سیدحسین موسوی تبریزی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱: خط ۴۱:
موسوی تبریزی که در جوانی همراه پدر خود به شهر [[قم]] رفته بود، در نخستین فرصت از طریق [[سیدیوسف مدنی]] با [[امام‌خمینی]] دیدار کرد. وی که مجذوب شخصیت انقلابی ایشان شده بود، در روزهای حضور در قم، پیوسته در [[نماز جماعت]] ایشان که در خانه ایشان برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد و از هر فرصتی برای دیدار ایشان بهره می‌جست.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۷۲ ـ ۷۳.</ref> وی [[مدرسه خان]] را که از مراکز مبارزه بود، برای سکونت انتخاب کرد و از سال ۱۳۴۲ فعالیت‌های سیاسی خود را در کنار [[مهدی کروبی]]، [[سیدمحمود دعایی]]، [[محمدجواد حجتی کرمانی|محمدجواد حجتی]]، [[علی شریعتی|شریعتی]] و [[اسدالله کیان‌ارثی]] با اقدام‌هایی چون تحصن در بیوت مراجع وقت، پخش اعلامیه‌های مربوط به امام‌خمینی، افشاگری علیه [[رژیم پهلوی]] و برگزاری [[دعای توسل]] در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] پس از [[تبعید امام‌خمینی]] آغاز کرد و حتی با برخی از اعضای اصلی [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] چون محمد حنیف‌نژاد و موسی خیابانی، به کمک [[سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی]] در ارتباط بود و این ارتباط تا زمان تغییر مواضع عقیدتی این سازمان به سوی افکار کمونیستی که راه وی از آنان جدا شد، ادامه داشت.<ref>شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۱۶۵ ـ ۱۶۶.</ref> در جریان مبارزات ضد رژیم، [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) پیوسته وی را تعقیب می‌کرد و بارها خانه وی در قم از سوی مأموران این سازمان بازرسی شد.<ref>مهدوی کنی، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ۲۵۰.</ref>
موسوی تبریزی که در جوانی همراه پدر خود به شهر [[قم]] رفته بود، در نخستین فرصت از طریق [[سیدیوسف مدنی]] با [[امام‌خمینی]] دیدار کرد. وی که مجذوب شخصیت انقلابی ایشان شده بود، در روزهای حضور در قم، پیوسته در [[نماز جماعت]] ایشان که در خانه ایشان برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد و از هر فرصتی برای دیدار ایشان بهره می‌جست.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۷۲ ـ ۷۳.</ref> وی [[مدرسه خان]] را که از مراکز مبارزه بود، برای سکونت انتخاب کرد و از سال ۱۳۴۲ فعالیت‌های سیاسی خود را در کنار [[مهدی کروبی]]، [[سیدمحمود دعایی]]، [[محمدجواد حجتی کرمانی|محمدجواد حجتی]]، [[علی شریعتی|شریعتی]] و [[اسدالله کیان‌ارثی]] با اقدام‌هایی چون تحصن در بیوت مراجع وقت، پخش اعلامیه‌های مربوط به امام‌خمینی، افشاگری علیه [[رژیم پهلوی]] و برگزاری [[دعای توسل]] در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] پس از [[تبعید امام‌خمینی]] آغاز کرد و حتی با برخی از اعضای اصلی [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] چون محمد حنیف‌نژاد و موسی خیابانی، به کمک [[سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی]] در ارتباط بود و این ارتباط تا زمان تغییر مواضع عقیدتی این سازمان به سوی افکار کمونیستی که راه وی از آنان جدا شد، ادامه داشت.<ref>شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۱۶۵ ـ ۱۶۶.</ref> در جریان مبارزات ضد رژیم، [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) پیوسته وی را تعقیب می‌کرد و بارها خانه وی در قم از سوی مأموران این سازمان بازرسی شد.<ref>مهدوی کنی، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ۲۵۰.</ref>


