عبدالله محمدی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(+رده:شاگردان درس خارج فقه امامخمینی; ±رده:پروژه شاگردان۲←رده:مقالههای ارزیابیشده/پروژه شاگردان using HotCat) |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
* کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج۱، بنیاد ریحانة الرسول یزد، تهران، برگ رضوان. | * کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج۱، بنیاد ریحانة الرسول یزد، تهران، برگ رضوان. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
[[رده:پروژه | [[رده:مقالههای ارزیابیشده/پروژه شاگردان]] | ||
[[رده:شاگردان درس خارج فقه امامخمینی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۵۲
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | عبدالله محمدی |
تاریخ تولد | ۱۳۰۴ش |
زادگاه | علامرودشت، لامرد، فارس |
تاریخ وفات | ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ |
محل دفن | حرم حضرت معصومه، قم |
شهر وفات | قم |
اطلاعات علمی | |
استادان | امامخمینی، سیدابوالقاسم خویی، سیدمحمود حسینی شاهرودی، سیدمحسن حکیم، سیدعبدالهادی شاهرودی، محمدعلی مدرس افغانی، جواد دشتی، محمدکاظم تبریزی، علیاصغر اراکی، سیداسدالله مدنی، سیدمرتضی فیروزآبادی و سیداحمد اشکوری |
محل تحصیل | نجف، قم |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
سیاسی | مبارز با حکومت پهلوی، حمایت از نهضت امامخمینی |
اجتماعی | امام جمعه خرمشهر و ایلام، بنیانگذار حوزه علمیه ایلام، فعال در جبهههای جنگ تحمیلی |
عبدالله محمدی، از شاگردان درس خارج فقه امامخمینی.
زادگاه و تحصیل
عبدالله محمدی در سال ۱۳۰۴ش در منطقه علامرودشت در شهرستان لامرد (استان فارس) متولد شد. تا دهسالگی به سبب ضعف توان اقتصادی خانواده، از تحصیل بازماند و در سال ۱۳۱۴ش وارد مکتبخانهای در علامرودشت شد و خواندن و نوشتن را در آنجا آموخت. آنگاه در مکتبخانهای دیگر کتابهایی چون دیوان حافظ، روضهالشهدا، اشعار سعدی و... را خواند و سپس خود بهعنوان مدرس، به تدریس در مکتبخانهای در علامرودشت پرداخت.
محمدی در کنار تدریس در آنجا، نزد شیخ حسین رفیعی یکی از روحانیان علامرودشت، جامعالمقدمات، بخشی از سیوطی و... را خواند. در هجدهسالگی برای کار راهی آبادان شد و بهعنوان منشی، در یکی از شرکتهای فعال در آبادان مشغول شد.[۱] پس از مدتی کار در آبادان، تصمیم گرفت تحصیلات حوزوی خود را پی بگیرد و به همین منظور راهی عراق شد، ولی به سبب ورود غیرقانونی به عراق دستگیر شد و در سماوه، یکی از شهرهای عراق، تعهد داد پس از پانزده روز عراق را ترک کند. وی سپس در دادگاهی در بصره محاکمه شد و پس از ده روز حبس، به ایران برگردانده شد.[۲] او که سودای تحصیل در نجف را در سر داشت بار دیگر بهصورت قاچاقی راهی عراق شد و این بار موفق شد و از سال ۱۳۲۵ش در حوزه علمیه نجف مشغول به تحصیل گردید.[۳]
او در حوزه علمیه نجف، مغنی و سیوطی را نزد شیخ محمدعلی مدرس افغانی خواند. حاشیه ملاعبدالله را هم پیش شیخ جواد دشتی فراگرفت و سپس کتاب فوق را بار دیگر نزد شیخ محمدکاظم تبریزی خواند. معالمالاصول را هم نزد او آموخت و در قوانینالاصول از شاگردان شیخ محمدکاظم تبریزی بود. آنگاه در درس شرح لمعه شیخ علیاصغر اراکی شرکت کرد و بخش دیگری از شرح لمعه را هم نزد سیداسدالله مدنی تبریزی آموخت. سپس در درس مکاسب میرزا علی فلسفی شرکت کرد و رسایل و مکاسب را هم نزد شیخ مجتبی لنکرانی خواند. کفایهالاصول را پیش سیدمرتضی فیروزآبادی (صاحب عنایه الاصول) و سیداحمد اشکوری فراگرفت و قسمتی از آن را هم نزد شیخ مجتبی لنکرانی آموخت. او پس از اتمام دروس سطح، در درس خارج اصول سیدحسن یزدی شرکت کرد و پس از دو سال، به درس خارج اصول آیتالله سیدابوالقاسم موسوی خویی راه یافت و دوازده سال از درس ایشان بهره برد. همزمان به مدت هشت سال در درس خارج (احتمالاً خارج فقه) آیتالله سیدمحمود حسینی شاهرودی شرکت میکرد. مدتی هم از درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحسن طباطبایی حکیم و سیدعبدالهادی حسینی شاهرودی بهره برد.[۴] او سپس اجازاتی در امور شرعیه از آیات سیدعبدالهادی شیرازی، حکیم، امامخمینی و خویی دریافت کرد.[۵]
فعالیت سیاسی و اجتماعی قبل از پیروزی انقلاب
عبدالله محمدی در فروردین ۱۳۴۲ش و پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه، در مجالسی که به آن مناسبت در نجف برگزار میشد شرکت میکرد. سپس اعلامیهای را علیه حکومت پهلوی نگاشت و محمدرضاشاه را مورد حمله و انتقاد قرار داد و آن را به ایران منتقل کرد و در خرمشهر توزیع نمود.[۶] او در سال ۱۳۴۴ش و در مراسم استقبال طلاب ایرانی از امامخمینی در کربلا و نجف حضور داشت.[۷] با آغاز درس خارج فقه امامخمینی در مسجد شیخ انصاری، از نخستین روز درس، در آن حضور یافت و تا زمانی که در عراق بود، همواره در آن درس شرکت میکرد و به گفته خودش، حتی یک روز هم آن درس را از دست نداد.[۸] و به مدت دو سال در آن درس شرکت میکرد.[۹]
او در سال ۱۳۴۵ از امامخمینی اجازه تصدی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد.[۱۰] سپس به کشور بازگشت و در خرمشهر مستقر شد و پس از درگذشت آیتالله حکیم، در تبلیغ مرجعیت امامخمینی کوشید.[۱۱] پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، در مسجد جامع خرمشهر به سخنرانی پرداخت و از امامخمینی و همچنین سیدمصطفی خمینی تجلیل کرد. پس از آن ساواک او را ممنوعالمنبر کرد و تداوم سخنرانی او را منوط به عدم ذکر نام امامخمینی کرد. او جلساتی را با روحانیان خرمشهر برگزار میکرد و به تبادل فکری با آنان برای تداوم مبارزه با حکومت پهلوی میپرداخت.[۱۲]
پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به بیت مراجع تقلید در قم در اردیبهشت ۱۳۵۷، همراه با روحانیان شهرهای استان خوزستان، نامهای به مراجع تقلید در قم ارسال کردند و با اشاره به اقدامات حکومت پهلوی در قتل و جرح «ملت بیدفاع مسلمان اعم از طلاب علوم حوزوی، دانشآموز، دانشجویان، بازرگانان و پیشهوران و سلب آزادیها و اختناق» در کشور، انزجار و تنفر شدید خود را از اینگونه اعمال ابراز کردند و جسارت به مرجعیت شیعه را محکوم و پشتیبانی خود را از مراجع اعلام کردند.[۱۳] او در دوم شعبان سال ۱۳۵۷ش در سخنانی در مسجد بهبهانیهای خرمشهر از سیاست خارجی حکومت پهلوی و حضور پرشمار مستشاران خارجی در ایران انتقاد کرد و به تبیین اهداف امامخمینی پرداخت. به همین سبب، ساواک درصدد دستگیری او برآمد و به همین علت مجبور شد به قم و سپس مشهد عزیمت کند و مدتی از خوزستان دور باشد.[۱۴] پس از بازگشت به خرمشهر به فعالیتهای سیاسی ادامه داد و مسجد صاحبالزمان خرمشهر (محل اقامه نماز او) یکی از کانونهای مهم انقلاب اسلامی در خرمشهر بود.[۱۵]
او در سخنرانیهایش مباحث انتقادی را مطرح میکرد و به سبب این سخنرانیها ساواک از او با عنوان یکی از روحانیان افراطی و طرفدار امامخمینی نام میبرد. او با آغاز ماه رمضان به سخنرانی در مساجد خرمشهر ادامه داد و در ۱۶ مرداد ۱۳۵۷ (دوم ماه رمضان) پس از ایراد سخنرانی در مسجد جامع آبادان، توسط مأموران ساواک دستگیر و به آبادان منتقل شد. ساواک پس از بازجویی او را به تهران منتقل کرد و در سلولی انفرادی در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری زندانی نمود.[۱۶]
محمدی پس از بازجویی به بند شش زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری انتقال یافت و در آنجا با پسرش شیخ عباس محمدی و افرادی چون سیدعباس ابوترابی قزوینی، سیدمحمدصالح طاهری خرمآبادی و... همسلول بود.[۱۷] در همان زمان دو تن از دختران او هم به سبب بیان مطالب انتقادی علیه حکومت پهلوی و در حمایت از امامخمینی در خرمشهر دستگیر شده بودند.[۱۸]
با دستگیری عبدالله محمدی، روحانیان خرمشهر در جلسهای به آن اعتراض کردند و خواستار بازگرداندن او به خرمشهر شدند.[۱۹] ادامه اعتراضات باعث شد با روی کار آمدن دولت سیدجعفر شریف امامی از زندان آزاد.[۲۰] ولی ممنوعالمنبر شود.[۲۱] او در بازگشت به خرمشهر مورد استقبال جوانان قرار گرفت.[۲۲] و به فعالیتها و سخنرانیهای انتقادی ادامه داد. به سبب این فعالیتها همواره تحت نظر مأموران ساواک قرار داشت و یک بار هم مأموران به خانه او یورش بردند و آنجا را مورد بازرسی قرار دادند. تداوم سختگیریهای ساواک باعث شد او خرمشهر را ترک کند و مدتی در قم مقیم شود.[۲۳]
محمدی پس از مدتی اقامت در قم، در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به خرمشهر بازگشت و در جریان بازگشت امامخمینی به کشور، جمعی از اهالی آنجا را برای حضور در آن مراسم به تهران اعزام کرد.[۲۴]
فعالیتها پس از پیروزی انقلاب
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تسخیر برخی از مراکز و نهادهای نظامی خرمشهر ازجمله شهربانی آن شهر فعال بود.[۲۵] و سپس ستاد شورای انقلاب اسلامی را همراه با جمعی دیگر در خرمشهر بنیان نهاد.[۲۶] او در جریان غائله خلق عرب، به مبارزه با آنان پرداخت و در این زمینه با امامخمینی ملاقات کرد و ایشان را در جریان تحولات خوزستان قرار داد.[۲۷]
شیخ عبدالله محمدی در اواخر شهریور ۱۳۵۹ ش با حکم امامخمینی به سمت امام جمعه خرمشهر منصوب شد.[۲۸] در آغاز جنگ تحمیلی، در خرمشهر حضور داشت و در کمک به رزمندگان فعال بود. پس از سقوط خرمشهر، به قم رفت و امامخمینی را در جریان تحولات قرار داد و سپس به خوزستان بازگشت و در رسیدگی به مهاجران جنگی نقش زیادی ایفا کرد.[۲۹] او سپس در سال ۱۳۶۰ش با حکم امامخمینی به سمت امام جمعه ایلام منصوب شد و دوازده سال امامت جمعه آن شهر را بر عهده داشت. در آنجا در کنار اقامه نماز جمعه، حوزه علمیه را بنیان نهاد و به تدریس دروس مقدمات و برخی دروس سطح در آنجا میپرداخت.[۳۰] همچنین در رفع اختلاف میان طوایف و قبایل آن استان نقش داشت.[۳۱] همچنین در ایلام در جبهههای جنگ حضور مییافت و برای بازدید از جبهههای جنگ، به خوزستان هم سفر میکرد.[۳۲]
محمدی در مرداد ۱۳۷۱ از امامت جمعه ایلام استعفا داد و پس از آن به سبب بیماری، از فعالیتهای اجرایی کناره گرفت.[۳۳]
درگذشت
محمدی در یازده اردیبهشت ۱۳۹۶ از دنیا رفت و پیکرش پس از تشییع و اقامه نماز توسط آیتالله ناصر مکارم شیرازی، در جوار حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
پانویس
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۱۹-۲۲.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۲۳-۲۶.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۲۸-۲۹.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۳۰-۳۱.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۲۱۷.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۴۵-۴۷.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۵۱.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۵۲-۵۳.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۳۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۱، ص۴۵۷.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۵۵.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۶۱-۶۲.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۹۴ ـ ۲۹۵.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۶۴-۶۶.
- ↑ کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ص۷۲۴.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۷۳-۷۶.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۷۹.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۸۹.
- ↑ انقلاب اسلامی به...، ج۸، ص۲۷۸.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۸۲-۸۴.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۸۹.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۸۷.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۹۲.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۱۰۴.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۱۰۶-۱۰۷.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۱۱۱.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۱۲۱-۱۲۶.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۱۷۹.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۱۵۷-۱۶۴.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۱۷۹-۱۸۳.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۱۹۵-۱۹۶.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۲۰۳-۲۰۸.
- ↑ خاطرات آیتالله عبدالله محمدی، ص۲۲۱-۲۲۲.
منابع
- اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۰)، ج۸، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- خاطرات آیتالله عبدالله محمدی (۱۳۹۲)، تدوین محمدرضا احمدی، تهران، مؤسسه فرهنگی و هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج۱، بنیاد ریحانة الرسول یزد، تهران، برگ رضوان.