محمدتقی مصباح یزدی

از ویکی امام خمینی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۴۰ توسط Shams (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصباح یزدی، محمدتقی؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. محمدتقی مصباح یزدی در ۱۱ بهمن ۱۳۱۳ در شهر یزد به دنیا آمد. او دوران ابتدایی را در یزد گذراند. سپس تحت تأثیر شیخ احمد آخوندی به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و در سال ۱۳۲۵ ش وارد مدرسه شفیعیه یزد شد و در مدت چهار سال، تمام مقدمات و سطوح متوسطه تا رسایل و مکاسب را در همان‌جا به پایان رساند. مصباح یزدی ادبیات را نزد محمدعلی نحوی خواند و شیخ عبدالحسین عرب استاد شرح نظام او بود. مقداری از شرح لمعه و رسایل را هم نزد سیدعلی رضا مدرسی ـ شاگرد آقاضیا عراقی ـ خواند و قسمت‌هایی از قوانین الاصول را پیش میرزا محمد انواری فراگرفت. هم‌زمان برخی علوم روز از قبیل فیزیک، شیمی، فیزیولوژی و زبان فرانسه را نزد محقّقی رشتی که بعدها از سوی مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی به آلمان اعزام شد، می‌آموخت. مصباح یزدی در سال ۱۳۳۰ ش برای ادامه و تکمیل تحصیلات حوزوی به نجف اشرف رفت و مدت شش ماه در حوزه علمیه آن شهر به تحصیل پرداخت، ولی علی‌رغم اصرار برخی از استادان آنجا چون شیخ محمدعلی سرابی و سیدعلی فانی (علامه فانی اصفهانی) به کشور بازگشت و راهی قم شد و در حوزه علمیه آنجا تحصیلات حوزوی خود را پی گرفت. مصباح یزدی در آنجا در درس خیارات مکاسب شیخ مرتضی حائری یزدی، که صبح‌ها در منزل ایشان برقرار می‌شد حضور می‌یافت. جلد اول کفایه الاصول را هم نزد آقاشیخ عبدالجواد جبل‌عاملی اصفهانی در مسجد عشقعلی خواند و جلد دوم کفایه الاصول را هم پیش آیت‌الله مرتضی حائری یزدی فراگرفت. هم‌زمان در درس منظومه هم شرکت می‌کرد. مصباح یزدی در اولین امتحان درس خارج که در زمان آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی برگزار شد و ممتحنان آن مرحوم سید محمدباقر سلطانی طباطبایی و مقدس اصفهانی بودند، شرکت کرد و به‌عنوان دانش‌پژوه ممتاز معرفی شد. او پس از آن مدت هشت سال در درس خارج فقه آیت‌الله بروجردی حضور یافت. هم‌زمان با حضور در درس خارج فقه آیت‌الله بروجردی، در درس خارج اصول امام خمینی هم شرکت می‌کرد. او در سال ۱۳۳۲ ش در آن درس که در مسجد محمدیه تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد و این حضور تا تبعید امام خمینی به خارج از کشور در آبان ۱۳۴۳ ش (در مساجد سلماسی و اعظم قم) استمرار یافت. وی درباره درس خارج اصول امام خمینی می‌گوید: «ازجمله خصوصیات بارز امام (رحمه‌الله) دقت نظر، نقادی آزادانه و آزادی اندیشه بود که در درس‌های دیگر اساتید کمتر دیده می‌شد. این ویژگی‌ها برای ذهن پویای طلبه‌ای چون من بسیار جذاب بود. از سوی دیگر تعطیلی درس اخلاق امام (رحمه‌الله) افسوس‌برانگیز بود؛ درس اخلاقی که از جذابیت، تأثیرگذاری و بی‌نظیری آن حکایت‌ها نقل می‌کردند و البته گواه نقل‌های دوستان در رفتار و منش امام (رحمه‌الله) کاملاً آشکار بود. متانت و وقار در شخصیت ایشان موج می‌زد. امام خمینی (رحمه‌الله) در مجالس بسیار کم سخن می‌گفت و گاه سراسر مجلس را با سکوت برگزار می‌کرد و فقط به پرسش‌های علمی و دینی افراد پاسخ می‌داد. ابّهت ایشان مانعِ آن می‌شد که در حضورش مسائل متفرقه و بی‌فایده مطرح شود» (زندگینامه آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی»، http://mesbahyazdi.ir). مدت پانزده سال در درس خارج فقه محمدتقی بهجت شرکت کرد و از اولین شاگردان درس خارج فقه ایشان بود. مدتی هم از درس‌های خارج فقه و اصول آیت‌الله محمدعلی اراکی بهره برد. او در کنار حضور در درس خارج فقه و اصول، در درس تفسیر علامه سید محمدحسین طباطبایی که روزهای پنجشنبه در مسجد سلماسی تشکیل می‌شد، شرکت می‌کرد. هم‌زمان در درس اسفار و شفا علامه طباطبایی هم حضور می‌یافت. در کنار درس‌های فوق، در جلسات درس اخلاق انصاری همدانی و بهجت بهره می‌برد. یکی دیگر از جلسات درس اخلاق که مصباح یزدی در آن شرکت می‌کرد، جلسات اخلاقی علامه طباطبایی بود که در سال‌های ۱۳۳۲-۱۳۳۳ ش به‌صورت هفتگی برگزار می‌شد. ابتدا محور بحث ایشان، رساله منسوب به علامه بحرالعلوم بود و بعد از اتمام آن رساله، مجموعه‌ای از روایات اخلاقی و عرفانی را انتخاب می‌کردند و درباره آن‌ها بحث می‌کردند و حدیث معراج ازجمله آن روایات بود. او پس از تبعید امام خمینی و تعطیلی درس ایشان، به توصیه امام خمینی درس را به‌صورت مباحثه‌های مشترک ادامه داد و همراه با چند نفر دیگر چون محمد محمدی گیلانی، محمد یزدی، حسین مظاهری و سیدعلی‌اکبر موسوی یزدی مباحثه مشترکی را آغاز کردند که این مباحثه تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت. موضوعات مورد بحث در این جلسات، عمدتاً مباحث اجتماعی اسلام، مانند بحث امر به معروف و نهی از منکر و بحث تقیه و امثال آن بود. رواج افکار و تبلیغات مارکسیستی در همان زمان سبب شد تا برخی از طلاب و روحانیان به‌منظور پاسخگویی به شبهات و دفاع از حریم اندیشه دینی، آشنایی با فلسفه‌های غربی را در دستور کار خود قرار دهند. به این منظور با مشورت و همت سید محمد حسینی بهشتی که در آن زمان مدیر دبیرستان دین و دانش قم بود، قرار شد کلاسی در دبیرستان تشکیل شود تا عده‌ای از فضلا و طلاب حوزه در آن شرکت کنند. در آن کلاس‌ها زبان خارجی و نیز معلومات دبیرستانی و دانشگاهی در رشته‌های فیزیک، شیمی، فلسفه علم، متدولوژی، ریاضیات و جامعه‌شناسی تدریس می‌شد. برخی دیگر از شرکت‌کنندگان این کلاس‌ها محمد مفتح، ناصر مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، محمد یزدی، احمد احمدی و علی حیدری نهاوندی بودند و حسینی بهشتی مسئولیت برنامه‌ریزی و برگزاری کلاس‌ها و دعوت از استادان را به عهده داشت. همچنین با شرکت در کلاس‌های محققی رشتی در یزد، با زبان فرانسه و انگلیسی آشنا شد و این آشنایی با شرکت در کلاس‌های دبیرستان دین و دانش در حد مطلوبی با زبان انگلیسی افزایش یافت. مصباح یزدی تدریس را به‌صورت منظم از مدرسه حقانی (منتظریه) آغاز کرد. در واقع تأسیس مدرسه فوق با هدف تربیت نیروهای فکری و عقیدتی و پرورش افراد متعهد و کارآمد شروع شد و او ابتدا مباحث قرآنی و تفسیر و مباحث فلسفی را در آن مدرسه تدریس کرد؛ درس تفسیر در سه سطح و هم‌زمان با آن، مباحث اخلاقی و تربیتی تحت