در پی انتشار [[مقاله اهانت‌آمیز به امام‌خمینی]] در هفدهم دی ۱۳۵۶ در روزنامه اطلاعات (۷)، با پی‌گیری موسوی تبریزی بی‌درنگ در ساعات پایانی شب، [[یوسف صانعی]]، مشکینی، [[حسین وحید خراسانی]]، [[جعفر سبحانی]]، [[ناصر مکارم شیرازی]]، [[محمد مؤمن]]، [[سیدحسن طاهری خرم‌آبادی]] و [[محمد محمدی گیلانی]] در خانه حسین نوری همدانی جلسه تشکیل دادند و به پیشنهاد موسوی تصمیم گرفتند به طور هم‌زمان دروس [[حوزه علمیه قم]] را به نشانه اعتراض تعطیل کنند.<ref>شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۱۷۲ ـ ۱۷۳؛ طالبی‌دارابی، ۷۶ ـ ۷۷.</ref> در واکنش به مقاله یادشده، روز هجدهم دی ۱۳۵۶ طلبه‌ها بر سر کلاس‌ها حاضر نشدند و ازجمله عصر روز هجدهم تجمع اعتراضی بزرگی با بیش از دو هزار نفر در [[مسجد اعظم قم]] تشکیل شد که به تظاهرات منجر شد. صبح روز نوزدهم دی بازاریان قم بازار را تعطیل کردند.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۳۹۷ ـ ۳۹۹؛ بهبودی، تبریز در انقلاب، ۲۰۵ ـ ۲۰۷.</ref> و بعد از ظهر روز نوزدهم دی، تظاهرکنندگان در مقابل خانه نوری همدانی اجتماع کردند و موسوی تبریزی در سخنانی، مقاله [[روزنامه اطلاعات]] را به‌شدت محکوم کرد؛<ref>شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۱۹۲.</ref> سپس [[حسین نوری همدانی|نوری همدانی]] علیه رژیم سخنرانی کرد و پس از پایان آن، مردم خشمگین به سوی حرم حرکت کردند و در مسیر راهپیمایی، مأموران رژیم آنان را به رگبار گلوله بستند و شماری از مردم [[شهید]] یا مجروح شدند.<ref>آرشیو مرکز اسناد، مصاحبه، ۱۰ ـ ۱۵؛ شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۲۰۵ ـ ۲۰۷.</ref>{{ببینید|نوزده دی}}
در پی انتشار [[مقاله اهانت‌آمیز به امام‌خمینی]] در هفدهم دی ۱۳۵۶ در روزنامه اطلاعات<ref>اطلاعات، رزنامه، ص۷.</ref>، با پی‌گیری موسوی تبریزی بی‌درنگ در ساعات پایانی شب، [[یوسف صانعی]]، مشکینی، [[حسین وحید خراسانی]]، [[جعفر سبحانی]]، [[ناصر مکارم شیرازی]]، [[محمد مؤمن]]، [[سیدحسن طاهری خرم‌آبادی]] و [[محمد محمدی گیلانی]] در خانه حسین نوری همدانی جلسه تشکیل دادند و به پیشنهاد موسوی تصمیم گرفتند به طور هم‌زمان دروس [[حوزه علمیه قم]] را به نشانه اعتراض تعطیل کنند.<ref>شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۱۷۲ ـ ۱۷۳؛ طالبی‌دارابی، ۷۶ ـ ۷۷.</ref> در واکنش به مقاله یادشده، روز هجدهم دی ۱۳۵۶ طلبه‌ها بر سر کلاس‌ها حاضر نشدند و ازجمله عصر روز هجدهم تجمع اعتراضی بزرگی با بیش از دو هزار نفر در [[مسجد اعظم قم]] تشکیل شد که به تظاهرات منجر شد. صبح روز نوزدهم دی بازاریان قم بازار را تعطیل کردند.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۳۹۷ ـ ۳۹۹؛ بهبودی، تبریز در انقلاب، ۲۰۵ ـ ۲۰۷.</ref> و بعد از ظهر روز نوزدهم دی، تظاهرکنندگان در مقابل خانه نوری همدانی اجتماع کردند و موسوی تبریزی در سخنانی، مقاله [[روزنامه اطلاعات]] را به‌شدت محکوم کرد؛<ref>شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۱۹۲.</ref> سپس [[حسین نوری همدانی|نوری همدانی]] علیه رژیم سخنرانی کرد و پس از پایان آن، مردم خشمگین به سوی حرم حرکت کردند و در مسیر راهپیمایی، مأموران رژیم آنان را به رگبار گلوله بستند و شماری از مردم [[شهید]] یا مجروح شدند.<ref>آرشیو مرکز اسناد، مصاحبه، ۱۰ ـ ۱۵؛ شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۲۰۵ ـ ۲۰۷.</ref>{{ببینید|نوزده دی}}


پس از [[نوزده دی|قیام نوزده دی]]، موسوی تبریزی با [[سید محمدعلی قاضی طباطبایی|سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی]] در برگزاری مراسم چهلم برای شهدای قم در تبریز همکاری کرد. برای تحقق این امر، [[سیدمرتضی پسندیده]] به واسطه [[سیدمحسن موسوی تبریزی]] (برادر سیدحسین) به قاضی طباطبایی نامه‌ای فرستاده و به دنبال آن، تظاهرات روز ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ فرا رسید و با تهاجم پلیس، حادثه ۲۹ بهمن تبریز به وقوع پیوست.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۴۱۰ ـ ۴۱۱.</ref>{{ببینید|بیست و نه بهمن}}
پس از [[نوزده دی|قیام نوزده دی]]، موسوی تبریزی با [[سید محمدعلی قاضی طباطبایی|سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی]] در برگزاری مراسم چهلم برای شهدای قم در تبریز همکاری کرد. برای تحقق این امر، [[سیدمرتضی پسندیده]] به واسطه [[سیدمحسن موسوی تبریزی]] (برادر سیدحسین) به قاضی طباطبایی نامه‌ای فرستاده و به دنبال آن، تظاهرات روز ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ فرا رسید و با تهاجم پلیس، حادثه ۲۹ بهمن تبریز به وقوع پیوست.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۴۱۰ ـ ۴۱۱.</ref>{{ببینید|بیست و نه بهمن}}