محمدحسین خندقآبادی: تفاوت میان نسخهها
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
جز (added Category:پروژه شاگردان using HotCat) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
وی پس از مدتی حبس آزاد شد و به مبارزات و سخنرانیهای خود در تهران ادامه داد؛ ازجمله در ۳۱ فروردین ۱۳۴۳ و پس از ممنوعالمنبر شدن محمدتقی فلسفی، همراه با جمعی از روحانیان و واعظان تهران با ارسال نامهای به آیتالله سیدشهابالدین مرعشی نجفی، به آن حکم اعتراض کرد و خواستار کمک آن مرجع در رفع ممنوعالمنبری محمدتقی فلسفی شد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۱۱ ـ ۱۱۳). پس از تبعید امامخمینی به خارج از کشور، در نامهای جویای احوال ایشان شد و امامخمینی در پاسخ از وی تشکر کرد (صحیفه امام، ج ۲، ۷۸). این فعالیتها باعث شد در اسفند ۱۳۴۳ ساواک نام او را در فهرست روحانیان ممنوعالمنبر قرار دهد (سلیمی، ۳۱۵). وی در شب ۲۱ رمضان (۱۲ آذر ۱۳۴۵) در حین سخنرانی در مسجد خندقآبادی و در مراسم احیا (شب قدر) درحالیکه قرآن بر سر گرفته بود، دچار سکته قلبی شد و از دنیا رفت (شریف رازی، ج ۲، ۳۶۱). پیکر او پس از تشییع در جوار مقبره شیخ صدوق در شهرری به خاک سپرده شد (شریف رازی، ۱۳۷۰، ۳۷۹). در تشییع جنازه او شعارهایی در حمایت از امامخمینی سر داده شد (سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج ۴، ۸۸). | وی پس از مدتی حبس آزاد شد و به مبارزات و سخنرانیهای خود در تهران ادامه داد؛ ازجمله در ۳۱ فروردین ۱۳۴۳ و پس از ممنوعالمنبر شدن محمدتقی فلسفی، همراه با جمعی از روحانیان و واعظان تهران با ارسال نامهای به آیتالله سیدشهابالدین مرعشی نجفی، به آن حکم اعتراض کرد و خواستار کمک آن مرجع در رفع ممنوعالمنبری محمدتقی فلسفی شد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۱۱ ـ ۱۱۳). پس از تبعید امامخمینی به خارج از کشور، در نامهای جویای احوال ایشان شد و امامخمینی در پاسخ از وی تشکر کرد (صحیفه امام، ج ۲، ۷۸). این فعالیتها باعث شد در اسفند ۱۳۴۳ ساواک نام او را در فهرست روحانیان ممنوعالمنبر قرار دهد (سلیمی، ۳۱۵). وی در شب ۲۱ رمضان (۱۲ آذر ۱۳۴۵) در حین سخنرانی در مسجد خندقآبادی و در مراسم احیا (شب قدر) درحالیکه قرآن بر سر گرفته بود، دچار سکته قلبی شد و از دنیا رفت (شریف رازی، ج ۲، ۳۶۱). پیکر او پس از تشییع در جوار مقبره شیخ صدوق در شهرری به خاک سپرده شد (شریف رازی، ۱۳۷۰، ۳۷۹). در تشییع جنازه او شعارهایی در حمایت از امامخمینی سر داده شد (سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج ۴، ۸۸). | ||
منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج ۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سلیمی، حشمتالله (۱۳۸۶)، مبارزات روحانیون و وعاظ مساجد به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج ۳، تهران، اسلامیه؛ شریف رازی، محمد (۱۳۷۰)، اختران فروزان ری و تهران یا تذکره المقابر فی احوال المفاخر، اصفهان، مکتبه الزهرا؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی؛ یادداشتهای زندان (۱۳۸۴)، تدوین: مرتضی شریفآبادی، تهران، موزه عبرت ایران؛ یاران امامخمینی در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی. | منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج ۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سلیمی، حشمتالله (۱۳۸۶)، مبارزات روحانیون و وعاظ مساجد به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج ۳، تهران، اسلامیه؛ شریف رازی، محمد (۱۳۷۰)، اختران فروزان ری و تهران یا تذکره المقابر فی احوال المفاخر، اصفهان، مکتبه الزهرا؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی؛ یادداشتهای زندان (۱۳۸۴)، تدوین: مرتضی شریفآبادی، تهران، موزه عبرت ایران؛ یاران امامخمینی در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی. | ||
[[رده:پروژه شاگردان]] |
نسخهٔ ۱۷ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۳۲
محمدحسین خندقآبادی، از شاگردان درس خارج امامخمینی.
او در سال ۱۲۹۶ ش در خانوادهای با پیشینه درخشان علمی زاده شد. پدرش شیخ محمد از روحانیان برجسته تهران بود و امامت جماعت مسجد خندقآباد تهران را بر عهده داشت. جد او ملا محمدعلی مجتهد کاشانی از مجتهدان نامی کاشانیالاصل مقیم تهران بود. محمدحسین خندقآبادی خواندن و نوشتن را در زادگاهش آموخت. سپس مقدمات را در تهران و نزد عمویش شیخ جعفر خندقآبادی و برادرش شیخ محمدجواد خندقآبادی خواند. آنگاه به قم رفت و دروس سطح را نزد استادان آن حوزه به پایان رساند. سپس در درس خارج فقه آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی حاضر شد. آنگاه از محضر درس خارج امامخمینی سود برد. وی پس از فوت آیتالله بروجردی به تهران بازگشت (شریف رازی، ۱۳۷۰، ۳۷۹)، بنابراین میتوان احتمال داد که در خلال سالهای ۱۳۳۰-۱۳۴۰ از محضر درس خارج فقه و اصول یا یکی از این دو درس امامخمینی بهره میبرده است. او از سخنوران نامی تهران بود که در مسجد خندقآباد تهران به اقامه نماز جماعت و ارشاد مردم میپرداخت. علاوه بر آن، در برخی از هیئتهای مذهبی تهران ازجمله بنیفاطمه، انصارالعباس و... سخنرانی میکرد (یادداشتهای زندان...، ۹۹) و به سبب این سخنرانیها از شهرت زیادی برخوردار بود. اصرار او بر سخنرانیها بهاندازهای بود که وقتی براثر سکته قلبی، پزشکان او را از سخنرانی منع کردند، نپذیرفت (شریف رازی، ۱۳۵۲، ج ۲، ۳۶۱). محمدحسین خندقآبادی در سالهای ۱۳۴۱-۱۳۴۲ به حمایت از امامخمینی در مبارزه علیه حکومت پهلوی پرداخت. در آبان ۱۳۴۱ پس از تصویبنامه دولت در مورد انجمنهای ایالتی و ولایتی، نامهای خطاب به اسدالله علم، نخستوزیر وقت ارسال کرد. علم به این درخواست توجهی نکرد و در پاسخ بر الزامات بینالمللی برای تصویب آن تصویبنامه تأکید کرد. پیرو این پاسخ، خندقآبادی همراه با تعدادی از وعاظ و روحانیان تهران با صدور اعلامیهای با اشاره به موضعگیریهای مراجع تقلید علیه تصویبنامه دولت و غیرقانونی و غیرشرعی خواندن آن، اعلام کردند جامعه وعاظ تهران هم دوشادوش مردم علیه تجاوز حکومت پهلوی به قوانین اسلام و قانون اساسی قیام و اقدام خواهد کرد (دوانی، ج ۳، ۵۸-۵۹؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۵۰-۵۱). در جریان برگزاری همهپرسی موسوم به انقلاب سفید در بهمن ۱۳۴۱ به مبارزه علیه آن پرداخت و به همین علت در ۸ بهمن ۱۳۴۱ دستگیر و زندانی شد، ولی مدت کوتاهی بعد آزاد شد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، جعفری همدانی، ۲). وی در ۲۸ اسفند ۱۳۴۱ هم همراه جمعی از علمای تهران با صدور اعلامیهای، در اعتراض به اقدامات حکومت پهلوی ازجمله بیتوجهی به تذکرهای علما و مراجع تقلید در برگزاری همهپرسی انقلاب سفید و همچنین با اشاره به همزمانی عید نوروز ۱۳۴۲ با سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) اعلام کردند که نوروز آن سال را جشن نخواهند گرفت (همان، ۵۸). پس از یورش مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه در دوم فروردین ۱۳۴۲، همراه با جمعی از روحانیان تهران با ارسال نامهای به آیتالله سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی، آن واقعه را محکوم کرد (همان، ۵۹). خندقآبادی در محرم (خرداد) ۱۳۴۲ نیز به سخنرانی علیه حکومت پهلوی ادامه داد. به همین سبب در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ همراه با افرادی چون مرتضی مطهری، محمدتقی فلسفی و تعدادی دیگر از روحانیان دستگیر و زندانی شد (یادداشتهای زندان، ۹۹؛ دوانی، ج ۴، ۳۵۲-۳۵۴). وی پس از مدتی حبس آزاد شد و به مبارزات و سخنرانیهای خود در تهران ادامه داد؛ ازجمله در ۳۱ فروردین ۱۳۴۳ و پس از ممنوعالمنبر شدن محمدتقی فلسفی، همراه با جمعی از روحانیان و واعظان تهران با ارسال نامهای به آیتالله سیدشهابالدین مرعشی نجفی، به آن حکم اعتراض کرد و خواستار کمک آن مرجع در رفع ممنوعالمنبری محمدتقی فلسفی شد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۱۱ ـ ۱۱۳). پس از تبعید امامخمینی به خارج از کشور، در نامهای جویای احوال ایشان شد و امامخمینی در پاسخ از وی تشکر کرد (صحیفه امام، ج ۲، ۷۸). این فعالیتها باعث شد در اسفند ۱۳۴۳ ساواک نام او را در فهرست روحانیان ممنوعالمنبر قرار دهد (سلیمی، ۳۱۵). وی در شب ۲۱ رمضان (۱۲ آذر ۱۳۴۵) در حین سخنرانی در مسجد خندقآبادی و در مراسم احیا (شب قدر) درحالیکه قرآن بر سر گرفته بود، دچار سکته قلبی شد و از دنیا رفت (شریف رازی، ج ۲، ۳۶۱). پیکر او پس از تشییع در جوار مقبره شیخ صدوق در شهرری به خاک سپرده شد (شریف رازی، ۱۳۷۰، ۳۷۹). در تشییع جنازه او شعارهایی در حمایت از امامخمینی سر داده شد (سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج ۴، ۸۸). منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج ۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سلیمی، حشمتالله (۱۳۸۶)، مبارزات روحانیون و وعاظ مساجد به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج ۳، تهران، اسلامیه؛ شریف رازی، محمد (۱۳۷۰)، اختران فروزان ری و تهران یا تذکره المقابر فی احوال المفاخر، اصفهان، مکتبه الزهرا؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی؛ یادداشتهای زندان (۱۳۸۴)، تدوین: مرتضی شریفآبادی، تهران، موزه عبرت ایران؛ یاران امامخمینی در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.