۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
'''جعفر سبحانی'''، شاگرد و نویسنده درس [[امامخمینی]] و عضو [[مجلس خبرگان قانون اساسی|خبرگان قانون اساسی]]. | '''جعفر سبحانی'''، شاگرد و نویسنده درس [[امامخمینی]] و عضو [[مجلس خبرگان قانون اساسی|خبرگان قانون اساسی]]. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه و تحصیلات == | ||
جعفر سبحانی در ۲۰ | جعفر سبحانی در ۲۰ فروردین ۱۳۰۸ در [[تبریز]] به دنیا آمد. پدر او محمدحسین سبحانی خیابانی، از عالمان دینی شهر تبریز بود<ref>رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۷؛ عابدی، جعفر سبحانی، ۵/۵۸۷ و ۵۸۹.</ref> و [[اجازه اجتهاد]] و روایت از [[سیدابوالحسن اصفهانی]]، [[عبدالکریم حائری یزدی]]، [[میرزامحمدتقی شیرازی]] و [[سیدمحمد فیروزآبادی]] داشت.<ref>حریم امام، صاحب الفکر الثاقب، ۴.</ref> جعفر سبحانی نخست به دبستان صابر رفت و اندکی بعد در مکتبخانه میرزافاضل کتابهای گلستان و بوستان سعدی، تاریخ معجم و نصاب الصبیان را خواند.<ref>عابدی، جعفر سبحانی، ۵/۵۸۹–۵۹۰.</ref> وی در چهاردهسالگی وارد [[مدرسه علمیه طالبیه تبریز]] شد و ادبیات عرب را نزد حسن نحوی، علیاکبر نحوی و مطول، منطق منظومه و شرح لمعه را از [[میرزامحمدعلی مدرس خیابانی]] نویسنده کتاب ریحانة الأدب فرا گرفت و در هفدهسالگی دو کتاب معیار الفکر (در منطق) و مهذب البلاغه را (در علم معانی، بیان و بدیع) نگاشت.<ref>سبحانی، پایگاه اطلاعرسانی.</ref> | ||
سبحانی در سال ۱۳۲۵ برای ادامه تحصیل به [[قم]] رفت و رسائل را نزد [[میرزامحمد مجاهدی]] و [[میرزااحمد کافی]] و [[کفایة الاصول]] را نزد [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] فرا گرفت.<ref>رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۷–۸.</ref> وی در درس [[تفسیر]]، منطق شفا و اشارات و [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] شرکت کرد و [[کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم]] ایشان را به عربی ترجمه کرد<ref>رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۱۰؛ خسروشاهی، دربارهٔ علامه طباطبایی، ۳۶.</ref> که جلد اول آن با تقریظ طباطبایی به چاپ رسید.<ref>حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش.</ref> وی از سال ۱۳۲۹ در درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی]]، [[محمد حجت کوهکمری]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]] شرکت کرد و از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۷ تا پایان دوره اولِ درس خارج اصول امامخمینی حاضر بود<ref>حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش؛ رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۷–۸.</ref> و دستنوشتههای خود (تقریرات) از این درس را که امامخمینی آن را خواند و اصلاح و تأیید کرد، به نام [[تهذیب الاصول]] منتشر کرد.<ref>رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۸؛ حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش.</ref> | سبحانی در سال ۱۳۲۵ برای ادامه تحصیل به [[قم]] رفت و رسائل را نزد [[میرزامحمد مجاهدی]] و [[میرزااحمد کافی]] و [[کفایة الاصول]] را نزد [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] فرا گرفت.<ref>رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۷–۸.</ref> وی در درس [[تفسیر]]، منطق شفا و اشارات و [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] شرکت کرد و [[کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم]] ایشان را به عربی ترجمه کرد<ref>رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۱۰؛ خسروشاهی، دربارهٔ علامه طباطبایی، ۳۶.</ref> که جلد اول آن با تقریظ طباطبایی به چاپ رسید.<ref>حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش.</ref> وی از سال ۱۳۲۹ در درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی]]، [[محمد حجت کوهکمری]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]] شرکت کرد و از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۷ تا پایان دوره اولِ درس خارج اصول امامخمینی حاضر بود<ref>حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش؛ رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۷–۸.</ref> و دستنوشتههای خود (تقریرات) از این درس را که امامخمینی آن را خواند و اصلاح و تأیید کرد، به نام [[تهذیب الاصول]] منتشر کرد.<ref>رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۸؛ حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش.</ref> | ||
امامخمینی در دوره تحصیل سبحانی توجه خاصی به وی داشت و او را همچون فرزند خود [[سیدمصطفی خمینی|سیدمصطفی]] میدانست.<ref>جامعة المصطفی، نماد توفیق، ۲/۱۹.</ref> در تقریظی که ایشان در | == شاگردی امامخمینی == | ||
امامخمینی در دوره تحصیل سبحانی توجه خاصی به وی داشت و او را همچون فرزند خود [[سیدمصطفی خمینی|سیدمصطفی]] میدانست.<ref>جامعة المصطفی، نماد توفیق، ۲/۱۹.</ref> در تقریظی که ایشان در آبان ۱۳۳۴ بر کتاب تهذیب الاصول نوشت، جعفر سبحانی را دانشمند برجسته، پرهیزکار، صاحب اندیشه تابناک و رأی استوار خواندهاست که با استعدادی درخشان و سلیقهای خوش به نوشتن این کتاب پرداختهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۹–۴۰؛ امامخمینی، تهذیب الاصول، ۱/۸.</ref> سبحانی پس از [[حسینعلی منتظری]] و [[مرتضی مطهری]] مهمترین پرسشگر و اشکالکننده در درس امامخمینی بود. اشکالهایی که وی در درس مطرح میکرد، به صورت اشکال و جواب در کتاب تهذیب الاصول آمدهاست.<ref>سبحانی، حریم امام، ۸.</ref> وی که در درسهای اخلاق امامخمینی نیز حضور مییافت، خاطرنشان کردهاست کتاب [[شرح چهل حدیث|شرح چهل حدیث امامخمینی]] عصاره درسهای اخلاقی آن زمان ایشان بودهاست که نخست منبع بحثها کتاب احیاء العلوم الدین غزالی بود؛ اما چون ایشان آن را مناسب ندید از کتاب [[وسائل الشیعه]] حر عاملی بهره گرفت.<ref>سبحانی، حریم امام، ۸.</ref> امامخمینی با معرفی سبحانی به افرادی اجازه [[امور حسبیه]] دادهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۵۸ و ۴۹۹.</ref> | |||
سبحانی همزمان با تحصیل به تدریس نیز میپرداخت؛ ازجمله هفت دوره رسائل [[شیخمرتضی انصاری]]، پنج دوره شرح منظومه و نیز اسفار و چند دوره مکاسب و کفایةالاصول را تدریس کرده و از سال ۱۳۵۴ به تدریس خارج فقه و اصول، علوم متفرقه مانند علم رجال و درایه پرداختهاست.<ref>حریم امام، صاحب الفکر الثاقب، ۵؛ حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش.</ref> | سبحانی همزمان با تحصیل به تدریس نیز میپرداخت؛ ازجمله هفت دوره رسائل [[شیخمرتضی انصاری]]، پنج دوره شرح منظومه و نیز اسفار و چند دوره مکاسب و کفایةالاصول را تدریس کرده و از سال ۱۳۵۴ به تدریس خارج فقه و اصول، علوم متفرقه مانند علم رجال و درایه پرداختهاست.<ref>حریم امام، صاحب الفکر الثاقب، ۵؛ حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش.</ref> | ||
