محمدرضا بروجردی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
| عنوان            =
| عنوان            = محمدرضا بروجردی
| تصویر            =
| تصویر            =  
| توضیح تصویر      =
| توضیح تصویر      =  
| اندازه تصویر      =
| اندازه تصویر      =  
| سرشناسی          =
| سرشناسی          =
| نام کامل          =
| نام کامل          = محمدرضا بروجردی
| لقب              =
| لقب              =  
| نسب              =
| نسب              =  
| تاریخ تولد        =
| تاریخ تولد        = ۱۳۲۰ش
| زادگاه            =
| زادگاه            = قزوین، ایران
| تاریخ وفات        =
| تاریخ وفات        =  
| شهر وفات          =
| شهر وفات          =  
| تاریخ شهادت      =
| تاریخ شهادت      =  
| محل شهادت        =
| محل شهادت        =  
| محل دفن          =
| محل دفن          =  
| خویشاوندان سرشناس =
| خویشاوندان سرشناس = محمدحسن بروجردی (پدر)، ملا علی‌نقی خیارجی (پدربزرگ)
| استادان          =
| استادان          =  
| شاگردان          =
| شاگردان          =  
| محل تحصیل        =
| محل تحصیل        = قزوین، قم، نجف
| اجازه روایت از    =
| اجازه روایت از    =  
| اجازه اجتهاد از  =
| اجازه اجتهاد از  =  
| اجازه روایت به    =
| اجازه روایت به    =  
| اجازه اجتهاد به  =
| اجازه اجتهاد به  =  
| تالیفات          =
| تالیفات          =  
| سایر              =
| سایر              =  
| سیاسی            =
| سیاسی            = مبارزه با رژیم پهلوی
| اجتماعی          =
| اجتماعی          =  
| امضا              =
| امضا              =  
| وبگاه رسمی        =
| وبگاه رسمی        =  
}}
}}
'''محمدرضا بروجردی'''، از شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی.  
'''محمدرضا بروجردی'''، از شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی.  


او در سال ۱۳۲۰ ش در شهرستان قزوین و در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. پدرش شیخ محمدحسن بروجردی خیارجی از روحانیان برجسته قزوین و پدربزرگش ملا علی‌نقی خیارجی از شاگردان آیت‌الله شیخ مرتضی انصاری بود که سال‌ها زعامت دینی مردم خیارج و قزوین را بر عهده داشت. محمدرضا بروجردی خواندن و نوشتن را در زادگاهش فراگرفت و پس از طی دوران ابتدایی به تحصیل دروس دینی پرداخت. مقدمات دروس دینی را در حوزه‌های علمیه قزوین و نزد استادان آن حوزه خواند، ولی درباره نام آن استادان گزارشی در دست نیست. آنگاه برای ادامه تحصیل به قم رفت و چند سال از محضر درس استادان دروس سطح حوزه علمیه قم بهره‌مند شد. نام استادان دوره سطح او در قم هم نامشخص است. سپس راهی عراق شد و تحصیلات دینی خود را در حوزه علمیه نجف اشرف پی گرفت <ref>(صمدیها، ۶۱ ـ ۶۲).</ref> پس از دستگیری امام‌خمینی در خرداد ۱۳۴۲، همراه با جمعی از علما و نیز طلاب قزوینی حوزه علمیه قزوین با ارسال نامه‌ای خدمت امام‌خمینی، سلامتی آن مرجع مبارز را آرزو کردند <ref>(انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک استان قزوین، ج ۱، ۹۷؛ شیرخانی، ۳۸ ـ ۳۹؛ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج ۳، ۳۸۷؛ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج ۶، ۲۳۷).</ref> او در سال ۱۳۴۳ ش به عراق رفت و در نجف اشرف ابتدا در درس سیداسدالله مدنی حضور یافت و به دامادی او درآمد. آنگاه در دروس خارج فقه و اصول آیت‌الله سیدابوالقاسم موسوی خویی شرکت کرد <ref>(صمدیها، ۶۱ ـ ۶۲).</ref>
او در سال ۱۳۲۰ش در شهرستان قزوین و در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. پدرش شیخ محمدحسن بروجردی خیارجی از روحانیان برجسته قزوین و پدربزرگش ملا علی‌نقی خیارجی از شاگردان آیت‌الله شیخ مرتضی انصاری بود که سال‌ها زعامت دینی مردم خیارج و قزوین را بر عهده داشت.  


