کاربر:H.Ahmadi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۱: خط ۱:
'''محمدبن‌علی''' یا '''امام‌باقر(ع)''' امام پنجم شیعیان.
'''محمدبن‌علی''' یا '''امام‌جواد(ع)''' امام نهم شیعیان.  
==زندگی امام پنجم(ع)==
==زندگینامه امام نهم(ع)==
امام ابوجعفر، محمد‌بن‌علی، ملقب به باقر، در اول [[رجب]]<ref>طوسی، مصباح المتهجد، ۲/۸۰۱.</ref> یا سوم [[صفر]]<ref>ابن‌خلکان، وفیات الأعیان و أبناء الزمان، ۴/۱۷۴؛ مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۴۶/۲۱۲.</ref> سال ۵۷ هجری در [[مدینه]] <ref>مفید، الارشاد، ۲/۱۵۸.</ref> زاده شد. پدر ایشان [[علی‌بن‌حسین(ع)]] است و مادر ایشان فاطمه با کنیه ام‌الحسن<ref>اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ۲/۳۲۸.</ref> یا ام‌عبدالله دختر [[امام‌حسن مجتبی(ع)]]، از بانوان بافضیلت و دارای کرامت بود.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۶۹؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۷۶.</ref> امام‌باقر(ع) چهار سال از زندگی جد خود [[امام‌حسین(ع)]] را درک کرد<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۲۱۲؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۸۳.</ref> و نکته‌ای را از ایشان درباره جایگاه اصلی [[مقام ابراهیم(ع)]] در [[مسجدالحرام]] نقل کرده است<ref>کلینی، الکافی، ۴/۲۲۳.</ref> ایشان در سفر [[کربلا]] نیز با [[امام‌سجاد(ع)]] همراه بود<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۲/۳۲۰.</ref> و به برخی حوادث آن اشاره کرده است.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۲/۳۲۰؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، تاریخ طبری، ۵/۳۴۷.</ref> ایشان ۳۵ <ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۸۱</ref> یا ۳۹ سال <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۶/۲۱۲.</ref> با پدر خود زندگی کرد.<ref>ادامه مقاله.</ref>
امام ابوجعفر ثانی محمدبن‌علی(ع) ملقب به ابن‌الرضا<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۹۴؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۳۸۸.</ref> جواد و تقیّ، نهمین پیشوای معصوم شیعیان است.<ref>طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۶؛ اربلی، کشف الغمه، ۳/۱۳۵ ـ ۱۳۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱ و ۱۲ ـ ۱۳.</ref> پدر ایشان [[امام‌علی‌بن‌موسی الرضا(ع)]] است <ref>مقاله علی‌بن‌موسی، امام‌رضا(ع).</ref> و مادر ایشان به نام‌های ریحانه، سکینه <ref>طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۶.</ref>، سبیکه و خیزران خوانده شده و گفته شده وی از خاندان ماریه قبطیه از همسران پیامبر اکرم(ص) بوده‌است<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۹۲؛ اربلی، کشف الغمه، ۳/۱۳۵ و ۱۳۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱ ـ ۲.</ref> و فاضل‌ترین بانوی زمان خود بود.<ref>مسعودی، اثبات الوصیه،۲۱۶.</ref> امام‌جواد(ع) در رجب (دهم رجب) یا رمضان سال ۱۹۵ هجری در مدینه زاده شد <ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۹۲؛ مفید، الارشاد، ۲/۲۷۳؛ طوسی، مصباح المتهجد، ۲/۸۰۵.</ref> و هفت سال و چند ماه زمان حیات پدر خود را درک کرد <ref>طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۴.</ref> دوران [[امامت]] ایشان که در خردسالی به امامت رسید، نزدیک به نوزده سال بود <ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۹۷.</ref> در دوران امامت با [[مأمون]] (۱۹۳ ـ ۲۱۸ق) و [[معتصم عباسی]] (۲۱۸ ـ ۲۲۷) <ref>طبرسی، فضل‌بن‌حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۲/۹۱.</ref> معاصر بود و مأمون ایشان را در سال ۲۰۲ پس از [[شهادت]] امام‌رضا(ع)، از مدینه به [[بغداد]] مرکز خلافت [[عباسیان]] منتقل کرد <ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۰ ـ ۲۲۲؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۱؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۸۹.</ref>
==جایگاه و ویژگی‌ها==
==جایگاه و ویژگی‌ها==
امام‌محمد‌بن‌علی(ع) همانند دیگر [[امامان معصوم(ع)]] در شمار ذریه و [[اهل بیت پیامبر(ص)]] و دارای [[مقام عصمت]] و کمالات معنوی بسیاری بود.<ref>مقاله اهل بیت(ع).</ref>. به گزارش روایات متعدد از منابع شیعه و سنی، [[پیامبر اکرم(ص)]] پیش از تولدِ امام‌باقر(ع) از آمدن ایشان به [[جابربن‌عبدالله انصاری]] از صحابه خود خبر داد و ایشان را به «باقرالعلوم» ملقب کرد و از جابر خواست تا سلام ایشان را به باقرالعلوم برساند.<ref>مفید، الارشاد، ۲/۱۵۸ ـ ۱۵۹؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۵۴/۲۷۵؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۵/۲۷۷؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۴/۴۰۳ ـ ۴۰۴.</ref> بعضی از راویان حدیث از امام‌باقر(ع) به «وصی ‌الاوصیاء» یاد می‌کردند.<ref>مفید، الارشاد، ۲/۱۶۰؛ اربلی، کشف الغمه، ۲/۳۳۶.</ref>
[[پیامبر اکرم(ص)]] به امامت همه [[امامان دوازده‌گانه شیعه]] ازجمله امام‌جواد(ع) تصریح کرده‌است.<ref>طبرسی، فضل‌بن‌حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۲/۱۸۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۲۳/۲۸۹.</ref> امام‌رضا(ع) نیز فرزند خود امام‌جواد(ع) را پس از خود امام و حجت خداوند بر مردم به یاران معرفی <ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۲۰ ـ ۳۲۳؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۸۸؛ مجلسی، ۵۰/۱۸.</ref> و امامت ایشان را در کودکی با نبوت [[عیسی‌بن‌مریم(ع)]] در کودکی مقایسه کرد <ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۲۱؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۸۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۷).</ref> همچنین آن حضرت را مانند [[موسی‌بن‌عمران(ع)]] در مبارزه با طاغوت‌ها شمرد <ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۱۶.</ref> و با برکت‌ترین مولود برای [[شیعه]] دانست.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۲۱.</ref>. سن کم امام‌جواد(ع) پس از شهادت امام‌رضا(ع) موجب شد عده‌ای از شیعیان، درباره امامت ایشان تردید کنند و به چاره‌جویی برخیزند. آنان با رفتن نزد عبدالله‌بن‌موسی، عموی امام‌جواد(ع) و نیافتن پاسخ پرسش‌های خود، او را رها کردند و سرانجام برای آزمودن و نیز استفاده از امام‌جواد(ع) و حل مشکلات خود نزد ایشان گرد آمدند و حضرت به پرسش‌ها و مشکلات علمی و کلامی و فقهی آنان پاسخ داد و به‌ویژه شبهه‌های آنان درباره امامت خویش را برطرف کرد؛<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۰ ـ ۲۲۳؛ مفید، الاختصاص، ۱۰۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۸۵ ـ ۹۱ و ۹۹ ـ ۱۰۰.</ref> چنان‌که حضرت در حضور هشتاد تن از فقها و ازجمله علمای بغداد و دیگر شهرها به پرسش‌های دشوار مردم در مسائل مختلف دینی پاسخ داد <ref>طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۸۸ ـ ۳۸۹.</ref>
امام‌باقر(ع) نزد مردم و علمای روزگار خود از نظر فضل و علم و سیادت نیز جایگاه ویژه‌ای داشت <ref>ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق،  ۵۴/۲۷۹ ـ ۲۸۰؛ اربلی، کشف الغمه، ۲/۳۲۹ ـ ۳۳۰.</ref> ایشان را داناترین مردم می‌شمردند<ref>کلینی، الکافی، ۷/۱۶۷.</ref> و معضلات فقهی از آن حضرت پرسیده می‌شد.<ref>کلینی، الکافی، ۷/۳۲۹.</ref> جابر‌بن‌یزید جعفی از علمای آن روز از امام‌باقر(ع) به وارث علم انبیا<ref>مفید، الارشاد، ۲/۱۶۰.</ref> و [[ابن‌ابی‌الحدید معتزلی]] از ایشان به سید فقهای اهل حجاز یاد کرده است؛<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۵/۲۷۷.</ref> چنان‌که به نظر شمس‌الدین ذهبی جایگاه علمی و معنوی و سیادت و شرافت خانوادگی و وثاقت، امام‌باقر(ع) را در نگاه مردم شایسته خلافت قرار داده بود.<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۴/۴۰۲.</ref> کرامت‌ها و [[معجزات]] بسیاری به دست ایشان ظاهر شده است که از دلایل [[امامت]] و ولایت حضرت شمرده می‌شود.<ref>اربلی، کشف الغمه، ۲/۳۵۴ ـ ۳۶۴؛ ابن‌صباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۸۹۶ ـ ۸۹۷.</ref>


[[امام‌خمینی]]، امام‌باقر(ع) را از بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخ تشیع شمرده است که مقام و جایگاه معنوی ایشان را جز خداوند و پیامبر(ع) نمی‌توانند درک کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۷.</ref> ایشان مقام حضرت را فوق عقول بشر <ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۱۷۴.</ref> و امامت حضرت را برای پیروان اهل بیت(ع)، مایه افتخار شمرده است<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۷.</ref> و از آن حضرت به عالم آل محمد(ص) و عاشق جمال حق‌تعالی یاد کرده؛<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۸۹.</ref> همچنین ایشان را دارای مقام توسل و [[شفاعت]] دانسته و شایسته شمرده است برای در امان‌ماندن از [[شیطان]] و [[نفس اماره]] به امامان معصوم(ع) ازجمله آن حضرت توسل جسته شود؛<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۷۹.</ref> نیز به استناد روایات<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۳/۲۲۴ ـ ۲۲۵.</ref> ابراز داشته امام‌باقر(ع) گنجینه دانش قرآن بود و اگر کسی را مناسب می‌یافت که حامل دانشی که خداوند به ایشان ارزانی کرده است باشد، [[توحید]] و [[اسلام]] و [[ایمان]] و دین و شرایع را از کلمه «صمد» در سوره توحید استخراج و در میان مردم منتشر می‌کرد.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة ۳۱۶؛ امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۶۲ ـ ۲۶۳.</ref>
مأمون عباسی شیفته علم و فضل امام‌جواد(ع) بود و ایشان را افقه و اعلم به کتاب و سنت از دیگران می‌شمرد<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ۴۵۱.</ref> و با کمی سن ایشان را در علم و حکمت و ادب و خرد با مشایخ روزگارخود برابر می‌شمرد و در مجلسی که یحیی‌بن‌اکثم قاضی‌القضات حکومت عباسی، در حضور عده‌ای از علمای اسلام در بغداد با ایشان ترتیب داد، مراتب فضل و دانش و آگاهی آن حضرت بر همگان روشن شد.<ref>مفید، الارشاد، ۲/۲۸۱ ـ ۲۸۶؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۱ ـ ۳۹۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۷۵ ـ ۷۸.</ref>


امام‌باقر(ع) مانند دیگر امامان معصوم(ع) آینه تمام‌نمای همه فضایل معنوی و انسانی بود؛<ref>مفید، الارشاد، ۲/۱۵۷.</ref> ازجمله ایشان در علم و دانش سرآمد همه علمای زمان خود بود<ref>مفید، الارشاد، ۲/۱۵۷ و ۱۶۰.</ref> و دانشمندان در نزدش کوچک می‌نمودند؛ چنان‌که حکم‌بن‌عتیبه دانشمند معروف آن روز، نزد ایشان چون کودکی در نزد آموزگار جلوه می‌کرد. <ref>مفید، الارشاد،، ۲/۱۶۰؛ اربلی، کشف الغمه، ۲/۳۲۹؛ ابن‌عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ۲/۷۲.</ref> امام‌خمینی نیز از آن حضرت به باقرالعلوم<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۷.</ref>، عالم آل محمد(ص) <ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۷۱ و ۴۸۹.</ref> و دارنده علم و دانش<ref>امام خمینی، دیوان امام، ۲۷۶.</ref> یاد کرده است.
امام‌خمینی، امام‌محمدبن‌علی(ع) را از امامان دوازده‌گانه و حجت خدا بر مردم و از پیشوایان هدایت‌کننده شمرده‌است. <ref>امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۲۴؛ امام خمینی، توضیح المسائل، ۹۸.</ref> ایشان با استناد به روایات <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۲۴/۲۳۹.</ref> روز چهارشنبه را متعلق به امام‌جواد(ع) شمرده و سزاوار دانسته‌است در [[تعقیب نماز صبح]] برای در امان‌ماندن از [[شیطان]] و [[نفس اماره]] به این امام تقرب جسته شود و برای قبول عبادت‌های ناقص به آن وجود مقدس شفاعت جسته شود.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۷۹.</ref>
امام‌باقر(ع) شیفته حق‌تعالی و [[لقاءالله]] بود و از شوق دیدار [[کعبه]] با صدای بلند می‌گریست.<ref>اربلی، کشف الغمه، ۲/۳۲۹.</ref> ایشان نرم‌دل و در آرزوی وصول به رحمت خدا بود <ref>ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۵۴/۲۸۰؛ ابن‌صباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۸۸۵.</ref> و در وقت [[نماز]] رنگ چهره ایشان از خشیت خدا زرد می‌شد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۸۱/۲۶۵.</ref> امام‌خمینی شیفتگی حضرت را با این تعبیر که ایشان دارای مقام رضا بود، بیان کرده است و برای جابر‌بن‌عبدالله انصاری شعله‌ای از این شیفتگی و محبت الهیِ خود را اظهار کرد و بر خلاف جابر که بیماری را بهتر از سلامتی و ناداری را بهتر از بی‌نیازی دانست، ایشان خاطرنشان ساخت که هر آنچه خداوند از فقر و غنا بیماری و سلامتی بخواهد، آن را خواهان است؛ زیرا چنان‌که امام‌خمینی یادآورشده بلا و شادی در سنت عاشقان و مذهب محبان یکسان است <ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۱۷۴ ـ ۱۷۵.</ref> ایشان خاطرنشان کرده امام‌باقر(ع) شیفته دیدار جمال حق‌تعالی بود؛ چنان‌که [[صدقه]] را پس از قرارگرفتن در دست نیازمند می‌بویید و از آن رایحه جمال خدا را استشمام می‌کرد و شعله‌های شوق درونی‌اش با تقرب به [[محبوب]] خاموش می‌شد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۸۹.</ref> حضرت همواره عبادت‌ها و مناجات‌های پدر خود امام‌سجاد(ع) را متذکر می‌شد و می‌گریست.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۴۳.</ref>


امام‌باقر(ع) افزون بر ویژگی‌های یادشده، زاهد و [[ساده‌زیست]]<ref>مغربی، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ۲/۱۶۰.</ref> فروتن و بردبار و مردمی<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۲۰۷.</ref> بود؛ چنان‌که شخصی از مخالفان خود را با فروتنی به دوستان خود تبدیل کرد<ref>طوسی، الامالی، ۴۱۰ ـ ۴۱۱.</ref> و نیز در موردی مردی مسیحی متاثر از گذشت و مدارای آن حضرت مسلمان شد.<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۲۰۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۲۸۹.</ref> ایشان گشاده‌دست و باسخاوت بود و به نیازمندان و دوستان یاری می‌رساند.<ref>مفید، الارشاد، ۲/۱۶۶ ـ ۱۶۷؛ ابن‌صباغ، فصول المهمه فی معرفة الائمة، ۲/۸۹۲ ـ ۸۹۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۲۸۸.</ref> در عصری که [[حکومت اموی]]، شیعیان به‌ویژه علویان را در تنگنای شدیدی قرار داده بود،<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۱/۴۴</ref> دوستان از خوان نعمت آن حضرت برخوردار و از آنان با خوراک‌های نیکو پذیرایی می‌کرد و به آنان جامه‌های نیکو و مال می‌بخشید<ref>اربلی، کشف الاغمه، ۲/۳۳۰ و ۳۳۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۲۸۸.</ref> و سامان‌دادن به امور خانواده‌ای نیازمند را برتر از انجام ده‌ها [[حج]] می‌شمرد<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۹۵.</ref> حضرت به خدمتکاران خود در کارهای خانه یاری می‌رساند <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۳۰۳.</ref> و کسانی را شیعه خود می‌شمرد که به همسایگانِ تهیدست، مستمند، بدهکار و یتیم خدمت کنند. <ref>ابن‌شعبه، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول(ص)، ۲۹۵.</ref>
امام‌جواد(ع) در مکارم اخلاق ممتاز و از کودکی دارای کمالات و اعتماد به نفس بود.<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۳ ـ ۲۲۴؛ اربلی، کشف الغمه، ۳/۱۵۳ ـ ۱۵۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۰۸.</ref> مردم امام‌جواد(ع) را به [[عبادت]]<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۹۵/۲۱۵.</ref> پارسایی و شایستگی <ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۹۲.</ref> می‌شناختند و دانش و پرهیزکاری و زهد و بخشندگیِ ایشان را همانند پدر ایشان شمرده‌اند.<ref>سبط‌بن‌جوزی، تذکره الخواص من الامۀ من ذکر خصائص الائمه، ۳۲۱.</ref> امام‌جواد(ع) در حد توان به مشکلات مردم به‌ویژه درماندگان رسیدگی می‌کرد <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۴۴.</ref> و برای حل گرفتاری‌های مردم از شیعیانِ دارای نفوذ اجتماعی کمک می‌گرفت و نامه ایشان به حسین‌بن‌عبدالله نیشابوری کارگزار سیستان درباره کمک به یکی از نیازمندان، از آن جمله است.<ref>کلینی، الکافی، ۵/۱۱۱؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۶/۳۳۴ ـ ۳۳۵.</ref>


امام‌خمینی نیز از ساده‌زیستی امام‌باقر(ع) سخن گفته و یادآور شده است آن حضرت دنیا را به آخرت پیوند داده بود و این جهان را سرای متقین می‌شمرد<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۲۱.</ref> و به [[صله ارحام]] و کمک به آنان توصیه می‌کرد.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۸.</ref> ایشان به استناد روایات<ref>صدوق، من ‌لایحضره الفقیه، ۲/۲۲۸.</ref> یادآور شده است امام‌باقر(ع) خدمت به خانواده حج‌گزاران را پرارزش و در ردیف ثواب زائر خانه خدا به حساب می‌آورد و به مردم توصیه می‌کرد به حج‌گزار احترام بگذارند<ref>امام خمینی، تعلیقه عروه، ۶۹۶.</ref> و نیز در عین پرهیزدادن مردم از دنیاطلبی و تعلقات قلبی به دنیا <ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۲۱؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۵۱)،</ref> برای اداره زندگی تلاش و فعالیت داشت.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۳۸.</ref>
امام‌خمینی، امام‌جواد(ع) را از امامان نیکوکار و افراد خیراندیش شمرده‌است<ref>امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۲۴.</ref> و این روایت <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۰۲.</ref> را یادآور شده‌است که امام‌رضا(ع) به فرزند خود سفارش کرد خود را در معرض دیدار با فقرا قرار دهد و اطرافیان مانع از انفاق ایشان به نیازمندان نشوند؛<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۹۳.</ref> چنان‌که ایشان در اشعار خود در ستایش از [[امام زمان(ع)]] ایشان را وارث ویژگی، تقوا و بزرگی امام‌جواد(ع) دانسته‌است <ref>امام خمینی، دیوان امام، ۲۷۶.</ref> و در جای دیگر از حضرت جواد(ع) به نور ساطع و بلند یاد کرده‌است و بر وی و پدران و فرزندانِ برگزیده ایشان درود فرستاده‌است.<ref>امام خمینی، معتمد الاصول، ۲/۴۱۹.</ref>
==دوران امامت==
==دوران امامت==
امام‌باقر(ع) بنابر فرمان خدا و به نص [[پیامبر اکرم(ص)]] <ref>کلینی، الکافی، ۱/۲۸۰ ـ ۲۸۱؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۷۹ ـ ۱۸۱مفید، الارشاد، ۲/۱۵۸ ـ ۱۵۹.</ref> و به وصیت پدر خود [[امام‌علی‌بن‌حسین(ع)]] در سال ۹۴ یا ۹۵ هجری پس از پدرش به امامت رسید<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۰۵؛ اربلی، کشف الغمه، ۲/۳۳۵ ـ ۳۳۶.</ref> امام‌سجاد(ع) در وقت وفات وسایل به‌یادگارمانده از پیامبر(ص) را که از نشانه‌های امامت بود، به امام‌باقر(ع) تحویل داد.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۰۵؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۸۲.</ref>
امام‌جواد(ع) پس از شهادت امام‌رضا(ع) به‌رغم سن کم خود به رهبری و هدایت شیعیان رسید. از زندگی راویان به دست می‌آید شیعیان در زمان ایشان در نقاط مختلف جهان اسلام ازجمله مصر <ref>(مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۷)،</ref> بغداد (عطاردی، ۲۷۵)، همدان، کوفه، ری، قم، بصره (همان، ۲۵۲ ـ ۲۶۲)، بُست، سجستان (کلینی، ۵/۱۱۱)، خراسان و مرو (عطاردی، ۲۵۸) و اهواز (طوسی، الفهرست، ۵۸) پراکنده بودند و به‌ویژه در بغداد شمار زیادی را تشکیل می‌دادند و از اقتدار و شوکت برخوردار بودند (مظفر، ۱۲۰) و جمعیت آنان رو به گسترش بود. حضرت جواد(ع) با مردم به‌ویژه شیعیان به روش‌های گوناگون ازجمله دیدار حضوری در مدینه <ref>(مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۱)</ref> و به‌ویژه در مسجد پیامبر(ص) <ref>(مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۰۸)</ref> و به وسیله نامه و از طریق وکلا و نمایندگان ارتباط داشت و در ارتقای دانش دینی آنان می‌کوشید (طوسی، تهذیب الاحکام، ۴/۱۴۱؛ همو، اختیار معرفة الرجال، ۲/۸۳۳). ایشان با استفاده از فرصتی که در اختیار داشت افراد نخبه و برجسته بسیاری را در علوم دینی تربیت کرد. شمار راویان از امام‌جواد(ع) را ۱۲۱ تا ۱۳۰ نفر ثبت کرده‌اند (همو، الرجال، ۳۷۳ ـ ۳۸۰؛ عطاردی، ۲۴۹ ـ ۳۳۲). امام‌خمینی، علی‌بن‌مهزیار (تنقیح الاصول، ۱/۱۵۴)، ابن‌درید، صاحب الجمهره فی اللغه (تهذیب الاصول، ۲/۴۲۰)، حسن‌بن‌سعید اهوازی (مصباح الهدایه، ۱۶)، ابوالقاسم صیقل (مکاسب، ۱/۷۳ ـ ۷۴)، ابراهیم‌بن‌شیبه (الرسائل العشره، ۷۸) و ابوالحسن‌بن‌حصین (همان، ۲۰۳ ـ ۲۰۴) را از اصحاب امام‌جواد(ع) شمرده‌است.
 
امام‌جواد(ع) برای اداره امور دینی شیعیان در مناطق گوناگون جهان اسلام ازجمله بغداد، کوفه، اهواز، همدان، قم، ری، سیستان دارای وکیل بود <ref>(مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۷ ـ ۳۸؛ حسین، ۷۹)،</ref> خیران خادم (طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۸۶۷)، ایوب‌بن‌نوح (همان، ۲/۸۴۱) عبدالعزیز مهتدی (عطاردی، ۲۹۸) و ابراهیم‌بن‌محمد همدانی (همان، ۲۵۱ ـ ۲۵۲) از وکلای آن حضرت بودند و نیز احمدبن‌محمدبن‌ابی‌نصر بزنطی از اصحاب اجماع (← مقاله رجال) از خواص امام‌جواد(ع) بوده‌است (نجاشی، ۷۵). امام‌جواد(ع) در دفاع از کیان اسلام و قرآن و تفسیر درست کتاب خدا و سیره پیامبر(ص) فعالیت‌های علمی بسیاری از خود به جای گذاشت و به شبهه‌های فکری مردم پاسخ گفته و روایات نبوی(ص) تحریف‌شده را بر آنان آشکار و واقعیت‌ها را بیان کرده‌است <ref>(مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۸۰ ـ ۸۳).</ref>
{{ببینید|مقاله امامت}}
امام‌خمینی نیز یادآور شده‌است امام‌جواد(ع) عقاید و علوم و معارف اسلام و اهل بیت(ع) را برای مردم بیان می‌کرد و با گفتگوهای شفاهی و از راه مکاتبه به پرسش‌های آنان پاسخ می‌داد (مکاسب، ۱/۷۳ ـ ۷۴) و نیز به شیعیان توصیه می‌کرد از کتاب‌های روایی امامان مراقبت کنند (تنقیح الاصول، ۳/۱۳۰). ایشان با اشاره به برخی از روایات (کلینی، ۱/۸۰ ـ ۸۲)، تصویر درست از خداوند و بیان صفات کمال حق‌تعالی برای مردم و به‌دورداشتن خدا از تشبیه به مخلوقات را از بیانات امام‌جواد(ع) بازگو کرده‌است (مصباح الهدایه، ۱۶). حضرت در برابر فرقه مجسِّمه که با برداشت‌های غلط آنان از آیاتی چون «یدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیدیهِمْ»(فتح، ۱۰) و «الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی» (طه، ۵) خداوند سبحان را جسم می‌پنداشتند، شیعیان را از نمازگزاردن پشت سر آنان و ادای زکات به آنان منع کرد (طوسی، تهذیب الاحکام، ۳/۲۸۳). ایشان با سران غالیان به‌شدت برخورد می‌کرد، ازجمله ابوالخطاب (محمدبن‌ابی‌زینب) و پیروان او را لعن کرد و به اصحاب خود نیز دستور داد آنان را لعن کنند (طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۸۱۱)؛ همچنین قائلان به غیبت امام‌موسی کاظم(ع)، را نیز مصداق نواصب می‌دانست و شیعیان را از نمازگزاردن در پشت سر آنان منع می‌کرد (صدوق، ۱/۳۷۹؛ عطاردی، ۱۵۰) (← مقاله علی‌بن‌موسی، امام‌رضا(ع)).
 
امام‌خمینی به استناد روایات (کلینی، ۱/۴۴۱) یادآور شده‌است امام نهم(ع) در اختلافات فکری شیعیان ازجمله درباره ائمه(ع) و حدود اختیارات آنان، راه درست را به آنان می‌نمایانْد و جایگاه اهل بیت(ع) را نزد خداوند برایشان روشن می‌ساخت و به آنان یادآور می‌شد از راه ائمه(ع) باید پیروی کنند و از راه و رسم آنان نباید تخلف کنند (چهل حدیث، ۵۵۱). ایشان با استناد به روایتی از امام‌جواد(ع) (کلینی، ۳/۲۸۲؛ طوسی، الاستبصار ۱/۲۷۴) در اختلاف شیعیان در وقت نماز صبح، با تأکید بر ضرورت محسوس‌بودن طلوع فجر، نور عمودی واقع در افق را معیار فجر ندانسته، بلکه گسترش عرضی نور صبح را علامت طلوع فجر شمرده‌است (الرسائل العشره، ۲۰۳ ـ ۲۰۴).
زندگی امام‌باقر(ع) از نگاه اجتماعی و سیاسی به دو بخش تقسیم می‌شود: شرایط دشوار، به‌ویژه در دوره [[سلیمان‌بن‌عبدالملک]] و [[یزید‌بن‌عبدالملک]]<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۸۱.</ref> و [[هشام‌بن‌عبدالملک]] و شرایط بهتر در دوره [[عمر‌بن‌عبدالعزیز]] (۹۹ ـ ۱۰۱ق) <ref>ادامه مقاله.</ref> در مجموع حاکمان مروانیِ هم‌عصر با امام‌باقر(ع) از اقتدار نیاکان خود برخوردار نبودند و اختلافات درونی، دستگاه خلافت را به خود مشغول کرده بود<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۸۳.</ref>
مناظرات: از موضوعات قابل توجه در زندگی امام‌جواد(ع)، مناظرات آن حضرت به‌ویژه درباره مسائل امامت و احکام شرعی بوده‌است. ایشان دراین‌باره گفتگوهایی با شیعیان و نیز بزرگان دیگر مذاهب اسلامی انجام داده‌است؛ ازجمله مناظره با یحیی‌بن‌اکثم، درباره محرمات احرام در حج <ref>(مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۷۶ ـ ۷۷)</ref> و نیز مناظره کلامی درباره روایات منسوب به پیامبر(ص) در فضایل خلفا که حضرت با استناد به قرآن و سنت مسلم پیامبر(ص)، تحریف و ساختگی‌بودن آن گزارش‌ها را اثبات کرد (طبرسی، احمد، ۲/۴۴۷). امام‌خمینی دراین‌باره به استناد روایات (عیاشی، ۱/۳۱۹؛ نوری، ۴/۴۵۴)، یادآور شده‌است علمای دیگر مذاهب اسلامی بر آن بودند که مجازات سارق با قطع دست وی از مچ یا آرنج انجام می‌گیرد و امام‌جواد(ع) پاسخ داد که باید (در مرتبه اول) انگشتان وی از مفصل قطع شود. معتصم عباسی از دلیل آن پرسید و حضرت با استشهاد به آیه «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً» (جن، ۱۸) و اختصاص مواضع هفتگانه سجده به خدا و روایت «وجوب به‌زمین‌رسیدن هفت موضع در سجده» <ref>(مجلسی، بحار الانوار، ۸۱/۲۰۷)</ref> روشن ساخت که در صورت قطع دست از مچ یا آرنج یا بازو جایی برای به‌زمین‌رسیدن دست باقی نمی‌ماند؛ از این‌رو دست دزد نباید از مچ قطع شود (الخلل، ۳۱۰).
 
مواضع سیاسی: امام‌جواد(ع) همانند دیگر ائمه(ع) و پیروان آنان امامت و رهبری و خلافت از پیامبر(ص) را حق امام‌معصوم(ع) می‌دانست و دیگر حاکمان را نامشروع می‌شمرد <ref>(مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۰۸؛ ادیب، ۲۴۶ ـ ۲۵۵)</ref> و همواره در راه معرفی ائمه(ع) به مردم و احقاق حقوق آنان تلاش می‌کرد (عطاردی، ۹۶ ـ ۱۰۳). ایشان درخواست کرد شیعیان واجبات مالی ازجمله خمس را به ایشان بپردازند <ref>(ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۳۸۹)؛</ref> افزون بر آنکه خلفای عباسی قیام‌های پدید آمده در مناطق شیعه‌نشین چون قیام جعفربن‌داوود قمی در قم (ابن‌اثیر، ۶/۴۱۵ و ۴۲۰ ـ ۴۲۶) را بی‌ارتباط با امام‌جواد(ع) نمی‌دانستند؛ به‌ویژه که در میان کشته‌شدگان وکیل ایشان یحیی‌بن‌عمران نیز وجود داشت (حسین، ۷۸ ـ ۸۰) و قیام محمدبن‌قاسم در زمان امام‌جواد(ع) که در مرو از حمایت شیعیان برخوردار بود (مدرسی، ۳۰۸ ـ ۳۱۲). مأمون عباسی از جایگاه امامت در میان شیعیان و جایگاه ویژه حضرت به عنوان جانشین امام‌رضا(ع) در میان پیروان اهل بیت(ع) آگاه بود؛ از این‌رو به اقتضای سیاست، به حمایت از آن حضرت تظاهر کرد. وی پس از شهادت امام‌رضا(ع)، امام‌جواد(ع) را در بغداد ساکن کرد و زیر نظر قرار داد (حسین، ۸۰؛ عاملی۹۲ ـ ۹۵) و دخترش ام‌الفضل را به ازدواج ایشان درآورد (قمی، ۱/۱۸۲؛ حسین، ۸۰)؛ اما امام‌جواد(ع) مرعوب وی نشد و با تحمل شرایط دشوار توانست نقاب تزویر را از چهره مأمون بزداید و ماهیت وی را برای مردم آشکار سازد (خامنه‌ای، ۳۸۴). با همه امکانات ظاهری که برای حضرت در بغداد آماده شده بود، ایشان از فشارهای باطنی آنان رنج می‌برد و آرزو داشت به مدینه برگردد <ref>(مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۴۸).</ref> ایشان پس از مدتی از توقف در عراق، به سفر حج رفت و به مدینه بازگشت (ابن‌اثیر، ۶/۴۱۷؛ عطاردی، ۵۵).
با ورود نژادهای غیر عرب مانند ایرانی‌ها، مصری‌ها و سوری‌ها به دنیای اسلام، زمینه بیشتر برای تبادل افکار آماده شده بود.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۸/۷۰.</ref> از سوی دیگر، وقوع فاجعه [[کربلا]] و آشکارشدن مظلومیت اهل بیت(ع) مسلمانان را علاقه‌مند به آنان ساخته بود<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۸۳.</ref> شرایط به سود اهل بیت پیامبر(ص) و تشیع در حال تغییر بود و زمینه برای استفاده بهتر مردم از معارف آنان فراهم شده بود.<ref>آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ۲/۱۳۱ ـ ۱۳۲؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۸/۷۰؛ خامنه‌ای،  انسان ۲۵۰ ساله، ۲۷۴.</ref> عمربن‌عبدالعزیز به ثبت حدیث سفارش کرد؛<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۸/۲۰۲.</ref> چیزی که از دوره [[خلیفه دوم]] ممنوع شده بود.<ref>حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفه، ۲۶۷.</ref> و نیز دشنام‌دادن به امیرالمؤمنین علی(ع) را که از دوره [[معاویه]] از سوی او در میان مردم رواج یافته بود ممنوع کرد <ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۸۱؛ مجلسی، بحار الانوار، ۳۹/۳۲۳.</ref> و همین زمینه را برای استفاده مردم از امام‌باقر(ع) فراهم ساخت <ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۸۳.</ref> و ایشان با استفاده از فرصت به ‌دست‌آمده به تبلیغ دین و مکتب [[اهل بیت(ع)]] پرداخت. این شرایط موجب شد طالبان علم و بزرگان [[فقه]] و [[حدیث]] برای استفاده از حضرت به [[مدینه]] کوچ کنند<ref>ابوزهره، الامام‌الصادق(ع) حیاته و عصره، ۲۲.</ref> و مردم از ایشان در خانه، [[مسجد پیامبر(ص)]] و نیز در موسم حج در مکه استفاده‌های فراوان ببرند<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱/۹۹.</ref> امام‌باقر(ع) توصیه می‌کرد روایات وی را به خاطر بسپارند.<ref>ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۵۴/۲۷۷.</ref>
پس از مرگ مأمون، معتصم عباسی، امام جواد(ع) را به بغداد فراخواند <ref>(ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۳۸۴).</ref> معتصم عباسی از نظر هوش و ذکاوت به پای مأمون نمی‌رسید؛ از این جهت گروه‌های بسیاری علیه او سر به شورش برداشتند. وی گاه امام‌جواد(ع) را زیر فشار قرار می‌داد و گاه عرصه را برای حضرت باز می‌گذاشت و گاه علما را برای احتجاج با حضرت گرد می‌آورد؛ ولی همه کوشش‌های وی به ابراز منزلت و اظهار کرامت‌های حضرت انجامید (مظفر، ۱۱۹ ـ ۱۲۰)؛ از این‌رو نقشه قتل حضرت را کشید <ref>(مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳ ـ ۷، ۱۷ و ۴۵ ـ ۴۶).</ref> امام‌جواد(ع) در ذی‌القعده یا ذی‌الحجه سال ۲۲۰ق (ابن‌ابی‌الثلچ، ۱۵؛ مفید، الارشاد، ۲/۲۹۵) به دستور معتصم عباسی به دست جعفربن‌مأمون و ام‌الفضل همسر امام(ع)، مسموم شد و به شهادت رسید و در مقبره قریش بغداد به خاک سپرده شد <ref>(مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۷؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۳۷۹)؛</ref> جایی که اینک به کاظمین شهره است.
امام‌باقر(ع) بخش بزرگی از دانش‌های دینی ازجمله علوم قرآن، سنت، تاریخ و اخلاق را منتشر کرد و برخی از بازماندگان از صحابه پیامبر(ص) و بزرگان تابعین و رهبران مذاهب اسلامی،<ref>مفید، الارشاد، ۲/۱۵۷.</ref> مانند عبدالرحمن اوزاعی، ابواسحاق سبیعی، محمد‌بن‌شهاب زهری، ربیعة‌الرای، لیث‌بن‌ابی‌سلیم، مخول‌بن‌راشد<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۴/۴۰۱ ـ ۴۰۲.</ref> و دیگران از ایشان کسب دانش می‌کردند؛<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۶ و ۳۴۰؛ ابوزهره، الامام‌الصادق(ع) حیاته و عصره، ۲۲ ـ ۲۳.</ref> چنان‌که آوازه دانش ایشان در همه سو پراکنده شد <ref>ابن‌صباغ، فصول المهمه فی معرفة الائمة، ۲/۸۷۸).</ref> شیعه در این دوره برای تدوین فرهنگ خود در حوزه تفسیر، فقه، حدیث و اخلاق گام‌های بزرگی برداشت؛ چنان‌که [[محمد‌بن‌مسلم ثقفی]] حدود سی هزار مسئله از حضرت پرسیده است <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۳۲۸.</ref> برخی از تذکره‌نگاران، ۴۶۷ تن<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۲۳ ـ ۱۵۵.</ref> و برخی دیگر ۶۵۴ تن<ref>عطاردی، مسند الامام‌‌ابوجعفر محمد‌بن‌علی(ع)، ۶/۲۹۲ ـ ۵۶۰.</ref> از راویان و اصحاب امام‌باقر(ع) را ثبت کرده‌اند.
تحلیل امام‌خمینی از شهادت امام‌جواد(ع) آن است که پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصوم(ع)، دین را با سیاست و اجتماع در پیوند دانسته‌اند و سیاست بخشی از مسئولیت‌های مذهبی آنان بوده‌است. حبس، شکنجه، تبعید و مسموم‌شدن ائمه(ع) (ازجمله امام‌جواد(ع)) در جهت مبارزه سیاسی آن بزرگواران و شیعیان علیه حکومت‌های ستمکار بوده‌است (صحیفه، ۵/۱۸۸ و ۱۵/۲۵۷).
 