فعالیت اجتماعی و فرهنگی سبحانی از سال ۱۳۳۷ با همکاری با [[مجله درسهایی از مکتب اسلام]] آغاز شد.<ref>رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۱۱.</ref> او پس از آن، همراه [[سیدکاظم شریعتمداری]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و [[علی دوانی]] «[[دارالتبلیغ اسلامی]]» را با هدف تربیت مبلّغ در ایران و کشورهای اسلامی تأسیس کرد.<ref>خسروشاهی، دربارهٔ آیتالله مشکینی، ۱۰۲.</ref> بر اساس اسناد سازمان اطلاعات و امنیت کشور رژیم پهلوی ( | == فعالیتهای مبارزاتی == | ||
فعالیت اجتماعی و فرهنگی سبحانی از سال ۱۳۳۷ با همکاری با [[مجله درسهایی از مکتب اسلام]] آغاز شد.<ref>رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۱۱.</ref> او پس از آن، همراه [[سیدکاظم شریعتمداری]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و [[علی دوانی]] «[[دارالتبلیغ اسلامی]]» را با هدف تربیت مبلّغ در ایران و کشورهای اسلامی تأسیس کرد.<ref>خسروشاهی، دربارهٔ آیتالله مشکینی، ۱۰۲.</ref> بر اساس اسناد [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور رژیم پهلوی]] (ساواک)، سبحانی در بهمن ۱۳۴۰ در استفتایی خواستار نظر امامخمینی دربارهٔ [[خمس]] معادن ازجمله نفت شد که در دست [[مردم]] مسلمان ایران است و پرداخت نمیکنند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱/۵۸–۵۹.</ref> | |||
سبحانی در سال ۱۳۴۲ همراه [[محمدصادق خلخالی]] و ناصر مکارم شیرازی در دیدار با امامخمینی از سیاست [[ | سبحانی در سال ۱۳۴۲ همراه [[محمدصادق خلخالی]] و ناصر مکارم شیرازی در دیدار با امامخمینی از سیاست رژیم پهلوی [[انتقاد]] کردند و خواستار اعزام تبلیغی در [[ماه محرم]] شدند. امامخمینی با تأیید نظر آنان تأکید کرد با هدف روشنگری [[مردم]] به [[تبلیغ]] بروند و از حکومت واهمه نداشته باشند و اگر دولت مزاحمشان شد، به ایشان گزارش بدهند تا به اطلاع مردم برساند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱/۳۵۷–۳۵۹.</ref> در آن سال، امامخمینی شماری از روحانیان را به کشورهای حاشیه خلیج فارس و شهرهای مختلف ایران فرستاد و سبحانی به [[آبادان]] رفت.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱/۳۷۶.</ref> در اسفند ۱۳۴۲ وی و گروهی از علمای [[حوزه علمیه قم]] در نامهای به [[حسنعلی منصور]] نخستوزیر رژیم پهلوی از [[بازداشت امامخمینی]] انتقاد کردند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۰۹–۱۱۰.</ref> رژیم پهلوی، سبحانی را همراه [[عبدالرحیم شیرازی]] بازداشت کرد و به [[زندان قزلقلعه]] فرستاد.<ref>جامعة المصطفی، نماد توفیق، ۲/۲۴؛ خسروشاهی، اسناد نهضت، ۴/۱۰۱.</ref> | ||
سبحانی به همراه گروهی از علما و اساتید حوزه علمیه قم در سال ۱۳۴۴ در نامهای به امامخمینی، | سبحانی به همراه گروهی از علما و اساتید حوزه علمیه قم در سال ۱۳۴۴ در نامهای به امامخمینی، انتقال ایشان از ترکیه به عتبات عالیات را مایه خرسندی و ادامه [[تبعید امامخمینی|تبعید]] ایشان را به جرم حمایت از استقلال کشور و دفاع از حقوق ملت ایران ناروا خواندند و در ادامه تأکید کردند حوزه علمیه قم از نیتها و قصدهای ایشان استفاده میکند و در اجرای آنها از هیچ کوششی دریغ نخواهد کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۵/۳۶۹.</ref> وی که در سخنرانیهای خود از [[نهضت امامخمینی]] حمایت میکرد، در سال ۱۳۴۴ به کاشمر تبعید شد.<ref>جامعة المصطفی، نماد توفیق، ۲/۲۴؛ خسروشاهی، اسناد نهضت، ۱/۳۰۵.</ref> پس از درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] در [[آبان]] ۱۳۵۶، سبحانی همراه تعدادی از روحانیان قم در تلگرامی به امامخمینی تسلیت گفتند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۹؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۶/۶۹.</ref> | ||