پس از تبعید امام‌خمینی به عراق و آغاز تدریس درس خارج فقه ایشان در مسجد شیخ انصاری نجف اشرف معروف به مسجد ترک‌ها، در آن درس هم شرکت کرد <ref>(همان؛ صحیفه دل، ج ۲، ۳۹).</ref> او درباره ویژگی‌های درس امام‌خمینی می‌گوید: «همیشه بر این‎ ‏عقیده بوده و هستم که درس امام‌خمینی عمیق‌تر و ملاپرورتر بود،‎ ‏گذشته از اینکه امام به شاگردان میدان و اجازه می‌دادند که اشکال کنند‎ ‏و اگر کسی حرف نمی‌زد، احیاناً خود ایشان اعتراض می‌فرمودند». او در خاطره‌ای درباره عمیق بودن و عرفی بودن بحث فقه امام‌خمینی می‌گوید: «در بحث مکاسب باب مکیل و موزون فرموده‌اند که اگر‎ ‏چیزی با کیل، معامله می‌شود، با کیل و اگر در عرف با وزن معامله می‌شود،‎ ‏باید به وزن معامله شود؛ به عدد و یا نظری (گتره) معامله صحیح نیست. حال‎ ‏اگر در یکجا شک کردیم که با کیل معامله می‌شود یا با وزن (پیداست در هر‎ ‏جا دلیل و حجت شرعی نباشد، باید به اصل مراجعه کرد تا از شک خارج شد)‎ ‏باید دید در اینجا اصل با کدام‌یک از آنهاست؟ ایشان اذهان را بردند به ماقبل‎ ‏از تاریخ. با اینکه می‌دانیم وزن و ترازو یک امر دقیق و پیشرفته است که‎ ‏انسان‌های اولیه (عصر حجر) به آن نرسیده بودند، اگر آنها معامله می‌کردند‎ ‏مسلماً با همان کیل و پیمانه‌هایی که احیاناً از چوب یا سنگ تراشیده بودند کیل‎ ‏می‌کردند و دادوستد انجام می‌گرفت؛ پس اصل با کیل است و عندالشک‎ ‏باید به آن رجوع کرد» <ref>(همان، ۳۸).</ref>
محمدرضا بروجردی خواندن و نوشتن را در زادگاهش فراگرفت و پس از طی دوران ابتدایی به تحصیل دروس دینی پرداخت. مقدمات دروس دینی را در حوزه‌های علمیه قزوین و نزد استادان آن حوزه خواند، ولی درباره نام آن استادان گزارشی در دست نیست. آنگاه برای ادامه تحصیل به قم رفت و چند سال از محضر درس استادان دروس سطح حوزه علمیه قم بهره‌مند شد. نام استادان دوره سطح او در قم هم نامشخص است. سپس راهی عراق شد و تحصیلات دینی خود را در حوزه علمیه نجف اشرف پی گرفت.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۶۱ ـ ۶۲.</ref> پس از دستگیری امام‌خمینی در خرداد ۱۳۴۲، همراه با جمعی از علما و نیز طلاب قزوینی حوزه علمیه قزوین با ارسال نامه‌ای خدمت امام‌خمینی، سلامتی آن مرجع مبارز را آرزو کردند.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک استان قزوین، ج۱، ص۹۷؛ شیرخانی، ص۳۸ ـ ۳۹؛ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج۳، ص۳۸۷؛ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج۶، ص۲۳۷.</ref> او در سال ۱۳۴۳ش به عراق رفت و در نجف اشرف ابتدا در درس سیداسدالله مدنی حضور یافت و به دامادی او درآمد. آنگاه در دروس خارج فقه و اصول آیت‌الله سیدابوالقاسم موسوی خویی شرکت کرد.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۶۱ ـ ۶۲.</ref>  


