کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
خط ۴: خط ۴:


==پیشینه==
==پیشینه==
اعتقاد به آخرت در تمامی ادیان الهی وجود دارد و همه ادیان و شرایع، بر این نکته اتفاق‌نظر دارند که آخرت در مقابل این دنیاست (کتاب مقدس، دانیال، ب۱۲، ۲؛ لوقا، ب۱۲، ۱۸ ـ ۳۰؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۲۴۸). در قرآن کریم در آیات پرشماری، دنیا و آخرت در مقابل یکدیگر قرار دارند (انعام، ۳۲؛ انفال، ۶۷؛ توبه، ۳۸) و هر یک نشئه‌ای از نشئات عالم شمرده شده‌اند (نجم، ۴۷؛ واقعه، ۶۲). در برخی روایات نیز دنیا و آخرت مقابل یکدیگرند و هر اندازه شخص به دنیا نزدیک گردد، از آخرت دور می‌شود (احسائی، ۴/۱۱۴ ـ ۱۱۵).
اعتقاد به آخرت در تمامی ادیان الهی وجود دارد و همه ادیان و شرایع، بر این نکته اتفاق‌نظر دارند که آخرت در مقابل این دنیاست.<ref> (کتاب مقدس، دانیال، ب۱۲، ۲؛ لوقا، ب۱۲، ۱۸ ـ ۳۰؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۲۴۸/۳).</ref> در قرآن کریم در آیات پرشماری، دنیا و آخرت در مقابل یکدیگر قرار دارند<ref> (قرآن کریم، سوره انعام، آیه ۳۲؛ قرآن کریم، سوره انفال، آیه ۶۷؛ قرآن کریم، سوره توبه، آیه ۳۸).</ref> و هر یک نشئه‌ای از نشئات عالم شمرده شده‌اند.<ref> (قرآن کریم، سوره نجم، آیه ۴۷؛ قرآن کریم، سوره واقعه، آیه ۶۲).</ref> در برخی روایات نیز دنیا و آخرت مقابل یکدیگرند و هر اندازه شخص به دنیا نزدیک گردد، از آخرت دور می‌شود.<ref> (احسائی، عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدینیه، ۱۱۴/۴ ـ ۱۱۵).</ref>
 
بحث از دنیا و آخرت، یکی از مباحث فلسفی و کلامی است که در شناختِ سعادت و شقاوت انسان در دنیا و آخرت نسبت به مؤمن و کافر، نقش مهمی دارد.<ref> (ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۱۷۰).</ref>علمای اخلاق و عرفان نیز در مباحث خود، در بحث از دنیا و آخرت، به دلبستگی به دنیا و توجه به آخرت پرداخته‌اند و نکوهیده‌بودن دنیا را به سبب حب به آن و سعادت انسان را در ترک وابستگی به دنیا دانسته‌اند.<ref> (مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ۴۳۷/۱؛ انصاری، نتائج الافکار القدسیة فی بیان معانی شرح الرسالة القشیریه، ۲۲۲/۱؛ نراقی، ۱۸/۲ ـ ۴۶).</ref> {{ببینید|حب دنیا}} حکمای اسلامی دنیا را مانع و حجاب برای رسیدن به کمال مطلوب و سعادت انسانی معرفی کرده‌اند.<ref> (شیخ اشراق، شهاب‌الدین مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۲۴۹/۳ ـ ۲۵۰ و ۳۸۹؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱۱۹/۹ ـ ۱۲۰؛ ملاصدرا، مجموعه رسائل، ۲۴۹).</ref> امام‌خمینی در آثار خود به این مسئله توجه کرده، از جهت فلسفی آن را بررسی کرده، در بیشتر کتاب‌های اخلاقی و فلسفی خود از آن سخن گفته‌است. ایشان به موضوعاتی چون حقیقت دنیا و آخرت، رابطه آنها با یکدیگر و ویژگی‌های آن دو پرداخته‌است.<ref> (امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۰ ـ ۱۲۹؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۵۹۶؛ امام‌خمینی، دعاء السحر، ۲۶؛ تعلیقات فصوص، ۲۱۴).</ref>


بحث از دنیا و آخرت، یکی از مباحث فلسفی و کلامی است که در شناختِ سعادت و شقاوت انسان در دنیا و آخرت نسبت به مؤمن و کافر، نقش مهمی دارد (ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۱۷۰). علمای اخلاق و عرفان نیز در مباحث خود، در بحث از دنیا و آخرت، به دلبستگی به دنیا و توجه به آخرت پرداخته‌اند و نکوهیده‌بودن دنیا را به سبب حب به آن و سعادت انسان را در ترک وابستگی به دنیا دانسته‌اند (مکی، ۱/۴۳۷؛ انصاری، ۱/۲۲۲؛ نراقی، ۲/۱۸ ـ ۴۶) (← مقاله حب دنیا). حکمای اسلامی دنیا را مانع و حجاب برای رسیدن به کمال مطلوب و سعادت انسانی معرفی کرده‌اند (شیخ اشراق، ۳/۲۴۹ ـ ۲۵۰ و ۳۸۹؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۹/۱۱۹ ـ ۱۲۰؛ همو، مجموعه رسائل، ۲۴۹).
امام‌خمینی در آثار خود به این مسئله توجه کرده، از جهت فلسفی آن را بررسی کرده، در بیشتر کتاب‌های اخلاقی و فلسفی خود از آن سخن گفته‌است (← ادامه مقاله). ایشان به موضوعاتی چون حقیقت دنیا و آخرت، رابطه آنها با یکدیگر و ویژگی‌های آن دو پرداخته‌است (چهل حدیث، ۱۲۰ ـ ۱۲۹؛ تقریرات، ۳/۵۹۶؛ دعاء السحر، ۲۶؛ تعلیقات فصوص، ۲۱۴).
==حقیقت دنیا و آخرت==
==حقیقت دنیا و آخرت==
اندیشمندان و حکمای الهی، حقیقت نشئه دنیا را غیر از نشئه آخرت می‌دانند که این دو دارای دو گونه وجود هستند (ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۹/۲۰۴). آنان دنیا را نشئه کون و فساد (اخوان‌الصفاء، ۱/۱۰۰) و تاریکی‌ها و نشئه آخرت را منزل قرار، عالم نور و حیات (ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۱۲) می‌دانند. بعضی نیز معتقدند دنیا و آخرت دو حالت از حالات قلب انسان‌اند و آنچه پیش از مرگ است، دنیا و آنچه مربوط به پس از مرگ است، آخرت نامیده می‌شود؛ بنابراین آنچه پیش از مرگ در آن بهره، شهوت و لذت است، جزو دنیاست (غزالی، ۱۳/۴۵؛ ← امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۰).
اندیشمندان و حکمای الهی، حقیقت نشئه دنیا را غیر از نشئه آخرت می‌دانند که این دو دارای دو گونه وجود هستند (ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۹/۲۰۴). آنان دنیا را نشئه کون و فساد (اخوان‌الصفاء، ۱/۱۰۰) و تاریکی‌ها و نشئه آخرت را منزل قرار، عالم نور و حیات (ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۱۲) می‌دانند. بعضی نیز معتقدند دنیا و آخرت دو حالت از حالات قلب انسان‌اند و آنچه پیش از مرگ است، دنیا و آنچه مربوط به پس از مرگ است، آخرت نامیده می‌شود؛ بنابراین آنچه پیش از مرگ در آن بهره، شهوت و لذت است، جزو دنیاست (غزالی، ۱۳/۴۵؛ ← امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۰).

نسخهٔ ‏۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۳۶

دنیا و آخرت، دو عالم از عوالم هستی.

مفهوم‌شناسی

دنیا مؤنث «اَدْنی» از ریشه «دنأ» و به معنای حقیرتر و پست‌تر[۱] و یا از ریشه «دنو» به معنای نزدیک‌تر[۲] و آخرت، به معنای مقابل اوّل و متأخر[۳] است. دنیا در اصطلاح کلامی و فلسفی، عالم طبیعت و مدت بقای نفس با بدن و در برابر عالم آخرت است که به معنای نشئه پس از مرگ[۴] و خانه بقای ابدی[۵] است. به عالم طبیعت از آنجا که نسبت به قیامت، پست‌تر و ناچیزتر است[۶] و یا از آن جهت که نسبت به ما از عالم آخرت نزدیک‌تر است، دنیا گفته می‌شود.[۷] دنیا در اصطلاح اخلاق و عرفان غالبا به معنای حب دنیا و هرآنچه که در آن بهره نفس باشد و انگیزه‌ای الهی و اخروی نداشته باشد، به کار می‌رود.[۸] امام‌خمینی دنیا را در اصطلاح فلسفی، نشئه نازله وجود می‌داند که عالم تغییر و مجاز است و آخرت را به رجوع از این نشئه به ملکوت و باطن خود تعریف می‌کند.[۹] دنیا نزد عارفان، ازجمله امام‌خمینی، به هر چیزی که انسان را از خدا غافل کند نیز، گفته می‌شود.[۱۰]

پیشینه

اعتقاد به آخرت در تمامی ادیان الهی وجود دارد و همه ادیان و شرایع، بر این نکته اتفاق‌نظر دارند که آخرت در مقابل این دنیاست.[۱۱] در قرآن کریم در آیات پرشماری، دنیا و آخرت در مقابل یکدیگر قرار دارند[۱۲] و هر یک نشئه‌ای از نشئات عالم شمرده شده‌اند.[۱۳] در برخی روایات نیز دنیا و آخرت مقابل یکدیگرند و هر اندازه شخص به دنیا نزدیک گردد، از آخرت دور می‌شود.[۱۴]

بحث از دنیا و آخرت، یکی از مباحث فلسفی و کلامی است که در شناختِ سعادت و شقاوت انسان در دنیا و آخرت نسبت به مؤمن و کافر، نقش مهمی دارد.[۱۵]علمای اخلاق و عرفان نیز در مباحث خود، در بحث از دنیا و آخرت، به دلبستگی به دنیا و توجه به آخرت پرداخته‌اند و نکوهیده‌بودن دنیا را به سبب حب به آن و سعادت انسان را در ترک وابستگی به دنیا دانسته‌اند.[۱۶] (ببینید: حب دنیا) حکمای اسلامی دنیا را مانع و حجاب برای رسیدن به کمال مطلوب و سعادت انسانی معرفی کرده‌اند.[۱۷] امام‌خمینی در آثار خود به این مسئله توجه کرده، از جهت فلسفی آن را بررسی کرده، در بیشتر کتاب‌های اخلاقی و فلسفی خود از آن سخن گفته‌است. ایشان به موضوعاتی چون حقیقت دنیا و آخرت، رابطه آنها با یکدیگر و ویژگی‌های آن دو پرداخته‌است.[۱۸]

حقیقت دنیا و آخرت

اندیشمندان و حکمای الهی، حقیقت نشئه دنیا را غیر از نشئه آخرت می‌دانند که این دو دارای دو گونه وجود هستند (ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۹/۲۰۴). آنان دنیا را نشئه کون و فساد (اخوان‌الصفاء، ۱/۱۰۰) و تاریکی‌ها و نشئه آخرت را منزل قرار، عالم نور و حیات (ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۱۲) می‌دانند. بعضی نیز معتقدند دنیا و آخرت دو حالت از حالات قلب انسان‌اند و آنچه پیش از مرگ است، دنیا و آنچه مربوط به پس از مرگ است، آخرت نامیده می‌شود؛ بنابراین آنچه پیش از مرگ در آن بهره، شهوت و لذت است، جزو دنیاست (غزالی، ۱۳/۴۵؛ ← امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۰). امام‌خمینی آخرت را ملکوت نشئه دنیا می‌داند (چهل حدیث، ۱۲۰) و معتقد است نشئه آخرت نشئه‌ای تام و مستقل (تقریرات، ۳/۵۹۶) و دارای حیات است؛ چنان‌که بعضی از آیات (عنکبوت، ۶۴) به آن اشاره دارند و فوق زمان و مکان است و احکام عالم طبیعت را ندارد (تقریرات، ۳/۵۱۷). این عالم از نشئه برزخ و قبر آغاز می‌شود که از آن به ملکوت سفلی تعبیر می‌شود و پس از آن، ملکوت اعلاست که قیامت و عالم عقول کلیه است (آداب الصلاة، ۹۶؛ حدیث جنود، ۵۹).

بعضی اندیشمندان، دنیا را که در برخی آیات (آل عمران، ۱۸۵؛ نساء، ۷۷؛ انعام، ۷۰) و روایات (کلینی، ۲/۳۱۷) نکوهش شده‌است، شامل هر آنچه انسان را از اطاعت خداوند و تحصیل دوستی او بازدارد و آخرت را شامل هر آنچه موجب تحصیل رضای خداوند و قرب او شود، می‌دانند، هرچند حسب ظاهر از اعمال دنیوی باشد؛ مانند تجارت و زراعتی که هدف از آن تحصیل معیشت برای خانواده به خاطر امر خداوند است (مجلسی، ۷۰/۶۳). امام‌خمینی معتقد است برای انسان دو دنیا وجود دارد: یکی پسندیده که همان نشئه طبیعت است که محل تحصیل کمالات و سعادت ابدی است و از آنجا که عالم محل تربیت نفوس مستعد و مزرعه آخرت است، پسندیده بوده و نزد اهل سلوک مورد عنایت است و دیگری دنیای ناپسند که دلبستگی به دنیا و محبت به آن است و امری قلبی و منشأ مفاسد بی‌شماری است. روایاتی که در نکوهش دنیا آمده (کلینی، ۲/۳۱۷)، ناظر به این معناست و روایاتی که در آنها دنیا ستایش شده و محل تجارت اولیای الهی شمرده شده‌است، ناظر به قسم اول است (چهل حدیث، ۱۲۰ ـ ۱۲۱) (← مقاله حب دنیا).

ویژگی‌های دنیا و آخرت

حکما و متکلمان، ویژگی‌هایی برای دنیا و آخرت ذکر کرده‌اند؛ ازجمله: ۱. عالم دنیا، عالم نقصان، ضعف و زوال و عالم آخرت عالم بقا و قرار است (ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۹۸)؛ ۲. تأثیر در عالم دنیا به واسطه ماده و وضع و محاذات صورت می‌گیرد؛ اما در عالم آخرت این‌چنین نیست، بلکه، ذات خود مؤثر است و وضع و محاذات در آن شرط نیست (همو، تفسیر القرآن، ۳/۳۱۷ ـ ۳۱۸)؛ ۳. قوه در دنیا مقدم بر فعل و برای تحقق فعل است و فعل از قوه شریف‌تر است؛ اما در آخرت فعل بر قوه مقدم است و برای تحقق قوه است و قوه از فعل شریف‌تر است؛ زیرا قوه در دنیا به معنای استعداد تحقق امری است، اما در آخرت امری است که شأن آن ایجاد و فیض است (فیض کاشانی، اصول المعارف، ۱۹۶ ـ ۱۹۷)؛ ۴. نشئه دنیا نشئه ظلمت و موت است؛ اما نشئه آخرت نشئه حیات، نور و ادراک است (ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۶۳۹).

امام‌خمینی دنیا را دار زوال (تقریرات، ۱/۳۰۵) و تجدد (همان، ۳/۲۱۳) و آخرت را دار قرار و جاودانه می‌داند (چهل حدیث، ۱۲۰). به اعتقاد ایشان، از ویژگی‌های عالم دنیا و طبیعت، دارابودن اندازه و مقدار است که هر چیزی در آن تقدیر و اندازه خاصی دارد (تقریرات، ۱/۹۶)؛ همچنین وحدت حقیقی در دنیا راه ندارد و موجودات در این عالم، دارای ترکیب و قابل تجزیه هستند (همان، ۱/۹۷). در مقابل، عالم آخرت به پس از عالم برزخ گفته می‌شود (همان، ۳/۲۴۰) که عالم غیب و ملکوت و باطن این عالم است (چهل حدیث، ۳۸۶) و مجرد از خصوصیات مادی و مکان و زمان است (تقریرات، ۳/۶۰۱).

امام‌خمینی به پیروی از ملاصدرا معتقد است موجودات عالم طبیعت و دنیا در تغییر و تدرّج هستند و با حرکت جوهری، هر لحظه صورت نوعیه‌ای به آنها افاضه می‌شود (همان، ۱/۶۸)؛ دنیا نیز دار تضاد و تزاحم است، برخلاف عالم آخرت که تعارض و تزاحم در آن راه ندارد؛ زیرا تام و مستقل است و جهت ندارد؛ از این‌رو تزاحمی که در دنیاست، در آنجا راه ندارد (همان، ۳/۵۹۶). همچنین عالم دنیا عالم شرور است؛ زیرا شرور در این عالم زاییده این تزاحم است؛ اما در عالم آخرت تزاحم راه ندارد و سعه و گستره بیشتری دارد (چهل حدیث، ۲۴۵؛ دعاء السحر، ۲۶) (← مقاله خیر و شر). به اعتقاد ایشان بدن در عالم آخرت قوی‌تر و شریف‌تر از جسم دنیوی است و جسم دنیوی با حرکت جوهری ترقی و قوت می‌یابد و وارد نشئه برزخ می‌شود؛ از این‌رو قبول و تأثر آن شدیدتر است و می‌تواند عذاب‌های شدید اخروی را بپذیرد (تقریرات، ۳/۲۱۴ ـ ۲۱۶ و ۴۰۷)؛ افزون بر آن، جسم اخروی با تمام همّت و فعالیت نفس، قوام و ظهور یافته‌است و نفس با تمام قدرت و احاطه خود، جسم را ظاهر می‌سازد؛ از این‌رو می‌تواند سختی‌ها و عذاب‌هایی غیر قابل تحمل در دنیا را تحمل کند و از هم فرو نپاشد (همان، ۳/۲۱۵). امام‌خمینی یکی دیگر از ویژگی‌های دنیا را حجاب‌بودن آن می‌داند و معتقد است افزون بر حجاب‌بودن تعلق و توجه به دنیا (آداب الصلاة، ۱۲۷؛ چهل حدیث، ۱۲۱)، وقوع در طبیعت و بهره از آن نیز برای اولیای الهی(ع) حجاب به شمار می‌رود و استغفار رسول خدا(ص) حمل بر این معنا می‌شود و ممکن است خطیئه حضرت آدم(ع) نیز به معنای همین توجه قهری به تدبیر عالم ملک و طبیعت باشد (چهل حدیث، ۱۲۳). به اعتقاد ایشان، شدت آلام و رنج‌های اخروی، اسباب پرشماری دارد؛ ازجمله: ۱. شدت ادراک در آخرت بیش از دنیاست. ۲. توجه نفس در آن بیشتر و اشتغالات حسی آن کم است. ۳. خود عذاب شدیدتر از عذاب‌های دنیوی است. ۴. استمرار اتصال عذاب در آخرت بیش از دنیاست. ۵. قبول و صلابت بدن در آنجا شدیدتر است (تقریرات، ۳/۲۱۹ ـ ۲۲۱).

مرتبه عالم دنیا و طبیعت

حکمای الهی برای عالم هستی مراتبی برشمرده‌اند و عالم طبیعت را پایین‌ترین مرتبه عالم می‌دانند که دنیا جهت نازله عالم طبیعت است (شیخ اشراق، ۲/۲۳۰ ـ ۲۳۵؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۴۹۵). حکمای مشاء، عالم را به سه عالم طبیعی، سماوی و روحانی (فارابی، ۷۸) و یا عالم طبیعت، عالم نفس و خیال و عالم عقل (ابن‌سینا، رسائل، ۱۰۴؛ همو، تسع رسائل، ۱۳۱) تقسیم کرده‌اند. برخی مانند افلوطین، دو مرتبه برای عالم ذکر کرده‌اند: عالم طبیعت و عالم عقل که نفس متوسط بین عالم طبیعت و عالم عقل است (۲۳۸). در حکمت اشراق، عالم به چهار قسم؛ ۱. عالم عقول یا انوار قاهره؛ ۲.عالم نفوس یا انوار مدبّره؛ ۳. عالم مثال منفصل یا صور معلقه و ۴. برزخ یا عالم اجسام تقسیم شده‌است (شیخ اشراق، ۲/۲۳۲). برخی دلیل انحصار عوالم به سه قسم را انقسام موجود به محسوس، متخیل و معقول می‌دانند (ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ۳۲۰).

عارفان نیز از عوالم هستی به «حضرات خمس» تعبیر می‌کنند که عبارتند از: حضرت غیب مطلق، غیب مضاف، شهادت مطلق، شهادت مضاف و کون جامع؛ اگرچه عارفان در تعیین این حضرات اختلاف دارند. آنان عالم طبیعت را عالم شهادت مطلقه و عالم ملک می‌دانند (قونوی، ۱۸؛ قیصری، ۹۰) (← مقاله حضرات خمس). امام‌خمینی نیز عالم طبیعت را پایین‌ترین مرتبه از مراتب هستی می‌داند (چهل حدیث، ۱۲۰) و عوالم هستی را به اعتبارات مختلف تقسیم می‌کند؛ چنان‌که ۱. به اعتبار تجرد و عدم تجرد، به سه عالم طبیعت، برزخ و عقل (تجرد محض) (تقریرات، ۳/۴۰۶ ـ ۴۰۷؛ چهل حدیث، ۵۹۰)؛ ۲. به اعتبار حضرات عالم و حضور آنها نزد حق‌تعالی، به پنج مرتبه عوالم و حضرات خمس (تعلیقات فصوص، ۳۲) و ۳. به اعتبار مراتب هستی، به هفت مرتبه مقام احدیت، حضرت واحدیت، مقام مشیت (فیض منبسط)، عالم عقل، عالم نفوس کلیه، عالم مثال مطلق و عالم طبیعت (همان، ۲۱۴) تقسیم می‌کند(← مقاله عوالم هستی).

رابطه دنیا و آخرت

امام‌خمینی مانند برخی حکما و اندیشمندان (ابن‌عربی، ۱/۱۲۳؛ ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۱۲ ـ ۱۱۷؛ فیض کاشانی، اصول المعارف، ۱۹۶ ـ ۲۰۲) بر این نکته تأکید دارد که دنیا و آخرت از یکدیگر جدا نیستند و میان آن دو، رابطه‌ای تنگاتنگ برقرار است؛ اما این امر به این معنا نیست که آخرت همین عالم دنیاست که به صورت بهشت در می‌آید (تقریرات، ۳/۲۱۴ ـ ۲۱۵)؛ بلکه رابطه این دو، رابطه ظاهر و باطن و ملک و ملکوت است (چهل حدیث، ۱۲۰ ـ ۱۲۱)؛ از این‌روست که اعمال و نیاتی که انسان در دنیا دارد، در آخرت صورت می‌یابد و به شکل نعمت یا عذاب مجسم می‌شود (صحیفه، ۴/۲۹ و ۱۲/۴۳۴) (← مقاله تجسم اعمال)؛ همچنین دنیا مزرعه آخرت معرفی شده‌است (چهل حدیث، ۱۲۶) که استعدادهای انسان در آن تکمیل شده، پرورش می‌یابد. گاهی انسان استعداد و قوه‌ای ملکوتی دارد که او را به سوی ملکوت می‌کشاند و گاهی استعداد شیطانی که او را به امور شر می‌خواند و با اختیار خود، هر یک از آنها را انتخاب می‌کند؛ بنابراین تا زمانی که انسان در دار دنیا و در این مزرعه است، در حال تکمیل و به‌فعلیت‌رساندن استعدادهای خود است. وقتی این بذر از این مزرعه بیرون آمد، تکمیل استعداد تمام شده، راه ترقی به روی او بسته می‌شود (تقریرات، ۱/۲۳۲).

به اعتقاد امام‌خمینی عالم آخرت نمونه این عالم است (همان، ۳/۱۲۰) و نشئه آخرت، ظهور همان حقایق دنیا به صورتی قوی‌تر و شدیدتر است. از این‌رو انسان با افعال و ملکات خود، در حقیقت همان صور اخروی خویش را می‌سازد، و این افعال و ملکات در آن عالم، ظهور و بروز می‌یابد (همان، ۳/۲۱۵ و ۲۲۵ ـ ۲۲۶). از جهتی نیز دنیا گذرگاه آخرت است و در حقیقت، همان صراطی است که برای انسان‌ها کشیده شده‌است. اگر کسی بتواند به‌سلامت از این صراط عبور کند، به سعادت می‌رسد و اگر در اینجا دچار لغزش شود، در آنجا هم این لغزش ظهور می‌یابد (صحیفه، ۳/۲۳۵ ـ ۲۳۶) (← مقاله معاد).

پانویس

  1. (فراهیدی، کتاب العین، ۷۵/۸).
  2. (فراهیدی، کتاب العین، ۷۵/۸؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۲۷۲/۱۴).
  3. (فراهیدی، کتاب العین، ۳۰۳/۴؛ راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۶۸).
  4. (اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، ۳۹۷/۳، ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۱۵).
  5. (ابن‌سینا، الاضحویه، ۱۴).
  6. (قرشی، قاموس قرآن، ۳۶۲/۲).
  7. (طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۹/۱).
  8. (مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ۴۳۷/۱؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲۲/۶؛ نراقی، جامع السعادات، ۴۵/۲ ـ ۴۶).
  9. (امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۰).
  10. (تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۷۹۹/۱؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۷۶ و ۳۰۰).
  11. (کتاب مقدس، دانیال، ب۱۲، ۲؛ لوقا، ب۱۲، ۱۸ ـ ۳۰؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۲۴۸/۳).
  12. (قرآن کریم، سوره انعام، آیه ۳۲؛ قرآن کریم، سوره انفال، آیه ۶۷؛ قرآن کریم، سوره توبه، آیه ۳۸).
  13. (قرآن کریم، سوره نجم، آیه ۴۷؛ قرآن کریم، سوره واقعه، آیه ۶۲).
  14. (احسائی، عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدینیه، ۱۱۴/۴ ـ ۱۱۵).
  15. (ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۱۷۰).
  16. (مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ۴۳۷/۱؛ انصاری، نتائج الافکار القدسیة فی بیان معانی شرح الرسالة القشیریه، ۲۲۲/۱؛ نراقی، ۱۸/۲ ـ ۴۶).
  17. (شیخ اشراق، شهاب‌الدین مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۲۴۹/۳ ـ ۲۵۰ و ۳۸۹؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱۱۹/۹ ـ ۱۲۰؛ ملاصدرا، مجموعه رسائل، ۲۴۹).
  18. (امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۰ ـ ۱۲۹؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۵۹۶؛ امام‌خمینی، دعاء السحر، ۲۶؛ تعلیقات فصوص، ۲۱۴).

منابع

  • قرآن کریم.
  • ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، الاضحویة فی المعاد، تحقیق حسین عاصی، تهران، شمس تبریزی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، تسع رسائل فی الحکمة و الطبیعیات، قاهره، دارالعرب، چاپ دوم، ۱۳۲۶ق.
  • ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، رسائل ابن‌سینا، قم، بیدار، ۱۴۰۰ق.
  • ابن‌عربی، محی‌الدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
  • ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
  • احسائی، ابن‌ابی‌جمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدینیه، تحقیق مجتبی عراقی، قم، مؤسسه سیدالشهداء(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
  • اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، بیروت، دارالاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • افلوطین، اثولوجیا، تحقیق عبدالرحمن بدوی، قم، بیدار، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • انصاری، زکریابن‌محمد، نتائج الافکار القدسیة فی بیان معانی شرح الرسالة القشیریه، تحقیق عبدالوارث محمد علی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۲۸ق.
  • تهانوی، محمد علی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، تحقیق علی دحروج، لبنان، ناشرون، چاپ اول، ۱۹۹۶م.
  • راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • شیخ اشراق، سهروردی، شهاب‌الدین مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن و دیگران، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
  • طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
  • غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، تحقیق عبدالرحیم‌بن‌حسین عراقی، بیروت، دارالکتاب العربی، بی‌تا.
  • فارابی، ابونصر، فصول منتزعه، تحقیق فوزی نجار، تهران، نشر الزهراء(س)، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
  • فراهیدی، خلیل‌بن‌احمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • فیض کاشانی، ملامحسن، اصول المعارف، تصحیح و تعلیق سیدجلال‌الدین آشتیانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
  • فیض کاشانی، ملامحسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ق.
  • قرشی، سیدعلی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
  • قونوی، صدرالدین، النفحات الالهیه، تحقیق محمد خواجوی، تهران، مولی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
  • قیصری، داوودبن‌محمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
  • کتاب مقدس، بی‌جا، دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • مکی، ابوطالب محمدبن‌علی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، تصحیح باسل عیون‌السود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، اسرار الآیات، تصحیح محمد خواجوی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۶۰ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، تصحیح محمد خواجوی، قم، بیدار، چاپ دوم، ۱۳۶۶ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۹۸۱م.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیه، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، مشهد، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، ۱۳۶۰ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، المبدأ و المعاد، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۵۴ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، مجموعه رسائل فلسفی صدرالمتألهین، تحقیق حامد ناجی اصفهانی، تهران، حکمت، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، مفاتیح الغیب، تصحیح محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
  • نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، تصحیح سیدمحمد کلانتر، بیروت، اعلمی، چاپ چهارم، بی‌تا.

پیوند به بیرون

حسین صالحی، دنیا و آخرت، دانشنامه امام‌خمینی، ج۵، ص۴۳۵–۴۴۰.