عنوان «خودشناسی برای خودسازی». سپس در باب فلسفه نیز کتاب فلسفتنا، اثر آیت‌الله سید محمدباقر صدر و کتاب بدایة الحکمه، اثر علامه طباطبایی را به مدت ده سال در آن مدرسه آموزش داد. مدتی نیز به پیشنهاد سید محسن خرازی، همکاری با مؤسسه در راه حق را پذیرفت و با تأسیس بخش آموزش در آن مؤسسه، به تدریس کتاب‌های فلسفتنا، اقتصادنا و نهایة الحکمه و نیز تفسیر موضوعی قرآن کریم در آنجا پرداخت. همچنین خارج از برنامه‌های درسی منظم مدرسه حقانی و مؤسسه در راه حق، کتاب‌های مفصل فلسفی مانند اسفار اربعه و شفا را برای علاقه‌مندان تدریس می‌کرد. این کلاس‌ها در واقع، سطح تخصصی فلسفه به شمار می‌رفت (زندگینامه آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی»، http://mesbahyazdi.ir). در همان دوران بود که امام خمینی مبارزه با حکومت پهلوی را آغاز کرد و محمدتقی مصباح یزدی وارد جریان مبارزه با حکومت پهلوی شد. در سال ۱۳۴۲ ش به اتفاق هاشمی رفسنجانی، باهنر، سید هادی خسروشاهی، سید محمود دعایی و محمدجواد حجتی کرمانی نشریه بعثت را منتشر می‌کرد. اولین شماره این نشریه در ۲۳/۹/۱۳۴۲ ش مصادف با بعثت حضرت محمد (ص) منتشر شد و به مناسبت همین تقارن، نام آن را بعثت نهادند (حجتی کرمانی، ۱۲). مصباح یزدی در اسفند ۱۳۴۲ و در دورانی که امام خمینی در تهران در حصر بود، همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم، نامه‌ای به حسنعلی منصور نخست‌وزیر وقت نوشتند و با اشاره به «تجاوزهای دولت سابق به حریم مقدس دین و قانون اساسی کشور و اصول دموکراسی و ساحت مقدس روحانیت... کشتارهای وحشیانه، شکنجه‌های قرون وسطایی، سلب آزادی قلم و بیان، پر کردن زندان‌ها از افراد آزاده ملت»، آن اقدامات را زمینه‌ساز تنفر و انزجار مردم از آن دولت و نشان از بیگانگی آن دولت از اصول دموکراسی دانستند و در پایان اعلام کردند «ملت مسلمان ایران به‌خصوص جامعه روحانیت دیگر تاب تحمل و زندانی کردن مراجع عالی‌قدر حضرت آیت‌الله‌العظمی خمینی و آیت‌الله قمی و حجت‌الاسلام طالقانی را ندارند و با بی‌صبری هرچه تمام‌تر منتظر خلاصی ایشان هستند» (آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک، ۲۷-۲۸). او سپس همراه با جمعی از طلاب در ۲۹ آذر ۱۳۴۳ ش مصادف با نیمه شعبان ۱۳۸۴ ق اولین شماره نشریه انتقام را منتشر کردند و هدف خود را روشن‌کردن افکار تخدیرشده، بیدار نمودن عواطف مذهبی خفته، بیان احکام سیاسی و دفاع از اسلام و بسیج همگان با سلاح ایدئولوژیک ایمان در یک جهاد علیه استعمار و استبداد معرفی کردند. در سال ۱۳۴۳ ش همچنین با کمک آقایان حسینی بهشتی، احمد جنتی و محمدی‌گیلانی مدرسه منتظریه را در قم بنیان نهادند که پس از مدتی با نام مدرسه حقانی، به فعالیت‌های آموزشی حوزوی در قم ادامه داد و چنانکه گفته شد، به یکی از مدارس فعال در آموزش نیروهای تبلیغی تبدیل شد. مصباح یزدی مباحث عقیدتی تدریس می‌کرد و عضو هیئت مدیره آن مدرسه نیز بود (زندگینامه آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی»، http://mesbahyazdi.ir). محمدتقی مصباح یزدی در بهمن سال ۱۳۴۳ ش پس از ترور حسنعلی منصور و روی کارآمدن امیرعباس هویدا، همراه با جمعی از روحانیان و مدرسان حوزه علمیه قم، نامه‌ای به نخست‌وزیر نوشتند و اقدامات دولت‌های قبل را علیه اسلام، قانون اساسی و مردم دانستند که شکاف عمیقی بین ملت و هیئت حاکمه ایجاد کرده بود و سپس از هویدا خواستند تا به وضع موجود خاتمه دهد و امام خمینی را در اسرع وقت از محل تبعید به قم بازگرداند و دیگر زندانیان سیاسی را آزاد کند (دوانی، ج ۵ و ۶، ۹۴-۹۶). در رمضان سال ۱۳۴۳ ش و چند ماه پس از تبعید امام خمینی به خارج از کشور، همراه با جمعی از روحانیان، نامه‌ای به آیات سید محمدهادی حسینی میلانی و سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی نوشتند و در آن درباره نام بردن از امام خمینی و بیان فتاوای ایشان در ماه رمضان که از سوی حکومت پهلوی ممنوع شده بود و مجازات‌هایی را در پی داشت، کسب تکلیف کردند. آن دو مرجع برجسته نیز به کار بستن منطق و استدلال و آرامش و دوری از هرگونه شورش، رعایت مصالح و گفتن مفاسد حکومت پهلوی، انواع تعدیات، ظلم و ستم، اختناق شدید و بی‌احترامی‌های روا شده به ساحت دین، مشکلات اقتصادی، زندانی‌شدن علما، هدف از مبارزه با حکومت پهلوی و دخالت بیگانگان را در کشور به مردم توصیه کردند و از مبلغان خواستند تا مردم را به حمایت آشکار از روحانیان دعوت کنند و به آنان تفهیم نمایند که روحانیت هیچ‌گاه از اهداف عالیه خود دست برنمی‌دارد (زریری، ۳۵۸). مصباح یزدی در سال ۱۳۴۴ ش نیز پس از تبعید امام خمینی و سید مصطفی خمینی از ترکیه به نجف، نامه‌ای به امام خمینی نوشت و در آن ضمن ابراز خرسندی از انتقال ایشان به عتبات عالیات، از ادامه تبعید وی در خارج از کشور ابراز تأسف کرد (دوانی، ج ۵ و ۶، ۱۵۸-۱۵۹). پس از دستگیری حسینعلی منتظری و جمعی دیگر از روحانیان مبارز و همچنین دستگیری جمعی از علما و روحانیان در فروردین ۱۳۴۵ و تبعید شهاب‌الدین اشراقی ـ نماینده و داماد امام خمینی ـ به همدان، همراه با جمعی از فضلا و محصلان حوزه علمیه قم، نامه‌ای خطاب به مراجع تقلید در عراق و ایران نوشتند و در آن نامه ضمن ابراز تأسف از وقایع مزبور، از آنان خواستند که اولاً مراتب انزجار روحانیت را به مقامات مسئول ابلاغ کنند؛ ثانیاً پس از استیضاح مقامات ذیربط، از اساتید حوزه علمیه قم و سایر زندانیان سیاسی رفع مزاحمت گردد؛ ثالثاً به مقامات مسئول رژیم تذکر دهند که چنین اقدامات ضددینی، دانسته یا ندانسته مقدمات یک انفجار عمیق را در حوزه علمیه قم و سایر نقاط کشور فراهم می‌کند (همان، ۱۷۶-۱۷۸). محمدتقی مصباح یزدی پس از آن به فعالیت‌های فکری و علمی در قم ادامه داد و به تدریس در مدرسه حقانی قم و همچنین مؤسسه در راه حق پرداخت. همچنین کتاب‌هایی را در زمینه علوم و معارف اسلامی تألیف کرد (زریری، ۳۵۸). او پس از سرکوب قیام مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶ (که در دفاع از امام خمینی و محکوم کردن توهین روزنامه اطلاعات به ایشان به پا خاسته بودند)، همراه با جمعی از علما اعلامیه‌ای صادر کردند و ضمن ابراز تنفر از فاجعه مزبور، از دموکراسی مورد ادعای حکومت پهلوی و حمایت آن حکومت از حقوق بشر ـ که هیئت حاکمه از آن دم می‌زدـ و فضای باز سیاسی به‌شدت انتقاد کردند (دوانی، ج ۷ و ۸، ۲۵-۲۶ و ۳۶-۳۷). مصباح