علیاصغر مروارید: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
او در آن سال یکی از سخنرانان هیئت اصفهانیها ـ از هیئتهای تشکیلدهنده مؤتلفه اسلامی ـ بود و بارها به اتهام حمایت از حضرت امام خمینی تحت تعقیب قرار گرفت و بازداشت شد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۶، ص۳۱۲؛ مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ۱۷۱-۱۷۲). او در عاشورای سال ۱۳۴۲ ش همچنین به دستور امام خمینی و پیش از سخنرانی ایشان در مدرسه فیضیه سخنرانی کرد. به همین سبب تحت تعقیب قرار گرفت، ولی مأموران حکومت پهلوی در آن روز موفق به دستگیری وی نشدند. مروارید در ماه رمضان همان سال در مسجد امینالدوله در تهران به سخنرانی پرداخت و در همانجا توسط ساواک شناسایی و دستگیر شد و به زندان قزلقلعه انتقال یافت و پس از چند روز حبس آزاد شد؛ و در دوران حصر امام خمینی در قیطریه با ایشان دیدار کرد و امام خمینی از او قدردانی نمود («خاطرهها و ناگفتههایی از...»، ص۱۶-۱۸). در اسفند ۱۳۴۲ نیز همراه با جمعی از فضلای حوزه علمیه قم در تلگرافی به هیئت دولت و خطاب به حسنعلی منصور، نخستوزیر وقت، با اشاره به «تجاوزهای» دولت سابق به «حریم مقدس دین و قانون اساسی، اصول دموکراسی و ساحت قدس روحانیت» و «کشتارهای وحشیانه، شکنجههای قرون وسطایی، سلب آزادی قلم و بیان و پر کردن زندانها از افراد آزاده ملت»، اعلام کردند که ملت ایران و جامعه روحانیت دیگر تاب تحمل زندانی بودن «مرجع عالیقدر حضرت آیتاللهالعظمی خمینی و آیتالله قمی و حجتالاسلام طالقانی را ندارد» و در ادامه خواستار آزادی آنان و دیگر زندانیان سیاسی و لغو تصویبنامههای ضددینی شدند (سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد، ج۲، ص۲۱۴-۲۱۵؛ روحانی، ج۱، ص۶۴۲). | او در آن سال یکی از سخنرانان هیئت اصفهانیها ـ از هیئتهای تشکیلدهنده مؤتلفه اسلامی ـ بود و بارها به اتهام حمایت از حضرت امام خمینی تحت تعقیب قرار گرفت و بازداشت شد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۶، ص۳۱۲؛ مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ۱۷۱-۱۷۲). او در عاشورای سال ۱۳۴۲ ش همچنین به دستور امام خمینی و پیش از سخنرانی ایشان در مدرسه فیضیه سخنرانی کرد. به همین سبب تحت تعقیب قرار گرفت، ولی مأموران حکومت پهلوی در آن روز موفق به دستگیری وی نشدند. مروارید در ماه رمضان همان سال در مسجد امینالدوله در تهران به سخنرانی پرداخت و در همانجا توسط ساواک شناسایی و دستگیر شد و به زندان قزلقلعه انتقال یافت و پس از چند روز حبس آزاد شد؛ و در دوران حصر امام خمینی در قیطریه با ایشان دیدار کرد و امام خمینی از او قدردانی نمود («خاطرهها و ناگفتههایی از...»، ص۱۶-۱۸). در اسفند ۱۳۴۲ نیز همراه با جمعی از فضلای حوزه علمیه قم در تلگرافی به هیئت دولت و خطاب به حسنعلی منصور، نخستوزیر وقت، با اشاره به «تجاوزهای» دولت سابق به «حریم مقدس دین و قانون اساسی، اصول دموکراسی و ساحت قدس روحانیت» و «کشتارهای وحشیانه، شکنجههای قرون وسطایی، سلب آزادی قلم و بیان و پر کردن زندانها از افراد آزاده ملت»، اعلام کردند که ملت ایران و جامعه روحانیت دیگر تاب تحمل زندانی بودن «مرجع عالیقدر حضرت آیتاللهالعظمی خمینی و آیتالله قمی و حجتالاسلام طالقانی را ندارد» و در ادامه خواستار آزادی آنان و دیگر زندانیان سیاسی و لغو تصویبنامههای ضددینی شدند (سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد، ج۲، ص۲۱۴-۲۱۵؛ روحانی، ج۱، ص۶۴۲). | ||
علیاصغر مروارید پس از آزادی و بازگشت امام خمینی به قم، در مجلسی در حضور ایشان به منبر رفت و بلافاصله در همان روز (فروردین ۱۳۴۳) دستگیر و بار دیگر به زندان قزلقلعه منتقل شد («خاطرهها و ناگفتههایی از...»، ص۱۶-۱۸). او پس از آزادی، به فعالیتهای تبلیغی ادامه داد و بهخصوص به سبب سخنرانی در خانه امام خمینی یا در حضور ایشان، با عنوان سخنگوی امام خمینی در اذهان جای گرفت (اکبری، ص۳۵۰) و یکی از مأموران ساواک درباره او نوشت: «عجب گرفتاری شدهایم! هر جا اسم خمینی را میشنویم، اسم مروارید هم پشت سرش هست» («چهره روز: آیتالله علیاصغر مروارید...»