رضا شریفی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
 
 
خط ۵۱: خط ۵۱:
* دعایی، محمود (۱۳۸۷)، گوشه‌ای از خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید محمود دعایی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی(س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج.
* دعایی، محمود (۱۳۸۷)، گوشه‌ای از خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید محمود دعایی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی(س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج.
{{پایان}}
{{پایان}}
[[رده:پروژه شاگردان2]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۳۲

رضا شریفی
اطلاعات فردی
اطلاعات علمی


رضا شریفی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.

رضا شریفی در سال ۱۳۰۸ در روستای الستان از توابع علی‌آباد کتول و در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. جدش ملا غلامرضا از روحانیان برجسته منطقه بود که توسط علی‌محمد خان، از حکام منطقه، به شهادت رسید. پدرش شیخ محمد شریفی هم از روحانیان منطقه علی‌آباد کتول بود [۱] او پس از آنکه خواندن و نوشتن را فراگرفت، به روستای نوده ملک گرگان رفت و نزد سید علی منتظری به فراگیری دروس حوزوی مشغول شد. پس از مدتی راهی گرگان شد و مدتی در حوزه علمیه آنجا مشغول به تحصیل بود. شریفی آنگاه برای تکمیل تحصیلات حوزوی رهسپار شاهرود شد و مقدمات دروس حوزوی را در مدرسه علمیه آنجا که توسط شیخ آقابزرگ شاهرودی اداره می‌شد به پایان رساند. پس از پایان مقدمات به قم رفت و تحصیلات حوزوی را در آن شهر پی گرفت [۲] او دوره سطح را نزد استادان آنجا به پایان رساند، ولی در خاطراتش درباره استادانش در این مقطع سخنی نگفته است. هم‌زمان در درس تفسیر قرآن علامه سید محمدحسین طباطبایی در مدرسه حجتیه حضور می‌یافت. سپس وارد درس خارج فقه و اصول آیات امام‌خمینی، سید محمدرضا موسوی گلپایگانی و سید کاظم شریعتمداری شد [۳] وی به‌احتمال‌زیاد از اواخر اواسط دهه ۱۳۳۰ در درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی در مساجد محمدیه و سلماسی و اعظم شرکت می‌کرده و این حضور تا تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ ادامه داشته است.

وی که در محله یخچال قاضی قم همسایه امام‌خمینی بود، در مواردی بعضی از پیام‌های علما را به امام‌خمینی منتقل می‌کرد. از جمله در سال ۱۳۴۱ پیام ابوالزوجه خویش آیت‌الله کاظمی هرسینی مبنی بر اجازه از ایشان برای رهبری قیام مردم لرستان را برای امام‌خمینی برد، ولی امام‌خمینی به‌صراحت با این درخواست مخالفت کرد. همچنین پیام برخی دیگر از طلاب را با مشورت سید مصطفی خمینی درباره سید روح‌الله کمالوند و دیدار او با شاه به اطلاع امام‌خمینی رساند [۴] شریفی همچنین به سبب همسایگی با امام‌خمینی، در اغلب مجالسی که در خانه امام‌خمینی برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد. از جمله از افراد حاضر در مجلس امام‌خمینی در روز دوم فروردین ۱۳۴۲ بود. وی در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ هم در قم حضور داشت و در آن قیام شرکت کرد [۵] یکی از مهم‌ترین اقدامات او در سال‌های نهضت اسلامی مشارکت در تکثیر و توزیع نشریه بعثت بود. شریفی یکی از اتاق‌های منزل خود را در اختیار این نشریه قرار داد و در پی آن دستگاه چاپ و تکثیر نشریه در آن خانه مستقر شد و منزل او محل نشر و تکثیر اعلامیه‌های امام‌خمینی به‌ویژه نشریه بعثت شد [۶]

این نشریه با همکاری اکبر هاشمی رفسنجانی، محمدتقی مصباح، سید هادی خسروشاهی، سید محمود دعایی و... نوشته می‌شد، ولی مشکل، استقرار دستگاه چاپ در محلی امن بود و با پذیرش این موضوع توسط شریفی که کاری بسیار پرمخاطره بود، این مشکل رفع شد. شریفی برای اطمینان اعضای هیئت تحریریه بعثت متعهد شد: «مسئله کاملاً محرمانه خواهد ماند و من درب اتاقی را که در اختیار شما قرار می‌گیرد، می‌بندم تا شما و دوستان هر وقت که آمدید، با مشکلی برنخورید و کارهایتان به‌راحتی و بدون مزاحم انجام یابد». او کلید خانه‌اش را در اختیار سید هادی خسروشاهی و سید محمود دعایی قرار داده و در پی آن بود که آن خانه به محل تردد فعالان انقلابی تبدیل شود. پس از تکمیل مقدمات و انتقال دستگاه تایپ و چاپ (پلی‌کپی) به منزل شریفی، فعالیت آغاز شد و نخستین شماره بعثت به‌عنوان نشریه داخلی حوزه علمیه قم به تاریخ ۱۳/۶/۱۳۴۲ چاپ و آماده توزیع شد و در عرض تقریباً دو سال (۱۳۴۲ تا ۱۳۴۴) جمعاً ۱۴ شماره انتشار یافت. پس از آن این بسته‌ها به خارج از منزل انتقال می‌یافت و برای توزیع در شهرهای مختلف، به شهرها ارسال می‌شد. این اقدام سه سال طول کشید و ۱۵ شماره از نشریه بعثت در همان‌جا چاپ و بسته‌بندی شد. هیچ‌گاه محل چاپ این نشریه لو نرفت و باعث سردرگمی و حیرت ساواک شده بود. خانواده شریفی در این فرایند هم فعال بودند و امور تایپ و ویراستاری و حروفچینی آن نشریه هم در مواردی توسط اشرف کاظمی (همسر شریفی) انجام می‌شد و فرزندان شریفی هم آن را بسته‌بندی و برای توزیع آماده می‌کردند (خسروشاهی، ۸) و به گفته سید محمود دعایی، مورد مرحمت و پذیرایی شریفی قرار می‌گرفتند [۷] شریفی خاطراتش را از این دوران در کتاب خانه امن که مصداقی از انتشار نشریه بعثت در خانه خودش است به‌تفصیل بیان کرده است [۸]

شریفی پس از آن هم به فعالیت‌های سیاسی در قم ادامه داد و با استفاده از دستگاه چاپ مستقر در خانه‌اش اعلامیه‌های فعالان سیاسی را منتشر می‌کرد. او در سخنرانی امام‌خمینی علیه کاپیتولاسیون شرکت داشت [۹] و پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، از جمله طلابی بود که در پوشش برگزاری دعای توسل، برای آزادی امام‌خمینی دعا می‌کرد و به همین علت مراسم دعای فوق توسط ساواک تعطیل شد. در سال ۱۳۴۴ دعای مشابهی را با کمک برخی از فعالان سیاسی چون سید محمود دعایی در مشهد برگزار کرد و آن مراسم هم توسط ساواک تعطیل شد. او از همراهان نهضت اسلامی بود و این همراهی را در خاطراتش بیان کرده است [۱۰]

شریفی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی هم با سفر به علی‌آباد کتول، در تظاهرات مردم آنجا شرکت داشت. او در جریان تحصن روحانیان مبارز سراسر کشور در مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به دولت شاپور بختیار شرکت داشت و در روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ در تهران بود و در مراسم استقبال از امام‌خمینی در فرودگاه مهرآباد و سپس بهشت زهرا حضور یافت. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ستادهای انقلاب استان مازندران و گرگان دشت (گلستان فعلی) مسئولیت داشت و جزو اولین افرادی بود که در نخستین روزهای جنگ تحمیلی به همراه سید جواد حسینی (نماینده فقید شهرستان علی‌آباد کتول) در منطقه آبادان و خرمشهر و از جمله در خرمشهر حضور یافت. پس از سقوط خرمشهر به جبهه بهمن‌شیر و آبادان رفت و در مقاومت مردم و شکستن حصر آبادان شرکت داشت و خاطراتش را از آن دوران بیان کرده است. پس از پایان جنگ تحمیلی، بارها مسئولیت‌های متعددی به او پیشنهاد شد، اما وی با توجه به اینکه احساس می‌کرد در حوزه‌های علمیه و ارشاد جامعه بهتر می‌تواند خدمت کند، زیر بار مقام و منصب‌ها نرفت [۱۱]

او در خرداد ۱۳۹۵ در بیمارستانی در شهر گرگان درگذشت و پیکرش پس از انتقال به قم و پس از اقامه نماز توسط آیت‌الله شبیری زنجانی در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) در قطعه صالحان به خاک سپرده شد [۱۲]

پانویس

  1. (خانه امن، ۲۳ـ۲۴).
  2. (همان، ۳۳ـ۳۵).
  3. (خسروشاهی، ۸).
  4. (خانه امن، ۶۷ـ۶۸).
  5. (همان، ۹۵ـ۹۶).
  6. (همان، ۱۱۱ـ۱۱۸).
  7. (دعایی، ۵۶).
  8. (خانه امن، ۱۱۱ـ۱۳۴).
  9. (همان، ۱۷۳ـ۱۷۷)
  10. (همان، ۱۸۳ـ۱۸۶).
  11. (همان، ۲۴۵ـ۲۷۶).
  12. (خسروشاهی، ۸).

منابع

  • خانه امن: خاطرات حجت‌الاسلام رضا شریفی گرگانی (۱۳۹۸)، تدوین: غلامرضا خارکوهی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • خسروشاهی، سید هادی (۱۳۹۵)، «شریفی، مرد اخلاص و عمل»، روزنامه اطلاعات، شماره ۲۶۴۶۹، یکم تیر.
  • دعایی، محمود (۱۳۸۷)، گوشه‌ای از خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید محمود دعایی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی(س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج.