جعفر صبوری قمی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
| امضا              =
| امضا              =
| وبگاه رسمی        = 
| وبگاه رسمی        = 
}}
}}
'''جعفر صبوری قمی'''، از شاگردان درس فلسفه و اخلاق امام‌خمینی.  
'''جعفر صبوری قمی'''، از شاگردان درس فلسفه و اخلاق امام‌خمینی.  
==تولد وتحصیل==
==تولد وتحصیل==
جعفر صبوری قمی در ۱۲۹۰ش در محله چهارمردان [[قم]] زاده شد.<ref>«مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج...»، ۱۴؛ سلمانی آرانی، ۳۹۹.</ref> او قرآن، نصاب الصبیان و گلستان سعدی را در مکتب‌خانه‌ای در قم فراگرفت. پس از آن وارد حوزه علمیه قم شد و مقدمات دروس حوزوی را نزد شیخ قاسم نحوی و حاج میرزا علی ادیب تهرانی و دیگر استادان ادبیات آنجا آموخت. دروس سطح را هم نزد شیخ حسن فاضل، میرزا محمود روحانی، میرزا محمد همدانی، سیدحسن کوچه حرمی و میرزا ابوالفضل زاهدی خواند. سپس از درس خارج فقه آیات حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سیدمحمدتقی موسوی خوانساری و سیدصدرالدین صدر بهره‌مند شد. هم‌زمان در درس شرح شمسیه امام‌خمینی که شب‌ها در مدرسه دارالشفا تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد. علاوه بر آن در درس شرح منظومه امام‌خمینی هم شرکت می‌جست. در سال‌های پایانی دهه ۱۳۱۰ و آغازین ۱۳۲۰ش امام‌خمینی کلاس‌های درس اخلاق در مدرس زیر کتابخانه مدرسه فیضیه تشکیل می‌داد و شیخ جعفر صبوری ازجمله شاگردان امام‌خمینی در آن درس بود (سلمانی آرانی، ص۳۹۹-۴۰۰؛ «مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج...»، ص۱۴-۱۵). آنگاه به تهران رفت و چند ماه در درس مکاسب میرزا احمد آشتیانی در مدرسه مروی حضور یافت. او که از شاگردان و افراد مورد اعتماد آیت‌الله سیدصدرالدین صدر بود، در جریان اعلامیه آیت‌الله سیدحسین طباطبایی قمی علیه حکومت پهلوی، از طرف آیت‌الله صدر مأموریت یافت تا آن را به آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی، مجتهد مقیم بروجرد برساند. صبوری قمی در بروجرد خدمت آیت‌الله بروجردی رسیدو تحت تأثیر درس مکاسب محرمه ایشان قرار گرفت و چند ماه در آن درس در مدرسه نوربخش بروجرد حاضر شد.«مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج...»، ص۱۴-۱۵.
جعفر صبوری قمی در ۱۲۹۰ش در محله چهارمردان [[قم]] زاده شد.<ref>«مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج...»، ص۱۴؛ سلمانی آرانی، ص۳۹۹.</ref> او قرآن، نصاب الصبیان و گلستان سعدی را در مکتب‌خانه‌ای در قم فراگرفت. پس از آن وارد حوزه علمیه قم شد و مقدمات دروس حوزوی را نزد شیخ قاسم نحوی و حاج میرزا علی ادیب تهرانی و دیگر استادان ادبیات آنجا آموخت. دروس سطح را هم نزد شیخ حسن فاضل، میرزا محمود روحانی، میرزا محمد همدانی، سیدحسن کوچه حرمی و میرزا ابوالفضل زاهدی خواند. سپس از درس خارج فقه آیات حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سیدمحمدتقی موسوی خوانساری و سیدصدرالدین صدر بهره‌مند شد. هم‌زمان در درس شرح شمسیه امام‌خمینی که شب‌ها در مدرسه دارالشفا تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد. علاوه بر آن در درس شرح منظومه امام‌خمینی هم شرکت می‌جست. در سال‌های پایانی دهه ۱۳۱۰ و آغازین ۱۳۲۰ش امام‌خمینی کلاس‌های درس اخلاق در مدرس زیر کتابخانه مدرسه فیضیه تشکیل می‌داد و شیخ جعفر صبوری ازجمله شاگردان امام‌خمینی در آن درس بود <ref>(سلمانی آرانی، ص۳۹۹-۴۰۰؛ «مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج...»، ص۱۴-۱۵).</ref> آنگاه به تهران رفت و چند ماه در درس مکاسب میرزا احمد آشتیانی در مدرسه مروی حضور یافت. او که از شاگردان و افراد مورد اعتماد آیت‌الله سیدصدرالدین صدر بود، در جریان اعلامیه آیت‌الله سیدحسین طباطبایی قمی علیه حکومت پهلوی، از طرف آیت‌الله صدر مأموریت یافت تا آن را به آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی، مجتهد مقیم بروجرد برساند. صبوری قمی در بروجرد خدمت آیت‌الله بروجردی رسیدو تحت تأثیر درس مکاسب محرمه ایشان قرار گرفت و چند ماه در آن درس در مدرسه نوربخش بروجرد حاضر شد.<ref>«مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج...»، ص۱۴-۱۵.</ref>


صبوری قمی که اجازاتی از آیات بروجردی، سیدعبدالهادی حسینی شیرازی، سیدمحسن طباطبایی حکیم، سیدمحمود حسینی شاهرودی، امام‌خمینی، سیدعلی علامه فانی اصفهانی، سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، سیدابوالقاسم موسوی خویی، سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی و مراجع دیگر در امور شرعیه دریافت کرده بود (سلمانی آرانی، ص۴۰۲-۴۰۳)، هم‌زمان با تحصیل به تدریس در حوزه علمیه قم نیز می‌پرداخت. در ۱۳۲۲ش وقتی محمد خالصی‌زاده، روحانی مبارز و تبعیدی به کاشان در دوره رضاشاه که تبعیدش تا دوره محمدرضا شاه تداوم داشت، در جریان وضعیت آشفته حوزه علمیه آن شهر قرار گرفت، در نامه‌ای به آیت‌الله صدر، از ایشان خواست فردی را برای تدریس در حوزه علمیه کاشان و اداره آن حوزه به کاشان اعزام کند. آیت‌الله صدر این موضوع را در درس خود مطرح کرد، ولی کسی داوطلب عزیمت به کاشان نشد. صبوری قمی که در تقریر کتاب المهدی به آیت‌الله صدر کمک می‌کرد و از شاگردان خاص ایشان بود، از پیشنهاد استادش اطاعت کرد و در اسفند ۱۳۲۲ راهی کاشان شد و در آن شهر مقیم گردید. او پس از استقرار در کاشان، ابتدا مسجد گذر باباولی را که به‌صورت مخروبه در آمده بود، سامان داد و حجره‌های آن مسجد را برای تدریس و اسکان طلاب آماده کرد و به اقامه نماز جماعت و تدریس در آن مسجد پرداخت. او سپس کتابخانه‌ای را در آن مسجد بنیان نهاد و خود کتابی موسوم به اخلاق جعفری را برای تربیت طلاب و جوانان تألیف کرد. از مهم‌ترین محورهای آن کتاب می‌توان به حق برادران ایمانی بر یکدیگر، حق آموزگار بر دانش‌آموز، حق دانش‌آموز بر دانش‌آموز، حق امام بر رعیت و حق رعیت بر امام، حق پدر و مادر بر فرزند، حق فرزند بر پدر و مادر، وظیفه شخص غنی و بی‌نیاز، وظیفه فقیر و... اشاره کرد (سلمانی آرانی، ص۴۰۳-۴۰۵).
صبوری قمی که اجازاتی از آیات بروجردی، سیدعبدالهادی حسینی شیرازی، سیدمحسن طباطبایی حکیم، سیدمحمود حسینی شاهرودی، امام‌خمینی، سیدعلی علامه فانی اصفهانی، سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، سیدابوالقاسم موسوی خویی، سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی و مراجع دیگر در امور شرعیه دریافت کرده بود <ref>(سلمانی آرانی، ص۴۰۲-۴۰۳)</ref> هم‌زمان با تحصیل به تدریس در حوزه علمیه قم نیز می‌پرداخت. در ۱۳۲۲ش وقتی محمد خالصی‌زاده، روحانی مبارز و تبعیدی به کاشان در دوره رضاشاه که تبعیدش تا دوره محمدرضا شاه تداوم داشت، در جریان وضعیت آشفته حوزه علمیه آن شهر قرار گرفت، در نامه‌ای به آیت‌الله صدر، از ایشان خواست فردی را برای تدریس در حوزه علمیه کاشان و اداره آن حوزه به کاشان اعزام کند. آیت‌الله صدر این موضوع را در درس خود مطرح کرد، ولی کسی داوطلب عزیمت به کاشان نشد. صبوری قمی که در تقریر کتاب المهدی به آیت‌الله صدر کمک می‌کرد و از شاگردان خاص ایشان بود، از پیشنهاد استادش اطاعت کرد و در اسفند ۱۳۲۲ راهی کاشان شد و در آن شهر مقیم گردید. او پس از استقرار در کاشان، ابتدا مسجد گذر باباولی را که به‌صورت مخروبه در آمده بود، سامان داد و حجره‌های آن مسجد را برای تدریس و اسکان طلاب آماده کرد و به اقامه نماز جماعت و تدریس در آن مسجد پرداخت. او سپس کتابخانه‌ای را در آن مسجد بنیان نهاد و خود کتابی موسوم به اخلاق جعفری را برای تربیت طلاب و جوانان تألیف کرد. از مهم‌ترین محورهای آن کتاب می‌توان به حق برادران ایمانی بر یکدیگر، حق آموزگار بر دانش‌آموز، حق دانش‌آموز بر دانش‌آموز، حق امام بر رعیت و حق رعیت بر امام، حق پدر و مادر بر فرزند، حق فرزند بر پدر و مادر، وظیفه شخص غنی و بی‌نیاز، وظیفه فقیر و... اشاره کرد <ref>(سلمانی آرانی، ص۴۰۳-۴۰۵).</ref>


صبوری قمی پس از مدتی حضور در کاشان، به علت پاره‌ای ناملایمات به قم بازگشت، ولی این بار مردم کاشان نامه‌ای به آیت‌الله بروجردی که در آن سال‌ها زعامت حوزه علمیه قم را بر عهده داشت، نوشتند و خواستار اعزام صبوری قمی به کاشان شدند. آیت‌الله بروجردی نیز با فرستادن امام‌خمینی به منزل صبوری قمی، درخواست مردم کاشان را به اطلاع او رساند و در پی این اصرارها و دستور آیات بروجردی و امام‌خمینی، برای همیشه به کاشان عزیمت کرد («مصاحبه با آیت‌الله...»، ص۱۸-۱۹؛ مختاری اصفهانی، ص۲۲۸). او پس از حضور دوباره در کاشان، به تدریس در مسجد گذر بابا ولی ادامه داد و پس از مدتی به پیشنهاد برخی از شاگردانش، محل تدریس را به مدرسه نیمه ویرانه سلطانی که توسط ملا احمد نراقی و در دوره فتحعلی شاه قاجار ساخته شده بود، انتقال داد. او پس از سازمان‌دهی امور آن مدرسه، به تدریس دروس سطح و سپس خارج فقه و اصول در آن مدرسه پرداخت. نام این مدرسه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مدرسه امام تغییر یافت (مختاری اصفهانی، ص۲۲۹).
صبوری قمی پس از مدتی حضور در کاشان، به علت پاره‌ای ناملایمات به قم بازگشت، ولی این بار مردم کاشان نامه‌ای به آیت‌الله بروجردی که در آن سال‌ها زعامت حوزه علمیه قم را بر عهده داشت، نوشتند و خواستار اعزام صبوری قمی به کاشان شدند. آیت‌الله بروجردی نیز با فرستادن امام‌خمینی به منزل صبوری قمی، درخواست مردم کاشان را به اطلاع او رساند و در پی این اصرارها و دستور آیات بروجردی و امام‌خمینی، برای همیشه به کاشان عزیمت کرد <ref>(«مصاحبه با آیت‌الله...»، ص۱۸-۱۹؛ مختاری اصفهانی، ص۲۲۸).</ref> او پس از حضور دوباره در کاشان، به تدریس در مسجد گذر بابا ولی ادامه داد و پس از مدتی به پیشنهاد برخی از شاگردانش، محل تدریس را به مدرسه نیمه ویرانه سلطانی که توسط ملا احمد نراقی و در دوره فتحعلی شاه قاجار ساخته شده بود، انتقال داد. او پس از سازمان‌دهی امور آن مدرسه، به تدریس دروس سطح و سپس خارج فقه و اصول در آن مدرسه پرداخت. نام این مدرسه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مدرسه امام تغییر یافت <ref>(مختاری اصفهانی، ص۲۲۹).</ref>


جعفر صبوری قمی در جریان فعالیت‌های جمعیت فدائیان اسلام، از آن جمعیت حمایت می‌کرد. ازجمله سیدمجتبی نواب صفوی رهبر آن جمعیت را برای سخنرانی به کاشان دعوت کرد (ابن‌رسول، ج۱، ص۵۷). مجتبی نواب صفوی پس از حضور در کاشان، در خانه او مسکن گزید و در مسجد گذر بابا ولی به ایراد سخن پرداخت و همین حضور نشان از رویکرد حمایتی او از فدائیان اسلام دارد. صبوری قمی همچنین در جریان ملی شدن صنعت نفت از آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی حمایت می‌کرد. او در اردیبهشت ۱۳۴۲ همراه با جمعی از علمای برجسته کاشان، با صدور اعلامیه‌ای، حمایت و پشتیبانی خود را از امام‌خمینی در مبارزه علیه اقدامات ضددینی حکومت پهلوی اعلام کرد (اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۷۵). وی که در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۴۳ از امام‌خمینی اجازه تصدی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود (صحیفه امام، ج۱، ص۳۲۸) و مکاتباتی با امام‌خمینی درباره مسائل مختلف نیز داشت (صحیفه امام، ج۱، ص۳۴۴)، پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، از آن اقدام حکومت پهلوی انتقاد کرد. همچنین پس از اعدام متهمان به ترور حسنعلی منصور، اعلامیه‌ای را علیه آن صادر کرد («مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج...»، ص۲۸-۲۹). او در مرداد ۱۳۴۴ در جلسه برخی از روحانیان در مشهد و در خدمت آیت‌الله سیدمحمدهادی حسینی میلانی شرکت داشت؛ در آن جلسه به تبادل نظر درباره نحوه مقابله با حکومت پهلوی پرداخته شد (یاران امام در...، ج۳، ص۲۹۶-۲۹۸).
جعفر صبوری قمی در جریان فعالیت‌های جمعیت فدائیان اسلام، از آن جمعیت حمایت می‌کرد. ازجمله سیدمجتبی نواب صفوی رهبر آن جمعیت را برای سخنرانی به کاشان دعوت کرد <ref>(ابن‌رسول، ج۱، ص۵۷).</ref> مجتبی نواب صفوی پس از حضور در کاشان، در خانه او مسکن گزید و در مسجد گذر بابا ولی به ایراد سخن پرداخت و همین حضور نشان از رویکرد حمایتی او از فدائیان اسلام دارد. صبوری قمی همچنین در جریان ملی شدن صنعت نفت از آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی حمایت می‌کرد. او در اردیبهشت ۱۳۴۲ همراه با جمعی از علمای برجسته کاشان، با صدور اعلامیه‌ای، حمایت و پشتیبانی خود را از امام‌خمینی در مبارزه علیه اقدامات ضددینی حکومت پهلوی اعلام کرد <ref>(اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۷۵).</ref> وی که در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۴۳ از امام‌خمینی اجازه تصدی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود (صحیفه امام، ج۱، ص۳۲۸) و مکاتباتی با امام‌خمینی درباره مسائل مختلف نیز داشت <ref>(صحیفه امام، ج۱، ص۳۴۴)</ref> پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، از آن اقدام حکومت پهلوی انتقاد کرد. همچنین پس از اعدام متهمان به ترور حسنعلی منصور، اعلامیه‌ای را علیه آن صادر کرد <ref>(«مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج...»، ص۲۸-۲۹).</ref> او در مرداد ۱۳۴۴ در جلسه برخی از روحانیان در مشهد و در خدمت آیت‌الله سیدمحمدهادی حسینی میلانی شرکت داشت؛ در آن جلسه به تبادل نظر درباره نحوه مقابله با حکومت پهلوی پرداخته شد <ref>(یاران امام در...، ج۳، ص۲۹۶-۲۹۸).</ref>


صبوری قمی در سال‌های ۱۳۴۴-۱۳۵۷ش، به ترویج مرجعیت امام‌خمینی در کاشان می‌پرداخت و رساله عملیه امام‌خمینی را در اختیار مردم کاشان قرار می‌داد («مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج...»، ص۲۸-۲۹). پس از درگذشت سیدمصطفی خمینی نیز مجلس بزرگداشتی در مسجد بابا ولی برگزار کرد (یاران امام در...، ج۸، ص۸۴؛ ابن‌الرسول، ج۱، ص۱۲۴). پس از توهین روزنامه اطلاعات به امام‌خمینی در ۱۷ دی ۱۳۵۶، در قالب جامعه روحانیت مبارز کاشان، با ارسال نامه‌ای به مراجع تقلید، اقدام روزنامه فوق در توهین به مرجعیت و نیز حمله مأموران حکومت پهلوی را به تجمع اعتراض‌آمیز مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶ محکوم کردند و اعلام نمودند در اعتراض به این اقدام رژیم، به مدت چند روز از اقامه نماز جماعت و تدریس خودداری خواهند کرد (انقلاب اسلامی به...، استان اصفهان، ج۱، ص۱۴۹؛ ابن‌الرسول، ج۲، ص۷۳۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۳۵). پس از سرکوبی قیام مردم تبریز در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ نیز همراه با روحانیان مبارز کاشان، با صدور اعلامیه آن اقدام را محکوم کرد و خواستار مجازات عاملان آن حادثه و نیز عاملان حادثه ۱۹ دی ۱۳۵۶ قم شد (اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۵۳ـ۲۵۴). پس از آن مسجد فوق به‌تدریج به کانونی برای مبارزات انقلابی مردم کاشان تبدیل شد و اولین راهپیمایی مردم آن شهر علیه حکومت پهلوی از همین مسجد انجام گرفت. این راهپیمایی‌ها به‌تدریج گسترش یافت و صبوری قمی در اغلب این راهپیمایی‌های اعتراضی شرکت می‌کرد (مختاری، ص۲۲۹). علاوه بر آن، در همین مسجد مراسم اربعین شهیدان دیگر شهرستان‌ها نیز برگزار می‌شد. در کنار آن کمیته رسیدگی به خانواده‌های اعتصابیان در آن مسجد شکل گرفت و جوانان انقلابی کار رسیدگی به خانواده‌ها را به عهده گرفتند («مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج...»،  ص۲۸-۳۰).
صبوری قمی در سال‌های ۱۳۴۴-۱۳۵۷ش، به ترویج مرجعیت امام‌خمینی در کاشان می‌پرداخت و رساله عملیه امام‌خمینی را در اختیار مردم کاشان قرار می‌داد <ref>(«مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج...»، ص۲۸-۲۹).</ref> پس از درگذشت سیدمصطفی خمینی نیز مجلس بزرگداشتی در مسجد بابا ولی برگزار کرد (یاران امام در...، ج۸، ص۸۴؛ ابن‌الرسول، ج۱، ص۱۲۴). پس از توهین روزنامه اطلاعات به امام‌خمینی در ۱۷ دی ۱۳۵۶، در قالب جامعه روحانیت مبارز کاشان، با ارسال نامه‌ای به مراجع تقلید، اقدام روزنامه فوق در توهین به مرجعیت و نیز حمله مأموران حکومت پهلوی را به تجمع اعتراض‌آمیز مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶ محکوم کردند و اعلام نمودند در اعتراض به این اقدام رژیم، به مدت چند روز از اقامه نماز جماعت و تدریس خودداری خواهند کرد <ref>(انقلاب اسلامی به...، استان اصفهان، ج۱، ص۱۴۹؛ ابن‌الرسول، ج۲، ص۷۳۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۳۵).</ref> پس از سرکوبی قیام مردم تبریز در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ نیز همراه با روحانیان مبارز کاشان، با صدور اعلامیه آن اقدام را محکوم کرد و خواستار مجازات عاملان آن حادثه و نیز عاملان حادثه ۱۹ دی ۱۳۵۶ قم شد (اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۵۳ـ۲۵۴). پس از آن مسجد فوق به‌تدریج به کانونی برای مبارزات انقلابی مردم کاشان تبدیل شد و اولین راهپیمایی مردم آن شهر علیه حکومت پهلوی از همین مسجد انجام گرفت. این راهپیمایی‌ها به‌تدریج گسترش یافت و صبوری قمی در اغلب این راهپیمایی‌های اعتراضی شرکت می‌کرد <ref>(مختاری، ص۲۲۹).</ref> علاوه بر آن، در همین مسجد مراسم اربعین شهیدان دیگر شهرستان‌ها نیز برگزار می‌شد. در کنار آن کمیته رسیدگی به خانواده‌های اعتصابیان در آن مسجد شکل گرفت و جوانان انقلابی کار رسیدگی به خانواده‌ها را به عهده گرفتند <ref>(«مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج...»،  ص۲۸-۳۰).</ref>


صبوری قمی در آستانه عید نوروز ۱۳۵۷، اعلامیه‌هایی مبنی بر تحریم آن روز منتشر کرد (ابن‌الرسول، ج۱، ص۱۴۱). پس از صدور پیام امام‌خمینی در آستانه سالروز قیام ۱۵ خرداد نیز اعلامیه‌ای در حمایت از آن انتشار داد (ابن‌الرسول، ج۱، ص۱۵۵) و پس از درگذشت شیخ احمد کافی، از واعظان نامور، مجلس ختمی در کاشان برگزار کرد و پس از پایان آن مجلس، تظاهراتی علیه حکومت پهلوی صورت گرفت (ابن‌الرسول، ج۱، ص۱۵۸). او پس از محاصره بیت امام‌خمینی در نجف اشرف در مهر آن سال، با ارسال نامه‌ای به حسن البکر، رئیس‌جمهور وقت عراق، خواستار رفع آن مزاحمت گردید. به همین سبب ساواک قم در نامه‌ای به شهربانی کاشان دستور داد تا او را شدیداً تحت کنترل قرار دهد (ابن‌الرسول، ج۱، ص۱۹۱). در پی حمله مأموران رژیم به دبیرستان پهلوی کاشان در ۸/۷/۱۳۵۷ و زخمی و مجروح نمودن محصلان، دانش‌آموزان و دبیران معترض به سیاست‌های رژیم، همراه با جمعی از علمای کاشان با صدور اعلامیه‌ای، به افشاگری در این زمینه پرداختند و آن را محکوم کردند (ابن‌الرسول، ج۲، ص۹۷۱؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۸۹). امام‌خمینی در آذر آن سال در نامه‌ای خطاب به صبوری کاشانی، به وی اجازه داد از سهم امام برای جبران خسارات وارده به مردم استفاده کند (صحیفه امام، ج۵، ص۲۲۹). وی در کاشان در اغلب تظاهرات و تجمعات سیاسی حضور داشت. حضور صبوری در این‌گونه راهپیمایی‌ها موجب تحریک و تشویق طبقات مختلف شهر می‌شد. با سفر امام‌خمینی به فرانسه، صبوری برای حمایت و بیعت مجدد با رهبر کبیر انقلاب، پسرش احمد صبوری را نزد ایشان فرستاد (مختاری اصفهانی، ص۲۲۹). بر اساس گزارشی از شهربانی کاشان، او در آذر آن سال همراه با عده‌ای درصدد اقدامی عملی علیه مأموران شهربانی کاشان بر آمده بود (ابن الرسول، ج۲، ص۱۰۳۵).
صبوری قمی در آستانه عید نوروز ۱۳۵۷، اعلامیه‌هایی مبنی بر تحریم آن روز منتشر کرد (ابن‌الرسول، ج۱، ص۱۴۱). پس از صدور پیام امام‌خمینی در آستانه سالروز قیام ۱۵ خرداد نیز اعلامیه‌ای در حمایت از آن انتشار داد (ابن‌الرسول، ج۱، ص۱۵۵) و پس از درگذشت شیخ احمد کافی، از واعظان نامور، مجلس ختمی در کاشان برگزار کرد و پس از پایان آن مجلس، تظاهراتی علیه حکومت پهلوی صورت گرفت <ref>(ابن‌الرسول، ج۱، ص۱۵۸).</ref> او پس از محاصره بیت امام‌خمینی در نجف اشرف در مهر آن سال، با ارسال نامه‌ای به حسن البکر، رئیس‌جمهور وقت عراق، خواستار رفع آن مزاحمت گردید. به همین سبب ساواک قم در نامه‌ای به شهربانی کاشان دستور داد تا او را شدیداً تحت کنترل قرار دهد <ref>(ابن‌الرسول، ج۱، ص۱۹۱).</ref> در پی حمله مأموران رژیم به دبیرستان پهلوی کاشان در ۸/۷/۱۳۵۷ و زخمی و مجروح نمودن محصلان، دانش‌آموزان و دبیران معترض به سیاست‌های رژیم، همراه با جمعی از علمای کاشان با صدور اعلامیه‌ای، به افشاگری در این زمینه پرداختند و آن را محکوم کردند <ref>(ابن‌الرسول، ج۲، ص۹۷۱؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۸۹).</ref> امام‌خمینی در آذر آن سال در نامه‌ای خطاب به صبوری کاشانی، به وی اجازه داد از سهم امام برای جبران خسارات وارده به مردم استفاده کند (صحیفه امام، ج۵، ص۲۲۹). وی در کاشان در اغلب تظاهرات و تجمعات سیاسی حضور داشت. حضور صبوری در این‌گونه راهپیمایی‌ها موجب تحریک و تشویق طبقات مختلف شهر می‌شد. با سفر امام‌خمینی به فرانسه، صبوری برای حمایت و بیعت مجدد با رهبر کبیر انقلاب، پسرش احمد صبوری را نزد ایشان فرستاد <ref>(مختاری اصفهانی، ص۲۲۹).</ref> بر اساس گزارشی از شهربانی کاشان، او در آذر آن سال همراه با عده‌ای درصدد اقدامی عملی علیه مأموران شهربانی کاشان بر آمده بود <ref>(ابن الرسول، ج۲، ص۱۰۳۵).</ref>


صبوری قمی در ۲۸ آذر ۱۳۵۷ش همراه با جمعی از روحانیان مبارز کاشان، اعلامیه‌ای در حمایت از اعتصاب کارکنان صنعت نفت صادر کرد و شایعه عوامل حکومت پهلوی درباره عدم موافقت مراجع با اعتصاب کارکنان صنعت نفت را تقبیح نمود و سپس پشتیبانی مجدد جامعه روحانیت کاشان از امام‌خمینی را مورد تأکید قرار داد (اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۰۱ـ۵۰۲). در چهارم دی نیز همراه با روحانیان مبارز کاشان، با صدور اعلامیه‌ای، از دسیسه‌ای برای ایجاد دودستگی میان مردم پرده برداشت و خواستار محاکمه عاملان این دسیسه‌ها شد (ابن‌الرسول، ج۲، ص۱۰۷۰). سپس در نامه‌ای به امام‌خمینی، بر ضرورت پرهیز از تهیه و مصرف کالاهای خارجی و ضرورت استفاده از مصنوعات داخلی تأکید نمود (ابن‌الرسول، ج۲، ص۱۰۷۱). آنگاه در نامه‌ای به شاپور بختیار با عنوان «سخنی چند و کوتاه با دکتر شاپور بختیار»، دولت او را غیرقانونی نامید و بر اطاعت از امام‌خمینی تأکید کرد (ابن‌الرسول، ج۲، ص۱۰۷۲).
صبوری قمی در ۲۸ آذر ۱۳۵۷ش همراه با جمعی از روحانیان مبارز کاشان، اعلامیه‌ای در حمایت از اعتصاب کارکنان صنعت نفت صادر کرد و شایعه عوامل حکومت پهلوی درباره عدم موافقت مراجع با اعتصاب کارکنان صنعت نفت را تقبیح نمود و سپس پشتیبانی مجدد جامعه روحانیت کاشان از امام‌خمینی را مورد تأکید قرار داد <ref>(اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۰۱ـ۵۰۲)</ref>. در چهارم دی نیز همراه با روحانیان مبارز کاشان، با صدور اعلامیه‌ای، از دسیسه‌ای برای ایجاد دودستگی میان مردم پرده برداشت و خواستار محاکمه عاملان این دسیسه‌ها شد <ref>(ابن‌الرسول، ج۲، ص۱۰۷۰).</ref> سپس در نامه‌ای به امام‌خمینی، بر ضرورت پرهیز از تهیه و مصرف کالاهای خارجی و ضرورت استفاده از مصنوعات داخلی تأکید نمود <ref>(ابن‌الرسول، ج۲، ص۱۰۷۱).</ref> آنگاه در نامه‌ای به شاپور بختیار با عنوان «سخنی چند و کوتاه با دکتر شاپور بختیار»، دولت او را غیرقانونی نامید و بر اطاعت از امام‌خمینی تأکید کرد <ref>(ابن‌الرسول، ج۲، ص۱۰۷۲).</ref>


او در ۱۷ فروردین ۱۳۵۸ با حکم امام‌خمینی، به سمت حاکم شرع دادگاه انقلاب اسلامی در کاشان منصوب شد (صحیفه امام، ج۶، ص۴۸۳)، ولی پس از مدتی، در اعتراض به عملکرد دادگاه انقلاب اسلامی، از این سمت استعفا داد. همچنین وی به‌رغم انتصاب به امامت جمعه کاشان توسط امام‌خمینی ـ به سبب آنکه قبلاً نماز جمعه شهر توسط سیدمهدی یثربی اقامه می‌گردید ـ با تواضع از پذیرش این سمت خودداری نمود. او در سال‌های بعد به‌رغم اختلاف‌نظرهایی که درباره مسائلی چون ادامه جنگ تحمیلی داشت، همواره مورد احترام امام‌خمینی بود و به‌عنوان معتمد ایشان سرپرستی حوزه علمیه کاشان را عهده‌دار بود (مختاری اصفهانی، ص۲۲۹-۲۳۰).
او در ۱۷ فروردین ۱۳۵۸ با حکم امام‌خمینی، به سمت حاکم شرع دادگاه انقلاب اسلامی در کاشان منصوب شد (صحیفه امام، ج۶، ص۴۸۳)، ولی پس از مدتی، در اعتراض به عملکرد دادگاه انقلاب اسلامی، از این سمت استعفا داد. همچنین وی به‌رغم انتصاب به امامت جمعه کاشان توسط امام‌خمینی ـ به سبب آنکه قبلاً نماز جمعه شهر توسط سیدمهدی یثربی اقامه می‌گردید ـ با تواضع از پذیرش این سمت خودداری نمود. او در سال‌های بعد به‌رغم اختلاف‌نظرهایی که درباره مسائلی چون ادامه جنگ تحمیلی داشت، همواره مورد احترام امام‌خمینی بود و به‌عنوان معتمد ایشان سرپرستی حوزه علمیه کاشان را عهده‌دار بود <ref>(مختاری اصفهانی، ص۲۲۹-۲۳۰).</ref>


او علاوه بر تدریس و فعالیت مبارزاتی، به فعالیت‌های اجتماعی و قلمی نیز اشتغال داشت و از تألیفات او علاوه بر اخلاق جعفری، می‌توان به خبرهای غیبی در قرآن، منظومه سلک الدرر فی نظم الاثر، دروس فی امثال القرآن من القصص و البرهان، قبسی از ولایت، الحجه القامعة علی الکسرویة المبدعه، انباء الغیب فیما فیه لا ریب، الدرالبهیه فی ترجمه الوصیه لعلی الی ابنیه الحسن (ع)، رساله فقهیه پیرامون ربا و قرض، ترجمه دعای صباح، پیرامون رساله روحانیت در شیعه، پاسخ به اشکالات بر دعای ندبه و طرائف الجعفریه اشاره کرد. بازسازی مسجد بابا ولی، احیای مدرسه سلطانی (امام(ره)) و احداث کتابخانه‌ای با هشت هزار جلد کتاب در کاشان ازجمله اقدامات او در کاشان است (مختاری اصفهانی؛ سلمانی آرانی، ص۴۱۵-۴۱۶).  
او علاوه بر تدریس و فعالیت مبارزاتی، به فعالیت‌های اجتماعی و قلمی نیز اشتغال داشت و از تألیفات او علاوه بر اخلاق جعفری، می‌توان به خبرهای غیبی در قرآن، منظومه سلک الدرر فی نظم الاثر، دروس فی امثال القرآن من القصص و البرهان، قبسی از ولایت، الحجه القامعة علی الکسرویة المبدعه، انباء الغیب فیما فیه لا ریب، الدرالبهیه فی ترجمه الوصیه لعلی الی ابنیه الحسن (ع)، رساله فقهیه پیرامون ربا و قرض، ترجمه دعای صباح، پیرامون رساله روحانیت در شیعه، پاسخ به اشکالات بر دعای ندبه و طرائف الجعفریه اشاره کرد. بازسازی مسجد بابا ولی، احیای مدرسه سلطانی (امام(ره)) و احداث کتابخانه‌ای با هشت هزار جلد کتاب در کاشان ازجمله اقدامات او در کاشان است <ref>(مختاری اصفهانی؛ سلمانی آرانی، ص۴۱۵-۴۱۶).</ref>


== درگذشت ==
== درگذشت ==
صبوری قمی در ۱۲ بهمن ۱۳۸۲ درگذشت و پیکرش در قبرستان فیض و در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد (سلمانی آرانی، ص۴۱۷).
صبوری قمی در ۱۲ بهمن ۱۳۸۲ درگذشت و پیکرش در قبرستان فیض و در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد <ref>(سلمانی آرانی، ص۴۱۷).</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۲ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۳۹

جعفر صبوری قمی
جعفر صبوری قمی.jpg
اطلاعات فردی
تاریخ تولد۱۲۹۰ش
زادگاهقم
اطلاعات علمی
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
وبگاه رسمی 


جعفر صبوری قمی، از شاگردان درس فلسفه و اخلاق امام‌خمینی.

تولد وتحصیل

جعفر صبوری قمی در ۱۲۹۰ش در محله چهارمردان قم زاده شد.[۱] او قرآن، نصاب الصبیان و گلستان سعدی را در مکتب‌خانه‌ای در قم فراگرفت. پس از آن وارد حوزه علمیه قم شد و مقدمات دروس حوزوی را نزد شیخ قاسم نحوی و حاج میرزا علی ادیب تهرانی و دیگر استادان ادبیات آنجا آموخت. دروس سطح را هم نزد شیخ حسن فاضل، میرزا محمود روحانی، میرزا محمد همدانی، سیدحسن کوچه حرمی و میرزا ابوالفضل زاهدی خواند. سپس از درس خارج فقه آیات حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سیدمحمدتقی موسوی خوانساری و سیدصدرالدین صدر بهره‌مند شد. هم‌زمان در درس شرح شمسیه امام‌خمینی که شب‌ها در مدرسه دارالشفا تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد. علاوه بر آن در درس شرح منظومه امام‌خمینی هم شرکت می‌جست. در سال‌های پایانی دهه ۱۳۱۰ و آغازین ۱۳۲۰ش امام‌خمینی کلاس‌های درس اخلاق در مدرس زیر کتابخانه مدرسه فیضیه تشکیل می‌داد و شیخ جعفر صبوری ازجمله شاگردان امام‌خمینی در آن درس بود [۲] آنگاه به تهران رفت و چند ماه در درس مکاسب میرزا احمد آشتیانی در مدرسه مروی حضور یافت. او که از شاگردان و افراد مورد اعتماد آیت‌الله سیدصدرالدین صدر بود، در جریان اعلامیه آیت‌الله سیدحسین طباطبایی قمی علیه حکومت پهلوی، از طرف آیت‌الله صدر مأموریت یافت تا آن را به آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی، مجتهد مقیم بروجرد برساند. صبوری قمی در بروجرد خدمت آیت‌الله بروجردی رسیدو تحت تأثیر درس مکاسب محرمه ایشان قرار گرفت و چند ماه در آن درس در مدرسه نوربخش بروجرد حاضر شد.[۳]

صبوری قمی که اجازاتی از آیات بروجردی، سیدعبدالهادی حسینی شیرازی، سیدمحسن طباطبایی حکیم، سیدمحمود حسینی شاهرودی، امام‌خمینی، سیدعلی علامه فانی اصفهانی، سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، سیدابوالقاسم موسوی خویی، سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی و مراجع دیگر در امور شرعیه دریافت کرده بود [۴] هم‌زمان با تحصیل به تدریس در حوزه علمیه قم نیز می‌پرداخت. در ۱۳۲۲ش وقتی محمد خالصی‌زاده، روحانی مبارز و تبعیدی به کاشان در دوره رضاشاه که تبعیدش تا دوره محمدرضا شاه تداوم داشت، در جریان وضعیت آشفته حوزه علمیه آن شهر قرار گرفت، در نامه‌ای به آیت‌الله صدر، از ایشان خواست فردی را برای تدریس در حوزه علمیه کاشان و اداره آن حوزه به کاشان اعزام کند. آیت‌الله صدر این موضوع را در درس خود مطرح کرد، ولی کسی داوطلب عزیمت به کاشان نشد. صبوری قمی که در تقریر کتاب المهدی به آیت‌الله صدر کمک می‌کرد و از شاگردان خاص ایشان بود، از پیشنهاد استادش اطاعت کرد و در اسفند ۱۳۲۲ راهی کاشان شد و در آن شهر مقیم گردید. او پس از استقرار در کاشان، ابتدا مسجد گذر باباولی را که به‌صورت مخروبه در آمده بود، سامان داد و حجره‌های آن مسجد را برای تدریس و اسکان طلاب آماده کرد و به اقامه نماز جماعت و تدریس در آن مسجد پرداخت. او سپس کتابخانه‌ای را در آن مسجد بنیان نهاد و خود کتابی موسوم به اخلاق جعفری را برای تربیت طلاب و جوانان تألیف کرد. از مهم‌ترین محورهای آن کتاب می‌توان به حق برادران ایمانی بر یکدیگر، حق آموزگار بر دانش‌آموز، حق دانش‌آموز بر دانش‌آموز، حق امام بر رعیت و حق رعیت بر امام، حق پدر و مادر بر فرزند، حق فرزند بر پدر و مادر، وظیفه شخص غنی و بی‌نیاز، وظیفه فقیر و... اشاره کرد [۵]

صبوری قمی پس از مدتی حضور در کاشان، به علت پاره‌ای ناملایمات به قم بازگشت، ولی این بار مردم کاشان نامه‌ای به آیت‌الله بروجردی که در آن سال‌ها زعامت حوزه علمیه قم را بر عهده داشت، نوشتند و خواستار اعزام صبوری قمی به کاشان شدند. آیت‌الله بروجردی نیز با فرستادن امام‌خمینی به منزل صبوری قمی، درخواست مردم کاشان را به اطلاع او رساند و در پی این اصرارها و دستور آیات بروجردی و امام‌خمینی، برای همیشه به کاشان عزیمت کرد [۶] او پس از حضور دوباره در کاشان، به تدریس در مسجد گذر بابا ولی ادامه داد و پس از مدتی به پیشنهاد برخی از شاگردانش، محل تدریس را به مدرسه نیمه ویرانه سلطانی که توسط ملا احمد نراقی و در دوره فتحعلی شاه قاجار ساخته شده بود، انتقال داد. او پس از سازمان‌دهی امور آن مدرسه، به تدریس دروس سطح و سپس خارج فقه و اصول در آن مدرسه پرداخت. نام این مدرسه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مدرسه امام تغییر یافت [۷]

