قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (removed Category:مقاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقالههای دارای شناسه using HotCat) |
||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | [[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | ||
[[رده:رویدادهای بعد از انقلاب]] | [[رده:رویدادهای بعد از انقلاب]] | ||
[[رده: | [[رده:مقالههای دارای شناسه]] |
نسخهٔ ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۵۵
قطعنامه ۵۹۸، مصوبه نهایی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای پایاندادن به جنگ ایران و عراق، ۱۳۶۶.
حمله ارتش عراق به خاک ایران در ۳۱/۶/۱۳۵۹، منجر به جنگی هشتساله میان دو کشور شد. در طول این هشت سال شورای امنیت سازمان ملل متحد، موضعگیریهای متفاوتی در قبال این جنگ داشت و چندین قطعنامه درباره جنگ ایران و عراق تصویب کرد که ایران به دلایل مختلف با آنها موافق نبود؛ اما قطعنامه ۵۹۸ با قطعنامههای پیشین متفاوت بود.
این قطعنامه، به جای «وضعیت میان ایران و عراق»، درباره درگیری و منازعه(congeict) بین این دو کشور سخن میگفت و ضمن ده بند اجرایی سعی در خاتمه واقعبینانه جنگ داشت. با این وجود امامخمینی قطعنامه ۵۹۸ را فراهمسازیِ فرصت تجهیز نظامی دولت عراق میدانست. اما عواملی چون تحریم و تضعیف بنیه نظامی و اقتصادی ایران، تلفات بیتناسب و کمبود نیرو و... موجب تغییر نظر ایران در مورد قطعنامه ۵۹۸ شد.
امامخمینی دو روز پس از قبول قطعنامه در پیامی علل پذیرش قطعنامه را تغییر شرایط اعلام کرد و تلخی این پذیرش را مانند نوشیدن جام زهر دانست.
پیشینه
هجوم سراسری ارتش عراق به خاک ایران در ۳۱/۶/۱۳۵۹، منجر به جنگی هشتساله میان دو کشور شد. شورای امنیت سازمان ملل متحد که ایجاد صلح و امنیت بینالمللی جزو وظایف آن است،[۱] موضعگیریهای متفاوتی در قبال این جنگ داشت. این شورا تنها یک روز پس از آغاز تهاجم عراق، مسئولیت خود دربارهٔ جنگ ایران و عراق را با صدور بیانیهای ضعیف آغاز کرد[۲] و در ۶/۷/۱۳۵۹ش/ ۲۸ سپتامبر۱۹۸۰م نخستین قطعنامه به شماره ۴۷۹ با عنوان «وضعیت میان ایران و عراق» را تنها با توصیه به حل اختلاف از راه مسالمتآمیز و پرهیز از توسل به زور صادر کرد.[۳]
- (ببینید: جنگ تحمیلی)
پس از آنکه دولت جمهوری اسلامی ایران این قطعنامه را به دلیل نادیدهگرفتن تجاوز عراق به خاک ایران، نپذیرفت،[۴] دولت عراق تلاش کرد تجاوز نظامی را با عنوان «دفاع از خود» توجیه کند[۵] و با استفاده از ماهها سکوت شورای امنیت،[۶] مواضع نظامی خود را در بخشهای مهمی از مناطق اشغالشده از خاک جمهوری اسلامی ایران استوار سازد؛[۷] اما موفقیت تدریجی نیروهای نظامی ایران که به آزادسازی خرمشهر در خرداد سال ۱۳۶۱ منجر شد و تصور شکست دولت عراق و برقراری حکومتی از نوع حکومت ایران، نگرانیهایی در سطح منطقهای و بینالمللی به وجود آورد؛ بنابراین شورای امنیت دومین قطعنامه خود را به شماره ۵۱۴ در ۲۱/۴/۱۳۶۱ش/ دوازدهم ژوئیه ۱۹۸۲م و در شرایطی که عراق از بیشتر مناطق ایران بیرون رانده شده بود، صادر کرد. این قطعنامه با اظهار نگرانی عمیق از ادامه برخورد دو کشور، خواستار آتشبس، عقبنشینی نیروها به مرزهای بینالمللی و تلاش برای دستیابی به راه حلی جامع و عادلانه بر اساس اصول منشور ملل متحد شد.[۸] بهرغم پذیرش مجدد عراق، ایران این قطعنامه را تلاش هماهنگ قدرتهای جهانی برای ممانعت از دستیابی ایران به پیروزی ارزیابی و اعلام کرد به دفاع مشروع خود ادامه میدهد.[۹]
- (ببینید: آزادسازی خرمشهر)
سومین قطعنامه به شماره ۵۲۲ در ۱۲/۷/۱۳۶۱ش/ چهارم اکتبر ۱۹۸۲م، تفاوت چندانی با قطعنامههای پیشین نداشت؛ بنابراین با وجود پذیرش عراق، این قطعنامه نیز نتوانست اعتماد ایران را جلب کند.[۱۰] امتناع ایران از پذیرش این قطعنامه حملات هوایی عراق به شهرها و مناطق مسکونی و نیز کشتیهای تجاری و نفتکشهای ایران را به دنبال داشت.[۱۱] پس از گسترش جنگ به خلیج فارس و انتشار گزارش نمایندگان ویژه دبیرکل سازمان ملل، پس از بازدید از مناطق اشغالی و شهرهای بمبارانشده در ایران و عراق،[۱۲] شورا قطعنامه چهارم خود به شماره ۵۴۰ را در محکومسازی و توقف تمام اقدامات نظامی بر ضد اهداف غیرنظامی، در ۹/۸/۱۳۶۲ش/ ۳۱ اکتبر ۱۹۸۳م صادر کرد.[۱۳] این قطعنامه که بهرغم اسناد تاریخی و دستورالعمل دبیرخانه سازمان ملل متحد و حساسیت ایران، نام «خلیج فارس» را تحریف کرد[۱۴] و تنها پس از پیروزیهای مهم نیروهای ایرانی در عملیات والفجر۴ صادر شد،[۱۵] از برخی ایرادهای قطعنامههای ۵۱۴ و ۵۲۲ مبرّا بود و نکات مثبتی نیز داشت؛[۱۶] در حالیکه مسئولان ایران، با رد این قطعنامه اعلام کردند تا تغییر رفتار شورای امنیت، سیاست جمهوری اسلامی ایران در تحریم آن تغییر نمیکند،[۱۷] دولت عراق این قطعنامه را پذیرفت و ایران را تهدید کرد در صورت رد آن، با تمام قوا به دفاع از منافع حیاتی خود دست خواهد زد.[۱۸]
با این بهانه، عراق که در سالهای ۱۳۵۹–۱۳۶۲، به صورت محدود از سلاحهای شیمیایی در جبهههای غربی ایران استفاده کرده بود،[۱۹] سلاحهای شیمیایی را بهطور گسترده به کار برد.[۲۰] بهرغم گزارش ایران،[۲۱] هشداری به عراق داده نشد و تنها پس از استمرار و تشدید کاربرد سلاحهای شیمیایی و پس از آنکه خاویر پرز دکوئیار (دبیرکل سازمان ملل متحد)، هیئتی از پزشکان و متخصصان را برای تحقیق دربارهٔ ادعای ایران و معاینه مصدومان ایرانی در بیمارستانهای اروپا تعیین کرد، شورای امنیت در فروردین ۱۳۶۳ بیانیهای صادر کرد و بدون نامبردن از متخلف، کاربرد سلاحهای شیمیایی را در جنگ عراق و ایران محکوم کرد.[۲۲]
با وجود حمله گسترده عراق به کشتیهای تجاری و نفتکش که در آبهای آزاد و بینالمللی خلیج فارس قصد بنادر ایران را داشتند، اقدام متقابل و محدود ایران، موجب شد کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در نامهای به رئیس شورای امنیت، با ادعای تجاوز ایران به آزادی کشتیرانی در مسیر بندرهای کویت و عربستان سعودی، ثبات، صلح و امنیت بینالمللی را در خطر جدید بشمارند. شورای امنیت نیز در ۱۱/۳/۱۳۶۳ش/ اول ژوئن ۱۹۸۴م، در قطعنامه ۵۵۲ حمله به کشتیهای تجاری را محکوم کرد. این بار هم دولت عراق، قطعنامه را پذیرفت؛ اما وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران در بیانیهای با انتقاد از عملکرد شورای امنیت، تأکید کرد برخی از دولتهای منطقه و جهان میکوشند وضعیتی «غیرقابل قبول» را بر ایران تحمیل کنند.[۲۳]
در اردیبهشت ۱۳۶۴، گستردگی و ناهنجاری استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی، شورای امنیت را واداشت در بیانیهای، بدون خطاب به عراق، استفاده از این سلاحها را علیه سربازان ایرانی تأیید و آن را محکوم کند. وزارت امور خارجه عراق در یادداشتی، ضمن اعتراض به شورای امنیت، بیانیه را با قید و شرطهایی پذیرفت؛ اما اعلام کرد اگر ایران حمله جدیدی به خاک عراق آغاز کند یا نیروهایش را بدین منظور در مرز متمرکز کند، عراق بر اساس «حق دفاع از خود»، از تمامی امکانات [ازجمله سلاحهای شیمیایی]، برای پسراندن تهاجم استفاده خواهد کرد.[۲۴]
صدور قطعنامه ۵۹۸
به دنبال ورود نیروهای ایرانی به منطقه فاو در ۲۱/۱۱/۱۳۶۴، شورای امنیت با درخواست عراق و کشورهایی از «اتحادیه عرب»، تشکیل جلسه داد که در ۵/۱۲/۱۳۶۴ش/ ۲۴ فوریه ۱۹۸۶م به صدور قطعنامه ۵۸۲ انجامید. این قطعنامه از بمباران مراکز جمعیتی غیرنظامی، حمله به کشتیهای بیطرف یا هواپیماهای غیرنظامی، بهویژه استفاده از سلاحهای شیمیایی، اظهار تأسف کرد و از ایران و عراق، آتشبس فوری و عقبنشینی به مرزهای شناختهشده بینالمللی را خواست. همچنین مبادله زندانیان جنگی با همکاری صلیب سرخ و توصیه به طرفین برای اقدام به حل اختلاف، از نکات این قطعنامه بود.[۲۵]
وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد آنچه در قطعنامه، به کلیت موضوع جنگ یا خاتمه خصومت مربوط میشود، ناقص، بیاعتبار و غیرقابل اجراست؛ البته دولت ایران در چارچوب رعایت مقررات بینالمللی، آماده همکاری با دبیرکل سازمان ملل متحد است؛[۲۶] اما دولت عراق در نامهای به دبیرکل اعلام کرد در صورت قبول رسمی و بدون شرط قطعنامه از سوی ایران و اجرای آن، عراق نیز آماده اجراست.[۲۷] این قطعنامه به بررسی عینی جنگ ایران و عراق نزدیک شده بود و قطعنامههای بعدی، برای تأکید و اجرای همین قطعنامه صادر شدند. اشاره به کاربرد سلاحهای شیمیایی در قطعنامه ۵۸۲، سبب شد شورا در فروردین ۱۳۶۵، در بیانیهای عراق را استفادهکننده از سلاحهای شیمیایی بشناسد و محکوم کند.[۲۸] این بیانیه و قطعنامه ۵۸۸ که در ۱۶/۷/۱۳۶۵ش/ ۱۸ اکتبر ۱۹۸۶م صادر شد و دو کشور را به اجرای کامل قطعنامه ۵۸۲ فرا میخواند،[۲۹] نتوانست اعتماد ایران را جلب کند و در عین حال با استقبال عراق روبهرو شد.[۳۰]
سرانجام در ۲۲/۱۰/۱۳۶۵ش/ ۱ ژانویه ۱۹۸۷م، خاویر پرز دوکوئیار، دبیرکل سازمان ملل متحد، در کنفرانسی مطبوعاتی اعضای دایم شورا را برای اقدامات هماهنگ، جهت پایاندادن به جنگ ترغیب کرد.[۳۱] پس از پنج ماه مذاکره و رایزنی دربارهٔ متن پیشنویسی که آمریکا نقش ویژهای در تهیه آن داشت و رعایت اصلاحات جزئی پیشنهادشده از سوی ده عضو غیر دایم، قطعنامه ۵۹۸ در ۲۹/۴/۱۳۶۶ش/ بیستم ژوئیه ۱۹۸۷م به تصویب تمام اعضا رسید. بهرغم انزواطلبی و تحریم شورا از سوی ایران، برخی خواستههای ایران به واسطه آلمان غربی و غنا در قطعنامه لحاظ شد.[۳۲]
محتوای قطعنامه
قطعنامههای پیشین دربارهٔ «وضعیت میان ایران و عراق»[۳۳] صادر شده بودند؛ اما قطعنامه ۵۹۸ که از مفصلترین قطعنامههای شورا بهشمار میرفت، پس از قسمت مقدماتی، ضمن ده بند (اجرایی) سعی در خاتمه واقعبینانه جنگ داشت؛[۳۴] بنابراین از همان ابتدای مقدمات، به جای «وضعیت میان ایران و عراق»، دربارهٔ درگیری (congeict) سخن میگفت و در مقدمه با تأیید مجدد قطعنامه ۵۸۲، از آغاز و ادامه منازعه، بمباران مراکز غیرنظامی، نقض حقوق بینالمللی، بهویژه کاربرد سلاحهای شیمیایی ابراز تأسف میکرد. قطعنامه ۵۹۸ با تصریح به تصمیم برای پایاندادن به همه عملیات نظامی میان ایران و عراق به نحو جامع، عادلانه و پایدار، تعهد همه دولتها به حل مسالمتآمیز اختلافات بینالمللی را یادآور میشد. در پایان بخش مقدماتی، شورای امنیت با حکم به «نقض صلح» در منازعه (Congeict) میان ایران و عراق و بر اساس مواد ۳۹ و۴۰ از منشور ملل متحد:[۳۵]
- از ایران و عراق میخواست (Demands) که به عنوان نخستین گام در راه حل اختلاف، آتشبس فوری را رعایت کنند و همه نیروها فوراً به مرزهای شناختهشده بینالمللی بازگردند.
- از دبیرکل درخواست میکرد گروه ناظران سازمان ملل را با مشورت دو طرف برای تأیید، تحکیم و نظارت بر آتشبس و عقبنشینی اعزام کند.
- مصرانه میخواست اسیران جنگی پس از قطع عملیات جنگی، بنابر کنوانسیون سوم ژنو مصوب دوازدهم اوت ۱۹۴۹م بدون درنگ آزاد شوند.
- از ایران و عراق میخواست که در اجرای قطعنامه و در کوششهای میانجیگری برای دستیابی به یک راه حل جامع، با دبیرکل همکاری کنند.
- از همه کشورها نهایت خویشتنداری را میطلبید تا از گسترش بیشتر جنگ پیشگیری شود.
- از دبیرکل درخواست میکرد با مشورت ایران و عراق مسئله ارجاع تحقیق دربارهٔ مسئولیت جنگ به هیئت بیطرف را بررسی کند و هرچه زودتر به شورا گزارش دهد.
- با توجه به ابعاد عظیم خسارتهای واردشده و ضرورت تلاش برای بازسازی با کمکهای مناسب بینالمللی، از دبیرکل درخواست میکرد با انتخاب گروهی از کارشناسان برای بررسی مسئله بازسازی، به شورا گزارش دهد.
- همچنین از دبیرکل میخواست تا با مشورت با ایران و عراق و دیگر کشورهای منطقه، راههای افزایش امنیت و ثبات منطقه را بررسی کند.
- از دبیرکل درخواست میکرد که شورای امنیت را در مورد اجرای این قطعنامه آگاه سازد.
- شورا همچنین در صورت لزوم، تشکیل جلسه برای بررسی اقدامات دیگر به منظور اجرای این قطعنامه را در دستور کار خود قرار میداد.[۳۶]
موضع ایران و تشدید فشارها
عراق با استقبال از قطعنامه در ۲۳/۵/۱۳۶۶ش/ چهاردهم اوت ۱۹۸۷م در نامهای به دبیرکل سازمان ملل متحد، رسماً آن را قبول کرد و آماده همکاری با شورای امنیت شد؛[۳۷] اما جمهوری اسلامی ایران گرچه این قطعنامه را حاوی نکات مثبتی میدید،[۳۸] با اعلام مواضع خود دربارهٔ آن، سیاست «نه رد و نه قبول» در پیش گرفت و ضمن آن به تلاشهای سیاسی خود برای جابهجایی در بندهای قطعنامه و تقدم محکومیت متجاوز نسبت به برقراری آتشبس، ادامه داد.[۳۹] با اعلام مواضع ایران فشارهای بینالمللی برای وادارکردن ایران به قبول قطعنامه آغاز شد.[۴۰] بیشتر از یک سال بود که آمریکا پس از افشای فروش سلاح به ایران، برای جبران بیاعتمادی کشورهای غربی و عربی، به نفع عراق وارد خلیج فارس شده[۴۱] و با بهانه حفاظت از نفتکشهای کویتی که در خدمت رژیم عراق بودند، ناوگان جنگ دریایی خود را به منطقه آورده بود.[۴۲]
- (ببینید: مک فارلین)
در۳۰/۶/۱۳۶۶ش/ ۲۱ سپتامبر ۱۹۸۷م چند ساعت پیش از حضور رئیسجمهور جمهوری اسلامی ایران در چهلودومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، یک بالگرد آمریکایی که مجهز به موشک و مسلسل بود، به کشتی بازرگانی ایران اجر حمله کرد و با کشتن پنج تن از خدمه، ۲۵ تن را زخمی و بازداشت کرد. «ایران اجر» حامل مواد غذایی و خواروبار برای نیروهای نظامی مستقر در بوشهر بود؛ اما آمریکا بدون ارائه سند، ادعا کرد که کشتی در حال مینگذاری در آبهای بینالمللی بودهاست.[۴۳] رئیسجمهور آمریکا در روز حادثه با اشاره به حضور سیدعلی خامنهای، رئیسجمهور ایران در اجلاس، از وی خواست بدون ابهام اعلام کند که ایران، قطعنامه ۵۹۸ (آتشبس) را قبول دارد یا نه و گفت که در صورت پاسخ منفی، شورا راهی جز اعمال مجازات علیه ایران و وادارکردنش به قبول ندارد.[۴۴]
آمریکا با اثبات مخالفت ایران با قطعنامه ۵۹۸، میتوانست ضرورت تصویب تحریم تسلیحاتی ایران را یادآور شود.[۴۵] اعضای دایم شورا که در هفت سال گذشته، کجدار و مریز، به تسلیح عراق پرداخته و بیطرف نبودند، اکنون پیچیدهترین سلاحها را در برابر نفت به عراق میدادند؛ اما با شدیدترین تدابیر، به شرکتها برای خریدهای تسلیحاتی ایران سخت میگرفتند.[۴۶] در گزارش هیئت اعزامی سنای آمریکا به منطقه، تأکید شده بود که شکست عراق، فاجعهای برای منافع غرب است و در مهر ۱۳۶۶، آمریکا دو پایانه نفتی و سه قایق گشتی ایرانی را منهدم کرد.[۴۷]
عراق که به برتری نظامی دست یافته و از رویکرد قدرتها مطمئن بود، در ۲۵/۱۲/۱۳۶۶ش/ شانزدهم مارس ۱۹۸۸م به بهانه همکاری مخالفان کُرد عراقی با نیروهای ایران، به بمباران شیمیایی گسترده حلبچه (کردستان عراق) اقدام کرد که منجر به کشتار سریع پنج هزار غیرنظامی عراقی شد؛[۴۸] سپس به کمک سلاحهای شیمیایی، شبهجزیره فاو را در ۲۹/۱/۱۳۶۷ پس گرفت و نیروهای ایرانی را عقب راند و پس از گرفتن بصره، در خاک ایران (شلمچه، جزایر مجنون) پیش رفت.[۴۹] در همان روزِ بازگیری فاو در ۲۹/۱/۱۳۶۷ش/ ۱۸ آوریل ۱۹۸۸م، آمریکا به تلافی برخورد ناوِ جنگیاش با مینهای ساخت ایران، دو پایانه بزرگ نفتی، سه ناو جنگی و سه قایق تندرو ایران را منهدم کرد.[۵۰] در این زمان، ایران کوششهایی را برای تماس با کشورهای عربی جنوب خلیج فارس آغاز کرده بود و برای اجرای قطعنامه، همکاری نزدیکی با دبیرکل داشت. از سوی دیگر، بهرغم فشار آمریکا برای تحریم تسلیحاتی ایران، توجه جامعه بینالمللی به کاربرد سلاحهای شیمیایی به دست عراق، جلب شده بود.[۵۱] در هفت سال گذشته، عراق ۲۵۲ بار مردم و نظامیان ایران را هدف سلاحهای شیمیایی قرار داده بود و ۵۶۷۸۹ نفر را کشته یا مجروح کرده بود. بالأخره برای نخستین بار در ۱۹/۲/۱۳۶۷ش/ نهم می ۱۹۸۸م قطعنامه ۶۱۲ در محکومیت کاربرد سلاحهای شیمیایی تصویب شد.[۵۲]
از سوی دیگر، در ۱/۳/۱۳۶۷ش/ ۲۲ می ۱۹۸۸م یکی از پیشرفتهترین کشتیهای جنگی دنیا متعلق به آمریکا، یعنی «وینسنز» وارد آبهای خلیج فارس شد. این رزمناو که مجهز به پیشرفتهترین سیستم رادار جهانی بود، در ۱۲/۴/۱۳۶۷ش/ سوم ژوئیه ۱۹۸۸م، با حمله به هواپیمای مسافربری «ایران ایر»، ادعا کرد آن را با جنگنده F16 اشتباه گرفتهاست. تمامی ۲۹۰ سرنشین پرواز ۶۵۵ هواپیمایی «ایران ایر» کشته شدند. دو روز بعد ایران مستقیماً به رئیس شورای امنیت، نامه نوشت و تشکیل فوری جلسه برای رسیدگی به جنایت آمریکا را درخواست کرد. بهرغم تلاشهای ایران، نتیجه جلسات شورای امنیت که به این منظور تشکیل شد، تصویب قطعنامه ۶۱۶ در جلسه ۲۹/۴/۱۳۶۷ش/ بیستم ژوئیه ۱۹۸۸م بود که بدون محکومیت خاطی، تنها به خطای ناو «وینسنز» اشاره کرد و در بند ۵، اجرای فوری و کامل قطعنامه ۵۹۸ را تنها راه حل جامع، عادلانه، پایدار و شرافتمندانه جنگ ایران و عراق دانست.[۵۳]
- (ببینید: حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری)
در هنگام برگزاری جلسات شورای امنیت که برای بررسی مسئله حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران، تشکیل شده بود، محمدجعفر محلاتی (سفیر و جانشین نماینده دایمی ایران در سازمان ملل) در نیمهشب یکشنبه ۲۶/۴/۱۳۶۷ش/ هفدهم ژوئیه ۱۹۸۸م نامه سیدعلی خامنهای، رئیسجمهور وقت، مبنی بر پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران را در خانه دکوئیار (دبیرکل) تسلیم وی کرد.[۵۴]
پذیرش قطعنامه
چگونگی آغاز جنگ، در شرایطی که جمهوری نوپای اسلامی سخت سرگرم مسائل و مشکلات داخلی بود و سیستم دفاعیاش، ترمیم نیافته بود،[۵۵] بیتوجهی و مسئولیتناشناسی سازمان ملل متحد و رکن شورای امنیت در معرفی متجاوز و سرانجام واکنش قدرتهای بزرگ و حکومتهای منطقه در مقابل ایران، دولت و ملت ایران را قانع کرده بود که علت جنگ، دشمنی با حاکمیت اسلام است و جنگ بر کل امت اسلامی و مکتب اسلام تحمیل شدهاست[۵۶] و چنانکه امامخمینی تأکید میکرد تمام کفر در برابر اسلام قرار گرفتهاست؛[۵۷] بنابراین دفاع از کیان اسلام برای نظام اسلامی، تکلیف (فریضه) شناخته میشد.[۵۸] درخواست آتشبس و صلح، بدون شناسایی و تنبیه متجاوز برای بازداشتنِ دشمنان دیگر از طمع تجاوز به حریم نظامهای اسلامی، صلحی تحمیلی برای تضعیف بیشتر ایران بود؛ همچنین تجربههای تاریخ معاصر ثابت کردهاند که سازش و تسلیم در برابر متجاوز، امنیت پایدار نخواهد آورد.[۵۹]
- (ببینید: سازمان ملل متحد و ابرقدرتها)
امامخمینی صلحطلبی حامیان صدام حسین را فراهمسازیِ فرصت تجهیز او میدانست و سازش با حزب بعث را یاریِ آن و از گناهان بزرگ میشمرد؛[۶۰] بر همین مبنا موضع جنگ تا رفع فتنه از عالم را بر اساس مبانی قرآنی[۶۱] و عمل به تکلیف صیانت از اسلام تبیین میکرد؛[۶۲] اما عواملی چون تحریم و تضعیف بنیه نظامی و اقتصادی ایران، تلفات بیتناسب و کمبود نیروی داوطلب در جبهههای وسیعی از استانهای مرزی، تأثیر و حمایت مستقیم قدرتهای بزرگ در معادلات بینالمللی به نفع عراق، ورود غیررسمی آمریکا در جنگ علیه ایران و حمله موشکی به هواپیمای مسافربری ایران که اوج دشمنی آمریکا با ایران بود، موجب تغییر نظر ایران در مورد قطعنامه ۵۹۸ شد.[۶۳]
- (ببینید: حزب بعث)
پس از گزارش مسئولان اقتصادی و نظامی، بهویژه نامه فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اکبر هاشمی رفسنجانی (جانشین فرماندهی کل نیروهای مسلح) در ۲/۴/۱۳۶۷ که نیازهای برنیامدنیِ ادامه جنگ را برمیشمرد و با بررسی جوانبی از مسئله در حضور امامخمینی (۲۳/۴/۱۳۶۷)، به توصیه ایشان جلسه مشورتی سران قوای سهگانه و مسئولان مربوط تشکیل شد.[۶۴] در آغاز جلسه در ۲۵/۴/۱۳۶۷، سیداحمد خمینی برای پیشگیری از اختلاف نظر و برخوردهای احساسی، پیام محرمانه امامخمینی را قرائت کرد. ایشان در این پیام ضمن ابراز انزجار از سازش با قدرتهای جهان و در عین حال رضایت به خواست الهی و تأکید بر وظیفه پاسداری از اسلام و نظام اسلامی، مشکلات ادامه جنگ را بر اساس گزارشهای مسئولان سیاسی، نظامی و اقتصادی کشور توضیح داد و به مسئولان هشدار داد که نگرانی از واکنش افراد تند و انقلابی، آنها را از مصلحت نظام دور نکند و البته باید تمام همت و تلاش خود را برای توجیه و تفهیم مردم در مورد آتشبس به کار گیرند. ایشان تأکید کرد یک قدم انحراف، حرام است و موجب واکنش خواهد بود[۶۵] ستاد فرماندهی کل قوا نیز در همان روزِ پذیرش قطعنامه از سوی ایران در ۲۷/۴/۱۳۶۷، در بیانیهای ضمن تشریح شرایط جنگ، پذیرش قطعنامه را به اطلاع مردم رساند.[۶۶] امامخمینی با رد پیشنهاد هاشمی رفسنجانی برای برعهدهگرفتن مسئولیت پذیرش آتشبس (قطعنامه ۵۹۸)، خود مسئولیت آن را پذیرفت و راضی نشد دیگران قربانی شوند.[۶۷]
- (ببینید: محسن رضایی)
با توجه به واکنش ناباورانه مردم و رزمندگان که ناشی از تبلیغ برتری قوای ایران و ضعف دشمن و بیاطلاعی از تحولات اخیر جبههها بود[۶۸] و نیز برای تبیین چرایی پذیرش قطعنامه، امامخمینی دو روز پس از قبول قطعنامه در پیامی که به مناسبت فرارسیدن ایام حج منتشر شد، ضمن حمایت کامل از صداقت و تعهد مسئولان نظام، بر دخالتنداشتن دیگران در این تصمیمِ مسئولان تأکید کرد و علل پذیرش قطعنامه را تغییر شرایطی دانست که به دلیل رعایت مصلحت، اینک از ذکر آن خودداری میکند و امیدوار است در آینده روشن شود. ایشان در این پیام با تأکید بر رضایت به رضای خدا، تلخی این پذیرش را مانند نوشیدن جام زهر دانست و با توجه به ضرورت پشت سر نهادن آن مرحله، مردم را از چراها و بایدها و نبایدها برحذر داشت.[۶۹] ایشان همچنین در ۳۱/۴/۱۳۶۷ در نامهای خطاب به رضایی، ضمن اینکه وزارت امور خارجه را متصدی امور سیاسی جنگ دانست، بر اعتقاد به صلح پایدار و تاکتیکینبودن پذیرش قطعنامه، تأکید کرد و با یادآوری لزوم هوشیاری همهجانبه مردم در خنثیسازی نقشه دشمن، حضور گسترده آنان را در جبهه، تا قبول قطعنامه از سوی عراق خواستار شد.[۷۰]
پیامدها
پذیرش قطعنامه از سوی ایران، بازتاب گستردهای در کشورها و رسانههای خبری جهان داشت.[۷۱] آمریکا با استقبال از اقدام ایران، آن را نخستین گام در راه صلح دانست. همچنین کشورهای منطقه با توجه به روند روبهگسترش جنگ در منطقه خلیج فارس، از تصمیم ایران استقبال کردند.[۷۲] عراق با احساس ضعف ایران، پذیرش قطعنامه از سوی ایران را فریبکارانه شمرد و اعلام کرد جنگ ادامه دارد؛ بنابراین در ۳۱/۴/۱۳۶۷ش/ ۲۲ ژوئیه ۱۹۸۸م در خاک ایران پیشروی کرد؛ اما پس از انتشار پیام امامخمینی به نیروهای مسلح[۷۳] و تشکیل خطوط دفاعی جدید، دستور عقبنشینی نیروهای خود را صادر کرد.[۷۴] همزمان با این حمله، سازمان مجاهدین خلق ایران با پشتیبانی ارتش عراق و با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی، حمله گستردهای را از غرب ایران آغاز کرد و بهسرعت پیش رفت. این عملیات با طراحی و اجرای عملیات مرصادِ ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، در مراحل نخست با شکست روبهرو شد.[۷۵]
- (ببینید: سازمان مجاهدین خلق ایران)
عراق در جبهه سیاسی نیز با دشواری روبهرو شد. پیششرطهای غیراصولی صدام حسین برای اجرای قطعنامه ۵۹۸، افکار عمومی جهان و بسیاری از دولتها را علیه او برانگیخت. صدام حسین که در برابر فشار فزاینده دبیرکل، شورای امنیت، متحدان عرب خود و افکار عمومی دنیا قرار داشت و با کاربرد مکرر سلاحهای شیمیایی در حملات اخیرش، اعتبار مدافعان خود را به خطر انداخته بود،[۷۶] در ۱۵/۵/۱۳۶۷ش/ ۶ اوت ۱۹۸۸م، به دبیرکل اعلام کرد که در صورت موافقت روشن و رسمی ایران با مذاکره مستقیم، با آتشبس موافق است.[۷۷] پس از آنکه ایران، مذاکرات مستقیم پس از آتشبس را پذیرفت، جنگ عملاً از ۱۷/۵/۱۳۶۷ و رسماً از ساعت ۳ صبح (گرینویچ) ۲۹/۵/۱۳۶۷ش/ ۲۰ اوت ۱۹۸۸م خاتمه یافت.[۷۸] از آنجاکه در بند دو اجرایی قطعنامه ۵۹۸، برای نظارت بر آتشبس و عقبنشینی طرفین، تیم ناظر ملل متحد پیشبینی شده بود، دبیرکل در هفتم اوت ۱۹۸۸، گزارش مفصلی دربارهٔ شرایط و وظایف «گروه نظامی ناظر سازمان ملل برای ایران و عراق» (UNIIM OG) به شورا تسلیم کرد و در ۱۸/۵/۱۳۶۷ش/ ۱۹ اوت ۱۹۸۸م قطعنامه ۶۱۹ که مبنای تأسیس و اعزام یونیماک بود، تصویب شد.[۷۹]
مذاکرات صلح
مذاکرات صلح با حضور نمایندگان هر دو کشور، علیاکبر ولایتی (وزیر خارجه ایران) و طارق عزیر (وزیر خارجه عراق) از پنجشنبه ۳/۶/۱۳۶۷ش/ ۲۵ اوت ۱۹۸۸م در کاخ ملتها (ژنو) آغاز شد و در ژنو و نیویورک ادامه داشت.[۸۰] دلیل عمده شکست چهار دور مذاکرات، اصرار عراق به مذاکره مستقیم[۸۱] و نیز حق حاکمیت این کشور بر اروندرود و تقدم این مطلب بر اجرای قطعنامه ۵۹۸ و در واقع لغو قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر بود.[۸۲] پس از رحلت امامخمینی در خرداد ۱۳۶۸ نیز عراق تلاش کرد در وضعیت جدید با نادیدهگرفتن قرارداد ۱۹۷۵و ایجاد بنبست در مذاکرات، ایران را به پذیرش خواستههای خود وادار کند؛ اما مقاومت ایران سبب شد تا عراق سرانجام طرح پیشنهادی صدام حسین را در ۱۵/۱۰/۱۳۶۸ش/ پنجم ژانویه ۱۹۹۰م با تأکید بر مبادله اسرای مجروح و مذاکره مستقیم مقامات دو کشور در بغداد و تهران ارائه کند که البته به دلیل نقص این طرح در مسئله عقبنشینی نیروها به مرزهای بینالمللی، با اقبال ایران مواجه نشد.[۸۳]
