کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''سیدمصطفی خمینی'''، فرزند ارشد [[امام‌خمینی]]، فقیه مبارز و [[تفسیر|مفسر قرآن]].
'''سیدمصطفی خمینی'''، فرزند ارشد [[امام‌خمینی]]، فقیه مبارز و [[تفسیر|مفسر قرآن]].
==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
سیدمصطفی خمینی با نام مصطفوی در شناسنامه، فرزند بزرگ امام‌خمینی، چنان‌که امام‌خمینی نوشته‌است، در آذر ۱۳۰۹ش برابر ۱۲رجب ۱۳۴۹ق در قم به دنیا آمد؛ ولی تاریخ تولد وی در شناسنامه ۱۳۱۰ و تاریخ صدور آن ۱۳۱۳ ثبت شده‌است (روحانی، ۱/۴۴). نام وی را سیدمحمد و لقبش را برای زنده نگه‌داشتن یاد پدربزرگ شهیدش، مصطفی و کنیه‌اش را سیدابوالحسن گذاشتند؛ ولی نام رسمی وی در شناسنامه سیدمصطفی است.<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۲۹/۱.</ref> امام‌خمینی در سفر به [[حج]]، در نامه‌ای سراسر عاطفی که از بیروت به همسر خود، [[خدیجه ثقفی]] نگاشته، به دلتنگی خود درباره فرزندش سیدمصطفی نیز که در آن زمان سه‌ساله بود اشاره کرده‌است (۱/۲). وی دیرتر از حد معمول زبان باز کرد، به طوری که تا چهارسالگی تنها چند کلمه را می‌توانست بگوید.<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۲۹/۱.</ref> در شش‌سالگی او را به مکتبخانه‌ای که نزدیک خانه امام‌خمینی بود فرستادند و این کار در بهبودی حرف‌زدن وی اثرگذار بود.<ref>ثقفی، از چشم مادر.</ref>
سیدمصطفی خمینی با نام مصطفوی در شناسنامه، فرزند بزرگ امام‌خمینی، چنان‌که امام‌خمینی نوشته‌است، در آذر ۱۳۰۹ش برابر ۱۲رجب ۱۳۴۹ق در قم به دنیا آمد؛ ولی تاریخ تولد وی در شناسنامه ۱۳۱۰ و تاریخ صدور آن ۱۳۱۳ ثبت شده‌است.<ref>روحانی، یادها و یادمان‌ها، ۴۴/۱.</ref> نام وی را سیدمحمد و لقبش را برای زنده نگه‌داشتن یاد پدربزرگ شهیدش، مصطفی و کنیه‌اش را سیدابوالحسن گذاشتند؛ ولی نام رسمی وی در شناسنامه سیدمصطفی است.<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۲۹/۱.</ref> امام‌خمینی در سفر به [[حج]]، در نامه‌ای سراسر عاطفی که از بیروت به همسر خود، [[خدیجه ثقفی]] نگاشته، به دلتنگی خود درباره فرزندش سیدمصطفی نیز که در آن زمان سه‌ساله بود اشاره کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱.</ref> وی دیرتر از حد معمول زبان باز کرد، به طوری که تا چهارسالگی تنها چند کلمه را می‌توانست بگوید.<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۲۹/۱.</ref> در شش‌سالگی او را به مکتبخانه‌ای که نزدیک خانه امام‌خمینی بود فرستادند و این کار در بهبودی حرف‌زدن وی اثرگذار بود.<ref>ثقفی، از چشم مادر.</ref>
==تحصیلات==
==تحصیلات==
سیدمصطفی تحصیلات ابتدایی خود را تا پایان دوره ششم در مدارس باقریه و سنایی قم به پایان برد<ref>کاهه، سیدمصطفی مصطفوی خمینی، ۳۶۰/۱.</ref> و پس از مدتی ترک تحصیل،<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۳۰/۱.</ref> در سال ۱۳۲۴ در پانزده‌سالگی به انتخاب خود و تشویق و راهنمایی پدر به فراگیری علوم حوزوی روی آورد.<ref>ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۲۳ - ۲۴.</ref>
سیدمصطفی تحصیلات ابتدایی خود را تا پایان دوره ششم در مدارس باقریه و سنایی قم به پایان برد<ref>کاهه، سیدمصطفی مصطفوی خمینی، ۳۶۰/۱.</ref> و پس از مدتی ترک تحصیل،<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۳۰/۱.</ref> در سال ۱۳۲۴ در پانزده‌سالگی به انتخاب خود و تشویق و راهنمایی پدر به فراگیری علوم حوزوی روی آورد.<ref>ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۲۳ - ۲۴.</ref>


او پس از فراگیری ادبیات عرب و خواندن کتاب‌های مقدماتی نزد پدر خود و جعفر سبحانی و دیگر استادان [[حوزه علمیه قم|حوزه]] در هفده‌سالگی معمم شد.<ref>میری، نگاهی به زندگی علمی و آثار شهید آقامصطفی خمینی، ۳۵۶ ـ ۳۵۷؛ ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۲۹ - ۳۰.</ref> امام‌خمینی در مراسم جشن عمامه‌گذاری وی گروهی از دوستان خود را دعوت کرد و با تشریفات و خواندن دعاهای ویژه، عمامه بر سر وی نهاد.<ref>مصطفوی، سیده‌فریده، مصاحبه، ۳۷۶/۲.</ref>
او پس از فراگیری ادبیات عرب و خواندن کتاب‌های مقدماتی نزد پدر خود و جعفر سبحانی و دیگر استادان [[حوزه علمیه قم|حوزه]] در هفده‌سالگی معمم شد.<ref>میری، نگاهی به زندگی علمی و آثار شهید آقامصطفی خمینی، ۳۵۶ ـ ۳۵۷؛ ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۲۹ - ۳۰.</ref> امام‌خمینی در مراسم جشن عمامه‌گذاری وی گروهی از دوستان خود را دعوت کرد و با تشریفات و خواندن دعاهای ویژه، عمامه بر سر وی نهاد.<ref>مصطفوی، یادها و یادمان‌ها، ۳۷۶/۲.</ref>