جعفر صبوری قمی در جریان فعالیت‌های جمعیت فدائیان اسلام، از آن جمعیت حمایت می‌کرد. ازجمله سیدمجتبی نواب صفوی رهبر آن جمعیت را برای سخنرانی به کاشان دعوت کرد [۸] مجتبی نواب صفوی پس از حضور در کاشان، در خانه او مسکن گزید و در مسجد گذر بابا ولی به ایراد سخن پرداخت و همین حضور نشان از رویکرد حمایتی او از فدائیان اسلام دارد. صبوری قمی همچنین در جریان ملی شدن صنعت نفت از آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی حمایت می‌کرد. او در اردیبهشت ۱۳۴۲ همراه با جمعی از علمای برجسته کاشان، با صدور اعلامیه‌ای، حمایت و پشتیبانی خود را از امام‌خمینی در مبارزه علیه اقدامات ضددینی حکومت پهلوی اعلام کرد [۹] وی که در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۴۳ از امام‌خمینی اجازه تصدی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود (صحیفه امام، ج۱، ص۳۲۸) و مکاتباتی با امام‌خمینی درباره مسائل مختلف نیز داشت [۱۰] پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، از آن اقدام حکومت پهلوی انتقاد کرد. همچنین پس از اعدام متهمان به ترور حسنعلی منصور، اعلامیه‌ای را علیه آن صادر کرد [۱۱] او در مرداد ۱۳۴۴ در جلسه برخی از روحانیان در مشهد و در خدمت آیت‌الله سیدمحمدهادی حسینی میلانی شرکت داشت؛ در آن جلسه به تبادل نظر درباره نحوه مقابله با حکومت پهلوی پرداخته شد [۱۲]

صبوری قمی در سال‌های ۱۳۴۴-۱۳۵۷ش، به ترویج مرجعیت امام‌خمینی در کاشان می‌پرداخت و رساله عملیه امام‌خمینی را در اختیار مردم کاشان قرار می‌داد [۱۳] پس از درگذشت سیدمصطفی خمینی نیز مجلس بزرگداشتی در مسجد بابا ولی برگزار کرد (یاران امام در...، ج۸، ص۸۴؛ ابن‌الرسول، ج۱، ص۱۲۴). پس از توهین روزنامه اطلاعات به امام‌خمینی در ۱۷ دی ۱۳۵۶، در قالب جامعه روحانیت مبارز کاشان، با ارسال نامه‌ای به مراجع تقلید، اقدام روزنامه فوق در توهین به مرجعیت و نیز حمله مأموران حکومت پهلوی را به تجمع اعتراض‌آمیز مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶ محکوم کردند و اعلام نمودند در اعتراض به این اقدام رژیم، به مدت چند روز از اقامه نماز جماعت و تدریس خودداری خواهند کرد [۱۴] پس از سرکوبی قیام مردم تبریز در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ نیز همراه با روحانیان مبارز کاشان، با صدور اعلامیه آن اقدام را محکوم کرد و خواستار مجازات عاملان آن حادثه و نیز عاملان حادثه ۱۹ دی ۱۳۵۶ قم شد (اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۵۳ـ۲۵۴). پس از آن مسجد فوق به‌تدریج به کانونی برای مبارزات انقلابی مردم کاشان تبدیل شد و اولین راهپیمایی مردم آن شهر علیه حکومت پهلوی از همین مسجد انجام گرفت. این راهپیمایی‌ها به‌تدریج گسترش یافت و صبوری قمی در اغلب این راهپیمایی‌های اعتراضی شرکت می‌کرد [۱۵] علاوه بر آن، در همین مسجد مراسم اربعین شهیدان دیگر شهرستان‌ها نیز برگزار می‌شد. در کنار آن کمیته رسیدگی به خانواده‌های اعتصابیان در آن مسجد شکل گرفت و جوانان انقلابی کار رسیدگی به خانواده‌ها را به عهده گرفتند [۱۶]

صبوری قمی در آستانه عید نوروز ۱۳۵۷، اعلامیه‌هایی مبنی بر تحریم آن روز منتشر کرد (ابن‌الرسول، ج۱، ص۱۴۱). پس از صدور پیام امام‌خمینی در آستانه سالروز قیام ۱۵ خرداد نیز اعلامیه‌ای در حمایت از آن انتشار داد (ابن‌الرسول، ج۱، ص۱۵۵) و پس از درگذشت شیخ احمد کافی، از واعظان نامور، مجلس ختمی در کاشان برگزار کرد و پس از پایان آن مجلس، تظاهراتی علیه حکومت پهلوی صورت گرفت [۱۷] او پس از محاصره بیت امام‌خمینی در نجف اشرف در مهر آن سال، با ارسال نامه‌ای به حسن البکر، رئیس‌جمهور وقت عراق، خواستار رفع آن مزاحمت گردید. به همین سبب ساواک قم در نامه‌ای به شهربانی کاشان دستور داد تا او را شدیداً تحت کنترل قرار دهد [۱۸] در پی حمله مأموران رژیم به دبیرستان پهلوی کاشان در ۸/۷/۱۳۵۷ و زخمی و مجروح نمودن محصلان، دانش‌آموزان و دبیران معترض به سیاست‌های رژیم، همراه با جمعی از علمای کاشان با صدور اعلامیه‌ای، به افشاگری در این زمینه پرداختند و آن را محکوم کردند [۱۹] امام‌خمینی در آذر آن سال در نامه‌ای خطاب به صبوری کاشانی، به وی اجازه داد از سهم امام برای جبران خسارات وارده به مردم استفاده کند (صحیفه امام، ج۵، ص۲۲۹). وی در کاشان در اغلب تظاهرات و تجمعات سیاسی حضور داشت. حضور صبوری در این‌گونه راهپیمایی‌ها موجب تحریک و تشویق طبقات مختلف شهر می‌شد. با سفر امام‌خمینی به فرانسه، صبوری برای حمایت و بیعت مجدد با رهبر کبیر انقلاب، پسرش احمد صبوری را نزد ایشان فرستاد [۲۰] بر اساس گزارشی از شهربانی کاشان، او در آذر آن سال همراه با عده‌ای درصدد اقدامی عملی علیه مأموران شهربانی کاشان بر آمده بود [۲۱]

صبوری قمی در ۲۸ آذر ۱۳۵۷ش همراه با جمعی از روحانیان مبارز کاشان، اعلامیه‌ای در حمایت از اعتصاب کارکنان صنعت نفت صادر کرد و شایعه عوامل حکومت پهلوی درباره عدم موافقت مراجع با اعتصاب کارکنان صنعت نفت را تقبیح نمود و سپس پشتیبانی مجدد جامعه روحانیت کاشان از امام‌خمینی را مورد تأکید قرار داد [۲۲]. در چهارم دی نیز همراه با روحانیان مبارز کاشان، با صدور اعلامیه‌ای، از دسیسه‌ای برای ایجاد دودستگی میان مردم پرده برداشت و خواستار محاکمه عاملان این دسیسه‌ها شد [۲۳] سپس در نامه‌ای به امام‌خمینی، بر ضرورت پرهیز از تهیه و مصرف کالاهای خارجی و ضرورت استفاده از مصنوعات داخلی تأکید نمود [۲۴] آنگاه در نامه‌ای به شاپور بختیار با عنوان «سخنی چند و کوتاه با دکتر شاپور بختیار»، دولت او را غیرقانونی نامید و بر اطاعت از امام‌خمینی تأکید کرد [۲۵]

او در ۱۷ فروردین ۱۳۵۸ با حکم امام‌خمینی، به سمت حاکم شرع دادگاه انقلاب اسلامی در کاشان منصوب شد (صحیفه امام، ج۶، ص۴۸۳)، ولی پس از مدتی، در اعتراض به عملکرد دادگاه انقلاب اسلامی، از این سمت استعفا داد. همچنین وی به‌رغم انتصاب به امامت جمعه کاشان توسط امام‌خمینی ـ به سبب آنکه قبلاً نماز جمعه شهر توسط سیدمهدی یثربی اقامه می‌گردید ـ با تواضع از پذیرش این سمت خودداری نمود. او در سال‌های بعد به‌رغم اختلاف‌نظرهایی که درباره مسائلی چون ادامه جنگ تحمیلی داشت، همواره مورد احترام امام‌خمینی بود و به‌عنوان معتمد ایشان سرپرستی حوزه علمیه کاشان را عهده‌دار بود [۲۶]

او علاوه بر تدریس و فعالیت مبارزاتی، به فعالیت‌های اجتماعی و قلمی نیز اشتغال داشت و از تألیفات او علاوه بر اخلاق جعفری، می‌توان به خبرهای غیبی در قرآن، منظومه سلک الدرر فی نظم الاثر، دروس فی امثال القرآن من القصص و البرهان، قبسی از ولایت، الحجه القامعة علی الکسرویة المبدعه، انباء الغیب فیما فیه لا ریب، الدرالبهیه فی ترجمه الوصیه لعلی الی ابنیه الحسن (ع)، رساله فقهیه پیرامون ربا و قرض، ترجمه دعای صباح، پیرامون رساله روحانیت در شیعه، پاسخ به اشکالات بر دعای ندبه و طرائف الجعفریه اشاره کرد. بازسازی مسجد بابا ولی، احیای مدرسه سلطانی (امام(ره)) و احداث کتابخانه‌ای با هشت هزار جلد کتاب در کاشان ازجمله اقدامات او در کاشان است [۲۷]

درگذشت

صبوری قمی در ۱۲ بهمن ۱۳۸۲ درگذشت و پیکرش در قبرستان فیض و در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد [۲۸]

پانویس

  1. «مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج...»، ص۱۴؛ سلمانی آرانی، ص۳۹۹.
  2. (سلمانی آرانی، ص۳۹۹-۴۰۰؛ «مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج...»، ص۱۴-۱۵).
  3. «مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج...»، ص۱۴-۱۵.
  4. (سلمانی آرانی، ص۴۰۲-۴۰۳)
  5. (سلمانی آرانی، ص۴۰۳-۴۰۵).
  6. («مصاحبه با آیت‌الله...»، ص۱۸-۱۹؛ مختاری اصفهانی، ص۲۲۸).
  7. (مختاری اصفهانی، ص۲۲۹).
  8. (ابن‌رسول، ج۱، ص۵۷).
  9. (اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۷۵).
  10. (صحیفه امام، ج۱، ص۳۴۴)
  11. («مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج...»، ص۲۸-۲۹).
  12. (یاران امام در...، ج۳، ص۲۹۶-۲۹۸).
  13. («مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج...»، ص۲۸-۲۹).
  14. (انقلاب اسلامی به...، استان اصفهان، ج۱، ص۱۴۹؛ ابن‌الرسول، ج۲، ص۷۳۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۳۵).
  15. (مختاری، ص۲۲۹).
  16. («مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج...»، ص۲۸-۳۰).
  17. (ابن‌الرسول، ج۱، ص۱۵۸).
  18. (ابن‌الرسول، ج۱، ص۱۹۱).
  19. (ابن‌الرسول، ج۲، ص۹۷۱؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۸۹).
  20. (مختاری اصفهانی، ص۲۲۹).
  21. (ابن الرسول، ج۲، ص۱۰۳۵).
  22. (اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۰۱ـ۵۰۲)
  23. (ابن‌الرسول، ج۲، ص۱۰۷۰).
  24. (ابن‌الرسول، ج۲، ص۱۰۷۱).
  25. (ابن‌الرسول، ج۲، ص۱۰۷۲).
  26. (مختاری اصفهانی، ص۲۲۹-۲۳۰).
  27. (مختاری اصفهانی؛ سلمانی آرانی، ص۴۱۵-۴۱۶).
  28. (سلمانی آرانی، ص۴۱۷).

منابع

  • «مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج شیخ جعفر صبوری قمی» (۱۳۷۶)، دوماهنامه حوزه، دوره چهاردهم، شماره ۸۴، بهمن و اسفند.
  • «مصاحبه با حضرت آیت‌الله حاج شیخ جعفر صبوری قمی» (۱۳۷۶)، ماهنامه حوزه، س ۱۴، ش ۸۴، بهمن؛
  • ابن الرسول، محمد (۱۳۸۳)، انقلاب اسلامی در کاشان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛
  • اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛
  • انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۲)، استان اصفهان، ج ۱، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛
  • سلمانی آرانی، حبیب (۱۳۸۹)، «شیخ جعفر صبوری قمی، باغبان صبور»، ستارگان حرم، ج ۲۶ و ۲۷، قم، زائر؛
  • سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۳ و ۸، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی؛
  • صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱ و ۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی؛
  • مختاری اصفهانی، رضا (۱۳۸۹)، «صبوری قمی، جعفر»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، تألیف: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