امام‌جواد(ع) چهار فرزند به نام‌های علی(ع)، موسی، فاطمه و امامه داشت (مفید، الارشاد، ۲/۲۹۵). ایشان فرزند خود علی(ع) را به جانشینی خود معرفی کرد <ref>(همان، ۲/۲۹۵؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۷)</ref> (← مقاله علی‌بن‌محمد، امام‌هادی(ع)). امام‌خمینی در سفر تبعید از ترکیه به عراق نخست به کاظمین برای زیارت موسی‌بن‌جعفر(ع) و امام‌جواد(ع) رفت و پس از چند روز اقامت در عصر جمعه ۱۶/۷/۱۳۴۴ راهی کربلا شد (روحانی، ۲/۱۶۱ ـ ۱۶۴).
امام‌خمینی از راویان امام‌باقر(ع) ازجمله محمد‌بن‌مسلم <ref>امام خمینی، البیع، ۵/۱۸۵.</ref>، [[زراره]]، [[ابی‌عبیده حذّا]] <ref>امام خمینی، بدائع الدرر، ۵۷.</ref>، زید‌بن‌علی، <ref>امام خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۹۳.</ref> جابر‌بن‌یزید جحفی،<ref>امام خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۴۳۶.</ref> [[ابوبصیر]]،<ref>امام خمینی، الرسائل العشره، ۵۷.</ref> [[ابی‌حمزه ثمالی]]، <ref>امام خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۸۰.</ref> سلام‌بن‌مستثیر،<ref>امام خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۹۸.</ref> اسماعیل‌بن‌جابر،<ref>امام خمینی، الاستصحاب، ۲۰۷.</ref>، عطاء‌بن‌یسار،<ref>امام خمینی، الطهاره، ۳/۲۵۹.</ref> [[ابان‌بن‌تغلب]]،<ref>امام خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۷۵.</ref> عمر‌بن‌قیس،<ref>امام خمینی، انوار الهدایه، ۱/۱۲.</ref> و [[معاویة‌بن‌وهب]]<ref>امام خمینی، انوار الهدایه، ۱/۱۱۸.</ref> حدیث نقل کرده است. اهمیت کار امام‌باقر(ع) به گونه‌ای بود که گفته شده با تلاش ایشان تشیع به صورت یک مکتب فقهی متمایز درآمد و هویت شیعی به هویتی تثبیت‌شده مبدل گردید.<ref>مدرس طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، نظری بر تطور مبانی فکر تشیع در سه قرن نخستین، ۳۰ ـ ۳۱؛ ادیب،  نقش امامان معصوم در حیات اسلام، ۴۶ ـ ۴۸.</ref>
 
امام‌خمینی به استناد روایات،<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱/۳۴۸؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۲۷/۱۴۴.</ref>، زراره، محمد‌بن‌مسلم، ابوبصیر و برید‌بن‌معاویه عجلی از حواریان حضرت امام‌باقر(ع) را مصداق مقربان و سابقان در دین و آیه معروف «وَ السّابِقُونَ السّابِقُونَ أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ» (واقعه، ۱۰ ـ ۱۱) شمرده است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۷۹.</ref> امام‌باقر(ع) افرادی از تربیت‌شدگان خود را برای تعلیم و تربیت مردم آماده کرده بود <ref>نجاشی، رجال نجاشی، ۱۰.</ref> و به کمک آنان تشکلی ایجاد کرد و برخی از آنان به اصحاب السرّ (رازداران) شهره شدند.<ref>خامنه‌ای، انسان ۲۵۰ ساله، ۲۷۹.</ref>
 
امام‌باقر(ع) بیش از امام‌سجاد(ع) با مسائل و مشکلات روبه‌رو بود. افزون بر حرکت‌های غیر اسلامی چون مسیحیان و حرکت‌های درون‌دینی چون منکران ولایت و امامت ائمه، [[خوارج]] و [[مرجئه]] فعال بودند. حرکت‌های مدعی رهبری در میان [[شیعه|شیعیان]] و جدای از امامت امام‌باقر(ع) نیز در حال شکل‌گرفتن بودند <ref>جعفری، تشیع در مسیر تاریخ،  ۲۸۹ ـ ۲۹۰.</ref> امام‌باقر(ع) برای دفاع از اسلام و هدایت مردم کوشش بسیار کرد. مناظره ایشان با پیشوای مسیحیان شام، برتری جایگاه علمی ایشان را نشان داد و به توجه مسیحیان به ایشان انجامید <ref>کلینی، الکافی، ۸/۱۲۲ ـ ۱۲۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۳۰۹ ـ ۳۱۳.</ref> دعوت مردم به مکتب اهل بیت(ع) از دیگر کارهای حضرت بود؛<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۸۰.</ref> چنان‌که امام‌خمینی با استناد به روایات <ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۸ ـ ۱۹.</ref> یادآور شده است امام‌باقر(ع) کسی را که شب‌ها را برای [[عبادت]] برخاسته و روزها روزه گرفته و اموالش را انفاق کرده و مداوم حج به جای آورده ولی ولایت و هدایت ولیّ‌الله را نشناخته، بی‌ایمان دانسته و اعمالش را نزد خداوند بی‌اثر خوانده است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷.</ref> ایشان با توجه به روایتی دیگر از حضرت از بی‌توجهی مردم به اهل بیت پیامبر(ص)، در مراسم حج انتقاد کرده و به حج‌گزاران یادآور شده است طواف آنان با طواف مردم در جاهلیت تفاوتی ندارد و حال آنکه مردم سفارش شده‌اند بر صراط مستقیم حرکت کنند و راه راست را راه امیرالمؤمنین علی(ع) و اوصیای ایشان معرفی کرده است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۵۳۳ ـ ۵۳۴.</ref>
 
مبارزه با غالیان و افراد مدعی تشیع که ائمه(ع) را به مقام خدایی ارتقا می‌دادند، از دیگر فعالیت‌های امام‌باقر(ع) بود <ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۸/۱۲۱ ـ ۱۲۲.</ref> ایشان غالیان را ازجمله حمزة‌بن‌عمار بربری و بیان‌بن‌سمعان که مدعی نبوت خود بودند و بدعت‌گذارانی مانند ابی‌الخطاب، مغیرة‌بن‌سعید و کثیرالنواء را از خود می‌راند.<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۵/۲۰۹؛ غریری، الجذور التاریخیة النفسیة للغلوّ و الغلاة، ۲۷۵ ـ ۲۷۸.</ref> حضرت برای تبیین درست [[سنت پیامبر(ص)]] با رهبران دیگر مذاهب اسلامی ازجمله پیشوایان خوارج <ref>مفید، الارشاد، ۲/۱۶۴ ـ ۱۶۵؛ امین، اعیان الشیعه، ۱/۶۵۲.</ref> پیشوای فقهای اهل بصره <ref>امین، اعیان الشیعه، ۱/۶۵۳.</ref> و نیز با رهبران صوفیه و جریان مدعیان زهد و ترک دنیا<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱/۶۵۲.</ref> و برای هدایت پیروان زیدبن‌علی که مدعی امامت زید بودند، مناظراتی انجام داد. سرانجام امام‌پنجم(ع) موفق شد عده‌ای از پیروان زید را به سوی خود هدایت کند.<ref>جعفری،  تشیع در مسیر تاریخ، ۲۹۱.</ref> مبارزه با اسرائیلیات و افکار نادرست یهودیان درباره پیامبران الهی از دیگر اقدام‌های ایشان بود.<ref>کلینی، الکافی، ۴/۲۳۹ ـ ۲۴۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۳۵۳ ـ ۳۵۴.</ref>
 
امام‌خمینی با استناد به روایات <ref>کلینی، الکافی، ۲/۷۵.</ref> یادآور شده است امام‌باقر(ع) پیروان خود را به میانه‌روی سفارش می‌کرد و آنان را از غلو و تندروی و قائل‌شدن مقاماتی برای امامان که خود قائل به آن نبودند و بدان رضایت نداشتند، پرهیز می‌داد و نیز یادآور شده است آن حضرت اهل بیت پیامبر(ص) را معیار اسلام اصیل و حد وسط شمرده و لازم دانسته است عقب‌ماندگان بدانان ملحق و افراد تندرو خود را با آنان هماهنگ سازند؛<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۵۷۱ ـ ۵۷۲.</ref> نیز از آن حضرت(ع) نقل کرده است ایشان در آموزش معارف به مردم، به ظرفیت و شرایط علمی آنان توجه داشت.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۲/۱۸۳ ـ ۱۸۴.</ref>
 
امام‌باقر(ع) قرآن را برای مردم [[تفسیر]] و آیات مبهم و نیازمند به شرح را برای آنان تشریح می‌کرد.<ref>ابن‌کثیر، الکامل فی التاریخ، ۹/۳۱۰ ـ ۳۱۱؛ ابوزهره، الامام‌الصادق(ع) حیاته و عصره، ۲۴.</ref> تفسیری از قرآن کریم که از امام‌باقر(ع) به قلم ابوالجارود منذربن‌زیاد گرد آمده، در شمار نخستین تفسیرهای قرآن در منابع به ثبت رسیده است <ref>ابن‌ندیم، کتاب الفهرست، ۵۹.</ref> و مجموعه‌ای بزرگ از امام‌باقر(ع) در علوم و تفسیر قرآن در دست است؛<ref>عطاردی، مسند الامام‌‌ابوجعفر محمد‌بن‌علی(ع)، ۲/۳۹۶، ۴۱۵ ـ ۴۱۶ و ۳/۳ ـ ۳۶۲.</ref> چنان‌که امام‌خمینی نیز توجه‌دادن مردم به قرآن را از دیگر فعالیت‌های امام‌باقر(ع) شمرده است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۹.</ref> ایشان با استناد به روایات <ref>کلینی، الکافی، ۲/۵۹۶.</ref> از اهتمام امام‌باقر(ع) به قرآن <ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۹.</ref> شرح و تفصیل آیات و بیان [[شأن نزول آیات]] <ref>امام خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۱۸۴.</ref> نکته‌های راهگشایی بیان کرده است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۵۷۵ ـ ۵۷۶.</ref> همچنین با توجه به سخن امام‌باقر(ع) در پیشگیری از تحریف دین به شیعیان یادآور شده است<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۲۷/۱۲۳.</ref> که روایات را بر قرآن عرضه کنند.<ref>امام خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۵۶۲.</ref>
 
امام‌باقر(ع) برای تهذیب معنوی و اخلاقی مردم به‌ویژه شیعیان بسیار تلاش کرد. امام‌خمینی به استناد روایات، ‌اندرزهای پرارزش حضرت به شیعیان و مسلمانان را یادآور شده است. ایشان ازجمله به آنان توصیه می‌کرد پرهیزگار باشند<ref>امام خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۴۷۵.</ref> و بیشترین حسرت در قیامت را شامل کسی می‌شمرد که کار نیک را وصف و خود با آن مخالفت کند.<ref>امام خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۵۶۹-۵۷۰.</ref> حضرت همچنین به شیعیان توصیه کرده است.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۷۳.</ref> از آرای باطل و گمراه پیروی نکنند و بی‌جهت برای فرار از مسئولیت عذرتراشی نکنند و کسی را که از خداوند اطاعت کند، شایسته نام شیعه شمرده است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۵۷۰.</ref> آن حضرت خطاب به جابربن‌عبدالله انصاری <ref>کلینی، الکافی، ۲/۷۴.</ref> ادعای شیعه‌بودن را کافی ندانسته است و کسانی را که از خدا پروا و از وی اطاعت می‌کنند، شیعه شمرده و راه رسیدن به [[ولایت اهل بیت(ع)]] را تنها در سایه عمل و تقوا و اطاعت از خدا ممکن دانسته و کسی را که عصیان ورزد، دشمن امامان(ع) شمرده است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۵۷۰ ـ ۵۷۱.</ref>
 
در دوره [[بنی‌امیه]] بسیاری از احکام اسلامی حتی مسئله مهمی چون نماز بر توده مردم مسلمان روشن نبود<ref>جعفریان،  اسوه‌های بشریت، ۵۰ ـ ۵۱.</ref> و امام‌باقر(ع) آموزش درست احکام فقهی<ref>ابوزهره،  الامام‌الصادق(ع) حیاته و عصره، ۲۴.</ref> به‌ویژه در مواضع اختلافی و احکام در معرض تحریف مانند حکم نبیذ <ref>کلینی، الکافی، ۶/۴۱۸.</ref> و شرح بسیاری از مسائل فقهی در ابواب گوناگون فقه از [[طهارت]] تا [[دیات]] <ref>عطاردی، مسند الامام‌‌ابوجعفر محمد‌بن‌علی(ع)، ۳/۴۷۸ ـ ۴۵۲؛ ۴/۳ ـ ۵۶۸ و ۵/۳ ـ ۴۵۲؛ لالانی، نخستین‌ اندیشه‌های شیعی تعالیم امام‌باقر(ع)، ۱۶۱ ـ ۱۷۰.</ref> را به مردم آموخت. امام‌خمینی یادآور شده است امام‌باقر(ع) افزون بر آموزش احکام فقهی، روش فهم دین و استنباط احکام و شرایع را به شاگردان خود می‌آموخت و آنان را با روش اجتهاد تربیت می‌کرد.<ref>امام خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۷۵ ـ ۷۸.</ref> ایشان به استناد روایات <ref>کلینی، الکافی، ۳/۳۰.</ref> یادآور شده است امام‌باقر(ع) در پاسخ پرسش زراره از علت مسح بر روی قسمتی از سر به جای همه آن، به آیه «وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکمْ» <ref>مائده، ۶.</ref> و استفاده از «باء تبعیضیه» اشاره کرد <ref>امام خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۷۵ ـ ۷۸.</ref> و نیز خطاهای فقهی فقهای دیگر مذاهب مانند ابن‌شبرمه<ref>امام خمینی، تنقیح الاصول، ۱/۱۵۴.</ref> ابراهیم نخعی و حکم‌بن‌عتیبه<ref>(امام خمینی، تنقیح الاصول، ۲/۲۶۱.</ref> را به آنان یادآور شد. افزون بر نقل روایات بسیار از امام‌باقر(ع)، امام‌خمینی [[دعای سحر]] از مناجات‌های حضرت را نیز شرح کرده است.<ref>مقاله شرح دعاء السحر.</ref>
==مواضع‌ سیاسی==
امام‌باقر(ع) با حاکمان نامشروعی ازجمله ولید‌بن‌عبدالملک، سلیمان‌بن‌عبدالملک، عمر‌بن‌عبدالعزیز، یزید‌بن‌عبدالملک و هشام‌بن‌عبدالملک از خلفای اموی هم‌زمان بود.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۲۱۲.</ref> مردم عراق که به اهل بیت(ع) و امام‌باقر(ع) توجه داشتند، بیش از دیگران زیر فشار خلفای اموی قرار داشتند<ref>مظفر، تاریخ شیعه، ۱۴۲.</ref> و حاکمان اموی مردم را از ارتباط با امام‌باقر(ع) منع کرده بودند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۲۶۴.</ref> از میان حاکمان یادشده ولید <ref>مسعودی، مروج الذهب، ۳/۱۵۷.</ref> و هشام <ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۲/۳۲۸.</ref> بسیار ستمکار و کینه‌توز بودند.
حکومت همه حاکمان اموی از نگاه امام‌باقر(ع) نامشروع بود<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۸۱.</ref> و ایشان همه حاکمان اموی را جائر می‌دانست و از شرایط دشوار [[شیعه]] و تکفیر شیعیان در دوران [[بنی‌امیه]] و [[بنی‌مروان]] ناخرسند بود <ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۱/۴۳ ـ ۴۴.</ref> اما موضع‌گیری ایشان با توجه به رفتار حاکمان اموی متفاوت بود <ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۲/۳۰۵.</ref> آن حضرت با عمربن‌عبدالعزیز رفتاری ملایم داشت و او را موعظه می‌کرد <ref>عطاردی، مسند الامام‌‌ابوجعفر محمد‌بن‌علی(ع)، ۱/۱۳۲ ـ ۱۳۳.</ref> و از عملکرد وی در بازگردان برخی از حقوق اهل بیت(ع) مانند بازگرداندن مزرعه فدک ابراز رضایت کرد <ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۵/۶۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۳۲۶ ـ ۳۲۷.</ref>
 
امام‌خمینی بر ضداسلامی‌بودن حکومت و سیاست بنی‌امیه تأکید و خاطرنشان کرده است در زمان امویان حکومت اسلامی کاملاً وارونه و سلطنتی شده بود و به صورت رژیم پادشاهان ایران و امپراتوران روم و فرعونان مصر درآمده بود.<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۳۴ ـ ۳۵.</ref> ایشان به استناد روایتی از امام‌باقر(ع)، رهبران ستمکار و پیروان آنان را گمراه و گمراه‌کننده و اعمال آنان را چون خاکستری که باد آن را متفرق کند، باطل شمرده است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۶ ـ ۱۳۷.</ref> نیز به استناد روایتی از حضرت حکومت و [[رهبری]] امت اسلامی را حق پیامبر(ص) و ائمه(ع) دانسته و اولویت در آیه «النَّبِی أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» <ref>احزاب، ۶.</ref> را به معنای اولویت ولایت و امارت شمرده <ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۱۰۰.</ref> و در نتیجه حکومت بر مردم را از حقوِق اهل بیت(ع) معرفی کرده است. از نگاه امام‌خمینی، شرایط [[مبارزه مسلحانه|قیام مسلحانه]] علیه حکومتِ غاصب اموی فراهم نبود، وگرنه امام‌باقر(ع) نیز همچون [[امام‌علی(ع)]] و امام‌حسین(ع) زره به تن می‌کرد و می‌جنگید.<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۱۹.</ref> ایشان با استناد به منابع روایی<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۵۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۲۰۴.</ref>، گفتگوی امام‌باقر(ع) با [[زیدبن‌علی]] درباره امامت و قیام علیه حکومت امویان را ثبت کرده است<ref>امام خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۹۲ ـ ۲۹۳.</ref> این روایت دلالت دارد که امام‌باقر(ع) از قیام برادر خود زید‌بن‌علی علیه امویان ناخرسند است و حرکت وی را تأیید نمی‌کند. امام‌خمینی سند روایت را ضعیف شمرده و مشمول‌بودن روایت بر طعن و خدشه بر زید را با آن جایگاه رفیع و بلندی مقامش، دلیل سستی آن دانسته است.<ref>(امام خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۹۳.</ref>
 
قیام‌نکردن امام‌باقر(ع) در برابر حاکمان اموی به معنای سکوت در برابر ظلم‌های آنان نبود. ایشان مردم را تشویق می‌کرد که به ستمکاری حاکمان ستمگر اعتراض کنند<ref>مفید، الاختصاص، ۲۵۹ ـ ۲۶۱؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۶/۱۳۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۷۲/۳۷۵.</ref> و از همکاری برخی خواص مانند علما و شاعران با دربار حاکمان اموی انتقاد می‌کرد <ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب(ع)، ۴/۲۰۷؛ عطاردی،  مسند الامام‌‌ابوجعفر محمد‌بن‌علی(ع)، ۱/۳۹).</ref> ایشان عالمان درباری را بردگان شامیان می‌خواند<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۲۵۸.</ref> و ‌در برابر، شاعران انقلابی ‌و مخالف امویان چون کمیت اسدی را می‌ستود.<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲۰۷ ـ ۲۰۸؛ عطاردی، مسند الامام‌‌ابوجعفر محمد‌بن‌علی(ع)، ۱/۵۰.</ref>
 
انتقاد امام‌محمدباقر(ع) از حاکمان ستمگر اموی<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۱/۴۳ ـ ۴۴.</ref> و از گمراهی مردم در انحراف از [[سیره اهل بیت(ع)]]<ref>کلینی، الکافی، ۸/۲۸۸.</ref> و دعوت به ولایت و امامت اهل بیت(ع) <ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۸؛ فیض کاشانی، الوافی، ۴/۸۸.</ref> و همچنین دعوت به همراهی مالی با ائمه(ع)<ref>کلینی، الکافی، ۱/۵۴۵.</ref>، موجب گردید [[هشام‌بن‌عبدالملک]] ایشان را به همراه فرزند خود [[امام‌صادق(ع)]] <ref>طبری امامی، دلائل الامامه، ۲۳۳ ـ ۲۳۴.</ref> از [[مدینه]] به [[شام]]، مرکز خلافت امویان، احضار کند<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۷۱ ـ ۴۷۲؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب(ع)، ۴/۱۸۹ ـ ۱۹۰)</ref> و هدف از این احضار ترساندن امام‌باقر(ع) بود؛<ref>بیهقی، تاریخ بیهقی، ۲/۲۳۲ ـ ۲۳۶؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۲۳۳ ـ ۲۳۴.</ref> اما ایشان در شام با هشام نیز احتجاج کرد و حاکمیت ظاهری و معنوی را از آنِ ائمه اهل بیت(ع) شمرد و این کار موجب زندانی‌شدن ایشان شد؛ ولی جایگاه و نفوذ حضرت سبب شد که هشام ایشان را آزاد کند.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۷۱؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب(ع)، ۴/۱۸۹ ـ ۱۹۰؛ فیض کاشانی، الوافی، ۳/۷۷۱ ـ ۷۷۲.</ref>
==شهادت==
امام‌باقر(ع) به فرمان هشام‌بن‌عبدالملک<ref>مستوفی،  تاریخ گزیده، ۳۰۳.</ref> و به نقلی به دست ابراهیم‌بن‌عبدالملک مروان مسموم شد<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۲۱۰؛ ابن‌صباغ، الفصول المهمه فی معرفة الائمة، ۲/۹۰۵.</ref> و در سال ۱۱۴یا ۱۱۵ هجری در ۵۷ یا ۵۸سالگی <ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۶۹؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۸۱؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۵۴/۲۹۸.</ref> در مدینه به [[شهادت]] رسید و در [[قبرستان بقیع]] در کنار پدر خود [[امام‌علی‌بن‌حسین(ع)]] به خاک سپرده شد.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۶۹.</ref> ایشان چهار همسر و هفت فرزند داشت.<ref>مفید، الارشاد، ۲/۱۷۶ ـ ۱۷۷.</ref> امام‌باقر(ع) به فرزند خود امام‌صادق(ع) وصیت کرد ده سال در موسم حج برای ایشان نوحه‌سرایی و گریه<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱/۱۸۲.</ref> و به تبعیت از سنت پیامبر اکرم(ص) در شهادت جعفر طیار هشتصد درهم در ماتم وی هزینه کنند.<ref>کلینی، الکافی، ۳/۲۱۷؛ عطاردی، مسند الامام‌‌ابوجعفر محمد‌بن‌علی(ع)، ۱/۱۴۶.</ref> در نگاه امام‌خمینی این کار برای نیاز امام‌باقر(ع) به گریه که برای شخص ایشان سودی نداشت نبود، بلکه این گریه به جهت استفاده سیاسی و اجتماعی آن بود. امام‌باقر(ع) با این کار می‌خواست ستمگران و کسانی که وی را به شهادت رسانده‌اند، افشا شوند تا این موضوع موج ایجاد و مردم را از ستمکاران آگاه کند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۴۵.</ref> و در نهایت تقویت مظلوم و انهدام ظالم را در پی داشته باشد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۹۷ ـ ۹۸.</ref> ایشان تأثیر [[عزاداری]] برای امام‌باقر(ع) در بیداری مردم را به تأثیر [[عزای سیدالشهدا(ع)]] تشبیه کرده است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۴۵.</ref>
 
از امام‌باقر(ع) روایات بسیاری در عرصه‌های گوناگون عقاید، اخلاق و فقه و تفسیر و تاریخ و سیره به یادگار مانده است؛ چنان‌که عزیزالله عطاردی، مجموعه‌ای از سخنان و سیره آن حضرت را با عنوان مسند الامام‌الباقر(ع) در شش مجلد تدوین و منتشر کرده است.
==پانویس==
{{پانویس|۲}}
==منابع==
==منابع==
{{پانویس|}}
*قرآن کریم.
*قرآن کریم.
*آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق.
*ابن‌ابی‌الثلچ، تاریخ الائمه، چاپ‌شده در مجموعه نفسیه فی تاریخ الائمه، بیروت، دارالقاری، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
*ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴‌ق.
*ابن‌اثیر، علی‌بن‌محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
*ابن‌اثیر، علی‌بن‌محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
*ابن‌خلکان، احمدبن‌محمد، وفیات الأعیان و أبناء الزمان، تحقیق احسان عباس، بیروت، دارالثقافه، بی‌تا.
*ابن‌شعبه حرانی، حسن‌بن‌علی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول(ص)، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
*ابن‌شعبه حرانی، حسن‌بن‌علی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول(ص)، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
*ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
*ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
*ابن‌صباغ مالکی، علی‌بن‌محمد، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
*ادیب، عادل، زندگانی تحلیلی پیشوایان ما، ترجمه اسدالله مبشری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ ششم۱۳۶۶ش.
*ابن‌عساکر، علی‌بن‌حسن، تاریخ مدینة دمشق، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
*ابن‌عماد، عبدالحی‌بن‌احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق شعیب ارناووط، دمشق، دار ابن‌کثیر، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
*ابن‌کثیر، اسماعیل‌بن‌عمر، البدایة و النهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
*ابن‌ندیم، محمدبن‌اسحاق، کتاب الفهرست، ترجمه محمدرضا تجدید، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، ۱۳۶۶ش.
*ابوزهره، محمد، الامام‌الصادق(ع) حیاته و عصره، قاهره، دارالفکر العربی، چاپ اول، ۱۹۶۰م.
*ادیب، عادل، نقش امامان معصوم در حیات اسلام، ترجمه مینا جیگاره، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
*اربلی، علی‌بن‌عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
*اربلی، علی‌بن‌عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ ‌شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الاجتهاد و التقلید، تهران، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الاستصحاب، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، بدائع الدرر فی قاعدة نفی الضرر، قم، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۷ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، التعلیقة علی العروة الوثقی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، التعلیقة علی العروة الوثقی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تهذیب الاصول، تقریر جعفر سبحانی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الخلل فی الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، دیوان امام (سروده‌های حضرت امام‌خمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، دیوان امام (سروده‌های حضرت امام‌خمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الرسائل العشره، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الرسائل العشره، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، رساله توضیح المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کتاب الطهاره، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، معتمد الاصول، تقریر محمد فاضل لنکرانی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
*امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۴ق.
*حسین، جاسم، تاریخ سیاسی غیبت امام‌دوازدهم، ترجمه سیدمحمدتقی آیت‌اللهی، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
*بلاذری، احمدبن‌یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمد حمیدالله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.
*بیهقی، ابراهیم‌بن‌محمد، المحاسن و المساوی، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، مصر، دارالمعارف، چاپ اول، ۱۹۹۱م.
*جعفری، حسین محمد، تشیع در مسیر تاریخ، ترجمه محمدتقی آیت‌اللهی، تهران دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ یازدهم، ۱۳۸۲ش.
*جعفریان، رسول، اسوه‌های بشریت، مجله نور علم، شماره ۲۹، ۱۳۶۷ش.
*حر عاملی، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
*حسینی جلالی، سیدمحمدرضا، تدوین السنة الشریفه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
*خامنه‌ای، سیدعلی، انسان ۲۵۰ ساله، تهران، مؤسسه ایمان جهادی، چاپ پنجاه و سوم، ۱۳۹۴ش.
*خامنه‌ای، سیدعلی، انسان ۲۵۰ ساله، تهران، مؤسسه ایمان جهادی، چاپ پنجاه و سوم، ۱۳۹۴ش.
*دخیل، علی‌ محمد علی، ائمتنا، بیروت، دارالمرتضی، چاپ پانزدهم، ۱۴۲۵ق.
*روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
*ذهبی، محمدبن‌احمد، سیر اعلام النبلاء، تحقیق شعیب الارناووط، بیروت، الرساله، طبع دهم، ۱۴۱۴ق.
*سبط‌بن‌جوزی، یوسف، تذکره الخواص من الامۀ من ذکر خصائص الائمه، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
*صدوق، محمد‌بن‌علی، من ‌لایحضره الفقیه، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
*صدوق، محمدبن‌علی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
*طباطبایی، سیدمحمدحسین، شیعه در اسلام، قم، بوستان کتاب، چاپ پنجم، ۱۳۸۸ش.
*طباطبایی، سیدمحمدحسین، شیعه در اسلام، قم، بوستان کتاب، چاپ پنجم، ۱۳۸۸ش.
*طبری، محمدبن‌جریر، تاریخ الامم و الملوک، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث العربی، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
*طبرسی، احمدبن‌علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، تحقیق محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
*طبرسی، فضل‌بن‌حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
*طبری امامی، محمدبن‌جریر، دلائل الامامه، قم، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
*طبری امامی، محمدبن‌جریر، دلائل الامامه، قم، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
*طوسی، محمدبن‌حسن، اختیار معرفة الرجال، معروف به رجال کشی، تحقیق سیدمهدی رجایی، قم مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
*طوسی، محمدبن‌حسن، اختیار معرفة الرجال، معروف به رجال کشی، تحقیق سیدمهدی رجایی، قم مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
*طوسی، محمدبن‌حسن، الامالی، قم، دارالثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
*طوسی، محمدبن‌حسن، الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، تحقیق سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۰ق.
*طوسی، محمدبن‌حسن، رجال الطوسی، تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
*طوسی، محمدبن‌حسن، تهذیب الاحکام، تصحیح سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
*طوسی، محمدبن‌حسن، محمدبن‌حسن، رجال الطوسی، تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
*طوسی، محمدبن‌حسن، الفهرست، تحقیق سیدمحمدصادق آل بحرالعلوم، نجف، مرتضوی، چاپ اول، بی‌تا.
*طوسی، محمدبن‌حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
*طوسی، محمدبن‌حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
*عطاردی، عزیزالله، مسند الامام‌‌ابوجعفر محمد‌بن‌علی(ع)، تهران، دار عطاردی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
*عاملی، سیدجعفر مرتضی، الحیاة السیاسیه للامام‌الجواد(ع)، بیروت، مرکز الاسلامی للدراسات، چاپ سوم، ۱۴۳۲ق.
*غریری، سامی، الجذور التاریخیة النفسیة للغلوّ و الغلاة، قم، دلیل ما، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
*عطاردی، عزیزالله، مسند الامام‌الجواد ابی‌جعفر محمدبن علی(ع)، تهران، عطارد، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
*فیض کاشانی، ملامحسن، الوافی، تحقیق سیدضیاءالدین علامه، اصفهان، کتابخانه امیرالمؤمنین(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
*عیاشی، محمدبن‌مسعود، التفسیر، سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، علمیه اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
*قمی، علی‌بن‌ابراهیم، تفسیر القمی، تصحیح سیدطیب موسوی جزایری، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش.
*کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
*کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
*لالانی، ارزینا. آر. نخستین‌ اندیشه‌های شیعی تعالیم امام‌باقر(ع)، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، فرزان، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
*مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
*مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
*مدرس طباطبایی، حسین، مکتب در فرایند تکامل، نظری بر تطور مبانی فکر تشیع در سه قرن نخستین، ترجمه هاشم ایزدپناه، تهران، کویر، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
*مدرسی، سیدمحمدتقی، امامان شیعه و جنبشهای مکتبی، ترجمه حمیدرضا آژیر، مشهد بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۴ش.
*مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، امیر کبیر، چاپ سوم، ۱۳۶۴ش.
*مسعودی، علی‌بن‌حسین، اثبات الوصیه، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
*مسعودی، علی‌بن‌حسین، اثبات الوصیه، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
*مسعودی، علی‌بن‌حسین، مروج الذهب و معادن الجواهر، تحقیق اسعد داغر، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
*مظفر، محمدحسین، تاریخ شیعه، ترجمه سیدمحمدباقر حجتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
*مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
*مظفر، محمدحسین، تاریخ شیعه، ترجمه محمدباقر حجتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
*مغربی، قاضی‌نعمان، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، تحقیق آصف فیضی، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.
*مفید، محمدبن‌محمد، الاختصاص، تحقیق علی‌اکبر غفاری و محمود محرمی، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
*مفید، محمدبن‌محمد، الاختصاص، تحقیق علی‌اکبر غفاری و محمود محرمی، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
*مفید، محمدبن‌محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق مؤسسه آل‌البیت(ع)، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
*مفید، محمدبن‌محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق مؤسسه آل‌البیت(ع)، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
*نجاشی، احمد‌بن‌علی، رجال النجاشی، تحقیق سیدموسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق.
*نجاشی، احمدبن‌علی، رجال النجاشی، تحقیق سیدموسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق.
*یعقوبی، احمدبن‌ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
*نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
{{پایان}}
{{پایان}}

نسخهٔ ‏۲۲ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۰۱

محمدبن‌علی یا امام‌جواد(ع) امام نهم شیعیان.

زندگینامه امام نهم(ع)

امام ابوجعفر ثانی محمدبن‌علی(ع) ملقب به ابن‌الرضا[۱] جواد و تقیّ، نهمین پیشوای معصوم شیعیان است.[۲] پدر ایشان امام‌علی‌بن‌موسی الرضا(ع) است [۳] و مادر ایشان به نام‌های ریحانه، سکینه [۴]، سبیکه و خیزران خوانده شده و گفته شده وی از خاندان ماریه قبطیه از همسران پیامبر اکرم(ص) بوده‌است[۵] و فاضل‌ترین بانوی زمان خود بود.[۶] امام‌جواد(ع) در رجب (دهم رجب) یا رمضان سال ۱۹۵ هجری در مدینه زاده شد [۷] و هفت سال و چند ماه زمان حیات پدر خود را درک کرد [۸] دوران امامت ایشان که در خردسالی به امامت رسید، نزدیک به نوزده سال بود [۹] در دوران امامت با مأمون (۱۹۳ ـ ۲۱۸ق) و معتصم عباسی (۲۱۸ ـ ۲۲۷) [۱۰] معاصر بود و مأمون ایشان را در سال ۲۰۲ پس از شهادت امام‌رضا(ع)، از مدینه به بغداد مرکز خلافت عباسیان منتقل کرد [۱۱]

جایگاه و ویژگی‌ها

پیامبر اکرم(ص) به امامت همه امامان دوازده‌گانه شیعه ازجمله امام‌جواد(ع) تصریح کرده‌است.[۱۲] امام‌رضا(ع) نیز فرزند خود امام‌جواد(ع) را پس از خود امام و حجت خداوند بر مردم به یاران معرفی [۱۳] و امامت ایشان را در کودکی با نبوت عیسی‌بن‌مریم(ع) در کودکی مقایسه کرد [۱۴] همچنین آن حضرت را مانند موسی‌بن‌عمران(ع) در مبارزه با طاغوت‌ها شمرد [۱۵] و با برکت‌ترین مولود برای شیعه دانست.[۱۶]. سن کم امام‌جواد(ع) پس از شهادت امام‌رضا(ع) موجب شد عده‌ای از شیعیان، درباره امامت ایشان تردید کنند و به چاره‌جویی برخیزند. آنان با رفتن نزد عبدالله‌بن‌موسی، عموی امام‌جواد(ع) و نیافتن پاسخ پرسش‌های خود، او را رها کردند و سرانجام برای آزمودن و نیز استفاده از امام‌جواد(ع) و حل مشکلات خود نزد ایشان گرد آمدند و حضرت به پرسش‌ها و مشکلات علمی و کلامی و فقهی آنان پاسخ داد و به‌ویژه شبهه‌های آنان درباره امامت خویش را برطرف کرد؛[۱۷] چنان‌که حضرت در حضور هشتاد تن از فقها و ازجمله علمای بغداد و دیگر شهرها به پرسش‌های دشوار مردم در مسائل مختلف دینی پاسخ داد [۱۸]

مأمون عباسی شیفته علم و فضل امام‌جواد(ع) بود و ایشان را افقه و اعلم به کتاب و سنت از دیگران می‌شمرد[۱۹] و با کمی سن ایشان را در علم و حکمت و ادب و خرد با مشایخ روزگارخود برابر می‌شمرد و در مجلسی که یحیی‌بن‌اکثم قاضی‌القضات حکومت عباسی، در حضور عده‌ای از علمای اسلام در بغداد با ایشان ترتیب داد، مراتب فضل و دانش و آگاهی آن حضرت بر همگان روشن شد.[۲۰]

امام‌خمینی، امام‌محمدبن‌علی(ع) را از امامان دوازده‌گانه و حجت خدا بر مردم و از پیشوایان هدایت‌کننده شمرده‌است. [۲۱] ایشان با استناد به روایات [۲۲] روز چهارشنبه را متعلق به امام‌جواد(ع) شمرده و سزاوار دانسته‌است در تعقیب نماز صبح برای در امان‌ماندن از شیطان و نفس اماره به این امام تقرب جسته شود و برای قبول عبادت‌های ناقص به آن وجود مقدس شفاعت جسته شود.[۲۳]

امام‌جواد(ع) در مکارم اخلاق ممتاز و از کودکی دارای کمالات و اعتماد به نفس بود.[۲۴] مردم امام‌جواد(ع) را به عبادت[۲۵] پارسایی و شایستگی [۲۶] می‌شناختند و دانش و پرهیزکاری و زهد و بخشندگیِ ایشان را همانند پدر ایشان شمرده‌اند.[۲۷] امام‌جواد(ع) در حد توان به مشکلات مردم به‌ویژه درماندگان رسیدگی می‌کرد [۲۸] و برای حل گرفتاری‌های مردم از شیعیانِ دارای نفوذ اجتماعی کمک می‌گرفت و نامه ایشان به حسین‌بن‌عبدالله نیشابوری کارگزار سیستان درباره کمک به یکی از نیازمندان، از آن جمله است.[۲۹]

امام‌خمینی، امام‌جواد(ع) را از امامان نیکوکار و افراد خیراندیش شمرده‌است[۳۰] و این روایت [۳۱] را یادآور شده‌است که امام‌رضا(ع) به فرزند خود سفارش کرد خود را در معرض دیدار با فقرا قرار دهد و اطرافیان مانع از انفاق ایشان به نیازمندان نشوند؛[۳۲] چنان‌که ایشان در اشعار خود در ستایش از امام زمان(ع) ایشان را وارث ویژگی، تقوا و بزرگی امام‌جواد(ع) دانسته‌است [۳۳] و در جای دیگر از حضرت جواد(ع) به نور ساطع و بلند یاد کرده‌است و بر وی و پدران و فرزندانِ برگزیده ایشان درود فرستاده‌است.[۳۴]

دوران امامت

امام‌جواد(ع) پس از شهادت امام‌رضا(ع) به‌رغم سن کم خود به رهبری و هدایت شیعیان رسید. از زندگی راویان به دست می‌آید شیعیان در زمان ایشان در نقاط مختلف جهان اسلام ازجمله مصر [۳۵] بغداد (عطاردی، ۲۷۵)، همدان، کوفه، ری، قم، بصره (همان، ۲۵۲ ـ ۲۶۲)، بُست، سجستان (کلینی، ۵/۱۱۱)، خراسان و مرو (عطاردی، ۲۵۸) و اهواز (طوسی، الفهرست، ۵۸) پراکنده بودند و به‌ویژه در بغداد شمار زیادی را تشکیل می‌دادند و از اقتدار و شوکت برخوردار بودند (مظفر، ۱۲۰) و جمعیت آنان رو به گسترش بود. حضرت جواد(ع) با مردم به‌ویژه شیعیان به روش‌های گوناگون ازجمله دیدار حضوری در مدینه [۳۶] و به‌ویژه در مسجد پیامبر(ص) [۳۷] و به وسیله نامه و از طریق وکلا و نمایندگان ارتباط داشت و در ارتقای دانش دینی آنان می‌کوشید (طوسی، تهذیب الاحکام، ۴/۱۴۱؛ همو، اختیار معرفة الرجال، ۲/۸۳۳). ایشان با استفاده از فرصتی که در اختیار داشت افراد نخبه و برجسته بسیاری را در علوم دینی تربیت کرد. شمار راویان از امام‌جواد(ع) را ۱۲۱ تا ۱۳۰ نفر ثبت کرده‌اند (همو، الرجال، ۳۷۳ ـ ۳۸۰؛ عطاردی، ۲۴۹ ـ ۳۳۲). امام‌خمینی، علی‌بن‌مهزیار (تنقیح الاصول، ۱/۱۵۴)، ابن‌درید، صاحب الجمهره فی اللغه (تهذیب الاصول، ۲/۴۲۰)، حسن‌بن‌سعید اهوازی (مصباح الهدایه، ۱۶)، ابوالقاسم صیقل (مکاسب، ۱/۷۳ ـ ۷۴)، ابراهیم‌بن‌شیبه (الرسائل العشره، ۷۸) و ابوالحسن‌بن‌حصین (همان، ۲۰۳ ـ ۲۰۴) را از اصحاب امام‌جواد(ع) شمرده‌است. امام‌جواد(ع) برای اداره امور دینی شیعیان در مناطق گوناگون جهان اسلام ازجمله بغداد، کوفه، اهواز، همدان، قم، ری، سیستان دارای وکیل بود [۳۸] خیران خادم (طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۸۶۷)، ایوب‌بن‌نوح (همان، ۲/۸۴۱) عبدالعزیز مهتدی (عطاردی، ۲۹۸) و ابراهیم‌بن‌محمد همدانی (همان، ۲۵۱ ـ ۲۵۲) از وکلای آن حضرت بودند و نیز احمدبن‌محمدبن‌ابی‌نصر بزنطی از اصحاب اجماع (← مقاله رجال) از خواص امام‌جواد(ع) بوده‌است (نجاشی، ۷۵). امام‌جواد(ع) در دفاع از کیان اسلام و قرآن و تفسیر درست کتاب خدا و سیره پیامبر(ص) فعالیت‌های علمی بسیاری از خود به جای گذاشت و به شبهه‌های فکری مردم پاسخ گفته و روایات نبوی(ص) تحریف‌شده را بر آنان آشکار و واقعیت‌ها را بیان کرده‌است [۳۹] امام‌خمینی نیز یادآور شده‌است امام‌جواد(ع) عقاید و علوم و معارف اسلام و اهل بیت(ع) را برای مردم بیان می‌کرد و با گفتگوهای شفاهی و از راه مکاتبه به پرسش‌های آنان پاسخ می‌داد (مکاسب، ۱/۷۳ ـ ۷۴) و نیز به شیعیان توصیه می‌کرد از کتاب‌های روایی امامان مراقبت کنند (تنقیح الاصول، ۳/۱۳۰). ایشان با اشاره به برخی از روایات (کلینی، ۱/۸۰ ـ ۸۲)، تصویر درست از خداوند و بیان صفات کمال حق‌تعالی برای مردم و به‌دورداشتن خدا از تشبیه به مخلوقات را از بیانات امام‌جواد(ع) بازگو کرده‌است (مصباح الهدایه، ۱۶). حضرت در برابر فرقه مجسِّمه که با برداشت‌های غلط آنان از آیاتی چون «یدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیدیهِمْ»(فتح، ۱۰) و «الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی» (طه، ۵) خداوند سبحان را جسم می‌پنداشتند، شیعیان را از نمازگزاردن پشت سر آنان و ادای زکات به آنان منع کرد (طوسی، تهذیب الاحکام، ۳/۲۸۳). ایشان با سران غالیان به‌شدت برخورد می‌کرد، ازجمله ابوالخطاب (محمدبن‌ابی‌زینب) و پیروان او را لعن کرد و به اصحاب خود نیز دستور داد آنان را لعن کنند (طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۸۱۱)؛ همچنین قائلان به غیبت امام‌موسی کاظم(ع)، را نیز مصداق نواصب می‌دانست و شیعیان را از نمازگزاردن در پشت سر آنان منع می‌کرد (صدوق، ۱/۳۷۹؛ عطاردی، ۱۵۰) (← مقاله علی‌بن‌موسی، امام‌رضا(ع)). امام‌خمینی به استناد روایات (کلینی، ۱/۴۴۱) یادآور شده‌است امام نهم(ع) در اختلافات فکری شیعیان ازجمله درباره ائمه(ع) و حدود اختیارات آنان، راه درست را به آنان می‌نمایانْد و جایگاه اهل بیت(ع) را نزد خداوند برایشان روشن می‌ساخت و به آنان یادآور می‌شد از راه ائمه(ع) باید پیروی کنند و از راه و رسم آنان نباید تخلف کنند (چهل حدیث، ۵۵۱). ایشان با استناد به روایتی از امام‌جواد(ع) (کلینی، ۳/۲۸۲؛ طوسی، الاستبصار ۱/۲۷۴) در اختلاف شیعیان در وقت نماز صبح، با تأکید بر ضرورت محسوس‌بودن طلوع فجر، نور عمودی واقع در افق را معیار فجر ندانسته، بلکه گسترش عرضی نور صبح را علامت طلوع فجر شمرده‌است (الرسائل العشره، ۲۰۳ ـ ۲۰۴). مناظرات: از موضوعات قابل توجه در زندگی امام‌جواد(ع)، مناظرات آن حضرت به‌ویژه درباره مسائل امامت و احکام شرعی بوده‌است. ایشان دراین‌باره گفتگوهایی با شیعیان و نیز بزرگان دیگر مذاهب اسلامی انجام داده‌است؛ ازجمله مناظره با یحیی‌بن‌اکثم، درباره محرمات احرام در حج [۴۰] و نیز مناظره کلامی درباره روایات منسوب به پیامبر(ص) در فضایل خلفا که حضرت با استناد به قرآن و سنت مسلم پیامبر(ص)، تحریف و ساختگی‌بودن آن گزارش‌ها را اثبات کرد (طبرسی، احمد، ۲/۴۴۷). امام‌خمینی دراین‌باره به استناد روایات (عیاشی، ۱/۳۱۹؛ نوری، ۴/۴۵۴)، یادآور شده‌است علمای دیگر مذاهب اسلامی بر آن بودند که مجازات سارق با قطع دست وی از مچ یا آرنج انجام می‌گیرد و امام‌جواد(ع) پاسخ داد که باید (در مرتبه اول) انگشتان وی از مفصل قطع شود. معتصم عباسی از دلیل آن پرسید و حضرت با استشهاد به آیه «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً» (جن، ۱۸) و اختصاص مواضع هفتگانه سجده به خدا و روایت «وجوب به‌زمین‌رسیدن هفت موضع در سجده» [۴۱] روشن ساخت که در صورت قطع دست از مچ یا آرنج یا بازو جایی برای به‌زمین‌رسیدن دست باقی نمی‌ماند؛ از این‌رو دست دزد نباید از مچ قطع شود (الخلل، ۳۱۰). مواضع سیاسی: امام‌جواد(ع) همانند دیگر ائمه(ع) و پیروان آنان امامت و رهبری و خلافت از پیامبر(ص) را حق امام‌معصوم(ع) می‌دانست و دیگر حاکمان را نامشروع می‌شمرد [۴۲] و همواره در راه معرفی ائمه(ع) به مردم و احقاق حقوق آنان تلاش می‌کرد (عطاردی، ۹۶ ـ ۱۰۳). ایشان درخواست کرد شیعیان واجبات مالی ازجمله خمس را به ایشان بپردازند [۴۳] افزون بر آنکه خلفای عباسی قیام‌های پدید آمده در مناطق شیعه‌نشین چون قیام جعفربن‌داوود قمی در قم (ابن‌اثیر، ۶/۴۱۵ و ۴۲۰ ـ ۴۲۶) را بی‌ارتباط با امام‌جواد(ع) نمی‌دانستند؛ به‌ویژه که در میان کشته‌شدگان وکیل ایشان یحیی‌بن‌عمران نیز وجود داشت (حسین، ۷۸ ـ ۸۰) و قیام محمدبن‌قاسم در زمان امام‌جواد(ع) که در مرو از حمایت شیعیان برخوردار بود (مدرسی، ۳۰۸ ـ ۳۱۲). مأمون عباسی از جایگاه امامت در میان شیعیان و جایگاه ویژه حضرت به عنوان جانشین امام‌رضا(ع) در میان پیروان اهل بیت(ع) آگاه بود؛ از این‌رو به اقتضای سیاست، به حمایت از آن حضرت تظاهر کرد. وی پس از شهادت امام‌رضا(ع)، امام‌جواد(ع) را در بغداد ساکن کرد و زیر نظر قرار داد (حسین، ۸۰؛ عاملی۹۲ ـ ۹۵) و دخترش ام‌الفضل را به ازدواج ایشان درآورد (قمی، ۱/۱۸۲؛ حسین، ۸۰)؛ اما امام‌جواد(ع) مرعوب وی نشد و با تحمل شرایط دشوار توانست نقاب تزویر را از چهره مأمون بزداید و ماهیت وی را برای مردم آشکار سازد (خامنه‌ای، ۳۸۴). با همه امکانات ظاهری که برای حضرت در بغداد آماده شده بود، ایشان از فشارهای باطنی آنان رنج می‌برد و آرزو داشت به مدینه برگردد [۴۴] ایشان پس از مدتی از توقف در عراق، به سفر حج رفت و به مدینه بازگشت (ابن‌اثیر، ۶/۴۱۷؛ عطاردی، ۵۵). پس از مرگ مأمون، معتصم عباسی، امام جواد(ع) را به بغداد فراخواند [۴۵] معتصم عباسی از نظر هوش و ذکاوت به پای مأمون نمی‌رسید؛ از این جهت گروه‌های بسیاری علیه او سر به شورش برداشتند. وی گاه امام‌جواد(ع) را زیر فشار قرار می‌داد و گاه عرصه را برای حضرت باز می‌گذاشت و گاه علما را برای احتجاج با حضرت گرد می‌آورد؛ ولی همه کوشش‌های وی به ابراز منزلت و اظهار کرامت‌های حضرت انجامید (مظفر، ۱۱۹ ـ ۱۲۰)؛ از این‌رو نقشه قتل حضرت را کشید [۴۶] امام‌جواد(ع) در ذی‌القعده یا ذی‌الحجه سال ۲۲۰ق (ابن‌ابی‌الثلچ، ۱۵؛ مفید، الارشاد، ۲/۲۹۵) به دستور معتصم عباسی به دست جعفربن‌مأمون و ام‌الفضل همسر امام(ع)، مسموم شد و به شهادت رسید و در مقبره قریش بغداد به خاک سپرده شد [۴۷] جایی که اینک به کاظمین شهره است. تحلیل امام‌خمینی از شهادت امام‌جواد(ع) آن است که پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصوم(ع)، دین را با سیاست و اجتماع در پیوند دانسته‌اند و سیاست بخشی از مسئولیت‌های مذهبی آنان بوده‌است. حبس، شکنجه، تبعید و مسموم‌شدن ائمه(ع) (ازجمله امام‌جواد(ع)) در جهت مبارزه سیاسی آن بزرگواران و شیعیان علیه حکومت‌های ستمکار بوده‌است (صحیفه، ۵/۱۸۸ و ۱۵/۲۵۷). امام‌جواد(ع) چهار فرزند به نام‌های علی(ع)، موسی، فاطمه و امامه داشت (مفید، الارشاد، ۲/۲۹۵). ایشان فرزند خود علی(ع) را به جانشینی خود معرفی کرد [۴۸] (← مقاله علی‌بن‌محمد، امام‌هادی(ع)). امام‌خمینی در سفر تبعید از ترکیه به عراق نخست به کاظمین برای زیارت موسی‌بن‌جعفر(ع) و امام‌جواد(ع) رفت و پس از چند روز اقامت در عصر جمعه ۱۶/۷/۱۳۴۴ راهی کربلا شد (روحانی، ۲/۱۶۱ ـ ۱۶۴).

منابع

  • قرآن کریم.
  • ابن‌ابی‌الثلچ، تاریخ الائمه، چاپ‌شده در مجموعه نفسیه فی تاریخ الائمه، بیروت، دارالقاری، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • ابن‌اثیر، علی‌بن‌محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
  • ابن‌شعبه حرانی، حسن‌بن‌علی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول(ص)، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • ادیب، عادل، زندگانی تحلیلی پیشوایان ما، ترجمه اسدالله مبشری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ ششم۱۳۶۶ش.
  • اربلی، علی‌بن‌عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، التعلیقة علی العروة الوثقی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تهذیب الاصول، تقریر جعفر سبحانی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الخلل فی الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، دیوان امام (سروده‌های حضرت امام‌خمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الرسائل العشره، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، رساله توضیح المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، معتمد الاصول، تقریر محمد فاضل لنکرانی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • حسین، جاسم، تاریخ سیاسی غیبت امام‌دوازدهم، ترجمه سیدمحمدتقی آیت‌اللهی، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • خامنه‌ای، سیدعلی، انسان ۲۵۰ ساله، تهران، مؤسسه ایمان جهادی، چاپ پنجاه و سوم، ۱۳۹۴ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
  • سبط‌بن‌جوزی، یوسف، تذکره الخواص من الامۀ من ذکر خصائص الائمه، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
  • صدوق، محمدبن‌علی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین، شیعه در اسلام، قم، بوستان کتاب، چاپ پنجم، ۱۳۸۸ش.
  • طبرسی، احمدبن‌علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، تحقیق محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
  • طبرسی، فضل‌بن‌حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
  • طبری امامی، محمدبن‌جریر، دلائل الامامه، قم، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، اختیار معرفة الرجال، معروف به رجال کشی، تحقیق سیدمهدی رجایی، قم مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، تحقیق سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۰ق.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، تهذیب الاحکام، تصحیح سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، محمدبن‌حسن، رجال الطوسی، تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، الفهرست، تحقیق سیدمحمدصادق آل بحرالعلوم، نجف، مرتضوی، چاپ اول، بی‌تا.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
  • عاملی، سیدجعفر مرتضی، الحیاة السیاسیه للامام‌الجواد(ع)، بیروت، مرکز الاسلامی للدراسات، چاپ سوم، ۱۴۳۲ق.
  • عطاردی، عزیزالله، مسند الامام‌الجواد ابی‌جعفر محمدبن علی(ع)، تهران، عطارد، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
  • عیاشی، محمدبن‌مسعود، التفسیر، سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، علمیه اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
  • قمی، علی‌بن‌ابراهیم، تفسیر القمی، تصحیح سیدطیب موسوی جزایری، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • مدرسی، سیدمحمدتقی، امامان شیعه و جنبشهای مکتبی، ترجمه حمیدرضا آژیر، مشهد بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۴ش.
  • مسعودی، علی‌بن‌حسین، اثبات الوصیه، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
  • مظفر، محمدحسین، تاریخ شیعه، ترجمه سیدمحمدباقر حجتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
  • مفید، محمدبن‌محمد، الاختصاص، تحقیق علی‌اکبر غفاری و محمود محرمی، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • مفید، محمدبن‌محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق مؤسسه آل‌البیت(ع)، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • نجاشی، احمدبن‌علی، رجال النجاشی، تحقیق سیدموسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق.
  • نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
  1. کلینی، الکافی، ۱/۴۹۴؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۳۸۸.
  2. طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۶؛ اربلی، کشف الغمه، ۳/۱۳۵ ـ ۱۳۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱ و ۱۲ ـ ۱۳.
  3. مقاله علی‌بن‌موسی، امام‌رضا(ع).
  4. طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۶.
  5. کلینی، الکافی، ۱/۴۹۲؛ اربلی، کشف الغمه، ۳/۱۳۵ و ۱۳۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱ ـ ۲.
  6. مسعودی، اثبات الوصیه،۲۱۶.
  7. کلینی، الکافی، ۱/۴۹۲؛ مفید، الارشاد، ۲/۲۷۳؛ طوسی، مصباح المتهجد، ۲/۸۰۵.
  8. طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۴.
  9. کلینی، الکافی، ۱/۴۹۷.
  10. طبرسی، فضل‌بن‌حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۲/۹۱.
  11. مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۰ ـ ۲۲۲؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۱؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۸۹.
  12. طبرسی، فضل‌بن‌حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۲/۱۸۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۲۳/۲۸۹.
  13. کلینی، الکافی، ۱/۳۲۰ ـ ۳۲۳؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۸۸؛ مجلسی، ۵۰/۱۸.
  14. کلینی، الکافی، ۱/۳۲۱؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۸۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۷).
  15. مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۱۶.
  16. کلینی، الکافی، ۱/۳۲۱.
  17. مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۰ ـ ۲۲۳؛ مفید، الاختصاص، ۱۰۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۸۵ ـ ۹۱ و ۹۹ ـ ۱۰۰.
  18. طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۸۸ ـ ۳۸۹.
  19. ابن‌شعبه، تحف العقول، ۴۵۱.
  20. مفید، الارشاد، ۲/۲۸۱ ـ ۲۸۶؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۱ ـ ۳۹۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۷۵ ـ ۷۸.
  21. امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۲۴؛ امام خمینی، توضیح المسائل، ۹۸.
  22. مجلسی، بحار الانوار، ۲۴/۲۳۹.
  23. امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۷۹.
  24. مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۳ ـ ۲۲۴؛ اربلی، کشف الغمه، ۳/۱۵۳ ـ ۱۵۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۰۸.
  25. مجلسی، بحار الانوار، ۹۵/۲۱۵.
  26. کلینی، الکافی، ۱/۴۹۲.
  27. سبط‌بن‌جوزی، تذکره الخواص من الامۀ من ذکر خصائص الائمه، ۳۲۱.
  28. مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۴۴.
  29. کلینی، الکافی، ۵/۱۱۱؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۶/۳۳۴ ـ ۳۳۵.
  30. امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۲۴.
  31. مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۰۲.
  32. امام خمینی، چهل حدیث، ۴۹۳.
  33. امام خمینی، دیوان امام، ۲۷۶.
  34. امام خمینی، معتمد الاصول، ۲/۴۱۹.
  35. (مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۷)،
  36. (مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۱)
  37. (مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۰۸)
  38. (مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۷ ـ ۳۸؛ حسین، ۷۹)،
  39. (مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۸۰ ـ ۸۳).
  40. (مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۷۶ ـ ۷۷)
  41. (مجلسی، بحار الانوار، ۸۱/۲۰۷)
  42. (مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۰۸؛ ادیب، ۲۴۶ ـ ۲۵۵)
  43. (ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۳۸۹)؛
  44. (مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۴۸).
  45. (ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۳۸۴).
  46. (مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳ ـ ۷، ۱۷ و ۴۵ ـ ۴۶).
  47. (مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۷؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۳۷۹)؛
  48. (همان، ۲/۲۹۵؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۷)