عطاءالله انصاری همدانی: تفاوت میان نسخهها
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
جز (added Category:پروژه شاگردان using HotCat) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
او در جریان نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی، به مبارزه با حکومت پهلوی پرداخت. او که برادر همسر محیالدین انواری بود، در دوران حبس انواری (۱۳۴۴-۱۳۵۶ ش)، به ملاقات او میرفت و در یکی از این ملاقاتها، در جریان بیماری او قرار گرفت و به همین علت ساواک از او تعهد گرفت درباره بیماری انواری با کسی صحبت نکند (سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۴، ۳۷۱). انصاری پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶، همراه با جمعی از روحانیان مبارز تهران اعلامیهای منتشر کردند و در آن از مردم برای شرکت در مراسمی در تجلیل از سیدمصطفی خمینی در مسجد جامع بازار تهران دعوت کردند (دوانی، ج ۶، ۵۲۰-۵۲۱). پس از انتشار مقالهای موهن در روزنامه اطلاعات علیه امامخمینی در ۱۷ دی ۱۳۵۶ نیز با جمعی دیگر از روحانیان مبارز تهران، اعلامیهای را در محکومیت آن صادر کردند و از مدرسان حوزه علمیه قم خواستند در اعتراض به اهانت حکومت به ساحت مرجعیت، دروس خود را تعطیل کنند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۳۶ ـ ۲۳۷). | او در جریان نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی، به مبارزه با حکومت پهلوی پرداخت. او که برادر همسر محیالدین انواری بود، در دوران حبس انواری (۱۳۴۴-۱۳۵۶ ش)، به ملاقات او میرفت و در یکی از این ملاقاتها، در جریان بیماری او قرار گرفت و به همین علت ساواک از او تعهد گرفت درباره بیماری انواری با کسی صحبت نکند (سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۴، ۳۷۱). انصاری پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶، همراه با جمعی از روحانیان مبارز تهران اعلامیهای منتشر کردند و در آن از مردم برای شرکت در مراسمی در تجلیل از سیدمصطفی خمینی در مسجد جامع بازار تهران دعوت کردند (دوانی، ج ۶، ۵۲۰-۵۲۱). پس از انتشار مقالهای موهن در روزنامه اطلاعات علیه امامخمینی در ۱۷ دی ۱۳۵۶ نیز با جمعی دیگر از روحانیان مبارز تهران، اعلامیهای را در محکومیت آن صادر کردند و از مدرسان حوزه علمیه قم خواستند در اعتراض به اهانت حکومت به ساحت مرجعیت، دروس خود را تعطیل کنند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۳۶ ـ ۲۳۷). | ||
منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ باقری بیدهندی، ناصر (۱۳۶۸)، «نجوم امت ۲۸: بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیتاللهالعظمی حاجآقا روحالله خمینی»، ماهنامه نور علم، دوره سوم، شماره ۳۱، تیر؛ دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج ۵ و ۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ شریف رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج ۴، تهران، اسلامیه؛ سیر مبارزات یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۱۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ باقری بیدهندی، ناصر (۱۳۶۸)، «نجوم امت ۲۸: بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیتاللهالعظمی حاجآقا روحالله خمینی»، ماهنامه نور علم، دوره سوم، شماره ۳۱، تیر؛ دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج ۵ و ۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ شریف رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج ۴، تهران، اسلامیه؛ سیر مبارزات یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۱۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | ||
[[رده:پروژه شاگردان]] |
نسخهٔ ۲۳ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۴۴
عطاءالله انصاری همدانی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
عطاءالله انصاری همدانی در خانوادهای روحانی در همدان به دنیا آمد. پدرش شیخ عباس انصاری از عالمان همدان بود که هنگام تأسیس حوزه علمیه اراک توسط آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، دو سال در درس ایشان حاضر شد و سپس همراه با آیتالله حائری یزدی در قم مقیم شد و در حوزه علمیه نوبنیاد آن شهر به تحصیل پرداخت و سپس به دستور آیتالله حائری یزدی راهی تهران شد و در کنار اقامه نماز در یکی از مساجد آن شهر، به تدریس دروس رسایل و کفایه در مدرسه عبداللهخان در بازار بزازهای تهران پرداخت. جدش ملا محمد انصاری همدانی از روحانیان شاخص همدان بود و نسب آنان به جابر بن عبدالله انصاری، صحابی گرانقدر پیامبر اسلام (ص) میرسید(شریف رازی، ج ۴، ۳۷۹). عطاءالله انصاری در چنین خانوادهای در تهران به دنیا آمد. او خواندن و نوشتن را در تهران فراگرفت. سپس به تحصیل پرداخت و مقدمات را در تهران خواند (شریف رازی، ج۴، ۳۸۰). درباره استادان او در تهران اطلاعاتی در دست نیست. عطاءالله انصاری سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر دروس سطح را نزد استادان آنجا تکمیل کرد، ولی در این باره اطلاعاتی در دست نیست. وی سپس در درسهای خارج فقه و اصول آیات سیدحسین طباطبایی بروجردی، سیدمحمد محقق داماد، سیدکاظم شریعتمداری (شریف رازی، ج ۴، ۳۸۰) و امامخمینی شرکت کرد (روحانی، ج ۱، ۴۹؛باقری بیدهندی، ۱۳۳). درباره سالهای حضور او در درسهای امامخمینی اطلاعاتی در دست نیست. او سپس از امامخمینی اجازهای در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد (صحیفه امام، ج ۱، ۴۵۳). انصاری پس از سالها تحصیل در قم به تهران بازگشت و به اقامه نماز جماعت در آن شهر و همچنین تدریس در مدرسه عبداللهخان در بازار بزازها در تهران پرداخت (شریف رازی، ج ۴، ۳۸۰). او در جریان نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی، به مبارزه با حکومت پهلوی پرداخت. او که برادر همسر محیالدین انواری بود، در دوران حبس انواری (۱۳۴۴-۱۳۵۶ ش)، به ملاقات او میرفت و در یکی از این ملاقاتها، در جریان بیماری او قرار گرفت و به همین علت ساواک از او تعهد گرفت درباره بیماری انواری با کسی صحبت نکند (سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۴، ۳۷۱). انصاری پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶، همراه با جمعی از روحانیان مبارز تهران اعلامیهای منتشر کردند و در آن از مردم برای شرکت در مراسمی در تجلیل از سیدمصطفی خمینی در مسجد جامع بازار تهران دعوت کردند (دوانی، ج ۶، ۵۲۰-۵۲۱). پس از انتشار مقالهای موهن در روزنامه اطلاعات علیه امامخمینی در ۱۷ دی ۱۳۵۶ نیز با جمعی دیگر از روحانیان مبارز تهران، اعلامیهای را در محکومیت آن صادر کردند و از مدرسان حوزه علمیه قم خواستند در اعتراض به اهانت حکومت به ساحت مرجعیت، دروس خود را تعطیل کنند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۳۶ ـ ۲۳۷). منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ باقری بیدهندی، ناصر (۱۳۶۸)، «نجوم امت ۲۸: بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیتاللهالعظمی حاجآقا روحالله خمینی»، ماهنامه نور علم، دوره سوم، شماره ۳۱، تیر؛ دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج ۵ و ۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ شریف رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج ۴، تهران، اسلامیه؛ سیر مبارزات یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۱۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.