<ref>سولیوان و پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۳۶۵ و ۳۸۸–۳۸۹</ref> به باور برخی ناظران خارجی، بحران ایران تا پیش از شهریور ۱۳۵۷ قابل مهار بود و پهلوی در معرض خطر جدی قرار نداشت؛ اما گسترش تظاهرات در این ماه، بهخصوص کشتار ۱۷ شهریور، موجب بروز سیل [[تظاهرات]] و اغتشاشهای تازه شد.<ref>سولیوان و پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۴۷۸–۴۷۹</ref> | ||
== بزرگداشت هفده شهریور == | == بزرگداشت هفده شهریور == | ||
[[امامخمینی]] پس از پیروزی انقلاب اسلامی در نخستین سالگرد فاجعه ۱۷ شهریور با صدور پیامی در ۱۶ شهریور ۱۳۵۸ خاطره تلخ ۱۷ شهریور و دیگر وقایع تاریخ انقلاب را زمینه به بار نشستن میوه شیرین پیروزی و سرنگونی کاخهای [[استبداد]] و [[استکبار]] و جایگزینی پرچم عدل جمهوری اسلامی دانست. ایشان حرکت ۱۷ شهریور را برگرفته از [[واقعه عاشورا]] و کربلای مکرر و [[شهادت]] را رمز پیروزی بهشمار آورده، بر پاسداشت خون شهیدان و تلاش برای به ثمر نشاندن فداکاریهای آنان تأکید کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۴۵–۴۴۶</ref> همچنین ایشان به همین مناسبت، در سخنرانی خود در ۱۷ شهریور ۱۳۵۸، این روز را از «[[ایام الله]]» و روزی که یک ملت برای احقاق حق ایستاد و خون داد، بهشمار آورد و بر لزوم یادآوری آن تأکید کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۶۶</ref> | [[امامخمینی]] پس از پیروزی انقلاب اسلامی در نخستین سالگرد فاجعه ۱۷ شهریور با صدور پیامی در ۱۶ شهریور ۱۳۵۸ خاطره تلخ ۱۷ شهریور و دیگر وقایع تاریخ انقلاب را زمینه به بار نشستن میوه شیرین پیروزی و سرنگونی کاخهای [[استبداد]] و [[استکبار]] و جایگزینی پرچم عدل جمهوری اسلامی دانست. ایشان حرکت ۱۷ شهریور را برگرفته از [[واقعه عاشورا]] و کربلای مکرر و [[شهادت]] را رمز پیروزی بهشمار آورده، بر پاسداشت خون [[شهیدان]] و تلاش برای به ثمر نشاندن فداکاریهای آنان تأکید کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۴۵–۴۴۶</ref> همچنین ایشان به همین مناسبت، در سخنرانی خود در ۱۷ شهریور ۱۳۵۸، این روز را از «[[ایام الله]]» و روزی که یک ملت برای احقاق حق ایستاد و خون داد، بهشمار آورد و بر لزوم یادآوری آن تأکید کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۶۶</ref> | ||
امامخمینی در سال ۱۳۵۹، در پیام خود به مناسبت دومین سالگرد ۱۷ شهریور، آن را واقعهای دانست که توجه جهانیان را جلب کرد و یادآور شد ملتی که جمعه سیاه و روز نویدبخش پیروزی خون را پشت سر گذاشته، از مشکلات اقتصادی و نظامی نمیهراسد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۸۷–۱۸۸</ref> ایشان در سال ۱۳۶۰، در سومین سالگرد ۱۷ شهریور نیز در پیامی این روز را گزارشگر جنایات ضد انسانی و ضداسلامی شاهنشاهی و نشانگر | امامخمینی در سال ۱۳۵۹، در پیام خود به مناسبت دومین سالگرد ۱۷ شهریور، آن را واقعهای دانست که توجه جهانیان را جلب کرد و یادآور شد ملتی که جمعه سیاه و روز نویدبخش پیروزی خون را پشت سر گذاشته، از مشکلات اقتصادی و نظامی نمیهراسد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۸۷–۱۸۸</ref> ایشان در سال ۱۳۶۰، در سومین سالگرد ۱۷ شهریور نیز در پیامی این روز را گزارشگر جنایات ضد انسانی و ضداسلامی شاهنشاهی و نشانگر [[مقاومت]]، شجاعت و ایستادگی ملت در برابر ستمگران و جنایتکاران و روزی که در خاطرهها خواهد ماند، برشمرد و خاطرنشان کرد ملت در ۱۷ شهریور نشان داد برای رسیدن به اهداف انسانی ـ اسلامی خود چون سدی آهنین ایستاده و از قتلعامها و کشتارهای دسته جمعی هراسی به خود راه نمیدهد. ایشان در این پیام که در اوج ترورهای [[سازمان مجاهدین خلق]] و پس از [[ترور]] برخی از مسئولان ارشد نظام منتشر شد، یادآور شد که ۱۷ شهریور درسی برای مخالفان و کوردلان است که با به شهادت رساندن چند نفر از سران متعهد کشور، نمیتوانند سد عظیم مسلمانان نیرومند و شجاع را بشکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۹۴</ref> ایشان در همین سال و در جمع اعضای شورای مرکزی [[حزب جمهوری اسلامی]] که پس از شهادت جمع زیادی از مسئولان و اعضای حزب در واقعه ۷ تیر صورت میگرفت، ضمن تبیین حوادث تلخ دوران انقلاب، این وقایع را در عین تلخی و زیانباری، دارای آثار مثبت در روند انقلاب دانست و واقعه ۱۷ شهریور را موجب [[فرار شاه|فرار محمدرضا پهلوی]] و سرنگونی رژیم ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی برشمرد و آثار مثبت این واقعه را برای اسلام، همانند [[واقعه کربلا]] و شهادت [[امامحسین(ع)]] دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۸–۱۹۹</ref> ایشان در سال ۱۳۶۱، در چهارمین سالگرد فاجعه ۱۷ شهریور در پیامی این روز را انسانساز و برای انسان و تاریخ، آموزنده و بیدار کننده و سرمشقی پربرکت برای ساختن جامعه و اشخاص برشمرد و یادآور شد که ۱۷ شهریور درس بسیار ارزندهای از فداکاری بود که [[ملت]] سلحشور و مظلوم [[ایران]] و رژیم جنایتکار پهلوی را به تاریخ معرفی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۸۵</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |