عباسعلی صادقی قهاره: تفاوت میان نسخهها
جز (added Category:پروژه شاگردان3 using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
صادقی قهاره، عباسعلی؛ از شاگردان درس اخلاق و سطح امام خمینی. عباسعلی صادقی قهاره در سال 1304 ش در روستای قهاره در اردستان اصفهان متولد شد (سیفزاده، 721-723؛ برزویی، 331). جد پدری او شیخ ابوالقاسم محمدی معروف به ملا قاسم و جد مادریاش ملا ابراهیم هر دو در سلک روحانیت بودند (سیفزاده، 721). او خواندن و نوشتن را در مکتبخانه ملا حسین در قهاره آموخت. آنگاه به فراگیری دروس حوزوی نزد پدربزرگش شیخ ابوالقاسم محمدی پرداخت و کتاب امثله و شرح امثله و جامعالمقدمات را نزد او فراگرفت (همان، 722). وی در یازدهسالگی راهی اصفهان شد (برزویی، 331) و در مدرسه جده بزرگ آن شهر مقدمات و بخشی از دروس سطح را زیر نظر شیخ محمدحسن عالم نجفآبادی خواند (سیفزاده، 724). سپس براثر فشار حکومت رضاشاهی بر حوزههای علمیه، مجبور به ترک اصفهان شد و این بار به روستای حبیبآباد (در نزدیکی اصفهان) رفت و بخش دیگری از دروس حوزوی را در آنجا و پیش شيخ عباسعلي اديب حبيبآبادي خواند (برزویی، 331). او سپس راهی قم شد. | صادقی قهاره، عباسعلی؛ از شاگردان درس اخلاق و سطح امام خمینی. عباسعلی صادقی قهاره در سال 1304 ش در روستای قهاره در اردستان اصفهان متولد شد (سیفزاده، 721-723؛ برزویی، 331). جد پدری او شیخ ابوالقاسم محمدی معروف به ملا قاسم و جد مادریاش ملا ابراهیم هر دو در سلک روحانیت بودند (سیفزاده، 721). او خواندن و نوشتن را در مکتبخانه ملا حسین در قهاره آموخت. آنگاه به فراگیری دروس حوزوی نزد پدربزرگش شیخ ابوالقاسم محمدی پرداخت و کتاب امثله و شرح امثله و جامعالمقدمات را نزد او فراگرفت (همان، 722). وی در یازدهسالگی راهی اصفهان شد (برزویی، 331) و در مدرسه جده بزرگ آن شهر مقدمات و بخشی از دروس سطح را زیر نظر شیخ محمدحسن عالم نجفآبادی خواند (سیفزاده، 724). سپس براثر فشار حکومت رضاشاهی بر حوزههای علمیه، مجبور به ترک اصفهان شد و این بار به روستای حبیبآباد (در نزدیکی اصفهان) رفت و بخش دیگری از دروس حوزوی را در آنجا و پیش شيخ عباسعلي اديب حبيبآبادي خواند (برزویی، 331). او سپس راهی قم شد. | ||
صادقی قهاره در مصاحبه با سیفزاده، یک بار از حضور در قم در سال 1313 ش و پس از دو سال تحصیل در اصفهان و دو سال پیش از رحلت آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی (سیفزاده، 725) و در جایی دیگر در همان مصاحبه، از عزیمت به قم در سال 1318 ش سخن گفته است (همان، 740). به نظر میرسد قول اخیر به واقعیت نزدیکتر است. او در مدرسه فیضیه با مرتضی مطهری همحجره شد (همان، 726). در حوزه علمیه آن شهر، شرح لمعه را نزد شيخ محمد صدوقي يزدي آموخت. مدتی هم از درس سید رضا بهاءالديني بهره برد و در درس مکاسب و کفایه از شاگردان محمدعلي كرماني بود. سپس در درس سطح آیات سید محمد محقق داماد (برزویی، 331) و درس کفایه و مکاسب روحالله کمالوند شرکت کرد (سیفزاده، 744). سپس از درس¬های خارج فقه و اصول آیات سید محمد حجت کوهکمری، سید صدرالدین صدر و سید محمدتقی خوانساری هم استفاده کرد («پرونده¬ای در بزرگداشت مرحوم آیت¬الله عباسعلی صادقی»، ۳) و با ورود آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی به قم، در درس خارج فقه و اصول ایشان حضور یافت (همان). او در مصاحبهای از حضور در درس فقه امام خمینی سخن گفته و تأکید کرده است: «بیشتر درسهایم را نزد امام خواندهام» (همان) و با استناد به این گزارش میتوان گفت که احتمالاً بخشی از درسهای سطح عالی را پیش امام خمینی خوانده است؛ ازجمله درس سطح رسایل (برائت). همچنین در درس اخلاق امام خمینی در مدرسه فیضیه حضور مییافت («سالگرد ورود آیتالله...»، 17)، اما درباره حضور او در درس خارج فقه یا اصول امام خمینی گزارش دقیقی وجود ندارد و از فحوای کلام او میتوان استنباط کرد که از شاگردان درس خارج فقه امام خمینی نیز بوده است (سیفزاده، 744). میتوان احتمال داد که از اواخر دهه 1320 تا سال 1338 ش (عزیمت عباسعلی صادقی به خرمآباد) در آن درس که در مسجد محمدیه و سپس سلماسی قم برگزار میشد شرکت میکرده است. | صادقی قهاره در مصاحبه با سیفزاده، یک بار از حضور در قم در سال 1313 ش و پس از دو سال تحصیل در اصفهان و دو سال پیش از رحلت آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی (سیفزاده، 725) و در جایی دیگر در همان مصاحبه، از عزیمت به قم در سال 1318 ش سخن گفته است (همان، 740). به نظر میرسد قول اخیر به واقعیت نزدیکتر است. او در مدرسه فیضیه با مرتضی مطهری همحجره شد (همان، 726). در حوزه علمیه آن شهر، شرح لمعه را نزد شيخ محمد صدوقي يزدي آموخت. مدتی هم از درس سید رضا بهاءالديني بهره برد و در درس مکاسب و کفایه از شاگردان محمدعلي كرماني بود. سپس در درس سطح آیات سید محمد محقق داماد (برزویی، 331) و درس کفایه و مکاسب روحالله کمالوند شرکت کرد (سیفزاده، 744). سپس از درس¬های خارج فقه و اصول آیات سید محمد حجت کوهکمری، سید صدرالدین صدر و سید محمدتقی خوانساری هم استفاده کرد («پرونده¬ای در بزرگداشت مرحوم آیت¬الله عباسعلی صادقی»، ۳) و با ورود آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی به قم، در درس خارج فقه و اصول ایشان حضور یافت (همان). او در مصاحبهای از حضور در درس فقه امام خمینی سخن گفته و تأکید کرده است: «بیشتر درسهایم را نزد امام خواندهام» (همان) و با استناد به این گزارش میتوان گفت که احتمالاً بخشی از درسهای سطح عالی را پیش امام خمینی خوانده است؛ ازجمله درس سطح رسایل (برائت). همچنین در درس اخلاق امام خمینی در مدرسه فیضیه حضور مییافت («سالگرد ورود آیتالله...»، 17)، اما درباره حضور او در درس خارج فقه یا اصول امام خمینی گزارش دقیقی وجود ندارد و از فحوای کلام او میتوان استنباط کرد که از شاگردان درس خارج فقه امام خمینی نیز بوده است (سیفزاده، 744). میتوان احتمال داد که از اواخر دهه 1320 تا سال 1338 ش (عزیمت عباسعلی صادقی به خرمآباد) در آن درس که در مسجد محمدیه و سپس سلماسی قم برگزار میشد شرکت میکرده است. | ||
صادقی همزمان با تحصیل دروس خارج فقه، به تدریس ادبیات عرب، مکاسب و کفایه در حوزه علمیه قم نیز میپرداخت (برزویی، 332) و از مدرسان آن حوزه به شمار میرفت. سپس در سال 1338 ش به دعوت روحالله کمالوند، بنیانگذار مدرسه کمالیه در خرمآباد، راهی آن شهر شد (همان) و به تدریس در آن مدرسه علمیه ادامه داد و در جلب و جذب طلاب علوم حوزوی به آن مدرسه نقش داشت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 23، 247). او همزمان نماز جماعت را در مسجد حاج رمضان آن شهر اقامه میکرد (همان، 285). صادقی قهاره در سال 1341 ش و در جریان مبارزه علما و مراجع علیه تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی، همراه با سید جواد الیاسی و به نمایندگی از مدرسان و محصلان مدرسه علمیه کمالیه، با ارسال تلگرافی به آیتالله سید محمدرضا موسوی گلپایگانی، امام خمینی و سید کاظم شریعتمداری، پشتیبانی طلاب علوم حوزوی و مبلغان را از تلاشهای آنان، در هر مرحله و تا حصول نتیجه اعلام کردند (اسناد انقلاب اسلامي، ج 3، 57). وی در جریان اجرای طرح سربازگیری طلاب (در اردیبهشت 1342)، از سوی کمالوند به قم رفت تا نظر امام خمینی را درباره نحوه مبارزه با آن جویا شود. او دراینباره با امام خمینی و آیتالله سید محمدرضا موسوی گلپایگانی دیدار کرد و در آنجا شاهد دیدار آیتالله گلپایگانی با سید محسن صدر (صدرالاشراف) و موضعگیری ایشان درباره طرح فوق بود (سیفزاده، 733). او به سبب تداوم اینگونه مبارزات در سال 1342 ش توسط ساواک دستگیر و زندانی شد (ياران امام به...، کتاب 23، 247). او پس از تبعيد امام خميني به ترکیه، همراه با جمعی از روحانیان خرمآباد، نامهای را به مراجع تقلید ارسال کردند و تأسف و تأثر شدید اهالی لرستان را از «توقیف و تبعید آیتاللهالعظمی آقای حاجآقا روحالله خمینی» ابراز نمودند و خطاب به مراجع تقلید اعلام کردند «هرگونه اقدامی که از طرف حوزه علمیه خرمآباد برای دفع اهانت از محضر مقدس آیتالله خمینی ضرورت دارد و لازم است، ابلاغ فرمایید» (اسناد انقلاب اسلامي، ج 3، 123). | |||
وی پس از درگذشت کمالوند، در شمار مدرسان عالی حوزه علمیه کمالیه قرار گرفت. او همواره با قم ارتباط داشت و در تهیه و توزیع اعلامیههای امام خمینی در خرمآباد فعال بود (سیفزاده، 734). بر اساس گزارشهای ساواک، صادقی قهاره در سالهای 1345-1347 ش، به همکاری با سید فخرالدین رحیمی، از روحانیان مبارز خرمآباد میپرداخت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 23، 316-317). او در سال 1352 ش در عزیمت سید اسدالله مدنی به خرمآباد نقش داشت (برزویی، 332؛ سیفزاده، 736). در خرداد 1354 و پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه قم، با حضور در خانه سید اسدالله مدنی، به رایزنی درباره نحوه واکنش به آن واقعه پرداختند و پس از مشورت با سید عیسی جزایری، فردی را برای اطلاع از ماجرا به قم اعزام کنند (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 4، 333). او در آبان 1354 و پس از تبعید سید اسدالله مدنی به شهر نورآباد ممسنی، همراه با تنی چند از عالمان خرمآباد، راهی آن شهر شد (همان، 459)، ولی ساواک از دیدار آنان با آیتالله مدنی جلوگیری کرد (همان 463). همچنین در همان سال، همراه با برخی از روحانیان خرمآباد، راهی برازجان شد و با سید محمد صالح طاهری خرمآبادی، روحانی خرمآبادی تبعیدی در آن شهر دیدار کرد (همان، کتاب 23، 373). بر اساس گزارش ساواک، او در همان سال در مکالمهای با یکی از فعالان سیاسی در شهر آباده (در استان فارس)، اظهار کرده بود: «هر عالمی که به شاه و خاندان او دعا کند، نماز جماعت پشت سر آن عالم حرام است حتی اگر دفتر ازدواج و طلاق هم داشته باشد، نماز جماعت پشت سر او جایز نیست. سپس شخص مذکور اظهار داشته بود خدا نابود کند پهلوی و خاندانش را» (همان، 366). این گزارش نشان از مبارزات سیاسی صادقی علیه حکومت پهلوی دارد. او در سال 1356 ش همراه با جمعی از روحانیان خرمآباد، در جلسات روحانیان خرمآبادی با عنوان انصارالحجت شرکت میکرد. یکی از مهمترین تصمیمات آنان، دریافت کمکهای مردمی و واریز آن به صندوقی بهمنظور کمک به افراد نیازمند بود (همان، 383). | وی پس از درگذشت کمالوند، در شمار مدرسان عالی حوزه علمیه کمالیه قرار گرفت. او همواره با قم ارتباط داشت و در تهیه و توزیع اعلامیههای امام خمینی در خرمآباد فعال بود (سیفزاده، 734). بر اساس گزارشهای ساواک، صادقی قهاره در سالهای 1345-1347 ش، به همکاری با سید فخرالدین رحیمی، از روحانیان مبارز خرمآباد میپرداخت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 23، 316-317). او در سال 1352 ش در عزیمت سید اسدالله مدنی به خرمآباد نقش داشت (برزویی، 332؛ سیفزاده، 736). در خرداد 1354 و پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه قم، با حضور در خانه سید اسدالله مدنی، به رایزنی درباره نحوه واکنش به آن واقعه پرداختند و پس از مشورت با سید عیسی جزایری، فردی را برای اطلاع از ماجرا به قم اعزام کنند (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 4، 333). او در آبان 1354 و پس از تبعید سید اسدالله مدنی به شهر نورآباد ممسنی، همراه با تنی چند از عالمان خرمآباد، راهی آن شهر شد (همان، 459)، ولی ساواک از دیدار آنان با آیتالله مدنی جلوگیری کرد (همان 463). همچنین در همان سال، همراه با برخی از روحانیان خرمآباد، راهی برازجان شد و با سید محمد صالح طاهری خرمآبادی، روحانی خرمآبادی تبعیدی در آن شهر دیدار کرد (همان، کتاب 23، 373). بر اساس گزارش ساواک، او در همان سال در مکالمهای با یکی از فعالان سیاسی در شهر آباده (در استان فارس)، اظهار کرده بود: «هر عالمی که به شاه و خاندان او دعا کند، نماز جماعت پشت سر آن عالم حرام است حتی اگر دفتر ازدواج و طلاق هم داشته باشد، نماز جماعت پشت سر او جایز نیست. سپس شخص مذکور اظهار داشته بود خدا نابود کند پهلوی و خاندانش را» (همان، 366). این گزارش نشان از مبارزات سیاسی صادقی علیه حکومت پهلوی دارد. او در سال 1356 ش همراه با جمعی از روحانیان خرمآباد، در جلسات روحانیان خرمآبادی با عنوان انصارالحجت شرکت میکرد. یکی از مهمترین تصمیمات آنان، دریافت کمکهای مردمی و واریز آن به صندوقی بهمنظور کمک به افراد نیازمند بود (همان، 383). | ||
صادقی پس از درگذشت مشکوک سید مصطفي خميني، در 6 آبان 1356 همراه با جمعی از روحانيان خرمآباد مجلس ختمي به آن مناسبت در حوزه علميه كماليه آن شهر برگزار كرد (آیتالله سید مصطفي...، 458؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 23، 387). پس از چاپ مقاله احمد رشيدي مطلق عليه امام خميني در روزنامه اطلاعات هم همراه با جمعی از روحانیان خرمآباد در اعتراض به آن اهانت، از اقامه نماز جماعت خودداری کرد و سپس همراه با سید نورالدین رحیمی و سید احمد طاهری، نامهای را به مراجع تقلید ارسال و تنفر و انزجار خود را از آن اقدام اعلام کردند. پس از آن، آیتالله مرعشی نجفی با ارسال نامهای خطاب به آنان، از آنان تقدیر کرد (همان، 389-390). او در 20 مرداد 1357 و پس از دستگیری شیخ محمد آل اسحاق، یکی از سخنرانان مساجد خرمآباد، همراه با جمعی از روحانیان خرمآباد، در مسجد علوی آن شهر دست به تحصن زدند و خواستار آزادی آل اسحاق و تعقیب قانونی رئیس شهربانی خرمآباد شدند (آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، 479). در پی این اقدام، همراه با چهار تن دیگر از روحانیان خرمآباد بهعنوان عناصر مؤثر درجه یک در تحریک مردم (سیر مبارزات یاران...، ج 8، 86) و به اتهام ايراد سخنان خلاف مصالح مملكت و تحريك و تشويق مردم به ايجاد آشوب و بلوا در خرمآباد توسط مأموران دولتی دستگیر و به تهران انتقال داده شد و در زندان كميته مشترك ضدخرابكاري زندانی گردید (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 23، 464-463). پس از آن جمعی از مردم خرمآباد در تظاهراتی در 23 مرداد 1357 که به درگیری مردم با مأموران حکومتی انجامید، خواستار آزادی روحانیان دستگیرشده ازجمله عباسعلی صادقی شدند (همان، 397-398). شیخ محمد صدوقی یزدی هم در اعلامیهای درباره کشتار مردم در لرستان، از دستگیری روحانیان خرمآباد با عنوان نمونههایی از رویکرد دولت نسبت به روحانیت نام برد و آن را تقبیح کرد (سیر مبارزات یاران...، ج 12، 273-274). صادقی قهاره پس از مدتی حبس در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری، به مدت نوزده روز تحت بازجویی قرار گرفت و سپس به زندان قصر انتقال یافت و در آنجا با محمدعلی رجایی همسلول بود (سیفزاده، 735-736). ساواک در گزارشی درباره عباسعلی صادقی، آزادی او را به مصلحت ندانست (سیر مبارزات یاران...، ج 14، 263)، ولی او پس از دو ماه حبس آزاد شد (سیفزاده، 735-736) و در 5 آبان همان سال، در بازگشت به خرمآباد مورد استقبال مردم قرار گرفت (دالوند، 231). | صادقی پس از درگذشت مشکوک سید مصطفي خميني، در 6 آبان 1356 همراه با جمعی از روحانيان خرمآباد مجلس ختمي به آن مناسبت در حوزه علميه كماليه آن شهر برگزار كرد (آیتالله سید مصطفي...