مسیحیت

از ویکی امام خمینی
نسخهٔ تاریخ ‏۵ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۲۲ توسط P.mahdi (بحث | مشارکت‌ها) (added Category:مقاله های نیازمند ارزیابی using HotCat)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مسیحیت: یکی از ادیان بزرگ ابراهیمی و پیروان عیسی (ع)

مسیحیت یکی از ادیان بزرگ ابراهیمی است و نخستین دسته از مسیحیان، یهودیانی بودند که کتاب‌های مقدس بنی‌اسرائیل را به‌خوبی می‌دانستند. در جوامع مسیحی به سبب پیوند کتاب‌های مقدس با مسیح(ع)، و استفاده از آنها به عنوان منبعی برای بحث و آموزش، خواندن کتاب‌های مقدسِ یهود ادامه پیدا کرد. این کتاب‌ها برای مسیحیان در حکم «عهد عتیق» بود و بیانگر مرحله‌ای از ارتباط با خداوند پیش از آمدن مسیح(ع)، که به همین اسم نیز نام‌گذاری شدند.[۱] پیامبر مسیحیان، عیسی مسیح(ع)، از نسل داوود(ع) -یکی از انبیای قوم یهود- است.[۲] یاران عیسی(ع)، را «شاگردان» ایشان می‌نامند که آن حضرت دوازده تن آنان را برگزید و «رسول» نامید.[۳] قرآن کریم یاوران عیسی(ع)، را حواری می‌خواند[۴] که به یاری او قیام کردند[۵] و برخی بر این باورند که به همین جهت پیروان مسیح(ع)، به نصاری معروف گشته‌اند.[۶]

مسیحیان معتقدند کاهنان و کاتبان یهود پس از مخالفت با مسیح(ع)،[۷] او را به حکم حاکم روم به صلیب کشیدند،[۸] اما قرآن کریم مصلوب‌شدن مسیح(ع)، را رد و تأکید می‌کند مصلوب‌شدن و قتل ایشان صورت نگرفت و امر بر آنان مشتبه شد و خداوند او را به سوی خود بالا برد.[۹]

مسیحیان مجموعه‌ای با عنوان کتاب مقدس را کتاب آسمانی می‌دانند. این کتاب از دو بخش عهد قدیم یا عتیق و عهد جدید تشکیل شده است. علت این نامگذاری آن است که آنان معتقدند خدا با انسان دو پیمان بسته است: پیمان کهن به واسطه پیامبران پیش از عیسی(ع)، و پیمان نو به واسطه مسیح(ع)،[۱۰] عهد جدید که منبع اصلی اعتقادات مسیحیان است، شامل ۲۷ کتاب و رساله است و از نظر موضوع به چهار بخش ۱. اناجیل، ۲. رسولان، ۳. نامه‌های رسولان و ۴. مکاشفه تقسیم می‌شود. انجیل‌ها نوشته پیروان مسیح(ع)، است که به نوشتن سیره آن حضرت اقدام کردند و از آنها چهار انجیل به رسمیت شناخته شد و باقی رها شدند. این چهار انجیل عبارت از: انجیل متی، مرقس، لوقا و یوحنا. میان سه انجیل اول هماهنگی وجود دارد و آن سه را انجیل همنوا می‌نامند.[۱۱]

از نگاه اندیشمندان اسلامی انجیل واقعی، وحیِ نازل‌شده بر عیسی(ع)، است که کتابی آسمانی همانند تورات و قرآن است؛ اما انجیل‌هایی که منسوب به متی، مرقس، لوقا و یوحنا است، کتاب‌هایی‌اند که پس از عیسی(ع)، نگاشته شده‌اند[۱۲] مسیحیان عیسی(ع)، را تجسم وحی و عین پیام الهی -و نه حامل آن- می‌دانند و به انجیلی که عیسی(ع)، آن را نوشته یا بر شاگردانش املا کرده باشد، باور ندارند.[۱۳]

امام‌خمینی، انجیل موجود را -همچون تورات- کتاب تحریف‌شده می‌داند که علم آن نزد اهل بیت(ع)، است[۱۴] و معتقد است متن این کتاب گواه آن است که کتاب آسمانی نیست.[۱۵] ایشان آیین راستین مسیح(ع)، را بر خلاف ادعای مسیحیان، تنها یک آیین معنوی و روحانی نمی‌داند، بلکه آن را آیینی آمیخته با سیاست می‌داند که برای طرفداری از مظلومان و برقراری عدل و رحمت نازل شده است و آن عیسی(ع)، با گفتار آسمانی و کردار ملکوتی خود ظالمان و ستمگران را محکوم و مظلومان و مستضعفان را پشتیبانی کرد.[۱۶] به باور ایشان اگر مسیح(ع)، تنها معنویات و احکام می‌گفت، در معرض مصلوب‌شدن و اذیت ظالمان واقع نمی‌شد،[۱۷] ولی حاکمان و سیاست‌مداران سعی کردند سیاست را از مسیحیت جدا کنند و روحانیت مسیحیت را در کلیسا حبس کنند و سیاست را خود به دست بگیرند.[۱۸] به اعتقاد ایشان اگر مسیحیان، از آیین راستین عیسی(ع)، پیروی و در برابر ستمکاران و جنایتکاران قیام کنند[۱۹] نیمی از ظلم‌های مستکبران و مفاسد جهان از میان می‌رود و مستضعفان و مظلومان عالم می‌توانند به‌راحتی حقوق ازدست‌رفته خود را به دست آورند.[۲۰] ایشان معتقد است جنایت‌هایی که افراد به اسم مسیح(ع)، و مسیحیت انجام می‌دهند، چهره مسیحیت را مخدوش می‌کند،[۲۱] در حالی‌که مسیح(ع)، اگر حضور داشت به داد مظلوم می‌رسید و از ظالمان دادخواهی می‌کرد.[۲۲]

