محمدهادی معرفت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه | {{جعبه اطلاعات عالمان شیعه | ||
| عنوان =محمدهادی معرفت | | عنوان =محمدهادی معرفت | ||
| تصویر = | | تصویر =محمدهادی معرفت.jpg | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
| اندازه تصویر = | | اندازه تصویر = | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| تاریخ تولد =۱۳۰۹ش | | تاریخ تولد =۱۳۰۹ش | ||
| زادگاه =کربلا | | زادگاه =کربلا | ||
| تاریخ وفات = | | تاریخ وفات =۲۹ دی ۱۳۸۵ | ||
| شهر وفات = | | شهر وفات =قم | ||
| تاریخ شهادت = | | تاریخ شهادت = | ||
| محل شهادت = | | محل شهادت = | ||
| محل دفن = | | محل دفن =حرم حضرت معصومه(س) | ||
| خویشاوندان سرشناس = | | خویشاوندان سرشناس = | ||
| استادان = | | استادان = | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| اجازه روایت به = | | اجازه روایت به = | ||
| اجازه اجتهاد به = | | اجازه اجتهاد به = | ||
| تالیفات = | | تالیفات =التفسیر الاثری الجامع، شبهات و ردود حول القرآن الکریم، نقد شبهات پیرامون قرآن کریم، صیانة القرآن من التحریف، التفسیر و المفسرون فی ثوبة القشیب و... | ||
| سایر = | | سایر = | ||
| سیاسی = | | سیاسی = | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
او همزمان فلسفه و حکمت متعالیه را نزد غلامرضا رضوانی آموخت و در کنار تحصیل، به تدریس هم میپرداخت. همزمان با گروهی از فضلای حوزه از جمله سید جمالالدین خویی (فرزند برومند آیتالله خویی)، سید محمد نوری، سید عبدالعزیز طباطبائی، شیخ محمدرضا جعفری اشکوری، دکتر محمد صادقی (صاحب تفسیر) و استاد عمید زنجانی، جلسات هفتگی تشکیل میداد و پیرامون مباحث مختلف به بحث و تحقیق میپرداخت. معرفت رشته علوم قرآنی را برگزید و پایه تحقیقاتش در این رشته شد.<ref>عابدی میانجی، محمدهادی معرفت مرزبان وحی، ص۴۰۶؛ بر ستیغ معرفت، ص۱۶۲؛ «شناختنامه آیتالله معرفت»؛ گلستانی، «زیستنامه و کتابشناسی توصیفی علامه استاد معرفت»، ص۳۰۰.</ref> او علاوه به نوشتن مقالات در مجلات (از جمله مجله اجوبة المسائل الدینیه)، کتابهای زیادی را نگاشت و برخی از این آثار عبارت است از: کتاب تناسخ الارواح، در ردّ نظریه تناسخ که به نام بازگشت روح به زبان فارسی هم انتشار یافت. رسالهای در قضای فوائت (نمازهای فوت شده) به نام تمهید القواعد (تقریر درس حضرت استاد آیتالله خویی)، التمهید فی علوم القرآن در ۱۰ جلد، التفسیر و المفسرون در دو جلد. علاوه بر جلسات درسی روزانه، در روزهای پنجشنبه و جمعه به اتفاق غلامرضا رضوانی و سید محمدحسن قدیری به گفتگو و بحث پیرامون مسائل میپرداخت.<ref>«شناخت نامه آیتالله معرفت» بر ستیغ معرفت، ص۱۶۳.</ref> | او همزمان فلسفه و حکمت متعالیه را نزد غلامرضا رضوانی آموخت و در کنار تحصیل، به تدریس هم میپرداخت. همزمان با گروهی از فضلای حوزه از جمله سید جمالالدین خویی (فرزند برومند آیتالله خویی)، سید محمد نوری، سید عبدالعزیز طباطبائی، شیخ محمدرضا جعفری اشکوری، دکتر محمد صادقی (صاحب تفسیر) و استاد عمید زنجانی، جلسات هفتگی تشکیل میداد و پیرامون مباحث مختلف به بحث و تحقیق میپرداخت. معرفت رشته علوم قرآنی را برگزید و پایه تحقیقاتش در این رشته شد.<ref>عابدی میانجی، محمدهادی معرفت مرزبان وحی، ص۴۰۶؛ بر ستیغ معرفت، ص۱۶۲؛ «شناختنامه آیتالله معرفت»؛ گلستانی، «زیستنامه و کتابشناسی توصیفی علامه استاد معرفت»، ص۳۰۰.</ref> او علاوه به نوشتن مقالات در مجلات (از جمله مجله اجوبة المسائل الدینیه)، کتابهای زیادی را نگاشت و برخی از این آثار عبارت است از: کتاب تناسخ الارواح، در ردّ نظریه تناسخ که به نام بازگشت روح به زبان فارسی هم انتشار یافت. رسالهای در قضای فوائت (نمازهای فوت شده) به نام تمهید القواعد (تقریر درس حضرت استاد آیتالله خویی)، التمهید فی علوم القرآن در ۱۰ جلد، التفسیر و المفسرون در دو جلد. علاوه بر جلسات درسی روزانه، در روزهای پنجشنبه و جمعه به اتفاق غلامرضا رضوانی و سید محمدحسن قدیری به گفتگو و بحث پیرامون مسائل میپرداخت.<ref>«شناخت نامه آیتالله معرفت» بر ستیغ معرفت، ص۱۶۳.</ref> | ||
معرفت در سال ۱۳۵۱ ش و با اجبار حکومت بعث عراق از آن کشور اخراج شد و به ایران آمد و در قم مستقر شد و در حوزه علمیه آنجا در درس خارج اصول آیتالله میرزا هاشم آملی حضور یافت و مدتی هم از درسهای آیات شیخ محمدعلی اراکی و سید ابوالقاسم کوکبی بهره برد.<ref>عابدی میانجی، محمدهادی معرفت مرزبان وحی، ص۴۰۰.</ref> و بقیه اوقات را به تدریس و تحقیق پرداخت. | معرفت در سال ۱۳۵۱ ش و با اجبار حکومت بعث عراق از آن کشور اخراج شد و به ایران آمد و در قم مستقر شد و در حوزه علمیه آنجا در درس خارج اصول آیتالله میرزا هاشم آملی حضور یافت و مدتی هم از درسهای آیات شیخ محمدعلی اراکی و سید ابوالقاسم کوکبی بهره برد.<ref>عابدی میانجی، محمدهادی معرفت مرزبان وحی، ص۴۰۰.</ref> و بقیه اوقات را به تدریس و تحقیق پرداخت. از جمله کتابهای رسائل، مکاسب، کفایه و سپس خارج فقه و اصول را تدریس میکرد و مدتی هم در مدرسه حقانی به تدریس مسائل قرآنی بهویژه علوم قرآنی و فقه (مکاسب شیخ) و اصول (رسائل) اشتغال داشت. | ||
== تألیفات == | == تألیفات == | ||
در کنار تدریس، به تألیف آثار علمی بهویژه در زمینه علوم قرآنی پرداخت و از جمله این آثار میتوان به التفسیر الاثری الجامع در شش جلد، شبهات و ردود حول القرآن الکریم، نقد شبهات پیرامون قرآن کریم، صیانة القرآن من التحریف، التفسیر و المفسرون فی ثوبة القشیب (با عنوان تفسیر و مفسران به فارسی برگردانده شده است)، علوم قرآنی، آموزش علوم قرآنی، تاریخ قرآن، پرتو ولایت، جامعه مدنی، تنزیه انبیاء، معارفی از قرآن، اهل البیت علیهمالسلام و القرآن الکریم، تناسب آیات، تفسیر سوره حجرات، تأویل قرآن در رویکردها و اندیشهها، التأویل فی مختلف المذاهب و الآراء، قرآن و فرهنگ زمانه، جمع و تنسیق روایات تفسیری فریقین (با همکاری دو گروه ۱۰ نفری از نخبگان حوزه و تربیت یافتگان مدرسه قرآنی)، حدیث لاتعاد، ولایة الفقیه ـ ابعادها و حدودها، مالکیّة الارض، مسائل فی القضاء به زبان عربی.<ref>عابدی میانجی، محمدهادی معرفت مرزبان وحی، ص۴۰۸ـ۴۱۰؛ «بر ستیغ معرفت»، ص۱۶۳؛ گلستانی، «زیستنامه و کتابشناسی توصیفی علامه استاد معرفت»، ص۳۰۷ـ۳۲۱؛ «شناخت نامه آیتالله معرفت.</ref> | |||
=== آثار چاپ نشده === | === آثار چاپ نشده === |
نسخهٔ ۱۴ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۵۳
محمدهادی معرفت، از شاگردان درس خارج فقه امامخمینی.
محمدهادی معرفت در سال ۱۳۰۹ش در شهر کربلا به دنیا آمد. پدرش شیخ علی و جدش میرزا محمدعلی، از نوادگان شیخ عبدالعالی میسی اصفهانی، صاحب رساله میسیه و از خطبای بنام کربلا در آن دوران بود.[۱]
معرفت از پنج سالگی خواندن و نوشتن را در مکتبخانهای در کربلا و نزد فردی به نام شیخ باقر (که از اصفهان به کربلا مهاجرت کرده و نظام جدید تأسیس نموده بود) فراگرفت. پس از آن مقدمات را نزد استاد حاج شیخ علیاکبر نائینی و پدرش آموخت. ادبیات و منطق را هم نزد پدرش و سید سعید تنکابنی، سید محمد شیرازی، شیخ محمدحسین مازندرانی، و سید مرتضی قزوینی فراگرفت و مقداری هم علوم فلکی و ریاضی را نزد برخی از استادان خواند. بعضی دیگر از دروس فقه و اصول و مبادی فلسفه را هم در حوزه علمیه کربلا و نزد شیخ محمد کلباسی، شیخ محمدحسین مازندرانی، شیخ محمد خطیب، حاجآقا سید حسن میر قزوینی، شیخ محمدرضا جرقویی اصفهانی، شیخ محمدمهدی کابلی و شیخ یوسف بیارجمندی خراسانی خواند و کتاب فصول، رسائل و مکاسب شیخ و یک دوره اصول خارج و مقدار زیادی خارج فقه را نزد بیارجمندی خراسانی گذراند. علاوه بر آن مطول را نیز نزد ایشان تعلیم یافت.
معرفت، همزمان با تحصیل، به تدریس و تحقیق اشتغال داشت و علاوه بر آن یک بار در هفته، جلسه دینی برای جوانان برگزار میکرد که با اقبال قابل توجهی روبرو شد. همگام با آن، با همکاری گروهی از فضلای حوزه (سید محمد شیرازی، سید عبدالرضا شهرستانی، سید محمدعلی بحرانی، شیخ محمدباقر محمودی و...) ماهنامه أجوبة المسائل الدینیه را بنیان نهاد و با اعلام: سؤالهای دینی شما را پاسخگو هستیم، مشغول به فعالیت شد و این ماهنامه بهویژه در دانشگاهها و حتی برخی دانشگاههای بزرگ خارج از کشور عراق با استقبال فراوان روبرو شد و سالیان دراز ادامه داشت. در کنار آن به نگارش مقالات تحقیقی، و علمی ـ دینی به زبان عربی دست زد و برخی از این مقالات به سبب اهمیت موضوع، در سالهای بعد بهصورت کتاب یا رساله چاپ و منتشر شد، از جمله مقالات حقوق زن در اسلام؛ ترجمه قرآن: امکان، نقد، ضرورت؛ دو فرقه شیخیّه: اسکویی، کریمخانی؛ اهمیت نماز و تأثیر آن در حیات فردی و اجتماعی.
