کاربر:Salehi/صفحه تمرین۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
(خالی کردن صفحه تمرین)
برچسب‌ها: خالی کردن واگردانی دستی
(اصلاح ارقام)
برچسب: برگردانده‌شده
خط ۱: خط ۱:
'''کتاب(۱)'''، ارزش کتابخوانی و معیار سودمندی و زیان‌آوری کتاب.


==مفهوم‌شناسی==
کتاب به معنای نوشتن (دهخدا، ۱۱/۱۶۰۱۰) و اسم برای مجموعه نوشته‌ها است (ابن‌منظور، ۱/۶۹۸) و در اصطلاح به برگه‌های چاپ‌شده یا گردآمده در یک مجلد که به هم چسبیده یا ته‌دوزی شده باشد و نیز به مجموعه خطی یا چاپی گفته می‌شود (دهخدا، ۱۱/۱۶۰۱۰).
==پیشینه و جایگاه==
در خط و کتاب، مصریان باستان پیشرو بوده‌اند. آنان با استفاده از ساقه نی بر روی پاپیروس می‌نوشتند (دال، ۳۳ ـ ۳۵). کهن‌‌ترین برگه‌های پاپیروس متعلق به قرن چهارم پیش از میلاد است (همان، ۴۵). در چین باستان نیز کتاب‌های چوبی و پس از آن کتاب‌های ابریشمی برای نوشتن به کار می‌رفت (همان، ۴۰ ـ ۴۱). در تمدن بابل و آشور از لوح‌های گلی استفاده می‌شد (همان، ۴۲ و ۵۳) و شاید نخستین شکل نظام‌مند کتابت، در این لوح‌های گلی باشد (سادات، ۷۸)؛ چنان‌که پوست درخت، پارچه و پوست حیوانات نیز برای نوشتن استفاده می‌شده است (دال، ۴۴). پس از این نوع نوشتن‌ها، در سال ۱۰۵ میلادی در چین کاغذ اختراع شد (همان، ۶۷ ـ ۶۸) و بعدها به دست مسلمانان وارد اروپا شد (همان، ۸۰).
ایرانیان باستان نوشته‌های خود را روی سنگ کنده‌کاری می‌کردند یا بر روی لوح‌های زرین و سیمین می‌نوشتند. گاه نیز از پوست دباغی‌شده گاو برای نوشتن استفاده می‌کردند (رجبی، مروری کوتاه، ۱۱). ایرانیان برای نخستین ‌بار در دوران هخامنشیان اوستا را جمع‌آوری و تبدیل به کتاب کردند و برای هر کتاب آن عنوان «نسک» به معنای یک جلد را برگزیدند (همایون فرخ، ۴۵ ـ ۴۶/۳۳). گفته شده از دوران ساسانیان ۸۲ جلد کتاب درباره امور مذهبی، نُه جلد کتاب درباره شکار و پند و هفتاد جلد درباره فنون و علوم دیگر باقی مانده است (همو، ۴۴/۲۱).
با ظهور اسلام کتابِ قرآن معجزه رسالت پیامبر اکرم(ص) معرفی شد (امانی، ۴). خداوند در قرآن کریم به قلم و کتابت سوگند یاد کرد (قلم، ۱؛ ← طباطبایی، ۱۹/۳۶۸) و قرآن را کتاب خدا شناساند (کهف، ۲۷). در زمان پیامبر(ص) کاتبان وحی ازجمله امیرالمؤمنین علی(ع) آیات الهی را ثبت و ضبط و کتاب «قرآن» را تدوین کردند (کتانی، ۱/۱۱۵ ـ ۱۱۶).
از نخستین قرن‌های اسلامی بسیاری از مسلمانان، ازجمله ایرانیان به کسب علم و دانش و تألیف و تصنیف پرداختند و صنعت کاغذسازی که ماده اصلی کتاب بود در بسیاری از شهرهای ایران رواج یافت (رجبی، کتابخانه در ایران، ۲۵). با گسترش تألیف و تصنیف در میان مسلمانان، تأسیس کتابخانه نیز در دستور کار قرار گرفت و نخستین کتابخانه‌ عمومی مسلمانان با نام کتابخانه بیت‌الحکمه در بغداد به دستور هارون‌الرشید و به همت مأمون عباسی ساخته شد (مدیر شانه‌چی، ۷۲).
نشر گسترده کتاب در ایران عملا پس از ورود نخستین دستگاه‌های چاپ در عصر صفویه آغاز شد. پس از آن در عصر قاجار چند چاپخانه سنگی و سربی تأسیس شد که به کار چاپ و نشر می‌پرداختند (رنجبری، ۴). با سقوط قاجار دوره تازه‌ای در فعالیت‌های چاپی ایران شکل گرفت که بر چاپ کتاب تأثیر زیادی گذاشت (آذرنگ، ۹۳ ـ ۹۴). استبداد سیاسی و خفقان فکری در دوره حکومت پهلوی، جامعه آن روز را در آزادی نوشتن، تألیف، ترجمه و به طور کلی گسترش امر چاپ و نشر کتاب در تنگنا گذاشته بود (رنجبری، ۵)؛ ازجمله در این دوران چاپ و انتشار کتاب‌های امام‌خمینی حتی توضیح المسائل ممنوع بود و در برخی موارد، کتاب‌های ایشان به نام افراد دیگر به چاپ می‌رسید (خانه کتاب، ۱/۴۷۵ و ۲/۷۰۰ و ۷۲۳).
از سوی دیگر، واژه کتاب در مجموع ۲۵۷ بار در قرآن به‌کار رفته و دارای معانی گوناگونی چون نامِ قرآن کریم، تورات، انجیل، نامه اعمال خلایق، لوح محفوظ و غیره است (خرمشاهی، ۲/۱۸۶۳ ـ ۱۸۶۴). خداوند متعال مجموعه آیات قرآن کریم را «کتاب» خوانده است (بقره، ۲ و ۴۴؛ فصلت، ۳؛ احقاف، ۱۲). پیامبران(ع) نیز همراه با «کتاب» به پیامبری برگزیده شده‌اند (حدید، ۲۵). پیامبر اکرم(ص) در آغاز بعثت به خواندن امر شد (علق، ۱) و خداوند به قلم سوگند خورد (قلم، ۱)؛ از این‌رو با تأکیدهای خداوند و پیامبر(ص)، فرهنگ شفاهی جاهلی به فرهنگ کتاب‌محور تبدیل شد و به‌تدریج تمدن اسلامی بر مبنای کتاب شکل گرفت؛ بنابراین فرهنگ اسلامی فرهنگی کتاب‌محور است (نوری، ۱۱).
احادیثی نیز درباره کتاب و کتابت وجود دارد که لحن و ادبیات آنها به گونه‌ای است که مسلمانان را به خواندن، نوشتن و دانش‌آموختن تشویق می‌کنند (کلینی، ۱/۵۲؛ نوری، ۲۱). امام‌صادق(ع) کتاب را اسم اکبر خداوند دانسته که در نهاد انبیا(ع) به ودیعه گذاشته شده است (کلینی، ۱/۲۹۳؛ طریحی، ۲/۱۵۴ و ۴/۲۸۶). در حدیث دیگری آمده است که کتابت و نگارش از مواردی است که خداوند به انسان ارزانی کرده تا اخبار گذشتگان را برای آیندگان و خبرهای بازماندگان را برای کسانی که حضور ندارند، بنویسند (مفضل، ۷۹ ـ ۸۰).
==معیارهای کتاب مفید==
امام‌خمینی، از نگاه تربیت دینی، به صورت کلی معیارهای کتاب‌‌های مطلوب را آن می‌دانست که به تزکیه و تهذیب نفس منجر شوند (صحیفه، ۸/۲۵۵)، احکام و نکته‌های اخلاقی را به طور مکرر برای مخاطبان شرح دهند (همان، ۲/۲۵۳ ـ ۲۵۴) و بتوانند پرسش‌های دینی را به صورتی غیر شبهه‌ناک پاسخ گویند (همان، ۱۷/۲۱۹).