یزدی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با یاران خود به ترمیم «گروه حقانی» در قم پرداخت و با کمک یکی از خیرین، مؤسسه امام باقر (ع) را تأسیس کرد. این مؤسسه پس از مدتی تکمیل شد و هم‌اکنون یکی از مرکز آموزشی کشور در سطوح عالی علوم دینی و دانشگاهی است. او در نخستین سال‌های پیروزی انقلاب اسلامی به مناظره با برخی گروه‌های فکری مخالف با جمهوری اسلامی می‌پرداخت. همچنین در شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت می‌کرد. مصباح یزدی در دوره دوم مجلس خبرگان رهبری نماینده استان خوزستان در آن مجلس بود و در دوره‌های سوم و چهارم نمایندگی مردم تهران را عهده داشت. وی همچنین مدیریت مؤسسه آموزشی امام خمینی قم را عهده‌دار شد. این مؤسسه آموزشی و پژوهشی ازجمله مراکز و مؤسسه‌های آموزشی و پژوهشی فعال در کشور است و سالانه ده‌ها کتاب را در موضوعات مختلف منتشر می‌کند. همچنین همه‌ساله دانشجویانی را برای دوره‌های مختلف می‌پذیرد (زریری، ۲۵۸-۳۵۹). آثار او عبارت است از: آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، آزادی؛ ناگفته‌ها و نکته‌ها، آفتاب مطهر، آفتاب ولایت‏، آموزش عقاید، آموزش فلسفه در دو جلد، آیین پرواز، اخلاق اسلامی، اخلاق در قرآن (معارف قرآن ۷) در سه جلد، اصلاحات، ریشه‌ها و تیشه‌ها‏، انسان‌سازی در قرآن (مجموعه کتب آموزشی معارف قرآن ۷)، انسان‌شناسی (معارف قرآن ۳)، انسان‌شناسی در قرآن (مجموعه کتب آموزشی معارف قرآن ۳)، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، انقلاب اسلامی، جهشی در تحولات سیاسی تاریخ، اوج پرواز، ایدئولوژی تطبیقی، بال‌های پرواز (۱)؛ آگاهی و بالندگی، بدرود بهار (شرح دعای امام سجاد علیه‌السلام در وداع با ماه مبارک رمضان)، بر درگاه دوست، بزرگ‌ترین فریضه، به پیشواز خورشید غرب، به‌سوی او، به‌سوی تو، به‌سوی خودسازی، بهترین‌ها و بدترین‌ها از دیدگاه نهج‌البلاغه، پاسخ استاد به جوانان پرسشگر، پاسداری از سنگرها در شش جلد، پرتوی از امامت و ولایت در قرآن کریم، پرسش‌ها و پاسخ‌ها در ۵ جلد، پند جاوید در دو جلد، پندهای الهی، پندهای امام صادق (علیه‌السلام) به ره‌جویان صادق، پیام مولا از بستر شهادت، پیش‌نیازهای مدیریت اسلامی، تعدد قرائت‌ها، تعلیقةٌ علی نهایة الحکمه، تماشای فرزانگی و فروزندگی، توحید در نظام عقیدتی و نظام ارزشی اسلام، تهاجم فرهنگی، جامعه و تاریخ از نگاه قرآن (معارف قرآن ۸)، جامی از زلال کوثر، جان‌ها فدای دین، جرعه‌ای از دریای راز، جنگ و جهاد در قرآن، جوان و مشکلات فکری، جهان‌شناسی (مجموعه کتب آموزشی معارف قرآن ۲)، چکیده چند بحث فلسفی، چکیده‌ای از اندیشه‌های بنیادین اسلامی، حقوق و سیاست در قرآن (معارف قرآن ۹)، حکیمانه‌ترین حکومت: کاوشی در نظریه ولایت فقیه، خداشناسی (مجموعه کتب آموزشی معارف قرآن ۱)، خداشناسی (معارف قرآن ۱)، خداشناسی در قرآن (مجموعه کتب آموزشی از راه دور)، خودشناسی برای خودسازی، در پرتو نور، بر پرتو آذرخش، در پرتو ولایت، در جستجوی عرفان اسلامی، درباره پژوهش، دروس فلسفه، دروس فلسفه اخلاق، دین و آزادی، رابطه علم و دین، راه و راهنماشناسی (مجموعه کتب آموزشی معارف قرآن ۵ و ۴)، راه‌شناسی (معارف قرآن ۴)، راهنماشناسی (معارف قرآن ۵)، راهیان کوی دوست، رساترین دادخواهی و روشنگری (شرح خطبه فدکیه)، ره‌توشـه در دو جلد، ره‌یافت‌ها و ره‌آوردها (دفتر اول منطق، معرفت‌شناسی، فلسفه اسلامی، فلسفه علم، ره‌یافت‌ها و ره‌آوردها، دفتر چهارم؛ قرآن، حدیث، کلام، تاریخ اسلام)، ره‌یافت‌ها و ره‌آوردها (دفتر دوم؛ اخلاق، زیبایی‌شناسی، حقوق)، ره‌یافت‌ها و ره‌آوردها (دفتر سوم؛ جامعه‌شناسی، علوم سیاسی، مدیریت، اقتصاد)، زلال نگاه؛ مباحثی در بصیرت سیاسی ـ اجتماعی، زن یا نیمی از پیکر اجتماع، زیبایی شرور: شرور و بلایا؛ چرایی و وظیفه ما، زینهار از تکبر!، سجاده‌های سلوک در دو جلد، سفر به سرزمین هزار آیین، سلسله مباحث اسلام، سیاست و حکومت (ج ۴-۱)، سیری در ساحل، سیمای پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در آینه نهج‌البلاغه، سیمای سرافرازان در دو جلد، شرح الهیات شفا در ۵ جلد، شرح برهان شفا در ۴ جلد، شرح جلد اول الاسفارالاربعه جزء ۱، شرح جلد اول الاسفارالاربعه جزء ۲، شرح جلد اول الاسفارالاربعه جزء ۳، شرح جلد اول الاسفارالاربعه جزء ۴، شرح جلد اول الاسفارالاربعه جزء ۵، شرح جلد دوم الاسفارالاربعه، شرح جلد سوم الاسفارالاربعه، شرح جلد هشتم الاسفارالاربعه، شرح جلد هشتم الاسفارالاربعه، شرح نهایة الحکمه در دو جلد، شکوه نجوا، صهبای حضور، طوفان فتنه و کشتی بصیرت، عبرت‌های خرداد، عروج تا بی‌نهایت، فلسفه اخلاق، قرآن در آیینه نهج‌البلاغه، قرآن‌شناسی (معارف قرآن ۶)، قرآن‌شناسی جلد ۱ (مجموعه کتب آموزشی معارف قرآن ۶)، قرآن‌شناسی جلد ۲ (مجموعه کتب آموزشی معارف قرآن ۶)، کاوش‌ها و چالش‌ها در دو جلد، کلمة حول فلسفة الاخلاق، کیهان‌شناسی (معارف قرآن ۲)، گفتمان روشنگر درباره اندیشه‌های بنیادین، لقای الهی، مباحثی درباره حوزه، مباحثی پیرامون مسائل اعتقادی و اخلاقی، نظریه حقوقی اسلام در دو جلد، نظریه حقوقی اسلام در دو جلد، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، نقدی فشرده بر اصول مارکسیسم، نقش تقلید در زندگی انسان، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، نگاهی گذرا به بسیج و بسیجی، نگاهی گذرا به حقوق بشر از دیدگاه اسلام، هم‌اندیشی معرفت شناسی و یاد او (زندگینامه آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی»، http://mesbahyazdi.ir). محمدتقی مصباح یزدی در ۱۲ دی ۱۳۹۹ در قم درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط حسین نوری همدانی در حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد (انصاری، ۴۰۷). منابع: آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ انصاری، ناصرالدین (۱۳۹۹)، «درگذشتگان: آیت‌الله محمدتقی مصباح»، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۱۸۶، بهمن و اسفند؛ دوانی، علی (۱۳۷۸)، نهضت روحانیون ایران، ج ۵ و ۶ و ۷ و ۸، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ زریری، حسین (۱۳۸۸)، «مصباح یزدی، محمدتقی»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام خمینی؛ ج ۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ زندگینامه آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی»، http://mesbahyazdi.ir.