خلیل سروش محلاتی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
سروش محلاتی، خلیل؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. خلیل سروش معروف به سروش محلاتی در سال ۱۳۰۹ ش در محلات به دنیا آمد (رفیعی‌پور علویجه، ۲۸۵). او خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌های محلات آموخت. سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و بخشی از مقدمات را در دو سال و در محلات نزد شیخ جواد ناظری خواند (همان). در همان سال‌ها امام خمینی در فصل‌های تابستان در محلات مقیم می‌شد و به درخواست جمعی از بزرگان آن شهر، جلسات درس اخلاق برگزار می‌کرد. سروش محلاتی همراه با برخی دیگر از طلاب جوان در این درس‌ها شرکت می‌کردند. او درباره این درس می‌گوید: «در جلسه درس اخلاق حضرت امام در محلات در ایام تابستان ـ به‌رسم عادت بعضی‎ ‏از اهالی هنگامی‌که امام جماعت یا یک روحانی وارد می‌شود صلوات می‌فرستند ـ با‎ ‏فرستادن صلوات توسط یکی از اهالی در وقت ورود امام به جلسه، ایشان آن فرد را‎ ‏خواستند و فرمودند: اگر دستور صلوات را برای عظمت رسول اکرم می‌دهی، پس آن‎ ‏را در وقت دیگری از مردم بخواهید و اگر برای ورود من می‌فرستید، راضی نیستم و‎ ‏اجازه نمی‌دهم» (سلسله موی دوست، ۱۳۳).
'''خلیل سروش محلاتی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.  
سروش محلاتی آنگاه برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی قم شد و چند ماه در آنجا به ادامه داد ولی درباره درس‌ها و استادان او در این مقطع گزارشی در دست نیست. او در ادامه به اراک رفت و شش ماه در درس حاشیه ملا عبدالله و سیوطی شیخ محمد صلواتی شرکت کرد و قسمتی از معالم‌الاصول را نزد سید حسین رسولی محلاتی (پدر سید هاشم رسولی محلاتی) خواند (رفیعی‌پور علویجه، ۲۸۷-۲۸۸). آنگاه به حوزه علمیه قم بازگشت و این بار در آنجا ماندگار شد، معالم‌الاصول را نزد شیخ حسین نوری همدانی تکمیل کرد، لمعتین را نزد آقایان شیخ محمد صدوقی یزدی و میرزا علی مشکینی فراگرفت و در درس رسایل از شاگردان شیخ عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی بود. مکاسب را هم پیش سید محمدباقر سلطانی طباطبایی به پایان رساند. او پس از قبولی در امتحان درس خارج، از سال ۱۳۳۵ ش وارد درس خارج فقه و اصول شد و ابتدا به مدت یک سال از محضر درس آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی بهره برد و سپس در درس‌های خارج فقه و اصول امام خمینی حضور یافت و هفت سال از درس‌های ایشان بهره‌مند شد (رفیعی‌پور علویجه، ۲۸۹). او درباره ویژگی‌های درس امام خمینی می‌گوید: «حضرت امام مایل بودند طلاب و شاگردانشان اهل درایت باشند نه اهل روایت؛‎ ‏تأکید می‌کردند که شاگردان تحقیق کنند، اهل نقد و بررسی بشوند؛ از این رو‎ ‏شاگردان امام در این کار ورزیده شده بودند. من شنیدم فرموده بودند که: من آن‎ ‏شاگردانی را که در قم دیده بودم در نجف کمتر دیدم». ایشان «شناخت فوق‌العاده، دقیق و لطیفی از شاگردان خود داشتند. بر اساس آن شناخت،‎ ‏هر کسی را که می‌دانستند برای فهمیدن مطلب سخن می‌گوید وجود ایشان به تمام‎ ‏معنا گوش بود و توجه می‌کردند، سپس جواب او را هم کافی و شافی می‌دادند». او درباره برخورد ایشان با شاگردان می‌گوید: «گاهی شاگردی سخنی را مطرح کرده بود و حضرت امام هم پاسخ داده بودند، اما‎ ‏فردا صبح وقتی امام به درس تشریف می‌آوردند می‌فرمودند: من از فلانی تشکر‎ ‏می‌کنم زیرا دیشب وقتی به آن اشکال فکر می‌کردم پی بردم حق به جانب ایشان‎ ‏است. این جملات همراه با نوعی عذرخواهی هم بود... چنانچه حضرت امام درک می‌کردند که سخن شاگردی از روی مجادله یا برای‎ ‏خودنمایی می‌باشد یا شلوغ می‌کند، توجهی به گفته‌های او نداشتند، زیرا شناخت‎ ‏دقیق از شاگردان خود داشتند» (سلسله موی دوست، ۱۳۴-۱۳۵).
 
سروش محلاتی پس از رحلت آیت‌الله بروجردی همراه با برخی از شاگردان خاص امام خمینی درصدد ترویج مرجعیت امام خمینی برآمدند و به همین سبب در کاری مشترک، نخستین رساله فقهی ایشان را تدوین کردند(رفیعی‌پور علویجه، ۲۹۰). وی از نخستین افرادی بود که از امام خمینی اجازه دخالت در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد؛ این اجازه نامه در ۱۲ خرداد ۱۳۴۰ خطاب به سروش محلاتی صادر شد (اجازات امام خمینی، ۶۶). او در سال ۱۳۴۲ ش به درخواست جمعی از مردم راوند کاشان، از سوی امام خمینی به آن شهر اعزام شد. امام خمینی نامه‌ای خطاب به سروش محلاتی نوشتند که نشان از نگرش مثبت و محبت‌آمیز به شاگرد قدیمی‌اش دارد: «... تقاضا کردم که عجالتاً تشریف بیاورند و اهالی را مستفیض فرمایند؛ گرچه حوزه علمیه قم به وجود مثل ایشان نیاز دارد و از غیبت ایشان متأثرم، ولکن قبول تقاضای اهالی متدین را بر تقاضا و میل خود مقدم داشته و از ایشان تقاضای قبول خواهش اهالی محترم را نمودم. امید است از اخلاق و علم و بیانات ایشان استفاده نموده و از ایشان قدردانی نمایید و احترامات ایشان را مراعات نمایید که موجب رضایت خدای تعالی و تشکر حقیر خواهد بود» (رفیعی‌پور علویجه، ۲۹۰).
خلیل سروش معروف به سروش محلاتی در سال ۱۳۰۹ ش در محلات به دنیا آمد.<ref>رفیعی‌پور علویجه، ص۲۸۵.</ref> او خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌های محلات آموخت. سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و بخشی از مقدمات را در دو سال و در محلات نزد شیخ جواد ناظری خواند.<ref>رفیعی‌پور علویجه، ص۲۸۵.</ref> در همان سال‌ها امام‌خمینی در فصل‌های تابستان در محلات مقیم می‌شد و به درخواست جمعی از بزرگان آن شهر، جلسات درس اخلاق برگزار می‌کرد. سروش محلاتی همراه با برخی دیگر از طلاب جوان در این درس‌ها شرکت می‌کردند. او درباره این درس می‌گوید: «در جلسه درس اخلاق حضرت امام در محلات در ایام تابستان ـ به‌رسم عادت بعضی‎ ‏از اهالی هنگامی‌که امام جماعت یا یک روحانی وارد می‌شود صلوات می‌فرستند ـ با‎ ‏فرستادن صلوات توسط یکی از اهالی در وقت ورود امام به جلسه، ایشان آن فرد را‎ ‏خواستند و فرمودند: اگر دستور صلوات را برای عظمت رسول اکرم می‌دهی، پس آن‎ ‏را در وقت دیگری از مردم بخواهید و اگر برای ورود من می‌فرستید، راضی نیستم و‎ ‏اجازه نمی‌دهم».<ref>سلسله موی دوست، ص۱۳۳.</ref>
سروش محلاتی در ۱۳۴۷ ش به تهران رفت و مسجد بقیه‌الله را در منطقه نارمک تهران احداث کرد و امامت جماعت آنجا را بر عهده گرفت (همان، ۲۹۱). او در کنار اقامه نماز و سخنرانی در آنجا، به تدریس در مدارس علمیه تهران هم می‌پرداخت و در کنار آن همراه با روحانیان مبارز تهران، در سنگر مبارزه علیه حکومت پهلوی حضوری فعال داشت و از علاقه‌مندان و طرفداران امام خمینی در تهران محسوب می‌شد (آیت‌الله‌العظمی سید...، ج ۳، ۵۹). ازجمله در سال ۱۳۵۶ و پس از رحلت مشکوک سید مصطفی خمینی، همراه با جمعی از روحانیان مبارز تهران، پیام تسلیتی برای امام خمینی ارسال کرد و از مردم تهران خواست در مجلس ختمی که به آن مناسبت در مسجد ارک تهران (در ۸ آبان) برگزار خواهد شد، شرکت کنند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳،، ۲۳۳-۲۳۴). پس از توهین روزنامه اطلاعات به امام خمینی و در پی آن سرکوب اعتراض مردم قم علیه آن اقدام، همراه با روحانیان تهران اعلامیه‌ای در تقبیح آن دو اقدام صادر کردند و به مردم قم تسلیت گفتند (همان، ۲۳۶ ـ ۲۳۷؛ دوانی، ج ۷، ۴۱-۴۲). او در سال ۱۳۵۷ ش همراه با روحانیان مبارز تهران، در صدور اعلامیه‌های انتقادی نقشی مؤثر داشت و امضای او زیر اغلب آن اعلامیه‌ها دیده می‌شود (همان، ج ۷، ۷۴-۷۵، ۱۲۰-۱۲۲، ۲۱۹-۲۲۱؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۵۲، ۲۸۱ ـ ۲۸۲، ۳۱۲ ـ ۳۱۴، ۳۲۳ ـ ۳۲۴، ۳۶۸ ـ ۳۷۰، ۴۵۳ ـ ۴۵۶، ۴۶۷ ـ ۴۷۰، ۴۸۳ ـ ۴۸۷، ۵۰۰ ـ ۵۰۱، ۵۱۲ ـ ۵۱۶).
 
سروش محلاتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت‌های مذهبی در نارمک تهران ادامه داد. یکی از مهم‌ترین اقدامات او در آنجا، تأسیس صندوق قرض‌الحسنه انصارالمهدی (عج) بود (رفیعی‌پور علویجه، ۲۹۲). وی در ۷ آذر ۱۳۸۷ ش در تهران درگذشت. پیکرش به قم منتقل شد و پیکرش پس از اقامه نماز توسط عبدالله جوادی آملی در یکی از حجره‌های حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد (همان، ۲۹۸).
سروش محلاتی آنگاه برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی قم شد و چند ماه در آنجا به ادامه داد ولی درباره درس‌ها و استادان او در این مقطع گزارشی در دست نیست. او در ادامه به اراک رفت و شش ماه در درس حاشیه ملا عبدالله و سیوطی شیخ محمد صلواتی شرکت کرد و قسمتی از معالم‌الاصول را نزد سیدحسین رسولی محلاتی (پدر سیدهاشم رسولی محلاتی) خواند.<ref>رفیعی‌پور علویجه، ص۲۸۷-۲۸۸.</ref> آنگاه به حوزه علمیه قم بازگشت و این بار در آنجا ماندگار شد، معالم‌الاصول را نزد شیخ حسین نوری همدانی تکمیل کرد، لمعتین را نزد آقایان شیخ محمد صدوقی یزدی و میرزا علی مشکینی فراگرفت و در درس رسایل از شاگردان شیخ عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی بود. مکاسب را هم پیش سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی به پایان رساند. او پس از قبولی در امتحان درس خارج، از سال ۱۳۳۵ ش وارد درس خارج فقه و اصول شد و ابتدا به مدت یک سال از محضر درس آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی بهره برد و سپس در درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی حضور یافت و هفت سال از درس‌های ایشان بهره‌مند شد.<ref>رفیعی‌پور علویجه، ص۲۸۹.</ref> او درباره ویژگی‌های درس امام‌خمینی می‌گوید: «حضرت امام مایل بودند طلاب و شاگردانشان اهل درایت باشند نه اهل روایت؛‎ ‏تأکید می‌کردند که شاگردان تحقیق کنند، اهل نقد و بررسی بشوند؛ از این رو‎ ‏شاگردان امام در این کار ورزیده شده بودند. من شنیدم فرموده بودند که: من آن‎ ‏شاگردانی را که در قم دیده بودم در نجف کمتر دیدم». ایشان «شناخت فوق‌العاده، دقیق و لطیفی از شاگردان خود داشتند. بر اساس آن شناخت،‎ ‏هر کسی را که می‌دانستند برای فهمیدن مطلب سخن می‌گوید وجود ایشان به تمام‎ ‏معنا گوش بود و توجه می‌کردند، سپس جواب او را هم کافی و شافی می‌دادند». او درباره برخورد ایشان با شاگردان می‌گوید: «گاهی شاگردی سخنی را مطرح کرده بود و حضرت امام هم پاسخ داده بودند، اما‎ ‏فردا صبح وقتی امام به درس تشریف می‌آوردند می‌فرمودند: من از فلانی تشکر‎ ‏می‌کنم زیرا دیشب وقتی به آن اشکال فکر می‌کردم پی بردم حق به جانب ایشان‎ ‏است. این جملات همراه با نوعی عذرخواهی هم بود... چنانچه حضرت امام درک می‌کردند که سخن شاگردی از روی مجادله یا برای‎ ‏خودنمایی می‌باشد یا شلوغ می‌کند، توجهی به گفته‌های او نداشتند، زیرا شناخت‎ ‏دقیق از شاگردان خود داشتند».<ref>سلسله موی دوست، ص۱۳۴-۱۳۵.</ref>
منابع: آیت‌الله‌العظمی سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۵)، ج ۳، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج ۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ رفیعی‌پور علویجه، سید عباس (۱۳۸۹)، «آیت‌الله شیخ خلیل سروش محلاتی»، ستارگان حرم، ج ۲۶ و ۲۷، قم، زائر؛ اجازات امام خمینی (۱۳۹۴)، به کوشش مهدی حاضری، مقدمه‌نویس: کاظم رحمان ستایش، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام خمینی (س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی، با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱ و ۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ سیر مبارزات امام در آیینه¬ اسناد ساواک (۱۳۸۶)، ج ۱۱، تهران، مؤسسه¬ تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
 
سروش محلاتی پس از رحلت آیت‌الله بروجردی همراه با برخی از شاگردان خاص امام‌خمینی درصدد ترویج مرجعیت امام‌خمینی برآمدند و به همین سبب در کاری مشترک، نخستین رساله فقهی ایشان را تدوین کردند.<ref>رفیعی‌پور علویجه، ص۲۹۰.</ref> وی از نخستین افرادی بود که از امام‌خمینی اجازه دخالت در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد؛ این اجازه نامه در ۱۲ خرداد ۱۳۴۰ خطاب به سروش محلاتی صادر شد.<ref>اجازات امام‌خمینی، ص۶۶.</ref> او در سال ۱۳۴۲ ش به درخواست جمعی از مردم راوند کاشان، از سوی امام‌خمینی به آن شهر اعزام شد. امام‌خمینی نامه‌ای خطاب به سروش محلاتی نوشتند که نشان از نگرش مثبت و محبت‌آمیز به شاگرد قدیمی‌اش دارد: «... تقاضا کردم که عجالتاً تشریف بیاورند و اهالی را مستفیض فرمایند؛ گرچه حوزه علمیه قم به وجود مثل ایشان نیاز دارد و از غیبت ایشان متأثرم، ولکن قبول تقاضای اهالی متدین را بر تقاضا و میل خود مقدم داشته و از ایشان تقاضای قبول خواهش اهالی محترم را نمودم. امید است از اخلاق و علم و بیانات ایشان استفاده نموده و از ایشان قدردانی نمایید و احترامات ایشان را مراعات نمایید که موجب رضایت خدای تعالی و تشکر حقیر خواهد بود».<ref>رفیعی‌پور علویجه، ص۲۹۰.</ref>
 
سروش محلاتی در ۱۳۴۷ ش به تهران رفت و مسجد بقیه‌الله را در منطقه نارمک تهران احداث کرد و امامت جماعت آنجا را بر عهده گرفت.<ref>رفیعی‌پور علویجه، ص۲۹۱.</ref> او در کنار اقامه نماز و سخنرانی در آنجا، به تدریس در مدارس علمیه تهران هم می‌پرداخت و در کنار آن همراه با روحانیان مبارز تهران، در سنگر مبارزه علیه حکومت پهلوی حضوری فعال داشت و از علاقه‌مندان و طرفداران امام‌خمینی در تهران محسوب می‌شد.<ref>آیت‌الله‌العظمی سید...، ج ۳، ص۵۹.</ref> ازجمله در سال ۱۳۵۶ و پس از رحلت مشکوک سیدمصطفی خمینی، همراه با جمعی از روحانیان مبارز تهران، پیام تسلیتی برای امام‌خمینی ارسال کرد و از مردم تهران خواست در مجلس ختمی که به آن مناسبت در مسجد ارک تهران (در ۸ آبان) برگزار خواهد شد، شرکت کنند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۲۳۳-۲۳۴.</ref> پس از توهین روزنامه اطلاعات به امام‌خمینی و در پی آن سرکوب اعتراض مردم قم علیه آن اقدام، همراه با روحانیان تهران اعلامیه‌ای در تقبیح آن دو اقدام صادر کردند و به مردم قم تسلیت گفتند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۳۶ ـ ۲۳۷؛ دوانی، ج۷، ص۴۱-۴۲.</ref> او در سال ۱۳۵۷ ش همراه با روحانیان مبارز تهران، در صدور اعلامیه‌های انتقادی نقشی مؤثر داشت و امضای او زیر اغلب آن اعلامیه‌ها دیده می‌شود.<ref>دوانی، ج ۷، ص۷۴-۷۵، ۱۲۰-۱۲۲، ۲۱۹-۲۲۱؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۵۲، ۲۸۱ ـ ۲۸۲، ۳۱۲ ـ ۳۱۴، ۳۲۳ ـ ۳۲۴، ۳۶۸ ـ ۳۷۰، ۴۵۳ ـ ۴۵۶، ۴۶۷ ـ ۴۷۰، ۴۸۳ ـ ۴۸۷، ۵۰۰ ـ ۵۰۱، ۵۱۲ ـ ۵۱۶.</ref>
 
سروش محلاتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت‌های مذهبی در نارمک تهران ادامه داد. یکی از مهم‌ترین اقدامات او در آنجا، تأسیس صندوق قرض‌الحسنه انصارالمهدی (عج) بود.<ref>رفیعی‌پور علویجه، ص۲۹۲.</ref> وی در ۷ آذر ۱۳۸۷ ش در تهران درگذشت. پیکرش به قم منتقل شد و پیکرش پس از اقامه نماز توسط عبدالله جوادی آملی در یکی از حجره‌های حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.<ref>رفیعی‌پور علویجه، ص۲۹۸.</ref>
==پانویس==
{{پانویس}}
==منابع==
{{منابع}}
* آیت‌الله‌العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۵)، ج۳، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* رفیعی‌پور علویجه، سیدعباس (۱۳۸۹)، «آیت‌الله شیخ خلیل سروش محلاتی»، ستارگان حرم، ج ۲۶ و ۲۷، قم، زائر.
* اجازات امام‌خمینی (۱۳۹۴)، به کوشش مهدی حاضری، مقدمه‌نویس: کاظم رحمان ستایش، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام‌خمینی(س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی، با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱ و ۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* سیر مبارزات امام در آیینه¬ اسناد ساواک (۱۳۸۶)، ج۱۱، تهران، مؤسسه¬ تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
{{پایان}}

نسخهٔ ‏۱۶ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۵۹

خلیل سروش محلاتی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.

خلیل سروش معروف به سروش محلاتی در سال ۱۳۰۹ ش در محلات به دنیا آمد.[۱] او خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌های محلات آموخت. سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و بخشی از مقدمات را در دو سال و در محلات نزد شیخ جواد ناظری خواند.[۲] در همان سال‌ها امام‌خمینی در فصل‌های تابستان در محلات مقیم می‌شد و به درخواست جمعی از بزرگان آن شهر، جلسات درس اخلاق برگزار می‌کرد. سروش محلاتی همراه با برخی دیگر از طلاب جوان در این درس‌ها شرکت می‌کردند. او درباره این درس می‌گوید: «در جلسه درس اخلاق حضرت امام در محلات در ایام تابستان ـ به‌رسم عادت بعضی‎ ‏از اهالی هنگامی‌که امام جماعت یا یک روحانی وارد می‌شود صلوات می‌فرستند ـ با‎ ‏فرستادن صلوات توسط یکی از اهالی در وقت ورود امام به جلسه، ایشان آن فرد را‎ ‏خواستند و فرمودند: اگر دستور صلوات را برای عظمت رسول اکرم می‌دهی، پس آن‎ ‏را در وقت دیگری از مردم بخواهید و اگر برای ورود من می‌فرستید، راضی نیستم و‎ ‏اجازه نمی‌دهم».[۳]

سروش محلاتی آنگاه برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی قم شد و چند ماه در آنجا به ادامه داد ولی درباره درس‌ها و استادان او در این مقطع گزارشی در دست نیست. او در ادامه به اراک رفت و شش ماه در درس حاشیه ملا عبدالله و سیوطی شیخ محمد صلواتی شرکت کرد و قسمتی از معالم‌الاصول را نزد سیدحسین رسولی محلاتی (پدر سیدهاشم رسولی محلاتی) خواند.[۴] آنگاه به حوزه علمیه قم بازگشت و این بار در آنجا ماندگار شد، معالم‌الاصول را نزد شیخ حسین نوری همدانی تکمیل کرد، لمعتین را نزد آقایان شیخ محمد صدوقی یزدی و میرزا علی مشکینی فراگرفت و در درس رسایل از شاگردان شیخ عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی بود. مکاسب را هم پیش سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی به پایان رساند. او پس از قبولی در امتحان درس خارج، از سال ۱۳۳۵ ش وارد درس خارج فقه و اصول شد و ابتدا به مدت یک سال از محضر درس آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی بهره برد و سپس در درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی حضور یافت و هفت سال از درس‌های ایشان بهره‌مند شد.[۵] او درباره ویژگی‌های درس امام‌خمینی می‌گوید: «حضرت امام مایل بودند طلاب و شاگردانشان اهل درایت باشند نه اهل روایت؛‎ ‏تأکید می‌کردند که شاگردان تحقیق کنند، اهل نقد و بررسی بشوند؛ از این رو‎ ‏شاگردان امام در این کار ورزیده شده بودند. من شنیدم فرموده بودند که: من آن‎ ‏شاگردانی را که در قم دیده بودم در نجف کمتر دیدم». ایشان «شناخت فوق‌العاده، دقیق و لطیفی از شاگردان خود داشتند. بر اساس آن شناخت،‎ ‏هر کسی را که می‌دانستند برای فهمیدن مطلب سخن می‌گوید وجود ایشان به تمام‎ ‏معنا گوش بود و توجه می‌کردند، سپس جواب او را هم کافی و شافی می‌دادند». او درباره برخورد ایشان با شاگردان می‌گوید: «گاهی شاگردی سخنی را مطرح کرده بود و حضرت امام هم پاسخ داده بودند، اما‎ ‏فردا صبح وقتی امام به درس تشریف می‌آوردند می‌فرمودند: من از فلانی تشکر‎ ‏می‌کنم زیرا دیشب وقتی به آن اشکال فکر می‌کردم پی بردم حق به جانب ایشان‎ ‏است. این جملات همراه با نوعی عذرخواهی هم بود... چنانچه حضرت امام درک می‌کردند که سخن شاگردی از روی مجادله یا برای‎ ‏خودنمایی می‌باشد یا شلوغ می‌کند، توجهی به گفته‌های او نداشتند، زیرا شناخت‎ ‏دقیق از شاگردان خود داشتند».[۶]

سروش محلاتی پس از رحلت آیت‌الله بروجردی همراه با برخی از شاگردان خاص امام‌خمینی درصدد ترویج مرجعیت امام‌خمینی برآمدند و به همین سبب در کاری مشترک، نخستین رساله فقهی ایشان را تدوین کردند.[۷] وی از نخستین افرادی بود که از امام‌خمینی اجازه دخالت در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد؛ این اجازه نامه در ۱۲ خرداد ۱۳۴۰ خطاب به سروش محلاتی صادر شد.[۸] او در سال ۱۳۴۲ ش به درخواست جمعی از مردم راوند کاشان، از سوی امام‌خمینی به آن شهر اعزام شد. امام‌خمینی نامه‌ای خطاب به سروش محلاتی نوشتند که نشان از نگرش مثبت و محبت‌آمیز به شاگرد قدیمی‌اش دارد: «... تقاضا کردم که عجالتاً تشریف بیاورند و اهالی را مستفیض فرمایند؛ گرچه حوزه علمیه قم به وجود مثل ایشان نیاز دارد و از غیبت ایشان متأثرم، ولکن قبول تقاضای اهالی متدین را بر تقاضا و میل خود مقدم داشته و از ایشان تقاضای قبول خواهش اهالی محترم را نمودم. امید است از اخلاق و علم و بیانات ایشان استفاده نموده و از ایشان قدردانی نمایید و احترامات ایشان را مراعات نمایید که موجب رضایت خدای تعالی و تشکر حقیر خواهد بود».[۹]

سروش محلاتی در ۱۳۴۷ ش به تهران رفت و مسجد بقیه‌الله را در منطقه نارمک تهران احداث کرد و امامت جماعت آنجا را بر عهده گرفت.[۱۰] او در کنار اقامه نماز و سخنرانی در آنجا، به تدریس در مدارس علمیه تهران هم می‌پرداخت و در کنار آن همراه با روحانیان مبارز تهران، در سنگر مبارزه علیه حکومت پهلوی حضوری فعال داشت و از علاقه‌مندان و طرفداران امام‌خمینی در تهران محسوب می‌شد.[۱۱] ازجمله در سال ۱۳۵۶ و پس از رحلت مشکوک سیدمصطفی خمینی، همراه با جمعی از روحانیان مبارز تهران، پیام تسلیتی برای امام‌خمینی ارسال کرد و از مردم تهران خواست در مجلس ختمی که به آن مناسبت در مسجد ارک تهران (در ۸ آبان) برگزار خواهد شد، شرکت کنند.[۱۲] پس از توهین روزنامه اطلاعات به امام‌خمینی و در پی آن سرکوب اعتراض مردم قم علیه آن اقدام، همراه با روحانیان تهران اعلامیه‌ای در تقبیح آن دو اقدام صادر کردند و به مردم قم تسلیت گفتند.[۱۳] او در سال ۱۳۵۷ ش همراه با روحانیان مبارز تهران، در صدور اعلامیه‌های انتقادی نقشی مؤثر داشت و امضای او زیر اغلب آن اعلامیه‌ها دیده می‌شود.[۱۴]

سروش محلاتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت‌های مذهبی در نارمک تهران ادامه داد. یکی از مهم‌ترین اقدامات او در آنجا، تأسیس صندوق قرض‌الحسنه انصارالمهدی (عج) بود.[۱۵] وی در ۷ آذر ۱۳۸۷ ش در تهران درگذشت. پیکرش به قم منتقل شد و پیکرش پس از اقامه نماز توسط عبدالله جوادی آملی در یکی از حجره‌های حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.[۱۶]

پانویس

  1. رفیعی‌پور علویجه، ص۲۸۵.
  2. رفیعی‌پور علویجه، ص۲۸۵.
  3. سلسله موی دوست، ص۱۳۳.
  4. رفیعی‌پور علویجه، ص۲۸۷-۲۸۸.
  5. رفیعی‌پور علویجه، ص۲۸۹.
  6. سلسله موی دوست، ص۱۳۴-۱۳۵.
  7. رفیعی‌پور علویجه، ص۲۹۰.
  8. اجازات امام‌خمینی، ص۶۶.
  9. رفیعی‌پور علویجه، ص۲۹۰.
  10. رفیعی‌پور علویجه، ص۲۹۱.
  11. آیت‌الله‌العظمی سید...، ج ۳، ص۵۹.
  12. اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۲۳۳-۲۳۴.
  13. اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۳۶ ـ ۲۳۷؛ دوانی، ج۷، ص۴۱-۴۲.
  14. دوانی، ج ۷، ص۷۴-۷۵، ۱۲۰-۱۲۲، ۲۱۹-۲۲۱؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۵۲، ۲۸۱ ـ ۲۸۲، ۳۱۲ ـ ۳۱۴، ۳۲۳ ـ ۳۲۴، ۳۶۸ ـ ۳۷۰، ۴۵۳ ـ ۴۵۶، ۴۶۷ ـ ۴۷۰، ۴۸۳ ـ ۴۸۷، ۵۰۰ ـ ۵۰۱، ۵۱۲ ـ ۵۱۶.
  15. رفیعی‌پور علویجه، ص۲۹۲.
  16. رفیعی‌پور علویجه، ص۲۹۸.

منابع

  • آیت‌الله‌العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۵)، ج۳، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • رفیعی‌پور علویجه، سیدعباس (۱۳۸۹)، «آیت‌الله شیخ خلیل سروش محلاتی»، ستارگان حرم، ج ۲۶ و ۲۷، قم، زائر.
  • اجازات امام‌خمینی (۱۳۹۴)، به کوشش مهدی حاضری، مقدمه‌نویس: کاظم رحمان ستایش، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام‌خمینی(س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی، با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱ و ۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • سیر مبارزات امام در آیینه¬ اسناد ساواک (۱۳۸۶)، ج۱۱، تهران، مؤسسه¬ تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.