در عین حال آنچه در این اوضاع روی داد، بروز تنش در مناسبات آمریکا و عراق به دلیل نگرانی از افزایش توان نظامی عراق و تهدیدهای عراق و اسرائیل بر ضد یکدیگر بود. در چنین فضایی که احتمال وقوع جنگ در منطقه رو به فزونی بود، در ۱/۲/۱۳۶۹ش/ ۲۱ آوریل ۱۹۹۰م نامه محرمانه صدام حسین از طریق یاسر عرفات برای رهبر انقلاب، سیدعلی خامنهای و اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور ایران فرستاده شد.[۸۴] از ۱/۲/۱۳۶۹ تا ۲۳/۵/۱۳۶۹ دوازده نامه میان رؤسای جمهور عراق و ایران رد و بدل شد. نخستین نتایج این مکاتبات که سرانجام منجر به پذیرش قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر از سوی عراق شد، بازگشت دو طرف به مرزهای بینالمللی و در نتیجه خروج کامل عراق از مناطق اشغالی کشور و آغاز تبادل اسرا بود. همچنین عراق در خصوص تضمین امنیت در خلیج فارس و تحقق منطقهای عاری از نیروهای بیگانه اعلام همکاری کرد.[۸۵]
پس از اقدامات یادشده برای اجرای بند شش قطعنامه (مشخصکردن مسئول آغاز جنگ)، که به اعتقاد ایران از مهمترین امتیازات آن بود،[۸۶] دبیرکل از هر دو کشور خواست تا مواضع خود را دربارهٔ مسئولیت جنگ اعلام کنند و خود نیز پس از مشورت گروهی از کارشناسان خبره و ملاحظه اسناد و مدارک مرتبط با موضوع، در گزارش ۱۸/۹/۱۳۷۰ش/ نهم دسامبر ۱۹۹۹م عراق را به عنوان متجاوز جنگ معرفی کرد؛[۸۷] با این حال، بند هفتم قطعنامه (تعیین خسارات و کمکهای بینالمللی برای بازسازی) عملاً اجرایی نشد؛ زیرا به دلیل ابهام در متن تصویبشده قطعنامه و تأخیر در معرفی متجاوز، امکان دریافت غرامت از عراق به وجود نیامد.[۸۸] بند هشتم (بررسی راههای افزایش امنیت در منطقه) نیز که موافق با نامه وزیر امور خارجه ایران به دبیرکل در ۸/۳/۱۳۶۵ش/ ۲ می۱۹۸۶م تنظیم شده بود، بهرغم تلاشِ ایران برای اجرای آن و افزایش ثبات منطقه، تاکنون اجرایی نشدهاست.[۸۹]
پانویس
- ↑ مصفا و دیگران، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ۸۴–۸۸.
- ↑ مصفا و دیگران، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ۹۴–۹۵.
- ↑ مصفا و دیگران، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ۹۵–۹۶ و ۱۴۶–۱۴۷؛ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۳۰۳؛ محمدعلیپور، دفاع مشروع در حقوق بینالملل، ۱۳۷.
- ↑ اطلاعات، روزنامه، ۱۲/۷/۱۳۵۹، ۱ و ۱۰؛ مصفا و دیگران، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ۵۸–۸۰ و ۹۵–۹۶.
- ↑ مصفا و دیگران، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ۲۵–۵۷.
- ↑ اداره کل، تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۲/۱۶۰؛ یزدانفام، انقلاب اسلامی جنگ تحمیلی و نظام بینالملل، ۲۱۹.
- ↑ ولایتی و دیگران، تاریخ سیاسی و نظامی جنگ عراق و ایران، ۷–۸.
- ↑ ولایتی و دیگران، تاریخ سیاسی و نظامی جنگ عراق و ایران، ۹–۱۰؛ مصفا و دیگران، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ۹۶–۹۷ و ۱۴۷–۱۴۸؛ اداره کل، تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۲/۱۶۰–۱۶۱.
- ↑ اطلاعات، روزنامه، ۲۳/۴/۱۳۶۱، ۴؛ ولایتی و دیگران، تاریخ سیاسی و نظامی جنگ عراق و ایران، ۱۰.
- ↑ مصفا و دیگران، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ۹۷–۹۸ و ۱۴۸–۱۴۹؛ اداره کل، تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۲/۱۶۱–۱۶۲.
- ↑ ولایتی و دیگران، تاریخ سیاسی و نظامی جنگ عراق و ایران، ۱۲.
- ↑ ولایتی و دیگران، تاریخ سیاسی و نظامی جنگ عراق و ایران، ۱۲.
- ↑ ولایتی و دیگران، تاریخ سیاسی و نظامی جنگ عراق و ایران، ۱۲؛ مصفا و دیگران، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ۹۸ و ۱۵۰–۱۵۱؛ اداره کل، تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۲/۱۶۲.
- ↑ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۹۸؛ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۶۷۰–۶۷۱.
- ↑ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۹۷–۹۸.
- ↑ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۹۹–۱۰۱.
- ↑ کیهان، روزنامه، ۱۳/۸/۱۳۶۲، ۲.
- ↑ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۰۱؛ ولایتی و دیگران، تاریخ سیاسی و نظامی جنگ عراق و ایران، ۱۳.
- ↑ اطلاعات ۸۰ سال، ۸۰ سال حضور مستمر در صحنه اطلاعرسانی کشور، ۲/۶۰۷؛ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۶۱۷–۶۱۸.
- ↑ خاطری و جنتیمحب، جنگ شیمیایی عراق علیه ایران به روایت اسناد سازمان ملل متحد، ۱۹.
- ↑ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۸۰؛ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۶۱۸–۶۲۰.
- ↑ مصفا و دیگران، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ۱۰۵–۱۰۶؛ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۸۰–۱۸۴؛ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۶۲۰–۶۲۶.
- ↑ اطلاعات، روزنامه، ۱۳/۳/۱۳۶۳، ۱ و ۳؛ مصفا و دیگران، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ۹۸–۱۰۰ و ۱۵۱–۱۵۳.
- ↑ مصفا و دیگران، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ۱۰۶–۱۰۷؛ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۸۴–۱۸۶؛ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۶۲۹–۶۳۴.
- ↑ مصفا و دیگران، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ۱۰۰ و ۱۵۳–۱۵۴؛ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۰۸، ۱۱۰، ۱۱۲، ۱۱۴ و ۳۱۳–۳۱۴؛ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۶۷۱–۶۷۲.
- ↑ کیهان، روزنامه، ۷/۱۲/۱۳۶۴؛ مصفا و دیگران، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ۱۰۱ و ۱۳۵–۱۳۷؛ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۱۴–۱۱۵.
- ↑ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۱۵.
- ↑ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۸۶–۱۸۹؛ مصفا و دیگران، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ۱۰۷؛ اداره کل، تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۲/۱۶۴.
- ↑ کامرون، سازمان ملل متحد، ۳۲۷–۳۲۸؛ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۱۸–۱۲۱ و ۳۱۵–۳۱۶.
- ↑ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۲۲–۱۲۶ و ۲۷۶؛ اداره کل، تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۲/۱۶۴.
- ↑ کامرون، سازمان ملل متحد، ۱۳۰؛ ولایتی و دیگران، تاریخ سیاسی و نظامی جنگ عراق و ایران، ۱۶.
- ↑ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۲۹–۱۵۸ و ۳۱۷–۳۱۸؛ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۶۷۴–۶۸۲؛ کامرون، سازمان ملل متحد، ۱۳۱–۱۷۱.
- ↑ مصفا و دیگران، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ۸۶–۸۷، ۹۰، ۹۶ و ۱۱۲–۱۱۳.
- ↑ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۶۸۴–۶۸۵.
- ↑ مصفا و دیگران، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ۸۸–۹۱، ۹۳–۹۸، ۱۰۰–۱۰۵، ۱۱۰–۱۱۳ و ۱۱۵–۱۱۶؛ محمدعلیپور، دفاع مشروع در حقوق بینالملل، ۱۴۵؛ کامرون، سازمان ملل متحد، ۳۱۴.
- ↑ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۴۰–۱۴۲ و ۳۱۷–۳۱۸.
- ↑ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۶۲–۱۶۳.
- ↑ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۵۳–۱۵۷.
- ↑ کیهان، روزنامه، ۳۰/۴/۱۳۶۶، ۲ و ۲۲/۵/۱۳۶۶، ۳؛ هاشمی رفسنجانی، دفاع و سیاست، ۱۷–۱۸.
- ↑ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۶۳–۱۷۰؛ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۶۸۸–۶۹۴.
- ↑ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۵۵۲–۵۵۸؛ کامرون، سازمان ملل متحد، ۱۲۴–۱۲۷.
- ↑ کیهان، روزنامه، ۳۰/۴/۱۳۶۶، ۲ و ۳۱/۴/۱۳۶۶، ۲؛ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۵۵۹–۵۶۶؛ کامرون، سازمان ملل متحد، ۱۲۷–۱۲۸ و ۱۴۴–۱۴۸.
- ↑ اطلاعات، روزنامه، ۳۱/۶/۱۳۶۶ و ۱، ۲، ۴، ۱۲/۷/۱۳۶۶؛ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۵۶۶–۵۷۴.
- ↑ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۶۴.
- ↑ کامرون، سازمان ملل متحد، ۱۷۷–۱۷۸ و ۱۸۰.
- ↑ مصفا و دیگران، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ۱۱۷–۱۱۹؛ یزدانفام، انقلاب اسلامی جنگ تحمیلی و نظام بینالملل، ۲۱۵–۲۱۶؛ درودیان، پایان جنگ، ۲۹–۳۰.
- ↑ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۵۷۴–۵۷۹.
- ↑ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۶۴۳–۶۴۸ و ۶۹۱–۶۹۳؛ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۱۳؛ خاطری و جنتیمحب، جنگ شیمیایی عراق علیه ایران به روایت اسناد سازمان ملل متحد، ۱۹.
- ↑ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۶۹۲ و ۶۹۴.
- ↑ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۵۸۰–۵۸۵.
- ↑ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۵۸۴–۵۸۵.
- ↑ اطلاعات، روزنامه، ۶/۱/۱۳۶۷؛ کیهان، روزنامه، ۲۷/۱/۱۳۶۷، ۱–۲؛ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۹۴–۲۰۰ و ۳۱۹؛ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۶۴۶–۶۵۴؛ کامرون، سازمان ملل متحد، ۲۱۸–۲۲۲.
- ↑ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۲۲۳–۲۲۵ و ۳۲۰–۳۲۱؛ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۵۹۸–۶۰۴؛ کامرون، سازمان ملل متحد، ۲۳۵–۲۴۴.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۲۰؛ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۷۰–۱۷۲؛ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۶۹۴.
- ↑ مصفا و دیگران، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ۶۷–۶۹ و ۱۴۰–۱۴۱.
- ↑ حبیبی، مقدمه کتاب تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، دو ـ چهار.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۱/۵۲۸ و ۱۳/۲۲۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۲۵۰–۲۵۲.
- ↑ حبیبی، مقدمه کتاب تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، چهار.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۸۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۱۱۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۲۵۰.
- ↑ محمدعلیپور، دفاع مشروع در حقوق بینالملل، ۱۴۶–۱۴۷؛ زیباکلام، هاشمی بدون روتوش، ۳۰۲–۳۰۴؛ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۱۲، ۱۴ و ۱۸.
- ↑ درودیان، پایان جنگ، ۱۶۲؛ درودیان، روند پایان جنگ، ۲۹؛ روغنی زنجانی، گفتگو، ۱۷۱؛ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۱۸–۱۹؛ تابناک، پایگاه اطلاعرسانی.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۲۱۵؛ پنجره، مجله خبری تحلیلی، ۳۵.
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۸/۴/۱۳۶۷، ۱ و ۲.
- ↑ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ۳۹۲.
- ↑ درودیان، پایان جنگ، ۱۶۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۹۲–۹۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۰۱.
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۹/۴/۱۳۶۷، ۱ و ۳.
- ↑ درودیان، پایان جنگ، ۱۶۶–۱۶۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۰۱.
