Image-reviewer، emailconfirmed، مدیران
۴٬۵۲۶
ویرایش
(←پیشینه) |
|||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==جایگاه و عظمت قرآن== | ==جایگاه و عظمت قرآن== | ||
قرآن کتاب دینی و اعتقادی مسلمانان است که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده تا مردم را از تاریکیهای کفر و نفاق به ایمان و اخلاص و نور راهنمایی کند.<ref>(ابراهیم، ۱؛ ← کاشانی، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ۵/۱۲۲.)</ref> در احادیث اهل بیت(ع)، قرآن پنددهندهای معرفی شده است که فریب نمیدهد و راهنمایی است که گمراه نمیکند و سخنگویی است که هرگز دروغ نمیگوید.<ref>(نهج البلاغه، خ۱۷۵، ۲۵۴.)</ref> کسی که به آن چنگ زند نجات مییابد و کسی که به دنبال هدایت از غیر طریق آن باشد، گمراه میشود.<ref>(مجلسی، ۸۹/۳۱.)</ref> | قرآن کتاب دینی و اعتقادی مسلمانان است که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده تا مردم را از تاریکیهای [[ایمان وکفر|کفر]] و [[نفاق]] به ایمان و [[اخلاص]] و نور راهنمایی کند.<ref>(ابراهیم، ۱؛ ← کاشانی، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ۵/۱۲۲.)</ref> در [[احادیث اهل بیت(ع)]]، قرآن پنددهندهای معرفی شده است که فریب نمیدهد و راهنمایی است که گمراه نمیکند و سخنگویی است که هرگز [[صدق|دروغ]] نمیگوید.<ref>(نهج البلاغه، خ۱۷۵، ۲۵۴.)</ref> کسی که به آن چنگ زند نجات مییابد و کسی که به دنبال هدایت از غیر طریق آن باشد، گمراه میشود.<ref>(مجلسی، ۸۹/۳۱.)</ref> | ||
طبق روایت مشهور در منابع شیعی و سنی از رسول خدا(ص) قرآن به همراه عترت آن حضرت(ص) یکی از دو ثقل و سرمایه ارزشمندی است که حضرت بر جای گذاشته است و هر کس به این دو تمسک کند، گمراه نخواهد شد.<ref>(طبرسی، احمدبنعلی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، ۲/۳۸۰؛ احمدبنحنبل، مسند الامام احمدبنحنبل، ۳/۱۴ و ۱۷.)</ref> برخی سران قریش پس از وفات رسول خدا(ص) شعار «حسبنا کتاب الله» (کتاب الهی برای ما کافی است) سر دادند و عترت پیامبر(ص) را کنار زدند و این سبب شد که به فکر افتادند قرآن را از تفسیر اهل بیت(ع) جدا کنند و آن را بدون شرح و تفسیر بنویسند.<ref>(عسکری، سیدمرتضی، نقش ائمه در احیای دین، ۲/۴۸۰.)</ref> | طبق [[روایت مشهور]] در منابع شیعی و سنی از رسول خدا(ص) قرآن به همراه [[عترت]] آن حضرت(ص) یکی از دو ثقل و سرمایه ارزشمندی است که حضرت بر جای گذاشته است و هر کس به این دو تمسک کند، گمراه نخواهد شد.<ref>(طبرسی، احمدبنعلی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، ۲/۳۸۰؛ احمدبنحنبل، مسند الامام احمدبنحنبل، ۳/۱۴ و ۱۷.)</ref> برخی سران قریش پس از وفات رسول خدا(ص) شعار «حسبنا کتاب الله» (کتاب الهی برای ما کافی است) سر دادند و عترت پیامبر(ص) را کنار زدند و این سبب شد که به فکر افتادند قرآن را از تفسیر [[اهل بیت(ع)]] جدا کنند و آن را بدون شرح و تفسیر بنویسند.<ref>(عسکری، سیدمرتضی، نقش ائمه در احیای دین، ۲/۴۸۰.)</ref> | ||
از دیدگاه | از دیدگاه [[شیعه]]، [[امامان معصوم(ع)]] [[حاملان علم قرآن]] و بیانکننده مضامین و حقایق قرآناند. از اینرو میان کتاب و عترت تلازم است و همانگونه که قرآن با روایات تفسیر میشود و [[عام و خاص]] و [[محکم و متشابه]] آن روشن میگردد، قرآن نیز در فرض اختلاف روایات، مرجع است و روایاتی که مخالف قرآن باشند، مردود میشوند.<ref>(معرفت، التفسیر، ۱/۴۳۳ ـ ۴۴۶؛ حکیم، علوم القرآن، ۱۲۴.)</ref> در علوم مختلف اسلامی نیز قرآن منبع و فصلالخطاب در موارد اختلافی است و اندیشمندان اسلامی با استناد به آن مطالب خود را اثبات میکنند.<ref>(معرفت، تاریخ قرآن، ۹۶ و ۱۵۸.)</ref> | ||
امامخمینی در بیان اهمیت و جایگاه قرآن قائل است قرآن بزرگترین رحمت الهی است که برای بشریت نازل شده است و راه وصول به سعادت را برای انسانها باز کرده<ref>(امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۷ و ۶۶.)</ref> و بزرگترین نسخه نجاتدهنده بشر است که میخواهد همه زنجیرهایی را که بر دست، پا، قلب و عقل انسان زده شده باز کند و وی را از هلاکت برهاند.<ref>(امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۶.)</ref> با همین نگاه به قرآن است که ایشان حتی درباره قصههای قرآن نیز معتقد است این بخش از قرآن برای بیان تاریخ و مجرد اخبار و قصه نیست، بلکه در این قصهها چگونگی تربیت انبیا(ع) و مردم بیان شده و خداوند اغراض خاصی را دنبال میکند و تکرار آنها نیز به سبب تأثیر حقایق و معارف در قلوب است.<ref>(امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶ ـ ۱۸۷؛ امامخمینی، تقریرات، ۳/۴۵۸)</ref> | [[امامخمینی]] در بیان اهمیت و جایگاه قرآن قائل است قرآن بزرگترین [[رحمت الهی]] است که برای بشریت نازل شده است و راه وصول به [[سعادت و شقاوت|سعادت]] را برای انسانها باز کرده<ref>(امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۷ و ۶۶.)</ref> و بزرگترین نسخه نجاتدهنده بشر است که میخواهد همه زنجیرهایی را که بر دست، پا، [[قلب]] و عقل انسان زده شده باز کند و وی را از هلاکت برهاند.<ref>(امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۶.)</ref> با همین نگاه به قرآن است که ایشان حتی درباره [[اهداف قرآن|قصههای قرآن]] نیز معتقد است این بخش از قرآن برای بیان تاریخ و مجرد اخبار و [[قصه]] نیست، بلکه در این قصهها چگونگی [[تربیت انبیا(ع)]] و مردم بیان شده و خداوند اغراض خاصی را دنبال میکند و تکرار آنها نیز به سبب تأثیر حقایق و معارف در قلوب است.<ref>(امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶ ـ ۱۸۷؛ امامخمینی، تقریرات، ۳/۴۵۸)</ref> | ||
:{{ببینید|اهداف قرآن}} | :{{ببینید|اهداف قرآن}} | ||
خداوند از قرآن کریم با صفت عظیم یاد کرده است<ref>(حجر، ۸۷.)</ref> و آن را گفتار سنگینی دانسته<ref>(مزمل، ۵.)</ref> که اگر بر کوه نازل شود، کوه از خشیت الهی از هم پاشیده میشود.<ref>(حشر، ۲۱.)</ref> در روایات نیز قرآن دریایی ژرف معرفی شده که رژفای آن دستیافتنی نیست<ref>(نهج البلاغه، خ۱۸۹، ۲۸۹.)</ref> و ظاهر آن زیبا و شگفتآور و باطن آن ژرف است. شگفتیها و غرایب آن پایان ندارد و تاریکیها، تنها با آن رفع میگردد<ref>(نهج البلاغه، خ۱۸، ۳۷.)</ref> و این بیانگر عظمت قرآن و برتری آن بر سایر کتابهای آسمانی است و این به سبب اعجازی است که خداوند در آیات قرآن و معانی آنها قرار داده است.<ref>(زحیلی، تفسیر الوسیط، ۲/۱۱۶۸.)</ref> در حقیقت کتابی که نور هدایت و راه نجات است<ref>(ملاصدرا، تفسیر القرآن، ۱/۲۶۵ ـ ۲۶۶.)</ref> و اسما و صفات الهی را بیان میکند، همه از عظمت متکلم آن نشئت میگیرد.<ref>(بقلی شیرازی، تفسیر عرائس البیان فی حقائق القرآن، ۲/۳۰۳.)</ref> | خداوند از قرآن کریم با صفت عظیم یاد کرده است<ref>(حجر، ۸۷.)</ref> و آن را گفتار سنگینی دانسته<ref>(مزمل، ۵.)</ref> که اگر بر کوه نازل شود، کوه از [[خشیت الهی]] از هم پاشیده میشود.<ref>(حشر، ۲۱.)</ref> در روایات نیز قرآن دریایی ژرف معرفی شده که رژفای آن دستیافتنی نیست<ref>(نهج البلاغه، خ۱۸۹، ۲۸۹.)</ref> و ظاهر آن زیبا و شگفتآور و باطن آن ژرف است. شگفتیها و غرایب آن پایان ندارد و تاریکیها، تنها با آن رفع میگردد<ref>(نهج البلاغه، خ۱۸، ۳۷.)</ref> و این بیانگر عظمت قرآن و برتری آن بر سایر کتابهای آسمانی است و این به سبب [[اعجاز قرآن|اعجازی]] است که خداوند در آیات قرآن و معانی آنها قرار داده است.<ref>(زحیلی، تفسیر الوسیط، ۲/۱۱۶۸.)</ref> در [[حقیقت و شریعت|حقیقت]] کتابی که نور هدایت و راه نجات است<ref>(ملاصدرا، تفسیر القرآن، ۱/۲۶۵ ـ ۲۶۶.)</ref> و [[اسما و صفات]] الهی را بیان میکند، همه از عظمت متکلم آن نشئت میگیرد.<ref>(بقلی شیرازی، تفسیر عرائس البیان فی حقائق القرآن، ۲/۳۰۳.)</ref> | ||
امامخمینی برای عظمت قرآن جهات چندی بر میشمارد ازجمله: | امامخمینی برای عظمت قرآن جهات چندی بر میشمارد ازجمله: | ||
# عظمت متکلم و حافظ آن: گوینده این سخنان، موجودی نامتناهی و دارای صفات جلال و جمال است و این عظمت در سخن او منعکس است. آن عظیم مطلق که تمام بزرگیهای قابل تصور در ملک و ملکوت و تمام قدرتهای نازل در غیب و شهادت، در او وجود دارد، همه آنها را در قرآن تجلی داده است؛ به همین دلیل، این صحیفه بر همه کتابهای آسمانی برتری دارد. | # عظمت متکلم و حافظ آن: گوینده این سخنان، موجودی [[نامتناهی]] و دارای صفات جلال و جمال است و این عظمت در سخن او منعکس است. آن عظیم مطلق که تمام بزرگیهای قابل تصور در ملک و ملکوت و تمام قدرتهای نازل در غیب و شهادت، در او وجود دارد، همه آنها را در قرآن تجلی داده است؛ به همین دلیل، این صحیفه بر همه کتابهای آسمانی برتری دارد. | ||
# عظمت رسول وحی: جبرئیل امین و روح اعظم که رسول وحی است، یکی از مهمترین ارکان چهارگانه عالم هستی به شمار میرود که مَلَک موکل علم و حکمت و مأمور رساندن رزقهای معنوی و روحانی است.<ref>(امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۲ ـ ۱۸۳.)</ref> | # عظمت رسول وحی: [[جبرئیل امین]] و [[روح اعظم]] که رسول وحی است، یکی از مهمترین ارکان چهارگانه عالم هستی به شمار میرود که مَلَک موکل علم و حکمت و مأمور رساندن [[رزقهای معنوی]] و [[رزقهای روحانی|روحانی]] است.<ref>(امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۲ ـ ۱۸۳.)</ref> | ||
# عظمت حامل قرآن: قلب پاکیزه نبی ختمی(ص) که حامل قرآن است، جامع همه حقایق است و حقتعالی به جمیع شئون ذاتی و صفاتی و افعالی بر آن تجلی کرده و او دارای ولایت مطلقه و برزخیت | # عظمت حامل قرآن: قلب پاکیزه نبی ختمی(ص) که حامل قرآن است، جامع همه حقایق است و حقتعالی به جمیع [[شئون ذاتی]] و [[شئون صفاتی|صفاتی]] و [[شئون افعالی|افعالی]] بر آن تجلی کرده و او دارای [[ولایت مطلقه]] و [[برزخیت کبرا]]<nowiki/>ست.<ref>(امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۳.)</ref> | ||
# عظمت زمان ارسال و موقعیت نزول قرآن: قرآن کریم در شب قدر نازل شده است؛ شبی که برابر با هزار ماه در ایام دیگر است و شب وصول رسول مکرم اسلام(ص) است و اگر خداوند چنین موقعیتی را برای نزول قرآن انتخاب کرده، نشاندهنده عظمت این کتاب و پیام مهم آن بوده است.<ref>(امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۴.)</ref> ({{ببینید|متن=ببینید|لیلةالقدر}}) | # عظمت زمان ارسال و موقعیت نزول قرآن: قرآن کریم در [[شب قدر]] نازل شده است؛ شبی که برابر با هزار ماه در ایام دیگر است و شب وصول رسول مکرم اسلام(ص) است و اگر خداوند چنین موقعیتی را برای نزول قرآن انتخاب کرده، نشاندهنده عظمت این کتاب و پیام مهم آن بوده است.<ref>(امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۴.)</ref> ({{ببینید|متن=ببینید|لیلةالقدر}}) | ||
# عظمت مطالب و مقاصد قرآن: اصل و اساس مقاصد قرآن کریم اموری است: الف) تکمیل معرفت الهی و حصول توحید ذاتی، صفاتی و اسمائی؛ ب) بیان چگونگی سلوک به سوی خداوند؛ ج) چگونگی معاد و رجوع آفریدگان به | # عظمت مطالب و مقاصد قرآن: اصل و اساس مقاصد قرآن کریم اموری است: الف) تکمیل [[معرفت الهی]] و حصول توحید ذاتی، صفاتی و اسمائی؛ ب) بیان چگونگی سلوک به سوی خداوند؛ ج) چگونگی [[معاد]] و [[رجوع آفریدگان به حقتعالی]]؛ د) بیان تجلیات الهی و اقسام آن؛<ref>(امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۹۷.)</ref> ({{ببینید|متن=ببینید|اهداف قرآن}}) البته معارف بلند قرآن هنگام نزول و رسیدن به عالم طبیعت، به همراه هزاران [[حجب|حجاب]] است که اگر این کتاب با جلوهای از جلوههایش تجلی میکرد، ارکان زمین و آسمان را میسوزاند و اگر بر [[ملائک|فرشتگان]] مقرب جلوه میکرد، وجود آنان را در هم میکوبید.<ref>(امامخمینی، دعاء السحر، ۵۸.)</ref> | ||
قرآن کریم با وجود عظمتش، نزد مسلمانان مهجور است؛ چنانکه در بعضی آیات نیز به آن تصریح شده است.<ref>(فرقان، ۳۰.)</ref> از دیدگاه امامخمینی مهجوریت قرآن در ابعاد مختلف است: اول مهجوریت در عمل، دوم در تلاوت، سوم در نگاه جامع به قرآن. | قرآن کریم با وجود عظمتش، نزد مسلمانان مهجور است؛ چنانکه در بعضی آیات نیز به آن تصریح شده است.<ref>(فرقان، ۳۰.)</ref> از دیدگاه امامخمینی [[مهجوریت قرآن]] در ابعاد مختلف است: اول مهجوریت در عمل، دوم در تلاوت، سوم در نگاه جامع به قرآن. | ||
:{{ببینید|مهجوریت قرآن}} | :{{ببینید|مهجوریت قرآن}} |