وی افزون بر فهم خوب و دقت بسیار، دارای حافظه خوبی بود، به‌‎ گونه‌ای که همه الفیه ابن‌مالک، قسمتی از اشعار منظومه و برخی کتب دیگر را حفظ بود (سبحانی، ۸۴). وی درس‌های دوره سطح را نزد مرتضی حائری یزدی، محمد صدوقی، سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، سیدرضا صدر و محمدجواد اصفهانی فرا گرفت و در ۲۲سالگی این دوره‌ را به پایان برد؛<ref>ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۲۴ - ۲۵؛ کاهه، سیدمصطفی مصطفوی خمینی، ۳۶۰/۱؛ راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۶ ـ ۲۵.</ref> سپس در درس‌های خارج فقه و اصول سیدمحمد حجت کوه‌کمره‌ای، سیدحسین بروجردی و سیدمحمد محقق داماد و امام‌خمینی شرکت کرد (ملایی‌پور، ۲۴). وی که علاقه‌مند به فراگیری علوم غریبه نیز بود، به شهرستان ابهر رفت و با مدتی اقامت در آن شهر این علوم را از شیخ‌زین‌العابدین معروف به امام ابهری (درگذشت ۱۳۸۹ق) که از استادان بزرگ این فن بود فرا گرفت.<ref> جلالی، سیری در تفسیر القرآن الکریم، ۱۹۹.</ref>
وی افزون بر فهم خوب و دقت بسیار، دارای حافظه خوبی بود، به‌‎ گونه‌ای که همه الفیه ابن‌مالک، قسمتی از اشعار منظومه و برخی کتب دیگر را حفظ بود (سبحانی، ۸۴). وی درس‌های دوره سطح را نزد مرتضی حائری یزدی، محمد صدوقی، سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، سیدرضا صدر و محمدجواد اصفهانی فرا گرفت و در ۲۲سالگی این دوره‌ را به پایان برد؛<ref>ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۲۴ - ۲۵؛ کاهه، سیدمصطفی مصطفوی خمینی، ۳۶۰/۱؛ راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۶ ـ ۲۵.</ref> سپس در درس‌های خارج فقه و اصول سیدمحمد حجت کوه‌کمره‌ای، سیدحسین بروجردی و سیدمحمد محقق داماد و امام‌خمینی شرکت کرد (ملایی‌پور، ۲۴). وی که علاقه‌مند به فراگیری علوم غریبه نیز بود، به شهرستان ابهر رفت و با مدتی اقامت در آن شهر این علوم را از شیخ‌زین‌العابدین معروف به امام ابهری (درگذشت ۱۳۸۹ق) که از استادان بزرگ این فن بود فرا گرفت.<ref> جلالی، سیری در تفسیر القرآن الکریم، ۱۹۹.</ref>
خط ۲۴: خط ۲۴:
خمینی در میان فضلای حوزه و مجامع علمی نجف به شخصیت برجسته علمی، مدرس، مجتهد و مبارز مشهور بود و علمای ایران و عراق به شخصیت علمی، معنوی و مبارزاتی وی احترام می‌گذاشتند.<ref>ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۲۶.</ref> در سال‌ها تدریس او شاگردان زیادی در علوم مختلف عقلی و نقلی شرکت می‌کردند که ازجمله می‌توان به: محمد مؤمن، محمدرضا ناصری، سیدرضا برقعی، سیدمحمد سجادی، محی‌الدین فاضل هرندی، سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور، ابراهیم فاضل فردوسی، سیداحمد خمینی و سیدحمید روحانی اشاره کرد.<ref>محتشمی‌پور، یادها و یادمان‌ها، ۱۳۷/۱؛ ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۳۰.</ref>
خمینی در میان فضلای حوزه و مجامع علمی نجف به شخصیت برجسته علمی، مدرس، مجتهد و مبارز مشهور بود و علمای ایران و عراق به شخصیت علمی، معنوی و مبارزاتی وی احترام می‌گذاشتند.<ref>ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۲۶.</ref> در سال‌ها تدریس او شاگردان زیادی در علوم مختلف عقلی و نقلی شرکت می‌کردند که ازجمله می‌توان به: محمد مؤمن، محمدرضا ناصری، سیدرضا برقعی، سیدمحمد سجادی، محی‌الدین فاضل هرندی، سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور، ابراهیم فاضل فردوسی، سیداحمد خمینی و سیدحمید روحانی اشاره کرد.<ref>محتشمی‌پور، یادها و یادمان‌ها، ۱۳۷/۱؛ ملایی‌پور، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۳۰.</ref>
==اجتهاد==
==اجتهاد==
خمینی با توجه به استعداد فوق‌العاده و هوش سرشاری که داشت، خیلی زود به مراتب عالی علمی دست یافت و در سی‌سالگی به درجه اجتهاد رسید و از امام‌خمینی اجازه اجتهاد دریافت کرد.<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۳۵/۱؛ موسوی بجنوردی، یادها و یادمان‌ها، ۱۶۰/۲.</ref> برخی اجتهاد وی را پیش از آن و در ۲۷سالگی (← راعی گلوجه، ۲۶) و حتی ۲۵سالگی<ref>اشراقی، یادها و یادمان‌ها، ۶۶/۱ ـ ۶۷.</ref> دانسته‌اند که با توجه به نسبی‌بودن موضوع اجتهاد این اختلاف طبیعی است؛ چنان‌که به گفته خودش وی بیش از چند سال تقلید نکرده‌است.<ref>خمینی، امید اسلام شهید آیت‌الله حاج‌سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۷۶.</ref>
خمینی با توجه به استعداد فوق‌العاده و هوش سرشاری که داشت، خیلی زود به مراتب عالی علمی دست یافت و در سی‌سالگی به درجه اجتهاد رسید و از امام‌خمینی اجازه اجتهاد دریافت کرد.<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۳۵/۱؛ موسوی بجنوردی، یادها و یادمان‌ها، ۱۶۰/۲.</ref> برخی اجتهاد وی را پیش از آن و در ۲۷سالگی<ref>← راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۲۶.</ref> و حتی ۲۵سالگی<ref>اشراقی، یادها و یادمان‌ها، ۶۶/۱ ـ ۶۷.</ref> دانسته‌اند که با توجه به نسبی‌بودن موضوع اجتهاد این اختلاف طبیعی است؛ چنان‌که به گفته خودش وی بیش از چند سال تقلید نکرده‌است.<ref>خمینی، امید اسلام شهید آیت‌الله حاج‌سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۷۶.</ref>
==دیدگاه‌های علمی==
==دیدگاه‌های علمی==
خمینی علاوه بر اجتهاد مسلم در فقه و اصول، در فلسفه، رجال، تفسیر و دیگر علوم اسلامی نیز صاحب‌نظر و سرآمد بود<ref>فاضل لنکرانی، یادها و یادمان‌ها، ۶۲/۱؛ میری، نگاهی به زندگی علمی و آثار شهید آقامصطفی خمینی، ۳۵۸ ـ ۳۵۹.</ref> و در بسیاری از علوم به‌ویژه فقه و اصول و تفسیر نظریه‌های مهم و ارزشمندی داشت.
خمینی علاوه بر اجتهاد مسلم در فقه و اصول، در فلسفه، رجال، تفسیر و دیگر علوم اسلامی نیز صاحب‌نظر و سرآمد بود<ref>فاضل لنکرانی، یادها و یادمان‌ها، ۶۲/۱؛ میری، نگاهی به زندگی علمی و آثار شهید آقامصطفی خمینی، ۳۵۸ ـ ۳۵۹.</ref> و در بسیاری از علوم به‌ویژه فقه و اصول و تفسیر نظریه‌های مهم و ارزشمندی داشت.
خط ۵۷: خط ۵۷:


او برای اینکه درِ بیت امام‌خمینی به عنوان کانون مبارزه باز باشد، طی حکمی از درون زندان به شهاب‌الدین اشراقی وکالت داد تا به مسائل مردم و مراجعان به بیت رسیدگی کند؛<ref>بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، راز توفان (یادنامه آیت‌الله سیدمصطفی خمینی)، ۱۲۷؛ رضوی، تلاش‌های سیاسی و اجتماعی شهید آقامصطفی خمینی، ۳۲۲.</ref> علاوه بر این در داخل زندان به هم‌زندانی خود فضل‌الله محلاتی نیز وکالت داد در صورتی که وی را تبعید کردند و یا از میان بردند، سهم امام(ع) را از مردم بگیرد و به هر گونه صلاح می‌داند به مصرف حوزه و خانواده‌های زندانی برساند.<ref>رضوی، تلاش‌های سیاسی و اجتماعی شهید آقامصطفی خمینی، ۳۲۲ ـ ۳۲۳؛ ملایی‌پور قرجه‌داغی، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۵۶.</ref> او سرانجام پس از ۵۷ روز تحمل زندان در سلول انفرادی<ref>راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۶۶ ـ ۶۷.</ref> از زندان آزاد شد و به قم رفت و جمع زیادی از روحانیان و مردم از او استقبال کردند.<ref>ملایی‌پور قرجه‌داغی، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۵۷ ـ ۵۸.</ref>
او برای اینکه درِ بیت امام‌خمینی به عنوان کانون مبارزه باز باشد، طی حکمی از درون زندان به شهاب‌الدین اشراقی وکالت داد تا به مسائل مردم و مراجعان به بیت رسیدگی کند؛<ref>بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، راز توفان (یادنامه آیت‌الله سیدمصطفی خمینی)، ۱۲۷؛ رضوی، تلاش‌های سیاسی و اجتماعی شهید آقامصطفی خمینی، ۳۲۲.</ref> علاوه بر این در داخل زندان به هم‌زندانی خود فضل‌الله محلاتی نیز وکالت داد در صورتی که وی را تبعید کردند و یا از میان بردند، سهم امام(ع) را از مردم بگیرد و به هر گونه صلاح می‌داند به مصرف حوزه و خانواده‌های زندانی برساند.<ref>رضوی، تلاش‌های سیاسی و اجتماعی شهید آقامصطفی خمینی، ۳۲۲ ـ ۳۲۳؛ ملایی‌پور قرجه‌داغی، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۵۶.</ref> او سرانجام پس از ۵۷ روز تحمل زندان در سلول انفرادی<ref>راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۶۶ ـ ۶۷.</ref> از زندان آزاد شد و به قم رفت و جمع زیادی از روحانیان و مردم از او استقبال کردند.<ref>ملایی‌پور قرجه‌داغی، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۵۷ ـ ۵۸.</ref>
امام‌خمینی در روزهای آغازین حضور در ترکیه طی چندین نامه به سیدمصطفی خمینی، ضمن اعلام سلامتی خود و درخواست برخی لوازم شخصی، وی را به رسیدگی به خانواده به‌ویژه مادر سفارش کرد (۱/۴۲۷ ـ ۴۳۲چنان‌که در ۱۹/۸/۱۳۴۳ طی نامه‌ای از بورسای ترکیه، وی را وصی و وکیل تام‌الاختیار خود در همه امور قرار داد تا وجوه شرعی را دریافت کند و شهریه طلاب را بپردازد؛<ref>امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، ۴۳۱/۱.</ref> همچنین از وی خواست برای رهایی ایشان به هیچ‌کس متوسل نشود.<ref>امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، ۴۳۲/۱.</ref>  
امام‌خمینی در روزهای آغازین حضور در ترکیه طی چندین نامه به سیدمصطفی خمینی، ضمن اعلام سلامتی خود و درخواست برخی لوازم شخصی، وی را به رسیدگی به خانواده به‌ویژه مادر سفارش کرد؛<ref>امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، ۴۲۷/۱ ـ ۴۳۲.</ref> چنان‌که در ۱۳۴۳/۸/۱۹ طی نامه‌ای از بورسای ترکیه، وی را وصی و وکیل تام‌الاختیار خود در همه امور قرار داد تا وجوه شرعی را دریافت کند و شهریه طلاب را بپردازد؛<ref>امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، ۴۳۱/۱.</ref> همچنین از وی خواست برای رهایی ایشان به هیچ‌کس متوسل نشود.<ref>امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، ۴۳۲/۱.</ref>  
===پیوستن به پدر در ترکیه===
===پیوستن به پدر در ترکیه===
سرتیپ علی‌اکبر مولوی رئیس ساواک استان تهران که قصد داشت سیدمصطفی خمینی را از کشور بیرون کند، پس از آزادی به وی پیشنهاد کرد به ترکیه برود و از پدر خود دیدن کند. نخست سیدمصطفی پذیرفت؛ ولی پس از مشورت با برخی از علما به این نتیجه رسید که چون هدف رژیم تبعید وی است، از سفر به ترکیه منصرف شود، مگر اینکه به‌اجبار او را تبعید کنند.<ref>ذاکری، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، ۲۹۰ ـ ۲۹۱.</ref> با خودداری وی از سفر به ترکیه، مأموران ساواک در حالی‌که هنوز چند روز از آزادی وی از زندان نگذشته بود، در ۱۳ دی ۱۳۴۳ دوباره وی را بازداشت کردند و به تهران بردند و روز بعد با هواپیما به استانبول و از آنجا به بورسای ترکیه پیش پدر خود تبعید کردند.<ref>ذاکری، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، ۲۹۲.</ref>
