سیدجلیل حسینی زرآبادی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
| عنوان            =
| عنوان            =سیدجلیل رزآبادی
| تصویر            =
| تصویر            =سیدجلیل رزآبادی.jpg
| توضیح تصویر      =
| توضیح تصویر      =
| اندازه تصویر      =
| اندازه تصویر      =
خط ۳۵: خط ۳۵:


== زادگاه و خاندان ==
== زادگاه و خاندان ==
سیدعلیرضا حسینی زرآبادی مشهور به سیدجلیل زرآبادی، در ۲۶ مرداد ۱۲۹۷ در قزوین دیده به جهان گشود. پدرش سیدموسی زرآبادی، از مدرسان دروس حوزوی حوزه‌های علمیه قزوین بود که نسبش به زید بن امام زین‌العابدین(ع) می‌رسید. مادرش نیز صبیه سیداحمد تنکابنی از عالمان قزوین بود (شریف‌رازی، ج۹، ص۱۷۱).  
سیدعلیرضا حسینی زرآبادی مشهور به سیدجلیل زرآبادی، در ۲۶ مرداد ۱۲۹۷ در قزوین دیده به جهان گشود. پدرش سیدموسی زرآبادی، از مدرسان دروس حوزوی حوزه‌های علمیه قزوین بود که نسبش به زید بن امام زین‌العابدین(ع) می‌رسید. مادرش نیز صبیه سیداحمد تنکابنی از عالمان قزوین بود.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۱۷۱.</ref>


== تحصیل ==
== تحصیل ==
سیدجلیل زرآبادی خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌ای در قزوین آموخت («مصاحبه با...»، ص۲۷-۲۸). سپس مقدمات را در آنجا و نزد پدرش خواند (شریف رازی، ج ۹، ص۱۷۱). وی که پس از درگذشت پدرش تحت تربیت شیخ علی‌اکبر الهیان از عالمان نامی قزوین قرار گرفته بود ابتدا به مدرسه ملاوردی خان قزوین رفت و سپس در مدرسه التفاتیه قزوین (صمدیها، ص۱۳۶) که زیر نظر آقا عماد حاج سیدجوادی اداره می‌شد، به تحصیل ادامه داد(«مصاحبه با...»، ص۲۸). او در آن مدرسه مقدمات و منطق را نزد آقا عماد حاج سیدجوادی تکمیل کرد (صمدیها، ص۱۳۶) و هم‌زمان از درس‌های اخلاق دائی‌اش شیخ مجتبی قزوینی، صاحب اثر بیان القرآن بهره‌مند شد (شریف رازی، ج ۹، ص۱۷۱). سپس شرح لمعه را نزد میرزا عبدالرحیم سامت قزوینی خواند و به‌احتمال، در درس معالم و رسایل از شاگردان شیخ علی‌اکبر الهیان بود. آنگاه سطوح عالی را نزد آیات سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، شیخ یحیی مفیدی و سیدهبه‌الله تلاتری تکمیل کرد و از آیت‌الله رفیعی قزوینی اجازه اجتهاد دریافت کرد. او در سال ۱۳۲۷ش، به قم رفت و در مدرسه فیضیه در حجره شیخ حسن لاهوتی سکنی گزید. وی در قم ابتدا در درس خارج فقه آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی حضور یافت و سپس در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمدتقی موسوی خوانساری، سیدمحمد حجت کوه‌کمری، شیخ عباسعلی شاهرودی و سیدمحمد محقق داماد یزدی شرکت کرد. وی آنگاه به درس خارج اصول امام‌خمینی راه یافت و هفت («مصاحبه با...»، ص۳۰) یا هشت سال در آن درس حاضر شد (صمدیها، ص۱۳۸؛ شریف‌رازی، ج۹، ص۱۷۲). وی درباره درس امام‌خمینی می‌گوید: «وقتی که با درس مرحوم امام‌خمینی آشنا شدم، آن درس مرا مجذوب کرد و میخکوب شدم و مدت هفت سال در درس ایشان شرکت کردم» («مصاحبه با...»، ص۳۰).
سیدجلیل زرآبادی خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌ای در قزوین آموخت.<ref>«مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۲۷-۲۸.</ref> سپس مقدمات را در آنجا و نزد پدرش خواند.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج‌۹، ص۱۷۱.</ref> وی که پس از درگذشت پدرش تحت تربیت شیخ علی‌اکبر الهیان از عالمان نامی قزوین قرار گرفته بود ابتدا به مدرسه ملاوردی خان قزوین رفت و سپس در مدرسه التفاتیه قزوین.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۶.</ref> که زیر نظر آقا عماد حاج سیدجوادی اداره می‌شد، به تحصیل ادامه داد<ref>«مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۲۸.</ref> او در آن مدرسه مقدمات و منطق را نزد آقا عماد حاج سیدجوادی تکمیل کرد.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۶.</ref> و هم‌زمان از درس‌های اخلاق دائی‌اش شیخ مجتبی قزوینی، صاحب اثر بیان القرآن بهره‌مند شد.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۱۷۱.</ref> سپس شرح لمعه را نزد میرزا عبدالرحیم سامت قزوینی خواند و به‌احتمال، در درس معالم و رسایل از شاگردان شیخ علی‌اکبر الهیان بود. آنگاه سطوح عالی را نزد آیات سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، شیخ یحیی مفیدی و سیدهبه‌الله تلاتری تکمیل کرد و از آیت‌الله رفیعی قزوینی اجازه اجتهاد دریافت کرد. او در سال ۱۳۲۷ش، به قم رفت و در مدرسه فیضیه در حجره شیخ حسن لاهوتی سکنی گزید. وی در قم ابتدا در درس خارج فقه آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی حضور یافت و سپس در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمدتقی موسوی خوانساری، سیدمحمد حجت کوه‌کمری، شیخ عباسعلی شاهرودی و سیدمحمد محقق داماد یزدی شرکت کرد. وی آنگاه به درس خارج اصول امام‌خمینی راه یافت و هفت.<ref>«مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۳۰.</ref> یا هشت سال در آن درس حاضر شد.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۸؛ شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۱۷۲.</ref> وی درباره درس امام‌خمینی می‌گوید: «وقتی که با درس مرحوم امام‌خمینی آشنا شدم، آن درس مرا مجذوب کرد و میخکوب شدم و مدت هفت سال در درس ایشان شرکت کردم».<ref>«مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۳۰.</ref>


زرآبادی هم‌زمان با تحصیل دروس خارج فقه و اصول، در درس اسفار علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی نیز شرکت کرد و هشت سال از آن درس استفاده می‌کرد (همان، ص۳۱). مدتی هم از درس فلسفه میرزا مهدی مازندرانی بهره‌مند گردید. او در دوران تحصیل درس خارج، هم‌مباحثه سیدمحمدرضا سعیدی بود و درس امام‌خمینی را با او مباحثه می‌کرد. علاوه بر آن، با سیدمصطفی خمینی نیز رابطه دوستی داشت (صمدیها، ص۱۳۷-۱۳۸). او که از افراد مورد اعتماد آیت‌الله بروجردی بود، در ۱۳۳۷ش با دریافت اجازه‌نامه شرعی از آیت‌الله بروجردی به‌عنوان نماینده ایشان به شهر آستانه اشرفیه در استان گیلان اعزام شد (صمدیها، ص۱۳۸). وی پس از سه سال اقامت در آستانه اشرفیه، در ۱۳۴۰ش به قزوین بازگشت و به تدریس دروس دینی پرداخت (صمدیها، ص۱۴۰بنابراین می‌توان احتمال داد که از سال‌های پایانی دهه ۱۳۲۰ش تا سال ۱۳۳۷ش در درس خارج اصول امام‌خمینی که ابتدا در مسجد محمدیه و سپس در مسجد سلماسی قم برگزار می‌شد شرکت می‌کرده است. وی که از آیت‌الله بروجردی، سیدابوالقاسم موسوی خویی و امام‌خمینی اجازه دخالت در امور حسبیه دریافت کرده بود، به تدریس تفسیر قرآن در مسجد زینل قزوین می‌پرداخت. زرآبادی به انتقاد از حکومت پهلوی نیز می‌پرداخت و به همین سبب جلسات تدریس او حساسیت ساواک را برانگیخت و مزاحمت‌هایی را علیه او ایجاد می‌کرد (صمدیها، ص۱۳۸-۱۴۰).
زرآبادی هم‌زمان با تحصیل دروس خارج فقه و اصول، در درس اسفار علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی نیز شرکت کرد و هشت سال از آن درس استفاده می‌کرد.<ref>«مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۳۱.</ref> مدتی هم از درس فلسفه میرزا مهدی مازندرانی بهره‌مند گردید. او در دوران تحصیل درس خارج، هم‌مباحثه سیدمحمدرضا سعیدی بود و درس امام‌خمینی را با او مباحثه می‌کرد. علاوه بر آن، با سیدمصطفی خمینی نیز رابطه دوستی داشت.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۷-۱۳۸.</ref> او که از افراد مورد اعتماد آیت‌الله بروجردی بود، در ۱۳۳۷ش با دریافت اجازه‌نامه شرعی از آیت‌الله بروجردی به‌عنوان نماینده ایشان به شهر آستانه اشرفیه در استان گیلان اعزام شد.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۸.</ref> وی پس از سه سال اقامت در آستانه اشرفیه، در ۱۳۴۰ش به قزوین بازگشت و به تدریس دروس دینی پرداخت.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۴۰.</ref> بنابراین می‌توان احتمال داد که از سال‌های پایانی دهه ۱۳۲۰ش تا سال ۱۳۳۷ش در درس خارج اصول امام‌خمینی که ابتدا در مسجد محمدیه و سپس در مسجد سلماسی قم برگزار می‌شد شرکت می‌کرده است. وی که از آیت‌الله بروجردی، سیدابوالقاسم موسوی خویی و امام‌خمینی اجازه دخالت در امور حسبیه دریافت کرده بود، به تدریس تفسیر قرآن در مسجد زینل قزوین می‌پرداخت. زرآبادی به انتقاد از حکومت پهلوی نیز می‌پرداخت و به همین سبب جلسات تدریس او حساسیت ساواک را برانگیخت و مزاحمت‌هایی را علیه او ایجاد می‌کرد.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۸-۱۴۰.</ref>


او در سال ۱۳۴۱ش و در جریان تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، با ارسال نامه‌هایی به محمدرضاشاه پهلوی و نخست‌وزیر وقت، خواستار الغای آن شد. در همان سال، یکی از جلسات هماهنگی برای مبارزه علیه آن تصویب‌نامه در قزوین در خانه او برگزار شد (انقلاب اسلامی به...، استان قزوین، ج۱، ص۲۶۲). وی در تیرماه ۱۳۴۲ و پس از حضور روحانیان سراسر کشور در تهران در اعتراض به دستگیری امام‌خمینی، همراه با روحانیان قزوین با ارسال نامه‌ای به آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری، ضمن تشکر از حضور او در تهران، حمایت خود را از اقدام روحانیان اعلام کرد (همان، ۹۵). ساواک در دی‌ماه آن سال در گزارشی از وی به‌عنوان یکی از طرفداران امام‌خمینی نام برد (همان، ص۱۶۸). زرآبادی در ۱۳۴۹ ش در جلسه‌ای که با حضور جمعی از فعالان سیاسی قزوین تشکیل شده بود، به بحث درباره کتاب ولایت‌فقیه امام‌خمینی پرداخت. ساواک در گزارشی که درباره آن جلسه تهیه کرد، از زرآبادی با عنوان یکی از روحانیان مخالف و طرفدار سرسخت امام‌خمینی نام برد و خواستار مراقبت از منزل او شد (همان، ص۲۹۶). او همچنین پس از رحلت آیت‌الله سیدمحسن طباطبایی حکیم، به ترویج مرجعیت امام‌خمینی پرداخت (همان، ص۲۹۷) و در ارسال وجوهات شرعیه به امام‌خمینی فعال بود (همان، ص۳۰۱). علاوه بر آن، در سخنرانی‌هایش از امام‌خمینی با عنوان «زعیم شیعه» (همان، ص۳۰۴) و «آیت‌الله‌العظمی استاد معظم» نام می‌برد. به این خاطر به شهربانی احضار شد. ساواک در گزارشی، دستگیری او را با توجه به جایگاهی که میان مردم دارد، به مصلحت ندانست و به تذکر اکتفا کرد (همان، ص۳۱۷).
او در سال ۱۳۴۱ش و در جریان تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، با ارسال نامه‌هایی به محمدرضاشاه پهلوی و نخست‌وزیر وقت، خواستار الغای آن شد. در همان سال، یکی از جلسات هماهنگی برای مبارزه علیه آن تصویب‌نامه در قزوین در خانه او برگزار شد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۶۲.</ref> وی در تیرماه ۱۳۴۲ و پس از حضور روحانیان سراسر کشور در تهران در اعتراض به دستگیری امام‌خمینی، همراه با روحانیان قزوین با ارسال نامه‌ای به آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری، ضمن تشکر از حضور او در تهران، حمایت خود را از اقدام روحانیان اعلام کرد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۹۵.</ref> ساواک در دی‌ماه آن سال در گزارشی از وی به‌عنوان یکی از طرفداران امام‌خمینی نام برد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۱۶۸.</ref> زرآبادی در ۱۳۴۹ش در جلسه‌ای که با حضور جمعی از فعالان سیاسی قزوین تشکیل شده بود، به بحث درباره کتاب ولایت‌فقیه امام‌خمینی پرداخت. ساواک در گزارشی که درباره آن جلسه تهیه کرد، از زرآبادی با عنوان یکی از روحانیان مخالف و طرفدار سرسخت امام‌خمینی نام برد و خواستار مراقبت از منزل او شد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۹۶.</ref> او همچنین پس از رحلت آیت‌الله سیدمحسن طباطبایی حکیم، به ترویج مرجعیت امام‌خمینی پرداخت <ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۹۷.</ref> و در ارسال وجوهات شرعیه به امام‌خمینی فعال بود.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۳۰۱.</ref> علاوه بر آن، در سخنرانی‌هایش از امام‌خمینی با عنوان «زعیم شیعه».<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۳۰۴)</ref> و «آیت‌الله‌العظمی استاد معظم» نام می‌برد. به این خاطر به شهربانی احضار شد. ساواک در گزارشی، دستگیری او را با توجه به جایگاهی که میان مردم دارد، به مصلحت ندانست و به تذکر اکتفا کرد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۳۱۷.</ref>


سیدجلیل زرآبادی از علمای طراز اول قزوین (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۹۳-۹۴ و ۲۵۸) و از اعضای هیئت علمیه آن شهر بود و در جلسات آن هیئت که به امور مذهبی و اجتماعی شهر قزوین می‌پرداخت شرکت (همان، ج۲، ص۲) و اعلامیه‌هایی را همراه با آنان صادر می‌کرد. ازجمله در سال ۱۳۵۱ ش پس از دستگیری دو تن از فعالان سیاسی در قزوین، در نامه‌ای به مقامات دولتی در قزوین، خواستار آزادی آنان شد (همان، کتاب ۵۱، ۶۲). بر اساس گزارش ساواک، به پیشنهاد او صندوق قرض‌الحسنه‌ای در قزوین زیر نظر هادی باریک‌بین تشکیل شد تا «به اشخاصی که مقلد [امام] خمینی هستند و وضع رضایت‌بخشی ندارند کمک گردد» (انقلاب اسلامی به...، استان قزوین، ج ۲، ص۱۱). او همچنین در سازمان‌دهی جوانان طرفدار امام‌خمینی در قزوین نقش داشت و با استفاده از آنان، در ترویج مرجعیت امام‌خمینی در قزوین می‌کوشید (همان، ص۱۲۰). پس از سرکوبی تظاهرات مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶، همراه با جمعی از روحانیان قزوین با صدور اعلامیه‌ای، اقدام حکومت پهلوی را محکوم و به نشانه همدردی با بازماندگان تعطیل عمومی اعلام کرد (همان، ۴۳۰؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۱۱۸). در خرداد ۱۳۵۷ نیز در نامه‌ای به مراجع تقلید از اقدامات حکومت پهلوی انتقاد کردند (انقلاب اسلامی به...، استان قزوین، ج ۳، ص۱۴۲). همچنین پس از حمله مأموران دولتی به اجتماع اعتراضی مردم قزوین (که در اعتراض به دستگیری سیدعباس ابوترابی تجمع کرده بودند)، همراه با برخی از روحانیان شاخص قزوین با صدور اعلامیه‌ای آن اقدام را محکوم کردند (همان، ۳۲۱-۳۲۲؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۲۳۷-۲۳۸). در ده مهر آن سال و پس از محاصره بیت امام‌خمینی در نجف اشرف، همراه با جمعی از علمای قزوین در تلگرافی به سفارت عراق در تهران به آن اقدام اعتراض نمودند (یاران امام در...، ج ۱، ۲۴۷-۲۴۸).
سیدجلیل زرآبادی از علمای طراز اول قزوین.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۹۳-۹۴ و ۲۵۸.</ref> و از اعضای هیئت علمیه آن شهر بود و در جلسات آن هیئت که به امور مذهبی و اجتماعی شهر قزوین می‌پرداخت شرکت<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۲.</ref> و اعلامیه‌هایی را همراه با آنان صادر می‌کرد. ازجمله در سال ۱۳۵۱ش پس از دستگیری دو تن از فعالان سیاسی در قزوین، در نامه‌ای به مقامات دولتی در قزوین، خواستار آزادی آنان شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ۶۲.</ref> بر اساس گزارش ساواک، به پیشنهاد او صندوق قرض‌الحسنه‌ای در قزوین زیر نظر هادی باریک‌بین تشکیل شد تا «به اشخاصی که مقلد [امام] خمینی هستند و وضع رضایت‌بخشی ندارند کمک گردد».<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۱۱.</ref> او همچنین در سازمان‌دهی جوانان طرفدار امام‌خمینی در قزوین نقش داشت و با استفاده از آنان، در ترویج مرجعیت امام‌خمینی در قزوین می‌کوشید.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۱۲۰.</ref> پس از سرکوبی تظاهرات مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶، همراه با جمعی از روحانیان قزوین با صدور اعلامیه‌ای، اقدام حکومت پهلوی را محکوم و به نشانه همدردی با بازماندگان تعطیل عمومی اعلام کرد.<ref>انقلاب اسلامی به. استان قزوین، ج۲، ص۴۳۰؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۱۱۸.</ref> در خرداد ۱۳۵۷ نیز در نامه‌ای به مراجع تقلید از اقدامات حکومت پهلوی انتقاد کردند.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۳، ص۱۴۲.</ref> همچنین پس از حمله مأموران دولتی به اجتماع اعتراضی مردم قزوین (که در اعتراض به دستگیری سیدعباس ابوترابی تجمع کرده بودند)، همراه با برخی از روحانیان شاخص قزوین با صدور اعلامیه‌ای آن اقدام را محکوم کردند.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۳، ص۳۲۱-۳۲۲؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۲۳۷-۲۳۸.</ref> در ده مهر آن سال و پس از محاصره بیت امام‌خمینی در نجف اشرف، همراه با جمعی از علمای قزوین در تلگرافی به سفارت عراق در تهران به آن اقدام اعتراض نمودند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۴۷-۲۴۸.</ref>
 
==درگذشت==
سیدجلیل زرآبادی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به تدریس و تبلیغ در قزوین ادامه داد و در تیر ۱۳۷۳ ش در قزوین درگذشت و در آن شهر به خاک سپرده شد (صمدیها، ص۱۴۰)
سیدجلیل زرآبادی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به تدریس و تبلیغ در قزوین ادامه داد و در تیر ۱۳۷۳ش در قزوین درگذشت و در آن شهر به خاک سپرده شد.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۴۰.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۵۲: خط ۵۲:


== منابع ==
== منابع ==
 
{{منابع}}
* انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، استان قزوین، جلد ۱ و ۲ و ۳ و تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
* انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، استان قزوین، جلد ۱ و ۲ و ۳ و تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
* صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
خط ۵۸: خط ۵۸:
* شریف‌رازی، محمد (۱۳۷۰)، گنجینه دانشمندان، ج۹، قم، مؤلف.
* شریف‌رازی، محمد (۱۳۷۰)، گنجینه دانشمندان، ج۹، قم، مؤلف.
* «مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی» (۱۳۷۴)، ماهنامه حوزه، شماره ۶۸ و ۶۹، خرداد و تیر ـ مرداد و شهریور.
* «مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی» (۱۳۷۴)، ماهنامه حوزه، شماره ۶۸ و ۶۹، خرداد و تیر ـ مرداد و شهریور.
* یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۲)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۱۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۲)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
 
سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۱۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
{{پایان}}
[[رده:پروژه شاگردان]]
[[رده:پروژه شاگردان]]

نسخهٔ ‏۱۰ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۰۵

سیدجلیل حسینی زرآبادی
سیدجلیل رزآبادی.jpg
اطلاعات فردی
اطلاعات علمی
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
وبگاه رسمی 


سیدجلیل حسینی زرآبادی، از شاگردان درس خارج اصول امام‌خمینی.

زادگاه و خاندان

سیدعلیرضا حسینی زرآبادی مشهور به سیدجلیل زرآبادی، در ۲۶ مرداد ۱۲۹۷ در قزوین دیده به جهان گشود. پدرش سیدموسی زرآبادی، از مدرسان دروس حوزوی حوزه‌های علمیه قزوین بود که نسبش به زید بن امام زین‌العابدین(ع) می‌رسید. مادرش نیز صبیه سیداحمد تنکابنی از عالمان قزوین بود.[۱]

تحصیل

سیدجلیل زرآبادی خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌ای در قزوین آموخت.[۲] سپس مقدمات را در آنجا و نزد پدرش خواند.[۳] وی که پس از درگذشت پدرش تحت تربیت شیخ علی‌اکبر الهیان از عالمان نامی قزوین قرار گرفته بود ابتدا به مدرسه ملاوردی خان قزوین رفت و سپس در مدرسه التفاتیه قزوین.[۴] که زیر نظر آقا عماد حاج سیدجوادی اداره می‌شد، به تحصیل ادامه داد[۵] او در آن مدرسه مقدمات و منطق را نزد آقا عماد حاج سیدجوادی تکمیل کرد.[۶] و هم‌زمان از درس‌های اخلاق دائی‌اش شیخ مجتبی قزوینی، صاحب اثر بیان القرآن بهره‌مند شد.[۷] سپس شرح لمعه را نزد میرزا عبدالرحیم سامت قزوینی خواند و به‌احتمال، در درس معالم و رسایل از شاگردان شیخ علی‌اکبر الهیان بود. آنگاه سطوح عالی را نزد آیات سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، شیخ یحیی مفیدی و سیدهبه‌الله تلاتری تکمیل کرد و از آیت‌الله رفیعی قزوینی اجازه اجتهاد دریافت کرد. او در سال ۱۳۲۷ش، به قم رفت و در مدرسه فیضیه در حجره شیخ حسن لاهوتی سکنی گزید. وی در قم ابتدا در درس خارج فقه آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی حضور یافت و سپس در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمدتقی موسوی خوانساری، سیدمحمد حجت کوه‌کمری، شیخ عباسعلی شاهرودی و سیدمحمد محقق داماد یزدی شرکت کرد. وی آنگاه به درس خارج اصول امام‌خمینی راه یافت و هفت.[۸] یا هشت سال در آن درس حاضر شد.[۹] وی درباره درس امام‌خمینی می‌گوید: «وقتی که با درس مرحوم امام‌خمینی آشنا شدم، آن درس مرا مجذوب کرد و میخکوب شدم و مدت هفت سال در درس ایشان شرکت کردم».[۱۰]

زرآبادی هم‌زمان با تحصیل دروس خارج فقه و اصول، در درس اسفار علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی نیز شرکت کرد و هشت سال از آن درس استفاده می‌کرد.[۱۱] مدتی هم از درس فلسفه میرزا مهدی مازندرانی بهره‌مند گردید. او در دوران تحصیل درس خارج، هم‌مباحثه سیدمحمدرضا سعیدی بود و درس امام‌خمینی را با او مباحثه می‌کرد. علاوه بر آن، با سیدمصطفی خمینی نیز رابطه دوستی داشت.[۱۲] او که از افراد مورد اعتماد آیت‌الله بروجردی بود، در ۱۳۳۷ش با دریافت اجازه‌نامه شرعی از آیت‌الله بروجردی به‌عنوان نماینده ایشان به شهر آستانه اشرفیه در استان گیلان اعزام شد.[۱۳] وی پس از سه سال اقامت در آستانه اشرفیه، در ۱۳۴۰ش به قزوین بازگشت و به تدریس دروس دینی پرداخت.[۱۴] بنابراین می‌توان احتمال داد که از سال‌های پایانی دهه ۱۳۲۰ش تا سال ۱۳۳۷ش در درس خارج اصول امام‌خمینی که ابتدا در مسجد محمدیه و سپس در مسجد سلماسی قم برگزار می‌شد شرکت می‌کرده است. وی که از آیت‌الله بروجردی، سیدابوالقاسم موسوی خویی و امام‌خمینی اجازه دخالت در امور حسبیه دریافت کرده بود، به تدریس تفسیر قرآن در مسجد زینل قزوین می‌پرداخت. زرآبادی به انتقاد از حکومت پهلوی نیز می‌پرداخت و به همین سبب جلسات تدریس او حساسیت ساواک را برانگیخت و مزاحمت‌هایی را علیه او ایجاد می‌کرد.[۱۵]

او در سال ۱۳۴۱ش و در جریان تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، با ارسال نامه‌هایی به محمدرضاشاه پهلوی و نخست‌وزیر وقت، خواستار الغای آن شد. در همان سال، یکی از جلسات هماهنگی برای مبارزه علیه آن تصویب‌نامه در قزوین در خانه او برگزار شد.[۱۶] وی در تیرماه ۱۳۴۲ و پس از حضور روحانیان سراسر کشور در تهران در اعتراض به دستگیری امام‌خمینی، همراه با روحانیان قزوین با ارسال نامه‌ای به آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری، ضمن تشکر از حضور او در تهران، حمایت خود را از اقدام روحانیان اعلام کرد.[۱۷] ساواک در دی‌ماه آن سال در گزارشی از وی به‌عنوان یکی از طرفداران امام‌خمینی نام برد.[۱۸] زرآبادی در ۱۳۴۹ش در جلسه‌ای که با حضور جمعی از فعالان سیاسی قزوین تشکیل شده بود، به بحث درباره کتاب ولایت‌فقیه امام‌خمینی پرداخت. ساواک در گزارشی که درباره آن جلسه تهیه کرد، از زرآبادی با عنوان یکی از روحانیان مخالف و طرفدار سرسخت امام‌خمینی نام برد و خواستار مراقبت از منزل او شد.[۱۹] او همچنین پس از رحلت آیت‌الله سیدمحسن طباطبایی حکیم، به ترویج مرجعیت امام‌خمینی پرداخت [۲۰] و در ارسال وجوهات شرعیه به امام‌خمینی فعال بود.[۲۱] علاوه بر آن، در سخنرانی‌هایش از امام‌خمینی با عنوان «زعیم شیعه».[۲۲] و «آیت‌الله‌العظمی استاد معظم» نام می‌برد. به این خاطر به شهربانی احضار شد. ساواک در گزارشی، دستگیری او را با توجه به جایگاهی که میان مردم دارد، به مصلحت ندانست و به تذکر اکتفا کرد.[۲۳]