عقاید مسیحیت

اعتقاد به تثلیث «خدای واحد سه‌گانه» از عقاید اصلی مسیحیان است که در کتاب مقدس بیان شده است و این امر گرچه در عهد عتیق چندان واضح نیست، اما در عهد جدید به صورت واضح بیان شده است.[۲۳] تثلیث عبارت است از وجود یک خداوند در سه اصل و اقنوم پدر (خداوند)، پسر (عیسی) و روح القدس.[۲۴] برخی از مسیحیان معتقدند پسر متولد از پدر است که تجسد یافته و با بدن و جسد مسیح(ع)، متحد گشته است؛ بنابراین اب و ابن دو جوهر و دو اقنوم‌اند، یکی قدیم و یکی حادث، یکی اله و یکی انسان که متحد گشته‌اند.[۲۵] برخی نیز قائل‌اند اعتقاد به تثلیث نتیجه تأثیر عقاید ناقص فیلسوفان یونان بوده است.[۲۶]

مسیحیت دارای عقاید و آیین‌های دیگری نیز است که برخی از اساس نادرست‌اند و بخشی نیز با آمدن شریعت اسلام نسخ شده‌اند؛ ازجمله دعا و نیایش، غسل تعمید، اعتراف، تدهین، عشای ربانی و تأیید که مرحله پذیرش مسئولیت مشارکت فرد در امت مسیحی و تثبیت ایمان اوست،[۲۷] چنان‌که قرآن کریم اعتقاد ناروای مسیحیت به تثلیث را نیز مردود شمرده است.[۲۸]

امام‌خمینی معتقد است اعتقاد مسیحیان به اقانیم سه‌گانه خدای تعالی از عقاید تحریف‌شده آنان است که خداوند را در جوهر، واحد و در اقنوم که لفظی سریانی به معنای «اصل» است، سه‌گانه دانسته‌اند. به ذات خدا با اقنوم وجود، «أب» و با اقنوم علم، «ابن» و با اقنوم حیات «روح القدس» می‌گویند و باور دارند که علم تجسّد پیدا کرده و عیسی(ع)، پسر یگانه خداوند است.[۲۹] قرآن کریم با رد ادعای مسیحیان در تثلیث و اینکه عیسی(ع)، را پسر خداوند خوانده است، خداوند را از این امور منزه دانسته و عیسی(ع)، را بنده و کلمه الهی شمرده است.[۳۰] امام‌خمینی معتقد است این شرک و مخالف توحید حقیقی است[۳۱] و ادله توحید همه اقسام شرکِ اهل کتاب را نفی می‌کند.[۳۲]

فرقه‌های مسیحیت

مسیحیت دارای فرقه‌های متعددی است. مسیحیت در غالب فرقه‌های مختلف رشد کرد و اختلافات از ناحیه اختلاف جغرافیایی و محلی تشدید شد و این سبب شد تا کلیساهای مسیحی نیز به دسته‌های مختلفی تقسیم شوند که مذاهب آنها عبارت‌اند از:

  1. کاتولیک: این فرقه مهم‌ترین و پرجمعیت‌ترین فرقه مسیحیت است که مرکز آن در واتیکان است و در رأس آن پاپ قرار دارد. آنان خود را نماینده حقیقی کلیسای مقدس می‌دانند و به تعمید، قربانی، اعتراف، عشای ربانی و مسح بیماران معتقدند.[۳۳]
  2. ارتدکس: بر اثر اختلاف میان کلیسای روم شرقی و مسیحیان آن، مردم روم شرقی از کلیسای کاتولیک جدا شدند و تحت اندیشه‌های فلسفی روم باستان قرار گرفتند. این گروه از نظر عقیدتی چندان اختلافی با کاتولیک‌ها ندارند و بزرگ‌ترین اختلاف آنان این است که ارتدکس‌ها، روح‌القدس را تنها منبعث از پدر می‌دانند؛ اما به باور کاتولیک‌ها روح‌القدس منبعث از پسر نیز است.[۳۴]
  3. پروتستان: از قرن شانزدهم میلادی به بعد در اروپای غربی فشارهای بی‌اندازه و قوانین سخت کلیسای کاتولیک سبب شد گروهی از روشنفکران از کلیسای روم فاصله بگیرند و نهضت پروتستان را به‌وجود آورند.[۳۵] از رهبران این نهضت مارتین لوتر بود که علیه فروش آمرزش‌نامه و ادعای برتری کلیسای رم بر جهان مسیحیت قیام کرد.[۳۶] آنان برخی آموزه‌ها و تشریفات کلیسای کاتولیک را کنار زدند.[۳۷] از میان آیین‌های هفت‌گانه مقدس، غسل تعمید و عشای ربانی تقریباً میان همه مسیحیان مورد اتفاق است؛ اما مسیحیان کاتولیک و ارتدوکس پنج آیین دیگر بر آن می‌افزایند.[۳۸]