سرتیپ علی‌اکبر مولوی رئیس ساواک استان تهران که قصد داشت سیدمصطفی خمینی را از کشور بیرون کند، پس از آزادی به وی پیشنهاد کرد به ترکیه برود و از پدر خود دیدن کند. نخست سیدمصطفی پذیرفت؛ ولی پس از مشورت با برخی از علما به این نتیجه رسید که چون هدف رژیم تبعید وی است، از سفر به ترکیه منصرف شود، مگر اینکه به‌اجبار او را تبعید کنند.<ref>ذاکری، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، ۲۹۰ ـ ۲۹۱.</ref> با خودداری وی از سفر به ترکیه، مأموران ساواک در حالی‌که هنوز چند روز از آزادی وی از زندان نگذشته بود، در ۱۳ دی ۱۳۴۳ دوباره وی را بازداشت کردند و به تهران بردند و روز بعد با هواپیما به استانبول و از آنجا به بورسای ترکیه پیش پدر خود تبعید کردند.<ref>ذاکری، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، ۲۹۲.</ref>
خط ۸۱: خط ۸۱:
سیدمصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶ در خانه خود در نجف و در ۴۷سالگی به طرز مشکوکی درگذشت.<ref>راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۱۳۷.</ref> پزشکان با معاینه جسد احتمال دادند وی بر اثر مسمومیت درگذشته است و برای روشن‌شدن موضوع باید کالبدشکافی می‌شد؛ ولی امام‌خمینی با این‌کار مخالفت کرد.<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۴۰۵/۲.</ref> علت درگذشت وی مشخص نشد؛ ولی از مجموع گفته‌های بستگان درجه اول و دوستان و نزدیکان وی بر می‌آید که مرگ وی طبیعی و عادی نبود، بلکه بر اثر نوعی مسمومیت به شهادت رسیده‌است.<ref>ثقفیان، شهید سیدمصطفی خمینی و تفسیرش، تهران، ۱۹.</ref>
سیدمصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶ در خانه خود در نجف و در ۴۷سالگی به طرز مشکوکی درگذشت.<ref>راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۱۳۷.</ref> پزشکان با معاینه جسد احتمال دادند وی بر اثر مسمومیت درگذشته است و برای روشن‌شدن موضوع باید کالبدشکافی می‌شد؛ ولی امام‌خمینی با این‌کار مخالفت کرد.<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۴۰۵/۲.</ref> علت درگذشت وی مشخص نشد؛ ولی از مجموع گفته‌های بستگان درجه اول و دوستان و نزدیکان وی بر می‌آید که مرگ وی طبیعی و عادی نبود، بلکه بر اثر نوعی مسمومیت به شهادت رسیده‌است.<ref>ثقفیان، شهید سیدمصطفی خمینی و تفسیرش، تهران، ۱۹.</ref>


برخی نزدیکان و دوستان وی مانند سیداحمد خمینی و سیدمحمود دعایی با اطمینان از شهادت او سخن گفته و شواهدی مانند لکه‌های مسمومیت روی پوست را ذکر کرده‌اند؛ چنان‌که شرکت وی چند ساعت پیش از درگذشت در مجلس ختمی که برخی عوامل رژیم پهلوی دست‌اندرکار خدمات آن بوده‌اند، از امور قابل توجه شمرده شده‌است؛ اموری که در مجموع احتمال عمدی بودن فوت و شهادت وی را تقویت می‌کند (← مقدمی شهیدانی، ۲۵۸ ـ ۲۶۱همچنین از پاره‌ای گزارش‌ها بر می‌آید که ساواک از تلاش‌های سیاسی وی به‌شدت نگران بوده‌است و تمامی ارتباط‌ها و برنامه‌هایش را با حساسیت پیگیری می‌کرده‌است؛<ref>روحانی، یادها و یادمان‌ها، ۲۰۵/۱؛ محتشمی‌پور، یادها و یادمان‌ها،۱۵۷/۱ ـ ۱۵۸</ref> چنان‌که در محافل سیاسی ـ انقلابی و رسانه‌ای بر حسب قراین، مرگ سیدمصطفی به ساواک نسبت داده می‌شد؛ زیرا وی نقش مهمی در مبارزه داشت و پیوسته با روحانیان، روشنفکران و دانشجویان مسلمان مبارز داخل و خارج کشور در ارتباط بود و ساواک می‌خواست با از میان بردن او یک مخالف جدی را از میان بردارد.<ref>خلخالی، یادها و یادمان‌ها، ۱۱۷/۱ ـ ۱۲۰؛ اشراقی، یادها و یادمان‌ها، ۷۰/۱ ـ ۷۱؛ منتظری، یادها و یادمان‌ها، ۵۸ ـ ۵۹؛ بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، راز توفان (یادنامه آیت‌الله سیدمصطفی خمینی)، ۱۷۵.</ref> امام‌خمینی نیز درگذشت وی را مشکوک دانسته‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۷۲/۳.</ref>