سیدجلیل زرآبادی از علمای طراز اول قزوین.[۲۴] و از اعضای هیئت علمیه آن شهر بود و در جلسات آن هیئت که به امور مذهبی و اجتماعی شهر قزوین می‌پرداخت شرکت[۲۵] و اعلامیه‌هایی را همراه با آنان صادر می‌کرد. ازجمله در سال ۱۳۵۱ش پس از دستگیری دو تن از فعالان سیاسی در قزوین، در نامه‌ای به مقامات دولتی در قزوین، خواستار آزادی آنان شد.[۲۶] بر اساس گزارش ساواک، به پیشنهاد او صندوق قرض‌الحسنه‌ای در قزوین زیر نظر هادی باریک‌بین تشکیل شد تا «به اشخاصی که مقلد [امام] خمینی هستند و وضع رضایت‌بخشی ندارند کمک گردد».[۲۷] او همچنین در سازمان‌دهی جوانان طرفدار امام‌خمینی در قزوین نقش داشت و با استفاده از آنان، در ترویج مرجعیت امام‌خمینی در قزوین می‌کوشید.[۲۸] پس از سرکوبی تظاهرات مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶، همراه با جمعی از روحانیان قزوین با صدور اعلامیه‌ای، اقدام حکومت پهلوی را محکوم و به نشانه همدردی با بازماندگان تعطیل عمومی اعلام کرد.[۲۹] در خرداد ۱۳۵۷ نیز در نامه‌ای به مراجع تقلید از اقدامات حکومت پهلوی انتقاد کردند.[۳۰] همچنین پس از حمله مأموران دولتی به اجتماع اعتراضی مردم قزوین (که در اعتراض به دستگیری سیدعباس ابوترابی تجمع کرده بودند)، همراه با برخی از روحانیان شاخص قزوین با صدور اعلامیه‌ای آن اقدام را محکوم کردند.[۳۱] در ده مهر آن سال و پس از محاصره بیت امام‌خمینی در نجف اشرف، همراه با جمعی از علمای قزوین در تلگرافی به سفارت عراق در تهران به آن اقدام اعتراض نمودند.[۳۲]

درگذشت

سیدجلیل زرآبادی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به تدریس و تبلیغ در قزوین ادامه داد و در تیر ۱۳۷۳ش در قزوین درگذشت و در آن شهر به خاک سپرده شد.[۳۳]

پانویس

  1. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۱۷۱.
  2. «مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۲۷-۲۸.
  3. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج‌۹، ص۱۷۱.
  4. صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۶.
  5. «مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۲۸.
  6. صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۶.
  7. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۱۷۱.
  8. «مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۳۰.
  9. صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۸؛ شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۱۷۲.
  10. «مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۳۰.
  11. «مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی»، ص۳۱.
  12. صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۷-۱۳۸.
  13. صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۸.
  14. صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۴۰.
  15. صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۳۸-۱۴۰.
  16. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۶۲.
  17. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۹۵.
  18. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۱۶۸.
  19. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۹۶.
  20. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۹۷.
  21. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۳۰۱.
  22. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۳۰۴)
  23. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۳۱۷.
  24. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۹۳-۹۴ و ۲۵۸.
  25. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۲.
  26. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ۶۲.
  27. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۱۱.
  28. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۱۲۰.
  29. انقلاب اسلامی به. استان قزوین، ج۲، ص۴۳۰؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۱۱۸.
  30. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۳، ص۱۴۲.
  31. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۳، ص۳۲۱-۳۲۲؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۲۳۷-۲۳۸.
  32. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۴۷-۲۴۸.
  33. صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۱۴۰.

منابع

  • انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، استان قزوین، جلد ۱ و ۲ و ۳ و تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • صمدیها، رضا (۱۳۷۹)، فرزانگان علم و سخن قزوین، قزوین، بحرالعلوم.
  • شریف‌رازی، محمد (۱۳۷۰)، گنجینه دانشمندان، ج۹، قم، مؤلف.
  • «مصاحبه با آیت‌الله سیدجلیل زرآبادی» (۱۳۷۴)، ماهنامه حوزه، شماره ۶۸ و ۶۹، خرداد و تیر ـ مرداد و شهریور.
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۲)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.

سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۱۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.