، 458؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 23، 387). پس از چاپ مقاله احمد رشيدي مطلق عليه امام خميني در روزنامه اطلاعات هم همراه با جمعی از روحانیان خرمآباد در اعتراض به آن اهانت، از اقامه نماز جماعت خودداری کرد و سپس همراه با سید نورالدین رحیمی و سید احمد طاهری، نامهای را به مراجع تقلید ارسال و تنفر و انزجار خود را از آن اقدام اعلام کردند. پس از آن، آیتالله مرعشی نجفی با ارسال نامهای خطاب به آنان، از آنان تقدیر کرد (همان، 389-390). او در 20 مرداد 1357 و پس از دستگیری شیخ محمد آل اسحاق، یکی از سخنرانان مساجد خرمآباد، همراه با جمعی از روحانیان خرمآباد، در مسجد علوی آن شهر دست به تحصن زدند و خواستار آزادی آل اسحاق و تعقیب قانونی رئیس شهربانی خرمآباد شدند (آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، 479). در پی این اقدام، همراه با چهار تن دیگر از روحانیان خرمآباد بهعنوان عناصر مؤثر درجه یک در تحریک مردم (سیر مبارزات یاران...، ج 8، 86) و به اتهام ايراد سخنان خلاف مصالح مملكت و تحريك و تشويق مردم به ايجاد آشوب و بلوا در خرمآباد توسط مأموران دولتی دستگیر و به تهران انتقال داده شد و در زندان كميته مشترك ضدخرابكاري زندانی گردید (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 23، 464-463). پس از آن جمعی از مردم خرمآباد در تظاهراتی در 23 مرداد 1357 که به درگیری مردم با مأموران حکومتی انجامید، خواستار آزادی روحانیان دستگیرشده ازجمله عباسعلی صادقی شدند (همان، 397-398). شیخ محمد صدوقی یزدی هم در اعلامیهای درباره کشتار مردم در لرستان، از دستگیری روحانیان خرمآباد با عنوان نمونههایی از رویکرد دولت نسبت به روحانیت نام برد و آن را تقبیح کرد (سیر مبارزات یاران...، ج 12، 273-274). صادقی قهاره پس از مدتی حبس در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری، به مدت نوزده روز تحت بازجویی قرار گرفت و سپس به زندان قصر انتقال یافت و در آنجا با محمدعلی رجایی همسلول بود (سیفزاده، 735-736). ساواک در گزارشی درباره عباسعلی صادقی، آزادی او را به مصلحت ندانست (سیر مبارزات یاران...، ج 14، 263)، ولی او پس از دو ماه حبس آزاد شد (سیفزاده، 735-736) و در 5 آبان همان سال، در بازگشت به خرمآباد مورد استقبال مردم قرار گرفت (دالوند، 231). |
نسخهٔ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۵۴
صادقی قهاره، عباسعلی؛ از شاگردان درس اخلاق و سطح امام خمینی. عباسعلی صادقی قهاره در سال 1304 ش در روستای قهاره در اردستان اصفهان متولد شد (سیفزاده، 721-723؛ برزویی، 331). جد پدری او شیخ ابوالقاسم محمدی معروف به ملا قاسم و جد مادریاش ملا ابراهیم هر دو در سلک روحانیت بودند (سیفزاده، 721). او خواندن و نوشتن را در مکتبخانه ملا حسین در قهاره آموخت. آنگاه به فراگیری دروس حوزوی نزد پدربزرگش شیخ ابوالقاسم محمدی پرداخت و کتاب امثله و شرح امثله و جامعالمقدمات را نزد او فراگرفت (همان، 722). وی در یازدهسالگی راهی اصفهان شد (برزویی، 331) و در مدرسه جده بزرگ آن شهر مقدمات و بخشی از دروس سطح را زیر نظر شیخ محمدحسن عالم نجفآبادی خواند (سیفزاده، 724). سپس براثر فشار حکومت رضاشاهی بر حوزههای علمیه، مجبور به ترک اصفهان شد و این بار به روستای حبیبآباد (در نزدیکی اصفهان) رفت و بخش دیگری از دروس حوزوی را در آنجا و پیش شيخ عباسعلي اديب حبيبآبادي خواند (برزویی، 331). او سپس راهی قم شد. صادقی قهاره در مصاحبه با سیفزاده، یک بار از حضور در قم در سال 1313 ش و پس از دو سال تحصیل در اصفهان و دو سال پیش از رحلت آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی (سیفزاده، 725) و در جایی دیگر در همان مصاحبه، از عزیمت به قم در سال 1318 ش سخن گفته است (همان، 740). به نظر میرسد قول اخیر به واقعیت نزدیکتر است. او در مدرسه فیضیه با مرتضی مطهری همحجره شد (همان، 726). در حوزه علمیه آن شهر، شرح لمعه را نزد شيخ محمد صدوقي يزدي آموخت. مدتی هم از درس سید رضا بهاءالديني بهره برد و در درس مکاسب و کفایه از شاگردان محمدعلي كرماني بود. سپس در درس سطح آیات سید محمد محقق داماد (برزویی، 331) و درس کفایه و مکاسب روحالله کمالوند شرکت کرد (سیفزاده، 744). سپس از درس¬های خارج فقه و اصول آیات سید محمد حجت کوهکمری، سید صدرالدین صدر و سید محمدتقی خوانساری هم استفاده کرد («پرونده¬ای در بزرگداشت مرحوم آیت¬الله عباسعلی صادقی»، ۳) و با ورود آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی به قم، در درس خارج فقه و اصول ایشان حضور یافت (همان). او در مصاحبهای از حضور در درس فقه امام خمینی سخن گفته و تأکید کرده است: «بیشتر درسهایم را نزد امام خواندهام» (همان) و با استناد به این گزارش میتوان گفت که احتمالاً بخشی از درسهای سطح عالی را پیش امام خمینی خوانده است؛ ازجمله درس سطح رسایل (برائت). همچنین در درس اخلاق امام خمینی در مدرسه فیضیه حضور مییافت («سالگرد ورود آیتالله...»، 17)، اما درباره حضور او در درس خارج فقه یا اصول امام خمینی گزارش دقیقی وجود ندارد و از فحوای کلام او میتوان استنباط کرد که از شاگردان درس خارج فقه امام خمینی نیز بوده است (سیفزاده، 744). میتوان احتمال داد که از اواخر دهه 1320 تا سال 1338 ش (عزیمت عباسعلی صادقی به خرمآباد) در آن درس که در مسجد محمدیه و سپس سلماسی قم برگزار میشد شرکت میکرده است.
صادقی همزمان با تحصیل دروس خارج فقه، به تدریس ادبیات عرب، مکاسب و کفایه در حوزه علمیه قم نیز میپرداخت (برزویی، 332) و از مدرسان آن حوزه به شمار میرفت. سپس در سال 1338 ش به دعوت روحالله کمالوند، بنیانگذار مدرسه کمالیه در خرمآباد، راهی آن شهر شد (همان) و به تدریس در آن مدرسه علمیه ادامه داد و در جلب و جذب طلاب علوم حوزوی به آن مدرسه نقش داشت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 23، 247). او همزمان نماز جماعت را در مسجد حاج رمضان آن شهر اقامه میکرد (همان، 285). صادقی قهاره در سال 1341 ش و در جریان مبارزه علما و مراجع علیه تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی، همراه با سید جواد الیاسی و به نمایندگی از مدرسان و محصلان مدرسه علمیه کمالیه، با ارسال تلگرافی به آیتالله سید محمدرضا موسوی گلپایگانی، امام خمینی و سید کاظم شریعتمداری، پشتیبانی طلاب علوم حوزوی و مبلغان را از تلاشهای آنان، در هر مرحله و تا حصول نتیجه اعلام کردند (اسناد انقلاب اسلامي، ج 3، 57). وی در جریان اجرای طرح سربازگیری طلاب (در اردیبهشت 1342)، از سوی کمالوند به قم رفت تا نظر امام خمینی را درباره نحوه مبارزه با آن جویا شود. او دراینباره با امام خمینی و آیتالله سید محمدرضا موسوی گلپایگانی دیدار کرد و در آنجا شاهد دیدار آیتالله گلپایگانی با سید محسن صدر (صدرالاشراف) و موضعگیری ایشان درباره طرح فوق بود (سیفزاده، 733). او به سبب تداوم اینگونه مبارزات در سال 1342 ش توسط ساواک دستگیر و زندانی شد (ياران امام به...، کتاب 23، 247). او پس از تبعيد امام خميني به ترکیه، همراه با جمعی از روحانیان خرمآباد، نامهای را به مراجع تقلید ارسال کردند و تأسف و تأثر شدید اهالی لرستان را از «توقیف و تبعید آیتاللهالعظمی آقای حاجآقا روحالله خمینی» ابراز نمودند و خطاب به مراجع تقلید اعلام کردند «هرگونه اقدامی که از طرف حوزه علمیه خرمآباد برای دفع اهانت از محضر مقدس آیتالله خمینی ضرورت دارد و لازم است، ابلاغ فرمایید» (اسناد انقلاب اسلامي، ج 3، 123).
وی پس از درگذشت کمالوند، در شمار مدرسان عالی حوزه علمیه کمالیه قرار گرفت. او همواره با قم ارتباط داشت و در تهیه و توزیع اعلامیههای امام خمینی در خرمآباد فعال بود (سیفزاده، 734). بر اساس گزارشهای ساواک، صادقی قهاره در سالهای 1345-1347 ش، به همکاری با سید فخرالدین رحیمی، از روحانیان مبارز خرمآباد میپرداخت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 23، 316-317). او در سال 1352 ش در عزیمت سید اسدالله مدنی به خرمآباد نقش داشت (برزویی، 332؛ سیفزاده، 736). در خرداد 1354 و پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه قم، با حضور در خانه سید اسدالله مدنی، به رایزنی درباره نحوه واکنش به آن واقعه پرداختند و پس از مشورت با سید عیسی جزایری، فردی را برای اطلاع از ماجرا به قم اعزام کنند (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 4، 333). او در آبان 1354 و پس از تبعید سید اسدالله مدنی به شهر نورآباد ممسنی، همراه با تنی چند از عالمان خرمآباد، راهی آن شهر شد (همان، 459)، ولی ساواک از دیدار آنان با آیتالله مدنی جلوگیری کرد (همان 463). همچنین در همان سال، همراه با برخی از روحانیان خرمآباد، راهی برازجان شد و با سید محمد صالح طاهری خرمآبادی، روحانی خرمآبادی تبعیدی در آن شهر دیدار کرد (همان، کتاب 23، 373). بر اساس گزارش ساواک، او در همان سال در مکالمهای با یکی از فعالان سیاسی در شهر آباده (در استان فارس)، اظهار کرده بود: «هر عالمی که به شاه و خاندان او دعا کند، نماز جماعت پشت سر آن عالم حرام است حتی اگر دفتر ازدواج و طلاق هم داشته باشد، نماز جماعت پشت سر او جایز نیست. سپس شخص مذکور اظهار داشته بود خدا نابود کند پهلوی و خاندانش را» (همان، 366). این گزارش نشان از مبارزات سیاسی صادقی علیه حکومت پهلوی دارد. او در سال 1356 ش همراه با جمعی از روحانیان خرمآباد، در جلسات روحانیان خرمآبادی با عنوان انصارالحجت شرکت میکرد. یکی از مهمترین تصمیمات آنان، دریافت کمکهای مردمی و واریز آن به صندوقی بهمنظور کمک به افراد نیازمند بود (همان، 383). صادقی پس از درگذشت مشکوک سید مصطفي خميني، در 6 آبان 1356 همراه با جمعی از روحانيان خرمآباد مجلس ختمي به آن مناسبت در حوزه علميه كماليه آن شهر برگزار كرد (آیتالله سید مصطفي...، 458؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 23، 387). پس از چاپ مقاله احمد رشيدي مطلق عليه امام خميني در روزنامه اطلاعات هم همراه با جمعی از روحانیان خرمآباد در اعتراض به آن اهانت، از اقامه نماز جماعت خودداری کرد و سپس همراه با سید نورالدین رحیمی و سید احمد طاهری، نامهای را به مراجع تقلید ارسال و تنفر و انزجار خود را از آن اقدام اعلام کردند. پس از آن، آیتالله مرعشی نجفی با ارسال نامهای خطاب به آنان، از آنان تقدیر کرد (همان، 389-390). او در 20 مرداد 1357 و پس از دستگیری شیخ محمد آل اسحاق، یکی از سخنرانان مساجد خرمآباد، همراه با جمعی از روحانیان خرمآباد، در مسجد علوی آن شهر دست به تحصن زدند و خواستار آزادی آل اسحاق و تعقیب قانونی رئیس شهربانی خرمآباد شدند (آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، 479). در پی این اقدام، همراه با چهار تن دیگر از روحانیان خرمآباد بهعنوان عناصر مؤثر درجه یک در تحریک مردم (سیر مبارزات یاران...، ج 8، 86) و به اتهام ايراد سخنان خلاف مصالح مملكت و تحريك و تشويق مردم به ايجاد آشوب و بلوا در خرمآباد توسط مأموران دولتی دستگیر و به تهران انتقال داده شد و در زندان كميته مشترك ضدخرابكاري زندانی گردید (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 23، 464-463). پس از آن جمعی از مردم خرمآباد در تظاهراتی در 23 مرداد 1357 که به درگیری مردم با مأموران حکومتی انجامید، خواستار آزادی روحانیان دستگیرشده ازجمله عباسعلی صادقی شدند (همان، 397-398). شیخ محمد صدوقی یزدی هم در اعلامیهای درباره کشتار مردم در لرستان، از دستگیری روحانیان خرمآباد با عنوان نمونههایی از رویکرد دولت نسبت به روحانیت نام برد و آن را تقبیح کرد (سیر مبارزات یاران...