از نگاه دیگر نیز مسیحیت دارای فرقه‌هایی است؛ چنان‌که امام‌خمینی نیز به بعضی از فرقه‌های مسیحیت اشاره کرده و قائل است مسیحیان ۷۲ فرقه شده‌اند و عمده آنها سه فرقه است:

  1. ملکائیه: آنان عقیده داشتند مسیح ناسوت کلی و قدیم و ازلی است و مریم خدای ازلی را زایید. آنان مسیح(ع)، را پسر خدا و غیر مخلوق و از جنس پدرش می‌دانستند.
  2. نسطوریه: این فرقه اقانیم ثلاثه را نه زاید بر ذات و نه متّحد با آن می‌دانستند. بعضی از آنان اقانیم سه‌گانه را خدا می‌دانستند و بعضی عیسی(ع)، را اله و انسان، و لاهوت را با ناسوت متحد می‌دانستند.
  3. یعقوبیه: آنان در اقانیم سه‌گانه اختلافی با فرقه نسطوریه نداشتند؛ ولی می‌گفتند لاهوت به ناسوت منقلب شد؛ پس خدا مسیح(ع)، شد و مسیح(ع)، همان خداست که متجسد شده است. امام‌خمینی این عقاید مسیحیان را عقاید باطل و غریب می‌داند که شرک است و حق‌تعالی از آن منزه است.[۳۹]
  1. هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۱۴۳.
  2. کتاب مقدس، متی، ب۱، ۱–۲۵ و ب۹، ۲۷؛ لوقا، ب۱، ۳۲.
  3. لوقا، ب۶، ۱۳.
  4. مائده، ۱۱۱؛ صف، ۱۴.
  5. آل عمران، ۵۲؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۳/۲۰۳.
  6. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱/۲۵۹.
  7. متی، ب۲۱، ۱۵ و ۴۶؛ مرقس، ب۱۱، ۱۸.
  8. مرقس، ب۱۵، ۱۴–۲۵.
  9. نساء، ۱۵۷–۱۵۸.
  10. عبرانیان، ب۹، ۱۵.
  11. پطرس، قاموس الکتاب المقدس، ۱۲۱؛ توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۲۸–۱۲۹.
  12. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۳/۱۹۸.
  13. میشل، ۴۹–۵۰؛ میلر، ۶۶.
  14. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۸۸.
  15. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۹۱.
  16. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۳۷۵.
  17. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۱۱.
  18. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۳۶۶.
  19. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۴۷–۳۴۸.
  20. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۶۴–۲۶۵.
  21. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۳۶–۳۷.
  22. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۵۱.
  23. یوحنا، ب۱۴، ۲۶؛ متی، ب۲۸، ۱۹؛ پطرس، قاموس الکتاب المقدس، ۲۳۲.
  24. هاکس، قاموس کتاب مقدس، ۱۰۷–۱۰۸؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۳/۲۸۶.
  25. شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۲۶۹.
  26. هوردرن، راهنمای الهیات پروتستان، ۳۴.
  27. هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۲۵۳–۲۵۴، ۲۶۳–۲۶۶، ۲۶۹ و ۲۷۱–۲۷۲.
  28. مائده، ۷۳؛ نساء ۱۷۱.
  29. امام‌خمینی، کشف اسرار، ۱۷.
  30. نساء، ۱۷۱؛ ← امام‌خمینی، امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲۱.
  31. امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۵۴۱.
  32. ← امام‌خمینی، تقریرات، ۶۱–۷۹.
  33. آریا، آشنایی با تاریخ ادیان، ۱۵۸–۱۵۹.
  34. آریا، آشنایی با تاریخ ادیان، ۱۵۹–۱۶۰؛ توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۶۹–۱۷۰.
  35. فروغی، سیر حکمت در اروپا، ۹۸؛ توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۷۰.
  36. آریا، آشنایی با تاریخ ادیان، ۱۶۰؛ توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۶۴–۱۶۵.
  37. زینر، دانشنامه فشرده ادیان زنده، ۱۶۸–۱۷۳.
  38. توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۵۲.
  39. امام‌خمینی، کشف اسرار، ۱۶–۱۷؛ امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۴۰۳.