صدور انقلاب: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معنی == | == معنی == | ||
«صدور» در برابر «ورود» به معنای بیرونرفتن یا بیرونبردن و انتقال چیزی به جای دیگر است و موضوع آن اعم از امور مادی مانند اجناس یا غیر مادی مانند اندیشه و [[فرهنگ]] است. صدور انقلاب به معنای انتقال ارزشها، پیامها و اهداف انقلاب و ایجاد زمینه پذیرش آنها در جوامع دیگر است و در اینجا مقصود از انقلاب، انقلاب اسلامی ایران است که خاستگاه اسلامی آن، بُعدی جهانی به آن دادهاست. | «صدور» در برابر «ورود» به معنای بیرونرفتن یا بیرونبردن و انتقال چیزی به جای دیگر است و موضوع آن اعم از امور مادی مانند اجناس یا غیر مادی مانند اندیشه و [[فرهنگ]] است. صدور انقلاب به معنای انتقال ارزشها، پیامها و اهداف انقلاب و ایجاد زمینه پذیرش آنها در [[جامعه|جوامع]] دیگر است و در اینجا مقصود از انقلاب، انقلاب اسلامی ایران است که خاستگاه اسلامی آن، بُعدی جهانی به آن دادهاست. | ||
پدیده صدور انقلاب در درجه نخست، جزو ذات و ماهیت هر انقلابی است که بهطور طبیعی گسترش مییابد<ref>مظهری، چه باید کرد، ۲۰۶.</ref>؛ اما علاوه بر گسترش طبیعی انقلابها و الگوشدن آن برای کشورهای تحت ستم و آزادیخواه، خود نظامهای انقلابی نیز در صورت برخورداری از یک ایده و آرمان نو، برای صدور و گسترش انقلاب به دیگر کشورها تلاش میکنند.<ref>نوازنی، صدور انقلاب اسلامی، ۵.</ref> | پدیده صدور انقلاب در درجه نخست، جزو ذات و ماهیت هر انقلابی است که بهطور طبیعی گسترش مییابد<ref>مظهری، چه باید کرد، ۲۰۶.</ref>؛ اما علاوه بر گسترش طبیعی انقلابها و الگوشدن آن برای کشورهای تحت ستم و آزادیخواه، خود نظامهای انقلابی نیز در صورت برخورداری از یک ایده و آرمان نو، برای صدور و گسترش انقلاب به دیگر کشورها تلاش میکنند.<ref>نوازنی، صدور انقلاب اسلامی، ۵.</ref> |
نسخهٔ ۲۹ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۳۲
صدور انقلاب، تلاش برای گسترش اصول، ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی.
معنی
«صدور» در برابر «ورود» به معنای بیرونرفتن یا بیرونبردن و انتقال چیزی به جای دیگر است و موضوع آن اعم از امور مادی مانند اجناس یا غیر مادی مانند اندیشه و فرهنگ است. صدور انقلاب به معنای انتقال ارزشها، پیامها و اهداف انقلاب و ایجاد زمینه پذیرش آنها در جوامع دیگر است و در اینجا مقصود از انقلاب، انقلاب اسلامی ایران است که خاستگاه اسلامی آن، بُعدی جهانی به آن دادهاست.
پدیده صدور انقلاب در درجه نخست، جزو ذات و ماهیت هر انقلابی است که بهطور طبیعی گسترش مییابد[۱]؛ اما علاوه بر گسترش طبیعی انقلابها و الگوشدن آن برای کشورهای تحت ستم و آزادیخواه، خود نظامهای انقلابی نیز در صورت برخورداری از یک ایده و آرمان نو، برای صدور و گسترش انقلاب به دیگر کشورها تلاش میکنند.[۲]
اصل صدور انقلاب موضوعی عمومی است که در دو سده گذشته در دانشگاههای اروپا و آمریکا، بخشی از فعالیتهای برونمرزی انقلابها شمرده و تدریس میشود[۳] و در عمل، بیشتر کشورهای انقلابی با در پیشگرفتن روشهای گوناگونی که از روح حاکم بر ایدئولوژی آنان نشئت میگیرد، به صدور انقلاب خود میپردازند.[۴] تلاش فرانسه پس از انقلاب، برای گسترش آزادی و دموکراسی مورد نظر خود و تلاش اتحاد جماهیر شوروی برای توسعه جهانی حاکمیتِ طبقه کارگر، نمونههایی از صدور انقلاب است.[۵] پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز، صدور انقلاب، به معنای صدور افکار و آرمانهای انقلابی به کشورهای دیگر جهان، سرلوحه اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.[۶]
خاستگاه صدور انقلاب اسلامی
ماهیت مکتب اسلام، جهانی است و منحصر به یک ملت، نژاد و سرزمین خاصی نیست و آیات متعدد قرآن کریم، گواه جهانیبودن رسالت پیامبر اسلام (ص) است. این کتاب آسمانی، به صورت پیاپی همه انسانها را مخاطب دین دانسته و این رسالت جهانی را گوشزد کردهاست.[۷]
از نگاه قرآن، دین اسلام در سراسر جهان گسترش خواهد یافت و حاکمیت زمین به مستضعفان و بندگان صالح خداوند خواهد رسید.[۸] بر اساس روایاتی که به تفسیر وعدههای قرآنی پرداختهاند، اسلام در مسیر حرکت خود با قیام امام زمان(ع) در آخرالزمان به تمام جهان گسترش مییابد و آن حضرت، حکومتی جهانی و بر پایه قسط و عدل تشکیل میدهد.[۹]
به اعتقاد امامخمینی انقلاب اسلامی به دلیل برخورداری از ماهیت اسلامی، دارای رسالتی جهانی است[۱۰] و اندیشه صدور انقلاب، برآمده از آموزههای مکتب اسلام و رسالت جهانی آن در جهت گسترش افکار و اندیشههای اسلامی و آشناساختن ملتهای آزادیخواه جهان با سیاستها، اهداف و راهبردهای انقلاب و حتی شیوههای اجرایی آن است.[۱۱] صدور انقلاب در واقع به معنای صدور ارزشهای انسانی، اسلامی، برابری، عدالت، نفی اشرافیگری، تبعیض و نژادپرستی، حرکت به سوی استقلال، خودکفایی و حمایت از مستضعفان و محرومان است.[۱۲]
دیدگاههای دربارهٔ صدور انقلاب
از آغاز انقلاب و بحث بازتاب و صدور انقلاب اسلامی ایران در جوامع و کشورهای دیگر، دیدگاههای گوناگونی مطرح شد. برخی از انقلابیان مرزهای ملی را ساخته و پرداخته استعمار دانستند و معتقد بودند که جهان اسلام یک کل یکپارچه است. این دیدگاه، منافع ملی با منافع آرمانی را یکی میدانست و اولویت در سیاست خارجی را به منافع ایدئولوژیک میداد. در نظر این گروه، از آنجاکه انقلاب اسلامی دارای رسالت جهانی است، باید به هر قیمتی حتی با روشهای قهرآمیز، اندیشه خود را در جهان گسترش دهد.[۱۳]
در برابر، برخی مخالف اصل صدور انقلاب بودند و آن را خلاف شئون بینالمللی میدانستند. آنان بر این باور بودند که ارزشهای انقلاب تنها در چارچوب مرزهای ملی قابل پیگیری است و انقلاب نباید در برابر محیط پیرامون خود موضع تعارضی در پیش گیرد. این گروه برای کمرنگکردن بحث صدور انقلاب، ضرورت بازسازی داخلی را مطرح کردند و بر این اساس معتقد بودند انقلاب کالا نیست که بتوان آن را صادر کرد. وظیفه مردم و مسئولان اداره جامعه خود طبق نیازهای کشور است، نه صدور افکار و اندیشههای خود.[۱۴]
گروهی دیگر با درهمآمیختن دو دیدگاه یادشده، معتقد بودند مادامی که حکومت در داخل موفق به تثبیت اوضاع نشدهاست، نباید در قبال جامعه جهانی دست به چنین کاری بزند؛ بلکه تنها پس از بهبود اوضاع داخلی و دستیابی به اهداف، بهتدریج میتوان وارد درگیری با جامعه جهانی و محیط پیرامون شد. این دیدگاه تا حدود زیادی در داخل متأثر از اندیشه انقلابی و در جامعه جهانی مدافع تفاهم با سیاستهای دولتهای قوی است.[۱۵] از سوی دیگر، میتوان گفت در یک نگاه کلی، گروههای مختلف سیاسی اجتماعی ایران، دو نوع نگاه مثبت و منفی به اصل و چگونگی صدور انقلاب داشتند:
صاحبان نگاه مثبت
صاحبان نگاه مثبت، اصل صدور انقلاب را پذیرفته، بر آن تأکید میکردند؛ اما در شیوه و راهکارها با یکدیگر اختلاف نظر داشتند. برخی از آنان زمان صدور انقلاب را به هنگام قدرتیافتن کشور در علم، صنعت و فناوری عقب میانداختند.[۱۶] برخی دیگر تنها در حد دعوت و از طریق تولید فکر و شیوههای نو اداره جامعه در داخل، مدافع ایده صدور انقلاب بودند[۱۷] و گروهی از اینان بر صدور مکانیکی و تشکیلاتی یا انتقال دستاوردها اصرار میکردند.[۱۸]
این دسته همان کسانی بودند که مرزهای ملی را ساخته دوران سلطه استعمار میدانستند و معتقد بودند محدودشدن در حیطه مرزهای ملی، توطئه و القای دشمن است و رشد ملی تنها در قالب انقلابهای زنجیرهای در منطقه و تجهیز تسلیحاتی جنبشهای آزادیبخش و بهخطرافکندن منافع استعمارگران پذیرفتنی است.[۱۹] دیدگاهی دیگر، ساختن یک امت نمونه در داخل و دنبالکردن سیاست مسالمتآمیز، همراه با بهرهبرداری از فرصتها در جامعه جهانی را راه درست صدور انقلاب ارزیابی میکرد. این دیدگاه با استفاده از فرصتها، از همه امکانات در شرایط مناسب، برای تحقق اهداف خود بهره میبرد و صدور انقلاب را نیز در این چارچوب تأیید میکرد و میپذیرفت.[۲۰]
طرفداران نگاه منفی
طرفداران نگاه منفی، ضمن مخالفت با صدور انقلاب، بر این باور بودند که چنین رفتاری دخالت در امور دیگران است. این گروه ضمن تعریف ارزشها در چارچوب مرزهای ملی و ناپسند ارزیابیکردن برخورد ارزشی با نظام جهانی، شعار بازسازی ملی را در قالبی هماهنگ با نظام و عرف بینالمللی مطرح میکردند.[۲۱] منتقدان این دیدگاه، معتقد بودند اگر انقلاب ایران، انقلابی ناسیونالیستی با اهداف محدود ملی بود یا اینکه بر امر به معروف و نهی از منکر تأکید نمیکرد، طبعاً صدور انقلاب معنا و مفهومی نداشت و انقلاب برای خود رسالتی دربارهٔ جوامع و ملتهای دیگر قائل نبود.[۲۲]
امامخمینی با بیان اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی و معرفی اسلام به تمام دنیا در واقع اسلام به سرتاسر دنیا صادر شدهاست،[۲۳] انقلاب اسلامی ایران را نهضتی اسلامی و در ادامه نهضت پیامبران (ع) میدانست که باید گسترهای جهانی داشته باشد.[۲۴] ایشان ضمن رد دیدگاه مخالفان صدور انقلاب،[۲۵] اعتقاد به انقلاب زنجیرهای با تجهیز و تقویت گروههای چریکی و پارتیزانی را نیز شیوهای نادرست و غیرممکن میشمرد.[۲۶]
ایشان با بهرسمیتشناختن مرزهای ملی همه کشورها، و مخالفت صریح با کشورگشایی، صدور انقلاب اسلامی را در الگوگرفتن ملتهای ستمدیده از ملت ایران و بیداری و خروج از سلطه استعمارگران تعریف میکرد.[۲۷] از نظر ایشان صدور انقلاب تنها با بیداری ملتها و دولتها و نجات آنان از سلطه بیگانگان،[۲۸] توجه مظلومان و محرومان به اسلام[۲۹] و ضرورت رشد و گسترش اسلام و عدالت در جهان که همان هدف پیامبر(ص) بود،[۳۰] ممکن خواهد بود. در عین حال ایشان صدور انقلاب را راهکاری تهاجمی علیه دشمنان انقلاب میدانست و آن را برای دورکردن خطر دشمنان و حفاظت از انقلاب، امری ضروری برمیشمرد.[۳۱]
امامخمینی بازگرداندن روحیه اعتماد به نفس به مسلمانان و آزادیخواهان جهان برای مبارزه با استبداد، استعمار[۳۲] و رسیدن به حکومت جهانی اسلام و نابودی انحرافهای فکری و عملی در سراسر جهان را[۳۳] از اهداف صدور انقلاب اسلامی برمیشمرد. در واقع از نظر ایشان صدور انقلاب، به معنای گسترش اسلام در جهان، مقابله با مستکبران و نفی سلطه آنان بر مستضعفان[۳۴] و زمینهسازی برای قیام منجی عالم،[۳۵] خصلت ذاتی و اجتنابناپذیر انقلاب اسلامی[۳۶] است و پیام انقلاب خواهناخواه به همه مسلمانان و مستضعفان در همه نقاط زمین، رسیده و خواهد رسید.[۳۷] در واقع صدور انقلاب ارائه یک الگوی موفق به عنوان امت شاهد، تأکید بر ارزشها در داخل و اهتمام جدی به ارائه و اشاعه ارزشها و آرمانها در خارج است.[۳۸] نظام نیز در این زمینه، راهبرد الگوسازی، تبلیغ، آموزش و حمایت از جنبشهای آزادیبخش را دنبال میکرد.[۳۹]
در اصل ۱۵۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به برخی از مصادیق صدور انقلاب اشاره کردهاست؛ ازجمله به وظیفه نظام در دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطهگر تصریح شده و اصل ۱۵۴ نیز بر حمایت نظام اسلامی از مبارزه حقطلبانه مستضعفان در برابر مستکبران در هر نقطه از جهان، در عین خودداری کامل از دخالت در امور داخلی کشورها تأکید کردهاست؛ البته این به معنای حمایت زبانی تنها نیست، بلکه جمهوری اسلامی ایران خود را موظف به کمک و یاری مسلمانان و مستضعفان جهان میداند[۴۰] (ببینید: نهضتهای اسلامی).
راهها و ابزار صدور انقلاب
امامخمینی اگرچه مبارزه قهرآمیز و استفاده از قدرت در برابر باجخواهی استکبار در صورت لزوم را محتمل میدانست،[۴۱] در مقوله صدور انقلاب، ضمن نفی کارایی زور و سرنیزه دراینباره،[۴۲] رویکرد اخلاقی، فرهنگی و مواجهه با فطرت پاک و سالم مردم دنیا را رویکرد اصلی میدانست و آن را میپذیرفت[۴۳]؛ از اینرو صدور انقلاب از دیدگاه ایشان، مبتنی بر قدرت نرم اسلام،[۴۴] و به معنای صدور فرهنگ انسانساز اسلام، صدور صفا، خلوص و تکیه بر ارزشهای انسانی بود.[۴۵]
ایشان که هدف از صدور انقلاب را نه قدرتطلبی، بلکه برپایی اسلام در جهان به عنوان حق همه انسانها ارزیابی میکرد، بر عامل اخلاص در این راه تأکید ویژه میکرد[۴۶] و حتی اقتدار و مظلومیت ملت ایران در جنگ تحمیلی را نیز که موجب کنارزدن پرده تزویر از چهره جهانخواران شد، از عوامل مهم صدور انقلاب میدانست.[۴۷]
گام نخست صدور انقلاب از نظر امامخمینی، تحقق و اجرای اسلام در ایران،[۴۸] وحدت کلمه و توکل بر خداوند متعال،[۴۹] خودباوری،[۵۰] توجه مسئولان کشور به اصلاح خود و توجه به مشکلات مردم[۵۱] است؛ برهمین اساس ایشان از همه اقشار ملت میخواست با استمرار استقامت خود در راه نهضت اسلامی، نور امیدی را که در دل مستضعفان جهان به وجود آمدهاست، پرفروغتر کنند.[۵۲] ایشان مهمترین عامل در صدور انقلاب را عامل تبلیغ میدانست[۵۳] و آن را به جهت تعامل با باورهای انسانها، ماندگارتر از روشهای دیگر میشناخت.[۵۴] ایشان در تبلیغات هم بر مقابله با تبلیغات منفی دشمنان علیه اسلام راستین و خارجکردن آن از غربت تأکید میکرد[۵۵] و هم بر بازنمایی چهره نورانی اسلام و آرمانهای جهانی آن و چشاندن میوه شیرین اسلام به جهانیان بهخصوص مسلمانان و مستضعفان و نمایاندن قدرت رهبری اسلام در برابر ابرقدرتها.[۵۶]
از نظر امامخمینی ارتباط و تبلیغات باید در دو سطح رسمی و دیپلماتیک و میان دولتها[۵۷] و نیز سطح غیررسمی و از طریق ارتباط با توده مردم و ملتها که گستره، اهمیت و تأثیرگذاری بیشتری دارند،[۵۸] انجام گیرد و این کار منحصر در شکل گفتاری و نوشتاری نیست و جنبه مهمتر و تأثیرگذارتر آن، تبلیغ با عمل و رفتار است[۵۹] و این تبلیغ عملی نیز، در رعایت اخلاق اسلامی، برخورد خوش، انطباق رفتار با گفتار و حفظ وحدت و انسجام درونی نمود مییابد.[۶۰]
ابزارهای تبلیغیای که امامخمینی در معرفی و صدور انقلاب بر آنها تأکید کرده عبارتاند از:
- استفاده از فناوریهای رسانهای و ارتباطجمعی همچون رادیو، تلویزیون و مطبوعات برای رساندن حقایق انقلاب به گوش جهانیان[۶۱] (ببینید: رادیو، تلویزیون، و مطبوعات)؛
- بهرهگیری از اجتماعات مختلف مسلمانان و اندیشمندان جهان اسلام مانند برگزاری مراسم حج[۶۲] (ببینید: حج ابراهیمی)؛
- مبادلات علمی و نظری مانند اعزام دانشجو و مبلّغ، برگزاری سمینارها و کنفرانسها، مبادله هیئتهای علمی و حتی ورزشی و هنری[۶۳]؛
- توجه به نقش محوری و مسئولیت اصلی فرهیختگان علمی در توسعه و فراگیری صدور انقلاب[۶۴]؛
- تلاش ایرانیان خارج از کشور اعم از دانشجو و غیره و نیز مسلمانان غیر ایرانی در تبلیغ اسلام و انقلاب[۶۵]؛
- تلاش دستگاه دیپلماسی و نمایندگان سیاسی و فرهنگی در خارج از مرزهای ملی در هماهنگی، انتشار نشریه و ارائه تصویری مناسب و واقعگرایانه از ایران و انقلاب اسلامی و دفع تبلیغات مغرضانه دشمن.[۶۶]
موانع صدور انقلاب
صدور انقلاب معمولاً با موانعی در عرصه داخلی و بینالمللی روبهرو میشود و اهداف جهانشمولی انقلاب اسلامی و صدور انقلاب بزرگترین علت مقابله با انقلاب اسلامی بهشمار میآید.[۶۷] امامخمینی با اذعان به وحشت برخی دولتها[۶۸] ازجمله آمریکا[۶۹] از صدور انقلاب اسلامی به کشورهای دیگر حتی مناطق آمریکا و سیاهان آمریکایی،[۷۰] این وحشت را در واقع به ترس از گسترش حق در جهان اسلام، بلکه جامعه جهانی مستضعفان و بهخطرافتادن منافع آنان، تعبیر میکرد.[۷۱] توطئهچینی و اجرای نقشههای گوناگون در برابر ملت ایران نیز ناشی از همین وحشت و تلاش برای ممانعت از تحقق جمهوری اسلامی و پیشرفت کشور بود. در نگاه ایشان مهمترین انگیزه آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و حمایت ابرقدرتهای دنیا از آن نیز ریشه در همین احساس خطر از صدور انقلاب اسلامی ایران داشت.[۷۲]
از سوی دیگر، دشمنان برای جلوگیری از گسترش فرهنگ انقلاب، با استفاده از ابزارهای تبلیغی و به منظور ایجاد ترس و وحشت در میان کشورها، هدف از صدور انقلاب را که ارائه زندگی و کشورداری بر اساس موازین اسلامی بود، لشکرکشی به کشورهای دیگر و کشورگشایی تعبیر میکردند.[۷۳] برخی جهالتها و تندرویهای داخلی نیز با حمایت از روشهای نظامی و آشکار صدور انقلاب و کارهای خودسرانه برخی افراد در برخی از کشورها مانند افغانستان، لبنان، سوریه و دیگر مناطق[۷۴] این تبلیغات را تأیید میکرد.
در این میان، مخالفت با انقلاب اسلامی ایران و سرکوب اندیشههای انقلابی و اسلامی در بعضی از کشورهای همسایه[۷۵] و اعتقاد امامخمینی بر بیتوجهی یا سکوت سران کشورهای اسلامی در برابر قدرتهای جهانی یا همراهی و همکاری با آنان برای حفظ حکومتهای چندروزه خود نیز از موانع صدور انقلاب بهشمار میآمد.[۷۶] با وجود تلاش دشمنان در ایجاد مانع برای صدور انقلاب و اختلافافکنی در داخل کشور و همکاری با معاندان انقلاب،[۷۷] امامخمینی معتقد به خنثیشدن این تلاشها و توطئهها در مسیر انقلاب بود و با رو به گسترش خواندن نور اسلام در جهان، وعده الهی، یعنی حاکمیت مستضعفان بر روی زمین را نزدیک میدید.[۷۸]
دستاوردها
بیتردید انقلاب اسلامی ایران در زمینه عمقبخشیدن به مبارزه با تهدیدات خارجی، غربزدگی و از خود بیگانگی به موفقیتهایی دست یافتهاست.[۷۹] معرفی سیاست «نه شرقی و نه غربی» به شکل الگویی ثابت در نظام بینالملل، اعطای خودباوری فرهنگی به ملتهای مسلمان، احیای بیداری اسلامی، مطرحکردن تعامل مثبت و سازنده اسلام و غرب و ژئوپلتیک جهان اسلام، آرمانگرایی واقعبینانه[۸۰] و ایفای نقش مؤثر در تحولات منطقهای، ازجمله دستاوردهای نظری و عملی انقلاب اسلامی و صدور انقلاب است.[۸۱]
امامخمینی موج انقلاب را فراگیر[۸۲] و نور اسلام را در سرتاسر جهان، گسترشیافته شمرده و از توجه مردم مناطق مختلف دنیا، از قاره آفریقا گرفته تا آمریکا و شوروی، به قدرت اسلام در ایران، سخن گفتهاست.[۸۳]
از نگاه امامخمینی چشمانداز صدور انقلاب اسلامی در جهانِ مستضعفان و مظلومان، بیش از پیش، قابل مشاهده است[۸۴] و انقلاب اسلامی ـ در ابعاد مختلف ـ صادر شد یا در حال صدور است. پرچم اسلام در زمانی نهچندان دور، با صدور انقلاب در جهان، برافراشته خواهد شد[۸۵] و همگان باید در پی تقویت هرچه بیشتر آن باشند.[۸۶] چنانکه ایشان واقعه کشتار زائران ایرانی در مکه مکرمه به دست حکومت آل سعود را زمینهساز تحولات بزرگ در جهان اسلام، سرنگونی نظامهای فاسد و شعلهورشدن انتفاضه اسلامی مردم فلسطین شمردهاست[۸۷] (ببینید: کشتار حجاج ایرانی). به باور ایشان، مهمترین دستاوردهای صدور انقلاب اسلامی، گسترش معنویت موجود در ایران،[۸۸] کمکردن سلطه جهانخواران،[۸۹] مبارزه با کفر و شرک و ظلم،[۹۰] بیداری ملتها[۹۱] و جلوه و نورافشانی اسلام در جهان[۹۲] است.
پانویس
- ↑ مظهری، چه باید کرد، ۲۰۶.
- ↑ نوازنی، صدور انقلاب اسلامی، ۵.
- ↑ محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ۵۹–۶۰.
- ↑ طاهری، بازتاب انقلاب اسلامی بر شیعیان لبنان، ۷۱–۷۲.
- ↑ نوازنی، صدور انقلاب اسلامی، ۵.
- ↑ نوازنی، صدور انقلاب اسلامی، ۶–۷.
- ↑ ابراهیم (ع)، ۱؛ سبأ، ۲۸.
- ↑ قصص، ۵، ۶؛ توبه، ۳۳؛ انبیاء، ۱۰۵؛ نور، ۵۵.
- ↑ ابنبطریق، عمده عیون صحاح الاخبار، ۴۳۳–۴۳۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۴۴۶.
- ↑ محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ۶۲ و ۷۱؛ نوازنی، صدور انقلاب اسلامی، ۵.
- ↑ باهنر، مباحثی پیرامون فرهنگ انقلاب اسلامی، ۳۶۶–۳۶۷.
- ↑ اداره کل، صورت مشروح مذاکرات مجلس، ۱/۷۴؛ فارسی، زوایای تاریک، ۴۸۷.
- ↑ ← محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ۶۳–۶۴؛ نهضت زنان مسلمان، ۱/۲۷.
- ↑ محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ۶۵–۶۶؛ لاریجانی، مقولاتی در استراتژی ملی، ۴۵–۵۵.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عدالت اجتماعی، ۱۸۳.
- ↑ مظهری، چه باید کرد، ۱۸۶.
- ↑ مظهری، چه باید کرد، ۱۹۶.
- ↑ محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ۶۴–۶۵؛ اداره کل، صورت مشروح مذاکرات مجلس، ۱/۷۴.
- ↑ محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ۶۵.
- ↑ محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ۶۳–۶۴.
- ↑ محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ۷۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۱۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۴۴۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۰۲.
- ↑ محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ۶۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۸۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۸۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۱۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵ و ۱۷/۱۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۰۲؛ محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ۷۰.
- ↑ عیوضی، آسیبشناسی انقلاب اسلامی، ۴۳.
- ↑ قاضیزاده، اندیشههای فقهی ـ سیاسی امامخمینی، ۵۸۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۸۱ و ۱۲/۳۹۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۴۴۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۳۶–۳۳۷ و ۱۵/۵۰۶.
- ↑ محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ۶۹.
- ↑ محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ۷۲.
- ↑ امرایی، انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی معاصر، ۵۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۸۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۸۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۸۵–۴۹۰.
- ↑ پروانه، صدور انقلاب به مثابه نقشه راه جهانگرایی، ۱۷۵.
- ↑ خامنهای، حدیث ولایت، ۱۵۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۸۱؛ ۱۸/۲۲۶ و ۲۰/۱۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۳–۲۸۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۸۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۱۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۰۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۳۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۵۰۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۸؛ ۱۴/۵۹ و ۱۸/۷۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۰۶ و ۱۶/۱۱۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۵۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۸۲ و ۱۶/۴۴، ۱۳۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۹۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۵۶ و ۱۶/۴۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۱۳ و ۵۱۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۲۲ و ۱۷/۳۸۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۴۰ و ۱۳/۴۸۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۲۵ و ۱۶/۵۱۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۵۶–۵۹؛ ۱۵/۱۲۸، ۳۰۷، ۴۲۲ و ۱۸/۱۰۵، ۱۵۱؛ ← اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ۷۰–۷۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۰۳–۱۰۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۹۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۸۸، ۴۹۰؛ ۱۴/۵۵–۵۷، ۵۹ و ۱۶/۴۶.