، ج 12، 273-274). صادقی قهاره پس از مدتی حبس در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری، به مدت نوزده روز تحت بازجویی قرار گرفت و سپس به زندان قصر انتقال یافت و در آنجا با محمدعلی رجایی همسلول بود (سیفزاده، 735-736). ساواک در گزارشی درباره عباسعلی صادقی، آزادی او را به مصلحت ندانست (سیر مبارزات یاران...، ج 14، 263)، ولی او پس از دو ماه حبس آزاد شد (سیفزاده، 735-736) و در 5 آبان همان سال، در بازگشت به خرمآباد مورد استقبال مردم قرار گرفت (دالوند، 231). او در آذر 1357 ش (مصادف با ماه محرم) در برگزاری تظاهرات و راهپیماییهای اعتراضی مردم خرمآباد علیه حکومت پهلوی نقش داشت (همان، 285). صادقی پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به تدریس خارج فقه و اصول در خرمآباد ادامه داد. همزمان در نهادهای مختلف به فعالیتهای اجرایی ـ اداری میپرداخت و مدتی سرپرستی كميتههاي انقلاب اسلامي خرمآباد را بر عهده داشت. در آن سمت به خوزستان رفت و در مقابله با غائله خلق عرب حضور داشت (سیفزاده، 748-752). آنگاه به دستگاه قضایی رفت و بهعنوان حاکم شرع در خرمآباد مشغول فعالیت شد (همان، 748). سپس به ریاست دادگاه انقلاب اسلامی آن شهر منصوب شد و سه سال در آن سمت بود (برزویی، 332). سپس ریاست جمعیت هلال احمر خرمآباد را بر عهده گرفت. در کنار آن، بهعنوان امام جمعه موقت آن شهر، نماز جمعه را در خرمآباد اقامه میکرد و بیستوهشت سال در آن سمت بود (سیفزاده، 747-748). صادقی سپس سرپرستی و اداره حوزه علمیه کمالیه را بر عهده گرفت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 23، 247) و بالغ بر نیم قرن به تدریس در آنجا ادامه داد. یکی از فرزندان او به نام احمد صادقی که دانشجوی رشته پزشکی بود، در جبهههای جنگ به شهادت رسید (آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، 481). عباسعلی صادقی در ۱۲ آذر ۱۴۰۰ از دنیا رفت و پیکرش پس از تشییع در خرمآباد به قم انتقال یافت و پس از اقامه نماز توسط آیت¬الله جعفر سبحانی در حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد (انصاری، ۳۱۰). منابع: آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد (1396)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ آیتالله حاج سید مصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک (1388)، امید اسلام، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ اسناد انقلاب اسلامي (1374)، ج 3، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامي؛ انصاری، ناصرالدین (۱۴۰۰)، «درگذشتگان: آیت¬الله صادقی»، دوماهنامه آینه پژوهش، سال سیودوم، شماره ۱۹۲، بهمن و اسفند؛ برزویی، علیداد (1389)، ناموران علمی و فرهنگی معاصر استان لرستان از مشروطیت تا 1390 ش، خرمآباد، انتشارات شاپور خواست؛ «پروندهای در بزرگداشت مرحوم آیتالله عباسعلی صادقی» (۱۴۰۰)، هفتهنامه حریم، شماره ۴۸۹، شنبه ۳۰ بهمن؛ دالوند، حميدرضا، انقلاب اسلامي در لرستان (1385)، ج 2، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامي؛ «سالگرد ورود آیتاللهالعظمی بروجردی به قم در گفتگو با آیتالله شیخ عباسعلی صادقی خرمآبادی: عامل رونق حوزه علمیه قم» (1392)، هفتهنامه حریم امام، شماره 98، 5 دی؛ سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (1393)، ج 8 و 12 و 14، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ سیفزاده، محمد (1390)، علما در روشنای تاریخ: خاطرات روحانیت لرستان از روزگار قاجار تا ظهور انقلاب اسلامی، خرمآباد، انتشارات سیفا؛ ياران امام به روايت اسناد ساواك: کتاب 4: شهيد آیتالله سید اسدالله مدني (1377)، تهران، مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات؛ ياران امام به روايت اسناد ساواک: کتاب 23: برادران شهيد نورالدين و فخرالدين رحيمي (1381)، تهران، مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات.