علی انتشاری نجف‌آبادی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''علی انتشاری نجف‌آبادی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.  
'''علی انتشاری نجف‌آبادی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.  


او در سال ۱۳۱۲ش در نجف‌آباد اصفهان دیده به جهان گشود. دوران ابتدایی را در نجف‌آباد گذراند. آنگاه به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و به این منظور راهی اصفهان شد و در حوزه علمیه آن شهر، مقدمات را پیش شیخ عباسعلی ادیب، حاج یحیی فقیه ایمانی، حیدرعلی صلواتی و میرزا هاشم جنتی آموخت و لمعتین را هم نزد شیخ محمدحسن عالم نجف‌آبادی خواند. انتشاری پس از مدتی به قم رفت و در حوزه علمیه آن شهر کفایتین را پیش سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی فراگرفت. در درس قوانین الاصول هم از شاگردان سیدرضا صدر بود و رسایل و مکاسب را نزد میرزاعلی مشکینی خواند. همچنین بخشی از مکاسب، شرح منظومه ملاهادی سبزواری و بحث نفس اسفار اربعه را هم پیش حسینعلی منتظری خواند و هم‌زمان در درس تفسیر قرآن علامه سیدمحمدحسین طباطبایی شرکت می‌کرد. آنگاه به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و مدت ۵ سال در درس خارج فقه آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد. هشت سال نیز در درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی حضور یافت.<ref>انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله انتشاری نجف‌آبادی»، ص۱۵۸.</ref>
او در سال ۱۳۱۲ش در نجف‌آباد اصفهان دیده به جهان گشود. دوران ابتدایی را در نجف‌آباد گذراند. آنگاه به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و به این منظور راهی اصفهان شد و در حوزه علمیه آن شهر، مقدمات را پیش شیخ عباسعلی ادیب، حاج یحیی فقیه ایمانی، حیدرعلی صلواتی و میرزا هاشم جنتی آموخت و لمعتین را هم نزد شیخ محمدحسن عالم نجف‌آبادی خواند. انتشاری پس از مدتی به قم رفت و در حوزه علمیه آن شهر کفایتین را پیش سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی فراگرفت. در درس قوانین الاصول هم از شاگردان سیدرضا صدر بود و رسایل و مکاسب را نزد میرزاعلی مشکینی خواند. همچنین بخشی از مکاسب، شرح منظومه ملاهادی سبزواری و بحث نفس اسفار اربعه را هم پیش حسینعلی منتظری خواند و هم‌زمان در درس تفسیر قرآن علامه سیدمحمدحسین طباطبایی شرکت می‌کرد. آنگاه به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و مدت ۵ سال در درس خارج فقه آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد. هشت سال نیز در درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی حضور یافت.<ref>انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله انتشاری نجف‌آبادی»، ص۱۵۸.</ref>


وی درباره حضور در درس امام‌خمینی می‌گوید:  
وی درباره حضور در درس امام‌خمینی می‌گوید:  
«حضرت امام به نظرات آیت‌الله نائینی اهمیت می‌داد. گاهی از شاگردان حوزه نجف به‎‏ امام ایراد می‌گرفتند که چرا شما حرف ایشان را که از حوزه نجف است رد می‌کنید. امام‎‏ می‌فرمودند: «اشخاص بزرگ از نظر ما قابل احترام هستند، هر که می‌خواهد باشد، ولی‎‏ عظمت آنها سبب نمی‌شود که ما فکر و نظر خودمان را راجع به آراء آنها بیان نکنیم».‎‏ حتی یک‌مرتبه حضرت امام هنگامی‌که بحثی در موضوع «نوع صور» که در اول کفایه‎‏ است داشتند، با توجه به نظر آیت‌الله بروجردی که ایشان در علم اصول به قول ما‎‏ «الحجة فی الفقه» یک چنین مطلبی داشتند، حضرت امام آن را با یک بحث مفصلی رد‎‏ کردند. البته اشاره کردند که یکی از بزرگان گفته است. بعضی از شاگردها فهمیدند که‎‏ منظور آقای بروجردی می‌باشد. در صورتی که آن موقع امام یک مدرس بزرگ بودند و‎‏ آیت‌الله بروجردی تنها مرجع بزرگ شیعه به حساب می‌آمدند». او درباره برخورد ایشان با اشکال‌های طلاب می‌گوید: «بارزترین شاگردان امام حضرت آیت‌الله فاضل، آیت‌الله ابطحی، آیت‌الله خزعلی‎‏ بودند که ایشان درس را عربی می‌نوشتند. امام شاگرد ترک‌زبانی به نام‎‏ آقا میرزا حسین داشتند. گاهی ایشان اشکال‌های بجایی می‌گرفت. به دلیل اینکه‎‏ همیشه مطالعه داشتند و سؤالات خوبی می‌کردند، امام با دقت به سؤال گوش‎‏ می‌دادند و با گشاده‌رویی پاسخ می‌دادند. یادم هست یکی از شاگردها اشکالی از‎‏ امام گرفت. آقا فرمودند: «شما بروید مطالعه کنید و بعد بیایید اشکال بگیرید».‎‏ گفتند نه آقا مطالعه کرده‌ام. فرمودند: «پس بدتر؛ یعنی مطالعه کردید، ولی نفهمیدید».‎‏ طوری شوخی می‌کردند که شاگرد ناراحت نشود».<ref>سلسله موی دوست، ص۳۵-۳۶.</ref>
«حضرت امام به نظرات آیت‌الله نائینی اهمیت می‌داد. گاهی از شاگردان حوزه نجف به‎‏ امام ایراد می‌گرفتند که چرا شما حرف ایشان را که از حوزه نجف است رد می‌کنید. امام‎‏ می‌فرمودند: «اشخاص بزرگ از نظر ما قابل احترام هستند، هر که می‌خواهد باشد، ولی‎‏ عظمت آنها سبب نمی‌شود که ما فکر و نظر خودمان را راجع به آراء آنها بیان نکنیم».‎‏ حتی یک‌مرتبه حضرت امام هنگامی‌که بحثی در موضوع «نوع صور» که در اول کفایه‎‏ است داشتند، با توجه به نظر آیت‌الله بروجردی که ایشان در علم اصول به قول ما‎‏ «الحجة فی الفقه» یک چنین مطلبی داشتند، حضرت امام آن را با یک بحث مفصلی رد‎‏ کردند. البته اشاره کردند که یکی از بزرگان گفته است. بعضی از شاگردها فهمیدند که‎‏ منظور آقای بروجردی می‌باشد. در صورتی که آن موقع امام یک مدرس بزرگ بودند و‎‏ آیت‌الله بروجردی تنها مرجع بزرگ شیعه به حساب می‌آمدند». او درباره برخورد ایشان با اشکال‌های طلاب می‌گوید: «بارزترین شاگردان امام حضرت آیت‌الله فاضل، آیت‌الله ابطحی، آیت‌الله خزعلی‎‏ بودند که ایشان درس را عربی می‌نوشتند. امام شاگرد ترک‌زبانی به نام‎‏ آقا میرزا حسین داشتند. گاهی ایشان اشکال‌های بجایی می‌گرفت. به دلیل اینکه‎‏ همیشه مطالعه داشتند و سؤالات خوبی می‌کردند، امام با دقت به سؤال گوش‎‏ می‌دادند و با گشاده‌رویی پاسخ می‌دادند. یادم هست یکی از شاگردها اشکالی از‎‏ امام گرفت. آقا فرمودند: «شما بروید مطالعه کنید و بعد بیایید اشکال بگیرید».‎‏ گفتند نه آقا مطالعه کرده‌ام. فرمودند: «پس بدتر؛ یعنی مطالعه کردید، ولی نفهمیدید».‎‏ طوری شوخی می‌کردند که شاگرد ناراحت نشود».<ref>سلسله موی دوست، ص۳۵-۳۶.</ref>


او در ۸ مهر ۱۳۴۲ همراه با جمعی از محصلان دروس حوزوی در حوزه علمیه قم، در نامه‌ای به دولت (حسنعلی منصور)، خواستار آزادی امام‌خمینی از حصر و بازگشت ایشان به قم شدند <ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۰۶</ref>. او در ۱۳۴۳ ش با دستور امام‌خمینی به تهران رفت و به اقامه نماز جماعت و تبلیغ و تبیین احکام دین در مسجد کمیل در منطقه نارمک آن شهر پرداخت <ref>انصاری، ۱۵۸</ref>. در تهران نیز همراه با روحانیان مبارزه به فعالیت‌های سیاسی همسو با نهضت امام‌خمینی می‌پرداخت و امضای او زیر اغلب اعلامیه‌ها و بیانیه‌های روحانیان مبارز تهران به‌ویژه در سال‌های ۱۳۵۶-۱۳۵۷ دیده می‌شود.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۴ ـ ۱۹۲، ۲۰۳ ـ ۲۰۱، ۲۲۳، ۲۳۱، ۳۴ ـ ۲۳۳، ۳۷ ـ ۲۳۶، ۲۵۲، ۸۳ ـ ۳۸۱، ۲۴ ـ ۳۲۳؛ همان، ص۷۱ ـ ۳۶۸، ۸۶ ـ ۳۸۵، ۳۷ ـ ۴۳۵، ۷۰ ـ ۴۶۷، ۸۶ ـ ۴۸۴، ۵۰۰ ـ ۴۹۹؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۶، ۵۲۲، ۵۳۳ و ج۷، ۴۲، ۷۴، ۱۲۱، ۱۸۲، ۲۲۰</ref>.
او در ۸ مهر ۱۳۴۲ همراه با جمعی از محصلان دروس حوزوی در حوزه علمیه قم، در نامه‌ای به دولت (حسنعلی منصور)، خواستار آزادی امام‌خمینی از حصر و بازگشت ایشان به قم شدند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۰۶</ref> او در ۱۳۴۳ ش با دستور امام‌خمینی به تهران رفت و به اقامه نماز جماعت و تبلیغ و تبیین احکام دین در مسجد کمیل در منطقه نارمک آن شهر پرداخت <ref>انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله انتشاری نجف‌آبادی»، ص۱۵۸.</ref> در تهران نیز همراه با روحانیان مبارزه به فعالیت‌های سیاسی همسو با نهضت امام‌خمینی می‌پرداخت و امضای او زیر اغلب اعلامیه‌ها و بیانیه‌های روحانیان مبارز تهران به‌ویژه در سال‌های ۱۳۵۶-۱۳۵۷ دیده می‌شود.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۴ ـ ۱۹۲، ۲۰۳ ـ ۲۰۱، ۲۲۳، ۲۳۱، ۳۴ ـ ۲۳۳، ۳۷ ـ ۲۳۶، ۲۵۲، ۸۳ ـ ۳۸۱، ۲۴ ـ ۳۲۳، ص۷۱ ـ ۳۶۸، ۸۶ ـ ۳۸۵، ۳۷ ـ ۴۳۵، ۷۰ ـ ۴۶۷، ۸۶ ـ ۴۸۴، ۵۰۰ ـ ۴۹۹؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۶، ۵۲۲، ۵۳۳ و ج۷، ۴۲، ۷۴، ۱۲۱، ۱۸۲، ۲۲۰</ref>.


انتشاری پس از پیروزی انقلاب اسلامی به اقامه نماز جماعت در مسجد کمیل ادامه داد. او در کنار اقامه نماز، به تبلیغ دین و تدریس تفسیر قرآن در مسجد فوق می‌پرداخت. از آثار او می‌توان به آفاق معرفت (درباره توحید) اشاره کرد. او در ۱۵ مرداد ۱۳۹۴ در تهران درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط سیدهاشم حمیدی، به قم منتقل و در قبرستان باغ بهشت آن شهر به خاک سپرده شد.<ref>انصاری،  «درگذشتگان: آیت‌الله انتشاری نجف‌آبادی»، ص۱۵۸.</ref>
انتشاری پس از پیروزی انقلاب اسلامی به اقامه نماز جماعت در مسجد کمیل ادامه داد. او در کنار اقامه نماز، به تبلیغ دین و تدریس تفسیر قرآن در مسجد فوق می‌پرداخت. از آثار او می‌توان به آفاق معرفت (درباره توحید) اشاره کرد. او در ۱۵ مرداد ۱۳۹۴ در تهران درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط سیدهاشم حمیدی، به قم منتقل و در قبرستان باغ بهشت آن شهر به خاک سپرده شد.<ref>انصاری،  «درگذشتگان: آیت‌الله انتشاری نجف‌آبادی»، ص۱۵۸.</ref>

نسخهٔ ‏۷ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۳۰

علی انتشاری نجف‌آبادی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.

او در سال ۱۳۱۲ش در نجف‌آباد اصفهان دیده به جهان گشود. دوران ابتدایی را در نجف‌آباد گذراند. آنگاه به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و به این منظور راهی اصفهان شد و در حوزه علمیه آن شهر، مقدمات را پیش شیخ عباسعلی ادیب، حاج یحیی فقیه ایمانی، حیدرعلی صلواتی و میرزا هاشم جنتی آموخت و لمعتین را هم نزد شیخ محمدحسن عالم نجف‌آبادی خواند. انتشاری پس از مدتی به قم رفت و در حوزه علمیه آن شهر کفایتین را پیش سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی فراگرفت. در درس قوانین الاصول هم از شاگردان سیدرضا صدر بود و رسایل و مکاسب را نزد میرزاعلی مشکینی خواند. همچنین بخشی از مکاسب، شرح منظومه ملاهادی سبزواری و بحث نفس اسفار اربعه را هم پیش حسینعلی منتظری خواند و هم‌زمان در درس تفسیر قرآن علامه سیدمحمدحسین طباطبایی شرکت می‌کرد. آنگاه به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و مدت ۵ سال در درس خارج فقه آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد. هشت سال نیز در درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی حضور یافت.[۱]

وی درباره حضور در درس امام‌خمینی می‌گوید: «حضرت امام به نظرات آیت‌الله نائینی اهمیت می‌داد. گاهی از شاگردان حوزه نجف به‎‏ امام ایراد می‌گرفتند که چرا شما حرف ایشان را که از حوزه نجف است رد می‌کنید. امام‎‏ می‌فرمودند: «اشخاص بزرگ از نظر ما قابل احترام هستند، هر که می‌خواهد باشد، ولی‎‏ عظمت آنها سبب نمی‌شود که ما فکر و نظر خودمان را راجع به آراء آنها بیان نکنیم».‎‏ حتی یک‌مرتبه حضرت امام هنگامی‌که بحثی در موضوع «نوع صور» که در اول کفایه‎‏ است داشتند، با توجه به نظر آیت‌الله بروجردی که ایشان در علم اصول به قول ما‎‏ «الحجة فی الفقه» یک چنین مطلبی داشتند، حضرت امام آن را با یک بحث مفصلی رد‎‏ کردند. البته اشاره کردند که یکی از بزرگان گفته است. بعضی از شاگردها فهمیدند که‎‏ منظور آقای بروجردی می‌باشد. در صورتی که آن موقع امام یک مدرس بزرگ بودند و‎‏ آیت‌الله بروجردی تنها مرجع بزرگ شیعه به حساب می‌آمدند». او درباره برخورد ایشان با اشکال‌های طلاب می‌گوید: «بارزترین شاگردان امام حضرت آیت‌الله فاضل، آیت‌الله ابطحی، آیت‌الله خزعلی‎‏ بودند که ایشان درس را عربی می‌نوشتند. امام شاگرد ترک‌زبانی به نام‎‏ آقا میرزا حسین داشتند. گاهی ایشان اشکال‌های بجایی می‌گرفت. به دلیل اینکه‎‏ همیشه مطالعه داشتند و سؤالات خوبی می‌کردند، امام با دقت به سؤال گوش‎‏ می‌دادند و با گشاده‌رویی پاسخ می‌دادند. یادم هست یکی از شاگردها اشکالی از‎‏ امام گرفت. آقا فرمودند: «شما بروید مطالعه کنید و بعد بیایید اشکال بگیرید».‎‏ گفتند نه آقا مطالعه کرده‌ام. فرمودند: «پس بدتر؛ یعنی مطالعه کردید، ولی نفهمیدید».‎‏ طوری شوخی می‌کردند که شاگرد ناراحت نشود».[۲]

او در ۸ مهر ۱۳۴۲ همراه با جمعی از محصلان دروس حوزوی در حوزه علمیه قم، در نامه‌ای به دولت (حسنعلی منصور)، خواستار آزادی امام‌خمینی از حصر و بازگشت ایشان به قم شدند.[۳] او در ۱۳۴۳ ش با دستور امام‌خمینی به تهران رفت و به اقامه نماز جماعت و تبلیغ و تبیین احکام دین در مسجد کمیل در منطقه نارمک آن شهر پرداخت [۴] در تهران نیز همراه با روحانیان مبارزه به فعالیت‌های سیاسی همسو با نهضت امام‌خمینی می‌پرداخت و امضای او زیر اغلب اعلامیه‌ها و بیانیه‌های روحانیان مبارز تهران به‌ویژه در سال‌های ۱۳۵۶-۱۳۵۷ دیده می‌شود.[۵].

انتشاری پس از پیروزی انقلاب اسلامی به اقامه نماز جماعت در مسجد کمیل ادامه داد. او در کنار اقامه نماز، به تبلیغ دین و تدریس تفسیر قرآن در مسجد فوق می‌پرداخت. از آثار او می‌توان به آفاق معرفت (درباره توحید) اشاره کرد. او در ۱۵ مرداد ۱۳۹۴ در تهران درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط سیدهاشم حمیدی، به قم منتقل و در قبرستان باغ بهشت آن شهر به خاک سپرده شد.[۶]

پانویس

  1. انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله انتشاری نجف‌آبادی»، ص۱۵۸.
  2. سلسله موی دوست، ص۳۵-۳۶.
  3. اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۰۶
  4. انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله انتشاری نجف‌آبادی»، ص۱۵۸.
  5. اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۴ ـ ۱۹۲، ۲۰۳ ـ ۲۰۱، ۲۲۳، ۲۳۱، ۳۴ ـ ۲۳۳، ۳۷ ـ ۲۳۶، ۲۵۲، ۸۳ ـ ۳۸۱، ۲۴ ـ ۳۲۳، ص۷۱ ـ ۳۶۸، ۸۶ ـ ۳۸۵، ۳۷ ـ ۴۳۵، ۷۰ ـ ۴۶۷، ۸۶ ـ ۴۸۴، ۵۰۰ ـ ۴۹۹؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۶، ۵۲۲، ۵۳۳ و ج۷، ۴۲، ۷۴، ۱۲۱، ۱۸۲، ۲۲۰
  6. انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله انتشاری نجف‌آبادی»، ص۱۵۸.

منابع

  • اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • انصاری، ناصرالدین (۱۳۹۵)، «درگذشتگان: آیت‌الله انتشاری نجف‌آبادی»، دوماهنامه ‌آینه پژوهش، سال بیست‌وهفتم، شماره سوم، شماره مسلسل ۱۵۹، مرداد ـ شهریور.
  • دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج ۵-۸، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.