بروجردی هم‌زمان با حضور در درس امام‌خمینی، به فعالیت‌های سیاسی علیه حکومت پهلوی ادامه می‌داد، ازجمله در جریان سخت‌گیری مأموران سفارت ایران در بغداد در صدور گذرنامه به طلاب ایرانی و دستگیری و ضرب و شتم جمعی از ایرانیان مقیم آن کشور توسط مأموران سفارت ایران، همراه با جمعی از طلاب علوم دینی ایرانی مقیم عراق با صدور اعلامیه‌ای خطاب به مراجع عظام تقلید و کمیسیون حقوق بشر، اقدام سفارتخانه مزبور را محکوم کردند و خواستار رسیدگی به اقدام آنان شدند <ref>(روحانی، ج ۲، ۴۳۹-۴۴۰).</ref> به علت امضای این تلگراف، توسط ساواک به‌عنوان فردی افراطی و ناراحت معرفی شد. این فعالیت‌ها باعث شد با تمدید گذرنامه وی مخالفت شود و او در سال ۱۳۵۰ ش تحت فشار رژیم بعث عراق به کشور بازگردد؛ <ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۱۷۲)</ref> بنابراین می‌توان احتمال داد که طی سال‌های ۱۳۴۴-۱۳۵۰ ش در درس خارج فقه امام‌خمینی حضور می‌یافت. بروجردی به‌عنوان یکی از شاگردان امام‌خمینی <ref>(خاطرات حجت‌الاسلام...، ۱۹۴)</ref> مورد اعتماد ایشان بود و امام‌خمینی به یکی از افرادی که توسط وی و یکی دیگر از روحانیان معرفی شده بود، اجازه‌ای در امور شرعیه داده بود <ref>(صحیفه امام، ج ۱، ۴۷۱).</ref>
پس از تبعید امام‌خمینی به عراق و آغاز تدریس درس خارج فقه ایشان در مسجد شیخ انصاری نجف اشرف معروف به مسجد ترک‌ها، در آن درس هم شرکت کرد.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۶۱ ـ ۶۲؛ صحیفه دل، ج۲، ص۳۹.</ref> او درباره ویژگی‌های درس امام‌خمینی می‌گوید: «همیشه بر این‎ ‏عقیده بوده و هستم که درس امام‌خمینی عمیق‌تر و ملاپرورتر بود،‎ ‏گذشته از اینکه امام به شاگردان میدان و اجازه می‌دادند که اشکال کنند‎ ‏و اگر کسی حرف نمی‌زد، احیاناً خود ایشان اعتراض می‌فرمودند». او در خاطره‌ای درباره عمیق بودن و عرفی بودن بحث فقه امام‌خمینی می‌گوید: «در بحث مکاسب باب مکیل و موزون فرموده‌اند که اگر‎ ‏چیزی با کیل، معامله می‌شود، با کیل و اگر در عرف با وزن معامله می‌شود،‎ ‏باید به وزن معامله شود؛ به عدد و یا نظری (گتره) معامله صحیح نیست. حال‎ ‏اگر در یکجا شک کردیم که با کیل معامله می‌شود یا با وزن (پیداست در هر‎ ‏جا دلیل و حجت شرعی نباشد، باید به اصل مراجعه کرد تا از شک خارج شد)‎ ‏باید دید در اینجا اصل با کدام‌یک از آنهاست؟ ایشان اذهان را بردند به ماقبل‎ ‏از تاریخ. با اینکه می‌دانیم وزن و ترازو یک امر دقیق و پیشرفته است که‎ ‏انسان‌های اولیه (عصر حجر) به آن نرسیده بودند، اگر آنها معامله می‌کردند‎ ‏مسلماً با همان کیل و پیمانه‌هایی که احیاناً از چوب یا سنگ تراشیده بودند کیل‎ ‏می‌کردند و دادوستد انجام می‌گرفت؛ پس اصل با کیل است و عندالشک‎ ‏باید به آن رجوع کرد».<ref>صحیفه دل، ج۲، ص۳۸.</ref>


محمدرضا بروجردی پس از بازگشت به کشور، در قم مقیم شد و طبق اسناد ساواک، در ۱۳۵۱ نیز در قم سکونت داشت <ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۱۷۲).</ref> سپس به تهران رفت و در هیئت متوسلین به امام منتظر (عج) در محله خزانه بخارایی آن شهر به سخنرانی پرداخت. وی در آن منطقه نیز به مبارزات سیاسی خود ادامه داد و به این خاطر در سال ۱۳۵۶ ش ممنوع‌الخروج شد. پس از آن در شهرهای تهران و قم به ایراد سخنرانی‌های انتقادی ادامه داد. وی در سال ۱۳۵۷ ش به علت سخنرانی در مسجد جامع قم دستگیر شد و پس از دو ماه حبس، به علت پیگیری‌های پدرش آزاد گردید <ref>(همان؛ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک، ج ۸، ۹۹؛ همان، ج ۹، ۴ ـ ۵).</ref> او پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدتی قاضی دادگاه انقلاب اسلامی در شهر قم بود <ref>(خاطرات محمدحسن خاکساران، ۹۲).</ref> او از آیات سیدمحمود شاهرودی، سیدابوالقاسم موسوی خویی، سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی، محمدعلی اراکی و مقام معظم رهبری اجازه دخالت در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده است <ref>(صمدیها، ۶۱ ـ ۶۲).</ref>
بروجردی هم‌زمان با حضور در درس امام‌خمینی، به فعالیت‌های سیاسی علیه حکومت پهلوی ادامه می‌داد، ازجمله در جریان سخت‌گیری مأموران سفارت ایران در بغداد در صدور گذرنامه به طلاب ایرانی و دستگیری و ضرب و شتم جمعی از ایرانیان مقیم آن کشور توسط مأموران سفارت ایران، همراه با جمعی از طلاب علوم دینی ایرانی مقیم عراق با صدور اعلامیه‌ای خطاب به مراجع عظام تقلید و کمیسیون حقوق بشر، اقدام سفارتخانه مزبور را محکوم کردند و خواستار رسیدگی به اقدام آنان شدند.<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی در ایران، ج۲، ص۴۳۹-۴۴۰.</ref> به علت امضای این تلگراف، توسط ساواک به‌عنوان فردی افراطی و ناراحت معرفی شد. این فعالیت‌ها باعث شد با تمدید گذرنامه وی مخالفت شود و او در سال ۱۳۵۰ش تحت فشار رژیم بعث عراق به کشور بازگردد؛.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۲.</ref> بنابراین می‌توان احتمال داد که طی سال‌های ۱۳۴۴-۱۳۵۰ش در درس خارج فقه امام‌خمینی حضور می‌یافت. بروجردی به‌عنوان یکی از شاگردان امام‌خمینی.<ref>خاطرات حجت‌الاسلام...، ص۱۹۴.</ref> مورد اعتماد ایشان بود و امام‌خمینی به یکی از افرادی که توسط وی و یکی دیگر از روحانیان معرفی شده بود، اجازه‌ای در امور شرعیه داده بود.<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۷۱.</ref>
 
محمدرضا بروجردی پس از بازگشت به کشور، در قم مقیم شد و طبق اسناد ساواک، در ۱۳۵۱ نیز در قم سکونت داشت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۲.</ref> سپس به تهران رفت و در هیئت متوسلین به امام منتظر (عج) در محله خزانه بخارایی آن شهر به سخنرانی پرداخت. وی در آن منطقه نیز به مبارزات سیاسی خود ادامه داد و به این خاطر در سال ۱۳۵۶ ش ممنوع‌الخروج شد. پس از آن در شهرهای تهران و قم به ایراد سخنرانی‌های انتقادی ادامه داد. وی در سال ۱۳۵۷ش به علت سخنرانی در مسجد جامع قم دستگیر شد و پس از دو ماه حبس، به علت پیگیری‌های پدرش آزاد گردید.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۲؛ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک، ج۸، ص۹۹، ج۹، ص۴ ـ ۵.</ref> او پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدتی قاضی دادگاه انقلاب اسلامی در شهر قم بود.<ref>خاطرات محمدحسن خاکساران، ص۹۲.</ref> او از آیات سیدمحمود شاهرودی، سیدابوالقاسم موسوی خویی، سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی، محمدعلی اراکی و مقام معظم رهبری اجازه دخالت در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده است.<ref>صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۶۱ ـ ۶۲.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۵۴: خط ۵۶:
* یاران امام به روایت اسناد ساواک، حجت‌الاسلام حاج سیدعلی‌اکبر ابوترابی (۱۳۸۱)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
* یاران امام به روایت اسناد ساواک، حجت‌الاسلام حاج سیدعلی‌اکبر ابوترابی (۱۳۸۱)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
{{پایان}}
{{پایان}}
[[رده:پروژه شاگردان2]]
[[رده:پروژه شاگردان2]]

نسخهٔ ‏۲۵ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۳۴

محمدرضا بروجردی
اطلاعات فردی
نام کاملمحمدرضا بروجردی
تاریخ تولد۱۳۲۰ش
زادگاهقزوین، ایران
خویشاوندان
سرشناس
محمدحسن بروجردی (پدر)، ملا علی‌نقی خیارجی (پدربزرگ)
اطلاعات علمی
محل تحصیلقزوین، قم، نجف
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیمبارزه با رژیم پهلوی


محمدرضا بروجردی، از شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی.

او در سال ۱۳۲۰ش در شهرستان قزوین و در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. پدرش شیخ محمدحسن بروجردی خیارجی از روحانیان برجسته قزوین و پدربزرگش ملا علی‌نقی خیارجی از شاگردان آیت‌الله شیخ مرتضی انصاری بود که سال‌ها زعامت دینی مردم خیارج و قزوین را بر عهده داشت.

محمدرضا بروجردی خواندن و نوشتن را در زادگاهش فراگرفت و پس از طی دوران ابتدایی به تحصیل دروس دینی پرداخت. مقدمات دروس دینی را در حوزه‌های علمیه قزوین و نزد استادان آن حوزه خواند، ولی درباره نام آن استادان گزارشی در دست نیست. آنگاه برای ادامه تحصیل به قم رفت و چند سال از محضر درس استادان دروس سطح حوزه علمیه قم بهره‌مند شد. نام استادان دوره سطح او در قم هم نامشخص است. سپس راهی عراق شد و تحصیلات دینی خود را در حوزه علمیه نجف اشرف پی گرفت.[۱] پس از دستگیری امام‌خمینی در خرداد ۱۳۴۲، همراه با جمعی از علما و نیز طلاب قزوینی حوزه علمیه قزوین با ارسال نامه‌ای خدمت امام‌خمینی، سلامتی آن مرجع مبارز را آرزو کردند.[۲] او در سال ۱۳۴۳ش به عراق رفت و در نجف اشرف ابتدا در درس سیداسدالله مدنی حضور یافت و به دامادی او درآمد. آنگاه در دروس خارج فقه و اصول آیت‌الله سیدابوالقاسم موسوی خویی شرکت کرد.[۳]

پس از تبعید امام‌خمینی به عراق و آغاز تدریس درس خارج فقه ایشان در مسجد شیخ انصاری نجف اشرف معروف به مسجد ترک‌ها، در آن درس هم شرکت کرد.[۴] او درباره ویژگی‌های درس امام‌خمینی می‌گوید: «همیشه بر این‎ ‏عقیده بوده و هستم که درس امام‌خمینی عمیق‌تر و ملاپرورتر بود،‎ ‏گذشته از اینکه امام به شاگردان میدان و اجازه می‌دادند که اشکال کنند‎ ‏و اگر کسی حرف نمی‌زد، احیاناً خود ایشان اعتراض می‌فرمودند». او در خاطره‌ای درباره عمیق بودن و عرفی بودن بحث فقه امام‌خمینی می‌گوید: «در بحث مکاسب باب مکیل و موزون فرموده‌اند که اگر‎ ‏چیزی با کیل، معامله می‌شود، با کیل و اگر در عرف با وزن معامله می‌شود،‎ ‏باید به وزن معامله شود؛ به عدد و یا نظری (گتره) معامله صحیح نیست. حال‎ ‏اگر در یکجا شک کردیم که با کیل معامله می‌شود یا با وزن (پیداست در هر‎ ‏جا دلیل و حجت شرعی نباشد، باید به اصل مراجعه کرد تا از شک خارج شد)‎ ‏باید دید در اینجا اصل با کدام‌یک از آنهاست؟ ایشان اذهان را بردند به ماقبل‎ ‏از تاریخ. با اینکه می‌دانیم وزن و ترازو یک امر دقیق و پیشرفته است که‎ ‏انسان‌های اولیه (عصر حجر) به آن نرسیده بودند، اگر آنها معامله می‌کردند‎ ‏مسلماً با همان کیل و پیمانه‌هایی که احیاناً از چوب یا سنگ تراشیده بودند کیل‎ ‏می‌کردند و دادوستد انجام می‌گرفت؛ پس اصل با کیل است و عندالشک‎ ‏باید به آن رجوع کرد».[۵]

بروجردی هم‌زمان با حضور در درس امام‌خمینی، به فعالیت‌های سیاسی علیه حکومت پهلوی ادامه می‌داد، ازجمله در جریان سخت‌گیری مأموران سفارت ایران در بغداد در صدور گذرنامه به طلاب ایرانی و دستگیری و ضرب و شتم جمعی از ایرانیان مقیم آن کشور توسط مأموران سفارت ایران، همراه با جمعی از طلاب علوم دینی ایرانی مقیم عراق با صدور اعلامیه‌ای خطاب به مراجع عظام تقلید و کمیسیون حقوق بشر، اقدام سفارتخانه مزبور را محکوم کردند و خواستار رسیدگی به اقدام آنان شدند.[۶] به علت امضای این تلگراف، توسط ساواک به‌عنوان فردی افراطی و ناراحت معرفی شد. این فعالیت‌ها باعث شد با تمدید گذرنامه وی مخالفت شود و او در سال ۱۳۵۰ش تحت فشار رژیم بعث عراق به کشور بازگردد؛.[۷] بنابراین می‌توان احتمال داد که طی سال‌های ۱۳۴۴-۱۳۵۰ش در درس خارج فقه امام‌خمینی حضور می‌یافت. بروجردی به‌عنوان یکی از شاگردان امام‌خمینی.[۸] مورد اعتماد ایشان بود و امام‌خمینی به یکی از افرادی که توسط وی و یکی دیگر از روحانیان معرفی شده بود، اجازه‌ای در امور شرعیه داده بود.[۹]

محمدرضا بروجردی پس از بازگشت به کشور، در قم مقیم شد و طبق اسناد ساواک، در ۱۳۵۱ نیز در قم سکونت داشت.[۱۰] سپس به تهران رفت و در هیئت متوسلین به امام منتظر (عج) در محله خزانه بخارایی آن شهر به سخنرانی پرداخت. وی در آن منطقه نیز به مبارزات سیاسی خود ادامه داد و به این خاطر در سال ۱۳۵۶ ش ممنوع‌الخروج شد. پس از آن در شهرهای تهران و قم به ایراد سخنرانی‌های انتقادی ادامه داد. وی در سال ۱۳۵۷ش به علت سخنرانی در مسجد جامع قم دستگیر شد و پس از دو ماه حبس، به علت پیگیری‌های پدرش آزاد گردید.[۱۱] او پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدتی قاضی دادگاه انقلاب اسلامی در شهر قم بود.[۱۲] او از آیات سیدمحمود شاهرودی، سیدابوالقاسم موسوی خویی، سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی، محمدعلی اراکی و مقام معظم رهبری اجازه دخالت در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده است.[۱۳]

پانویس

  1. صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۶۱ ـ ۶۲.
  2. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک استان قزوین، ج۱، ص۹۷؛ شیرخانی، ص۳۸ ـ ۳۹؛ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج۳، ص۳۸۷؛ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج۶، ص۲۳۷.
  3. صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۶۱ ـ ۶۲.
  4. صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۶۱ ـ ۶۲؛ صحیفه دل، ج۲، ص۳۹.
  5. صحیفه دل، ج۲، ص۳۸.
  6. روحانی، نهضت امام‌خمینی در ایران، ج۲، ص۴۳۹-۴۴۰.
  7. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۲.
  8. خاطرات حجت‌الاسلام...، ص۱۹۴.
  9. صحیفه امام، ج۱، ص۴۷۱.
  10. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۲.
  11. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص۱۷۲؛ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک، ج۸، ص۹۹، ج۹، ص۴ ـ ۵.
  12. خاطرات محمدحسن خاکساران، ص۹۲.
  13. صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۶۱ ـ ۶۲.

منابع

  • انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزوین (۱۳۹۳)، ج۱، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور (۱۳۷۶)، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی.
  • خاطرات محمدحسن خاکساران (۱۳۸۳)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • روحانی، سیدحمید (۱۳۶۴)، نهضت امام‌خمینی در ایران، ج۲، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
  • صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی؛ صحیفه دل (۱۳۷۹): خاطرات مکتوب از شاگردان امام‌خمینی(س)، به کوشش حمید بصیرت‌منش و احمد میریان، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر امام‌خمینی(س).
  • صمدیها، رضا (۱۳۷۹)، فرزانگان علم و سخن قزوین، قزوین، بحرالعلوم.
  • قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۷)، ج۸، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک (۱۳۷۸)، ج۳، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۲)، ج۶، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک، حجت‌الاسلام حاج سیدعلی‌اکبر ابوترابی (۱۳۸۱)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.