حسن نوری همدانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
(اصلاح ارقام)
خط ۱۶: خط ۱۶:
| محل دفن          = قم، جوار حرم حضرت معصومه (س)
| محل دفن          = قم، جوار حرم حضرت معصومه (س)
| خویشاوندان سرشناس = حسین نوری همدانی (برادر)
| خویشاوندان سرشناس = حسین نوری همدانی (برادر)
| استادان          = امام خمینی، آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی، آیت‌الله سید محمد حجت کوه‌کمری، آیت‌الله سید محمد محقق داماد، آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی
| استادان          = امام‌خمینی، آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی، آیت‌الله سیدمحمد حجت کوه‌کمری، آیت‌الله سیدمحمد محقق داماد، آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی
| شاگردان          =  
| شاگردان          =  
| محل تحصیل        = حوزه علمیه قم
| محل تحصیل        = حوزه علمیه قم
| اجازه روایت از    =  
| اجازه روایت از    =  
| اجازه اجتهاد از  = امام خمینی
| اجازه اجتهاد از  = امام‌خمینی
| اجازه روایت به    =  
| اجازه روایت به    =  
| اجازه اجتهاد به  =  
| اجازه اجتهاد به  =  
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}
}}


'''حسن نوری همدانی''' از شاگردان درس کلام و خارج فقه و اصول امام خمینی
'''حسن نوری همدانی''' از شاگردان درس کلام و خارج فقه و اصول امام‌خمینی


او در سال ۱۳۰۲ش در خانواده‌ای روحانی در شهر همدان به دنیا آمد. پدرش، میرزا ابراهیم نوری، از روحانیان و مدرسان دروس دینی در همدان بود که در دوره رضاشاه برای در امان ماندن از سخت‌گیری‌های او علیه روحانیان، چندی را در روستای پاینده در نزدیکی همدان توطن گزیده بود و در آنجا به تبلیغ دین و ارشاد مردم می‌پرداخت <ref>ادهم‌نژاد، ۱۱۴</ref>. حسن نوری خواندن و نوشتن را در همدان آموخت و سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد. او وارد مدرسه علمیه آخوند همدان شد و در آنجا مقدمات و بخشی از دروس سطح را نزد پدرش و آخوند ملاعلی معصومی همدانی (آخوند همدانی) آموخت. در سال ۱۳۲۲ ش همراه با برادرش حسین نوری همدانی راهی شهر قم شد و دوره سطح را در آنجا نزد استادان حوزه علمیه قم تکمیل کرد <ref>شریف رازی، ج ۲، ۲۹۴؛ صلاحی، ج ۲، ۲۶۲-۲۶۳</ref>. او در کنار تحصیل دروس سطح، در درس شوارق امام خمینی که به گفته محمدعلی امینیان، درس خاصی بود و تعداد معدودی اجازه حضور در آن درس را داشتند، شرکت می‌کرد <ref>رخ نگار در صفای آستانه، خاطرات آیت‌الله محمدعلی امینیان، ۱۴۰</ref>. درباره سال دقیق حضور او در درس شوارق امام خمینی اطلاعاتی در دست نیست، ولی می‌توان احتمال داد که در نخستین سال‌های ورود حسن نوری همدانی به قم بوده است.
او در سال ۱۳۰۲ش در خانواده‌ای روحانی در شهر همدان به دنیا آمد. پدرش، میرزا ابراهیم نوری، از روحانیان و مدرسان دروس دینی در همدان بود که در دوره رضاشاه برای در امان ماندن از سخت‌گیری‌های او علیه روحانیان، چندی را در روستای پاینده در نزدیکی همدان توطن گزیده بود و در آنجا به تبلیغ دین و ارشاد مردم می‌پرداخت.<ref>ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۱۴.</ref> حسن نوری خواندن و نوشتن را در همدان آموخت و سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد. او وارد مدرسه علمیه آخوند همدان شد و در آنجا مقدمات و بخشی از دروس سطح را نزد پدرش و آخوند ملاعلی معصومی همدانی (آخوند همدانی) آموخت. در سال ۱۳۲۲ش همراه با برادرش حسین نوری همدانی راهی شهر قم شد و دوره سطح را در آنجا نزد استادان حوزه علمیه قم تکمیل کرد.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴؛ صلاحی، مشاهیر و مفاخر شهرستان رزن، ج۲، ص۲۶۲-۲۶۳.</ref> او در کنار تحصیل دروس سطح، در درس شوارق امام‌خمینی که به گفته محمدعلی امینیان، درس خاصی بود و تعداد معدودی اجازه حضور در آن درس را داشتند، شرکت می‌کرد.<ref>رخ نگار در صفای آستانه، خاطرات آیت‌الله محمدعلی امینیان، ص۱۴۰.</ref> درباره سال دقیق حضور او در درس شوارق امام‌خمینی اطلاعاتی در دست نیست، ولی می‌توان احتمال داد که در نخستین سال‌های ورود حسن نوری همدانی به قم بوده است.


نوری همدانی سپس در درس خارج فقه و اصول آیات سید محمد حجت کوه‌کمری، سید حسین طباطبایی بروجردی (هجده سال)، سید محمد محقق داماد، امام خمینی و سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی شرکت کرد <ref>شریف رازی، ج ۲، ۲۹۴</ref>. درباره سال‌های حضور او در درس خارج فقه یا اصول یا هر دو درس امام خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی شریف رازی از حضور او در «سال‌های متمادی» در درس امام خمینی سخن گفته است <ref>همان</ref>. بنابراین می‌توان احتمال داد که در دهه ۱۳۳۰ ش در هر دو درس ایشان شرکت می‌کرده است. او از اصحاب خاص آیت‌الله مرعشی نجفی بود و هم‌زمان با حضور در درس ایشان، از درس فلسفه علامه سید محمدحسین طباطبایی هم استفاده می‌کرد <ref>همان</ref>. نوری همدانی در هنر خوشنویسی چیره‌دست بود و به سبب همین هنر <ref>ادهم‌نژاد، ۱۲۰</ref>، در سال‌های جوانی در کنار آیت‌الله بروجردی به استنساخ آثار ایشان می‌پرداخت <ref>جعفریان، ۲۹۳</ref>. وی سپس به یکی از کاتبان آیت‌الله بروجردی بدل شد و برخی از نامه‌های سیاسی ایشان را هم می‌نگاشت <ref>ادهم‌نژاد، ۱۲۰</ref>.
نوری همدانی سپس در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدحسین طباطبایی بروجردی (هجده سال)، سیدمحمد محقق داماد، امام‌خمینی و سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی شرکت کرد.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴.</ref> درباره سال‌های حضور او در درس خارج فقه یا اصول یا هر دو درس امام‌خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی شریف‌رازی از حضور او در «سال‌های متمادی» در درس امام‌خمینی سخن گفته است.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴.</ref> بنابراین می‌توان احتمال داد که در دهه ۱۳۳۰ش در هر دو درس ایشان شرکت می‌کرده است. او از اصحاب خاص آیت‌الله مرعشی نجفی بود و هم‌زمان با حضور در درس ایشان، از درس فلسفه علامه سیدمحمدحسین طباطبایی هم استفاده می‌کرد.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴.</ref> نوری همدانی در هنر خوشنویسی چیره‌دست بود و به سبب همین هنر،<ref>ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۲۰.</ref> در سال‌های جوانی در کنار آیت‌الله بروجردی به استنساخ آثار ایشان می‌پرداخت.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۲۹۳.</ref> وی سپس به یکی از کاتبان آیت‌الله بروجردی بدل شد و برخی از نامه‌های سیاسی ایشان را هم می‌نگاشت.<ref>ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۲۰.</ref>


میرزا حسن نوری همدانی ازجمله خطبای برجسته قم بود که از نخستین سال‌های تحصیل در قم، با سفر به شهرهای مختلف، به تبلیغ دین می‌پرداخت. ازجمله در سال ۱۳۲۷ ش به نهاوند رفت و همراه با افرادی چون حسین نوری همدانی، علی دوانی و علی‌اصغر مروارید، جلسات دینی در آن شهر را اداره می‌کرد <ref>دوانی، ج ۶، ۳۸۴</ref>. او همچنین در قم و در خانه‌های مراجع تقلید به منبر می‌رفت و سخنرانی می‌کرد <ref>آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ۱۳۶</ref> و به‌ویژه سخنران اصلی حسینیه آیت‌الله مرعشی نجفی بود <ref>شریف رازی، ج ۲، ۲۹۴</ref>. همچنین به تدریس فن خطابه در حوزه علمیه قم می‌پرداخت <ref>ادهم‌نژاد، ۱۲۱</ref>. نوری همدانی اهتمام ویژه‌ای به تشکیل و اداره کانون‌های فرهنگی داشت و در سال ۱۳۳۷ ش مکتب ولیعصر (عج) را در قم بنیان نهاد. سپس کانون مهدیه را با هدف هدایت و راهنمایی جوانان تأسیس کرد و بر اساس اسناد ساواک، در سال ۱۳۴۵ ش کانون قائمیه را هم در قم بنیان نهاده بود. این کانون با هدف برگزاری بحث‌های دینی برای دانش‌آموزان تأسیس شده بود و اغلب شرکت‌کنندگان آن دانش‌آموزان و دانشجویان بودند. کانون فوق فاقد مجوز قانونی بود و ساواک همواره او را برای دریافت مجوز تحت فشار قرار می‌داد. نوری همدانی در سال ۱۳۴۶ ش اغلب کانون‌ها و انجمن‌های مذهبی قم چون کانون نقدی، کانون اثنی عشری، انجمن قائمیه و انجمن صادقیه را با هم ادغام کرد و انجمن‌های اسلامی قم را تشکیل داد و خود مسئولیت آن را بر عهده گرفت. این انجمن دارای دوشاخه مکتب ولیعصر و انجمن مهدیه بود. مکتب ولیعصر به جوانان مذهبی دبیرستان‌ها، ادارات، کسبه و بازار اختصاص داشت و هر جمعه شب در مکانی در کنار خانه میرزا حسن نوری تشکیل جلسه می‌داد و چند تن از جوانان، پیرامون موضوعات دینی، علمی، اخلاقی و فرهنگی ـ اجتماعی بحث می‌کردند و حسن نوری همدانی سخنران ثابت آن جلسات بود. گاهی هم یکی از نویسندگان به‌عنوان سخنران دعوت می‌شد. این انجمن در برگزاری اعیادی چون نیمه شعبان فعال بود و آن را با شکوه تمام برگزار می‌کرد. در کنار شاخه فوق، انجمن مهدیه، برای نوجوانان اختصاص داشت و صبحگاه هر جمعه در مکتب ولیعصر تشکیل می‌شد و سخنران آن نیز میرزا حسن نوری همدانی بود. به همین سبب، ساواک از او به‌عنوان گرداننده اصلی کانون‌های مذهبی قم نام می‌برد <ref>آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ۱۳۶-۱۳۷</ref>. این انجمن‌ها، فضای جالبی را در قم ایجاد کرده بود و در آنجا جوانان پرشور مذهبی تغذیه فکری می‌شدند. در برخی از جلسات آن انجمن‌ها، بالغ بر ۱۵۰ نفر شرکت می‌کردند که اغلب از جوانان فعال به شمار می‌رفتند <ref>جعفریان، ۲۹۳</ref>. ساواک در گزارشی که از فعالیت‌های این انجمن‌ها تهیه کرد، اعلام نمود که «فعالیت‌های آن تحت مراقبت ساواک قرار دارد و عوامل و گردانندگان این کانون‌ها از طرفداران [امام] خمینی می‌باشند و در جلسه، به نحوی از انحاء ذکری از نامبرده به میان می‌آورند« <ref>همان، ۱۴۲</ref>. نوری همدانی به سبب این فعالیت بارها به ساواک احضار شد <ref>همان، ۱۳۶</ref>.
میرزا حسن نوری همدانی ازجمله خطبای برجسته قم بود که از نخستین سال‌های تحصیل در قم، با سفر به شهرهای مختلف، به تبلیغ دین می‌پرداخت. ازجمله در سال ۱۳۲۷ ش به نهاوند رفت و همراه با افرادی چون حسین نوری همدانی، علی دوانی و علی‌اصغر مروارید، جلسات دینی در آن شهر را اداره می‌کرد.<ref>دوانی، ج ۶، ص۳۸۴.</ref> او همچنین در قم و در خانه‌های مراجع تقلید به منبر می‌رفت و سخنرانی می‌کرد.<ref>آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۱۳۶</ref> و به‌ویژه سخنران اصلی حسینیه آیت‌الله مرعشی نجفی بود.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴.</ref> همچنین به تدریس فن خطابه در حوزه علمیه قم می‌پرداخت.<ref>ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۲۱.</ref> نوری همدانی اهتمام ویژه‌ای به تشکیل و اداره کانون‌های فرهنگی داشت و در سال ۱۳۳۷ ش مکتب ولیعصر (عج) را در قم بنیان نهاد. سپس کانون مهدیه را با هدف هدایت و راهنمایی جوانان تأسیس کرد و بر اساس اسناد ساواک، در سال ۱۳۴۵ش کانون قائمیه را هم در قم بنیان نهاده بود. این کانون با هدف برگزاری بحث‌های دینی برای دانش‌آموزان تأسیس شده بود و اغلب شرکت‌کنندگان آن دانش‌آموزان و دانشجویان بودند. کانون فوق فاقد مجوز قانونی بود و ساواک همواره او را برای دریافت مجوز تحت فشار قرار می‌داد. نوری همدانی در سال ۱۳۴۶ش اغلب کانون‌ها و انجمن‌های مذهبی قم چون کانون نقدی، کانون اثنی عشری، انجمن قائمیه و انجمن صادقیه را با هم ادغام کرد و انجمن‌های اسلامی قم را تشکیل داد و خود مسئولیت آن را بر عهده گرفت. این انجمن دارای دوشاخه مکتب ولیعصر و انجمن مهدیه بود. مکتب ولیعصر به جوانان مذهبی دبیرستان‌ها، ادارات، کسبه و بازار اختصاص داشت و هر جمعه شب در مکانی در کنار خانه میرزا حسن نوری تشکیل جلسه می‌داد و چند تن از جوانان، پیرامون موضوعات دینی، علمی، اخلاقی و فرهنگی ـ اجتماعی بحث می‌کردند و حسن نوری همدانی سخنران ثابت آن جلسات بود. گاهی هم یکی از نویسندگان به‌عنوان سخنران دعوت می‌شد. این انجمن در برگزاری اعیادی چون نیمه شعبان فعال بود و آن را با شکوه تمام برگزار می‌کرد. در کنار شاخه فوق، انجمن مهدیه، برای نوجوانان اختصاص داشت و صبحگاه هر جمعه در مکتب ولیعصر تشکیل می‌شد و سخنران آن نیز میرزا حسن نوری همدانی بود. به همین سبب، ساواک از او به‌عنوان گرداننده اصلی کانون‌های مذهبی قم نام می‌برد.<ref>آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref> این انجمن‌ها، فضای جالبی را در قم ایجاد کرده بود و در آنجا جوانان پرشور مذهبی تغذیه فکری می‌شدند. در برخی از جلسات آن انجمن‌ها، بالغ بر ۱۵۰ نفر شرکت می‌کردند که اغلب از جوانان فعال به شمار می‌رفتند.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۲۹۳.</ref> ساواک در گزارشی که از فعالیت‌های این انجمن‌ها تهیه کرد، اعلام نمود که «فعالیت‌های آن تحت مراقبت ساواک قرار دارد و عوامل و گردانندگان این کانون‌ها از طرفداران [امام] خمینی می‌باشند و در جلسه، به نحوی از انحاء ذکری از نامبرده به میان می‌آورند«.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۱۴۲.</ref> نوری همدانی به سبب این فعالیت بارها به ساواک احضار شد.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۱۳۶.</ref>


او در ۱۳۴۴ ش پس از تبعید امام خمینی به نجف اشرف، همراه با جمعی از مدرسان و محصلان حوزه علمیه قم نامه‌ای به امام خمینی ارسال کرد و در آن، انتقال ایشان از ترکیه به عتبات عالیات را مایه خرسندی دانست، ولی با اشاره به غیرقانونی بودن تبعید ایشان به خارج از کشور به سبب «دفاع از قرآن و حقوق ملت ایران اسلام و حمایت از استقلال و تمامیت ارضی کشور اسلامی ایران»، تنفر و تأثر خود را از تداوم تبعید ایشان اعلام کردند و بر پیروی خود از «منویات مقدس آن قائد عظیم‌الشأن» تأکید کردند و خواستار رفع موانع بازگشت ایشان به کشور شدند <ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۷۸- ۱۷۳؛ سیر مبارزات امام در آیینه...، ج ۵، ۳۷۲-۳۶۹؛ دوانی، ۱۵۸-۱۶۳</ref>. تداوم فعالیت‌های سیاسی باعث شد تا او در ماه رمضان سال ۱۳۴۶ ش توسط ساواک ممنوع‌المنبر شود <ref>همان، ۱۵۰</ref>. ساواک در گزارشی دیگر در اردیبهشت ۱۳۴۷، از میرزا حسن نوری و برادرش حسین نوری همدانی به‌عنوان روحانیان افراطی نام برد و در همان سال نیز رفع ممنوعیت آنان از سخنرانی را به سپردن تعهد منوط کرد <ref>همان، ۱۶۲</ref>. او در آذر ۱۳۴۸ ش به ساواک احضار شد <ref>همان، ۱۹۵</ref>. همچنین ساواک بارها به او درباره فعالیت‌های مکتب ولیعصر تذکر داد و در نهایت با توجه به نقش آن انجمن در باروری فکری طلاب جوان قم، آنجا را در سال ۱۳۵۵ ش تعطیل کرد <ref>جعفریان، ۲۹۳</ref> و حسن نوری همدانی هم توسط ساواک دستگیر و مدتی زندانی شد <ref>ادهم‌نژاد، ۱۱۹</ref>. او پس از آزادی از زندان و در پی تعطیل شدن انجمن اسلامی ولی‌عصر (عج)، به کارهای تبلیغی دیگر مشغول گردید و با شیوه جدید به میدان مبارزه فرهنگی وارد شد. وی در مهر ۱۳۵۷ عامل توزیع اعلامیه مضره در مدرسه حجتیه شهر قم بود <ref>انقلاب اسلامی به...، ج ۱۲، ۳۶۵</ref>.
او در ۱۳۴۴ش پس از تبعید امام‌خمینی به نجف اشرف، همراه با جمعی از مدرسان و محصلان حوزه علمیه قم نامه‌ای به امام‌خمینی ارسال کرد و در آن، انتقال ایشان از ترکیه به عتبات عالیات را مایه خرسندی دانست، ولی با اشاره به غیرقانونی بودن تبعید ایشان به خارج از کشور به سبب «دفاع از قرآن و حقوق ملت ایران اسلام و حمایت از استقلال و تمامیت ارضی کشور اسلامی ایران»، تنفر و تأثر خود را از تداوم تبعید ایشان اعلام کردند و بر پیروی خود از «منویات مقدس آن قائد عظیم‌الشأن» تأکید کردند و خواستار رفع موانع بازگشت ایشان به کشور شدند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۸- ۱۷۳؛ سیر مبارزات امام در آیینه...، ج۵، ص۳۷۲-۳۶۹؛ دوانی، ص۱۵۸-۱۶۳.</ref> تداوم فعالیت‌های سیاسی باعث شد تا او در ماه رمضان سال ۱۳۴۶ ش توسط ساواک ممنوع‌المنبر شود.<ref>دوانی، ص۱۵۰.</ref> ساواک در گزارشی دیگر در اردیبهشت ۱۳۴۷، از میرزا حسن نوری و برادرش حسین نوری همدانی به‌عنوان روحانیان افراطی نام برد و در همان سال نیز رفع ممنوعیت آنان از سخنرانی را به سپردن تعهد منوط کرد.<ref>دوانی، ص۱۶۲.</ref> او در آذر ۱۳۴۸ش به ساواک احضار شد.<ref>دوانی، ص۱۹۵.</ref> همچنین ساواک بارها به او درباره فعالیت‌های مکتب ولیعصر تذکر داد و در نهایت با توجه به نقش آن انجمن در باروری فکری طلاب جوان قم، آنجا را در سال ۱۳۵۵ ش تعطیل کرد.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۲۹۳.</ref> و حسن نوری همدانی هم توسط ساواک دستگیر و مدتی زندانی شد.<ref>ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۱۹.</ref> او پس از آزادی از زندان و در پی تعطیل شدن انجمن اسلامی ولی‌عصر (عج)، به کارهای تبلیغی دیگر مشغول گردید و با شیوه جدید به میدان مبارزه فرهنگی وارد شد. وی در مهر ۱۳۵۷ عامل توزیع اعلامیه مضره در مدرسه حجتیه شهر قم بود.<ref>انقلاب اسلامی به...، ج۱۲، ص۳۶۵.</ref>


حسن نوری همدانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت‌های فرهنگی ـ تبلیغی ادامه داد و در سال ۱۳۵۹ ش به دستور امام خمینی برای تبلیغ و هدایت نیروهای مسلمان ساکن انگلستان، به آنجا اعزام شد و به راهنمایی اسلام‌دوستان (دانشجو و غیردانشجو) پرداخت. او پس از ورود به انگلستان و ابلاغ پیام رهبر انقلاب اسلامی، به سازمان‌دهی فکری ـ سیاسی نیروها پرداخت و محل زندگی و کار او، محفل اجتماع و برنامه‌ریزی برای پویاسازی اندیشه جوانان شد. ازجمله فعالیت‌های او در همان سال، برنامه اعتصاب در مقابل سفارت آمریکا در انگلیس بود که در روز اعتصاب و به هنگام فرارسیدن وقت نماز، اعتصاب‌کنندگان نماز جماعت را به امامت او در یکی از خیابان‌های لندن برگزار کردند. پس از آن به کشور بازگشت و به سخنرانی و تبلیغ دین ادامه داد و به شهرهای مختلف سفر می‌کرد. همچنین به تألیف آثار علمی نیز می‌پرداخت و برخی از آثار او عبارت است از: ۱- مجموعه آثار شامل اشعار علمی ـ عرفانی. ۲ ـ پیروزی در سایه شکست (تاریخ انقلاب خونین حسینی (ع)). ۳ ـ توضیح المسائل جیبی (شامل فتاوای مراجع). ۴ ـ مجموعه آثار علمی ـ تاریخی (مجموعه سخنرانی‌های او در ۲۰ جلد). ۵ـ رجال آیت‌الله بروجردی (در هفت جلد). ۶- تنظیم فهرست کتابخانه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی <ref>شریف رازی، ج ۲، ۲۹۵</ref>. نوری همدانی در اواسط اسفندماه سال ۱۳۶۹ (قبل از ماه مبارک رمضان) در حالی که عازم سیرجان بود، در مسیر تهران ـ سیرجان و بین یزد و کرمان براثر تصادف درگذشت. پیکر او به قم منتقل و در جوار حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد <ref>صادقی، ۷۵-۷۷</ref>.
حسن نوری همدانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت‌های فرهنگی ـ تبلیغی ادامه داد و در سال ۱۳۵۹ش به دستور امام‌خمینی برای تبلیغ و هدایت نیروهای مسلمان ساکن انگلستان، به آنجا اعزام شد و به راهنمایی اسلام‌دوستان (دانشجو و غیردانشجو) پرداخت. او پس از ورود به انگلستان و ابلاغ پیام رهبر انقلاب اسلامی، به سازمان‌دهی فکری ـ سیاسی نیروها پرداخت و محل زندگی و کار او، محفل اجتماع و برنامه‌ریزی برای پویاسازی اندیشه جوانان شد. ازجمله فعالیت‌های او در همان سال، برنامه اعتصاب در مقابل سفارت آمریکا در انگلیس بود که در روز اعتصاب و به هنگام فرارسیدن وقت نماز، اعتصاب‌کنندگان نماز جماعت را به امامت او در یکی از خیابان‌های لندن برگزار کردند. پس از آن به کشور بازگشت و به سخنرانی و تبلیغ دین ادامه داد و به شهرهای مختلف سفر می‌کرد.  
==تألیفات==
همچنین به تألیف آثار علمی نیز می‌پرداخت و برخی از آثار او عبارت است از: ۱- مجموعه آثار شامل اشعار علمی ـ عرفانی. ۲ ـ پیروزی در سایه شکست (تاریخ انقلاب خونین حسینی (ع)). ۳ ـ توضیح المسائل جیبی (شامل فتاوای مراجع). ۴ ـ مجموعه آثار علمی ـ تاریخی (مجموعه سخنرانی‌های او در ۲۰ جلد). ۵ـ رجال آیت‌الله بروجردی (در هفت جلد). ۶- تنظیم فهرست کتابخانه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۵.</ref>  
==درگذشت==
نوری همدانی در اواسط اسفندماه سال ۱۳۶۹ (قبل از ماه مبارک رمضان) در حالی که عازم سیرجان بود، در مسیر تهران ـ سیرجان و بین یزد و کرمان براثر تصادف درگذشت. پیکر او به قم منتقل و در جوار حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.<ref>صادقی، «حسن نوری همدانی، اسوه اخلاص»، ص۷۵-۷۷.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۴۸: خط ۵۲:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
* آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
* ادهم‌نژاد، محمدتقی (۱۳۸۷)، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، نشریه مبلغان، شماره ۱۰۶.
* ادهم‌نژاد، محمدتقی (۱۳۸۷)، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، نشریه مبلغان، شماره ۱۰۶.
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۱)، ج ۱۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
* انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۱)، ج ۱۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
* جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران (از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی) سال‌های ۱۳۲۰-۱۳۵7 (1383)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
* جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران (از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی) سال‌های ۱۳۲۰-۱۳۵7 (۱۳۸۳)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
* رخ نگار در صفای آستانه: خاطرات آیت‌الله محمدعلی امینیان (۱۳۹۵)، تدوین: محمدهادی فلاح، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی و مؤسسه چاپ و نشر عروج.
* رخ نگار در صفای آستانه: خاطرات آیت‌الله محمدعلی امینیان (۱۳۹۵)، تدوین: محمدهادی فلاح، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی و مؤسسه چاپ و نشر عروج.
* شریف رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج ۲، تهران، اسلامیه.
* شریف‌رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج۲، تهران، اسلامیه.
* صادقی، غلامحسین (۱۳۷۸)، «حسن نوری همدانی، اسوه¬ اخلاص»، ستارگان حرم، ج ۵، گروهی از نویسندگان ماهنامه¬ کوثر، قم: زائر.
* صادقی، غلامحسین (۱۳۷۸)، «حسن نوری همدانی، اسوه اخلاص»، ستارگان حرم، ج۵، گروهی از نویسندگان ماهنامه¬ کوثر، قم: زائر.
* صلاحی، احمد (۱۳۹۷)، مشاهیر و مفاخر شهرستان رزن (سخنوران، ادیبان، نویسندگان، شاعران و...)، ج ۲، قم، یاس بخشایش.
* صلاحی، احمد (۱۳۹۷)، مشاهیر و مفاخر شهرستان رزن (سخنوران، ادیبان، نویسندگان، شاعران و...)، ج۲، قم، یاس بخشایش.
{{پایان}}
{{پایان}}
[[رده:پروژه شاگردان2]]
[[رده:پروژه شاگردان2]]

نسخهٔ ‏۲۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۲۵

حسن نوری همدانی
اطلاعات فردی
نام کاملحسن نوری همدانی
لقبآیت‌الله
تاریخ تولد۱۳۰۲
زادگاههمدان
تاریخ وفات۱۳۶۹
محل دفنقم، جوار حرم حضرت معصومه (س)
خویشاوندان
سرشناس
حسین نوری همدانی (برادر)
اطلاعات علمی
استادانامام‌خمینی، آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی، آیت‌الله سیدمحمد حجت کوه‌کمری، آیت‌الله سیدمحمد محقق داماد، آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی
محل تحصیلحوزه علمیه قم
اجازه اجتهاد ازامام‌خمینی
تألیفاتمجموعه آثار شامل اشعار علمی ـ عرفانی، پیروزی در سایه شکست، توضیح المسائل جیبی، مجموعه آثار علمی ـ تاریخی (۲۰ جلد)، رجال آیت‌الله بروجردی (۷ جلد)، فهرست کتابخانه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی
سایرفعال در کانون‌های فرهنگی، نویسنده، سخنران
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیفعال در مبارزات سیاسی قبل از انقلاب اسلامی، ضد رژیم پهلوی، عضو کانون‌های مذهبی در قم
اجتماعیبنیان‌گذار مکتب ولیعصر و کانون مهدیه، سخنران اصلی حسینیه آیت‌الله مرعشی نجفی، تبعید به انگلستان برای تبلیغ اسلام


حسن نوری همدانی از شاگردان درس کلام و خارج فقه و اصول امام‌خمینی

او در سال ۱۳۰۲ش در خانواده‌ای روحانی در شهر همدان به دنیا آمد. پدرش، میرزا ابراهیم نوری، از روحانیان و مدرسان دروس دینی در همدان بود که در دوره رضاشاه برای در امان ماندن از سخت‌گیری‌های او علیه روحانیان، چندی را در روستای پاینده در نزدیکی همدان توطن گزیده بود و در آنجا به تبلیغ دین و ارشاد مردم می‌پرداخت.[۱] حسن نوری خواندن و نوشتن را در همدان آموخت و سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد. او وارد مدرسه علمیه آخوند همدان شد و در آنجا مقدمات و بخشی از دروس سطح را نزد پدرش و آخوند ملاعلی معصومی همدانی (آخوند همدانی) آموخت. در سال ۱۳۲۲ش همراه با برادرش حسین نوری همدانی راهی شهر قم شد و دوره سطح را در آنجا نزد استادان حوزه علمیه قم تکمیل کرد.[۲] او در کنار تحصیل دروس سطح، در درس شوارق امام‌خمینی که به گفته محمدعلی امینیان، درس خاصی بود و تعداد معدودی اجازه حضور در آن درس را داشتند، شرکت می‌کرد.[۳] درباره سال دقیق حضور او در درس شوارق امام‌خمینی اطلاعاتی در دست نیست، ولی می‌توان احتمال داد که در نخستین سال‌های ورود حسن نوری همدانی به قم بوده است.

نوری همدانی سپس در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدحسین طباطبایی بروجردی (هجده سال)، سیدمحمد محقق داماد، امام‌خمینی و سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی شرکت کرد.[۴] درباره سال‌های حضور او در درس خارج فقه یا اصول یا هر دو درس امام‌خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی شریف‌رازی از حضور او در «سال‌های متمادی» در درس امام‌خمینی سخن گفته است.[۵] بنابراین می‌توان احتمال داد که در دهه ۱۳۳۰ش در هر دو درس ایشان شرکت می‌کرده است. او از اصحاب خاص آیت‌الله مرعشی نجفی بود و هم‌زمان با حضور در درس ایشان، از درس فلسفه علامه سیدمحمدحسین طباطبایی هم استفاده می‌کرد.[۶] نوری همدانی در هنر خوشنویسی چیره‌دست بود و به سبب همین هنر،[۷] در سال‌های جوانی در کنار آیت‌الله بروجردی به استنساخ آثار ایشان می‌پرداخت.[۸] وی سپس به یکی از کاتبان آیت‌الله بروجردی بدل شد و برخی از نامه‌های سیاسی ایشان را هم می‌نگاشت.[۹]

میرزا حسن نوری همدانی ازجمله خطبای برجسته قم بود که از نخستین سال‌های تحصیل در قم، با سفر به شهرهای مختلف، به تبلیغ دین می‌پرداخت. ازجمله در سال ۱۳۲۷ ش به نهاوند رفت و همراه با افرادی چون حسین نوری همدانی، علی دوانی و علی‌اصغر مروارید، جلسات دینی در آن شهر را اداره می‌کرد.[۱۰] او همچنین در قم و در خانه‌های مراجع تقلید به منبر می‌رفت و سخنرانی می‌کرد.[۱۱] و به‌ویژه سخنران اصلی حسینیه آیت‌الله مرعشی نجفی بود.[۱۲] همچنین به تدریس فن خطابه در حوزه علمیه قم می‌پرداخت.[۱۳] نوری همدانی اهتمام ویژه‌ای به تشکیل و اداره کانون‌های فرهنگی داشت و در سال ۱۳۳۷ ش مکتب ولیعصر (عج) را در قم بنیان نهاد. سپس کانون مهدیه را با هدف هدایت و راهنمایی جوانان تأسیس کرد و بر اساس اسناد ساواک، در سال ۱۳۴۵ش کانون قائمیه را هم در قم بنیان نهاده بود. این کانون با هدف برگزاری بحث‌های دینی برای دانش‌آموزان تأسیس شده بود و اغلب شرکت‌کنندگان آن دانش‌آموزان و دانشجویان بودند. کانون فوق فاقد مجوز قانونی بود و ساواک همواره او را برای دریافت مجوز تحت فشار قرار می‌داد. نوری همدانی در سال ۱۳۴۶ش اغلب کانون‌ها و انجمن‌های مذهبی قم چون کانون نقدی، کانون اثنی عشری، انجمن قائمیه و انجمن صادقیه را با هم ادغام کرد و انجمن‌های اسلامی قم را تشکیل داد و خود مسئولیت آن را بر عهده گرفت. این انجمن دارای دوشاخه مکتب ولیعصر و انجمن مهدیه بود. مکتب ولیعصر به جوانان مذهبی دبیرستان‌ها، ادارات، کسبه و بازار اختصاص داشت و هر جمعه شب در مکانی در کنار خانه میرزا حسن نوری تشکیل جلسه می‌داد و چند تن از جوانان، پیرامون موضوعات دینی، علمی، اخلاقی و فرهنگی ـ اجتماعی بحث می‌کردند و حسن نوری همدانی سخنران ثابت آن جلسات بود. گاهی هم یکی از نویسندگان به‌عنوان سخنران دعوت می‌شد. این انجمن در برگزاری اعیادی چون نیمه شعبان فعال بود و آن را با شکوه تمام برگزار می‌کرد. در کنار شاخه فوق، انجمن مهدیه، برای نوجوانان اختصاص داشت و صبحگاه هر جمعه در مکتب ولیعصر تشکیل می‌شد و سخنران آن نیز میرزا حسن نوری همدانی بود. به همین سبب، ساواک از او به‌عنوان گرداننده اصلی کانون‌های مذهبی قم نام می‌برد.[۱۴] این انجمن‌ها، فضای جالبی را در قم ایجاد کرده بود و در آنجا جوانان پرشور مذهبی تغذیه فکری می‌شدند. در برخی از جلسات آن انجمن‌ها، بالغ بر ۱۵۰ نفر شرکت می‌کردند که اغلب از جوانان فعال به شمار می‌رفتند.[۱۵] ساواک در گزارشی که از فعالیت‌های این انجمن‌ها تهیه کرد، اعلام نمود که «فعالیت‌های آن تحت مراقبت ساواک قرار دارد و عوامل و گردانندگان این کانون‌ها از طرفداران [امام] خمینی می‌باشند و در جلسه، به نحوی از انحاء ذکری از نامبرده به میان می‌آورند«.[۱۶] نوری همدانی به سبب این فعالیت بارها به ساواک احضار شد.[۱۷]

او در ۱۳۴۴ش پس از تبعید امام‌خمینی به نجف اشرف، همراه با جمعی از مدرسان و محصلان حوزه علمیه قم نامه‌ای به امام‌خمینی ارسال کرد و در آن، انتقال ایشان از ترکیه به عتبات عالیات را مایه خرسندی دانست، ولی با اشاره به غیرقانونی بودن تبعید ایشان به خارج از کشور به سبب «دفاع از قرآن و حقوق ملت ایران اسلام و حمایت از استقلال و تمامیت ارضی کشور اسلامی ایران»، تنفر و تأثر خود را از تداوم تبعید ایشان اعلام کردند و بر پیروی خود از «منویات مقدس آن قائد عظیم‌الشأن» تأکید کردند و خواستار رفع موانع بازگشت ایشان به کشور شدند.[۱۸] تداوم فعالیت‌های سیاسی باعث شد تا او در ماه رمضان سال ۱۳۴۶ ش توسط ساواک ممنوع‌المنبر شود.[۱۹] ساواک در گزارشی دیگر در اردیبهشت ۱۳۴۷، از میرزا حسن نوری و برادرش حسین نوری همدانی به‌عنوان روحانیان افراطی نام برد و در همان سال نیز رفع ممنوعیت آنان از سخنرانی را به سپردن تعهد منوط کرد.[۲۰] او در آذر ۱۳۴۸ش به ساواک احضار شد.[۲۱] همچنین ساواک بارها به او درباره فعالیت‌های مکتب ولیعصر تذکر داد و در نهایت با توجه به نقش آن انجمن در باروری فکری طلاب جوان قم، آنجا را در سال ۱۳۵۵ ش تعطیل کرد.[۲۲] و حسن نوری همدانی هم توسط ساواک دستگیر و مدتی زندانی شد.[۲۳] او پس از آزادی از زندان و در پی تعطیل شدن انجمن اسلامی ولی‌عصر (عج)، به کارهای تبلیغی دیگر مشغول گردید و با شیوه جدید به میدان مبارزه فرهنگی وارد شد. وی در مهر ۱۳۵۷ عامل توزیع اعلامیه مضره در مدرسه حجتیه شهر قم بود.[۲۴]

حسن نوری همدانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت‌های فرهنگی ـ تبلیغی ادامه داد و در سال ۱۳۵۹ش به دستور امام‌خمینی برای تبلیغ و هدایت نیروهای مسلمان ساکن انگلستان، به آنجا اعزام شد و به راهنمایی اسلام‌دوستان (دانشجو و غیردانشجو) پرداخت. او پس از ورود به انگلستان و ابلاغ پیام رهبر انقلاب اسلامی، به سازمان‌دهی فکری ـ سیاسی نیروها پرداخت و محل زندگی و کار او، محفل اجتماع و برنامه‌ریزی برای پویاسازی اندیشه جوانان شد. ازجمله فعالیت‌های او در همان سال، برنامه اعتصاب در مقابل سفارت آمریکا در انگلیس بود که در روز اعتصاب و به هنگام فرارسیدن وقت نماز، اعتصاب‌کنندگان نماز جماعت را به امامت او در یکی از خیابان‌های لندن برگزار کردند. پس از آن به کشور بازگشت و به سخنرانی و تبلیغ دین ادامه داد و به شهرهای مختلف سفر می‌کرد.

تألیفات

همچنین به تألیف آثار علمی نیز می‌پرداخت و برخی از آثار او عبارت است از: ۱- مجموعه آثار شامل اشعار علمی ـ عرفانی. ۲ ـ پیروزی در سایه شکست (تاریخ انقلاب خونین حسینی (ع)). ۳ ـ توضیح المسائل جیبی (شامل فتاوای مراجع). ۴ ـ مجموعه آثار علمی ـ تاریخی (مجموعه سخنرانی‌های او در ۲۰ جلد). ۵ـ رجال آیت‌الله بروجردی (در هفت جلد). ۶- تنظیم فهرست کتابخانه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی.[۲۵]

درگذشت

نوری همدانی در اواسط اسفندماه سال ۱۳۶۹ (قبل از ماه مبارک رمضان) در حالی که عازم سیرجان بود، در مسیر تهران ـ سیرجان و بین یزد و کرمان براثر تصادف درگذشت. پیکر او به قم منتقل و در جوار حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.[۲۶]

پانویس

  1. ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۱۴.
  2. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴؛ صلاحی، مشاهیر و مفاخر شهرستان رزن، ج۲، ص۲۶۲-۲۶۳.
  3. رخ نگار در صفای آستانه، خاطرات آیت‌الله محمدعلی امینیان، ص۱۴۰.
  4. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴.
  5. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴.
  6. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴.
  7. ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۲۰.
  8. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۲۹۳.
  9. ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۲۰.
  10. دوانی، ج ۶، ص۳۸۴.
  11. آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۱۳۶
  12. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۴.
  13. ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۲۱.
  14. آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۱۳۶-۱۳۷.
  15. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۲۹۳.
  16. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۱۴۲.
  17. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۱۳۶.
  18. اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۸- ۱۷۳؛ سیر مبارزات امام در آیینه...، ج۵، ص۳۷۲-۳۶۹؛ دوانی، ص۱۵۸-۱۶۳.
  19. دوانی، ص۱۵۰.
  20. دوانی، ص۱۶۲.
  21. دوانی، ص۱۹۵.
  22. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۲۹۳.
  23. ادهم‌نژاد، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، ص۱۱۹.
  24. انقلاب اسلامی به...، ج۱۲، ص۳۶۵.
  25. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۹۵.
  26. صادقی، «حسن نوری همدانی، اسوه اخلاص»، ص۷۵-۷۷.

منابع

  • آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • ادهم‌نژاد، محمدتقی (۱۳۸۷)، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، نشریه مبلغان، شماره ۱۰۶.
  • اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۱)، ج ۱۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران (از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی) سال‌های ۱۳۲۰-۱۳۵7 (۱۳۸۳)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
  • رخ نگار در صفای آستانه: خاطرات آیت‌الله محمدعلی امینیان (۱۳۹۵)، تدوین: محمدهادی فلاح، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی و مؤسسه چاپ و نشر عروج.
  • شریف‌رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج۲، تهران، اسلامیه.
  • صادقی، غلامحسین (۱۳۷۸)، «حسن نوری همدانی، اسوه اخلاص»، ستارگان حرم، ج۵، گروهی از نویسندگان ماهنامه¬ کوثر، قم: زائر.
  • صلاحی، احمد (۱۳۹۷)، مشاهیر و مفاخر شهرستان رزن (سخنوران، ادیبان، نویسندگان، شاعران و...)، ج۲، قم، یاس بخشایش.