امام‌خمینی درباره نوع کتاب‌هایی که چاپ می‌شد بسیار حساس و تأکید داشت پیش از نشر کتاب باید یک گروه اهل علم و متخصص بر محتوای کتاب نظارت دقیق داشته باشند. کار این گروه علاوه بر ارزش زیاد، بسیار حساس است؛ زیرا لغزش آنان به نشر آثار انحرافی می‌انجامد (همان، ۱۳/۴۷۵)؛ چنان‌که به برخی کتاب‌هایی که هیئت‌های گزینش سراسر کشور به بهانه پرسش‌های دینى و ایدئولوژى اسلامى منتشر کرده بودند و سرشار از پرسش‌های غیر مربوط به اسلام و احیاناً مستهجن بود، شدیدآً اعتراض کرد و دستور جمع‌آوری آن کتاب‌ها و انحلال آن هیئت‌ها را صادر کرد‏ (همان، ۱۷/۲۱۹).
در نگاه امام‌خمینی معیار شناخت کتاب مضر آن است که جامعه را به سوی تباهی، غرب‌زدگی و رشد دیکتاتوری می‌برد (همان، ۹/۴۷۰) یا به تفرقه دینی می‌انجامد (همان، ۲۰/۱۲۱). به طور کلی ایشان «کتب ضلال» را کتاب‌های مضر به حال جامعه می‌دانست. فقیهان درباره «کتب ضلال» بحث کرده‌اند و نگهداری، مطالعه، تدریس و تکثیر آن را اجمالاً حرام دانسته‌اند (منتظر قائم، ۱۱۷). از نظر امام‌خمینی نگهداری کتب ضلال و نسخه‌برداری و تکثیر و خواندن و درس‌گرفتن و تدریس آنها اگر هدف صحیحى در آن نباشد، حرام است (تحریر الوسیله، ۱/۴۷۳)؛ چنان‌که روشن‌ترین مصداق کتب ضلال، کتاب آیات شیطانی نوشته سلمان رشدی است که امام‌خمینی حکم به قتل وی را داد (صحیفه، ۲۱/۲۶۳) (← مقاله رشدی، سلمان).
امام‌خمینی از نظر مصداقی، غنى‌ترین کتاب عالم در تعلیم و تربیت را ‏کتاب قرآن می‌دانست (همان، ۱۵/۴۱۵)؛ زیرا در نگاه ایشان قرآن کریم کتاب زندگی (همان، ۲۱/۷۸ و ۳۹۵)، انسان‌سازی (همان، ۳/۲۳۰؛ ۴/۴۴۸؛ ۶/۴۲ و ۷/۴۱۵)، تحرک و جنبش (همان، ۸/۱۸۷)، حرکت‌بخش از طبیعت به غیب، از مادیت به معنویت و حرکت‌بخش در راه عدالت (همان، ۸/۲۹۱) است؛ به گونه‌ای که عرب پیش از اسلام را به حرکت درآورد (همان، ۴/۹۹) (← مقاله قرآن)؛ چنان‌که نهج البلاغه نیز کتاب است که ایشان آن را از مفیدترین کتاب‌ها شمرده و آن را نازله روح امیرالمؤمنین(ع) براى تعلیم و تربیت خفتگان در بستر منیت و در حجاب خودخواهى و مجموعه‌ای شفابخش براى دردهاى فردى و اجتماعى شمرده است و ابعادى به اندازه یک انسان و یک جامعه بزرگ انسانى دارد (همان، ۱۴/۳۴۸). صحیفه سجادیه نیز که در نگاه ایشان نمونه کامل قرآن صاعد و بزرگ‌ترین مناجات عرفانى در خلوتگاه انسان است (صحیفه، ۲۱/۲۰۹) و مفاتیح الجنان شیخ‌عباس قمی (همان، ۱۳/۳۲) نیز از کتاب‌های مورد اهتمام ایشان بوده است.
==وضع کمی و کیفی کتاب==
بررسی‌ها و آمارهای رسمی نشان می‌دهد در سال‌های آغازین دهه ۱۳۴۰، به طور متوسط هفتصد عنوان کتاب در سال و در سال‌های آغازین دهه ۱۳۵۰ به طور متوسط ۲۷۰۰ عنوان کتاب در سال انتشار یافت (رنجبری، ۶)؛ اما پس از انقلاب اسلامی (غیر از سال ۱۳۵۷) تا پایان دهه شصت که رویدادهایی چون جنگ تحمیلی، انقلاب فرهنگی و تعطیلی موقت دانشگاه‌ها، محدودیت‌های فنی، چاپ و نشر کتاب را با فراز و نشیب‌هایی روبه‌رو کرد، آمارهای رسمی از روند رو به رشد انتشار کتاب سخن می‌گویند (همان، ۷)؛ چنان‌که در سال ۱۳۷۰، ۷۵۱۶ عنوان کتاب منتشر شد (همان، ۱۴)، در سال ۱۳۸۰ این رقم به ۳۱۶۱۳ عنوان (پژوهشگاه فرهنگ، ۵) و در سال ۱۳۸۶ به ۵۴۶۱۱ عنوان افزایش یافت (رجبی، مروری کوتاه، ۵۸). همچنین در سال ۱۳۷۰، ۵۳۸ کتابخانه عمومی در سراسر کشور وجود داشت (رنجبری، ۲۱۲) که این رقم بر اساس اعلام پایگاه رسمی اینترنتی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در سال ۱۳۹۳ به ۲۱۶۵ رسید. در مجموع طی آماری که در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شد، مجموع کتاب‌های چاپ اول دهه نخست ۲۲۴۸۴ عنوان، دهه دوم ۴۵۶۸۷ عنوان، دهه سوم ۱۹۵۶۴۷ عنوان و دهه چهارم ۴۰۳۴۲۶ عنوان کتاب در حوزه‌های مختلف است؛ در کنار تجدید چاپ‌ها که به همین نسبت افزایش داشته است (مهر، ۲۹/۸/۱۳۹۷).
افزون بر رشد کمّی وضع کتاب و کتابخانه‌ها در پس از انقلاب، محتوای کتاب‌ها نیز تغییر یافت. پس از انقلاب اسلامی، نه تنها بساط کتاب‌های فاسد و ضد اسلام و قرآن برچیده شد، بلکه کتاب‌های زیادی با موضوعات گوناگون قرآنی، اخلاقی، اعتقادی، تاریخ اسلام و مسائل تربیتی و پرورشی چاپ و منتشر شد. چاپ دانشنامه‌های بزرگ از دیگر اقدام‌هایی بود که پس از انقلاب صورت گرفت (حری، ۱/۸۲۳). از سوی دیگر، در زمینه‌های کتاب کودک تحول زیادی رخ داد و کتاب‌های اسلامی فراوانی در موضوع‌های مختلف و فراخور نیاز کودکان، در قالب داستان و شعر تألیف و منتشر شد (مؤسسه فرهنگی قدر، ۱/۴۷۹).
یکی از اشکالات کلی امام‌خمینی به وضع نشر در دوره پهلوی نبود آزادی برای نشر کتاب سالم، بی‌توجهی به کتاب و کمبود مراکز نشر و کتابخوانی، به گونه‌ای که مراکز فساد و مشروب‌فروشی‌ بیشتر از کتاب‌فروشی و کتابخانه بود (همان، ۳/۴۰۴؛ ۴/۲۰۱، ۳۹۸ و ۶/۱۵). دیگر اینکه بر خلاف قانون اساسى و پشتیبانی دولت، نوشته‌های گمراه‌کننده و مخالف با نص قرآن و دین مقدس منتشر مى‏شد؛ ازجمله کتاب انتقاد که بر رد قرآن مجید نوشته شد؛ اما دولت کسى را بازخواست نکرد (صحیفه، ۱/۲۶۲).
امام‌خمینی بارها به کتاب‌هایی که مروج فرهنگ غرب بودند، ازجمله کتاب منسوب به محمدرضا پهلوی به نام مأموریت برای وطنم انتقاد می‌کرد (همان، ۲/۴۵۱؛ ۳/۵۰۸ و ۴/۶۳، ۳۸۲). در این کتاب به‌خصوص در چاپ ابتدایی که پس از مدتی جمع شد و با اصلاحاتی دوباره به چاپ رسید، وابستگی محمدرضا پهلوی به بیگانگان به‌خوبی از زبان خود او بیان شده بود (همان، ۶/۲۲۵). ایشان با انتقاد از رویکرد خودباختگی فرهنگی و غرب‌گرایی در رژیم پهلوی، معتقد بود در حالی‌که غربیان حاضر نیستند از زبان و لغت فارسی استفاده کنند، برخی نویسندگان در ایران برای نشر کتاب باید رویکرد غربی داشته باشند (همان، ۹/۴۶۰ و ۱۱/۲۲۷) (← مقاله غرب‌زدگی).
محتوای کتاب‌های درسی نیز در دوران پیش از انقلاب مطلوب نبود، به گونه‌ای که امام‌خمینی تنها چند روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستور داد کتاب‌هاى درسى در تمامی پایه‌ها را تغییر اساسى دهند و آنچه از عکس و مطالبى که به نفع استعمار و استبداد است تصفیه و دروس انقلابى و اسلامى که فرزندان کشور را بیدار و جوانان را مستقل و آزاده بار آورد، جایگزین آن کنند (صحیفه، ۶/۱۹۴). ‏ ایشان برای نظارت بر محتوای کتاب‌های درسی به رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی وقت مأموریت داد تا برای جلوگیرى از تحریف تاریخ بر تدوین کتاب‌هاى درسى نظارت کند و گزارش آن را به ایشان بدهد (همان، ۲۱/۲۹۴ ـ ۲۹۶). سیره امام‌خمینی: همه کسانی که با امام‌خمینی ارتباط نزدیک داشته‌اند از علاقه و جدیت ایشان در مطالعه سخن گفته‌‌اند (خمینی، ۱/۱۰۷، ستوده و برادری، ۵۵)؛ چنان‌که ایشان در زمان مرجعیت سیدحسین بروجردی که مسئولیت رهبری مبارزه را نداشت، بسیاری از وقت خود را صرف مطالعه می‌کرد (ستوده و برادری، ۵۶ ـ ۵۷). ایشان در ۲۷سالگی نخستین کتاب خود با مضامین عرفانی را نگاشت (فهری، ۵) (← مقاله شرح دعاء السحر) و در ۴۲سالگی با وجود گرفتاری‌های فراوان علمی، با اطلاع از انتشار کتاب اسرار هزارساله حکمی‌زاده در ردّ اسلام و تشیع، به مدت دو ماه تمام درس‌های خود را تعطیل کرد و به نگارش کتاب کشف اسرار در رد ادعاهای این شخص پرداخت (سبحانی، ۴/۱۹۶) (← مقاله کشف اسرار) و پس از آن نیز کتاب‌های متعددی نگاشت. در مجموع آثار ایشان شامل تألیفات، تقریرات و شرح‌ها (به غیر از مجموعه صحیفه امام) به ۴۴ عنوان می‌رسد (مؤسسه تنظیم، کتابشناسی، ۶۷ ـ ۶۸) (← مقاله تألیفات و آثار).
امام‌خمینی خود کتابخانه‌ای را به نام کتابخانه ولی‌عصر(ع) برای مطالعه طلاب تأسیس کرده بود که روبه‌روی مدرسه حجتیه قرار داشت و بر لزوم استفاده طلاب از آن و عدم استفاده شخصی از آن تأکید داشت (صحیفه، ۲/۳۹۲)؛ اما پس از تبعید ایشان سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، در سال ۱۳۴۶ در بازرسی از خانه ایشان تمام مدارک و کتاب‌های شخصی ایشان و نیز کتاب‌های این کتابخانه که کتابخانه ولی‌عصر(ع) نام داشت، شامل ۹۸ جعبه محتوی ۷۳۵۰ جلد کتاب چاپی، یک جعبه محتوی ۳۴ جلد کتاب خطی و سه جعبه چوبی و مقوایی، حاوی اوراق متفرقه و آلبوم عکس و نامه بود، ضبط و به ساواک منتقل کرد. ساواک در سال ۱۳۴۹، درخواست کرد این کتاب‌ها به کتابخانه دانشگاه تهران یا کتابخانه ملی، تحویل داده شود (همو، سیر مبارزات امام، ۱۶/ ۴۶۸ ـ ۴۹۱، ۵۴۳، ۶۵۰ و ۶۸۴). ایشان در سال ۱۳۵۹ در گزارش اموال خود به قوه قضاییه برابر اصل ۱۴۲ قانون اساسی، به غارت کتاب‌های خود در رژیم پهلوی و اینکه نمی‌داند چه تعداد بوده اشاره کرده است؛ همچنین به چند جلد محدود کتاب که در تهران از سوی نویسنگان به ایشان هدیه شده است و اندک است (صحیفه، ۱۳/۵۲۳ ـ ۵۲۴).
امام‌خمینی بر ضرورت کتابخوانی تأکید (امین‌زاده، ۱/۵۱) و به اطرافیان نیز سفارش می‌کرد کتاب بخوانند (ستوده و برادری، ۱۶۷)؛ چنان‌که خود ایشان در روز اطلاع از درگذشت فرزند خود سیدمصطفی نیز ساعت مطالعه روزانه خود را تغییر نداد و طبق برنامه به مطالعه پرداخت (همان، ۵۸). سیداحمد خمینی، نیز از مطالعه امام‌خمینی و دامنه گسترده علایق ایشان از رمان و تاریخ تا کتاب‌های سیاسی سخن گفته است (۱/۱۰۷). ازجمله کتاب‌هایی که امام‌خمینی آنها را مطالعه و به دیگران نیز مطالعه آنها را توصیه کرد، می‌توان به کتاب‌های سیدمحمدباقر صدر (صحیفه، ۱۴/۲۸۰)، کتاب‌های سهروردی (همان، ۲۱/۲۲۴) و فصوص الحکمِ ابن‌عربی (همان، ۲۱/۲۳۷) و آثار مرتضی مطهری (همان، ۱۴/۳۲۵) (← مقاله مطهری، مرتضی) اشاره کرد. افزون بر کتاب‌های رایج حوزوی از دیگر آثاری که امام‌خمینی به مطالعه آنها پرداخت و اینجا و آنجا ذکر شده است، می‌توان به طهارة الاعراق ابن‌مسکویه (چهل حدیث، ۱۳۳)، اثولوجیای ارسطاطالیس‏ (آداب الصلاة، ۳۰۳)، اثر جامعه‌شناختی گوستاو لوبون، متفکر فرانسوی (صحیفه، ۱/۳۸۲)، ستایش از موش و گربه عبید زاکانی (همان، ۴/۳۴۱)، کتاب‌های ابوعلی‌سینا (همان، ۹/۴۳۲ و ۱۴/۳۶۱) و غرب‌زدگی جلال آل احمد (کیهان، ۳) (← مقاله آل‌احمد، جلال) اشاره کرد. ایشان در خرداد ۱۳۴۲ که در تهران در بازداشت بود، از دوست خود سیدمحمدصادق لواسانی دو کتاب مستدرک الوسائل (ج۳) و تاریخ مشروطیت سیداحمد کسروی را درخواست کرده است (صحیفه، ۲۱/۵۰۵) و در اول مرداد این سال مجموعه‌ای از کتاب‌های فقهی و اصولی خود را دریافت کرده است (همان، ۲۱/۵۰۷).
امام‌خمینی همچنین بر نگهداری، تأسیس و گسترش کتابخانه‌هایی نظیر کتابخانه سیدشهاب‌الدین مرعشی تأکید می‌کرد (صحیفه، ۲۱/۳۲۰) و طی حکمی از نخست‌وزیر وقت، میرحسین موسوی خواست هر گونه امکانات لازم را برای ارتقای وضعیت این کتابخانه فراهم کند (همان، ۲۱/۳۲۰). ایشان گاهی از سهم امام(ع) برای نشر کتاب‌های مذهبی بودجه‌ای اختصاص می‌داد (همان، ۳/۱۹۶).
امام‌خمینی به هدیه‌دادن کتاب نیز علاقه نشان می‌داد و کتاب آداب الصلاة را به سیده‌فاطمه طباطبایی (همان، ۱۹/۹۰) و سیداحمد خمینی (همان، ۱۹/۱۱۹) و صحیفه سجادیه را به سیدعلی خمینی (همان، ۲۱/۲۱۰) هدیه کرد. ایشان در وصیتنامه شخصی از وصی خود خواست تا در صورت بازگرداندن کتاب‌هایی که رژیم پهلوی از کتابخانه و خانه ایشان غارت کرده، کتاب‌های اهدایى نجفى مرعشى به کتابخانه ایشان برگردانده شود (همان، ۳/۲۹۲) و باقی کتاب‌ها را یا به همین کتابخانه یا دیگر کتابخانه‏ها واگذار کنند. ایشان همچنین کتاب‌هایى را که در نجف داشت، به وصی خود سیداحمد و نوه خود سیدحسین فرزند سیدمصطفی خمینی سپرد و از آنان خواست کتاب‌های مورد نیاز را استفاده و باقى را به کتابخانه‌ای واگذار کنند (همان، ۳/۲۹۳). ایشان به‌رغم اینکه عادت به نوشتن تقریظ و مقدمه بر کتاب‌های دیگران نداشت، اما بر کتاب پیام خون که دربردارنده بخشی از وصایای شهداست و از سوی بنیاد شهید انقلاب اسلامی منتشر شده مقدمه کوتاهی نوشته و از آنان تجلیل کرده و خود را در برابر آنان شرمنده شمرده است (همان، ۱۴/۳۱۰).
==پانویس==
{{پانویس}}
==منابع==
{{منابع}}
* قرآن کریم.
*  آذرنگ، عبدالحسین، نشر کتاب در ایران: سیر اجمالی تحول، مانع‌ها و چالش‌ها، مجله نامه فرهنگ، شماره ۴۴، ۱۳۸۱ش.
*  ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
*  امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ‌شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
*  امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
*  امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
*  امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
*  امانی، غفور، آشنایی با کتاب و کتابخانه و اصول کتابداری، اردبیل، شیخ‌صفی‌الدین، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
*  امین‌زاده، محمدرضا، قلمرو علم و دین و بینش امام‌خمینی، چاپ‌شده در مجموعه مقالات کنگره بین‌المللی امام‌خمینی و احیای تفکر دینی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
*  انصاری، حمید، حدیث بیداری، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ بیستم، ۱۳۸۰ش.
*  پژوهشگاه فرهنگ و هنر ارتباطات، گزارش فرهنگی کشور سال ۱۳۸۰، قم، صبح صادق، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
*  حری، عباس، دایرةالمعارف کتابداری و اطلاع‌رسانی، تهران، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
*  خانه کتاب، اسنادی از سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی در دوران پهلوی دوم، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
*  خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، تهران، دوستان و ناهید، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
*  خمینی، سیداحمد، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
*  دال، سوند، تاریخ کتاب (از کهن‌ترین دوران تا عصر حاضر)، ترجمه محمدعلی خاکساری، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
*  دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
*  رجبی، محمدحسن، کتابخانه در ایران، تهران، دفتر پژوهش‌های اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
*  رجبی، محمدحسن، مروری کوتاه بر تاریخ کتاب در ایران از آغاز تا کنون، تهران، اطلاعات، چاپ اول ۱۳۸۸ش.
*  رنجبری، محمد و علی‌محمد نیاکان، تحولات نشر کتاب در دهه ۷۰، تهران، مؤسسه خانه کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
*  سادات، مه‌لقا، کتاب و کتابخانه در ایران باستان، تهران، باز، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
*  سبحانی، جعفر، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
*  ستوده، امیررضا و احمد برادری، جلوه‌های معلمی امام‌خمینی، تهران، پنجره، ۱۳۷۸ش.
*  طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
*  طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
*  فهری، سیداحمد، مقدمه ترجمه کتاب شرح دعای سحر امام‌خمینی، تصحیح حسین استادولی تهران، فیض کاشانی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
*  کتانی، عبدالحی، التراتیب الاداریه، بیروت، دارالکتاب العربی، بی‌تا.
*  کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
*  کیهان، روزنامه، ۲۷/۲/۱۳۵۹ش.
*  گلی‌ زواره قمشه‌ای، غلامرضا، فرازهای فروزان، پژوهشی در سیره اخلاقی، تربیتی و عرفانی حضرت امام‌خمینی، قم، حضور، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
*  مدیر شانه‌چی، کاظم، کتاب و کتابخانه در اسلام (مجموعه مقالات)، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
*  مفضل‌بن‌عمر، توحید المفضل، تحقیق کاظم مظفر، قم، کتابفروشی داوری، چاپ سوم، بی‌تا.
*  منتظر قائم، مهدی، آزادی‌های شخصی و فکری (از نظر امام‌خمینی و مبانی فقهی آن)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
*  مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
*  مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، کتابشناسی مجموعه آثار امام‌خمینی (تالیفات، تقریرات و شروح)، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
*  مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، کرانه‌های نور، بررسی ۱۷۳ دستاورد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
*  مهر، خبرگزاری، پایگاه اطلاع‌رسانی، ۱۶/۲/۱۳۹۸ش.
*  نوری، محمد، محورریت کتاب در فرهنگ اسلامی، مجله کتاب‌های اسلامی، شماره ۲۶ و ۲۷، ۱۳۸۵ش.
*  همایون فرخ، رکن‌الدین، تاریخچه کتاب و کتابخانه در ایران از دوران باستان تا به امروز، مجله هنر و مردم، شماره ۴۴، ۱۳۴۵ش.
*  همایون فرخ، رکن‌الدین، تاریخچه کتاب و کتابخانه در ایران سیر تحول زبان و ادبیات و هنر در ایران باستان(۳)، مجله هنر و مردم، شماره ۴۵ ـ ۴۶، ۱۳۴۵ش.
{{پایان}}
محمدجعفر جواد

نسخهٔ ‏۱۰ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۸:۲۲

کتاب(۱)، ارزش کتابخوانی و معیار سودمندی و زیان‌آوری کتاب.

مفهوم‌شناسی

کتاب به معنای نوشتن (دهخدا، ۱۱/۱۶۰۱۰) و اسم برای مجموعه نوشته‌ها است (ابن‌منظور، ۱/۶۹۸) و در اصطلاح به برگه‌های چاپ‌شده یا گردآمده در یک مجلد که به هم چسبیده یا ته‌دوزی شده باشد و نیز به مجموعه خطی یا چاپی گفته می‌شود (دهخدا، ۱۱/۱۶۰۱۰).

پیشینه و جایگاه

در خط و کتاب، مصریان باستان پیشرو بوده‌اند. آنان با استفاده از ساقه نی بر روی پاپیروس می‌نوشتند (دال، ۳۳ ـ ۳۵). کهن‌‌ترین برگه‌های پاپیروس متعلق به قرن چهارم پیش از میلاد است (همان، ۴۵). در چین باستان نیز کتاب‌های چوبی و پس از آن کتاب‌های ابریشمی برای نوشتن به کار می‌رفت (همان، ۴۰ ـ ۴۱). در تمدن بابل و آشور از لوح‌های گلی استفاده می‌شد (همان، ۴۲ و ۵۳) و شاید نخستین شکل نظام‌مند کتابت، در این لوح‌های گلی باشد (سادات، ۷۸)؛ چنان‌که پوست درخت، پارچه و پوست حیوانات نیز برای نوشتن استفاده می‌شده است (دال، ۴۴). پس از این نوع نوشتن‌ها، در سال ۱۰۵ میلادی در چین کاغذ اختراع شد (همان، ۶۷ ـ ۶۸) و بعدها به دست مسلمانان وارد اروپا شد (همان، ۸۰).

ایرانیان باستان نوشته‌های خود را روی سنگ کنده‌کاری می‌کردند یا بر روی لوح‌های زرین و سیمین می‌نوشتند. گاه نیز از پوست دباغی‌شده گاو برای نوشتن استفاده می‌کردند (رجبی، مروری کوتاه، ۱۱). ایرانیان برای نخستین ‌بار در دوران هخامنشیان اوستا را جمع‌آوری و تبدیل به کتاب کردند و برای هر کتاب آن عنوان «نسک» به معنای یک جلد را برگزیدند (همایون فرخ، ۴۵ ـ ۴۶/۳۳). گفته شده از دوران ساسانیان ۸۲ جلد کتاب درباره امور مذهبی، نُه جلد کتاب درباره شکار و پند و هفتاد جلد درباره فنون و علوم دیگر باقی مانده است (همو، ۴۴/۲۱).

با ظهور اسلام کتابِ قرآن معجزه رسالت پیامبر اکرم(ص) معرفی شد (امانی، ۴). خداوند در قرآن کریم به قلم و کتابت سوگند یاد کرد (قلم، ۱؛ ← طباطبایی، ۱۹/۳۶۸) و قرآن را کتاب خدا شناساند (کهف، ۲۷). در زمان پیامبر(ص) کاتبان وحی ازجمله امیرالمؤمنین علی(ع) آیات الهی را ثبت و ضبط و کتاب «قرآن» را تدوین کردند (کتانی، ۱/۱۱۵ ـ ۱۱۶).

از نخستین قرن‌های اسلامی بسیاری از مسلمانان، ازجمله ایرانیان به کسب علم و دانش و تألیف و تصنیف پرداختند و صنعت کاغذسازی که ماده اصلی کتاب بود در بسیاری از شهرهای ایران رواج یافت (رجبی، کتابخانه در ایران، ۲۵). با گسترش تألیف و تصنیف در میان مسلمانان، تأسیس کتابخانه نیز در دستور کار قرار گرفت و نخستین کتابخانه‌ عمومی مسلمانان با نام کتابخانه بیت‌الحکمه در بغداد به دستور هارون‌الرشید و به همت مأمون عباسی ساخته شد (مدیر شانه‌چی، ۷۲).

نشر گسترده کتاب در ایران عملا پس از ورود نخستین دستگاه‌های چاپ در عصر صفویه آغاز شد. پس از آن در عصر قاجار چند چاپخانه سنگی و سربی تأسیس شد که به کار چاپ و نشر می‌پرداختند (رنجبری، ۴). با سقوط قاجار دوره تازه‌ای در فعالیت‌های چاپی ایران شکل گرفت که بر چاپ کتاب تأثیر زیادی گذاشت (آذرنگ، ۹۳ ـ ۹۴). استبداد سیاسی و خفقان فکری در دوره حکومت پهلوی، جامعه آن روز را در آزادی نوشتن، تألیف، ترجمه و به طور کلی گسترش امر چاپ و نشر کتاب در تنگنا گذاشته بود (رنجبری، ۵)؛ ازجمله در این دوران چاپ و انتشار کتاب‌های امام‌خمینی حتی توضیح المسائل ممنوع بود و در برخی موارد، کتاب‌های ایشان به نام افراد دیگر به چاپ می‌رسید (خانه کتاب، ۱/۴۷۵ و ۲/۷۰۰ و ۷۲۳).

از سوی دیگر، واژه کتاب در مجموع ۲۵۷ بار در قرآن به‌کار رفته و دارای معانی گوناگونی چون نامِ قرآن کریم، تورات، انجیل، نامه اعمال خلایق، لوح محفوظ و غیره است (خرمشاهی، ۲/۱۸۶۳ ـ ۱۸۶۴). خداوند متعال مجموعه آیات قرآن کریم را «کتاب» خوانده است (بقره، ۲ و ۴۴؛ فصلت، ۳؛ احقاف، ۱۲). پیامبران(ع) نیز همراه با «کتاب» به پیامبری برگزیده شده‌اند (حدید، ۲۵). پیامبر اکرم(ص) در آغاز بعثت به خواندن امر شد (علق، ۱) و خداوند به قلم سوگند خورد (قلم، ۱)؛ از این‌رو با تأکیدهای خداوند و پیامبر(ص)، فرهنگ شفاهی جاهلی به فرهنگ کتاب‌محور تبدیل شد و به‌تدریج تمدن اسلامی بر مبنای کتاب شکل گرفت؛ بنابراین فرهنگ اسلامی فرهنگی کتاب‌محور است (نوری، ۱۱).

احادیثی نیز درباره کتاب و کتابت وجود دارد که لحن و ادبیات آنها به گونه‌ای است که مسلمانان را به خواندن، نوشتن و دانش‌آموختن تشویق می‌کنند (کلینی، ۱/۵۲؛ نوری، ۲۱). امام‌صادق(ع) کتاب را اسم اکبر خداوند دانسته که در نهاد انبیا(ع) به ودیعه گذاشته شده است (کلینی، ۱/۲۹۳؛ طریحی، ۲/۱۵۴ و ۴/۲۸۶). در حدیث دیگری آمده است که کتابت و نگارش از مواردی است که خداوند به انسان ارزانی کرده تا اخبار گذشتگان را برای آیندگان و خبرهای بازماندگان را برای کسانی که حضور ندارند، بنویسند (مفضل، ۷۹ ـ ۸۰).

