حجت‌الله ساکی

از ویکی امام خمینی

ساکي، حجت‌‌الله؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. او در سال 1319 در شهر خرم‌آباد متولد شد. مقطع ابتدایی را در خرم‌آباد طی کرد. در 1332 ش به حوزه علمیه کمالیه خرم‌آباد رفت و به تحصیل دروس حوزوی پرداخت. او مقدمات و بخشی از دروس سطح را در مدت شش سال نزد استادان آن حوزه ازجمله روح‌الله کمالوند آموخت. در سال 1338 ش راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر ابتدا در درس لمعه حسین شب‌زنده‌دار جهرمی، علی‌پناه اشتهاردی و غلامرضا صلواتی اراکی شرکت کرد. رسایل را نزد جعفر سبحانی و کفایه‌الاصول را نزد سید محمدباقر سلطانی طباطبایی آموخت و در مکاسب از شاگردان حسین نوری همدانی و ناصر مکارم شیرازی بود. تفسیر قرآن را هم پیش ابوالقاسم خزعلی و میرزا علی‌اکبر مشکینی فراگرفت. آنگاه به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و از درس خارج فقه و اصول آیات امام خمینی، سید محمدرضا موسوی گلپایگانی، سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، شیخ محمدعلی اراکی، سید محمد محقق داماد و سید رضا بهاء‌الدینی بهره‌مند شد. دروس فلسفی را هم نزد علامه سید محمدحسین طباطبایی خواند («اندر گذر عمر...»، 28). او از سال 1338 تا 1345 ش در قم بود، بنابراین می‌توان احتمال داد که در نخستین سال‌های دهه‌ 1340 ش در درس خارج فقه و اصول (همان) و به گفته‌ سیف‌زاده، فقط در درس خارج فقه امام خمینی حضور می‌یافته است (سیف‌زاده، 1199). حجت‌الله ساکی در دوم فروردین 1342 و در جریان حمله مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه، در آن مدرسه حضور داشت و شاهد آن حمله بود («اندر گذر عمر...»، 29). او در دی 1343 در تحریک طلاب مدرسه علمیه کمالیه خرم‌آباد علیه حکومت پهلوی نقش داشت. بر اساس گزارشی که ساواک دراین‌باره تهیه کرد، او همراه با سید فخرالدین رحیمی، طلاب آن مدرسه را به ایراد سخنرانی‌های انتقادی علیه حکومت پهلوی تشویق می‌کرد و به همین سبب ساواک خواستار تذکر جدی به آنان شد. او در آن سال به اتهام مذکور و همچنین نصب تصویر امام خمینی بر دیوار مسجد جامع خرم‌آباد، به ساواک احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 23، 45). در اسفند 1343، همراه با جمعی از علما و محصلان خرم‌آبادي در حوزه‌ علميه‌ قم در نامه‌اي به امیرعباس هويدا نخست‌وزیر وقت، به تبعيد امام‌ خميني اعتراض كردند و با استناد به مصونیت مراجع تقلید، آن اقدام را عملی غیرقانونی دانستند و خواستار آزادی و بازگرداندن ایشان به كشور شدند. آنان همچنین در آن نامه بر الغای مصوبات غیرشرعی، آزادي ساير زندانيان سیاسی و آزادی‌های سیاسی (برطرف کردن خفقان عمومی) تأکید کردند (اسناد انقلاب اسلامي، ‌ج 3، 144؛ ‌دواني، ج 5، 100 ـ 101). در مهر 1344 ش پس از انتقال امام‌ خميني به نجف اشرف همراه با روحانيت مبارز سراسر كشور، نامه‌ای به ایشان ارسال کردند و خرسندي خود را از انتقال ایشان به نجف اشرف ابراز نمودند. آنان در آن نامه ادامه تبعيد «آن مرجع عالی‌قدر که به خاطر دفاع از قرآن و حقوق ملت اسلام و حمايت از استقلال و تماميت ارضي کشور اسلامي ايران» بود را «موجب تأثر و تنفر عموم ملت ايران» دانستند و اعلام کردند «ملت شريف مسلمان ايران و حوزه علميه قم که از منويات مقدس آن قائد عظیم‌الشأن پيروي مي‌کنند و براي تأمين و اجراي آن از هیچ‌گونه فداکاري دريغ ندارند، انتظار دارند که به‌زودی موانع بر طرف شود تا با مراجعت حضرت‌عالی به حوزه علميه قم و با تدبيرات خردمندانه و رهبری‌های ارزنده آن زعيم عالی‌قدر، مصالح عاليه اسلام و ايران و حقوق از دست رفته ملت تأمين گردد» (اسناد انقلاب اسلامي، ج 3، 178- 173؛ دوانی، ج 5، 158-159؛ خسروشاهی، ج 3، 94-100؛ سير مبارزات امام در آيينه...، ج 5، 372-369). همچنین همراه با طلاب خرم‌آبادی حوزه علمیه قم در نامه‌ای به ایشان، از حضور ایشان در نجف اشرف ابراز خرسندی کردند و خواستار بازگشت ایشان به کشور شدند (روحانی، ج 2، 132). این فعالیت‌ها باعث شد در آستانه‌ ماه مبارک رمضان 1344 ش همراه با جمع زيادي از روحانيون سراسر کشور ممنوع‌المنبر گردد (سليمي، 317-313). او در 1345 ش همراه با جمعی از محصلان و فضلای حوزه علمیه قم در نامه‌ای سرگشاده به مراجع تقلید، اقدامات هیئت حاکم ازجمله دستگیری و تبعید امام خمینی به خارج از کشور، دستگیری و حبس تعدادی از روحانیان و تبعید تعدادی دیگر از روحانیان از قم به شهرهای دیگر را محکوم کردند (سیر مبارزات یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج 3، 408-411). حجت‌الله ساکی پس از استقرار سید اسدالله مدنی در خرم‌آباد، به زادگاهش بازگشت و چهار سال به استفاده از درس خارج فقه و اصول ایشان پرداخت («اندر گذر عمر...»، 28). مدتی هم در درس عباسعلی صادقی حضور یافت (سیف‌زاده، 1199). او در خرم‌آباد در کنار تحصیل و تدریس در مدرسه کمالیه آن شهر، به مبارزه‌ سیاسی علیه حکومت پهلوی ادامه می‌داد و به این سبب سه بار دستگیر شد؛ آخرین بار پس از دستگیری در خرم‌آباد، ابتدا به بروجرد و سپس به همدان منتقل شد و مدتی بعد به قم تبعید گردید و یک سال از ورود به خرم‌آباد منع شد (سیف‌زاده، 1199). او پس از پایان دوره تبعید، همچنان از بازگشت به زادگاهش منع شد («اندر گذر عمر...»، 29). او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به خرم‌آباد بازگشت و به اقامه نماز جماعت در مسجد دولتیاری آن شهر پرداخت (همان، 30). با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران (در 31 شهریور 1359)، بارها در جبهه‌های جنگ و مناطق عملیاتی چون سلیمانیه، سومار، نفت‌شهر، سرپل ذهاب، پاوه، سردشت، اروندکنار و.... حضور یافت (همان). سپس به تدریس مکاسب و رسایل در مدرسه علمیه کمالیه و مراکز آموزش عالی خرم‌آباد (دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه پیام نور) پرداخت و هم‌زمان عضو هیئت ممتحن همان‌جا بود. علاوه بر آن، در شورای مرکزی روحانیت خرم‌آباد عضویت داشت. تألیفات او عبارت است از: 1- رساله توحید و خداشناسی. 2- الزکات (به عربی). 3- مدارک حج (عربی). 4- صلاه جمعه (عربی). 5- صلاه مسافر (همان، 30). حجت الله ساکی در اول تیر 1401 در خرم آباد درگذشت.

منابع: اسناد انقلاب اسلامي (1374)، ج 3، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي؛ «اندر گذار عمر: نگاهی به زندگی آیت‌الله حجت‌الله ساکی خرم‌آبادی» (1393)، نشریه جامعه و اقتصاد، سال پنجم، شماره 153، 31 فروردین؛ خسروشاهی، سید هادی (1390)، اسناد نهضت اسلامی، ج 3، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ دواني، علي (1377)، نهضت روحانيون ايران، ج 5، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي؛ روحانی، سید حمید (1364)، نهضت امام خمینی در ایران، ج 2، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی؛ سليمي، حشمت‌الله (1386)، مبارزات روحانیون و وعاظ مساجد به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سير مبارزات امام در آيينه اسناد ساواك (1386)، ج 5، تهران، مؤسسه¬ تنظيم و نشر آثار امام‌ خميني؛ سير مبارزات یاران امام در آيينه اسناد (1393)، ج 3، تهران، مؤسسه¬ تنظيم و نشر آثار امام‌ خميني؛ سیف‌زاده، سید محمد (1392)، علما در روشنای تاریخ: خاطرات روحانیت لرستان از روزگار قاجار تا ظهور انقلاب اسلامی، خرم‌آباد، سیفا؛ ياران امام به روايت اسناد ساواك، کتاب 23: شهيدان حجج‌الاسلام سید نورالدين و سید فخرالدين رحيمي (1381)، تهران، مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات.