جواد غروی علیاری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== تحصیل و تدریس == | == تحصیل و تدریس == | ||
جواد غروی علیاری در سال ۱۳۱۳ش در خانوادهای روحانی در تبریز دیده به جهان گشود. پدرش میرزاعلی غروی علیاری از روحانیان و مدرسان دروس حوزوی آن شهر بود. جواد غروی علیاری مقدمات را در تبریز و نزد پدرش و محمد آخوند، شیخ سلیمان علیاری و میرزا عبدالرزاق مشک عنبری آموخت. در سال ۱۳۳۲ش به عراق رفت و در مدرسه علمیه حاجی بزرگ آن شهر مکاسب را نزد میرزامحمدعلی توحیدی و سیدمرتضی فیروزآبادی و کفایهالاصول را پیش سیدمرتضی فیروزآبادی آموخت. سپس به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و در درس خارج سیدابوالقاسم | جواد غروی علیاری در سال ۱۳۱۳ش در خانوادهای روحانی در تبریز دیده به جهان گشود. پدرش میرزاعلی غروی علیاری از روحانیان و مدرسان دروس حوزوی آن شهر بود. جواد غروی علیاری مقدمات را در تبریز و نزد پدرش و محمد آخوند، شیخ سلیمان علیاری و میرزا عبدالرزاق مشک عنبری آموخت. در سال ۱۳۳۲ش به [[عراق]] رفت و در مدرسه علمیه حاجی بزرگ آن شهر مکاسب را نزد میرزامحمدعلی توحیدی و سیدمرتضی فیروزآبادی و کفایهالاصول را پیش سیدمرتضی فیروزآبادی آموخت. سپس به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و در درس خارج [[سیدابوالقاسم خویی]]، سیدابراهیم اصطهباناتی، محمدعلی قائینی، سیدجعفر جزایری، محمدعلی سرابی و سیدنصرالله مستنبط شرکت کرد. او مدتی بعد به دلیل وضعیت نابسامان عراق، به کشور بازگشت و به مشهد رفت و از درس خارج [[سیدمحمدهادی میلانی]] و شیخ احمد کفائی خراسانی بهرهمند شد. دروس عرفانی را هم نزد شیخ مرتضی شاهرودی آموخت. آنگاه راهی قم شد و در آن حوزه، ابتدا در درس منظومه شیخ راضی تبریزی شرکت کرد و سپس از محضر [[درس خارج فقه امامخمینی|درس خارج فقه]] و [[درس خارج اصول امامخمینی|اصول امامخمینی]]، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]]، [[میرزا هاشم آملی]]، [[محمدعلی اراکی]] و [[سیدمحمد محقق داماد]] بهره برد. علاوه بر آن در درس تفسیر علامه طباطبایی هم شرکت میکرد.<ref>الوانساز خویی، ج۲، ص۲۸۱-۲۸۲.</ref> وی در مصاحبهای از حضور هشتساله در درس خارج [[امامخمینی]] سخن میگوید که تا [[تبعید امامخمینی به ترکیه]] ادامه داشت،.<ref>«گزارشی از کمیته...»، ص۷.</ref> بنابراین میتوان گفت که از اواخر دهه ۱۳۳۰ش تا اوایل دهه ۱۳۴۰ش در درس امامخمینی حضور مییافته و آن درسها را تقریر میکرده است. او از سیدشهابالدین مرعشی نجفی و پدرش اجازه اجتهاد و از شیخ آقابزرگ تهرانی، شیخ ابوالحسن انصاری و سیدشهابالدین مرعشی نجفی اجازه نقل حدیث دریافت کرد.<ref>الوانساز خویی، ص۲۸۲.</ref> و آنگاه به تدریس در [[حوزه علمیه قم]] پرداخت. | ||
== فعالیت مبارزاتی == | == فعالیت مبارزاتی == | ||
جواد غروی علیاری در سالهای حضور در درس خارج امامخمینی، به بیت ایشان تردد داشت.<ref>«گزارشی از کمیته...»، ص۷.</ref> حسینعلی منتظری در خاطرات خود از فردی به نام غروی علیاری نام میبرد که در گرفتن امضا از روحانیان برای صدور اعلامیههای در حمایت از امامخمینی نقش داشت.<ref>متن کامل خاطرات آیتالله منتظری به همراه پیوستها، ص۱۴۸-۱۴۹.</ref> و به نظر میرسد فرد مزبور، جواد غروی علیاری است. او پس از حضور امامخمینی در حوزه علمیه نجف اشرف در سال ۱۳۴۴ش، همراه با دیگر طلاب علوم دینی آذربایجانی در حوزه علمیه قم، تلگرافی به امامخمینی ارسال کردند و حضور ایشان در نجف اشرف را «موجب مسرت عموم مسلمین و خصوصاً جامعه روحانیت و حوزه علمیه قم» دانستند و در ادامه با اشاره به این نکته که «ادامه تبعید آن حضرت باعث نگرانی و اضطراب شدید ملت ایران و جامعه روحانیت است»، بر بازگشت ایشان به قم تأکید کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۶۸-۱۷۱.</ref> او سپس در سفری به نجف اشرف، با امامخمینی دیدار کرد و از امامخمینی اجازهای در امور حسبیه و شرعیه دریافت نمود. عباسعلی عمید زنجانی معرف غروی علیاری بود.<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۶۱.</ref> غروی از سال ۱۳۵۲ش در تهران مقیم شد.<ref>«گزارشی از کمیته...»، ص۷.</ref> و به اقامه نماز جماعت در مسجد جامع فاطمیه آن شهر پرداخت. او سپس مدرسه علمیه فاطمیه را در جوار آن مسجد تأسیس کرد و تولیت آن را بر عهده گرفت و به تدریس در آن مدرسه پرداخت.<ref>«عبایی در نگاه...»، ص۵۳-۵۵.</ref> او در مسجد با دعوت از برخی از روحانیان، به فعالیتهای تبلیغی و مبارزاتی میپرداخت. همچنین مجالسی را در مسجد جامع فاطمیه به یاد شهدا برگزار میکرد که از آن جمله میتوان به مجلس چهلم شهدای تبریز اشاره کرد.<ref>«عبایی در نگاه...»، ص۵۷.</ref> | جواد غروی علیاری در سالهای حضور در درس خارج امامخمینی، به بیت ایشان تردد داشت.<ref>«گزارشی از کمیته...»، ص۷.</ref> حسینعلی منتظری در خاطرات خود از فردی به نام غروی علیاری نام میبرد که در گرفتن امضا از روحانیان برای صدور اعلامیههای در حمایت از امامخمینی نقش داشت.<ref>متن کامل خاطرات آیتالله منتظری به همراه پیوستها، ص۱۴۸-۱۴۹.</ref> و به نظر میرسد فرد مزبور، جواد غروی علیاری است. او پس از حضور امامخمینی در [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه نجف اشرف]] در سال ۱۳۴۴ش، همراه با دیگر طلاب علوم دینی آذربایجانی در حوزه علمیه قم، تلگرافی به امامخمینی ارسال کردند و حضور ایشان در نجف اشرف را «موجب مسرت عموم مسلمین و خصوصاً جامعه روحانیت و حوزه علمیه قم» دانستند و در ادامه با اشاره به این نکته که «ادامه تبعید آن حضرت باعث نگرانی و اضطراب شدید ملت ایران و جامعه روحانیت است»، بر بازگشت ایشان به [[قم]] تأکید کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۶۸-۱۷۱.</ref> او سپس در سفری به نجف اشرف، با امامخمینی دیدار کرد و از امامخمینی اجازهای در امور حسبیه و شرعیه دریافت نمود. عباسعلی عمید زنجانی معرف غروی علیاری بود.<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۶۱.</ref> غروی از سال ۱۳۵۲ش در تهران مقیم شد.<ref>«گزارشی از کمیته...»، ص۷.</ref> و به اقامه نماز جماعت در مسجد جامع فاطمیه آن شهر پرداخت. او سپس مدرسه علمیه فاطمیه را در جوار آن مسجد تأسیس کرد و تولیت آن را بر عهده گرفت و به تدریس در آن مدرسه پرداخت.<ref>«عبایی در نگاه...»، ص۵۳-۵۵.</ref> او در مسجد با دعوت از برخی از روحانیان، به فعالیتهای تبلیغی و مبارزاتی میپرداخت. همچنین مجالسی را در مسجد جامع فاطمیه به یاد شهدا برگزار میکرد که از آن جمله میتوان به مجلس چهلم شهدای تبریز اشاره کرد.<ref>«عبایی در نگاه...»، ص۵۷.</ref> | ||
غروی از اعضای اولیه جامعه روحانیت مبارز تهران بود.<ref>«عبایی در نگاه...»، ۵۳.</ref> و در سالهای ۱۳۵۶-۱۳۵۷ همراه با روحانیان مبارز تهران، اعلامیههایی در انتقاد از حکومت پهلوی و حمایت از امامخمینی صادر میکرد و امضای او ذیل اغلب آن اعلامیهها به چشم میخورد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۴۵، ۲۸۳، ۲۸۹، ۳۰۹، ۳۱۴، ۳۲۴، ۳۷۰، ۳۸۸، ۳۹۱، ۳۹۷، ۴۱۶، ۴۳۰، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۷۰، ۴۸۶، ۵۱۱؛ دوانی، ج۷، ص۷۷، ۱۲۱، ۱۶۴، ۱۸۲، ۲۲۰، ج۸، ص۳۴۶، ۳۸۴، ۳۹۶.</ref> او به خاطر تداوم این فعالیتها در تهران و کرمانشاه دستگیر و زندانی شد و سپس در سال ۱۳۵۷ش به شهر عجبشیر در استان آذربایجان شرقی تبعید گردید.<ref>الوانساز خویی، ص۲۸۳.</ref> | غروی از اعضای اولیه [[جامعه روحانیت مبارز تهران]] بود.<ref>«عبایی در نگاه...»، ۵۳.</ref> و در سالهای ۱۳۵۶-۱۳۵۷ همراه با روحانیان مبارز تهران، اعلامیههایی در انتقاد از [[حکومت پهلوی]] و حمایت از امامخمینی صادر میکرد و امضای او ذیل اغلب آن اعلامیهها به چشم میخورد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۴۵، ۲۸۳، ۲۸۹، ۳۰۹، ۳۱۴، ۳۲۴، ۳۷۰، ۳۸۸، ۳۹۱، ۳۹۷، ۴۱۶، ۴۳۰، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۷۰، ۴۸۶، ۵۱۱؛ دوانی، ج۷، ص۷۷، ۱۲۱، ۱۶۴، ۱۸۲، ۲۲۰، ج۸، ص۳۴۶، ۳۸۴، ۳۹۶.</ref> او به خاطر تداوم این فعالیتها در تهران و کرمانشاه دستگیر و زندانی شد و سپس در سال ۱۳۵۷ش به شهر عجبشیر در استان آذربایجان شرقی تبعید گردید.<ref>الوانساز خویی، ص۲۸۳.</ref> | ||
جواد غروی علیاری در عجبشیر به فعالیتهای سیاسی خود ادامه داد و یک بار پس از سخنرانی در شهر عجبشیر در آذربایجان شرقی دستگیر شد، ولی با اعتراض مردم آن شهر آزاد گردید.<ref>«گزارشی از کمیته...»، ص۷.</ref> او مرداد ۱۳۵۷ در نامهای به حسین نوری | جواد غروی علیاری در عجبشیر به فعالیتهای سیاسی خود ادامه داد و یک بار پس از سخنرانی در شهر عجبشیر در آذربایجان شرقی دستگیر شد، ولی با اعتراض مردم آن شهر آزاد گردید.<ref>«گزارشی از کمیته...»، ص۷.</ref> او مرداد ۱۳۵۷ در نامهای به [[حسین نوری همدانی]]، از امامخمینی با نام «استاد بزرگوار» نام برد و به همین سبب خواستار بررسی افکار و تمایلات سیاسی غروی علیاری شد.<ref>آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، ص۴۱۱.</ref> غروی علیاری در اواخر مهر ۱۳۵۷ همراه با [[مرتضی مطهری]] به پاریس رفت و در [[نوفل لوشاتو|نوفللوشاتو]] با امامخمینی دیدار کرد. پس از چند روز حضور در خدمت امامخمینی به کشور بازگشت و به محض ورود به کشور دستگیر و زندانی شد و تا روی کار آمدن [[شاپور بختیار]] در زندان بود. وی پس از آزادی به مبارزاتش ادامه داد و در جریان بستهشدن فرودگاهها به روی پروازهای خارجی با هدف جلوگیری از [[بازگشت امامخمینی به ایران|بازگشت امامخمینی]]، همراه با روحانیان مبارز در [[مسجد دانشگاه تهران]] متحصن شد. در روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ در [[بهشت زهرا]] حضور داشت و در جریان انتقال امامخمینی از بهشت زهرا مصدوم شد و به بیمارستان منتقل گردید.<ref>«گزارشی از کمیته...»، ص۷.</ref> | ||
او در بهمن ۱۳۶۳ به سمت امام جمعه شهر فومن در استان گیلان منصوب شد و تا مهر ۱۳۶۶ در آن سمت بود.<ref>کاظمینی، ج۲، ص۶۱۰ و ۷۳۱.</ref> پس از آن با هجرت به تهران به اقامه نماز و تدریس در مسجد جامع فاطمیه تهران ادامه داد و از مراجع تقلید صاحب رساله در تهران | او در بهمن ۱۳۶۳ به سمت امام جمعه شهر فومن در استان گیلان منصوب شد و تا مهر ۱۳۶۶ در آن سمت بود.<ref>کاظمینی، ج۲، ص۶۱۰ و ۷۳۱.</ref> پس از آن با هجرت به تهران به اقامه نماز و تدریس در مسجد جامع فاطمیه تهران ادامه داد و از مراجع تقلید صاحب رساله در تهران بود.<ref>«عبایی در نگاه...»، ص۵۳.</ref> | ||
== تألیفات == | == تألیفات == | ||
برخی از تألیفات | برخی از تألیفات جواد غروی علیاری عبارت است از: ۱- شناخت توحید (در اصول دین). ۲- الرجعه و المعراج. ۳- نبوت و امامت. ۴- شناخت امام منتظر (عج). ۵- تفسیری از قرآن مجید. ۶- مناسک حج. ۷- توضیح المسائل. ۸- مجموعه مقالات نفس، روح، قلب، عقل. ۹- حاشیه بر عروه الوثقی. ۱۰- استفتائات. ۱۱- تقریرات درس امامخمینی. ۱۲- تقریرات درس آیتالله شاهرودی. ۱۳- تقریرات درس آیتالله محقق داماد. ۱۴- مجموعهای از فضائل انسانی، استقامت، ایمان و... . ۱۵- سلسله دروس سیر و سلوک در سه جلد.<ref>الوانساز خویی، ج۲، ص۲۸۲-۲۸۳.</ref> | ||
وی در ۱۵ شهریور ۱۳۹۷ در تهران درگذشت. | |||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۲۸ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۲۵
اطلاعات فردی | |
---|---|
اطلاعات علمی |
جواد غروی علیاری، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
تحصیل و تدریس
جواد غروی علیاری در سال ۱۳۱۳ش در خانوادهای روحانی در تبریز دیده به جهان گشود. پدرش میرزاعلی غروی علیاری از روحانیان و مدرسان دروس حوزوی آن شهر بود. جواد غروی علیاری مقدمات را در تبریز و نزد پدرش و محمد آخوند، شیخ سلیمان علیاری و میرزا عبدالرزاق مشک عنبری آموخت. در سال ۱۳۳۲ش به عراق رفت و در مدرسه علمیه حاجی بزرگ آن شهر مکاسب را نزد میرزامحمدعلی توحیدی و سیدمرتضی فیروزآبادی و کفایهالاصول را پیش سیدمرتضی فیروزآبادی آموخت. سپس به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و در درس خارج سیدابوالقاسم خویی، سیدابراهیم اصطهباناتی، محمدعلی قائینی، سیدجعفر جزایری، محمدعلی سرابی و سیدنصرالله مستنبط شرکت کرد. او مدتی بعد به دلیل وضعیت نابسامان عراق، به کشور بازگشت و به مشهد رفت و از درس خارج سیدمحمدهادی میلانی و شیخ احمد کفائی خراسانی بهرهمند شد. دروس عرفانی را هم نزد شیخ مرتضی شاهرودی آموخت. آنگاه راهی قم شد و در آن حوزه، ابتدا در درس منظومه شیخ راضی تبریزی شرکت کرد و سپس از محضر درس خارج فقه و اصول امامخمینی، سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدشهابالدین مرعشی نجفی، میرزا هاشم آملی، محمدعلی اراکی و سیدمحمد محقق داماد بهره برد. علاوه بر آن در درس تفسیر علامه طباطبایی هم شرکت میکرد.[۱] وی در مصاحبهای از حضور هشتساله در درس خارج امامخمینی سخن میگوید که تا تبعید امامخمینی به ترکیه ادامه داشت،.[۲] بنابراین میتوان گفت که از اواخر دهه ۱۳۳۰ش تا اوایل دهه ۱۳۴۰ش در درس امامخمینی حضور مییافته و آن درسها را تقریر میکرده است. او از سیدشهابالدین مرعشی نجفی و پدرش اجازه اجتهاد و از شیخ آقابزرگ تهرانی، شیخ ابوالحسن انصاری و سیدشهابالدین مرعشی نجفی اجازه نقل حدیث دریافت کرد.[۳] و آنگاه به تدریس در حوزه علمیه قم پرداخت.
فعالیت مبارزاتی
جواد غروی علیاری در سالهای حضور در درس خارج امامخمینی، به بیت ایشان تردد داشت.[۴] حسینعلی منتظری در خاطرات خود از فردی به نام غروی علیاری نام میبرد که در گرفتن امضا از روحانیان برای صدور اعلامیههای در حمایت از امامخمینی نقش داشت.[۵] و به نظر میرسد فرد مزبور، جواد غروی علیاری است. او پس از حضور امامخمینی در حوزه علمیه نجف اشرف در سال ۱۳۴۴ش، همراه با دیگر طلاب علوم دینی آذربایجانی در حوزه علمیه قم، تلگرافی به امامخمینی ارسال کردند و حضور ایشان در نجف اشرف را «موجب مسرت عموم مسلمین و خصوصاً جامعه روحانیت و حوزه علمیه قم» دانستند و در ادامه با اشاره به این نکته که «ادامه تبعید آن حضرت باعث نگرانی و اضطراب شدید ملت ایران و جامعه روحانیت است»، بر بازگشت ایشان به قم تأکید کردند.[۶] او سپس در سفری به نجف اشرف، با امامخمینی دیدار کرد و از امامخمینی اجازهای در امور حسبیه و شرعیه دریافت نمود. عباسعلی عمید زنجانی معرف غروی علیاری بود.[۷] غروی از سال ۱۳۵۲ش در تهران مقیم شد.[۸] و به اقامه نماز جماعت در مسجد جامع فاطمیه آن شهر پرداخت. او سپس مدرسه علمیه فاطمیه را در جوار آن مسجد تأسیس کرد و تولیت آن را بر عهده گرفت و به تدریس در آن مدرسه پرداخت.[۹] او در مسجد با دعوت از برخی از روحانیان، به فعالیتهای تبلیغی و مبارزاتی میپرداخت. همچنین مجالسی را در مسجد جامع فاطمیه به یاد شهدا برگزار میکرد که از آن جمله میتوان به مجلس چهلم شهدای تبریز اشاره کرد.[۱۰]
غروی از اعضای اولیه جامعه روحانیت مبارز تهران بود.[۱۱] و در سالهای ۱۳۵۶-۱۳۵۷ همراه با روحانیان مبارز تهران، اعلامیههایی در انتقاد از حکومت پهلوی و حمایت از امامخمینی صادر میکرد و امضای او ذیل اغلب آن اعلامیهها به چشم میخورد.[۱۲] او به خاطر تداوم این فعالیتها در تهران و کرمانشاه دستگیر و زندانی شد و سپس در سال ۱۳۵۷ش به شهر عجبشیر در استان آذربایجان شرقی تبعید گردید.[۱۳]
جواد غروی علیاری در عجبشیر به فعالیتهای سیاسی خود ادامه داد و یک بار پس از سخنرانی در شهر عجبشیر در آذربایجان شرقی دستگیر شد، ولی با اعتراض مردم آن شهر آزاد گردید.[۱۴] او مرداد ۱۳۵۷ در نامهای به حسین نوری همدانی، از امامخمینی با نام «استاد بزرگوار» نام برد و به همین سبب خواستار بررسی افکار و تمایلات سیاسی غروی علیاری شد.[۱۵] غروی علیاری در اواخر مهر ۱۳۵۷ همراه با مرتضی مطهری به پاریس رفت و در نوفللوشاتو با امامخمینی دیدار کرد. پس از چند روز حضور در خدمت امامخمینی به کشور بازگشت و به محض ورود به کشور دستگیر و زندانی شد و تا روی کار آمدن شاپور بختیار در زندان بود. وی پس از آزادی به مبارزاتش ادامه داد و در جریان بستهشدن فرودگاهها به روی پروازهای خارجی با هدف جلوگیری از بازگشت امامخمینی، همراه با روحانیان مبارز در مسجد دانشگاه تهران متحصن شد. در روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ در بهشت زهرا حضور داشت و در جریان انتقال امامخمینی از بهشت زهرا مصدوم شد و به بیمارستان منتقل گردید.[۱۶]
او در بهمن ۱۳۶۳ به سمت امام جمعه شهر فومن در استان گیلان منصوب شد و تا مهر ۱۳۶۶ در آن سمت بود.[۱۷] پس از آن با هجرت به تهران به اقامه نماز و تدریس در مسجد جامع فاطمیه تهران ادامه داد و از مراجع تقلید صاحب رساله در تهران بود.[۱۸]
تألیفات
برخی از تألیفات جواد غروی علیاری عبارت است از: ۱- شناخت توحید (در اصول دین). ۲- الرجعه و المعراج. ۳- نبوت و امامت. ۴- شناخت امام منتظر (عج). ۵- تفسیری از قرآن مجید. ۶- مناسک حج. ۷- توضیح المسائل. ۸- مجموعه مقالات نفس، روح، قلب، عقل. ۹- حاشیه بر عروه الوثقی. ۱۰- استفتائات. ۱۱- تقریرات درس امامخمینی. ۱۲- تقریرات درس آیتالله شاهرودی. ۱۳- تقریرات درس آیتالله محقق داماد. ۱۴- مجموعهای از فضائل انسانی، استقامت، ایمان و... . ۱۵- سلسله دروس سیر و سلوک در سه جلد.[۱۹]
وی در ۱۵ شهریور ۱۳۹۷ در تهران درگذشت.
پانویس
- ↑ الوانساز خویی، ج۲، ص۲۸۱-۲۸۲.
- ↑ «گزارشی از کمیته...»، ص۷.
- ↑ الوانساز خویی، ص۲۸۲.
- ↑ «گزارشی از کمیته...»، ص۷.
- ↑ متن کامل خاطرات آیتالله منتظری به همراه پیوستها، ص۱۴۸-۱۴۹.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۶۸-۱۷۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۱، ص۴۶۱.
- ↑ «گزارشی از کمیته...»، ص۷.
- ↑ «عبایی در نگاه...»، ص۵۳-۵۵.
- ↑ «عبایی در نگاه...»، ص۵۷.
- ↑ «عبایی در نگاه...»، ۵۳.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۴۵، ۲۸۳، ۲۸۹، ۳۰۹، ۳۱۴، ۳۲۴، ۳۷۰، ۳۸۸، ۳۹۱، ۳۹۷، ۴۱۶، ۴۳۰، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۷۰، ۴۸۶، ۵۱۱؛ دوانی، ج۷، ص۷۷، ۱۲۱، ۱۶۴، ۱۸۲، ۲۲۰، ج۸، ص۳۴۶، ۳۸۴، ۳۹۶.
- ↑ الوانساز خویی، ص۲۸۳.
- ↑ «گزارشی از کمیته...»، ص۷.
- ↑ آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، ص۴۱۱.
- ↑ «گزارشی از کمیته...»، ص۷.
- ↑ کاظمینی، ج۲، ص۶۱۰ و ۷۳۱.
- ↑ «عبایی در نگاه...»، ص۵۳.
- ↑ الوانساز خویی، ج۲، ص۲۸۲-۲۸۳.
منابع
- آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- الوانساز خویی، جعفر (۱۳۹۴)، گلشن ابرار آذربایجان، به کوشش عبدالصمد جودتی استیار، تهران، پژوهشکده باقرالعلوم.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج۷ و ۸، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- «عبایی در نگاه آیتالله میرزاجواد غروی علیاری» (۱۳۸۴)، نشریه یاد، شماره ۷۶، تابستان.
- کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، تهران، برگ رضوان.
- «گزارشی از کمیته استقبال در گفتگو با آیتالله حاج میرزا جواد غروی علیاری: آرامش ایشان به ما آرامش میداد» (۱۳۹۵)، هفتهنامه حریم امام، سال پنجم، شماره ۲۵۳، ۷ بهمن.
- متن کامل خاطرات آیتالله منتظری به همراه پیوستها (۱۳۷۹)، بیجا، اتحادیه ناشران ایرانی در اروپا (نشر باران، نشر خاوران، نشر نیما).