معیارهای کتاب مفید

امام‌خمینی، از نگاه تربیت دینی، به صورت کلی معیارهای کتاب‌‌های مطلوب را آن می‌دانست که به تزکیه و تهذیب نفس منجر شوند (صحیفه، ۸/۲۵۵)، احکام و نکته‌های اخلاقی را به طور مکرر برای مخاطبان شرح دهند (همان، ۲/۲۵۳ ـ ۲۵۴) و بتوانند پرسش‌های دینی را به صورتی غیر شبهه‌ناک پاسخ گویند (همان، ۱۷/۲۱۹).

امام‌خمینی درباره نوع کتاب‌هایی که چاپ می‌شد بسیار حساس و تأکید داشت پیش از نشر کتاب باید یک گروه اهل علم و متخصص بر محتوای کتاب نظارت دقیق داشته باشند. کار این گروه علاوه بر ارزش زیاد، بسیار حساس است؛ زیرا لغزش آنان به نشر آثار انحرافی می‌انجامد (همان، ۱۳/۴۷۵)؛ چنان‌که به برخی کتاب‌هایی که هیئت‌های گزینش سراسر کشور به بهانه پرسش‌های دینى و ایدئولوژى اسلامى منتشر کرده بودند و سرشار از پرسش‌های غیر مربوط به اسلام و احیاناً مستهجن بود، شدیدآً اعتراض کرد و دستور جمع‌آوری آن کتاب‌ها و انحلال آن هیئت‌ها را صادر کرد‏ (همان، ۱۷/۲۱۹).

در نگاه امام‌خمینی معیار شناخت کتاب مضر آن است که جامعه را به سوی تباهی، غرب‌زدگی و رشد دیکتاتوری می‌برد (همان، ۹/۴۷۰) یا به تفرقه دینی می‌انجامد (همان، ۲۰/۱۲۱). به طور کلی ایشان «کتب ضلال» را کتاب‌های مضر به حال جامعه می‌دانست. فقیهان درباره «کتب ضلال» بحث کرده‌اند و نگهداری، مطالعه، تدریس و تکثیر آن را اجمالاً حرام دانسته‌اند (منتظر قائم، ۱۱۷). از نظر امام‌خمینی نگهداری کتب ضلال و نسخه‌برداری و تکثیر و خواندن و درس‌گرفتن و تدریس آنها اگر هدف صحیحى در آن نباشد، حرام است (تحریر الوسیله، ۱/۴۷۳)؛ چنان‌که روشن‌ترین مصداق کتب ضلال، کتاب آیات شیطانی نوشته سلمان رشدی است که امام‌خمینی حکم به قتل وی را داد (صحیفه، ۲۱/۲۶۳) (← مقاله رشدی، سلمان).

امام‌خمینی از نظر مصداقی، غنى‌ترین کتاب عالم در تعلیم و تربیت را ‏کتاب قرآن می‌دانست (همان، ۱۵/۴۱۵)؛ زیرا در نگاه ایشان قرآن کریم کتاب زندگی (همان، ۲۱/۷۸ و ۳۹۵)، انسان‌سازی (همان، ۳/۲۳۰؛ ۴/۴۴۸؛ ۶/۴۲ و ۷/۴۱۵)، تحرک و جنبش (همان، ۸/۱۸۷)، حرکت‌بخش از طبیعت به غیب، از مادیت به معنویت و حرکت‌بخش در راه عدالت (همان، ۸/۲۹۱) است؛ به گونه‌ای که عرب پیش از اسلام را به حرکت درآورد (همان، ۴/۹۹) (← مقاله قرآن)؛ چنان‌که نهج البلاغه نیز کتاب است که ایشان آن را از مفیدترین کتاب‌ها شمرده و آن را نازله روح امیرالمؤمنین(ع) براى تعلیم و تربیت خفتگان در بستر منیت و در حجاب خودخواهى و مجموعه‌ای شفابخش براى دردهاى فردى و اجتماعى شمرده است و ابعادى به اندازه یک انسان و یک جامعه بزرگ انسانى دارد (همان، ۱۴/۳۴۸). صحیفه سجادیه نیز که در نگاه ایشان نمونه کامل قرآن صاعد و بزرگ‌ترین مناجات عرفانى در خلوتگاه انسان است (صحیفه، ۲۱/۲۰۹) و مفاتیح الجنان شیخ‌عباس قمی (همان، ۱۳/۳۲) نیز از کتاب‌های مورد اهتمام ایشان بوده است.

وضع کمی و کیفی کتاب

بررسی‌ها و آمارهای رسمی نشان می‌دهد در سال‌های آغازین دهه ۱۳۴۰، به طور متوسط هفتصد عنوان کتاب در سال و در سال‌های آغازین دهه ۱۳۵۰ به طور متوسط ۲۷۰۰ عنوان کتاب در سال انتشار یافت (رنجبری، ۶)؛ اما پس از انقلاب اسلامی (غیر از سال ۱۳۵۷) تا پایان دهه شصت که رویدادهایی چون جنگ تحمیلی، انقلاب فرهنگی و تعطیلی موقت دانشگاه‌ها، محدودیت‌های فنی، چاپ و نشر کتاب را با فراز و نشیب‌هایی روبه‌رو کرد، آمارهای رسمی از روند رو به رشد انتشار کتاب سخن می‌گویند (همان، ۷)؛ چنان‌که در سال ۱۳۷۰، ۷۵۱۶ عنوان کتاب منتشر شد (همان، ۱۴)، در سال ۱۳۸۰ این رقم به ۳۱۶۱۳ عنوان (پژوهشگاه فرهنگ، ۵) و در سال ۱۳۸۶ به ۵۴۶۱۱ عنوان افزایش یافت (رجبی، مروری کوتاه، ۵۸). همچنین در سال ۱۳۷۰، ۵۳۸ کتابخانه عمومی در سراسر کشور وجود داشت (رنجبری، ۲۱۲) که این رقم بر اساس اعلام پایگاه رسمی اینترنتی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در سال ۱۳۹۳ به ۲۱۶۵ رسید. در مجموع طی آماری که در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شد، مجموع کتاب‌های چاپ اول دهه نخست ۲۲۴۸۴ عنوان، دهه دوم ۴۵۶۸۷ عنوان، دهه سوم ۱۹۵۶۴۷ عنوان و دهه چهارم ۴۰۳۴۲۶ عنوان کتاب در حوزه‌های مختلف است؛ در کنار تجدید چاپ‌ها که به همین نسبت افزایش داشته است (مهر، ۲۹/۸/۱۳۹۷).

افزون بر رشد کمّی وضع کتاب و کتابخانه‌ها در پس از انقلاب، محتوای کتاب‌ها نیز تغییر یافت. پس از انقلاب اسلامی، نه تنها بساط کتاب‌های فاسد و ضد اسلام و قرآن برچیده شد، بلکه کتاب‌های زیادی با موضوعات گوناگون قرآنی، اخلاقی، اعتقادی، تاریخ اسلام و مسائل تربیتی و پرورشی چاپ و منتشر شد. چاپ دانشنامه‌های بزرگ از دیگر اقدام‌هایی بود که پس از انقلاب صورت گرفت (حری، ۱/۸۲۳). از سوی دیگر، در زمینه‌های کتاب کودک تحول زیادی رخ داد و کتاب‌های اسلامی فراوانی در موضوع‌های مختلف و فراخور نیاز کودکان، در قالب داستان و شعر تألیف و منتشر شد (مؤسسه فرهنگی قدر، ۱/۴۷۹).

یکی از اشکالات کلی امام‌خمینی به وضع نشر در دوره پهلوی نبود آزادی برای نشر کتاب سالم، بی‌توجهی به کتاب و کمبود مراکز نشر و کتابخوانی، به گونه‌ای که مراکز فساد و مشروب‌فروشی‌ بیشتر از کتاب‌فروشی و کتابخانه بود (همان، ۳/۴۰۴؛ ۴/۲۰۱، ۳۹۸ و ۶/۱۵). دیگر اینکه بر خلاف قانون اساسى و پشتیبانی دولت، نوشته‌های گمراه‌کننده و مخالف با نص قرآن و دین مقدس منتشر مى‏شد؛ ازجمله کتاب انتقاد که بر رد قرآن مجید نوشته شد؛ اما دولت کسى را بازخواست نکرد (صحیفه، ۱/۲۶۲).

امام‌خمینی بارها به کتاب‌هایی که مروج فرهنگ غرب بودند، ازجمله کتاب منسوب به محمدرضا پهلوی به نام مأموریت برای وطنم انتقاد می‌کرد (همان، ۲/۴۵۱؛ ۳/۵۰۸ و ۴/۶۳، ۳۸۲). در این کتاب به‌خصوص در چاپ ابتدایی که پس از مدتی جمع شد و با اصلاحاتی دوباره به چاپ رسید، وابستگی محمدرضا پهلوی به بیگانگان به‌خوبی از زبان خود او بیان شده بود (همان، ۶/۲۲۵). ایشان با انتقاد از رویکرد خودباختگی فرهنگی و غرب‌گرایی در رژیم پهلوی، معتقد بود در حالی‌که غربیان حاضر نیستند از زبان و لغت فارسی استفاده کنند، برخی نویسندگان در ایران برای نشر کتاب باید رویکرد غربی داشته باشند (همان، ۹/۴۶۰ و ۱۱/۲۲۷) (← مقاله غرب‌زدگی).

محتوای کتاب‌های درسی نیز در دوران پیش از انقلاب مطلوب نبود، به گونه‌ای که امام‌خمینی تنها چند روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستور داد کتاب‌هاى درسى در تمامی پایه‌ها را تغییر اساسى دهند و آنچه از عکس و مطالبى که به نفع استعمار و استبداد است تصفیه و دروس انقلابى و اسلامى که فرزندان کشور را بیدار و جوانان را مستقل و آزاده بار آورد، جایگزین آن کنند (صحیفه، ۶/۱۹۴). ‏ ایشان برای نظارت بر محتوای کتاب‌های درسی به رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی وقت مأموریت داد تا برای جلوگیرى از تحریف تاریخ بر تدوین کتاب‌هاى درسى نظارت کند و گزارش آن را به ایشان بدهد (همان، ۲۱/۲۹۴ ـ ۲۹۶). سیره امام‌خمینی: همه کسانی که با امام‌خمینی ارتباط نزدیک داشته‌اند از علاقه و جدیت ایشان در مطالعه سخن گفته‌‌اند (خمینی، ۱/۱۰۷، ستوده و برادری، ۵۵)؛ چنان‌که ایشان در زمان مرجعیت سیدحسین بروجردی که مسئولیت رهبری مبارزه را نداشت، بسیاری از وقت خود را صرف مطالعه می‌کرد (ستوده و برادری، ۵۶ ـ ۵۷). ایشان در ۲۷سالگی نخستین کتاب خود با مضامین عرفانی را نگاشت (فهری، ۵) (← مقاله شرح دعاء السحر) و در ۴۲سالگی با وجود گرفتاری‌های فراوان علمی، با اطلاع از انتشار کتاب اسرار هزارساله حکمی‌زاده در ردّ اسلام و تشیع، به مدت دو ماه تمام درس‌های خود را تعطیل کرد و به نگارش کتاب کشف اسرار در رد ادعاهای این شخص پرداخت (سبحانی، ۴/۱۹۶) (← مقاله کشف اسرار) و پس از آن نیز کتاب‌های متعددی نگاشت. در مجموع آثار ایشان شامل تألیفات، تقریرات و شرح‌ها (به غیر از مجموعه صحیفه امام) به ۴۴ عنوان می‌رسد (مؤسسه تنظیم، کتابشناسی، ۶۷ ـ ۶۸) (← مقاله تألیفات و آثار).

امام‌خمینی خود کتابخانه‌ای را به نام کتابخانه ولی‌عصر(ع) برای مطالعه طلاب تأسیس کرده بود که روبه‌روی مدرسه حجتیه قرار داشت و بر لزوم استفاده طلاب از آن و عدم استفاده شخصی از آن تأکید داشت (صحیفه، ۲/۳۹۲)؛ اما پس از تبعید ایشان سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، در سال ۱۳۴۶ در بازرسی از خانه ایشان تمام مدارک و کتاب‌های شخصی ایشان و نیز کتاب‌های این کتابخانه که کتابخانه ولی‌عصر(ع) نام داشت، شامل ۹۸ جعبه محتوی ۷۳۵۰ جلد کتاب چاپی، یک جعبه محتوی ۳۴ جلد کتاب خطی و سه جعبه چوبی و مقوایی، حاوی اوراق متفرقه و آلبوم عکس و نامه بود، ضبط و به ساواک منتقل کرد. ساواک در سال ۱۳۴۹، درخواست کرد این کتاب‌ها به کتابخانه دانشگاه تهران یا کتابخانه ملی، تحویل داده شود (همو، سیر مبارزات امام، ۱۶/ ۴۶۸ ـ ۴۹۱، ۵۴۳، ۶۵۰ و ۶۸۴). ایشان در سال ۱۳۵۹ در گزارش اموال خود به قوه قضاییه برابر اصل ۱۴۲ قانون اساسی، به غارت کتاب‌های خود در رژیم پهلوی و اینکه نمی‌داند چه تعداد بوده اشاره کرده است؛ همچنین به چند جلد محدود کتاب که در تهران از سوی نویسنگان به ایشان هدیه شده است و اندک است (صحیفه، ۱۳/۵۲۳ ـ ۵۲۴).

امام‌خمینی بر ضرورت کتابخوانی تأکید (امین‌زاده، ۱/۵۱) و به اطرافیان نیز سفارش می‌کرد کتاب بخوانند (ستوده و برادری، ۱۶۷)؛ چنان‌که خود ایشان در روز اطلاع از درگذشت فرزند خود سیدمصطفی نیز ساعت مطالعه روزانه خود را تغییر نداد و طبق برنامه به مطالعه پرداخت (همان، ۵۸). سیداحمد خمینی، نیز از مطالعه امام‌خمینی و دامنه گسترده علایق ایشان از رمان و تاریخ تا کتاب‌های سیاسی سخن گفته است (۱/۱۰۷). ازجمله کتاب‌هایی که امام‌خمینی آنها را مطالعه و به دیگران نیز مطالعه آنها را توصیه کرد، می‌توان به کتاب‌های سیدمحمدباقر صدر (صحیفه، ۱۴/۲۸۰)، کتاب‌های سهروردی (همان، ۲۱/۲۲۴) و فصوص الحکمِ ابن‌عربی (همان، ۲۱/۲۳۷) و آثار مرتضی مطهری (همان، ۱۴/۳۲۵) (← مقاله مطهری، مرتضی) اشاره کرد. افزون بر کتاب‌های رایج حوزوی از دیگر آثاری که امام‌خمینی به مطالعه آنها پرداخت و اینجا و آنجا ذکر شده است، می‌توان به طهارة الاعراق ابن‌مسکویه (چهل حدیث، ۱۳۳)، اثولوجیای ارسطاطالیس‏ (آداب الصلاة، ۳۰۳)، اثر جامعه‌شناختی گوستاو لوبون، متفکر فرانسوی (صحیفه، ۱/۳۸۲)، ستایش از موش و گربه عبید زاکانی (همان، ۴/۳۴۱)، کتاب‌های ابوعلی‌سینا (همان، ۹/۴۳۲ و ۱۴/۳۶۱) و غرب‌زدگی جلال آل احمد (کیهان، ۳) (← مقاله آل‌احمد، جلال) اشاره کرد. ایشان در خرداد ۱۳۴۲ که در تهران در بازداشت بود، از دوست خود سیدمحمدصادق لواسانی دو کتاب مستدرک الوسائل (ج۳) و تاریخ مشروطیت سیداحمد کسروی را درخواست کرده است (صحیفه، ۲۱/۵۰۵) و در اول مرداد این سال مجموعه‌ای از کتاب‌های فقهی و اصولی خود را دریافت کرده است (همان، ۲۱/۵۰۷).

امام‌خمینی همچنین بر نگهداری، تأسیس و گسترش کتابخانه‌هایی نظیر کتابخانه سیدشهاب‌الدین مرعشی تأکید می‌کرد (صحیفه، ۲۱/۳۲۰) و طی حکمی از نخست‌وزیر وقت، میرحسین موسوی خواست هر گونه امکانات لازم را برای ارتقای وضعیت این کتابخانه فراهم کند (همان، ۲۱/۳۲۰). ایشان گاهی از سهم امام(ع) برای نشر کتاب‌های مذهبی بودجه‌ای اختصاص می‌داد (همان، ۳/۱۹۶).

امام‌خمینی به هدیه‌دادن کتاب نیز علاقه نشان می‌داد و کتاب آداب الصلاة را به سیده‌فاطمه طباطبایی (همان، ۱۹/۹۰) و سیداحمد خمینی (همان، ۱۹/۱۱۹) و صحیفه سجادیه را به سیدعلی خمینی (همان، ۲۱/۲۱۰) هدیه کرد. ایشان در وصیتنامه شخصی از وصی خود خواست تا در صورت بازگرداندن کتاب‌هایی که رژیم پهلوی از کتابخانه و خانه ایشان غارت کرده، کتاب‌های اهدایى نجفى مرعشى به کتابخانه ایشان برگردانده شود (همان، ۳/۲۹۲) و باقی کتاب‌ها را یا به همین کتابخانه یا دیگر کتابخانه‏ها واگذار کنند. ایشان همچنین کتاب‌هایى را که در نجف داشت، به وصی خود سیداحمد و نوه خود سیدحسین فرزند سیدمصطفی خمینی سپرد و از آنان خواست کتاب‌های مورد نیاز را استفاده و باقى را به کتابخانه‌ای واگذار کنند (همان، ۳/۲۹۳). ایشان به‌رغم اینکه عادت به نوشتن تقریظ و مقدمه بر کتاب‌های دیگران نداشت، اما بر کتاب پیام خون که دربردارنده بخشی از وصایای شهداست و از سوی بنیاد شهید انقلاب اسلامی منتشر شده مقدمه کوتاهی نوشته و از آنان تجلیل کرده و خود را در برابر آنان شرمنده شمرده است (همان، ۱۴/۳۱۰).

پانویس

منابع

  • قرآن کریم.
  • آذرنگ، عبدالحسین، نشر کتاب در ایران: سیر اجمالی تحول، مانع‌ها و چالش‌ها، مجله نامه فرهنگ، شماره ۴۴، ۱۳۸۱ش.
  • ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ‌شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امانی، غفور، آشنایی با کتاب و کتابخانه و اصول کتابداری، اردبیل، شیخ‌صفی‌الدین، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
  • امین‌زاده، محمدرضا، قلمرو علم و دین و بینش امام‌خمینی، چاپ‌شده در مجموعه مقالات کنگره بین‌المللی امام‌خمینی و احیای تفکر دینی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • انصاری، حمید، حدیث بیداری، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ بیستم، ۱۳۸۰ش.
  • پژوهشگاه فرهنگ و هنر ارتباطات، گزارش فرهنگی کشور سال ۱۳۸۰، قم، صبح صادق، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • حری، عباس، دایرةالمعارف کتابداری و اطلاع‌رسانی، تهران، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • خانه کتاب، اسنادی از سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی در دوران پهلوی دوم، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
  • خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، تهران، دوستان و ناهید، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • خمینی، سیداحمد، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • دال، سوند، تاریخ کتاب (از کهن‌ترین دوران تا عصر حاضر)، ترجمه محمدعلی خاکساری، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • رجبی، محمدحسن، کتابخانه در ایران، تهران، دفتر پژوهش‌های اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • رجبی، محمدحسن، مروری کوتاه بر تاریخ کتاب در ایران از آغاز تا کنون، تهران، اطلاعات، چاپ اول ۱۳۸۸ش.
  • رنجبری، محمد و علی‌محمد نیاکان، تحولات نشر کتاب در دهه ۷۰، تهران، مؤسسه خانه کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • سادات، مه‌لقا، کتاب و کتابخانه در ایران باستان، تهران، باز، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
  • سبحانی، جعفر، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • ستوده، امیررضا و احمد برادری، جلوه‌های معلمی امام‌خمینی، تهران، پنجره، ۱۳۷۸ش.
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
  • فهری، سیداحمد، مقدمه ترجمه کتاب شرح دعای سحر امام‌خمینی، تصحیح حسین استادولی تهران، فیض کاشانی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • کتانی، عبدالحی، التراتیب الاداریه، بیروت، دارالکتاب العربی، بی‌تا.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • کیهان، روزنامه، ۲۷/۲/۱۳۵۹ش.
  • گلی‌ زواره قمشه‌ای، غلامرضا، فرازهای فروزان، پژوهشی در سیره اخلاقی، تربیتی و عرفانی حضرت امام‌خمینی، قم، حضور، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • مدیر شانه‌چی، کاظم، کتاب و کتابخانه در اسلام (مجموعه مقالات)، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • مفضل‌بن‌عمر، توحید المفضل، تحقیق کاظم مظفر، قم، کتابفروشی داوری، چاپ سوم، بی‌تا.
  • منتظر قائم، مهدی، آزادی‌های شخصی و فکری (از نظر امام‌خمینی و مبانی فقهی آن)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، کتابشناسی مجموعه آثار امام‌خمینی (تالیفات، تقریرات و شروح)، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، کرانه‌های نور، بررسی ۱۷۳ دستاورد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • مهر، خبرگزاری، پایگاه اطلاع‌رسانی، ۱۶/۲/۱۳۹۸ش.
  • نوری، محمد، محورریت کتاب در فرهنگ اسلامی، مجله کتاب‌های اسلامی، شماره ۲۶ و ۲۷، ۱۳۸۵ش.
  • همایون فرخ، رکن‌الدین، تاریخچه کتاب و کتابخانه در ایران از دوران باستان تا به امروز، مجله هنر و مردم، شماره ۴۴، ۱۳۴۵ش.
  • همایون فرخ، رکن‌الدین، تاریخچه کتاب و کتابخانه در ایران سیر تحول زبان و ادبیات و هنر در ایران باستان(۳)، مجله هنر و مردم، شماره ۴۵ ـ ۴۶، ۱۳۴۵ش.

محمدجعفر جواد