سیدیونس حسینی رودباری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
}} | }} | ||
'''سیدیونس حسینی رودباری'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی. | '''سیدیونس حسینی رودباری'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی. | ||
==زادگاه | ==زادگاه == | ||
سیدیونس حسینی رودباری در سال ۱۳۱۱ در روستای آغوزبن رودبار به دنیا آمد. پدرش به کشاورزی اشتغال داشت و سیدیونس هم از دوران کودکی در کنار پدر به کشاورزی میپرداخت. | سیدیونس حسینی رودباری در سال ۱۳۱۱ در روستای آغوزبن رودبار به دنیا آمد. پدرش به کشاورزی اشتغال داشت و سیدیونس هم از دوران کودکی در کنار پدر به کشاورزی میپرداخت. | ||
== تحصیل == | |||
وی وقتی خواندن و نوشتن را در زادگاهش فراگرفت، در مکتبخانه روستای آغوزبن زیر نظر میرزا بلال طالقانی به فراگرفتن [[قرآن|قرآن کریم]] پرداخت. سپس با تشویق یکی از [[روحانیان]] به نام سیدرحمان سیاهپوش قزوینی به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و به همین منظور راهی قزوین شد و در یکی از حوزههای علمیه این شهر به مدت دو سال به تحصیل علوم حوزوی پرداخت. آنگاه راهی [[مشهد]] شد و مدت دو سال در یکی از مدارس علمیه آنجا به تحصیل ادامه داد، ولی از استادانش در آن شهر اطلاعی در دست نیست. | وی وقتی خواندن و نوشتن را در زادگاهش فراگرفت، در مکتبخانه روستای آغوزبن زیر نظر میرزا بلال طالقانی به فراگرفتن [[قرآن|قرآن کریم]] پرداخت. سپس با تشویق یکی از [[روحانیان]] به نام سیدرحمان سیاهپوش قزوینی به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و به همین منظور راهی قزوین شد و در یکی از حوزههای علمیه این شهر به مدت دو سال به تحصیل علوم حوزوی پرداخت. آنگاه راهی [[مشهد]] شد و مدت دو سال در یکی از مدارس علمیه آنجا به تحصیل ادامه داد، ولی از استادانش در آن شهر اطلاعی در دست نیست. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۱: | ||
درباره سالهای حضور او در درسهای امامخمینی اطلاعات دقیقی وجود ندارد، اما با استناد به سالهای حضور او در قم که از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۲ تداوم داشت، میتوان احتمال داد که از اواخر دهه ۱۳۳۰ تا فروردین سال ۱۳۴۲ در درسهای خارج فقه و اصول امامخمینی در مساجد سلماسی و اعظم قم شرکت میکرده است. | درباره سالهای حضور او در درسهای امامخمینی اطلاعات دقیقی وجود ندارد، اما با استناد به سالهای حضور او در قم که از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۲ تداوم داشت، میتوان احتمال داد که از اواخر دهه ۱۳۳۰ تا فروردین سال ۱۳۴۲ در درسهای خارج فقه و اصول امامخمینی در مساجد سلماسی و اعظم قم شرکت میکرده است. | ||
سیدیونس رودباری با آغاز [[نهضت اسلامی]] به مبارزات سیاسی پرداخت. در زندگینامه او، درجشده در نشریه پیام تابستان، از مبارزات او پیش از آغاز نهضت اسلامی و تبعید | == فعالیت سیاسی و اجتماعی == | ||
سیدیونس رودباری با آغاز [[نهضت اسلامی]] به مبارزات سیاسی پرداخت. در زندگینامه او، درجشده در نشریه پیام تابستان، از مبارزات او پیش از آغاز نهضت اسلامی و تبعید دوساله وی به مشهد سخن رفته است. در زندگینامهای دیگر از وی آمده است که سیدیونس حسینی رودباری در مشهد به فعالیت در عرصههای سیاسی و اجتماعی پرداخت و در این شهر تحت تعقیب [[ساواک]] قرار گرفت و در نهایت دستگیر و [[شکنجه]] و سپس به شهرستان چابهار در استان سیستان و بلوچستان تبعید شد.<ref>«شهدای روحانیت: زندگینامه اولین روحانی شهید انقلاب شهید سیدیونس حسینی آغوزبن»، ۱۴۳؛ «زندگینامه شهید سیدیونس حسینی رودباری»؛ «سیدیونس رودباری، اولین شهید نهضت امامخمینی(ره)»..</ref> اما درباره این فعالیتها گزارشی در دست نیست. او در موسم ماه رمضان به روستایی در حومه شهر رامسر سفر میکرد و در آنجا به وعظ و خطابه میپرداخت.<ref>«شهدای روحانیت: زندگینامه اولین روحانی شهید انقلاب شهید سیدیونس حسینی آغوزبن»، ص۱۴۳ـ۱۴۴.</ref> | |||
با آغاز نهضت اسلامی به فعالیتهای سیاسی ادامه داد و در سال ۱۳۴۱ در توزیع اعلامیههای امامخمینی نقش فعالی داشت. رحمتالله قائمی رودسری از دوستان و همرزمان حسینی رودباری و از شاگردان امامخمینی | با آغاز نهضت اسلامی به فعالیتهای سیاسی ادامه داد و در سال ۱۳۴۱ در توزیع [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیههای امامخمینی]] نقش فعالی داشت. [[رحمتالله قائمی|رحمتالله قائمی رودسری]] از دوستان و همرزمان حسینی رودباری و از [[شاگردان امامخمینی]]، دراینباره میگوید: <blockquote>«با شهید حجتالاسلام سیدیونس رودباری، شهید مدرسه فیضیه، تعامل و دوستی داشتم. بیشتر تأمل و راهنمایی ایشان در پخش اعلامیهها و رسالههای حضرت امامخمینی بود که به اشکال مختلف به دست ما میرسید، زیرا شهید سیدیونس در پخش اعلامیه و رسالههای حضرت امام به علت شجاعت، تبحر خاص داشت. ایشان از افرادی بودند که بسیار به حضرت امامخمینی نزدیک بود و از محضر ایشان تلمّذ میکرد و ارادت ایشان به حضرت امام بهقدری بود که از هر فرصتی برای تبلیغ و انتشار افکار و اهداف حضرت امام استفاده میکرد و عمده فعالیت این شهید بزرگوار نیز در همین زمینه بوده است و نقش بسزایی در پخش اعلامیهها و رساله حضرت امام داشتند».<ref>«گذری بر زندگی و زمانه شهید حجتالاسلام سیدیونس رودباری از شهدای مدرسه فیضیه قم در سال ۱۳۴۲».</ref></blockquote> | ||
در نوروز ۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه مجلسی به مناسبت سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) برگزار شده بود و حسینی رودباری هم در آن مجلس حضور داشت. در اواسط آن مجلس بود که مأموران حکومت پهلوی به آنجا یورش بردند و به ضرب و شتم طلاب پرداختند. برخی از مأموران راهی طبقه بالای مدرسه شدند و در آنجا به ضرب و شتم طلاب پرداختند و چند تن از طلاب را از بلندی به پایین پرت کردند و سیدیونس حسینی رودباری یکی از آنان بود. رحمتالله قائمی از دوستان شهید رودباری و از افراد حاضر در فیضیه، درباره درگیری شهید رودباری با مأموران حکومت پهلوی در روز حمله به فیضیه میگوید: «به مدرسه فیضیه حمله کردند... سپس از حیاط مدرسه به داخل حجره طلبهها رفتند و لباسها، کتابها، حتی قرآن، مفاتیح را به حیاط مدرسه فیضیه ریختند و سپس به آتش کشیدند... بعد از آن، به طبقه بالای مدرسه فیضیه رفتند و از آنجا پای طلبهها را میگرفتند و با سرعت از پلهها به سمت پایین میکشیدند که سر طلبهها به پلهها میخورد. در طبقه بالا با اینجانب و شهید سیدیونس و تعدادی از روحانیون و طلاب دیگر درگیر شدند و این از خدا بیخبرها چند نفر را هم از پشتبام فیضیه به رودخانه که کنار مدرسه فیضیه بود انداختند که از سرنوشت آنها خبری ندارم و در این میان، سیدیونس رودباری، این طلبه جوان و شجاع و با ایمان و اعتقادات قوی، تا آخرین لحظه در راه رسیدن به آرمانهای امامخمینی تلاش کرد و در این راه مجروح شد».<ref>«گذری بر زندگی و زمانه شهید حجتالاسلام سیدیونس رودباری از شهدای مدرسه فیضیه قم در سال ۱۳۴۲».</ref> علی دوانی که از فیضیه دیدن کرد، مینویسد: «حقیقتاً ویرانهای بود که دست ظلم آن را به وجود آورده بود. بر در و دیوار آثار ستمگری و وحشیگری مشهود بود. جملهای که با خط درشت بر دیوار نوشته بود جلب توجه کرد. نزدیک رفته و دیدم این جمله است: قتلگاه طبقه بالا است! از پلههای طبقه دوم قسمت شرقی بالا رفتم. در اول طبقه فوقانی این کلمات بود: «اینجا قتلگاه حامیان قرآن است». بالای یکی از پلهها نوشته شده بود: «اینجا پیروان امام صادق را کشتند». جلوی حجره شماره ۵۶ خون زیادی ریخته بود و بر دیوار مجاور این جمله به چشم میخورد: «اینجا آرامگاه ابدی یک طلبه جوان است». هنگام ورود به طبقه دوم این قسمت در طرف دست چپ این کلمات بود: «آثار خون نفر دوم از علماء و کشتن او». در جای دیگر بر دیوار نوشته بود: اینجا طلبهای را کشتند».<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ص۲۶۱.</ref> | == جراحت در حمله مأموران رژیم پهلوی به فیضیه == | ||
{{اصلی|حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه}} | |||
در نوروز ۱۳۴۲ در [[مدرسه فیضیه]] مجلسی به مناسبت سالروز شهادت [[امام جعفر صادق(ع)]] برگزار شده بود و حسینی رودباری هم در آن مجلس حضور داشت. در اواسط آن مجلس بود که مأموران حکومت پهلوی به آنجا یورش بردند و به ضرب و شتم طلاب پرداختند. برخی از مأموران راهی طبقه بالای مدرسه شدند و در آنجا به ضرب و شتم طلاب پرداختند و چند تن از طلاب را از بلندی به پایین پرت کردند و سیدیونس حسینی رودباری یکی از آنان بود. [[رحمتالله قائمی]] از دوستان شهید رودباری و از افراد حاضر در فیضیه، درباره درگیری شهید رودباری با مأموران حکومت پهلوی در روز حمله به فیضیه میگوید: <blockquote>«به مدرسه فیضیه حمله کردند... سپس از حیاط مدرسه به داخل حجره طلبهها رفتند و لباسها، کتابها، حتی قرآن، مفاتیح را به حیاط مدرسه فیضیه ریختند و سپس به آتش کشیدند... بعد از آن، به طبقه بالای مدرسه فیضیه رفتند و از آنجا پای طلبهها را میگرفتند و با سرعت از پلهها به سمت پایین میکشیدند که سر طلبهها به پلهها میخورد. در طبقه بالا با اینجانب و شهید سیدیونس و تعدادی از روحانیون و طلاب دیگر درگیر شدند و این از خدا بیخبرها چند نفر را هم از پشتبام فیضیه به رودخانه که کنار مدرسه فیضیه بود انداختند که از سرنوشت آنها خبری ندارم و در این میان، سیدیونس رودباری، این طلبه جوان و شجاع و با ایمان و اعتقادات قوی، تا آخرین لحظه در راه رسیدن به آرمانهای امامخمینی تلاش کرد و در این راه مجروح شد».<ref>«گذری بر زندگی و زمانه شهید حجتالاسلام سیدیونس رودباری از شهدای مدرسه فیضیه قم در سال ۱۳۴۲».</ref> </blockquote>[[علی دوانی]] که از فیضیه دیدن کرد، مینویسد: <blockquote>«حقیقتاً ویرانهای بود که دست ظلم آن را به وجود آورده بود. بر در و دیوار آثار ستمگری و وحشیگری مشهود بود. جملهای که با خط درشت بر دیوار نوشته بود جلب توجه کرد. نزدیک رفته و دیدم این جمله است: قتلگاه طبقه بالا است! از پلههای طبقه دوم قسمت شرقی بالا رفتم. در اول طبقه فوقانی این کلمات بود: «اینجا قتلگاه حامیان قرآن است». بالای یکی از پلهها نوشته شده بود: «اینجا پیروان امام صادق را کشتند». جلوی حجره شماره ۵۶ خون زیادی ریخته بود و بر دیوار مجاور این جمله به چشم میخورد: «اینجا آرامگاه ابدی یک طلبه جوان است». هنگام ورود به طبقه دوم این قسمت در طرف دست چپ این کلمات بود: «آثار خون نفر دوم از علماء و کشتن او». در جای دیگر بر دیوار نوشته بود: اینجا طلبهای را کشتند».<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ص۲۶۱.</ref></blockquote> | |||
با استناد به شواهد موجود و وضعیت وخیم سیدیونس حسینی رودباری، به احتمال فراوان یکی از مجروحان بدحال بوده است که بر اساس گزارشهای موجود، با همان وضعیت نامساعد از بیمارستان فاطمی ترخیص شد. حال نامساعد او پس از ترخیص از بیمارستان باعث شد تا برخی از دوستانش وی را به زادگاهش یعنی روستای آغوزین رودبار اعزام کنند. احتمالاً او در یکی از روزهای ۱۲ تا ۱۵ فروردین به زادگاهش | === شهادت === | ||
با استناد به شواهد موجود و وضعیت وخیم سیدیونس حسینی رودباری، به احتمال فراوان یکی از مجروحان بدحال بوده است که بر اساس گزارشهای موجود، با همان وضعیت نامساعد از بیمارستان فاطمی ترخیص شد. حال نامساعد او پس از ترخیص از بیمارستان باعث شد تا برخی از دوستانش وی را به زادگاهش یعنی روستای آغوزین رودبار اعزام کنند. احتمالاً او در یکی از روزهای ۱۲ تا ۱۵ فروردین به زادگاهش رسید و چند روز بعد در ۱۷ فروردین ۱۳۴۲ به علت شدت جراحات وارده به شهادت رسید و پیکرش در گلزار امامزاده حسین آغوزبن (رودبار) به خاک سپرده شد.<ref>«شهدای روحانیت: زندگینامه اولین روحانی شهید انقلاب شهید سیدیونس حسینی آغوزبن»، ص۱۴۴؛ فتحی لوشانی، صدای سخن عشق، ص۵۵ـ۵۴.</ref> | |||
در روز ۱۱ اردیبهشت ۱۳۴۲، چهل روز بعد از ماجرای | غم فقدان او برای مادر و پدر سنگین بود. مادرش نتوانست بیش از شش ماه دوام بیاورد و پدر نیز یک سال بعد از شهادت پسرش از دنیا رفت.<ref>ربانی خلخالی، شهدای روحانیت شیعه در یکصد ساله اخیر، ص۲۲۳.</ref> طلاب مدرسه فیضیه پس از اطلاع از درگذشت رودباری، یاد و نامش را گرامی داشتند و حجرهاش را در مدرسه فیضیه به نام «قتلگاه یکی از طلاب» نامگذاری کردند. همچنین شهادت او در اعلامیههای فعالان سیاسی بازتاب داشت که از آن جمله میتوان به اعلامیه برخی از فعالان سیاسی در اصفهان.<ref>سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج۲، ص۲۳۸.</ref> و بعضی دیگر از اعلامیهها اشاره کرد.<ref>سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج۷، ص۹۹.</ref> | ||
== دیدار خانواده شهید با امامخمینی == | |||
در روز ۱۱ اردیبهشت ۱۳۴۲، چهل روز بعد از [[حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه|ماجرای فیضیه]]، خانواده سیدیونس حسینی رودباری به دیدار امامخمینی رفتند و امامخمینی در این ملاقات چون پدر شهید سیدیونس را در حال گریه مشاهده کردند، به ایشان فرمودند: <blockquote>:«این گریه مال شما نیست! این گریه برای من است که بهترین عزیزم را از دست دادم! من سیدیونس رودباری را از فرزندانم بیشتر دوست داشتم».<ref>فتحی لوشانی، صدای سخن عشق، ص۵۵.</ref> </blockquote>در ۱۲ اردیبهشت همزمان با چهلمین روز فاجعه فیضیه نیز امامخمینی با اشاره به این دیدار فرمودند:<blockquote>:«چهل روز از مرگ و ضرب و جرح عزیزان ما گذشت. چهل روز است بازماندگان کشتگان مدرسه فیضیه بر عزیزان خود سوگواری میکنند. دیروز پدر قدخمیده مرحوم سیدیونس رودباری که آثار عظمت مصیبت، چهرهاش را درهم شکسته بود به ملاقات من آمد. با چه زبان میشود مادرهای فرزندمرده و پدرهای غمدیده را تسلیت داد؟ باید به پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله و امام عصر عجلالله تعالی فرجه عرض تسلیت کرد. ما برای خاطر آن بزرگواران سیلی خوردیم و جوانان خود را از دست دادیم... جرم ما حمایت از اسلام و استقلال ایران است. ما برای اسلام این همه اهانت شده و میشویم... ما در انتظار حبس و زجر و اعدام نشستهایم. بگذار دستگاه جبّار هر عمل غیرانسانی که میخواهد بکند، دست و پای جوانان ما را بشکند، مریضهای ما را از مریضخانهها بیرون کند، ما را تهدید به قتل و هَتْک اعراض کند، مدارس علم دین را خراب کند، کبوتران حرم اسلام را از آشیانه خود آواره کند... در این چهل روز ما نتوانستیم احصائیه مقتولین و مصدومین و غارتشدگان را درست به دست بیاوریم. نمیدانیم چند نفر در زیر خاک و چند نفر در سیاهچالهای زندانها و چند نفر در پنهانی به سر میبرند. چنانکه بعد از سالهای دراز، عدد مقتولین مسجد گوهرشاد را که با کامیونها حمل کردند، نمیدانیم».<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۱۹۶ ـ ۱۹۷.</ref> </blockquote>قرار بود به مناسبت چهلمین روز شهادت او مجلس یادبودی در قم برگزار شود که به سبب تهدید از سوی مأموران حکومت پهلوی برگزار نشد.<ref>خاطرات قیام ۱۵ خرداد، قم، دفتر اول، ۵۴۵.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۲۶ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۲۶
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | سیدیونس حسینی رودباری |
تاریخ تولد | ۱۳۱۱ش |
زادگاه | روستای آغوزبن، رودبار |
تاریخ وفات | ۱۷ فروردین ۱۳۴۲ |
محل دفن | گلزار امامزاده حسین آغوزبن (رودبار) |
تاریخ شهادت | ۱۷ فروردین ۱۳۴۲ |
محل شهادت | روستای آغوزبن، رودبار |
اطلاعات علمی | |
استادان | امامخمینی، علامه طباطبایی |
محل تحصیل | قم، مشهد |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
سیاسی | حمایت از نهضت امامخمینی و مبارزه با رژیم پهلوی |
سیدیونس حسینی رودباری، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
زادگاه
سیدیونس حسینی رودباری در سال ۱۳۱۱ در روستای آغوزبن رودبار به دنیا آمد. پدرش به کشاورزی اشتغال داشت و سیدیونس هم از دوران کودکی در کنار پدر به کشاورزی میپرداخت.
تحصیل
وی وقتی خواندن و نوشتن را در زادگاهش فراگرفت، در مکتبخانه روستای آغوزبن زیر نظر میرزا بلال طالقانی به فراگرفتن قرآن کریم پرداخت. سپس با تشویق یکی از روحانیان به نام سیدرحمان سیاهپوش قزوینی به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و به همین منظور راهی قزوین شد و در یکی از حوزههای علمیه این شهر به مدت دو سال به تحصیل علوم حوزوی پرداخت. آنگاه راهی مشهد شد و مدت دو سال در یکی از مدارس علمیه آنجا به تحصیل ادامه داد، ولی از استادانش در آن شهر اطلاعی در دست نیست.
او پس از دو سال حضور در مشهد، رهسپار قم شد و مدت هفت سال در آنجا به فراگیری دروس حوزوی ادامه داد. سیدیونس حسینی رودباری دوره سطح را در همانجا به پایان رساند، ولی درباره استادان او اطلاعاتی وجود ندارد. همزمان در درسهای فلسفه و تفسیر قرآن علامه سیدمحمدحسین طباطبایی شرکت میکرد. آنگاه وارد درس خارج فقه و اصول امامخمینی شد.[۱]
درباره سالهای حضور او در درسهای امامخمینی اطلاعات دقیقی وجود ندارد، اما با استناد به سالهای حضور او در قم که از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۲ تداوم داشت، میتوان احتمال داد که از اواخر دهه ۱۳۳۰ تا فروردین سال ۱۳۴۲ در درسهای خارج فقه و اصول امامخمینی در مساجد سلماسی و اعظم قم شرکت میکرده است.
فعالیت سیاسی و اجتماعی
سیدیونس رودباری با آغاز نهضت اسلامی به مبارزات سیاسی پرداخت. در زندگینامه او، درجشده در نشریه پیام تابستان، از مبارزات او پیش از آغاز نهضت اسلامی و تبعید دوساله وی به مشهد سخن رفته است. در زندگینامهای دیگر از وی آمده است که سیدیونس حسینی رودباری در مشهد به فعالیت در عرصههای سیاسی و اجتماعی پرداخت و در این شهر تحت تعقیب ساواک قرار گرفت و در نهایت دستگیر و شکنجه و سپس به شهرستان چابهار در استان سیستان و بلوچستان تبعید شد.[۲] اما درباره این فعالیتها گزارشی در دست نیست. او در موسم ماه رمضان به روستایی در حومه شهر رامسر سفر میکرد و در آنجا به وعظ و خطابه میپرداخت.[۳]
با آغاز نهضت اسلامی به فعالیتهای سیاسی ادامه داد و در سال ۱۳۴۱ در توزیع اعلامیههای امامخمینی نقش فعالی داشت. رحمتالله قائمی رودسری از دوستان و همرزمان حسینی رودباری و از شاگردان امامخمینی، دراینباره میگوید:
«با شهید حجتالاسلام سیدیونس رودباری، شهید مدرسه فیضیه، تعامل و دوستی داشتم. بیشتر تأمل و راهنمایی ایشان در پخش اعلامیهها و رسالههای حضرت امامخمینی بود که به اشکال مختلف به دست ما میرسید، زیرا شهید سیدیونس در پخش اعلامیه و رسالههای حضرت امام به علت شجاعت، تبحر خاص داشت. ایشان از افرادی بودند که بسیار به حضرت امامخمینی نزدیک بود و از محضر ایشان تلمّذ میکرد و ارادت ایشان به حضرت امام بهقدری بود که از هر فرصتی برای تبلیغ و انتشار افکار و اهداف حضرت امام استفاده میکرد و عمده فعالیت این شهید بزرگوار نیز در همین زمینه بوده است و نقش بسزایی در پخش اعلامیهها و رساله حضرت امام داشتند».[۴]
جراحت در حمله مأموران رژیم پهلوی به فیضیه
در نوروز ۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه مجلسی به مناسبت سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) برگزار شده بود و حسینی رودباری هم در آن مجلس حضور داشت. در اواسط آن مجلس بود که مأموران حکومت پهلوی به آنجا یورش بردند و به ضرب و شتم طلاب پرداختند. برخی از مأموران راهی طبقه بالای مدرسه شدند و در آنجا به ضرب و شتم طلاب پرداختند و چند تن از طلاب را از بلندی به پایین پرت کردند و سیدیونس حسینی رودباری یکی از آنان بود. رحمتالله قائمی از دوستان شهید رودباری و از افراد حاضر در فیضیه، درباره درگیری شهید رودباری با مأموران حکومت پهلوی در روز حمله به فیضیه میگوید:
«به مدرسه فیضیه حمله کردند... سپس از حیاط مدرسه به داخل حجره طلبهها رفتند و لباسها، کتابها، حتی قرآن، مفاتیح را به حیاط مدرسه فیضیه ریختند و سپس به آتش کشیدند... بعد از آن، به طبقه بالای مدرسه فیضیه رفتند و از آنجا پای طلبهها را میگرفتند و با سرعت از پلهها به سمت پایین میکشیدند که سر طلبهها به پلهها میخورد. در طبقه بالا با اینجانب و شهید سیدیونس و تعدادی از روحانیون و طلاب دیگر درگیر شدند و این از خدا بیخبرها چند نفر را هم از پشتبام فیضیه به رودخانه که کنار مدرسه فیضیه بود انداختند که از سرنوشت آنها خبری ندارم و در این میان، سیدیونس رودباری، این طلبه جوان و شجاع و با ایمان و اعتقادات قوی، تا آخرین لحظه در راه رسیدن به آرمانهای امامخمینی تلاش کرد و در این راه مجروح شد».[۵]
علی دوانی که از فیضیه دیدن کرد، مینویسد:
«حقیقتاً ویرانهای بود که دست ظلم آن را به وجود آورده بود. بر در و دیوار آثار ستمگری و وحشیگری مشهود بود. جملهای که با خط درشت بر دیوار نوشته بود جلب توجه کرد. نزدیک رفته و دیدم این جمله است: قتلگاه طبقه بالا است! از پلههای طبقه دوم قسمت شرقی بالا رفتم. در اول طبقه فوقانی این کلمات بود: «اینجا قتلگاه حامیان قرآن است». بالای یکی از پلهها نوشته شده بود: «اینجا پیروان امام صادق را کشتند». جلوی حجره شماره ۵۶ خون زیادی ریخته بود و بر دیوار مجاور این جمله به چشم میخورد: «اینجا آرامگاه ابدی یک طلبه جوان است». هنگام ورود به طبقه دوم این قسمت در طرف دست چپ این کلمات بود: «آثار خون نفر دوم از علماء و کشتن او». در جای دیگر بر دیوار نوشته بود: اینجا طلبهای را کشتند».[۶]
شهادت
با استناد به شواهد موجود و وضعیت وخیم سیدیونس حسینی رودباری، به احتمال فراوان یکی از مجروحان بدحال بوده است که بر اساس گزارشهای موجود، با همان وضعیت نامساعد از بیمارستان فاطمی ترخیص شد. حال نامساعد او پس از ترخیص از بیمارستان باعث شد تا برخی از دوستانش وی را به زادگاهش یعنی روستای آغوزین رودبار اعزام کنند. احتمالاً او در یکی از روزهای ۱۲ تا ۱۵ فروردین به زادگاهش رسید و چند روز بعد در ۱۷ فروردین ۱۳۴۲ به علت شدت جراحات وارده به شهادت رسید و پیکرش در گلزار امامزاده حسین آغوزبن (رودبار) به خاک سپرده شد.[۷]
غم فقدان او برای مادر و پدر سنگین بود. مادرش نتوانست بیش از شش ماه دوام بیاورد و پدر نیز یک سال بعد از شهادت پسرش از دنیا رفت.[۸] طلاب مدرسه فیضیه پس از اطلاع از درگذشت رودباری، یاد و نامش را گرامی داشتند و حجرهاش را در مدرسه فیضیه به نام «قتلگاه یکی از طلاب» نامگذاری کردند. همچنین شهادت او در اعلامیههای فعالان سیاسی بازتاب داشت که از آن جمله میتوان به اعلامیه برخی از فعالان سیاسی در اصفهان.[۹] و بعضی دیگر از اعلامیهها اشاره کرد.[۱۰]
دیدار خانواده شهید با امامخمینی
در روز ۱۱ اردیبهشت ۱۳۴۲، چهل روز بعد از ماجرای فیضیه، خانواده سیدیونس حسینی رودباری به دیدار امامخمینی رفتند و امامخمینی در این ملاقات چون پدر شهید سیدیونس را در حال گریه مشاهده کردند، به ایشان فرمودند:
:«این گریه مال شما نیست! این گریه برای من است که بهترین عزیزم را از دست دادم! من سیدیونس رودباری را از فرزندانم بیشتر دوست داشتم».[۱۱]
در ۱۲ اردیبهشت همزمان با چهلمین روز فاجعه فیضیه نیز امامخمینی با اشاره به این دیدار فرمودند:
:«چهل روز از مرگ و ضرب و جرح عزیزان ما گذشت. چهل روز است بازماندگان کشتگان مدرسه فیضیه بر عزیزان خود سوگواری میکنند. دیروز پدر قدخمیده مرحوم سیدیونس رودباری که آثار عظمت مصیبت، چهرهاش را درهم شکسته بود به ملاقات من آمد. با چه زبان میشود مادرهای فرزندمرده و پدرهای غمدیده را تسلیت داد؟ باید به پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله و امام عصر عجلالله تعالی فرجه عرض تسلیت کرد. ما برای خاطر آن بزرگواران سیلی خوردیم و جوانان خود را از دست دادیم... جرم ما حمایت از اسلام و استقلال ایران است. ما برای اسلام این همه اهانت شده و میشویم... ما در انتظار حبس و زجر و اعدام نشستهایم. بگذار دستگاه جبّار هر عمل غیرانسانی که میخواهد بکند، دست و پای جوانان ما را بشکند، مریضهای ما را از مریضخانهها بیرون کند، ما را تهدید به قتل و هَتْک اعراض کند، مدارس علم دین را خراب کند، کبوتران حرم اسلام را از آشیانه خود آواره کند... در این چهل روز ما نتوانستیم احصائیه مقتولین و مصدومین و غارتشدگان را درست به دست بیاوریم. نمیدانیم چند نفر در زیر خاک و چند نفر در سیاهچالهای زندانها و چند نفر در پنهانی به سر میبرند. چنانکه بعد از سالهای دراز، عدد مقتولین مسجد گوهرشاد را که با کامیونها حمل کردند، نمیدانیم».[۱۲]
قرار بود به مناسبت چهلمین روز شهادت او مجلس یادبودی در قم برگزار شود که به سبب تهدید از سوی مأموران حکومت پهلوی برگزار نشد.[۱۳]
پانویس
- ↑ «شهدای روحانیت: زندگینامه اولین روحانی شهید انقلاب شهید سیدیونس حسینی آغوزبن»، ص۱۴۳؛ «گذری بر زندگی و زمانه شهید حجتالاسلام سیدیونس رودباری از شهدای مدرسه فیضیه قم در سال ۱۳۴۲»؛ «زندگینامه شهید سیدیونس حسینی رودباری»؛ «سیدیونس رودباری، اولین شهید نهضت امامخمینی(ره)».
- ↑ «شهدای روحانیت: زندگینامه اولین روحانی شهید انقلاب شهید سیدیونس حسینی آغوزبن»، ۱۴۳؛ «زندگینامه شهید سیدیونس حسینی رودباری»؛ «سیدیونس رودباری، اولین شهید نهضت امامخمینی(ره)»..
- ↑ «شهدای روحانیت: زندگینامه اولین روحانی شهید انقلاب شهید سیدیونس حسینی آغوزبن»، ص۱۴۳ـ۱۴۴.
- ↑ «گذری بر زندگی و زمانه شهید حجتالاسلام سیدیونس رودباری از شهدای مدرسه فیضیه قم در سال ۱۳۴۲».
- ↑ «گذری بر زندگی و زمانه شهید حجتالاسلام سیدیونس رودباری از شهدای مدرسه فیضیه قم در سال ۱۳۴۲».
- ↑ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ص۲۶۱.
- ↑ «شهدای روحانیت: زندگینامه اولین روحانی شهید انقلاب شهید سیدیونس حسینی آغوزبن»، ص۱۴۴؛ فتحی لوشانی، صدای سخن عشق، ص۵۵ـ۵۴.
- ↑ ربانی خلخالی، شهدای روحانیت شیعه در یکصد ساله اخیر، ص۲۲۳.
- ↑ سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج۲، ص۲۳۸.
- ↑ سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج۷، ص۹۹.
- ↑ فتحی لوشانی، صدای سخن عشق، ص۵۵.
- ↑ صحیفه امام، ج۱، ص۱۹۶ ـ ۱۹۷.
- ↑ خاطرات قیام ۱۵ خرداد، قم، دفتر اول، ۵۴۵.
منابع
- خاطرات قیام ۱۵ خرداد، قم، دفتر اول، به کوشش علی باقری، تهران، سوره مهر.
- دوانی، علی (۱۳۷۸)، نهضت روحانیون ایران، جلد ۳ و ۴، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- روحانی، سیدحمید (۱۳۶۰)، بررسی و تحلیلی از نهضت امامخمینی، تألیف و نگارش: سیدحمید روحانی (زیارتی)، ناشر: انتشارات راه امام.
- ربانی خلخالی، علی (بیتا)، شهدای روحانیت شیعه در یکصد ساله اخیر، بیجا، بیتا.
- «زندگینامه شهید سیدیونس حسینی رودباری»، پایگاه اطلاعرسانی نهضت خاطرهگویی دفاع مقدس.
- «سیدیونس رودباری، اولین شهید نهضت امامخمینی(ره)».
- سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۲ و ۷، تهران، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- «شهدای روحانیت: زندگینامه اولین روحانی شهید انقلاب شهید سیدیونس حسینی آغوزبن» (۱۳۹۴)، فصلنامه پیام تابستان، شماره ۱۱۵.
- صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- فتحی لوشانی، کامبیز، صدای سخن عشق: زندگینامه و آثار شهدای شهرستان رودبار زیتون استان گیلان شهر لوشان و حومه، قزوین، حدیث امروز.
- «گذری بر زندگی و زمانه شهید حجتالاسلام سیدیونس رودباری از شهدای مدرسه فیضیه قم در سال ۱۳۴۲»، پایگاه اطلاعرسانی مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۲۶ مهر ۱۴۰۱،