، ۳). در همان سال از سوی مراجع تقلید (آیات امام خمینی، شریعتمداری و سید شهابالدین مرعشی نجفی) و همراه با سید جواد علمالهدی بهعنوان سرپرست طلاب مشهدی در حوزه علمیه قم تعیین شد (آیتاللهالعظمی حسین...، | علیاصغر مروارید پس از آزادی و بازگشت امام خمینی به قم، در مجلسی در حضور ایشان به منبر رفت و بلافاصله در همان روز (فروردین ۱۳۴۳) دستگیر و بار دیگر به زندان قزلقلعه منتقل شد («خاطرهها و ناگفتههایی از...»، ص۱۶-۱۸). او پس از آزادی، به فعالیتهای تبلیغی ادامه داد و بهخصوص به سبب سخنرانی در خانه امام خمینی یا در حضور ایشان، با عنوان سخنگوی امام خمینی در اذهان جای گرفت (اکبری، ص۳۵۰) و یکی از مأموران ساواک درباره او نوشت: «عجب گرفتاری شدهایم! هر جا اسم خمینی را میشنویم، اسم مروارید هم پشت سرش هست» («چهره روز: آیتالله علیاصغر مروارید...»، ۳). در همان سال از سوی مراجع تقلید (آیات امام خمینی، شریعتمداری و سید شهابالدین مرعشی نجفی) و همراه با سید جواد علمالهدی بهعنوان سرپرست طلاب مشهدی در حوزه علمیه قم تعیین شد (آیتاللهالعظمی حسین...، ص۳۵). در آن سالها (۱۳۴۲-۱۳۴۳ش) همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم اعلامیههایی را علیه حکومت پهلوی صادر میکرد (دوانی، ج۴، ۵۴۱-۵۴۲؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۰۹-۱۱۰، ۱۷۳-۱۷۸). ساواک در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۳ در گزارشی درباره او نوشت: «... نامبرده ازجمله وعاظی است که تعصب خاص در تبعیت از نظریات روحانیون مخالف، مخصوصاً آیتالله خمینی دارد» (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۶، ص۳۱۲؛ مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۱-۱۷۲). | ||
مروارید در همان سال بار دیگر به اتهام اقدام علیه امنیت مملکت بازداشت گردید و این بار به دو ماه حبس تأدیبی محکوم شد (مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ۱۷۱-۱۷۲). در ماه رمضان (دی ـ بهمن) ۱۳۴۳ ش از سخنرانان مسجد جامع تهران بود و در آن سخنرانیها به انتقاد از حکومت پهلوی و تجلیل از امام خمینی پرداخت و به همین سبب همراه با جمعی دیگر از وعاظ دستگیر و زندانی شد (روحانی، | مروارید در همان سال بار دیگر به اتهام اقدام علیه امنیت مملکت بازداشت گردید و این بار به دو ماه حبس تأدیبی محکوم شد (مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ۱۷۱-۱۷۲). در ماه رمضان (دی ـ بهمن) ۱۳۴۳ ش از سخنرانان مسجد جامع تهران بود و در آن سخنرانیها به انتقاد از حکومت پهلوی و تجلیل از امام خمینی پرداخت و به همین سبب همراه با جمعی دیگر از وعاظ دستگیر و زندانی شد (روحانی، ج۱، ص۷۹۷). روحانیان و فضلای حوزه علمیه قم در نامهای به مراجع تقلید، خواستار تلاش برای آزادی آنان شدند (آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، ص۸۴). در پی این اقدامات، مروارید و برخی دیگر از روحانیان دستگیرشده در ۱۴ تیر ۱۳۴۵ آزاد شدند (همان، ص۱۲۶). او پس از دستگیریهای مکرر در سالهای ۱۳۴۲-۱۳۴۵ش، از سال ۱۳۴۷ش امامت جماعت مسجد مهدی(عج) تهران را بر عهده گرفت و همچنین یکی از سخنرانان ثابت هیئت انصارالحسین(ع) بود. ساواک در گزارشهایی از مروارید، او را یکی از وعاظ ناراحت و افراطی طرفدار خمینی مینامید «که با روش تحریکآمیزی که در سخنرانیهای خود در بالای منبر معمول داشته، همواره باعث برهم زدن نظم منطقه گردیده است» (مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۱-۱۷۲). او در آن سالها همراه با محمد مصطفوی، انتشارات جهان را بنیان نهاد و به نشر آثاری با رویکرد سیاسی ـ مذهبی پرداخت و در تکثیر و توزیع اعلامیههای امام خمینی هم نقش داشت (آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، ص۱۶۴). | ||
مروارید در سال ۱۳۴۸ ش ضمن شرکت در مراسم حج، اعلامیههای امام خمینی را هم توزیع میکرد، بنابراین هنگام بازگشت به کشور شناسایی و دستگیر شد و پس از محاکمه به سه ماه حبس تأدیبی محکوم گردید (مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، | مروارید در سال ۱۳۴۸ ش ضمن شرکت در مراسم حج، اعلامیههای امام خمینی را هم توزیع میکرد، بنابراین هنگام بازگشت به کشور شناسایی و دستگیر شد و پس از محاکمه به سه ماه حبس تأدیبی محکوم گردید (مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۲). ساواک در سال ۱۳۴۹ ش گزارشی درباره وضعیت روحانیان تهران تهیه کرد و در آن گزارش، نام او را در ردیف روحانیان طراز اول تهران قرار داد. بر اساس آن گزارش، مروارید به ترویج مرجعیت امام خمینی در تهران میپرداخت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹، ص۲۴۵-۲۴۷). یکی از مهمترین اقدامات او در ترویج مرجعیت امام خمینی، قرائت اعلامیههای علمای برجسته در تأیید مرجعیت ایشان بود؛ او در سال ۱۳۴۹ش و در مجلس ختمی که به مناسبت رحلت آیتالله سید محسن طباطبایی حکیم در مسجد جامع تهران برگزار شده بود، اعلامیهها و نظریههای علما و استادان حوزه علمیه قم را درباره مرجعیت امام خمینی قرائت کرد و در پایان هر یک از نظریههای علما، مردم با صلواتهای مکرر، آن نظریه را تأیید میکردند. او در آن سخنرانی، از تلاشهای برخی از افرادی که درصدد تخطئه مرجعیت امام خمینی برآمده بودند انتقاد نمود و سپس برای نابودی اسرائیل دعا کرد (روحانی، ج۲، ص۵۷۴-۵۷۶). او همراه با جمعی از روحانیان تهران، با ارسال تلگرافی به امام خمینی، آن واقعه را به «پیشوای عظیمالشأن» تسلیت گفتند (همان، ص۵۷۷-۵۷۸). وی پس از ایراد سخنرانی فوق بار دیگر دستگیر و زندانی شد (مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۲) و در زندان تحت شکنجه شدید قرار گرفت (روحانی، ج۲، ص۶۴۴). مروارید مدتی بعد با اخذ التزام عدم خروج از حوزه قضایی تهران آزاد شد، ولی طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم به هیجده ماه اقامت اجباری در استان سیستان و بلوچستان محکوم گردید. او به رأی صادره اعتراض کرد و دادگاه استان مرکز پس از رسیدگی به فرجامخواهی، رأی به برائت مروارید داد (مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ۱۷۲). او در همان سال بار دیگر دستگیر و به مدت سه ماه زندانی شد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۶، ص۳۱۲). در سال ۱۳۵۱ش ساواک در گزارشی اعلام کرد که «شخص مورد بحث پس از آزادی از زندان دست از فعالیتهای مضره خود برنداشته و مردم را به شورش و بلوا تشویق و تحریک مینموده». به همین سبب، کمیسیون امنیت اجتماعی تهران در هشتم خرداد ۱۳۵۱ او را به سه سال اقامت اجباری در شهرستان خلخال محکوم کرد. مروارید پس از آگاهی از محکومیت فوق، متواری شد، ولی در هفتم شهریور آن سال توسط سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) تهران دستگیر و به خلخال اعزام گردید (مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۲). در سال ۱۳۵۲ ش هم توسط ساواک ممنوعالمنبر شود (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۷۹). وی در دی ۱۳۵۴ ش پس از پایان اقامت اجباری (همان، کتاب ۴۶، ص۳۱۲) به تهران بازگشت، ولی اعمال و رفتارش تحت مراقبت ساواک قرار داشت (مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ۱۷۲). | ||
مروارید علیرغم تلاشهای ساواک در ایجاد محدودیت علیه او، به فعالیتهای خود ادامه میداد و یکی از فعالان دوران انقلاب اسلامی بود. در سالهای ۱۳۵۶-۱۳۵۷ ش در جلساتی که برای تنظیم اعلامیه علیه حکومت پهلوی یا در حمایت از امام خمینی در تهران برگزار میشد، شرکت میکرد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۲، | مروارید علیرغم تلاشهای ساواک در ایجاد محدودیت علیه او، به فعالیتهای خود ادامه میداد و یکی از فعالان دوران انقلاب اسلامی بود. در سالهای ۱۳۵۶-۱۳۵۷ ش در جلساتی که برای تنظیم اعلامیه علیه حکومت پهلوی یا در حمایت از امام خمینی در تهران برگزار میشد، شرکت میکرد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۲، ص۳۴۲) و امضای او زیر اغلب اعلامیههای روحانیان مبارز تهران دیده میشود (اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۳۱، ۲۳۳، ۲۴۳، ۲۵۶، ۲۶۵، ۲۸۳، ۳۰۹، ۳۱۴، ۳۲۴، ۳۷۱، ۳۸۶، ۳۸۸، ۳۹۱، ۳۹۷، ۴۱۶، ۴۲۲، ۴۳۰، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۶۹، ۴۸۶، ۵۰۰، ۵۱۲، ۵۱۷). | ||
علیاصغر مروارید پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدتی مسئولیت کمیته انقلاب اسلامی (کمیته خیابان زنجان) را برعهده داشت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۶، | |||
علیاصغر مروارید در ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ در تهران درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط | علیاصغر مروارید پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدتی مسئولیت کمیته انقلاب اسلامی (کمیته خیابان زنجان) را برعهده داشت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۶، ص۳۱۲). او با خطمشی سیاسی حزب جمهوری اسلامی مخالف بود و در جریان اختلاف بین سید ابوالحسن بنیصدر و حزب جمهوری اسلامی، از بنیصدر طرفداری کرد و پس از تصویب عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس شورای اسلامی (۳۱ خرداد ۱۳۶۰)، از فعالیتهای سیاسی کناره گرفت و بیشتر وقت خود را صرف اداره «بنیاد انقلاب اسلامی ایران» کرد. این بنیاد که یک مرکز پژوهشی درباره انقلاب اسلامی است، کتابهای متعددی را در زمینه انقلاب اسلامی و معارف دینی منتشر کرده است که از آن جمله میتوان به کتاب موسوعة الفقهیه اشاره کرد (اکبری، ص۳۵۰). او سپس «مؤسسه فقه الشیعه» را در بیروت لبنان بنیان نهاد و کتابهای سلسله الینابیع الفقهیه را در آنجا منتشر کرد (انصاری، ص۱۶۱). همچنین کتاب تحقیق اللمعه الدمشقیه فی الفقه الإمامیه (با همکاری برادرش آیتالله محمدتقی مروارید) از دیگر تألیفات اوست («چهره روز: آیتالله علیاصغر مروارید...»، ص۳). | ||
منابع | |||
علیاصغر مروارید در ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ در تهران درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط سید حسن خمینی، در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در شهر ری به خاک سپرده شد (انصاری، ص۱۶۱). | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
== منابع == | |||
* آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با علیاصغر مروارید، جلسه اول و دوم. | |||
* آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. | |||
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | |||
* اکبری، فاطمه (۱۳۸۹)، «مروارید، علیاصغر»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام خمینی، تألیف: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | |||
* انصاری، ناصرالدین (۱۳۹۶)، «درگذشتگان: حجتالاسلام مروارید»، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۱۶۵، مرداد و شهریور. | |||
* «چهره روز: آیتالله علیاصغر مروارید از مبارزین انقلاب درگذشت»(۱۳۹۶)، روزنامه اعتماد، شماره ۳۸۷۲، ۱۵ مرداد. | |||
* خاطرات ۱۵ خرداد (۱۳۷۸)، به کوشش علی باقری، دفتر هشتم، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی. | |||
* «خاطرهها و ناگفتههایی از ادوار گوناگون نهضت اسلامی در گفتوشنود منتشر نشده با زنده یاد حجتالاسلاموالمسلمین علیاصغر مروارید: امام گفت شاه را بگذارید برای من» (۱۳۹۶)، ماهنامه پاسدار اسلام، سال ۳۶، شماره ۴۲۷-۴۲۸، شهریور و مهر. | |||
* دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیان ایران، ج۳ و ۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ روحانی، سید حمید (۱۳۵۸)، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی در ایران، ج۱، بیجا، دارالفکر- دارالعلم. | |||
* روحانی، سید حمید (۱۳۶۴)، نهضت امام خمینی در ایران، ج۲، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی. | |||
* شریفرازی، محمد (بیتا)، گنجینه دانشمندان، ج ۸، تهران. | |||
* صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. | |||
* صادقی گیوی، محمدصادق (۱۳۸۰)، خاطرات آیتالله خلخالی، تهران، نشر سایه؛ مسجد ارک به روایت اسناد (۱۳۹۰)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. | |||
* یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۲)، کتاب ۳۲، شهید حجتالاسلاموالمسلمین مهدی شاهآبادی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. | |||
* یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۵)، کتاب ۵۹: آیتالله حاج سید محمدصادق لواسانی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. | |||
[[رده:پروژه شاگردان]] | [[رده:پروژه شاگردان]] |
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۴۷
علیاصغر مروارید، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی.
او در سال ۱۳۰۶ش در مشهد به دنیا آمد. پدربزرگ و پدر او در سلک روحانیت بودند؛ پدربزرگش شیخ علیاکبر مروارید، از شاگردان آخوند ملامحمدکاظم خراسانی بود که پس از سالها تحصیل در نجف، در مشهد مقیم شده بود و به تدریس در مدارس دینی آن شهر میپرداخت. پدرش شیخ علی مروارید هم ملبس به لباس روحانیت بود (آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با...، جلسه اول، ص۱۱-۱۲). او خواندن و نوشتن را در مکتبخانه ملا علی قدرتی، پدربزرگ مادریاش آموخت. آنگاه وارد مدرسهای ابتدایی در مشهد شد و تا کلاس سوم ابتدایی در آنجا تحصیل کرد. سپس در کارگاه جوراببافی در مشهد مشغول به کار شد (آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با...، جلسه دوم، ص۶-۷). او پس از شهریور ۱۳۲۰ به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و در مدارس خیرات خان و نواب مشهد ادبیات عرب، مقدمات و بخشی از دروس سطح را نزد محمدتقی ادیب نیشابوری، علیاکبر صدرزاده اصفهانی، ابوالقاسم خزعلی، سید احمد مدرس یزدی، شیخ کاظم دامغانی و شیخ هاشم قزوینی خواند. آنگاه در درس آقایان میرزا مهدی اصفهانی، میرزا جوادآقا تهرانی، شیخ مجتبی قزوینی و شیخ حسنعلی مروارید حضور یافت. در همان زمان با قرآن مانوس بود و انس او به قرآن باعث شد قرآن را بهطور کامل حفظ کند. او همچنین تحت تأثیر شیخ علیاکبر صدرزاده، از وعاظ نامی مشهد قرار گرفت و این تأثیر در رویکرد او به وعظ و خطابه مؤثر بود. سخنرانیهای او در مشهد خیلی زود با اقبال عامه مواجه شد و پس از آن برای سخنرانی به شهرهای مختلف دعوت شد که از آن جمله میتوان به سبزوار، خور نیشابور، کاشمر، تربتجام، تهران، تبریز، کرمانشاه، تویسرکان و... اشاره کرد (آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با...، جلسه دوم، ص۷-۱۶).
علیاصغر مروارید در سال ۱۳۲۸ش راهی تهران شد و در حوزه علمیه تهران، مدتی در درس آیتالله محمدتقی آملی حضور یافت. آنگاه رهسپار قم شد و دروس سطح را نزد سید محمدباقر سلطانی طباطبایی تکمیل کرد (خاطرات ۱۵ خرداد، ص۲۲۹). سپس به فراگیری دروس خارج فقه و اصول پرداخت و از درسهای سید حسین طباطبایی بروجردی، سید محمد محقق داماد (خاطرات ۱۵ خرداد) و امام خمینی بهره برد (خاطرات ۱۵ خرداد؛ روحانی، ص۴۴). درباره سالهای حضور او در درس خارج فقه یا اصول امام خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی به احتمال زیاد در دهه ۱۳۳۰ ش در درسهای ایشان حضور مییافته است. مروارید از سال ۱۳۳۷ش به سخنرانی در تهران پرداخت و از همان سال به سبب انتقاد از حکومت پهلوی، حساسیت ساواک را برانگیخت (مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۱). او در جریان تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی، به مبارزه علیه آن دست زد و در سخنانی در مدرسه فیضیه که با حضور مراجع تقلید برگزار شد، از سکوت دولت در برابر اعتراض مراجع انتقاد و اعلام کرد تا زمانی که تصویبنامه فوق لغو نشود، به مبارزه ادامه خواهند داد (دوانی، ج۳، ص۷۳). سپس در سخنانی در مسجد اعظم و به نمایندگی از حوزه علمیه قم، بر لغو و اعلام رسمی آن تصویبنامه در جراید تأکید کرد (دوانی، ص۱۱۳). در روز دوم فروردین ۱۳۴۲ (سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع))، در خانه امام خمینی سخنرانی کرد (صادقی گیوی، ص۷۴).
او در آن سال یکی از سخنرانان هیئت اصفهانیها ـ از هیئتهای تشکیلدهنده مؤتلفه اسلامی ـ بود و بارها به اتهام حمایت از حضرت امام خمینی تحت تعقیب قرار گرفت و بازداشت شد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۶، ص۳۱۲؛ مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ۱۷۱-۱۷۲). او در عاشورای سال ۱۳۴۲ ش همچنین به دستور امام خمینی و پیش از سخنرانی ایشان در مدرسه فیضیه سخنرانی کرد. به همین سبب تحت تعقیب قرار گرفت، ولی مأموران حکومت پهلوی در آن روز موفق به دستگیری وی نشدند. مروارید در ماه رمضان همان سال در مسجد امینالدوله در تهران به سخنرانی پرداخت و در همانجا توسط ساواک شناسایی و دستگیر شد و به زندان قزلقلعه انتقال یافت و پس از چند روز حبس آزاد شد؛ و در دوران حصر امام خمینی در قیطریه با ایشان دیدار کرد و امام خمینی از او قدردانی نمود («خاطرهها و ناگفتههایی از...»، ص۱۶-۱۸). در اسفند ۱۳۴۲ نیز همراه با جمعی از فضلای حوزه علمیه قم در تلگرافی به هیئت دولت و خطاب به حسنعلی منصور، نخستوزیر وقت، با اشاره به «تجاوزهای» دولت سابق به «حریم مقدس دین و قانون اساسی، اصول دموکراسی و ساحت قدس روحانیت» و «کشتارهای وحشیانه، شکنجههای قرون وسطایی، سلب آزادی قلم و بیان و پر کردن زندانها از افراد آزاده ملت»، اعلام کردند که ملت ایران و جامعه روحانیت دیگر تاب تحمل زندانی بودن «مرجع عالیقدر حضرت آیتاللهالعظمی خمینی و آیتالله قمی و حجتالاسلام طالقانی را ندارد» و در ادامه خواستار آزادی آنان و دیگر زندانیان سیاسی و لغو تصویبنامههای ضددینی شدند (سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد، ج۲، ص۲۱۴-۲۱۵؛ روحانی، ج۱، ص۶۴۲).
علیاصغر مروارید پس از آزادی و بازگشت امام خمینی به قم، در مجلسی در حضور ایشان به منبر رفت و بلافاصله در همان روز (فروردین ۱۳۴۳) دستگیر و بار دیگر به زندان قزلقلعه منتقل شد («خاطرهها و ناگفتههایی از...»، ص۱۶-۱۸). او پس از آزادی، به فعالیتهای تبلیغی ادامه داد و بهخصوص به سبب سخنرانی در خانه امام خمینی یا در حضور ایشان، با عنوان سخنگوی امام خمینی در اذهان جای گرفت (اکبری، ص۳۵۰) و یکی از مأموران ساواک درباره او نوشت: «عجب گرفتاری شدهایم! هر جا اسم خمینی را میشنویم، اسم مروارید هم پشت سرش هست» («چهره روز: آیتالله علیاصغر مروارید...»، ۳). در همان سال از سوی مراجع تقلید (آیات امام خمینی، شریعتمداری و سید شهابالدین مرعشی نجفی) و همراه با سید جواد علمالهدی بهعنوان سرپرست طلاب مشهدی در حوزه علمیه قم تعیین شد (آیتاللهالعظمی حسین...، ص۳۵). در آن سالها (۱۳۴۲-۱۳۴۳ش) همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم اعلامیههایی را علیه حکومت پهلوی صادر میکرد (دوانی، ج۴، ۵۴۱-۵۴۲؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۰۹-۱۱۰، ۱۷۳-۱۷۸). ساواک در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۳ در گزارشی درباره او نوشت: «... نامبرده ازجمله وعاظی است که تعصب خاص در تبعیت از نظریات روحانیون مخالف، مخصوصاً آیتالله خمینی دارد» (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۶، ص۳۱۲؛ مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۱-۱۷۲).
مروارید در همان سال بار دیگر به اتهام اقدام علیه امنیت مملکت بازداشت گردید و این بار به دو ماه حبس تأدیبی محکوم شد (مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ۱۷۱-۱۷۲). در ماه رمضان (دی ـ بهمن) ۱۳۴۳ ش از سخنرانان مسجد جامع تهران بود و در آن سخنرانیها به انتقاد از حکومت پهلوی و تجلیل از امام خمینی پرداخت و به همین سبب همراه با جمعی دیگر از وعاظ دستگیر و زندانی شد (روحانی، ج۱، ص۷۹۷). روحانیان و فضلای حوزه علمیه قم در نامهای به مراجع تقلید، خواستار تلاش برای آزادی آنان شدند (آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، ص۸۴). در پی این اقدامات، مروارید و برخی دیگر از روحانیان دستگیرشده در ۱۴ تیر ۱۳۴۵ آزاد شدند (همان، ص۱۲۶). او پس از دستگیریهای مکرر در سالهای ۱۳۴۲-۱۳۴۵ش، از سال ۱۳۴۷ش امامت جماعت مسجد مهدی(عج) تهران را بر عهده گرفت و همچنین یکی از سخنرانان ثابت هیئت انصارالحسین(ع) بود. ساواک در گزارشهایی از مروارید، او را یکی از وعاظ ناراحت و افراطی طرفدار خمینی مینامید «که با روش تحریکآمیزی که در سخنرانیهای خود در بالای منبر معمول داشته، همواره باعث برهم زدن نظم منطقه گردیده است» (مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۱-۱۷۲). او در آن سالها همراه با محمد مصطفوی، انتشارات جهان را بنیان نهاد و به نشر آثاری با رویکرد سیاسی ـ مذهبی پرداخت و در تکثیر و توزیع اعلامیههای امام خمینی هم نقش داشت (آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، ص۱۶۴).
مروارید در سال ۱۳۴۸ ش ضمن شرکت در مراسم حج، اعلامیههای امام خمینی را هم توزیع میکرد، بنابراین هنگام بازگشت به کشور شناسایی و دستگیر شد و پس از محاکمه به سه ماه حبس تأدیبی محکوم گردید (مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۲). ساواک در سال ۱۳۴۹ ش گزارشی درباره وضعیت روحانیان تهران تهیه کرد و در آن گزارش، نام او را در ردیف روحانیان طراز اول تهران قرار داد. بر اساس آن گزارش، مروارید به ترویج مرجعیت امام خمینی در تهران میپرداخت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹، ص۲۴۵-۲۴۷). یکی از مهمترین اقدامات او در ترویج مرجعیت امام خمینی، قرائت اعلامیههای علمای برجسته در تأیید مرجعیت ایشان بود؛ او در سال ۱۳۴۹ش و در مجلس ختمی که به مناسبت رحلت آیتالله سید محسن طباطبایی حکیم در مسجد جامع تهران برگزار شده بود، اعلامیهها و نظریههای علما و استادان حوزه علمیه قم را درباره مرجعیت امام خمینی قرائت کرد و در پایان هر یک از نظریههای علما، مردم با صلواتهای مکرر، آن نظریه را تأیید میکردند. او در آن سخنرانی، از تلاشهای برخی از افرادی که درصدد تخطئه مرجعیت امام خمینی برآمده بودند انتقاد نمود و سپس برای نابودی اسرائیل دعا کرد (روحانی، ج۲، ص۵۷۴-۵۷۶). او همراه با جمعی از روحانیان تهران، با ارسال تلگرافی به امام خمینی، آن واقعه را به «پیشوای عظیمالشأن» تسلیت گفتند (همان، ص۵۷۷-۵۷۸). وی پس از ایراد سخنرانی فوق بار دیگر دستگیر و زندانی شد (مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۲) و در زندان تحت شکنجه شدید قرار گرفت (روحانی، ج۲، ص۶۴۴). مروارید مدتی بعد با اخذ التزام عدم خروج از حوزه قضایی تهران آزاد شد، ولی طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم به هیجده ماه اقامت اجباری در استان سیستان و بلوچستان محکوم گردید. او به رأی صادره اعتراض کرد و دادگاه استان مرکز پس از رسیدگی به فرجامخواهی، رأی به برائت مروارید داد (مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ۱۷۲). او در همان سال بار دیگر دستگیر و به مدت سه ماه زندانی شد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۶، ص۳۱۲). در سال ۱۳۵۱ش ساواک در گزارشی اعلام کرد که «شخص مورد بحث پس از آزادی از زندان دست از فعالیتهای مضره خود برنداشته و مردم را به شورش و بلوا تشویق و تحریک مینموده». به همین سبب، کمیسیون امنیت اجتماعی تهران در هشتم خرداد ۱۳۵۱ او را به سه سال اقامت اجباری در شهرستان خلخال محکوم کرد. مروارید پس از آگاهی از محکومیت فوق، متواری شد، ولی در هفتم شهریور آن سال توسط سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) تهران دستگیر و به خلخال اعزام گردید (مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۲). در سال ۱۳۵۲ ش هم توسط ساواک ممنوعالمنبر شود (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۷۹). وی در دی ۱۳۵۴ ش پس از پایان اقامت اجباری (همان، کتاب ۴۶، ص۳۱۲) به تهران بازگشت، ولی اعمال و رفتارش تحت مراقبت ساواک قرار داشت (مسجد ارک به روایت اسناد ساواک، ۱۷۲). مروارید علیرغم تلاشهای ساواک در ایجاد محدودیت علیه او، به فعالیتهای خود ادامه میداد و یکی از فعالان دوران انقلاب اسلامی بود. در سالهای ۱۳۵۶-۱۳۵۷ ش در جلساتی که برای تنظیم اعلامیه علیه حکومت پهلوی یا در حمایت از امام خمینی در تهران برگزار میشد، شرکت میکرد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۲، ص۳۴۲) و امضای او زیر اغلب اعلامیههای روحانیان مبارز تهران دیده میشود (اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۳۱، ۲۳۳، ۲۴۳، ۲۵۶، ۲۶۵، ۲۸۳، ۳۰۹، ۳۱۴، ۳۲۴، ۳۷۱، ۳۸۶، ۳۸۸، ۳۹۱، ۳۹۷، ۴۱۶، ۴۲۲، ۴۳۰، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۶۹، ۴۸۶، ۵۰۰، ۵۱۲، ۵۱۷).
