علی انصاری سبطالشیخ
انصاری سبط الشیخ، علی؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. علی انصاری معروف به سبط الشیخ در سال ۱۳۰۴ ش در خانوادهای با سابقه درخشان علمی و علمایی در دزفول زاده شد («درگذشتگان: آیتالله...»، ۱۱۴). پدرش علامه شیخ منصور سبط الشیخ، جدش شیخ محمد سبط الشیخ (سلطانی رنانی، ۲۷۱-۲۷۲؛ عرب و لطیفپور، ۱۲۵؛ شریف رازی، ج ۲، ۷۹) و جد بزرگش شیخ محمدحسن انصاری برادرزاده و داماد شیخ مرتضی انصاری بود («درگذشتگان: آیتالله...»، ۱۱۴). علی سبط الشیخ مقدمات و بخشی از دروس سطح را نزد پدرش در اهواز آموخت (شریف رازی، ج ۲، ۷۹). در ۱۸ سالگی (۱۳۲۲ ش) راهی عراق شد و در حوزه علمیه نجف اشرف در درس استادان آن حوزه ازجمله شیخ مجتبی لنکرانی حاضر شد و به درجه اجتهاد رسید (عرب و لطیفپور، ۱۲۵). او پس از پنج سال در سال ۱۳۲۷ ش به کشور بازگشت و در شهر قم مقیم شد و به تکمیل تحصیلات در حوزه علمیه آن شهر پرداخت و در درس خارج و اصول آیات سید حسین طباطبایی بروجردی، سید صدرالدین صدر (شریف رازی، ج ۲، ۷۹) و امام خمینی شرکت کرد («درگذشتگان: آیتالله...»، ۱۱۴). درباره حضور او در درس خارج فقه یا اصول و یا هر دو درس امام خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی میتوان احتمال داد که در فاصله سالهای ۱۳۲۷-۱۳۴۰ ش در درس یا درسهای امام خمینی حاضر میشد. او که از شیخ منصور سبط الشیخ، شیخ محمدمهدی بیگدلی دزفولی، آقابزرگ تهرانی و شیخ محمد صالح حائری سمنانی اجازاتی در امور شرعی و روایی دریافت کرده بود (همان)، به تدریس دروس حوزوی در حوزه علمیه قم پرداخت (شریف رازی، ج ۲، ۷۹). پس از رحلت پدرش به زادگاهش بازگشت و در آن شهر نماز جماعت را اقامه میکرد و همزمان به تبلیغ دین و تدریس میپرداخت (عرب و لطیفپور، ۱۲۵ ـ ۱۲۶). او در سخنرانیهایش مسائل اجتماعی را مطرح میکرد و با اشاره به آن مسائل از حکومت پهلوی انتقاد مینمود. همین رویه باعث شده بود با استقبال مردم مواجه شود. او در ۱۳۵۶ ش در مسجد سبز قبای دزفول به سخنرانی علیه محمدرضاشاه پرداخت و نسب شاه را یادآوری کرد. پس از ایراد سخنرانی فوق نیروهای امنیتی او را محاصره کردند و وی در واکنش به اقدام فوق، فتوای جهاد صادر کرد. او در همان روز دستگیر و به شهربانی دزفول منتقل شد. دستگیری او واکنش مراجع تقلید و روحانیان قم، نجف و مشهد را برانگیخت و همین مسئله باعث شد تا آزاد شود (درکتانیان، ۲۲۵). او پس از آزادی به مشهد مقدس رفت (عرب و لطیفپور، ۱۲۵ ـ ۱۲۶) و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در میان استقبال باشکوه مردم دزفول وارد آن شهر شد و با سخنرانی در اجتماع پرشور مردم، از آنان تشکر کرد (درکتانیان، ۲۲۵). انصاری پس از استقرار در دزفول، در کنار تدریس به تألیف نیز مشغول شد و از تألیفات او میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ۱. توضیح المسائل. ۲. مناسک حج. ۳. حاشیه عروةالوثقی. ۴. حاشیه استدلالی عروه الوثقی. ۵. حاشیه رسایل و مکاسب و کفایه. ۶. حاشیه بر اعتقادات مفید. ۷. الدلائل والمسائل. ۸. خلاصه الاصول و شرح آن. ۹. آیات الاحکام. ۱۰. اصول و فروع منظوم. ۱۱. تهذیب الفیه و تهذیب المنطق. ۱۲. احکام وصیت. ۱۳. نجات و شرح نجات. ۱۴. الحجه من فقه آل محمد (ص). ۱۵. اقتباس از فقه آل محمد (ص). ۱۶. ادله المستحدثات. ۱۷. الروضه. ۱۸. النجاح فی طبّ الارواح. ۱۹. خواص الادویه. ۲۰. رساله در علم درایه. سبط الشیخ در علوم عقلی و نقلی و نیز طب سنتی صاحبنظر بود و به فارسی و عربی هم شعر میسرود («درگذشتگان: آیتالله...»،۱۱۴). او در ۱۴ خرداد ۱۳۸۳ ش در دزفول درگذشت و پیکرش پس از تشییع، در مدرسه علمیه آن شهر به خاک سپرده شد (همان). منابع: درکتانیان، غلامرضا (۱۳۸۸)، انقلاب اسلامی در دزفول، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ «درگذشتگان: آیتالله سبط الشیخ» (۱۳۸۳)، دوماهنامه آینه¬ پژوهش، شمارهی ۸۶، خرداد ـ تیر؛ سلطانی رنانی، مهدی (۱۳۸۶)، «شیخ منصور انصاری دانشور بصیر»، ستارگان حرم، ج ۲۴، قم، زائر؛ شریف رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج ۲، تهران، اسلامیه؛ عرب، محمدحسن و لطیفپور، احمد (۱۳۸۴)، اندیشمندان دزفول، ج ۱، تهران، فرهنگ مکتوب.