تعارض ادله: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۳۶: خط ۳۶:
== تعارض بدئی ==
== تعارض بدئی ==
تعارض اولیه‌ای که به ظاهر میان برخی ادله دیده می‌شود و با تأمل بیشتر در مفاد ادله قابل رفع است تعارض بدئی است. فرایند رفع تعارض بدئی میان دو دلیل ظاهراً متعارض، در اصطلاح اصولیان متأخر «جمع عرفی» یا «جمع دلالی (دلالتی)» یا جمع مقبول نام گرفته و مراد از آن، نوعی جمع‌کردن میان دو دلیل از راه تصرف در ظهور یک دلیل، به قرینه دلیل دیگر، به منظور حل تعارض آن دو است، به گونه‌ای که چنین تصرفی از دیدگاه عرف پذیرفتنی باشد.<ref>← حائری اصفهانی، الفصول الغرویة، ۴۴۰؛ امام‌خمینی، التعادل و الترجیح، ۶۵؛ مظفر، اصول الفقه، ۳/۲۳۴–۲۳۶</ref> به نظر مشهور یا اجماعی اصولیان امامی، رفع تعارض بدئی با به‌کارگیری یکی از روش‌های جمع عرفی در مواردی که امکان‌پذیر باشد، لازم است.<ref>حائری اصفهانی، الفصول الغرویة، ۴۴۰؛ ← امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۴۷۹–۴۸۰</ref>
تعارض اولیه‌ای که به ظاهر میان برخی ادله دیده می‌شود و با تأمل بیشتر در مفاد ادله قابل رفع است تعارض بدئی است. فرایند رفع تعارض بدئی میان دو دلیل ظاهراً متعارض، در اصطلاح اصولیان متأخر «جمع عرفی» یا «جمع دلالی (دلالتی)» یا جمع مقبول نام گرفته و مراد از آن، نوعی جمع‌کردن میان دو دلیل از راه تصرف در ظهور یک دلیل، به قرینه دلیل دیگر، به منظور حل تعارض آن دو است، به گونه‌ای که چنین تصرفی از دیدگاه عرف پذیرفتنی باشد.<ref>← حائری اصفهانی، الفصول الغرویة، ۴۴۰؛ امام‌خمینی، التعادل و الترجیح، ۶۵؛ مظفر، اصول الفقه، ۳/۲۳۴–۲۳۶</ref> به نظر مشهور یا اجماعی اصولیان امامی، رفع تعارض بدئی با به‌کارگیری یکی از روش‌های جمع عرفی در مواردی که امکان‌پذیر باشد، لازم است.<ref>حائری اصفهانی، الفصول الغرویة، ۴۴۰؛ ← امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۴۷۹–۴۸۰</ref>
{{سخ}}
 
[[ابن‌ابی‌جمهور احسائی]] ادعا کرده است فقهای امامی بر این [[اجماع]] دارند که جمع میان ادله تا حد ممکن، بر رهاکردن آنها اولویت دارد (الجمع مهما امکن اولی من الطّرح). وی می‌گوید باید کوشید به هر طریقی، حتی با تأویل ادله، به هر دو دلیل عمل کرد.<ref>احسائی، عوالی اللئالی، ۴/۱۳۶</ref> اصولیان متأخر از او دیدگاه «جمع تأویلی» را نقد کرده‌اند.<ref>←میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، ۴/۵۸۶؛ انصاری، فرائد الاصول، ۲/۷۵۴–۷۵۸؛ رشتی، بدائع الأفکار، ۴۵۵</ref> به نظر امام‌خمینی اگر مراد او از جمع، جمع عرفی عقلایی و مقبول باشد، صحیح به نظر می‌رسد؛ ولی اگر مراد از «مهما امکن»، امکان عقلی باشد، استدلال او به‌ویژه این قضیه کلی را که «اصل در دلیلین اعمال است»، باید قابل مناقشه دانست. امام‌خمینی به شیوه پاسخگویی اصولیان پیشین ازجمله [[شیخ انصاری]] نقدهایی وارد کرده است.<ref>← امام‌خمینی، التعادل و الترجیح، ۵۹–۶۰؛ امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۴۷۵–۴۷۷</ref>
[[ابن‌ابی‌جمهور احسائی]] ادعا کرده است فقهای امامی بر این [[اجماع]] دارند که جمع میان ادله تا حد ممکن، بر رهاکردن آنها اولویت دارد (الجمع مهما امکن اولی من الطّرح). وی می‌گوید باید کوشید به هر طریقی، حتی با تأویل ادله، به هر دو دلیل عمل کرد.<ref>احسائی، عوالی اللئالی، ۴/۱۳۶</ref> اصولیان متأخر از او دیدگاه «جمع تأویلی» را نقد کرده‌اند.<ref>←میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، ۴/۵۸۶؛ انصاری، فرائد الاصول، ۲/۷۵۴–۷۵۸؛ رشتی، بدائع الأفکار، ۴۵۵</ref> به نظر امام‌خمینی اگر مراد او از جمع، جمع عرفی عقلایی و مقبول باشد، صحیح به نظر می‌رسد؛ ولی اگر مراد از «مهما امکن»، امکان عقلی باشد، استدلال او به‌ویژه این قضیه کلی را که «اصل در دلیلین اعمال است»، باید قابل مناقشه دانست. امام‌خمینی به شیوه پاسخگویی اصولیان پیشین ازجمله [[شیخ انصاری]] نقدهایی وارد کرده است.<ref>← امام‌خمینی، التعادل و الترجیح، ۵۹–۶۰؛ امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۴۷۵–۴۷۷</ref>


۱۵٬۷۷۷

ویرایش