برخی نزدیکان و دوستان وی مانند سیداحمد خمینی و سیدمحمود دعایی با اطمینان از شهادت او سخن گفته و شواهدی مانند لکه‌های مسمومیت روی پوست را ذکر کرده‌اند؛ چنان‌که شرکت وی چند ساعت پیش از درگذشت در مجلس ختمی که برخی عوامل رژیم پهلوی دست‌اندرکار خدمات آن بوده‌اند، از امور قابل توجه شمرده شده‌است؛ اموری که در مجموع احتمال عمدی بودن فوت و شهادت وی را تقویت می‌کند؛<ref>← مقدمی شهیدانی، نقدی بر مدخل امام‌خمینی در دایرةالمعارف تشیع، ۲۵۸ ـ ۲۶۱.</ref> همچنین از پاره‌ای گزارش‌ها بر می‌آید که ساواک از تلاش‌های سیاسی وی به‌شدت نگران بوده‌است و تمامی ارتباط‌ها و برنامه‌هایش را با حساسیت پیگیری می‌کرده‌است؛<ref>روحانی، یادها و یادمان‌ها، ۲۰۵/۱؛ محتشمی‌پور، یادها و یادمان‌ها،۱۵۷/۱ ـ ۱۵۸</ref> چنان‌که در محافل سیاسی ـ انقلابی و رسانه‌ای بر حسب قراین، مرگ سیدمصطفی به ساواک نسبت داده می‌شد؛ زیرا وی نقش مهمی در مبارزه داشت و پیوسته با روحانیان، روشنفکران و دانشجویان مسلمان مبارز داخل و خارج کشور در ارتباط بود و ساواک می‌خواست با از میان بردن او یک مخالف جدی را از میان بردارد.<ref>خلخالی، یادها و یادمان‌ها، ۱۱۷/۱ ـ ۱۲۰؛ اشراقی، یادها و یادمان‌ها، ۷۰/۱ ـ ۷۱؛ منتظری، یادها و یادمان‌ها، ۵۸ ـ ۵۹؛ بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، راز توفان (یادنامه آیت‌الله سیدمصطفی خمینی)، ۱۷۵.</ref> امام‌خمینی نیز درگذشت وی را مشکوک دانسته‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۷۲/۳.</ref>


درگذشت سیدمصطفی خمینی برای امام‌خمینی بسیار سخت و سنگین بود؛ ولی ایشان با تأسی به شیوه اولیای خدا پس از شنیدن خبر درگذشت فرزند عزیز خود تنها سه بار «انا لله و انا الیه راجعون» گفت.<ref>خمینی، یادها و یادمان‌ها، ۵۳/۱.</ref> ایشان چند روز پس از درگذشت سیدمصطفی، در جمع روحانیان، طلاب و ایرانیان مقیم عراق ضمن یک سخنرانی مفصل که موضوعات متنوعی را دربر می‌گرفت، ضمن تشکر از تمامی کسانی که در این مصیبت به ایشان ابراز محبت کرده‌اند، با اشاره به درگذشت فرزند خود و اینکه این گونه قضایا مهم نیست به شرح «الطاف خفیه» خداوند تعالی پرداخت و توضیح داد که چون علم به آن الطاف وجود ندارد، جزع و فزع صورت می‌گیرد و کسانی که به مصالح آن علم پیدا کنند، آنها را جزئی و غیر مهم می‌پندارند و از خدا خواست ایشان را نیز از این دسته افراد قرار دهد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۳۴/۳ ـ ۲۳۶.</ref> چنان‌که با تسلیت به مادر و همسر داغدارش او را امانتی دانست که خداوند داده و پس گرفته‌است.<ref>بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، راز توفان (یادنامه آیت‌الله سیدمصطفی خمینی)، ۳۵۹.</ref>
درگذشت سیدمصطفی خمینی برای امام‌خمینی بسیار سخت و سنگین بود؛ ولی ایشان با تأسی به شیوه اولیای خدا پس از شنیدن خبر درگذشت فرزند عزیز خود تنها سه بار «انا لله و انا الیه راجعون» گفت.<ref>خمینی، یادها و یادمان‌ها، ۵۳/۱.</ref> ایشان چند روز پس از درگذشت سیدمصطفی، در جمع روحانیان، طلاب و ایرانیان مقیم عراق ضمن یک سخنرانی مفصل که موضوعات متنوعی را دربر می‌گرفت، ضمن تشکر از تمامی کسانی که در این مصیبت به ایشان ابراز محبت کرده‌اند، با اشاره به درگذشت فرزند خود و اینکه این گونه قضایا مهم نیست به شرح «الطاف خفیه» خداوند تعالی پرداخت و توضیح داد که چون علم به آن الطاف وجود ندارد، جزع و فزع صورت می‌گیرد و کسانی که به مصالح آن علم پیدا کنند، آنها را جزئی و غیر مهم می‌پندارند و از خدا خواست ایشان را نیز از این دسته افراد قرار دهد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۳۴/۳ ـ ۲۳۶.</ref> چنان‌که با تسلیت به مادر و همسر داغدارش او را امانتی دانست که خداوند داده و پس گرفته‌است.<ref>بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، راز توفان (یادنامه آیت‌الله سیدمصطفی خمینی)، ۳۵۹.</ref>
خط ۹۵: خط ۹۵:
در ایران به محض انتشار خبر، درس‌های حوزه‌های علمیه شهرهای مختلف ازجمله قم، مشهد، اصفهان، شیراز و تبریز تعطیل شد و مجالس عزاداری و فاتحه‌خوانی متعددی در سراسر کشور برپا شد.<ref>ملایی‌پور قرجه‌داغی، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۸۹ ـ ۹۰.</ref> نخستین مجلس فاتحه برای وی در ایران را مرجع تقلید وقت، سیدمحمدرضا گلپایگانی در مسجد اعظم قم برگزار کرد و به دنبال آن، دیگر مراجع تقلید، جامعه مدرسین حوزه علمیه و بازار نیز مجالسی برپا کردند.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۰/۶ ـ ۱۲ و ۲۹ ـ ۳۰؛ راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۱۴۸ ـ ۱۴۹.</ref> در این مجالس که با استقبال و شرکت گسترده اقشار مختلف مردم روبه‌رو می‌شد، مردم شعارهایی ضد رژیم پهلوی سر می‌دادند و گاه اعلامیه‌هایی در محکومیت این رژیم و دعوت به ادامه مبارزه پخش می‌شد.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۰/۶ ـ ۱۲ و ۲۹ ـ ۳۰؛ راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۱۴۸ ـ ۱۴۹.</ref>  
در ایران به محض انتشار خبر، درس‌های حوزه‌های علمیه شهرهای مختلف ازجمله قم، مشهد، اصفهان، شیراز و تبریز تعطیل شد و مجالس عزاداری و فاتحه‌خوانی متعددی در سراسر کشور برپا شد.<ref>ملایی‌پور قرجه‌داغی، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۸۹ ـ ۹۰.</ref> نخستین مجلس فاتحه برای وی در ایران را مرجع تقلید وقت، سیدمحمدرضا گلپایگانی در مسجد اعظم قم برگزار کرد و به دنبال آن، دیگر مراجع تقلید، جامعه مدرسین حوزه علمیه و بازار نیز مجالسی برپا کردند.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۰/۶ ـ ۱۲ و ۲۹ ـ ۳۰؛ راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۱۴۸ ـ ۱۴۹.</ref> در این مجالس که با استقبال و شرکت گسترده اقشار مختلف مردم روبه‌رو می‌شد، مردم شعارهایی ضد رژیم پهلوی سر می‌دادند و گاه اعلامیه‌هایی در محکومیت این رژیم و دعوت به ادامه مبارزه پخش می‌شد.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۰/۶ ـ ۱۲ و ۲۹ ـ ۳۰؛ راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۱۴۸ ـ ۱۴۹.</ref>  


در تهران نیز روحانیان، دانشگاهیان، روشنفکران و بازاریان در مسجد ارگ مراسمی برگزار کردند و حسن روحانی سخنرانی کرد و به افشاگری و انتقاد از حکومت پرداخت (← خمینی، سیدمصطفی، امید اسلام، ۴۰۱). در شیراز، آبادان، اهواز، مشهد، یزد، تبریز، اصفهان، کاشان، خمین و جهرم نیز این‌گونه مجالس ادامه یافت.<ref>اکبرزاده، خاطرات، ۳۱ ـ ۳۲.</ref>
در تهران نیز روحانیان، دانشگاهیان، روشنفکران و بازاریان در مسجد ارگ مراسمی برگزار کردند و حسن روحانی سخنرانی کرد و به افشاگری و انتقاد از حکومت پرداخت.<ref>← خمینی، امید اسلام شهید آیت‌الله حاج‌سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ۴۰۱.</ref> در شیراز، آبادان، اهواز، مشهد، یزد، تبریز، اصفهان، کاشان، خمین و جهرم نیز این‌گونه مجالس ادامه یافت.<ref>اکبرزاده، خاطرات، ۳۱ ـ ۳۲.</ref>


در خارج از ایران ازجمله در پاکستان، افغانستان، سوریه، کویت، عربستان سعودی، لبنان، بحرین، قطر، انگلستان، سوئد، امریکا و کانادا نیز مجالس ختم و بزرگداشت برگزار شد و اقشار گوناگون به خصوص دانشجویان و روحانیان با شرکت در این مجالس و انجام تظاهرات ضمن ابراز تنفر از رژیم پهلوی بر حمایت خود از نهضت امام‌خمینی تأکید کردند.<ref>محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۳۱۳/۲.</ref>
در خارج از ایران ازجمله در پاکستان، افغانستان، سوریه، کویت، عربستان سعودی، لبنان، بحرین، قطر، انگلستان، سوئد، امریکا و کانادا نیز مجالس ختم و بزرگداشت برگزار شد و اقشار گوناگون به خصوص دانشجویان و روحانیان با شرکت در این مجالس و انجام تظاهرات ضمن ابراز تنفر از رژیم پهلوی بر حمایت خود از نهضت امام‌خمینی تأکید کردند.<ref>محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۳۱۳/۲.</ref>
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
برگزاری مجالس متعدد ختم و سخنرانی در داخل و خارج کشور در تشدید مبارزات بر ضد رژیم پهلوی نقش مهمی داشت و موجب شد مردم با نهضت امام‌خمینی و دیدگاه‌های سیاسی ایشان بیشتر آشنا شوند و در جریان مفاسد رژیم پهلوی و علت قیام امام‌خمینی و دلایل تبعید ایشان قرار گیرند<ref>کاهه، سیدمصطفی مصطفوی خمینی، ۳۶۵/۱؛ ذاکری، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، ۴۳۴.</ref> و با شعارهای انقلابی در حمایت از امام‌خمینی و راه‌اندازی تظاهرات بر ضد حکومت تنفر خود را از رژیم پهلوی نشان دهند.<ref>ذاکری، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، ۴۳۴.</ref> در بسیاری از این مجالس، رژیم پهلوی و ساواک متهم اصلی فوت سیدمصطفی خمینی اعلام می‌شدند و سبب تظاهرات و درگیری مردم با پلیس می‌گردید.<ref>ذاکری، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، ۴۳۴.</ref> برابر اسناد ساواک علی‌رغم سختگیری‌های رژیم، سخنرانانِ مجالس ختم بر روی منبرها آشکارا از امام‌خمینی نام می‌بردند و مردم با فرستادن صلوات و دادن شعار بر ضد رژیم حمایت خود را از ایشان و انقلاب ابراز می‌کردند.<ref>ملایی‌پور قرجه‌داغی، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۹۰ ـ ۹۱.</ref> غالباً در پایان مجالس شرکت‌کنندگان تظاهرات می‌کردند و شعارهایی بر ضد رژیم سر می‌دادند و به همین دلیل ساواک برای کنترل اوضاع اقدام به بازداشت و تبعید شخصیت‌های فعال حوزه و دانشگاه کرد.<ref>محتشمی‌پور، از ایران به ایران، ۸۶/۲ ـ ۸۷؛ حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ساواک و روحانیت، بولتن‌های نوبه‌ای ساواک از ۱۳۴۹/۱۲/۲۵ ـ ۱۳۵۷/۶/۳۰، ۱۹۹ ـ ۲۰۲.</ref> در گزارش ساواک و نیز برخی رسانه‌های خبری به این موضوع اشاره شده‌است که در مجالس ترحیمِ فرزند ارشد امام‌خمینی، نام ممنوع‌الذکر او پس از سال‌ها بر سر زبان‌ها افتاد.<ref>حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ساواک و روحانیت، بولتن‌های نوبه‌ای ساواک از ۱۳۴۹/۱۲/۲۵ ـ ۱۳۵۷/۶/۳۰، ۲۰۲.</ref>
برگزاری مجالس متعدد ختم و سخنرانی در داخل و خارج کشور در تشدید مبارزات بر ضد رژیم پهلوی نقش مهمی داشت و موجب شد مردم با نهضت امام‌خمینی و دیدگاه‌های سیاسی ایشان بیشتر آشنا شوند و در جریان مفاسد رژیم پهلوی و علت قیام امام‌خمینی و دلایل تبعید ایشان قرار گیرند<ref>کاهه، سیدمصطفی مصطفوی خمینی، ۳۶۵/۱؛ ذاکری، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، ۴۳۴.</ref> و با شعارهای انقلابی در حمایت از امام‌خمینی و راه‌اندازی تظاهرات بر ضد حکومت تنفر خود را از رژیم پهلوی نشان دهند.<ref>ذاکری، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، ۴۳۴.</ref> در بسیاری از این مجالس، رژیم پهلوی و ساواک متهم اصلی فوت سیدمصطفی خمینی اعلام می‌شدند و سبب تظاهرات و درگیری مردم با پلیس می‌گردید.<ref>ذاکری، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، ۴۳۴.</ref> برابر اسناد ساواک علی‌رغم سختگیری‌های رژیم، سخنرانانِ مجالس ختم بر روی منبرها آشکارا از امام‌خمینی نام می‌بردند و مردم با فرستادن صلوات و دادن شعار بر ضد رژیم حمایت خود را از ایشان و انقلاب ابراز می‌کردند.<ref>ملایی‌پور قرجه‌داغی، شهید سیدمصطفی خمینی در نگاه تاریخ، ۹۰ ـ ۹۱.</ref> غالباً در پایان مجالس شرکت‌کنندگان تظاهرات می‌کردند و شعارهایی بر ضد رژیم سر می‌دادند و به همین دلیل ساواک برای کنترل اوضاع اقدام به بازداشت و تبعید شخصیت‌های فعال حوزه و دانشگاه کرد.<ref>محتشمی‌پور، از ایران به ایران، ۸۶/۲ ـ ۸۷؛ حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ساواک و روحانیت، بولتن‌های نوبه‌ای ساواک از ۱۳۴۹/۱۲/۲۵ ـ ۱۳۵۷/۶/۳۰، ۱۹۹ ـ ۲۰۲.</ref> در گزارش ساواک و نیز برخی رسانه‌های خبری به این موضوع اشاره شده‌است که در مجالس ترحیمِ فرزند ارشد امام‌خمینی، نام ممنوع‌الذکر او پس از سال‌ها بر سر زبان‌ها افتاد.<ref>حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ساواک و روحانیت، بولتن‌های نوبه‌ای ساواک از ۱۳۴۹/۱۲/۲۵ ـ ۱۳۵۷/۶/۳۰، ۲۰۲.</ref>
==آثار ماندگار==
==آثار ماندگار==
سیدمصطفی خمینی افزون بر پنجاه عنوان کتاب و رساله در زمینه‌های مختلف علمی تألیف کرده‌است که برخی از آنها مانند کتاب الاجاره و رساله‌ای در بحث الخلل فی الصلوة در جریان بازداشت امام‌خمینی در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ یا در حمله مأموران پهلوی در ۲۲/۸/۱۳۴۶ به خانه ایشان غارت شده و از میان رفته‌است.<ref>ثقفیان، شهید سیدمصطفی خمینی و تفسیرش، ۵۴ ـ ۷۲.</ref> همچنین او در بسیاری از حاشیه‌ها و تقریرهای فقهی خود، از کتاب بزرگ فقهی خود با عبارت «کتابنا الکبیر» نام برده و شرح و پیگیری بحث‌های بیشتر را به آن کتاب ارجاع داده‌است که ظاهراً گمشده و در حال حاضر وجود ندارد.<ref>اسماعیلی، نگاهی به دیدگاه‌های فقهی شهید سیدمصطفی خمینی، ۳۵.</ref> در مجموع هجده رساله و کتاب از سوی ایشان نگاشته شده ولی موجود نمی‌باشد (← تقوی، ۶۷ ـ ۷۰با این حال، کتاب‌های زیادی از ایشان باقی‌مانده که برخی هنوز خطی‌اند و بیشتر چاپ و منتشر شده‌اند، مانند تفسیر قرآن در پنج جلد شامل تفسیر سوره حمد و بخشی از آیات سوره بقره، تحریرات فی الاصول در هشت جلد، کتاب الصوم، حاشیه بر الاسفار الاربعه در دو جلد، القواعد الاصولیه، تطبیق هیأت جدید بر هیأت و نجوم اسلامی، دروس الاعلام و نقدها، کتاب الطهاره، کتاب البیع، الاسلام و الحکومه، اجتهاد و تقلید، الفوائد و العوائد، القاعدة الرجالیه، مکاسب محرمه و شرح زندگانی ائمه(ع).<ref>ثقفیان، شهید سیدمصطفی خمینی و تفسیرش، ۵۴ ـ ۷۲؛ میری، نگاهی به زندگی علمی و آثار شهید آقامصطفی خمینی، ۳۶۴ ـ ۳۶۸؛ تقوی، مصطفای من، گذری بر زندگی و آثار آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۷۳ ـ ۹۸.</ref>
سیدمصطفی خمینی افزون بر پنجاه عنوان کتاب و رساله در زمینه‌های مختلف علمی تألیف کرده‌است که برخی از آنها مانند کتاب الاجاره و رساله‌ای در بحث الخلل فی الصلوة در جریان بازداشت امام‌خمینی در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ یا در حمله مأموران پهلوی در ۱۳۴۶/۸/۲۲ به خانه ایشان غارت شده و از میان رفته‌است.<ref>ثقفیان، شهید سیدمصطفی خمینی و تفسیرش، ۵۴ ـ ۷۲.</ref> همچنین او در بسیاری از حاشیه‌ها و تقریرهای فقهی خود، از کتاب بزرگ فقهی خود با عبارت «کتابنا الکبیر» نام برده و شرح و پیگیری بحث‌های بیشتر را به آن کتاب ارجاع داده‌است که ظاهراً گمشده و در حال حاضر وجود ندارد.<ref>اسماعیلی، نگاهی به دیدگاه‌های فقهی شهید سیدمصطفی خمینی، ۳۵.</ref> در مجموع هجده رساله و کتاب از سوی ایشان نگاشته شده ولی موجود نمی‌باشد؛<ref>← تقوی، مصطفای من، گذری بر زندگی و آثار آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۶۷ ـ ۷۰.</ref> با این حال، کتاب‌های زیادی از ایشان باقی‌مانده که برخی هنوز خطی‌اند و بیشتر چاپ و منتشر شده‌اند، مانند تفسیر قرآن در پنج جلد شامل تفسیر سوره حمد و بخشی از آیات سوره بقره، تحریرات فی الاصول در هشت جلد، کتاب الصوم، حاشیه بر الاسفار الاربعه در دو جلد، القواعد الاصولیه، تطبیق هیأت جدید بر هیأت و نجوم اسلامی، دروس الاعلام و نقدها، کتاب الطهاره، کتاب البیع، الاسلام و الحکومه، اجتهاد و تقلید، الفوائد و العوائد، القاعدة الرجالیه، مکاسب محرمه و شرح زندگانی ائمه(ع).<ref>ثقفیان، شهید سیدمصطفی خمینی و تفسیرش، ۵۴ ـ ۷۲؛ میری، نگاهی به زندگی علمی و آثار شهید آقامصطفی خمینی، ۳۶۴ ـ ۳۶۸؛ تقوی، مصطفای من، گذری بر زندگی و آثار آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، ۷۳ ـ ۹۸.</ref>
==ازدواج و فرزندان==
==ازدواج و فرزندان==
سیدمصطفی خمینی در ۲۲سالگی (۱۳۳۲) با معصومه حائری نوه بنیان‌گذار حوزه علمیه قم و دختر مرتضی حائری یزدی ازدواج کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۴/۱؛ ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۳۱/۱ ـ ۳۲.</ref> و از وی صاحب چهار فرزند شد: سیدحسین که روحانی و در حوزه علمیه به فعالیت‌های علمی و تحصیل و تدریس مشغول است و سیده‌مریم که پزشک است<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۳۱/۱ ـ ۳۲.</ref> و دو فرزند دیگر وی یکی در جریان حمله کماندوهای رژیم پهلوی در سیزده آبان ۱۳۴۳ به خانه امام‌خمینی و بازداشت ایشان پیش از تولد سقط شده و دیگری در کودکی بر اثر بیماری از دنیا رفته‌است.<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۳۱/۱ ـ ۳۲.</ref> امام‌خمینی در نامه‌ای که ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۰ خطاب به سیدحسین با تعبیر «پسرم، حسین خمینی» نوشته‌است، با توجه‌دادن به خطرهای جوانی از وی همانند دیگر بستگان خود خواسته‌است که در کوران‌ها و اختلاف‌های سیاسی وارد نشود و در تحصیل علوم اسلامی و تهذیب نفس کوشش کند و افزون بر پند پدرانه، به وی دستور شرعی داده‌است که وارد بازی‌های سیاسی نگردد و از آنها دوری کند و برای ادامه تحصیل به حوزه قم برگردد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۴۵/۱۴.</ref> در سال ۱۳۵۳ همسر سیدمصطفی یک دانگ خانه امام‌خمینی در قم را بابت مهریه درخواست کرد تا با آن به سفر حج برود و امام‌خمینی به‌جدّ پیگیر قیمت‌گذاری خانه از سوی پدر وی و پرداخت مهریه شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵۱/۳، ۵۴ و ۵۵.</ref> ایشان در وصیت‌نامه‌های شخصی پس از درگذشت سیدمصطفی خمینی نسبت به خوش‌رفتاری با فرزندان وی، به خانواده خود سفارش کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲۱/۱۲ و ۷۰/۱۷.</ref>
سیدمصطفی خمینی در ۲۲سالگی (۱۳۳۲) با معصومه حائری نوه بنیان‌گذار حوزه علمیه قم و دختر مرتضی حائری یزدی ازدواج کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۴/۱؛ ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۳۱/۱ ـ ۳۲.</ref> و از وی صاحب چهار فرزند شد: سیدحسین که روحانی و در حوزه علمیه به فعالیت‌های علمی و تحصیل و تدریس مشغول است و سیده‌مریم که پزشک است<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۳۱/۱ ـ ۳۲.</ref> و دو فرزند دیگر وی یکی در جریان حمله کماندوهای رژیم پهلوی در سیزده آبان ۱۳۴۳ به خانه امام‌خمینی و بازداشت ایشان پیش از تولد سقط شده و دیگری در کودکی بر اثر بیماری از دنیا رفته‌است.<ref>ثقفی، یادها و یادمان‌ها، ۳۱/۱ ـ ۳۲.</ref> امام‌خمینی در نامه‌ای که ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۰ خطاب به سیدحسین با تعبیر «پسرم، حسین خمینی» نوشته‌است، با توجه‌دادن به خطرهای جوانی از وی همانند دیگر بستگان خود خواسته‌است که در کوران‌ها و اختلاف‌های سیاسی وارد نشود و در تحصیل علوم اسلامی و تهذیب نفس کوشش کند و افزون بر پند پدرانه، به وی دستور شرعی داده‌است که وارد بازی‌های سیاسی نگردد و از آنها دوری کند و برای ادامه تحصیل به حوزه قم برگردد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۴۵/۱۴.</ref> در سال ۱۳۵۳ همسر سیدمصطفی یک دانگ خانه امام‌خمینی در قم را بابت مهریه درخواست کرد تا با آن به سفر حج برود و امام‌خمینی به‌جدّ پیگیر قیمت‌گذاری خانه از سوی پدر وی و پرداخت مهریه شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵۱/۳، ۵۴ و ۵۵.</ref> ایشان در وصیت‌نامه‌های شخصی پس از درگذشت سیدمصطفی خمینی نسبت به خوش‌رفتاری با فرزندان وی، به خانواده خود سفارش کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲۱/۱۲ و ۷۰/۱۷.</ref>
confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸

ویرایش