کاربر:Salar/صفحه تمرین
سیدمحمدتقی خوانساری، مرجع تقلید مبارز و استاد امامخمینی.
زندگینامه و تحصیلات
سیدمحمدتقی خوانساری در رمضان ۱۳۰۵ق/ اردیبهشت ۱۲۶۷ش در خوانسار به دنیا آمد.[۱] نسب وی با سی واسطه به امامکاظم(ع) میرسد و خاندانش از شخصیتهای برجسته در علم و تقوا بودند.[۲] پدر او سیداسدالله از فقها، مبلغان و زاهدان مشهور خوانسار به شمار میرفت.[۳]
تحصیل در نجف
سیدمحمدتقی مقدمات علوم اسلامی را در زادگاهش خوانسار فرا گرفت و در سال ۱۲۸۳ برای ادامه تحصیل به نجف اشرف رفت. وی پس از فراگیری سطوح عالی، در درس محمدکاظم آخوند خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی شرکت کرد و پس از درگذشت این دو به درسهای میرزامحمدحسین نایینی، شیخالشریعه اصفهانی، علی قوچانی و آقاضیاءالدین عراقی راه یافت.[۴] خوانساری از شاگردان برجسته و مورد توجه عراقی بود و از وی اجازه اجتهاد و نیز اجازه روایت دریافت کرد و عراقی در اجازه اجتهادی که برای وی صادر کرد، او را سید محققان، افتخار فقها و تجسم تقوا دانست.[۵]
شرکت در جنگ علیه انگلیسیها
با آغاز جنگ جهانی اول و اشغال بخشهایی از عراق به دست استعمارگران انگلیسی و به دنبال صدور فتوای جهاد میرزامحمدتقی شیرازی از مراجع تقلید و رهبر انقلاب عراق، گروه زیادی از علما و طلاب و هزاران نفر از مردم به جبهه جنگ در منطقه جنوب عراق رفتند و به جهاد با اشغالگران در اطراف شهر بصره پرداختند.[۶] خوانساری نیز که در آن زمان حدود ۲۸ سال داشت، ازجمله طلاب مجاهدی بود که به همراه دوست و همرزمش سیدابوالقاسم کاشانی در سال ۱۳۳۳ق/ ۱۲۹۳ش در جنگ شرکت کرد.[۷] وی که در سنگرهای خط مقدم جبهه مستقر شده بود، با ملاحظه سستی و تزلزل گروهی از مجاهدان برای ادامه نبرد، به ترغیب و تشویق مبارزان پرداخت و اعلام کرد عقبنشینی در مقابل دشمن حرام است.[۸]
اسارت و تبعید به سنگاپور
با پیروزی متفقین و اشغال بغداد در سال ۱۳۳۵ق/ ۱۲۹۵ش انگلیسیها بازداشتهای گستردهای انجام دادند و گروه زیادی از مبارزان ازجمله سیدمحمدتقی خوانساری که از ناحیه پا مجروح شده بود، بازداشت شدند و به اسارت اشغالگران درآمدند.[۹] خوانساری پس از اسارت در دست انگلیسیها و زندانیبودن چهار ماه درون کشتی، به جزیره سنگاپور برده شد و در آنجا چهار سال تمام به حالت اسارت و تبعید به سر برد.[۱۰]
وی در شرایط سخت اسارت به فردی که جزو اسیران بود، حکمت و فلسفه آموزش داد و در مقابل، زبان انگلیسی را از وی فرا گرفت و چون این فرد از اسارت رهایی یافت برای آزادی خوانساری تلاش کرد و در نتیجه وی در سال ۱۲۹۷ آزاد شد.[۱۱]
بازگشت به ایران و حضور در قم
وی پس از آزادی به خوانسار رفت و مدتی بعد برای ادامه تحصیل رهسپار حوزه اراک شد. وی همزمان با تحصیل برای جمعی از طلاب به تدریس فقه، اصول و حکمت پرداخت و در سال ۱۳۰۱ همراه گروهی از علما همراه با عبدالکریم حائری یزدی به قم رفت.[۱۲] وی با اینکه پس از برگشتن از نجف بینیاز از حضور در درس بود و بنا داشت دیگر در هیچ درسی شرکت نکند، ولی برای تقویت حائری و یاریرساندن به وی در تأسیس حوزه علمیه قم، بیوقفه در درس ایشان حضور مییافت.[۱۳] به گفته امامخمینی وی در همین زمان در درس میرزاعلیاکبر حکمی یزدی نیز شرکت میکرد.[۱۴]
شاگردان
خوانساری در حوزه علمیه قم به تدریس فقه و اصول و حکمت پرداخت و جمع زیادی از علما و فضلا ازجمله ابراهیم خویی، محمدعلی اراکی، سیدمحمد موسوی یزدی معروف به محقق داماد، مرتضی حائری، سیدمحمدباقر طباطبایی سلطانی، محمد صدوقی، مجتبی عراقی و میرزاابوالقاسم دانش آشتیانی در درس وی شرکت میکردند.[۱۵] امامخمینی طبق نوشته خود، شاگرد خوانساری بود و بخشی از درسهای سطح (قوانین، رسائل، مکاسب و کفایة الاصول) را نزد ایشان فرا گرفت.[۱۶] ایشان علاوه بر این در درس خارج فقه خوانساری در بحث «نماز جمعه» به طور جدی شرکت میکرد و به وی که معتقد بود نماز جمعه در عصر غیبت واجب است و وجوب آن هم عینی است، در جلسه درس زیاد اشکال میکرد.[۱۷]
اعتراض به موضوع کشف حجاب
خوانساری در موضوع کشف حجاب به دست رضاشاه پهلوی همگام با سیدحسین طباطبایی قمی رهبر قیام گوهرشاد، به مبارزه با توطئه پهلوی پرداخت و فتوایی روشنگرانه در لزوم مقابله با آن و تأکید بر ضروریبودنِ حجاب صادر کرد.[۱۸]
پس از درگذشت عبدالکریم حائری یزدی در ۱۰ بهمن ۱۳۱۵ وی همراه سیدصدرالدین صدر و سیدمحمد حجت کوهکمرهای که از علمای بزرگ آن روز قم بودند، مسئولیت حوزه و رهبری دینی مردم را برعهده گرفتند و به «مراجع ثلاث» معروف شدند.[۱۹]
نماز باران
در شهریور ۱۳۲۳ش/ ۱۳۶۳ق که در جریان جنگ جهانی دوم نیروهای اشغالگر متفقین در مناطق مختلف ایران ازجمله قم حضور داشتند، در شهر قم و اطراف آن خشکسالی شدیدی شد و مردم بهشدت در تنگنا قرار گرفتند. خوانساری به درخواست مردم نماز باران را اقامه کرد، اندکی بعد هوا ابری شد و در میان شگفتی مردم و نظامیان اشغالگر باران زیادی بارید. این در حالی بود که کارشناسان اروپایی که در ارتش متفقین بودند، با بررسی اوضاع جوی هیچ نشانهای از باران نمیدیدند.[۲۰] خبر این رویداد مهم بهسرعت در سراسر ایران پیچید و گفته شده حتی افسران و فرماندهان نیروهای اشغالگر که خود ناظر آن صحنه بودند، آن را در رسانههای اروپایی و امریکایی مطرح ساختند.[۲۱]
واقعه نماز باران بهقدری مهم بود که پس از باریدن باران فرماندهان نیروهای اشغالگر از خوانساری درخواست کرده بودند وی که پیش خدا محبوبیت دارد و دعایش مستجاب میشود دعا کند زودتر جنگ تمام شود تا آنان به کشور خود و خانههایشان برگردند.[۲۲]
مرجعیت
پس از درگذشت حائری یزدی، سیدابوالحسن اصفهانی مرجع تقلید معروف حوزه نجف در پاسخ به استفتای برخی از علاقهمندان به خوانساری، رجوع مقلدان در مسائل احتیاطی به وی را جایز شمرد و این مسئله، دامنه مرجعیت خوانساری را تا حدود زیادی گسترش داد.[۲۳] در سال ۱۳۲۳ گروهی از علما با محوریت امامخمینی تصمیم گرفتند برای ساماندهی بهتر امور حوزه از سیدحسین بروجردی برای آمدن به قم و اقامت در این شهر دعوت کنند.[۲۴] خوانساری نیز به همراه صدر و حجت برای حفظ وحدت رهبری دینیِ مردم و زدودن گمان تفرقه، بروجردی را به قم فرا خواندند و با اینکه خود عنوان مرجعیت داشتند با اصرار زیاد ایشان را بر مسند زعامت حوزه و مرجعیت شیعه نشاندند[۲۵] (ببینید: سیدحسین بروجردی)
برپایی نماز جمعه در قم
خوانساری در مدرسه فیضیه نماز جماعت اقامه میکرد و از سال ۱۳۲۰ نماز جمعه را نیز در همین مدرسه برگزار میکرد و بعدها به سبب اینکه مدرسه فیضیه گنجایش جمعیت را نداشت، محل اقامه نماز جمعه به مسجد امامحسن عسکری(ع) انتقال یافت.[۲۶]
حمایت از گروه فداییان اسلام در موضوع فلسطین
پس از اشغال سرزمین فلسطین به دست صهیونیستها و تشکیل دولت غاصب اسرائیل، گروه فداییان اسلام با گشایش دفتری در مدرسه دارالشفا اقدام به جمعآوری نیرو و ثبت نام از طلاب و افراد داوطلب دیگر برای اعزام به فلسطین و مبارزه با اشغالگران کردند. خوانساری از این اقدام فداییان اسلام حمایت میکرد.[۲۷] وی با صدور حکمی بر لزوم مبارزه با صهیونیستها تأکید کرد و کمک و حمایت همه مسلمانان را در قضیه فلسطین واجب شمرد.[۲۸]
وی از جمعیت فداییان اسلام در مبارزه با رژیم پهلوی برای برقراری حکومت اسلامی نیز حمایت میکرد و رهبران آن را در شرایطی که برخی از علما به آنان بیمهری و از مدرسه فیضیه بیرونشان کرده بودند، در خانه خویش پناه میداد و از آنان حمایت میکرد.[۲۹]
امامخمینی با خوانساری رفت و آمد داشت و گاهی خوانساری برای بررسی مسائل سیاسی و گفتگو با ایشان و بزرگان حوزه در خانه ایشان حضور مییافت؛ ازجمله در جلسهای در سال ۱۳۲۸ برای رایزنی در امری سیاسی شرکت داشت که ظاهراً موضوع مجلس مؤسسان بودهاست و جلسه با شرکت ایشان، صدر، حجت و بروجردی در خانه امامخمینی تشکیل شده بود. ایشان در این دیدار به آنان یادآور شد پیش از هر اقدامی باید فکری برای مقدسنماهای داخل حوزه و روحانیت بکنند که مانع هر گونه کار سیاسی و انقلابی هستند.[۳۰]
سفر حج و زیارت عتبات
خوانساری در سال ۱۳۲۹ به همراه عدهای از علمای قم به زیارت خانه خدا رفت و در روزهای اقامت در آنجا با علمای مصر و نیز قاضیان مکه و مدینه دیدار کرد و درباره مسائل و مشکلات جهان اسلام با آنان به گفتگو پرداخت. وی پس از پایان مراسم حج برای زیارت عتبات به عراق رفت و در هنگام ورود به نجف، علما از او استقبال کردند. وی پس از توقفی کوتاه در ۱۳۲۹/۹/۱۹ به قم بازگشت.[۳۱]
حمایت از نهضت ملیشدن صنعت نفت
خوانساری در نهضت ملیشدن صنعت نفت با اعلام نظر کتبی خود، از ملیشدن نفت و اقدامات سیدابوالقاسم کاشانی حمایت کرد و در هنگام برگزاری انتخابات مجلس هفدهم که پس از پیروزی نهضت ملیشدن صنعت نفت انجام گرفت با صدور پیامی دیگر در ۹ آذر ۱۳۳۱ از اقشار گوناگون خواست با توجه به خطرهایی که دیانت و استقلال مملکت را تهدید میکند، شرکت در انتخابات را وظیفه شرعی خود بدانند و برای دفاع از استقلال کشور و تأمین مصالح مردم با کمال جدیت در انتخابات مجلس شورای ملی شرکت کنند.[۳۲]
درگذشت
فرزندان
آثار
پانویس
- ↑ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۲۴۶/۱.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۲۴۶/۱؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۴/۱.
- ↑ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۳۲۱/۱.
- ↑ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۴۵/۱.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۲۴۶/۱؛ شمس الفقها، ۶۸.
- ↑ فهد نفیسی، نهضت شیعیان در انقلاب اسلامی عراق، ۷۲ ـ ۷۵.
- ↑ رجبی، علمای مجاهد، ۱۹۸.
- ↑ نور علم، مجله نجوم امت، ۹۹ ـ ۱۰۰.
- ↑ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۴۱؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۶/۱.
- ↑ ابنالرضا، مصاحبه، ۱۲؛ عراقی، مصاحبه، ۳۵ ـ ۳۶.
- ↑ نور علم، مجله، نجوم امت، ۱۰۰ـ ۱۰۱.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۶/۱.
- ↑ خوانساری، زندگینامه آیتالله العظمی سیدمحمدباقر خوانساری، ۴.
- ↑ امامخمینی، تفسیر سوره حمد، ۱۸۷.
- ↑ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۵۹ ـ ۶۰؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۵۴/۱ ـ ۱۵۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۴۲۷/۱۹.
- ↑ بدلا، مصاحبه، ۹۶ ـ ۹۷.
- ↑ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۱۴۶؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۵۵/۱.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۲/۱.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۶/۱ ـ ۱۵۰؛ جواهر کلام، تربت پاکان قم، ۱۴۶۱/۳.
- ↑ رجبی، علمای مجاهد، ۱۹۹؛ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۱۲۹.
- ↑ استادی، شرح احوال حضرت آیتالله العظمی اراکی، ۶۰۲ ـ ۶۰۳؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۹/۱.
- ↑ واعظ خیابانی، علمای معاصر، ۳۳۱؛ ایدرم، آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری، ۶۲۰/۲.
- ↑ ذاکری، طلوع خورشید، ۱۱۵.
- ↑ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۵۷؛ ایدرم، آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری، ۶۲۰/۲.
- ↑ استادی، شرح احوال حضرت آیتالله العظمی اراکی، ۲۲۱؛ گلی زواره، سیاحت خوشید، ۲۹.
- ↑ سلطانی طباطبایی، مصاحبه، ۴۹.
- ↑ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۱۳۶.
- ↑ استادی، شرح احوال حضرت آیتالله العظمی اراکی، ۶۰۷.
- ↑ امامخمینی، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، ۱۴۴؛ ذاکری، طلوع خورشید، ۱۲۷.
- ↑ رجبی، شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۵۴؛ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۱۶۸ ـ ۱۷۰.
- ↑ رجبی، علمای مجاهد، ۱۹۹؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۹ ـ ۱۵۰؛ علمای مجاهد، ۱۹۹؛ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۱۰۳ ـ ۱۰۶ و ۱۱۵ ـ ۱۱۹.
منابع
- آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه (نقباء البشر فی القرن الرابع عشر)، مشهد، دارالمرتضی، ۱۴۰۴ق.
- ابنالرضا، محمد، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۲۱۸، ۳۰/۲/۱۳۹۵ش.
- استادی، رضا، شرح احوال حضرت آیتالله العظمی اراکی، اراک، انجمن علمی فرهنگی و هنری، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
- اسدی مبرهن، شکرالله، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ یازدهم، ۱۳۸۸ش.
- همو، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- همو، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
- ایدرم، حسن، آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری، چاپشده در گلشن ابرار، قم، معروف، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- بدلا، سیدحسین، مصاحبه، چاپشده در چشم و چراغ مرجعیت، به کوشش مجتبی احمدی و دیگران، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- جواهر کلام، عبدالحسین، تربت پاکان قم، قم، انصاریان، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- خوانساری، سیدمحمدکاظم، زندگینامه آیتالله العظمی سیدمحمدباقر خوانساری، مجله حریم امام، شماره ۲۱۸ ۳۰/۲/۱۳۹۵ش.
- دیبایی، محسن، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۲۱۸ ۳۰/۲/۱۳۹۵ش.
- ذاکری، علیاکبر، طلوع خورشید، سالشمار زندگانی امامخمینی قدس سره، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
- رجبی، محمدحسن، علمای مجاهد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- سلطانی طباطبایی، سیدمحمدباقر، مصاحبه، چاپشده در چشم و چراغ مرجعیت، به کوشش مجتبی احمدی و دیگران، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- شریف رازی، محمد، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۳۲ش.
- همو، گنجینه دانشمندان، تصحیح سیدهدایتالله مسترحمی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۲ش.
- عراقچی، علی، پرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیتالله حاجشیخعلی عراقچی، تدوین عبدالرحیم اباذری، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول ۱۳۸۹ش.
- عراقی، مجتبی، مصاحبه، مجله حوزه، شماره ۳۶، ۱۳۶۸ش.
- فهد نفیسی، عبدالله، نهضت شیعیان در انقلاب اسلامی عراق، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
- گلی زواره قمشهای، غلامرضا، سیاحت خوشید، تهران، هستینما، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- مدرسی، سیداحمد، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۲۱۸ ۳۰/۲/۱۳۹۵ش.
- نعیمی اراکی، داود، شمس الفقها (یادواره آقاضیاءالدین عراقی)، اراک، شرف، چاپ اول، بیتا.
- نور علم، مجله، نجوم امت، شماره ۶، ۱۳۶۳ش.
- واعظ خیابانی، علی، علمای معاصر، به کوشش عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، قم، نوید اسلام، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
پیوند به بیرون
غلامرضا گلی زواره، خوانساری، سیدمحمدتقی، دانشنامه امامخمینی، ج۵، ص۲۷۹-۲۸۴.