کاربر:H.Ahmadi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
محلاتی، فضلالله، روحانی مبارز، شاگرد و نماینده امامخمینی در سپاه پاسداران و نماینده مجلس شورای اسلامی. | |||
فضلالله مهدیزاده محلاتی معروف به محلاتی در هجدهم تیر 1309 در شهرستان محلات زاده شد و پدر او غلامحسین مهدیزاده یکی از کاسبان بازار بود که به کشاورزی نیز مشغول بود. محلاتی تا کلاس ششم را در مدرسه میرزا درس خواند (محلاتی، خاطرات، 21؛ هزار و ادهمنژاد، 283) و پس از آن با وجود برخی موانع و مخالفت پدر، به تحصیل دروس حوزوی در محلات مشغول شد. او دروس مقدمات را نزد سیدجلالالدین شهیدی محلاتی خواند و سال 1331 با دختر وی اقلیمالسادات ازدواج کرد (محلاتی، خاطرات، 22 و 151). | |||
به دلیل هوای خوب محلات، برخی از مراجع تقلید، همچون سیدمحمدتقی خوانساری، سیدصدرالدین صدر و امامخمینی فصل تابستان را به محلات میرفتند (همان، 21). در تابستان 1324 محلاتی برای جلب موافقت پدر خود با تحصیل او در حوزه علمیه قم، از خوانساری کمک خواست و با وساطت ایشان و موافقت پدر، رهسپار قم شد (همان، 22؛ همو، پابهپای آفتاب، 6/9؛ هزار و ادهمنژاد، 284). وی به دلیل اشتیاق فراوان به درس و استادان قم، تحصیلات خود را دوباره از ابتدا آغاز کرد و حاشیه را نزد محمد آقاتهرانی و مغنی را نزد علیپناه اشتهاردی خواند (محلاتی، خاطرات، 22). معانی و بیان را نزد مرتضی مطهری و علیاکبر مشکینی، مطوّل و شرح لمعه را نزد محمد صدوقی یزدی و اسدالله اصفهانی نورآبادی، مکاسب را نزد عبدالجواد اصفهانی، محمد مجاهدی تبریزی و مرتضی حائری یزدی، اقتصاد اسلامی و شرح منظومه را نزد مرتضی مطهری، رسائل و بخشی از مکاسب را نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی و تفسیر و فلسفه را نزد سیدمحمدحسین طباطبایی آموخت و به مدت سه سال در درس خارج فقه سیدحسین بروجردی و هفت سال در درس خارج فقه و اصول امامخمینی شرکت کرد (همان، 33؛ همو، پابهپای آفتاب، 6/8). وی در سال 1339 به تهران مهاجرت کرد و در آنجا از درس استادانی چون میرزااحمد آشتیانی، محمدتقی آملی و سیدابوالحسن رفیعی قزوینی بهره برد (همو، خاطرات، 33؛ هزار و ادهمنژاد، 284). | |||
محلاتی به واسطه سیدمحمدتقی خوانساری در خانه وی، با سیدمجتبی نواب صفوی و گروه فداییان اسلام آشنا شد و همکاری با آنان را شروع کرد (محلاتی، خاطرات، 23). نخستین پرونده سیاسی محلاتی در سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در سال 1329 در جریان مخالفت با دفن جسد رضاشاه پهلوی در کنار حرم فاطمه معصومه(س) ثبت شده است (همان). با اوجگرفتن فعالیتهای فداییان اسلام و مخالفت بروجردی با شیوه مبارزاتی آنان (← مقاله بروجردی، سیدحسین)، زندگی برای محلاتی جوان که جزو این گروه بود، سخت شد؛ ولی دو استاد او سلطانی طباطبایی و حائری یزدی، درباره جایگاه علمی و شأن طلبگی وی نزد بروجردی سخن گفتند و ایشان از محلاتی دلجویی کرد (همان، 32). به دلیل ارتباط با فداییان اسلام، محلاتی با سیدابوالقاسم کاشانی نیز آشنا شد و در نهضت ملی نفت همکاری نزدیکی با وی داشت. وی در هفدهمین دوره انتخابات مجلس شورای ملی در سال 1330 از سوی کاشانی به تبریز رفت و برای جلوگیری از نفوذ سلطنتطلبان به مجلس، سخنرانیهای متعددی کرد. در پی کسب موفقیتِ او در این زمینه، مخالفان به او حمله و او را بهشدت مجروح کردند (همان، 25 ـ 27؛ همو، یاران امام، 1/10 ـ 14). وی در چهاردم دی 1331 که میان طرفداران حزب توده و طلاب قم نزاعی در گرفت، از سوی بروجردی مأمور بررسی میزان تلفات جانی این واقعه شد (جعفریان، 642؛ حسینیان، 394). او به سفارش بروجردی خبرنگار مجله ترقی را برای مصاحبه نزد امامخمینی برد (← امامخمینی، 1/31). | |||
محلاتی که از شاگردان، مریدان و یاران امامخمینی بود، از ایشان شناختی عمیق داشت. سابقه آشنایی وی با امامخمینی به روزهای حضور ایشان در محلات و آشنایی محلاتی با فرزند ایشان سیدمصطفی باز میگشت که با او همسن و یار دیرینه او بود (محلاتی، خاطرات، 37 ـ 38 و 79 ـ 80). علاوه بر آن، ارتباط و آشنایی سیدجلالالدین شهیدی با امامخمینی سبب شده بود که محلاتی با منش والا و عظمت ایشان از زبان پدر همسرش نیز آشنایی یابد (همان، 39 ـ 38). عامل مهم دیگر در جذب وی به امامخمینی، درسهای اخلاق ایشان بود که در روزهای حضور ایشان در محلات، در مسجد جامع این شهر برگزار میشد و محلاتی در آن درسها شرکت میکرد. وی در سالهای آغارین حضور خود در حوزه علمیه قم نیز در درس اخلاق امامخمینی در مدرسه فیضیه شرکت میکرد (همو، پابهپای آفتاب، 6/8 ـ 7) و بیش از هر چیز جذب معنویت استاد خود شده بود (همان؛ همو، خاطرات، 36). وی که در آن سالها ارتباط نزدیکی با امامخمینی داشت، نسخه دستنویس بسیاری از تألیفات ایشان را در حوزه اخلاق، عرفان و دیگر زمینهها از خود ایشان دریافت و مطالعه میکرد (همو، شاهد یاران، 19). آشنایی وی با بینش سیاسی ایشان نیز بهواسطه حضور وی در درسهای خارج فقه ایشان در قم، در خلال بحث اجتهاد و تقلید بود (همان، 38؛ همو، یاران امام، 1/11؛ همو، پابهپای آفتاب، 6/11). | |||
با آغاز نهضت امامخمینی در سال 1341 محلاتی به ایشان پیوست و با توجه به سکونت در تهران، در جریان مبارزه علیه لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی (← مقاله انجمنهای ایالتی و ولایتی) رابط میان امامخمینی و علمای تهران بود و مسئولیت انتقال اعلامیههای ایشان به تهران و چاپ و پخش آنها را بر عهده داشت (همو، خاطرات، 42 ـ 43؛ همو، پابهپای آفتاب، 6/17 ـ 18). وی به همین دلیل در ششم بهمن 1341 بازداشت و به زندان قزلقلعه منتقل شد (همو، خاطرات، 51). وی پس از آن در خرداد 1342 به همراه مرتضی مطهری ضمن سخنرانی در دهه اول محرم در خیابان پیروزی تهران، به نقد و تشریح اعمال ضد دینی رژیم پهلوی میپرداخت. او پس از اطلاع از بازداشت مطهری در پانزده خرداد 1342 توانست بگریزد و پنهان شود؛ اما مأموران رژیم او را تعقیب میکردند (همان، 53؛ غفار، 8 ـ 10). | |||
محلاتی پس از تبعید امامخمینی در سیزدهم آبان 1343 بیدرنگ دست بهکار شد و به همراه دیگر مبارزان، زمینه تعطیلی بازار تهران را فراهم کرد (محلاتی، خاطرات، 67) و در ادامه با سخنرانیهای افشاگرانه و کوبنده درباره تبعید ایشان، این عمل را محکوم کرد که منجر به بازداشت وی در 28 آبان این سال شد و پس از شانزده روز آزاد شد (همو، یاران امام، 1/57 ـ 60 و 79). وی بار دیگر در 26/10/1343 به دلیل اعتراض به اسرافهای دربار پهلوی و اشاره به فتوای امامخمینی برای کمک به فقرا، به دست مأموران کلانتری 14 تهران بازداشت و به شش ماه حبس محکوم شد (همان، 1/85 و 132 ـ 133 و 135؛ همو، خاطرات، 67 ـ 68). | |||
محلاتی در سالهای 1348 تا 1349 با مطهری در گردآوری کمکهای مالی مردم به فلسطینیان همکاری میکرد و این کمکها را در مکه به نماینده آنان تحویل میداد (همو، خاطرات، 78؛ جعفریان، 279). وی به همراه گروهی از روحانیان جلسات هفتگی تشکیل میداد که بیشتر اعضای آن روحانیان مبارز تحت تعقیب ساواک بودند. در این جلسات برای مبارزه با رژیم پهلوی و تهیه و انتشار اعلامیه برنامهریزی میشد (محلاتی، یاران امام، 1/بیست و شش). | |||
در جریان برگزاری جشنهای 2500ساله رژیم پهلوی (← مقاله جشنهای 2500ساله) و مخالفت عناصر انقلابی، در 23/6/1350 مأموران امنیتی به خانه محلاتی هجوم بردند و او را بازداشت کردند و تعدادی کتاب و اسناد وی را بردند؛ ولی همان روز او را آزاد کردند (همان، 2/149 ـ 153). به دلیل فعالیتهای انقلابی و تشکیل جلسات با فعالان انقلابی، وی بار دیگر در 2/3/1351 به دست ساواک بازداشت و به یک ماه حبس محکوم شد (همان، 2/198 و 207)، اما پس از آزادی نیز به فعالیتهای انقلابی خود ادامه داد و پس از سخنرانی علیه رژیم پهلوی بار دیگر در 26/10/1351 بازداشت و در 19/11/1351 پس از تحمل 23 روز حبس آزاد شد (همان، 2/256 ـ 259 و 289). با وجود آنکه نام وی در فهرست واعظان منعشده از سخنرانی قرار داشت، او در مسجدهای مختلف به منبر میرفت و مردم را برای شرکت در مبارزه تشویق میکرد؛ بر این اساس کمیته مشترک ضد خرابکاری رژیم پهلوی، وی را در هفتم خرداد 1357 بازداشت کرد و او پس از تحمل بیست روز حبس از زندان آزاد شد (همان، 2/446، 460 و 468). | |||
محلاتی در راهپیماییهای دوران انقلاب نقش فعالی داشت و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی از اعضای فعال کمیته استقبال از امامخمینی بود. وی عصر روز 22 بهمن 1357 همراه با چهار تن مسلح، برای تصرف رادیو و تلویزیون اقدام کرد؛ اما به دلیل تیراندازی در خیابانها و کوچهها راه نفوذ به رادیو مشکل بود؛ بنابراین با همکاری تنها شخصِ حاضر در ایستگاه رادیوییِ بیسیم تهران واقع در مجاورت پل سیدخندان، به شبکه رادیویی کشور نفوذ کرد و از رادیو سراسری ایران در ساعت شش و پانزده دقیقه بعد از ظهر اعلام کرد: «بسم الله الرحمن الرحیم؛ این صدای انقلاب اسلامی ایران است» (همو، خاطرات، 114). این اقدام یکی از زمینههای عمده تقویت روحیه مردم در پیروزی قطعی انقلاب اسلامی بود. به گفته زهرا مصطفوی، امامخمینی پس از شنیدن صدای محلاتی با سرعت از جای خود برخاست و با کفزدن ممتد خوشحالی وصفناشدنی خود را اعلام کرد و گفت کار تمام شد (بروجردی). | |||
در نخستین روزهای پیروزی انقلاب، در اسفند 1357 امامخمینی به محلاتی به همراه حبیبالله عسکراولادی و محسن لبانی مأموریت داد سرپرستی امور مربوط به صندوق تعاون اصناف پایتخت را به عهده گرفته، با تحویل گرفتن موجودى صندوق آن را به مصارف لازم برسانند (6/209)؛ همچنین ایشان در 29 شهریور 1358 به محلاتی و محیالدین انواری (← مقاله انواری، محیالدین)، نخستین سرپرستی حجاج ایرانی را داد و آنان را مأمور کرد تا با مشورت با مقامات هئیتی از افراد صالح و متعهد را انتخاب و با همکاری آنان امور مربوط به حج را نظارت کنند و ازجمله این فریضه را از آثار طاغوت پاک سازند (10/61). معاونت کمیته مرکزی انقلاب اسلامی در تهران و نمایندگی مردم محلات در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی از دیگر مسئولیتهای محلاتی بوده است (محلاتی، یاران امام، 1/سی ـ سی و یک). امامخمینی همچنین در 28 خرداد 1359 وی را نماینده خود در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کرد و از وی خواست با همکاری نمایندگان ایشان در ارتش، ژاندارمرى، شهربانى و هیئتى از اعضاى مسلمان و متعهد و مسئول نیروهاى انتظامى، سازمانى جهت بررسى امور نیروهاى مسلح تشکیل داده، گزارش هفتگی آن را به ایشان ارائه دهد (12/450). ایشان در دیدار با فرمانده سپاه و گروهی از پاسداران از آنان خواست در امور شرعی سپاه از نماینده ایشان اطاعت کنند که همان اطاعت از رهبری است (13/43). ایشان همچنین در 26/9/1362 مسئولیتهای سیدحسن طاهری خرمآبادی دیگر نماینده خود در سپاه پاسداران را به محلاتی واگذار کرد (18/245). ایشان بار دیگر در 3 تیر 1364 در نامهای خطاب به محلاتی، وی را نماینده محترم خود معرفی و از او با عنوان شخص مجاهد، صالح و امتحانداده ستایش کرد و حفظ احترام و توجه به راهنماییهای او را لازم دانست (19/294) و در نامه دیگری به ایشان، ضمن تأیید نمایندگى ایشان در سپاه پاسداران، چگونگى برخورد با گروهگرایى در سپاه را به وی و شورای سپاه با رأی اکثریت واگذار کرد (19/295). | |||
امامخمینی به محلاتی علاقه زیادی داشت و از وی با عنوان «حاجشیخ» نام میبرد؛ به گونهای که در جلسهای در غیاب محلاتی، ایشان توجه داشت بدون حضور وی تصمیمگیری آغاز نشود (غفار، 18). ایشان همچنین در اسفند 1367 محلاتی را یار وفادار خود خواند و وی را مردی صالح و فداکار دانست (21/313). | |||
در جریان برگزاری نخستین انتخابات ریاست جمهوری، سیدابوالحسن بنیصدر نامزد گروهی از روحانیان تهران شد و محلاتی در راستای ایجاد وفاق و تفاهم عمومی در انتخابات جزو طرفداران وی بود (محلاتی، خاطرات، 137 ـ 141)؛ اما پس از آگاهی از اهداف بنیصدر، از نخستین افرادی بود که به عملکرد او و اطرافیانش در حضور امامخمینی اعتراض و مخالفت خود را به آنان اعلام کرد (همان، 146). | |||
محلاتی بیش از همه جذب وجه اخلاقی و عرفانی امامخمینی شده بود (همان، 38). او امامخمینی را انسانی معنوی، معتدل و منظم و بسیار مقید در مسائل دینی میدانست (همان، 39). وی نظم و پشتکار عالی امامخمینی را در کنار تهجد ایشان یکی از مهمترین عاملهای موفقیت ایشان میدانست (همان، 39 ـ 40). نیز ابهت، اقتدار و جذبه خاص امامخمینی را مثالزدنی شمرده است (همو، شاهد یاران، 19). عشق و ارادت و اعتمادِ محلاتی به دیدگاههای امامخمینی به گونهای بود که اوامر او را امر خدا و رسولش میدانست و مانند یک امر تعبدی، اجرای آن را برای خود لازم میدانست (خامنهای، 12). | |||
سرانجام در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در اول اسفند 1364، پس از عملیات والفجر 8 و تصرف شهر فاو عراق به دست رزمندگان ایران، زمانی که محلاتی به همراه هشت تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چند تن از قضات و مسئولان نظام، به جبهههای جنگ میرفت؛ دو فروند جنگنده عراقی به هواپیمای آنان حمله کرد و باعث سقوط آن در 25کیلومتری اهواز شد. در این حادثه محلاتی در سن 55سالگی بههمراه دیگر سرنشینان که نزدیک 50 نفر بودند به شهادت رسیدند (← محلاتی، یاران امام، 1/سی و سه). پیکر محلاتی پس از انتقال به قم، تشییع و در حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد (هزار و ادهمنژاد، 285). | |||
امامخمینی در پیامی به مناسبت شهادت محلاتی، او را یکی از شخصیتهای درخشان انقلاب معرفی کرد که عمر خود را در راه انقلاب صرف کرده و در این راه که راه خداوند است، سختیها تحمل کرد و رنجها کشید و با قامت استوار ایستادگى کرد (19/498). همچنین در حکمِ جانشینی عبدالله نوری به جای محلاتی، به عنوان نماینده خود در سپاه پاسداران، محلاتی را یکی از سرداران بزرگ نهضت اسلامی نامید و او را از یاران باوفای خود، از سختیکشیدگان دوران مبارزات خونبار انقلاب اسلامی، مرد صالح و فداکار و برادر دلسوز برای پاسداران انقلاب اسلامی شمرد (21/313). | |||
کتاب خاطرات و مبارزات محلاتی را مرکز اسناد انقلاب اسلامی در سال 1376 منتشر کرده است. روز شهادت وی در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران بهنام روز «روحانیت و دفاع مقدس» نامگذاری شده است (مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس) | |||
منابع: امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(س)، چاپ پنجم، 1389ش؛ بروجردی، مسیح، مصاحبه شفاهی، در آرشیو مؤسسه تنظیم ...، 1396ش؛ جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ـ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ پنجم، 1383ش؛ حسینیان، روحالله، بیستسال تکاپوی اسلام شیعی در ایران (1320 ـ 1357)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ پنجم، 1383ش؛ خامنهای، سیدعلی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، ویژهنامه شهید فضلالله مهدیزاده محلاتی، شماره 56، 1389ش؛ غفار، علیآقا، روحانی مبارز؛ زندگینامه شهید فضلالله محلاتی، تهران، سازمان نهضت سوادآموزی، 1385ش؛ محلاتی، فضلالله، خاطرات و مبارزات شهید فضلالله محلاتی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1376ش؛ همو، مجله شاهد یاران، ویژهنامه شهید فضلالله مهدیزاده محلاتی، شماره 56، 1389ش؛ همو، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، 1380ش؛ همو، یاران امام به روایت اسناد ساواک، قامت استوار؛ شهید حجتالاسلام فضلالله مهدیزاده محلاتی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، 1382ش؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، پایگاه اطلاعرسانی، 20/10/1397ش؛ هزار، علیرضا و محمدتقی ادهمنژاد، دانشوران قم، چاپشده در گزیده ستارگان حرم شمارههای 1 ـ 15، قم، زائر، چاپ اول، 1384ش. | |||
با | |||
در | |||
در | |||
محلاتی | |||
از | |||
نسخهٔ ۲۱ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۴:۳۶
محلاتی، فضلالله، روحانی مبارز، شاگرد و نماینده امامخمینی در سپاه پاسداران و نماینده مجلس شورای اسلامی. فضلالله مهدیزاده محلاتی معروف به محلاتی در هجدهم تیر 1309 در شهرستان محلات زاده شد و پدر او غلامحسین مهدیزاده یکی از کاسبان بازار بود که به کشاورزی نیز مشغول بود. محلاتی تا کلاس ششم را در مدرسه میرزا درس خواند (محلاتی، خاطرات، 21؛ هزار و ادهمنژاد، 283) و پس از آن با وجود برخی موانع و مخالفت پدر، به تحصیل دروس حوزوی در محلات مشغول شد. او دروس مقدمات را نزد سیدجلالالدین شهیدی محلاتی خواند و سال 1331 با دختر وی اقلیمالسادات ازدواج کرد (محلاتی، خاطرات، 22 و 151). به دلیل هوای خوب محلات، برخی از مراجع تقلید، همچون سیدمحمدتقی خوانساری، سیدصدرالدین صدر و امامخمینی فصل تابستان را به محلات میرفتند (همان، 21). در تابستان 1324 محلاتی برای جلب موافقت پدر خود با تحصیل او در حوزه علمیه قم، از خوانساری کمک خواست و با وساطت ایشان و موافقت پدر، رهسپار قم شد (همان، 22؛ همو، پابهپای آفتاب، 6/9؛ هزار و ادهمنژاد، 284). وی به دلیل اشتیاق فراوان به درس و استادان قم، تحصیلات خود را دوباره از ابتدا آغاز کرد و حاشیه را نزد محمد آقاتهرانی و مغنی را نزد علیپناه اشتهاردی خواند (محلاتی، خاطرات، 22). معانی و بیان را نزد مرتضی مطهری و علیاکبر مشکینی، مطوّل و شرح لمعه را نزد محمد صدوقی یزدی و اسدالله اصفهانی نورآبادی، مکاسب را نزد عبدالجواد اصفهانی، محمد مجاهدی تبریزی و مرتضی حائری یزدی، اقتصاد اسلامی و شرح منظومه را نزد مرتضی مطهری، رسائل و بخشی از مکاسب را نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی و تفسیر و فلسفه را نزد سیدمحمدحسین طباطبایی آموخت و به مدت سه سال در درس خارج فقه سیدحسین بروجردی و هفت سال در درس خارج فقه و اصول امامخمینی شرکت کرد (همان، 33؛ همو، پابهپای آفتاب، 6/8). وی در سال 1339 به تهران مهاجرت کرد و در آنجا از درس استادانی چون میرزااحمد آشتیانی، محمدتقی آملی و سیدابوالحسن رفیعی قزوینی بهره برد (همو، خاطرات، 33؛ هزار و ادهمنژاد، 284). محلاتی به واسطه سیدمحمدتقی خوانساری در خانه وی، با سیدمجتبی نواب صفوی و گروه فداییان اسلام آشنا شد و همکاری با آنان را شروع کرد (محلاتی، خاطرات، 23). نخستین پرونده سیاسی محلاتی در سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در سال 1329 در جریان مخالفت با دفن جسد رضاشاه پهلوی در کنار حرم فاطمه معصومه(س) ثبت شده است (همان). با اوجگرفتن فعالیتهای فداییان اسلام و مخالفت بروجردی با شیوه مبارزاتی آنان (← مقاله بروجردی، سیدحسین)، زندگی برای محلاتی جوان که جزو این گروه بود، سخت شد؛ ولی دو استاد او سلطانی طباطبایی و حائری یزدی، درباره جایگاه علمی و شأن طلبگی وی نزد بروجردی سخن گفتند و ایشان از محلاتی دلجویی کرد (همان، 32). به دلیل ارتباط با فداییان اسلام، محلاتی با سیدابوالقاسم کاشانی نیز آشنا شد و در نهضت ملی نفت همکاری نزدیکی با وی داشت. وی در هفدهمین دوره انتخابات مجلس شورای ملی در سال 1330 از سوی کاشانی به تبریز رفت و برای جلوگیری از نفوذ سلطنتطلبان به مجلس، سخنرانیهای متعددی کرد. در پی کسب موفقیتِ او در این زمینه، مخالفان به او حمله و او را بهشدت مجروح کردند (همان، 25 ـ 27؛ همو، یاران امام، 1/10 ـ 14). وی در چهاردم دی 1331 که میان طرفداران حزب توده و طلاب قم نزاعی در گرفت، از سوی بروجردی مأمور بررسی میزان تلفات جانی این واقعه شد (جعفریان، 642؛ حسینیان، 394). او به سفارش بروجردی خبرنگار مجله ترقی را برای مصاحبه نزد امامخمینی برد (← امامخمینی، 1/31). محلاتی که از شاگردان، مریدان و یاران امامخمینی بود، از ایشان شناختی عمیق داشت. سابقه آشنایی وی با امامخمینی به روزهای حضور ایشان در محلات و آشنایی محلاتی با فرزند ایشان سیدمصطفی باز میگشت که با او همسن و یار دیرینه او بود (محلاتی، خاطرات، 37 ـ 38 و 79 ـ 80). علاوه بر آن، ارتباط و آشنایی سیدجلالالدین شهیدی با امامخمینی سبب شده بود که محلاتی با منش والا و عظمت ایشان از زبان پدر همسرش نیز آشنایی یابد (همان، 39 ـ 38). عامل مهم دیگر در جذب وی به امامخمینی، درسهای اخلاق ایشان بود که در روزهای حضور ایشان در محلات، در مسجد جامع این شهر برگزار میشد و محلاتی در آن درسها شرکت میکرد. وی در سالهای آغارین حضور خود در حوزه علمیه قم نیز در درس اخلاق امامخمینی در مدرسه فیضیه شرکت میکرد (همو، پابهپای آفتاب، 6/8 ـ 7) و بیش از هر چیز جذب معنویت استاد خود شده بود (همان؛ همو، خاطرات، 36). وی که در آن سالها ارتباط نزدیکی با امامخمینی داشت، نسخه دستنویس بسیاری از تألیفات ایشان را در حوزه اخلاق، عرفان و دیگر زمینهها از خود ایشان دریافت و مطالعه میکرد (همو، شاهد یاران، 19). آشنایی وی با بینش سیاسی ایشان نیز بهواسطه حضور وی در درسهای خارج فقه ایشان در قم، در خلال بحث اجتهاد و تقلید بود (همان، 38؛ همو، یاران امام، 1/11؛ همو، پابهپای آفتاب، 6/11). با آغاز نهضت امامخمینی در سال 1341 محلاتی به ایشان پیوست و با توجه به سکونت در تهران، در جریان مبارزه علیه لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی (← مقاله انجمنهای ایالتی و ولایتی) رابط میان امامخمینی و علمای تهران بود و مسئولیت انتقال اعلامیههای ایشان به تهران و چاپ و پخش آنها را بر عهده داشت (همو، خاطرات، 42 ـ 43؛ همو، پابهپای آفتاب، 6/17 ـ 18). وی به همین دلیل در ششم بهمن 1341 بازداشت و به زندان قزلقلعه منتقل شد (همو، خاطرات، 51). وی پس از آن در خرداد 1342 به همراه مرتضی مطهری ضمن سخنرانی در دهه اول محرم در خیابان پیروزی تهران، به نقد و تشریح اعمال ضد دینی رژیم پهلوی میپرداخت. او پس از اطلاع از بازداشت مطهری در پانزده خرداد 1342 توانست بگریزد و پنهان شود؛ اما مأموران رژیم او را تعقیب میکردند (همان، 53؛ غفار، 8 ـ 10). محلاتی پس از تبعید امامخمینی در سیزدهم آبان 1343 بیدرنگ دست بهکار شد و به همراه دیگر مبارزان، زمینه تعطیلی بازار تهران را فراهم کرد (محلاتی، خاطرات، 67) و در ادامه با سخنرانیهای افشاگرانه و کوبنده درباره تبعید ایشان، این عمل را محکوم کرد که منجر به بازداشت وی در 28 آبان این سال شد و پس از شانزده روز آزاد شد (همو، یاران امام، 1/57 ـ 60 و 79). وی بار دیگر در 26/10/1343 به دلیل اعتراض به اسرافهای دربار پهلوی و اشاره به فتوای امامخمینی برای کمک به فقرا، به دست مأموران کلانتری 14 تهران بازداشت و به شش ماه حبس محکوم شد (همان، 1/85 و 132 ـ 133 و 135؛ همو، خاطرات، 67 ـ 68). محلاتی در سالهای 1348 تا 1349 با مطهری در گردآوری کمکهای مالی مردم به فلسطینیان همکاری میکرد و این کمکها را در مکه به نماینده آنان تحویل میداد (همو، خاطرات، 78؛ جعفریان، 279). وی به همراه گروهی از روحانیان جلسات هفتگی تشکیل میداد که بیشتر اعضای آن روحانیان مبارز تحت تعقیب ساواک بودند. در این جلسات برای مبارزه با رژیم پهلوی و تهیه و انتشار اعلامیه برنامهریزی میشد (محلاتی، یاران امام، 1/بیست و شش). در جریان برگزاری جشنهای 2500ساله رژیم پهلوی (← مقاله جشنهای 2500ساله) و مخالفت عناصر انقلابی، در 23/6/1350 مأموران امنیتی به خانه محلاتی هجوم بردند و او را بازداشت کردند و تعدادی کتاب و اسناد وی را بردند؛ ولی همان روز او را آزاد کردند (همان، 2/149 ـ 153). به دلیل فعالیتهای انقلابی و تشکیل جلسات با فعالان انقلابی، وی بار دیگر در 2/3/1351 به دست ساواک بازداشت و به یک ماه حبس محکوم شد (همان، 2/198 و 207)، اما پس از آزادی نیز به فعالیتهای انقلابی خود ادامه داد و پس از سخنرانی علیه رژیم پهلوی بار دیگر در 26/10/1351 بازداشت و در 19/11/1351 پس از تحمل 23 روز حبس آزاد شد (همان، 2/256 ـ 259 و 289). با وجود آنکه نام وی در فهرست واعظان منعشده از سخنرانی قرار داشت، او در مسجدهای مختلف به منبر میرفت و مردم را برای شرکت در مبارزه تشویق میکرد؛ بر این اساس کمیته مشترک ضد خرابکاری رژیم پهلوی، وی را در هفتم خرداد 1357 بازداشت کرد و او پس از تحمل بیست روز حبس از زندان آزاد شد (همان، 2/446، 460 و 468). محلاتی در راهپیماییهای دوران انقلاب نقش فعالی داشت و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی از اعضای فعال کمیته استقبال از امامخمینی بود. وی عصر روز 22 بهمن 1357 همراه با چهار تن مسلح، برای تصرف رادیو و تلویزیون اقدام کرد؛ اما به دلیل تیراندازی در خیابانها و کوچهها راه نفوذ به رادیو مشکل بود؛ بنابراین با همکاری تنها شخصِ حاضر در ایستگاه رادیوییِ بیسیم تهران واقع در مجاورت پل سیدخندان، به شبکه رادیویی کشور نفوذ کرد و از رادیو سراسری ایران در ساعت شش و پانزده دقیقه بعد از ظهر اعلام کرد: «بسم الله الرحمن الرحیم؛ این صدای انقلاب اسلامی ایران است» (همو، خاطرات، 114). این اقدام یکی از زمینههای عمده تقویت روحیه مردم در پیروزی قطعی انقلاب اسلامی بود. به گفته زهرا مصطفوی، امامخمینی پس از شنیدن صدای محلاتی با سرعت از جای خود برخاست و با کفزدن ممتد خوشحالی وصفناشدنی خود را اعلام کرد و گفت کار تمام شد (بروجردی). در نخستین روزهای پیروزی انقلاب، در اسفند 1357 امامخمینی به محلاتی به همراه حبیبالله عسکراولادی و محسن لبانی مأموریت داد سرپرستی امور مربوط به صندوق تعاون اصناف پایتخت را به عهده گرفته، با تحویل گرفتن موجودى صندوق آن را به مصارف لازم برسانند (6/209)؛ همچنین ایشان در 29 شهریور 1358 به محلاتی و محیالدین انواری (← مقاله انواری، محیالدین)، نخستین سرپرستی حجاج ایرانی را داد و آنان را مأمور کرد تا با مشورت با مقامات هئیتی از افراد صالح و متعهد را انتخاب و با همکاری آنان امور مربوط به حج را نظارت کنند و ازجمله این فریضه را از آثار طاغوت پاک سازند (10/61). معاونت کمیته مرکزی انقلاب اسلامی در تهران و نمایندگی مردم محلات در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی از دیگر مسئولیتهای محلاتی بوده است (محلاتی، یاران امام، 1/سی ـ سی و یک). امامخمینی همچنین در 28 خرداد 1359 وی را نماینده خود در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کرد و از وی خواست با همکاری نمایندگان ایشان در ارتش، ژاندارمرى، شهربانى و هیئتى از اعضاى مسلمان و متعهد و مسئول نیروهاى انتظامى، سازمانى جهت بررسى امور نیروهاى مسلح تشکیل داده، گزارش هفتگی آن را به ایشان ارائه دهد (12/450). ایشان در دیدار با فرمانده سپاه و گروهی از پاسداران از آنان خواست در امور شرعی سپاه از نماینده ایشان اطاعت کنند که همان اطاعت از رهبری است (13/43). ایشان همچنین در 26/9/1362 مسئولیتهای سیدحسن طاهری خرمآبادی دیگر نماینده خود در سپاه پاسداران را به محلاتی واگذار کرد (18/245). ایشان بار دیگر در 3 تیر 1364 در نامهای خطاب به محلاتی، وی را نماینده محترم خود معرفی و از او با عنوان شخص مجاهد، صالح و امتحانداده ستایش کرد و حفظ احترام و توجه به راهنماییهای او را لازم دانست (19/294) و در نامه دیگری به ایشان، ضمن تأیید نمایندگى ایشان در سپاه پاسداران، چگونگى برخورد با گروهگرایى در سپاه را به وی و شورای سپاه با رأی اکثریت واگذار کرد (19/295). امامخمینی به محلاتی علاقه زیادی داشت و از وی با عنوان «حاجشیخ» نام میبرد؛ به گونهای که در جلسهای در غیاب محلاتی، ایشان توجه داشت بدون حضور وی تصمیمگیری آغاز نشود (غفار، 18). ایشان همچنین در اسفند 1367 محلاتی را یار وفادار خود خواند و وی را مردی صالح و فداکار دانست (21/313). در جریان برگزاری نخستین انتخابات ریاست جمهوری، سیدابوالحسن بنیصدر نامزد گروهی از روحانیان تهران شد و محلاتی در راستای ایجاد وفاق و تفاهم عمومی در انتخابات جزو طرفداران وی بود (محلاتی، خاطرات، 137 ـ 141)؛ اما پس از آگاهی از اهداف بنیصدر، از نخستین افرادی بود که به عملکرد او و اطرافیانش در حضور امامخمینی اعتراض و مخالفت خود را به آنان اعلام کرد (همان، 146). محلاتی بیش از همه جذب وجه اخلاقی و عرفانی امامخمینی شده بود (همان، 38). او امامخمینی را انسانی معنوی، معتدل و منظم و بسیار مقید در مسائل دینی میدانست (همان، 39). وی نظم و پشتکار عالی امامخمینی را در کنار تهجد ایشان یکی از مهمترین عاملهای موفقیت ایشان میدانست (همان، 39 ـ 40). نیز ابهت، اقتدار و جذبه خاص امامخمینی را مثالزدنی شمرده است (همو، شاهد یاران، 19). عشق و ارادت و اعتمادِ محلاتی به دیدگاههای امامخمینی به گونهای بود که اوامر او را امر خدا و رسولش میدانست و مانند یک امر تعبدی، اجرای آن را برای خود لازم میدانست (خامنهای، 12). سرانجام در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در اول اسفند 1364، پس از عملیات والفجر 8 و تصرف شهر فاو عراق به دست رزمندگان ایران، زمانی که محلاتی به همراه هشت تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چند تن از قضات و مسئولان نظام، به جبهههای جنگ میرفت؛ دو فروند جنگنده عراقی به هواپیمای آنان حمله کرد و باعث سقوط آن در 25کیلومتری اهواز شد. در این حادثه محلاتی در سن 55سالگی بههمراه دیگر سرنشینان که نزدیک 50 نفر بودند به شهادت رسیدند (← محلاتی، یاران امام، 1/سی و سه). پیکر محلاتی پس از انتقال به قم، تشییع و در حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد (هزار و ادهمنژاد، 285). امامخمینی در پیامی به مناسبت شهادت محلاتی، او را یکی از شخصیتهای درخشان انقلاب معرفی کرد که عمر خود را در راه انقلاب صرف کرده و در این راه که راه خداوند است، سختیها تحمل کرد و رنجها کشید و با قامت استوار ایستادگى کرد (19/498). همچنین در حکمِ جانشینی عبدالله نوری به جای محلاتی، به عنوان نماینده خود در سپاه پاسداران، محلاتی را یکی از سرداران بزرگ نهضت اسلامی نامید و او را از یاران باوفای خود، از سختیکشیدگان دوران مبارزات خونبار انقلاب اسلامی، مرد صالح و فداکار و برادر دلسوز برای پاسداران انقلاب اسلامی شمرد (21/313). کتاب خاطرات و مبارزات محلاتی را مرکز اسناد انقلاب اسلامی در سال 1376 منتشر کرده است. روز شهادت وی در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران بهنام روز «روحانیت و دفاع مقدس» نامگذاری شده است (مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس) منابع: امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(س)، چاپ پنجم، 1389ش؛ بروجردی، مسیح، مصاحبه شفاهی، در آرشیو مؤسسه تنظیم ...، 1396ش؛ جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ـ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ پنجم، 1383ش؛ حسینیان، روحالله، بیستسال تکاپوی اسلام شیعی در ایران (1320 ـ 1357)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ پنجم، 1383ش؛ خامنهای، سیدعلی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، ویژهنامه شهید فضلالله مهدیزاده محلاتی، شماره 56، 1389ش؛ غفار، علیآقا، روحانی مبارز؛ زندگینامه شهید فضلالله محلاتی، تهران، سازمان نهضت سوادآموزی، 1385ش؛ محلاتی، فضلالله، خاطرات و مبارزات شهید فضلالله محلاتی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1376ش؛ همو، مجله شاهد یاران، ویژهنامه شهید فضلالله مهدیزاده محلاتی، شماره 56، 1389ش؛ همو، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، 1380ش؛ همو، یاران امام به روایت اسناد ساواک، قامت استوار؛ شهید حجتالاسلام فضلالله مهدیزاده محلاتی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، 1382ش؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، پایگاه اطلاعرسانی، 20/10/1397ش؛ هزار، علیرضا و محمدتقی ادهمنژاد، دانشوران قم، چاپشده در گزیده ستارگان حرم شمارههای 1 ـ 15، قم، زائر، چاپ اول، 1384ش.