علیاصغر مروارید پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدتی مسئولیت کمیته انقلاب اسلامی (کمیته خیابان زنجان) را برعهده داشت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۶، ص۳۱۲). او با خطمشی سیاسی حزب جمهوری اسلامی مخالف بود و در جریان اختلاف بین سید ابوالحسن بنیصدر و حزب جمهوری اسلامی، از بنیصدر طرفداری کرد و پس از تصویب عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس شورای اسلامی (۳۱ خرداد ۱۳۶۰)، از فعالیتهای سیاسی کناره گرفت و بیشتر وقت خود را صرف اداره «بنیاد انقلاب اسلامی ایران» کرد. این بنیاد که یک مرکز پژوهشی درباره انقلاب اسلامی است، کتابهای متعددی را در زمینه انقلاب اسلامی و معارف دینی منتشر کرده است که از آن جمله میتوان به کتاب موسوعة الفقهیه اشاره کرد (اکبری، ص۳۵۰). او سپس «مؤسسه فقه الشیعه» را در بیروت لبنان بنیان نهاد و کتابهای سلسله الینابیع الفقهیه را در آنجا منتشر کرد (انصاری، ص۱۶۱). همچنین کتاب تحقیق اللمعه الدمشقیه فی الفقه الإمامیه (با همکاری برادرش آیتالله محمدتقی مروارید) از دیگر تألیفات اوست («چهره روز: آیتالله علیاصغر مروارید...»، ص۳).
علیاصغر مروارید در ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ در تهران درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط سید حسن خمینی، در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در شهر ری به خاک سپرده شد (انصاری، ص۱۶۱).
پانویس
منابع
- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با علیاصغر مروارید، جلسه اول و دوم.
- آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- اکبری، فاطمه (۱۳۸۹)، «مروارید، علیاصغر»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام خمینی، تألیف: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- انصاری، ناصرالدین (۱۳۹۶)، «درگذشتگان: حجتالاسلام مروارید»، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۱۶۵، مرداد و شهریور.
- «چهره روز: آیتالله علیاصغر مروارید از مبارزین انقلاب درگذشت»(۱۳۹۶)، روزنامه اعتماد، شماره ۳۸۷۲، ۱۵ مرداد.
- خاطرات ۱۵ خرداد (۱۳۷۸)، به کوشش علی باقری، دفتر هشتم، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی.
- «خاطرهها و ناگفتههایی از ادوار گوناگون نهضت اسلامی در گفتوشنود منتشر نشده با زنده یاد حجتالاسلاموالمسلمین علیاصغر مروارید: امام گفت شاه را بگذارید برای من» (۱۳۹۶)، ماهنامه پاسدار اسلام، سال ۳۶، شماره ۴۲۷-۴۲۸، شهریور و مهر.
- دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیان ایران، ج۳ و ۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ روحانی، سید حمید (۱۳۵۸)، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی در ایران، ج۱، بیجا، دارالفکر- دارالعلم.
- روحانی، سید حمید (۱۳۶۴)، نهضت امام خمینی در ایران، ج۲، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
- شریفرازی، محمد (بیتا)، گنجینه دانشمندان، ج ۸، تهران.
- صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
- صادقی گیوی، محمدصادق (۱۳۸۰)، خاطرات آیتالله خلخالی، تهران، نشر سایه؛ مسجد ارک به روایت اسناد (۱۳۹۰)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۲)، کتاب ۳۲، شهید حجتالاسلاموالمسلمین مهدی شاهآبادی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۵)، کتاب ۵۹: آیتالله حاج سید محمدصادق لواسانی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.