- ↑ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۷۰۴–۷۰۷؛ کامرون، سازمان ملل متحد، ۲۴۴–۲۴۶.
- ↑ مؤسسه مطالعات، ۳/۳۰۴–۳۰۵ و ۳۲۲–۳۲۵؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۵ و ۸/۵/۱۳۶۷، ۱ و ۲.
- ↑ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۶۵۱–۶۵۲ و ۷۰۷–۷۱۱.
- ↑ کامرون، سازمان ملل متحد، ۲۴۷.
- ↑ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۷۰۹–۷۱۰.
- ↑ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۷۵–۱۷۶؛ کامرون، سازمان ملل متحد، ۲۴۷–۲۴۸.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۲۵؛ درودیان، گزینههای راهبردی، ۲۸۰.
- ↑ ولایتی و دیگران، تاریخ سیاسی و نظامی جنگ عراق و ایران، ۲۲.
- ↑ کامرون، سازمان ملل متحد، ۲۴۹؛ درودیان، گزینههای راهبردی، ۲۸۰.
- ↑ ولایتی و دیگران، تاریخ سیاسی و نظامی جنگ عراق و ایران، ۲۶.
- ↑ درودیان، پایان جنگ، ۲۴۹–۲۵۶.
- ↑ دفتر مطالعات، متن نامههای مبادلهشده بین روسای جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق ۱۳۶۹، ۱۳–۶۵.
- ↑ ملکی، جنگ تحمیلی و شورای امنیت سازمان ملل متحد، ۱۸۱.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، اعتدال و پیروزی، ۱۹۷–۱۹۹.
- ↑ ملکی، جنگ تحمیلی و شورای امنیت سازمان ملل متحد، ۱۸۲؛ ولایتی، دیپلماسی ایرانی. پایگاه اطلاعرسانی؛ خرازی، دیپلماسی ایرانی، پایگاه اطلاعرسانی.
- ↑ هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۴۲ و ۲۸۲؛ هاشمی رفسنجانی، اعتدال و پیروزی، ۵۴۱–۵۴۲.
منابع
- اداره کل امور حقوقی وزارت امور خارجه، تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
- اطلاعات ۸۰ سال، ۸۰ سال حضور مستمر در صحنه اطلاعرسانی کشور، چاپ دوم ۱۳۸۷ش.
- اطلاعات، روزنامه، ۱۲/۷/۱۳۵۹.
- اطلاعات، روزنامه، ۲۳/۴/۱۳۶۱.
- اطلاعات، روزنامه، ۱۳/۳/۱۳۶۳.
- اطلاعات، روزنامه، ۳۱/۶/۱۳۶۶.
- اطلاعات، روزنامه، ۱، ۲، ۴، ۱۲/۷/۱۳۶۶.
- اطلاعات، روزنامه، ۱۶/۱/۱۳۶۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- پارسادوست، منوچهر، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
- پنجره، مجله خبری تحلیلی، شماره ۹۹، ۱۳۹۰ش.
- تابناک. پایگاه اطلاعرسانی، کد خبر ۴۳۷۶۰۲، ۵/۷/۱۳۹۳ش.
- ثقفی، خدیجه، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، به کوشش علی ثقفی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۸، ۲۹/۴/۱۳۶۷ و ۵، ۸/۵/۱۳۶۷ش.
- حبیبی، نجفقلی، مقدمه کتاب تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، تألیف نسرین مصفا و دیگران، تهران، مرکز مطالعات عالی بینالمللی دانشکده حقوق و علوم سیاسی (دانشگاه تهران)، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
- خاطری، شهریار و احمد جنتیمحب، جنگ شیمیایی عراق علیه ایران به روایت اسناد سازمان ملل متحد، تهران، صریر، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- خرازی، سیدصادق، دیپلماسی ایرانی، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۷/۵/۱۳۹۲ش.
- درودیان، محمد، پایان جنگ (سیری در جنگ ایران و عراق)، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- درودیان، محمد، روند پایان جنگ، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- درودیان، محمد، گزینههای راهبردی جنگ، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
- دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، متن نامههای مبادلهشده بین روسای جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق ۱۳۶۹، تهران، چاپ پنجم، ۱۳۸۰ش.
- روغنی زنجانی، مسعود، گفتگو، چاپشده در اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی، به کوشش بهمن احمدی امویی، تهران، گام نو، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- زیباکلام، صادق، هاشمی بدون روتوش، تهران، روزنه، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- کامرون، ر. هیوم، سازمان ملل متحد، ایران و عراق، ترجمه هوشنگ راسخی، عزمی ثابت، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
- کیهان، روزنامه، ۱۳/۸/۱۳۶۲.
- کیهان، روزنامه، ۷/۱۲/۱۳۶۴.
- کیهان، روزنامه، ۳۰، ۳۱/۴/۱۳۶۶.
- کیهان، روزنامه، ۲۲/۵/۱۳۶۶.
- کیهان، روزنامه، ۲۷/۱/۱۳۶۷ش.
- مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، سازمان مجاهدین خلق از پیدایی تا فرجام (۱۳۴۴–۱۳۸۴)، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- محمدعلیپور، فریده، دفاع مشروع در حقوق بینالملل (با توجه به جنگ عراق علیه ایران)، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- مصفا، نسرین، عبدالرحمن عالم، مسعود طارم سری و بهرام مستقیمی، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، تهران، مرکز مطالعات عالی بینالمللی دانشکده حقوق و علوم سیاسی (دانشگاه تهران)، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
- ملکی، عباس، جنگ تحمیلی و شورای امنیت سازمان ملل متحد، مجله سیاست خارجی، شماره ۲، ۱۳۶۶ش.
- ولایتی، علیاکبر، اصغر صادقی و محمود یزدانفام، تاریخ سیاسی و نظامی جنگ عراق و ایران، تهران، کتاب مرجع، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- ولایتی، علیاکبر، دیپلماسی ایرانی. پایگاه اطلاعرسانی، ۲۶/۴/۱۳۹۲ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۶، دفاع و سیاست، به کوشش علیرضا هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۷، پایان دفاع، آغاز بازسازی، به کوشش علیرضا هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۹، اعتدال و پیروزی، به کوشش عماد هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
- هدایتی خمینی، عباس، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران (تا پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران)، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
- یزدانفام، محمود، انقلاب اسلامی جنگ تحمیلی و نظام بینالملل، چاپشده در مجموعه مقالات دفاع مقدس، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
پیوند به بیرون
- پروینسادات قوامی ـ سیدحسین موسویخوئینی، قطعنامه ۵۹۸، دانشنامه امامخمینی، ج۸، ص۲۰۸-۲۱۷.