- ↑ محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ۸۶–۸۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۷۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۰۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۹۹–۵۰۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۳۸–۲۳۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۷۷ و ۱۵/۱۴۸، ۲۳۸–۲۳۹.
- ↑ منصوری لاریجانی، سیری در اندیشه دفاعی حضرت امامخمینی، ۵۵.
- ↑ نوازنی، صدور انقلاب اسلامی، ۳۶۹–۳۷۱؛ محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ۱۶۳.
- ↑ طاهری، بازتاب انقلاب اسلامی بر شیعیان لبنان، ۷۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۹۶.
- ↑ طاهری، بازتاب انقلاب اسلامی بر شیعیان لبنان، ۷۵–۷۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۷۴.
- ↑ شیخ، دیدگاههای علامه مدرسی پیرامون عراق، ۲۲۹.
- ↑ دهشیری، بازتاب مفهومی و نظری انقلاب اسلامی در روابط بینالملل، ۱۹۹–۲۰۳.
- ↑ دهشیری، بازتاب مفهومی و نظری انقلاب اسلامی در روابط بینالملل، ۱۹۹–۲۰۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۹–۶۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۱۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۸۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۳۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۲۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۸۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۹۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۸۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۹۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۳۳ و ۲۰/۹۸.
منابع
- قرآن کریم.
- ابنبطریق، یحییبنحسن، عمده عیون صحاح الاخبار فی مناقب امام الابرار، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
- اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی، صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
- اسپوزیتو، جان ال، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ترجمه محسن مدیرشانهچی، تهران، باز، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امرایی، حمزه، انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی معاصر، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- باهنر، محمدجواد، مباحثی پیرامون فرهنگ انقلاب اسلامی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۴ش.
- پروانه، محمود، صدور انقلاب به مثابه نقشه راه جهانگرایی در اندیشه سیاسی امامخمینی، مجله دین و سیاست، شماره ۱۹–۲۰، ۱۳۸۸ش.
- خامنهای، سیدعلی، حدیث ولایت، بیانات، نرمافزار، ۱۳۶۸ش.
- دهشیری، محمدرضا، بازتاب مفهومی و نظری انقلاب اسلامی در روابط بینالملل، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
- شیخ، توفیق، دیدگاههای علامه مدرسی پیرامون عراق، حال و آینده، ترجمه محمدصادق پارسا، تهران، سهیل، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
- طاهری، مهدی، بازتاب انقلاب اسلامی بر شیعیان لبنان، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- عیوضی، محمدرحیم، آسیبشناسی انقلاب اسلامی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- فارسی، جلالالدین، زوایای تاریک، تهران، حدیث، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- قاضیزاده، کاظم، اندیشههای فقهی ـ سیاسی امامخمینی، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- لاریجانی، محمدجواد، مقولاتی در استراتژی ملی، تهران، کتاب، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
- محمدی، منوچهر، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
- مظهری، رضا، چه باید کرد، تهران، یادآوران، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
- منصوری لاریجانی، اسماعیل، سیری در اندیشه دفاعی حضرت امامخمینی، تهران، بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- نوازنی، بهرام، صدور انقلاب اسلامی زمینهها و پیامدهای بینالمللی آن، تهران، پژوهشکده امامخمینی و انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- نهضت زنان مسلمان، مواضع نهضت آزادی در برابر انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۱ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، عدالت اجتماعی، تهران، دفتر نمایندگی سازمان تبلیغات اسلامی در سازمان صنایع ملی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
پیوند به بیرون
- نرجس عبدیائی، صدور انقلاب، دانشنامه امامخمینی، ج۶، ص۶۵۴–۶۶۰.