کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
(←‏مفهوم‌شناسی: اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
خط ۱: خط ۱:
'''دنیا و آخرت'''، دو عالم از عوالم هستی.
'''دنیا و آخرت'''، دو عالم از عوالم هستی.
==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
دنیا مؤنث «اَدْنی» از ریشه «دنأ» و به معنای حقیرتر و پست‌تر (فراهیدی، ۸/۷۵) و یا از ریشه «دنو» به معنای نزدیک‌تر (همان، ۸/۷۵؛ ابن‌منظور، ۱۴/۲۷۲) و آخرت، به معنای مقابل اوّل و متأخر (فراهیدی، ۴/۳۰۳؛ راغب، ۶۸) است. دنیا در اصطلاح کلامی و فلسفی، عالم طبیعت و مدت بقای نفس با بدن و در برابر عالم آخرت است که به معنای نشئه پس از مرگ (اخوان‌الصفاء، ۳/۳۹۷، ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۱۵) و خانه بقای ابدی (ابن‌سینا، الاضحویه، ۱۴) است. به عالم طبیعت از آنجا که نسبت به قیامت، پست‌تر و ناچیزتر است (قرشی، ۲/۳۶۲) و یا از آن جهت که نسبت به ما از عالم آخرت نزدیک‌تر است، دنیا گفته می‌شود (طریحی، ۱/۱۴۹). دنیا در اصطلاح اخلاق و عرفان غالبا به معنای حب دنیا و هرآنچه که در آن بهره نفس باشد و انگیزه‌ای الهی و اخروی نداشته باشد، به کار می‌رود (مکی، ۱/۴۳۷؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۶/۲۲؛ نراقی، ۲/۴۵ ـ ۴۶). امام‌خمینی دنیا را در اصطلاح فلسفی، نشئه نازله وجود می‌داند که عالم تغییر و مجاز است و آخرت را به رجوع از این نشئه به ملکوت و باطن خود تعریف می‌کند (چهل حدیث، ۱۲۰). دنیا نزد عارفان، ازجمله امام‌خمینی، به هر چیزی که انسان را از خدا غافل کند نیز، گفته می‌شود (تهانوی، ۱/۷۹۹؛ حدیث جنود، ۲۷۶ و ۳۰۰).
دنیا مؤنث «اَدْنی» از ریشه «دنأ» و به معنای حقیرتر و پست‌تر<ref> (فراهیدی، کتاب العین، ۷۵/۸).</ref> و یا از ریشه «دنو» به معنای نزدیک‌تر<ref> (فراهیدی، کتاب العین، ۷۵/۸؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۲۷۲/۱۴).</ref> و آخرت، به معنای مقابل اوّل و متأخر<ref> (فراهیدی، کتاب العین، ۳۰۳/۴؛ راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۶۸).</ref> است. دنیا در اصطلاح کلامی و فلسفی، عالم طبیعت و مدت بقای نفس با بدن و در برابر عالم آخرت است که به معنای نشئه پس از مرگ<ref> (اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، ۳۹۷/۳، ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۱۵).</ref> و خانه بقای ابدی<ref> (ابن‌سینا، الاضحویه، ۱۴).</ref> است. به عالم طبیعت از آنجا که نسبت به قیامت، پست‌تر و ناچیزتر است<ref> (قرشی، قاموس قرآن، ۳۶۲/۲).</ref> و یا از آن جهت که نسبت به ما از عالم آخرت نزدیک‌تر است، دنیا گفته می‌شود.<ref> (طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۹/۱).</ref> دنیا در اصطلاح اخلاق و عرفان غالبا به معنای حب دنیا و هرآنچه که در آن بهره نفس باشد و انگیزه‌ای الهی و اخروی نداشته باشد، به کار می‌رود.<ref> (مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ۴۳۷/۱؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲۲/۶؛ نراقی، جامع السعادات، ۴۵/۲ ـ ۴۶).</ref> امام‌خمینی دنیا را در اصطلاح فلسفی، نشئه نازله وجود می‌داند که عالم تغییر و مجاز است و آخرت را به رجوع از این نشئه به ملکوت و باطن خود تعریف می‌کند.<ref> (امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۰).</ref> دنیا نزد عارفان، ازجمله امام‌خمینی، به هر چیزی که انسان را از خدا غافل کند نیز، گفته می‌شود.<ref> (تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۷۹۹/۱؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۷۶ و ۳۰۰).</ref>
 
==پیشینه==
==پیشینه==
اعتقاد به آخرت در تمامی ادیان الهی وجود دارد و همه ادیان و شرایع، بر این نکته اتفاق‌نظر دارند که آخرت در مقابل این دنیاست (کتاب مقدس، دانیال، ب۱۲، ۲؛ لوقا، ب۱۲، ۱۸ ـ ۳۰؛ ← امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۲۴۸). در قرآن کریم در آیات پرشماری، دنیا و آخرت در مقابل یکدیگر قرار دارند (انعام، ۳۲؛ انفال، ۶۷؛ توبه، ۳۸) و هر یک نشئه‌ای از نشئات عالم شمرده شده‌اند (نجم، ۴۷؛ واقعه، ۶۲). در برخی روایات نیز دنیا و آخرت مقابل یکدیگرند و هر اندازه شخص به دنیا نزدیک گردد، از آخرت دور می‌شود (احسائی، ۴/۱۱۴ ـ ۱۱۵).
اعتقاد به آخرت در تمامی ادیان الهی وجود دارد و همه ادیان و شرایع، بر این نکته اتفاق‌نظر دارند که آخرت در مقابل این دنیاست (کتاب مقدس، دانیال، ب۱۲، ۲؛ لوقا، ب۱۲، ۱۸ ـ ۳۰؛ ← امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۲۴۸). در قرآن کریم در آیات پرشماری، دنیا و آخرت در مقابل یکدیگر قرار دارند (انعام، ۳۲؛ انفال، ۶۷؛ توبه، ۳۸) و هر یک نشئه‌ای از نشئات عالم شمرده شده‌اند (نجم، ۴۷؛ واقعه، ۶۲). در برخی روایات نیز دنیا و آخرت مقابل یکدیگرند و هر اندازه شخص به دنیا نزدیک گردد، از آخرت دور می‌شود (احسائی، ۴/۱۱۴ ـ ۱۱۵).

نسخهٔ ‏۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۲۸

دنیا و آخرت، دو عالم از عوالم هستی.

مفهوم‌شناسی

دنیا مؤنث «اَدْنی» از ریشه «دنأ» و به معنای حقیرتر و پست‌تر[۱] و یا از ریشه «دنو» به معنای نزدیک‌تر[۲] و آخرت، به معنای مقابل اوّل و متأخر[۳] است. دنیا در اصطلاح کلامی و فلسفی، عالم طبیعت و مدت بقای نفس با بدن و در برابر عالم آخرت است که به معنای نشئه پس از مرگ[۴] و خانه بقای ابدی[۵] است. به عالم طبیعت از آنجا که نسبت به قیامت، پست‌تر و ناچیزتر است[۶] و یا از آن جهت که نسبت به ما از عالم آخرت نزدیک‌تر است، دنیا گفته می‌شود.[۷] دنیا در اصطلاح اخلاق و عرفان غالبا به معنای حب دنیا و هرآنچه که در آن بهره نفس باشد و انگیزه‌ای الهی و اخروی نداشته باشد، به کار می‌رود.[۸] امام‌خمینی دنیا را در اصطلاح فلسفی، نشئه نازله وجود می‌داند که عالم تغییر و مجاز است و آخرت را به رجوع از این نشئه به ملکوت و باطن خود تعریف می‌کند.[۹] دنیا نزد عارفان، ازجمله امام‌خمینی، به هر چیزی که انسان را از خدا غافل کند نیز، گفته می‌شود.[۱۰]

پیشینه

اعتقاد به آخرت در تمامی ادیان الهی وجود دارد و همه ادیان و شرایع، بر این نکته اتفاق‌نظر دارند که آخرت در مقابل این دنیاست (کتاب مقدس، دانیال، ب۱۲، ۲؛ لوقا، ب۱۲، ۱۸ ـ ۳۰؛ ← امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۲۴۸). در قرآن کریم در آیات پرشماری، دنیا و آخرت در مقابل یکدیگر قرار دارند (انعام، ۳۲؛ انفال، ۶۷؛ توبه، ۳۸) و هر یک نشئه‌ای از نشئات عالم شمرده شده‌اند (نجم، ۴۷؛ واقعه، ۶۲). در برخی روایات نیز دنیا و آخرت مقابل یکدیگرند و هر اندازه شخص به دنیا نزدیک گردد، از آخرت دور می‌شود (احسائی، ۴/۱۱۴ ـ ۱۱۵).

بحث از دنیا و آخرت، یکی از مباحث فلسفی و کلامی است که در شناختِ سعادت و شقاوت انسان در دنیا و آخرت نسبت به مؤمن و کافر، نقش مهمی دارد (ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۱۷۰). علمای اخلاق و عرفان نیز در مباحث خود، در بحث از دنیا و آخرت، به دلبستگی به دنیا و توجه به آخرت پرداخته‌اند و نکوهیده‌بودن دنیا را به سبب حب به آن و سعادت انسان را در ترک وابستگی به دنیا دانسته‌اند (مکی، ۱/۴۳۷؛ انصاری، ۱/۲۲۲؛ نراقی، ۲/۱۸ ـ ۴۶) (← مقاله حب دنیا). حکمای اسلامی دنیا را مانع و حجاب برای رسیدن به کمال مطلوب و سعادت انسانی معرفی کرده‌اند (شیخ اشراق، ۳/۲۴۹ ـ ۲۵۰ و ۳۸۹؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۹/۱۱۹ ـ ۱۲۰؛ همو، مجموعه رسائل، ۲۴۹). امام‌خمینی در آثار خود به این مسئله توجه کرده، از جهت فلسفی آن را بررسی کرده، در بیشتر کتاب‌های اخلاقی و فلسفی خود از آن سخن گفته‌است (← ادامه مقاله). ایشان به موضوعاتی چون حقیقت دنیا و آخرت، رابطه آنها با یکدیگر و ویژگی‌های آن دو پرداخته‌است (چهل حدیث، ۱۲۰ ـ ۱۲۹؛ تقریرات، ۳/۵۹۶؛ دعاء السحر، ۲۶؛ تعلیقات فصوص، ۲۱۴).

حقیقت دنیا و آخرت

اندیشمندان و حکمای الهی، حقیقت نشئه دنیا را غیر از نشئه آخرت می‌دانند که این دو دارای دو گونه وجود هستند (ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۹/۲۰۴). آنان دنیا را نشئه کون و فساد (اخوان‌الصفاء، ۱/۱۰۰) و تاریکی‌ها و نشئه آخرت را منزل قرار، عالم نور و حیات (ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۱۲) می‌دانند. بعضی نیز معتقدند دنیا و آخرت دو حالت از حالات قلب انسان‌اند و آنچه پیش از مرگ است، دنیا و آنچه مربوط به پس از مرگ است، آخرت نامیده می‌شود؛ بنابراین آنچه پیش از مرگ در آن بهره، شهوت و لذت است، جزو دنیاست (غزالی، ۱۳/۴۵؛ ← امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۰). امام‌خمینی آخرت را ملکوت نشئه دنیا می‌داند (چهل حدیث، ۱۲۰) و معتقد است نشئه آخرت نشئه‌ای تام و مستقل (تقریرات، ۳/۵۹۶) و دارای حیات است؛ چنان‌که بعضی از آیات (عنکبوت، ۶۴) به آن اشاره دارند و فوق زمان و مکان است و احکام عالم طبیعت را ندارد (تقریرات، ۳/۵۱۷). این عالم از نشئه برزخ و قبر آغاز می‌شود که از آن به ملکوت سفلی تعبیر می‌شود و پس از آن، ملکوت اعلاست که قیامت و عالم عقول کلیه است (آداب الصلاة، ۹۶؛ حدیث جنود، ۵۹).

بعضی اندیشمندان، دنیا را که در برخی آیات (آل عمران، ۱۸۵؛ نساء، ۷۷؛ انعام، ۷۰) و روایات (کلینی، ۲/۳۱۷) نکوهش شده‌است، شامل هر آنچه انسان را از اطاعت خداوند و تحصیل دوستی او بازدارد و آخرت را شامل هر آنچه موجب تحصیل رضای خداوند و قرب او شود، می‌دانند، هرچند حسب ظاهر از اعمال دنیوی باشد؛ مانند تجارت و زراعتی که هدف از آن تحصیل معیشت برای خانواده به خاطر امر خداوند است (مجلسی، ۷۰/۶۳). امام‌خمینی معتقد است برای انسان دو دنیا وجود دارد: یکی پسندیده که همان نشئه طبیعت است که محل تحصیل کمالات و سعادت ابدی است و از آنجا که عالم محل تربیت نفوس مستعد و مزرعه آخرت است، پسندیده بوده و نزد اهل سلوک مورد عنایت است و دیگری دنیای ناپسند که دلبستگی به دنیا و محبت به آن است و امری قلبی و منشأ مفاسد بی‌شماری است. روایاتی که در نکوهش دنیا آمده (کلینی، ۲/۳۱۷)، ناظر به این معناست و روایاتی که در آنها دنیا ستایش شده و محل تجارت اولیای الهی شمرده شده‌است، ناظر به قسم اول است (چهل حدیث، ۱۲۰ ـ ۱۲۱) (← مقاله حب دنیا).

ویژگی‌های دنیا و آخرت

حکما و متکلمان، ویژگی‌هایی برای دنیا و آخرت ذکر کرده‌اند؛ ازجمله: ۱. عالم دنیا، عالم نقصان، ضعف و زوال و عالم آخرت عالم بقا و قرار است (ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۹۸)؛ ۲. تأثیر در عالم دنیا به واسطه ماده و وضع و محاذات صورت می‌گیرد؛ اما در عالم آخرت این‌چنین نیست، بلکه، ذات خود مؤثر است و وضع و محاذات در آن شرط نیست (همو، تفسیر القرآن، ۳/۳۱۷ ـ ۳۱۸)؛ ۳. قوه در دنیا مقدم بر فعل و برای تحقق فعل است و فعل از قوه شریف‌تر است؛ اما در آخرت فعل بر قوه مقدم است و برای تحقق قوه است و قوه از فعل شریف‌تر است؛ زیرا قوه در دنیا به معنای استعداد تحقق امری است، اما در آخرت امری است که شأن آن ایجاد و فیض است (فیض کاشانی، اصول المعارف، ۱۹۶ ـ ۱۹۷)؛ ۴. نشئه دنیا نشئه ظلمت و موت است؛ اما نشئه آخرت نشئه حیات، نور و ادراک است (ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۶۳۹).

امام‌خمینی دنیا را دار زوال (تقریرات، ۱/۳۰۵) و تجدد (همان، ۳/۲۱۳) و آخرت را دار قرار و جاودانه می‌داند (چهل حدیث، ۱۲۰). به اعتقاد ایشان، از ویژگی‌های عالم دنیا و طبیعت، دارابودن اندازه و مقدار است که هر چیزی در آن تقدیر و اندازه خاصی دارد (تقریرات، ۱/۹۶)؛ همچنین وحدت حقیقی در دنیا راه ندارد و موجودات در این عالم، دارای ترکیب و قابل تجزیه هستند (همان، ۱/۹۷). در مقابل، عالم آخرت به پس از عالم برزخ گفته می‌شود (همان، ۳/۲۴۰) که عالم غیب و ملکوت و باطن این عالم است (چهل حدیث، ۳۸۶) و مجرد از خصوصیات مادی و مکان و زمان است (تقریرات، ۳/۶۰۱).

امام‌خمینی به پیروی از ملاصدرا معتقد است موجودات عالم طبیعت و دنیا در تغییر و تدرّج هستند و با حرکت جوهری، هر لحظه صورت نوعیه‌ای به آنها افاضه می‌شود (همان، ۱/۶۸)؛ دنیا نیز دار تضاد و تزاحم است، برخلاف عالم آخرت که تعارض و تزاحم در آن راه ندارد؛ زیرا تام و مستقل است و جهت ندارد؛ از این‌رو تزاحمی که در دنیاست، در آنجا راه ندارد (همان، ۳/۵۹۶). همچنین عالم دنیا عالم شرور است؛ زیرا شرور در این عالم زاییده این تزاحم است؛ اما در عالم آخرت تزاحم راه ندارد و سعه و گستره بیشتری دارد (چهل حدیث، ۲۴۵؛ دعاء السحر، ۲۶) (← مقاله خیر و شر). به اعتقاد ایشان بدن در عالم آخرت قوی‌تر و شریف‌تر از جسم دنیوی است و جسم دنیوی با حرکت جوهری ترقی و قوت می‌یابد و وارد نشئه برزخ می‌شود؛ از این‌رو قبول و تأثر آن شدیدتر است و می‌تواند عذاب‌های شدید اخروی را بپذیرد (تقریرات، ۳/۲۱۴ ـ ۲۱۶ و ۴۰۷)؛ افزون بر آن، جسم اخروی با تمام همّت و فعالیت نفس، قوام و ظهور یافته‌است و نفس با تمام قدرت و احاطه خود، جسم را ظاهر می‌سازد؛ از این‌رو می‌تواند سختی‌ها و عذاب‌هایی غیر قابل تحمل در دنیا را تحمل کند و از هم فرو نپاشد (همان، ۳/۲۱۵). امام‌خمینی یکی دیگر از ویژگی‌های دنیا را حجاب‌بودن آن می‌داند و معتقد است افزون بر حجاب‌بودن تعلق و توجه به دنیا (آداب الصلاة، ۱۲۷؛ چهل حدیث، ۱۲۱)، وقوع در طبیعت و بهره از آن نیز برای اولیای الهی(ع) حجاب به شمار می‌رود و استغفار رسول خدا(ص) حمل بر این معنا می‌شود و ممکن است خطیئه حضرت آدم(ع) نیز به معنای همین توجه قهری به تدبیر عالم ملک و طبیعت باشد (چهل حدیث، ۱۲۳). به اعتقاد ایشان، شدت آلام و رنج‌های اخروی، اسباب پرشماری دارد؛ ازجمله: ۱. شدت ادراک در آخرت بیش از دنیاست. ۲. توجه نفس در آن بیشتر و اشتغالات حسی آن کم است. ۳. خود عذاب شدیدتر از عذاب‌های دنیوی است. ۴. استمرار اتصال عذاب در آخرت بیش از دنیاست. ۵. قبول و صلابت بدن در آنجا شدیدتر است (تقریرات، ۳/۲۱۹ ـ ۲۲۱).

مرتبه عالم دنیا و طبیعت

حکمای الهی برای عالم هستی مراتبی برشمرده‌اند و عالم طبیعت را پایین‌ترین مرتبه عالم می‌دانند که دنیا جهت نازله عالم طبیعت است (شیخ اشراق، ۲/۲۳۰ ـ ۲۳۵؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۴۹۵). حکمای مشاء، عالم را به سه عالم طبیعی، سماوی و روحانی (فارابی، ۷۸) و یا عالم طبیعت، عالم نفس و خیال و عالم عقل (ابن‌سینا، رسائل، ۱۰۴؛ همو، تسع رسائل، ۱۳۱) تقسیم کرده‌اند. برخی مانند افلوطین، دو مرتبه برای عالم ذکر کرده‌اند: عالم طبیعت و عالم عقل که نفس متوسط بین عالم طبیعت و عالم عقل است (۲۳۸). در حکمت اشراق، عالم به چهار قسم؛ ۱. عالم عقول یا انوار قاهره؛ ۲.عالم نفوس یا انوار مدبّره؛ ۳. عالم مثال منفصل یا صور معلقه و ۴. برزخ یا عالم اجسام تقسیم شده‌است (شیخ اشراق، ۲/۲۳۲). برخی دلیل انحصار عوالم به سه قسم را انقسام موجود به محسوس، متخیل و معقول می‌دانند (ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ۳۲۰).

عارفان نیز از عوالم هستی به «حضرات خمس» تعبیر می‌کنند که عبارتند از: حضرت غیب مطلق، غیب مضاف، شهادت مطلق، شهادت مضاف و کون جامع؛ اگرچه عارفان در تعیین این حضرات اختلاف دارند. آنان عالم طبیعت را عالم شهادت مطلقه و عالم ملک می‌دانند (قونوی، ۱۸؛ قیصری، ۹۰) (← مقاله حضرات خمس). امام‌خمینی نیز عالم طبیعت را پایین‌ترین مرتبه از مراتب هستی می‌داند (چهل حدیث، ۱۲۰) و عوالم هستی را به اعتبارات مختلف تقسیم می‌کند؛ چنان‌که ۱. به اعتبار تجرد و عدم تجرد، به سه عالم طبیعت، برزخ و عقل (تجرد محض) (تقریرات، ۳/۴۰۶ ـ ۴۰۷؛ چهل حدیث، ۵۹۰)؛ ۲. به اعتبار حضرات عالم و حضور آنها نزد حق‌تعالی، به پنج مرتبه عوالم و حضرات خمس (تعلیقات فصوص، ۳۲) و ۳. به اعتبار مراتب هستی، به هفت مرتبه مقام احدیت، حضرت واحدیت، مقام مشیت (فیض منبسط)، عالم عقل، عالم نفوس کلیه، عالم مثال مطلق و عالم طبیعت (همان، ۲۱۴) تقسیم می‌کند(← مقاله عوالم هستی).

رابطه دنیا و آخرت

امام‌خمینی مانند برخی حکما و اندیشمندان (ابن‌عربی، ۱/۱۲۳؛ ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۱۲ ـ ۱۱۷؛ فیض کاشانی، اصول المعارف، ۱۹۶ ـ ۲۰۲) بر این نکته تأکید دارد که دنیا و آخرت از یکدیگر جدا نیستند و میان آن دو، رابطه‌ای تنگاتنگ برقرار است؛ اما این امر به این معنا نیست که آخرت همین عالم دنیاست که به صورت بهشت در می‌آید (تقریرات، ۳/۲۱۴ ـ ۲۱۵)؛ بلکه رابطه این دو، رابطه ظاهر و باطن و ملک و ملکوت است (چهل حدیث، ۱۲۰ ـ ۱۲۱)؛ از این‌روست که اعمال و نیاتی که انسان در دنیا دارد، در آخرت صورت می‌یابد و به شکل نعمت یا عذاب مجسم می‌شود (صحیفه، ۴/۲۹ و ۱۲/۴۳۴) (← مقاله تجسم اعمال)؛ همچنین دنیا مزرعه آخرت معرفی شده‌است (چهل حدیث، ۱۲۶) که استعدادهای انسان در آن تکمیل شده، پرورش می‌یابد. گاهی انسان استعداد و قوه‌ای ملکوتی دارد که او را به سوی ملکوت می‌کشاند و گاهی استعداد شیطانی که او را به امور شر می‌خواند و با اختیار خود، هر یک از آنها را انتخاب می‌کند؛ بنابراین تا زمانی که انسان در دار دنیا و در این مزرعه است، در حال تکمیل و به‌فعلیت‌رساندن استعدادهای خود است. وقتی این بذر از این مزرعه بیرون آمد، تکمیل استعداد تمام شده، راه ترقی به روی او بسته می‌شود (تقریرات، ۱/۲۳۲).

به اعتقاد امام‌خمینی عالم آخرت نمونه این عالم است (همان، ۳/۱۲۰) و نشئه آخرت، ظهور همان حقایق دنیا به صورتی قوی‌تر و شدیدتر است. از این‌رو انسان با افعال و ملکات خود، در حقیقت همان صور اخروی خویش را می‌سازد، و این افعال و ملکات در آن عالم، ظهور و بروز می‌یابد (همان، ۳/۲۱۵ و ۲۲۵ ـ ۲۲۶). از جهتی نیز دنیا گذرگاه آخرت است و در حقیقت، همان صراطی است که برای انسان‌ها کشیده شده‌است. اگر کسی بتواند به‌سلامت از این صراط عبور کند، به سعادت می‌رسد و اگر در اینجا دچار لغزش شود، در آنجا هم این لغزش ظهور می‌یابد (صحیفه، ۳/۲۳۵ ـ ۲۳۶) (← مقاله معاد).

پانویس

  1. (فراهیدی، کتاب العین، ۷۵/۸).
  2. (فراهیدی، کتاب العین، ۷۵/۸؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۲۷۲/۱۴).
  3. (فراهیدی، کتاب العین، ۳۰۳/۴؛ راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۶۸).
  4. (اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، ۳۹۷/۳، ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۱۵).
  5. (ابن‌سینا، الاضحویه، ۱۴).
  6. (قرشی، قاموس قرآن، ۳۶۲/۲).
  7. (طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۹/۱).
  8. (مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ۴۳۷/۱؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲۲/۶؛ نراقی، جامع السعادات، ۴۵/۲ ـ ۴۶).
  9. (امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۰).
  10. (تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۷۹۹/۱؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۷۶ و ۳۰۰).

منابع

  • قرآن کریم.
  • ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، الاضحویة فی المعاد، تحقیق حسین عاصی، تهران، شمس تبریزی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، تسع رسائل فی الحکمة و الطبیعیات، قاهره، دارالعرب، چاپ دوم، ۱۳۲۶ق.
  • ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، رسائل ابن‌سینا، قم، بیدار، ۱۴۰۰ق.
  • ابن‌عربی، محی‌الدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
  • ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
  • احسائی، ابن‌ابی‌جمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدینیه، تحقیق مجتبی عراقی، قم، مؤسسه سیدالشهداء(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
  • اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، بیروت، دارالاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • افلوطین، اثولوجیا، تحقیق عبدالرحمن بدوی، قم، بیدار، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • انصاری، زکریابن‌محمد، نتائج الافکار القدسیة فی بیان معانی شرح الرسالة القشیریه، تحقیق عبدالوارث محمد علی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۲۸ق.
  • تهانوی، محمد علی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، تحقیق علی دحروج، لبنان، ناشرون، چاپ اول، ۱۹۹۶م.
  • راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • شیخ اشراق، سهروردی، شهاب‌الدین مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن و دیگران، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
  • طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
  • غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، تحقیق عبدالرحیم‌بن‌حسین عراقی، بیروت، دارالکتاب العربی، بی‌تا.
  • فارابی، ابونصر، فصول منتزعه، تحقیق فوزی نجار، تهران، نشر الزهراء(س)، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
  • فراهیدی، خلیل‌بن‌احمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • فیض کاشانی، ملامحسن، اصول المعارف، تصحیح و تعلیق سیدجلال‌الدین آشتیانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
  • فیض کاشانی، ملامحسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ق.
  • قرشی، سیدعلی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
  • قونوی، صدرالدین، النفحات الالهیه، تحقیق محمد خواجوی، تهران، مولی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
  • قیصری، داوودبن‌محمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
  • کتاب مقدس، بی‌جا، دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • مکی، ابوطالب محمدبن‌علی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، تصحیح باسل عیون‌السود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، اسرار الآیات، تصحیح محمد خواجوی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۶۰ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، تصحیح محمد خواجوی، قم، بیدار، چاپ دوم، ۱۳۶۶ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۹۸۱م.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیه، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، مشهد، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، ۱۳۶۰ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، المبدأ و المعاد، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۵۴ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، مجموعه رسائل فلسفی صدرالمتألهین، تحقیق حامد ناجی اصفهانی، تهران، حکمت، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، مفاتیح الغیب، تصحیح محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
  • نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، تصحیح سیدمحمد کلانتر، بیروت، اعلمی، چاپ چهارم، بی‌تا.

پیوند به بیرون

حسین صالحی، دنیا و آخرت، دانشنامه امام‌خمینی، ج۵، ص۴۳۵–۴۴۰.