سبحانی در [[فروردین]] ۱۳۵۷ همراه گروهی از استادان و فضلای حوزه علمیه قم رفتار رژیم را با مردم و طلاب و محصلان حوزه علمیه قم در پی [[اهانت روزنامه اطلاعات به امامخمینی]] در [[۱۷ دی ۱۳۵۶]]، و چهلم شهدای [[۱۹ دی]] همان سال در قم و [[تبریز]] محکوم کردند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۶۹–۲۷۲.</ref> در اردیبهشت ۱۳۵۷ او با جمعی از عالمان و استادان حوزه علمیه قم حمله مأموران رژیم پهلوی به خانه سیدکاظم شریعتمداری و سیدمحمدرضا گلپایگانی را که منجر به کشتهشدن دو نفر و مصدومشدن عدهای شد، باعث تنفر عمومی دانستند و عمل و رفتار آنان را وحشیانه خواندند<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۹۱–۲۹۲.</ref>؛ همچنین در ۲۴ اردیبهشت همان سال حمله رژیم پهلوی را در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۷ به مدارس حوزه، خانههای مراجع و مردم و مکانهای عمومی که مراجع به مناسبت چهلم شهدای مردم [[یزد]]، [[جهرم]] و [[اهواز]]، مجلس عزاداری برگزار کرده بودند، عمل غیرانسانی و ناشی از ضعف رژیم در برابر مردم دانستند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۹۶–۲۹۹.</ref> سبحانی که در مهر ۱۳۵۷ نام او از سوی [[ساواک]] در فهرست طرفداران امامخمینی ذکر شده،<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۵۹۶–۵۹۹.</ref> ازجمله کسانی بود که در [[دانشگاه تهران]] در بهمن ۱۳۵۷ در اعتراض به اقدام رژیم پهلوی در ممانعت از ورود امامخمینی به کشور، تحصن کردند.<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۲۵/۱۳۲.</ref> | سبحانی در [[فروردین]] ۱۳۵۷ همراه گروهی از استادان و فضلای حوزه علمیه قم رفتار رژیم را با مردم و طلاب و محصلان حوزه علمیه قم در پی [[اهانت روزنامه اطلاعات به امامخمینی]] در [[۱۷ دی ۱۳۵۶]]، و چهلم شهدای [[۱۹ دی]] همان سال در قم و [[تبریز]] محکوم کردند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۶۹–۲۷۲.</ref> در اردیبهشت ۱۳۵۷ او با جمعی از عالمان و استادان حوزه علمیه قم حمله مأموران رژیم پهلوی به خانه سیدکاظم شریعتمداری و سیدمحمدرضا گلپایگانی را که منجر به کشتهشدن دو نفر و مصدومشدن عدهای شد، باعث تنفر عمومی دانستند و عمل و رفتار آنان را وحشیانه خواندند<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۹۱–۲۹۲.</ref>؛ همچنین در ۲۴ اردیبهشت همان سال حمله رژیم پهلوی را در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۷ به مدارس حوزه، خانههای مراجع و مردم و مکانهای عمومی که مراجع به مناسبت چهلم شهدای مردم [[یزد]]، [[جهرم]] و [[اهواز]]، مجلس عزاداری برگزار کرده بودند، عمل غیرانسانی و ناشی از ضعف رژیم در برابر مردم دانستند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۹۶–۲۹۹.</ref> سبحانی که در مهر ۱۳۵۷ نام او از سوی [[ساواک]] در فهرست طرفداران امامخمینی ذکر شده،<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۵۹۶–۵۹۹.</ref> ازجمله کسانی بود که در [[دانشگاه تهران]] در بهمن ۱۳۵۷ در اعتراض به اقدام رژیم پهلوی در ممانعت از ورود امامخمینی به کشور، تحصن کردند.<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۲۵/۱۳۲.</ref> | ||
پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، سبحانی به توصیه امامخمینی<ref>حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش.</ref> نامزد انتخاباتی [[حزب جمهوری اسلامی]] شد و از حوزه | === پس از پیروزی انقلاب === | ||
پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، سبحانی به توصیه امامخمینی<ref>حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش.</ref> نامزد انتخاباتی [[حزب جمهوری اسلامی]] شد و از حوزه استان آذربایجان شرقی به [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] راه یافت.<ref>عابدی، جعفر سبحانی، ۵/۶۰۸؛ حیدری، حزب خلق مسلمان ایران، ۱۶۷.</ref> وی در تنظیم مواد [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]]، هم در انتخاب عبارتها و هم در محتوا تأثیر بسزایی داشت و [[سیدمحمد حسینی بهشتی]] در مجلس خبرگان از دقت نظر وی تشکر کرد.<ref>عابدی، جعفر سبحانی، ۵/۶۰۸؛ حوزه، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۳/۱۳۹۶ش.</ref> | |||
از نظر سبحانی، امامخمینی شاگردپرور بود و درسها را با بیانی روشن و جذاب مطرح میکرد و در [[فقه]] به شیوه [[سید حسین بروجردی|بروجردی]] تدریس میکرد و با اینکه استاد [[فلسفه]] بود، مسائل هر علم را با مبانی آن به پایان میبرد و به دخالتدادن مباحث فلسفی در علم اصول انتقاد میکرد. وی افزودهاست که [[امامخمینی]] همچنین مخالف سکوت افراد در جلسات درس بود و اگر درس بدون اشکالکننده بود، نارحت میشد و تأکید میکرد برای شاگردانش مرثیه نمیخواند که همه ساکت باشند.<ref>سبحانی، حریم امام، ۸.</ref> وی خاطرنشان کردهاست که امامخمینی شخصیتی بود که به [[جامعه اسلامی]] هویتی نو بخشید و در مراحل علمی از همه پیشتاز بود و در مراحل اجتماعی و سیاسی فردی آگاه و آشنا به زمان بود.<ref>سبحانی، بررسی ابعاد، ۱۶–۱۷.</ref> | == دیدگاه درباره امامخمینی == | ||
از نظر سبحانی، امامخمینی شاگردپرور بود و درسها را با بیانی روشن و جذاب مطرح میکرد و در [[فقه]] به شیوه [[سید حسین بروجردی|بروجردی]] تدریس میکرد و با اینکه استاد [[فلسفه]] بود، مسائل هر علم را با مبانی آن به پایان میبرد و به دخالتدادن مباحث فلسفی در علم اصول [[انتقاد]] میکرد. وی افزودهاست که [[امامخمینی]] همچنین مخالف سکوت افراد در جلسات درس بود و اگر درس بدون اشکالکننده بود، نارحت میشد و تأکید میکرد برای شاگردانش مرثیه نمیخواند که همه ساکت باشند.<ref>سبحانی، حریم امام، ۸.</ref> وی خاطرنشان کردهاست که امامخمینی شخصیتی بود که به [[جامعه اسلامی]] هویتی نو بخشید و در مراحل علمی از همه پیشتاز بود و در مراحل اجتماعی و سیاسی فردی آگاه و آشنا به زمان بود.<ref>سبحانی، بررسی ابعاد، ۱۶–۱۷.</ref> | |||
== آثار و تألیفات == | |||
از جعفر سبحانی آثار بسیاری در قالب کتاب، رساله و مقاله منتشر شدهاست ازجمله الموجز فی اصول الفقه، أدوار الفقه الإمامی، الانصاف فی مسائل دام فیها الخلاف (۳ جلد)، منشور جاوید (۱۴ جلد)، فروغ ابدیت (۲ جلد)، المذاهب الاسلامیة و الملل و النحل (۸ جلد) و رساله توضیح المسائل.<ref>رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۱۵–۱۶.</ref> جعفر سبحانی همچنین خدماتی اجتماعی انجام دادهاست که از آن جمله تأسیس [[مؤسسه علمی تحقیقاتی امامصادق(ع)|مؤسسه علمی ـ تحقیقاتی امامصادق(ع)]] میباشد.<ref>عابدی، جعفر سبحانی، ۵/۶۰۸.</ref> | از جعفر سبحانی آثار بسیاری در قالب کتاب، رساله و مقاله منتشر شدهاست ازجمله الموجز فی اصول الفقه، أدوار الفقه الإمامی، الانصاف فی مسائل دام فیها الخلاف (۳ جلد)، منشور جاوید (۱۴ جلد)، فروغ ابدیت (۲ جلد)، المذاهب الاسلامیة و الملل و النحل (۸ جلد) و رساله توضیح المسائل.<ref>رایحه، زندگینامه آیتالله العظمی سبحانی، ۱۵–۱۶.</ref> جعفر سبحانی همچنین خدماتی اجتماعی انجام دادهاست که از آن جمله تأسیس [[مؤسسه علمی تحقیقاتی امامصادق(ع)|مؤسسه علمی ـ تحقیقاتی امامصادق(ع)]] میباشد.<ref>عابدی، جعفر سبحانی، ۵/۶۰۸.</ref> | ||