محمدهادی معرفت در آغاز سال ۱۳۴۰ش برای تکمیل تحصیل به همراه خانواده به نجف اشرف رفت و در حوزه علمیه آنجا در دروس خارج فقه و اصول آیات سید محسن طباطبایی حکیم، سید ابوالقاسم موسوی خویی، میرزا باقر زنجانی، شیخ حسین حلّی و سید علی فانی اصفهانی حضور یافت.[۲]
معرفت با ورود امام خمینی به نجف اشرف در سال ۱۳۴۴ و آغاز تدریس درس خارج فقه (بیع مکاسب) در مسجد شیخ انصاری، در آن درس هم حضور یافت. او درباره آغاز درس امام خمینی در نجف اشرف و تأثیر آن درس میگوید «اوایلی که امام به نجف تشریف آوردند از ایشان خواهش شد درس را شروع بفرمایند، امام سؤال کردند: «بیشتر روی قواعد بحث کنیم، یا روی روایات و نقل اقوال؟ همۀ رفقا به اتفاق گفتند که: ما بیشتر مایلیم از قواعد شروع کنیم. یعنی همان کاری که شیخ در کتاب مکاسب کرده است، چون ایشان از بیع شروع کردند. آنوقت ایشان تحولی در نجف (حداقل در ما) ایجاد کردند که موجب شیفتگی ما به خودشان شد که روز به روز بیشتر میشد. تا آن زمان مسئله اقوال بزرگان در فقه، بهعنوان حریمی مقدس بود. مثلاً اگر میگفتیم: این نظریۀ مرحوم نائینی است، برای دلیل کافی بود. اینقدر مسئله شخصیت بر آراء اثر میگذاشت. این در واقع فقه را از صورت تحقیقی بهصورت تقلیدی درمیآورد. میگویند بعد از شیخ، تا قبل از ابن ادریس، فقه صورت تقلیدی به خود گرفته بود. آن بزرگ آمد و این حریم را درید و تحقیق را شروع کرد. اخیراً فقه، واقعاً رنگ تقلیدی به خود گرفته بود. مثلاً اگر گفته میشد کلام، کلام مرحوم آقاضیاء یا مرحوم نائینی یا شیخ حبیبالله رشتی یا فشارکی اصفهانی یا میرزا یا شیخ است، انتساب قول به این گویندهها، یک نوع حریم ایجاد میکرد. لذا طلبههایی مانند ما این جرئت را به خود نمیدادند که رأیی برخلاف رأی بزرگان دهند یا تحقیق کنند، ولی امام یک تحول ایجاد کردند، یعنی راه مناقشه در کلام بزرگان را باز کردند و حریم را شکستند و به عالم تحقیق و فقاهت این درس را دادند که باید حریم کلام بزرگان را شکست (برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج۵، ص۱۰۸ـ۱۰۹)... زیرا احترام به کلام بزرگان، مناقشه کردن در کلام آنهاست والّا انسان که در کلام هر کسی مناقشه نمیکند. فرض کنید یک آدمی که به فقاهت معروف نیست، کسی قبولش ندارد و کلامش مطرح نخواهد شد، هیچوقت و در هیچ جا. پس اینکه ما کلام بزرگان را مطرح میکنیم و مناقشه میکنیم، احترام به بزرگان است نه اینکه ما بگوییم این کلام چون کلام ایشان است باید دربست پذیرفت. خلاصه این جرئت و شجاعت را ایشان داشتند که در کلام بزرگان مناقشه بکنند. اینکه حق را و حقیقت را آنجوری که هست بیان کنند و در واقع، راه اجتهادی را که تشیع و فقهای تشیع میگویند مفتوح است، احیاء کنند و این ستودنی است. به معنای حقیقی ایشان با آن شهامتی که داشتند تحول در شاگردها ایجاد کردند. این یکی از ویژگیهای بسیار مهم جنبههای علمی ایشان است که من سراغ دارم».[۳]
وی در جایی دیگر میگوید: «وقتی امام پای بحث و درس مینشستند، آقایان، فضلا و علما، چه عرب و چه عجم میآمدند. امام به آنان مجال بحث میدادند. بعضیها میگفتند این شیوه را در قم نداشتهاند، بلکه این روش را در نجف افتتاح کردند که در جلسه عمومی اجازه میدادند بحث شود. گاهی امام خودشان هم وارد بحث میشدند و اجازه میدادند به امثال بنده که با ایشان مثلاً بحث کنیم. در همین بحثها وقتیکه بین رفقا بحث بود ایشان سکوت میکردند و گوش میدادند و وارد بحث نمیشدند، مگر اینکه بگوییم: آقا شما چه میفرمایید؟ آنوقت ایشان وارد بحث میشدند. وقتی وارد میشدند، جدی وارد بحث میشدند، نه اینکه بخواهند ما را اقناع کنند یا مثلاً از بحث در بروند. این روشهایی که ایشان داشتند برای ما کاملاً افتخارآمیز و حیاتبخش و آموزنده بود».[۴] معرفت در جایی دیگر دراینباره میگوید: «حضرت امام در طرح کردن آراء بزرگان و گسترش در نقد و بررسی آن ویژگی خاصی داشت. ایشان بر این باور بودند ـ و چنین هم تربیت نمودند ـ که قداست تنها از آن اقوال معصومین است. آری اقوال بزرگان احترام دارد نه قداست و احترام آن در آن است که به نقد و بررسی آن پرداخته شود نه آنکه تعبداً پذیرفته شود، و با شایستگی لازم به این کار میپرداخت و از سؤال و جواب و نقض و ابرام شاگردان استقبال مینمود و در این راه شاگردانی نقّاد و روشنگر تربیت نمود.[۵]
او همزمان فلسفه و حکمت متعالیه را نزد غلامرضا رضوانی آموخت و در کنار تحصیل، به تدریس هم میپرداخت. همزمان با گروهی از فضلای حوزه از جمله سید جمالالدین خویی (فرزند برومند آیتالله خویی)، سید محمد نوری، سید عبدالعزیز طباطبائی، شیخ محمدرضا جعفری اشکوری، دکتر محمد صادقی (صاحب تفسیر) و استاد عمید زنجانی، جلسات هفتگی تشکیل میداد و پیرامون مباحث مختلف به بحث و تحقیق میپرداخت. معرفت رشته علوم قرآنی را برگزید و پایه تحقیقاتش در این رشته شد.[۶] او علاوه به نوشتن مقالات در مجلات (از جمله مجله اجوبة المسائل الدینیه)، کتابهای زیادی را نگاشت و برخی از این آثار عبارت است از: کتاب تناسخ الارواح، در ردّ نظریه تناسخ که به نام بازگشت روح به زبان فارسی هم انتشار یافت. رسالهای در قضای فوائت (نمازهای فوت شده) به نام تمهید القواعد (تقریر درس حضرت استاد آیتالله خویی)، التمهید فی علوم القرآن در ۱۰ جلد، التفسیر و المفسرون در دو جلد. علاوه بر جلسات درسی روزانه، در روزهای پنجشنبه و جمعه به اتفاق غلامرضا رضوانی و سید محمدحسن قدیری به گفتگو و بحث پیرامون مسائل میپرداخت.[۷]
معرفت در سال ۱۳۵۱ ش و با اجبار حکومت بعث عراق از آن کشور اخراج شد و به ایران آمد و در قم مستقر شد و در حوزه علمیه آنجا در درس خارج اصول آیتالله میرزا هاشم آملی حضور یافت و مدتی هم از درسهای آیات شیخ محمدعلی اراکی و سید ابوالقاسم کوکبی بهره برد.[۸] و بقیه اوقات را به تدریس و تحقیق پرداخت. از جمله کتابهای رسائل، مکاسب، کفایه و سپس خارج فقه و اصول را تدریس میکرد و مدتی هم در مدرسه حقانی به تدریس مسائل قرآنی بهویژه علوم قرآنی و فقه (مکاسب شیخ) و اصول (رسائل) اشتغال داشت.
تألیفات
در کنار تدریس، به تألیف آثار علمی بهویژه در زمینه علوم قرآنی پرداخت و از جمله این آثار میتوان به التفسیر الاثری الجامع در شش جلد، شبهات و ردود حول القرآن الکریم، نقد شبهات پیرامون قرآن کریم، صیانة القرآن من التحریف، التفسیر و المفسرون فی ثوبة القشیب (با عنوان تفسیر و مفسران به فارسی برگردانده شده است)، علوم قرآنی، آموزش علوم قرآنی، تاریخ قرآن، پرتو ولایت، جامعه مدنی، تنزیه انبیاء، معارفی از قرآن، اهل البیت علیهمالسلام و القرآن الکریم، تناسب آیات، تفسیر سوره حجرات، تأویل قرآن در رویکردها و اندیشهها، التأویل فی مختلف المذاهب و الآراء، قرآن و فرهنگ زمانه، جمع و تنسیق روایات تفسیری فریقین (با همکاری دو گروه ۱۰ نفری از نخبگان حوزه و تربیت یافتگان مدرسه قرآنی)، حدیث لاتعاد، ولایة الفقیه ـ ابعادها و حدودها، مالکیّة الارض، مسائل فی القضاء به زبان عربی.[۹]
آثار چاپ نشده
دستنویسها و آثار چاپنشده محمدهادی معرفت در سه مقوله قابل جمعبندی است: الف) آثار قرآنی: الروح فی المصطلح القرآن، القلب فی المصطلح القرآنی، التفسیر الموضوع ۴، البداء فی القرآن و الحدیث، الاجتهاد فی التفسیر، اسرائیلیات، پژوهشهای قرآنی و رویکردهای تفسیری (بهصورت پرسش و پاسخ)، امام در قرآن، ابراهیم خلیل الرحمن، اوصاف ابراهیم در قرآن، اخلاق انبیا در قرآن، ارزشهای قرآن، الباغی و العادی فی القرآن، امثال در قرآن، بطن در قرآن، ترجمة القرآن، تأکید قرآن بر تعمیق جنبههای نظری، تفسیر روایی تطبیقی، تفسیر عرفانی، تأویل از دیدگاه اهل ذوق و عرفان، تدبر در قرآن، تفسیر به رأی از دیدگاه علامه طباطبایی، تأویل از دیدگاه علامه طباطبایی، تهذیب التفسیر عن الدخائل و الموضوعات، تفسیر سوره انفال، تفسیر سوره اسراء، ترجمه قرآن و امکان آن، جایگاه تفکر و شیوه ابلاغ و قرآن، روشها و گرایشهای تفسیری، روشهای متداول تفسیر، رجعتی به تفسیر المیزان، زبان قرآن، سهو النبی (ص)، شیوه بیانی قرآن، شناخت زبان قرآن، فرازوفرودهای تفسیر و تبلیغ قرآن، قرآن و نصوص وحیانی، قرآن و نسل امروز، قول در قرآن، قصص قرآنی از دیدگاههای مختلف، قرآن در بستر زمان، کاربرد حدیث در قرآن، کاربرد مجاز در قرآن، کتاب از دیدگاه قرآن، کرامت انسان در قرآن، گوشهای از ویژگیهای تفسیر المیزان، موضع الحدیث من التفسیر، معجزه ابزار دفاعی پیامبران، معجزه یک ضرورت دفاعی، مسائل مالی و اقتصادی مطرح شده در قرآن، مبانی اخلاق در قرآن، مسئله بداء، متشابهات در قرآن، نقش پیشفرضها در فهم قرآن و نصوص وحیانی، نسخ در قرآن، نقش دو عالم بزرگوار دهلوی و شرفالدین عاملی در تألیف امت و وحدت کلمه، نکتههای تفسیری در سوره حمد، نظری بر روایات معراجیه (اسرائیلیات). ب) آثار فقهی و اصولی: امام راحل و مبانی فقاهت، الکرّ تحقیق عن مقداره و حجمه، اجزاء از دیدگاه نائینی در رابطه با حدیث لاتعاد، احکام ارشادی و مستقلات عقلیه، بیع العربون، بیع الفضولی، بلوغ دختران، بینه از دیدگاه شرع، بررسی مشروعیت (توزیع) در قسامه، بحثی در تعزیرات، تجدید نظر در احکام دادگاهها، حقیقت وقف، حق حضانت، حدّ یائسگی، حجیت علم قاضی، حدیث لاضرر از دیدگاه امام راحل، حجیت ظواهر قرآن، دادوستد قولنامهای، ربا از گناهان کبیره و استثناناپذیر، رفع ابهامات فقهی مسح، شایستگی زنان برای قضاوت، شرط خیار در وقف، ضمانت، گسترش یا انتقال محل پرداخت، عقلانیت از منظر اخباریان، عیوب موجبه فسخ نکاح، فقه القضاء (دو مجموعه بزرگ)، قضای شورایی، قتل عمد، قاعده نفی الضرر، قاعده الالزام، کتاب الوقف، کتاب الطهاره، کتاب الحج، موسیقی از دیدگاه شرع اسلام، مصلحت در گستره ولایت فقیه، مقالاتی در باب دیات، متی توصم الجاریه، مقالاتی در باب ارث، مسئله تحدید نسل، مسئلة الرق، مکتبهای اصولی و مدرسه محقق نائینی، ولایت فقیه و حکم حکومتی، ولایت فقیه از دیدگاه شیخ انصاری. کلامی) آزادی و تحقق آن در نظام حکومت اسلامی، الوحدة الاسلامیة علی منصّة النقد، اعتبار احکام و قوانین حکومتی، اهداف الرساله، اربعین حسینی و ابعاد آن، آیه نجوی فضیلت کبرای امیرمؤمنان(ع)، الرجعة فی القرآن و الأثار، پیامبر کیست؟، تکامل فقه نیاز ضروری حکومت اسلامی، تکثرگرایی دینی، پیامبر اعظم از دیدگاه قرآن و نهجالبلاغه، پلورالیسم دینی در بوته نقد، جایگاه اکثریت در نظام اسلامی و دموکراسی، جامعه دینی یا جامعه مدنی، جهانی شدن، جهانگردی از دیدگاه اسلامی، جایگاه فقه در پاسخگویی به رویدادها، جایگاه ولایت در قرآن، حقوق متقابل مردم و حکومت از دیدگاه امیرمؤمنان(ع)، حدیث ولایت، حدیث ایثار و نزول آیه (و یطعمون) به دو روایت صحیح و سقیم، رابطه مالکیت حکومتی با خمس و زکات در نظام حکومت اسلامی، روش تحقیق و نقد، رهبری و زعامت سیاسی در اسلام، رسالت انبیا از دیدگاه قرآن و نهجالبلاغه، روشمندی معرفت دینی یا هرمنوتیک دینی، صحابه از منظر اهلبیت(ع)، عقلانیت دینی در مکتب تفکیک، فلسفه خاتمیت از منظر کلام جدید، کتابة الحدیث، مفهوم آزادی از دیدگاه اسلام، مصطلح الحدیث ـ معرفة الحدیث، مهدی موعود(عج)، مسئله رجعت، نقش زمان و مکان در روند اجتهاد، معاد جسمانی، نقش اهلبیت(ع) به ویژه امام صادق(ع) در مبارزه با غلو و غلات، نکاتی قابل توجه درباره زیارت عاشورا، ویژگیهای حکومت اسلامی از منظر نهجالبلاغه، ولایت و بیعت در عهد معصوم و دوران غیبت.[۱۰]
درگذشت
محمدهادی معرفت در ۲۹ دی ۱۳۸۵ در قم از دنیا رفت و پیکرش پس از تشییع در قم و اقامه نماز توسط آیتالله سید موسی شبیری زنجانی در مسجد بالاسر حرم حضرت فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد.[۱۱]
پانویس
- ↑ عابدی میانجی، محمدهادی معرفت مرزبان وحی، ص۳۹۶.
- ↑ عابدی میانجی، ۳۹۶ـ۳۹۹؛ «بر ستیغ معرفت»، ص۱۶۱ـ۱۶۲؛ «شناختنامه آیتالله معرفت»؛ گلستانی، «زیستنامه و کتابشناسی توصیفی علامه استاد معرفت»، ص۲۹۷ـ۳۰۰.
- ↑ «مصاحبه با حضرت آیةالله محمدهادی معرفت»، ص۱۳۵ـ۱۵۲.
- ↑ برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج۵، ص۹۳.
- ↑ بر ستیغ معرفت، ص۱۶۳؛ «شناختنامه آیتالله معرفت»؛ گلستانی، «زیستنامه و کتابشناسی توصیفی علامه استاد معرفت»، ص۳۰۰.
- ↑ عابدی میانجی، محمدهادی معرفت مرزبان وحی، ص۴۰۶؛ بر ستیغ معرفت، ص۱۶۲؛ «شناختنامه آیتالله معرفت»؛ گلستانی، «زیستنامه و کتابشناسی توصیفی علامه استاد معرفت»، ص۳۰۰.
- ↑ «شناخت نامه آیتالله معرفت» بر ستیغ معرفت، ص۱۶۳.
- ↑ عابدی میانجی، محمدهادی معرفت مرزبان وحی، ص۴۰۰.
- ↑ عابدی میانجی، محمدهادی معرفت مرزبان وحی، ص۴۰۸ـ۴۱۰؛ «بر ستیغ معرفت»، ص۱۶۳؛ گلستانی، «زیستنامه و کتابشناسی توصیفی علامه استاد معرفت»، ص۳۰۷ـ۳۲۱؛ «شناخت نامه آیتالله معرفت.
- ↑ بر ستیغ معرفت، ص۱۷۳ـ۱۸۳.
- ↑ عابدی میانجی، محمدهادی معرفت مرزبان وحی، ص۴۱۰.
منابع
- بر ستیغ معرفت: زندگینامه خودنوشت استاد (۱۳۸۶)، ماهنامه آینه پژوهش، شماره ۱۰۷ـ۱۰۸، بهمن و اسفند.
- «شناختنامه آیتالله معرفت»، سایت رسمی حفظ و نشر آثار علامه حاج محمدهادی معرفت http://www.maerefat.com؛
- عابدی میانجی، محمد (۱۳۸۷)، محمدهادی معرفت مرزبان وحی، گلشن ابرار، به کوشش جمعی از پژوهشگران پژوهشکده باقرالعلوم، قم، نورالسجاد.
- گلستانی، غلامنبی (۱۳۸۶)، «زیستنامه و کتابشناسی توصیفی علامه استاد معرفت»، نشریه حقوق و الهیات، شماره ۲۶، زمستان.
- «مصاحبه با حضرت آیةالله محمدهادی معرفت» (۱۳۶۸)، فصلنامه حوزه، دوره ۶، شماره ۳۲، بهار.